در سالی که به نام سال اصلاح الگوی مصرف نامگذاری شده بد نیست بر نحوه مصرف انرژی و سرانه آن در ایران نقبی بزنیم و این سؤال را مطرح کنیم که به کدام سمت در حرکتایم! نهیبی لازم است که اذهان عمومی را از این خواب غفلت مصرفگرایی مفرط بیدار کند را وضعیت نامعلوم انرژی را سر و سامان بدهد.
در ایران به علت سیاستهای نادرست مصرف به خصوص مصرف انرژی، به ازای هر هزار دلار تولید ناخالص ملی 2/7 بشکه نفت خام مصرف میشود در حالی که این میزان در چین (که تقریباً 20 برابر ما جمعیت دارد) 5/5 بشکه است. تبلیغات گسترده و نصب بیلبردهای فراوان در خیابانها و بزرگراههای شهر برای مصرف بهینه انرژی متأسفانه هنوز هم شاهد هدر رفت مقدار زیاد انرژی در بخشهای مختلف علیالخصوص بخش ساختمان هستیم. مدت مصرف و هدررفت آن منحصر به زمان و فصل خاصی نیست بلکه در تمامی زمانها این اتفاق نامبارک میافتد و کسی هم توجهی ندارد.
در اروپا شدت مصرف انرژی را از 29 به 19 درصدی تقلیل دادهاند که این تغییر درصدی قابل تأمل است و البته نباید چشم بر روی واقعیتها بست. در خصوص مدیریت مصرف انرژی کشور ما نیز گامهایی هر چند کوچک برداشته است که از آن جمله میتوان به تأسیس شرکت بهینهسازی مصرف سوخت و تصویب قوانین و آییننامههای ساختمانی همانند مبحث 19 و 14 اشاره کرد.
میزان سرانه مصرف برق در ایران تا قبل از شروع تغییر فرهنگ مصرف 2900 کیلووات ساعت بوده که اکنون این مقدار به 2600 کیلووات ساعت رسیده است این در حالی است میزان سرانه مصرف برق در جهان حدود 900 کیلووات ساعت است
شرکت بهینهسازی مصرف سوخت که به همت شرکت نفت در سال 1371 تأسیس گردید، وظیفه اصلی نظارت کافی و عالی بر کیفیت ساخت و ساز، اجرای مبحث19 و در کل مدیریت مصرف دارد ولیکن متأسفانه آن طور که شایسته است به این مسأله پرداخته نشده. در همایش اجرای مبحث19 که با عنوان عزم ملی برگزار گردید یکی از مسوولان این امر اعلام کرد اجرای این مبحث در ساختمانها 19درصد است که با توجه به خیل عظیم ساخت و ساز این رقم بسیار ناچیز است.
حذف یارانه انرژی نگاهی نو به مدیریت انرژی است با این تفاوت که این عمل خوشایند بسیاری از مصرفکنندگان نیست چرا که مصرف سرانه آن در ایران برای هر نفر بیش از پنج برابر مصرف سرانه انرژی در اندونزی و دو برابر کشور چین است که در صورت حذف یارانه انرژی و به تبع آن افزایش قیمت، خانوارها باید هزینه زیادتری را برای مصرف انرژی پرداخت کنند.
با ادامه روند افزایشی مصرف انرژی، در آیندهای نزدیک به یکی از واردکنندگان انرژی در دنیا تبدیل خواهیم شد. لازم است در اینجا از سرنوشت نامعلوم انرژی برای آیندگان هم یاد کنیم و این سوال را مطرح نماییم که «آیندگان چی؟»
یکی از راهکارهای حفظ انرژی برای آیندگان به کارگیری حذف یارانه از حاملهای سوخت و انرژی است که میتواند پاسخ مثبتی در مقابل افزایش مصرف انرژی باشد و به مدد این طرح کاهش مصرف انرژی را در تمامی بخشها شاهد باشیم.
به تازگی طرحی مبنی بر «الزام تکمیل سیستم سرمایش و گرمایش برای صدور پایان کار» در شورای شهر به تصویب رسیده که سازندگان ساختمانها را ملزم به اجرای مبحث14 نموده که در صورت چشمپوشی مهندسان و ... از این مبحث پایان کار ساختمان داده نمیشود.
با استناد به مطالعات صورت گرفته در مرکز تحقیقات مسکن و ساختمان 63 درصد ساختمانها بدون سیستم گرمایشی و 71درصد بدون سیستم سرمایشی بودند که جای بسی «تأثر» دارد. چطور ممکن است ساختمانی باشد که سیستم سرمایش و گرمایش نداشته باشد.
طرح اصلاح الگوی مصرف تا چه حدی میتواند مؤثر واقع شود زمانی که الگوی مصرفگرا بر تمامی زمینهها حکمفرما شده آیا این مسأله امکانپذیر است یا نه؟ به اعتقاد بنده طرح اصلاح الگوی مصرف محقق نخواهد شد مگر در یک فاصله زمانی بلندمدت و با تبیین راهکارهای مناسب و هدفمندسازی استفاده از منابع در جهت تقلیل و اصلاح مصرف، لذا دولت باید سیستمهای ناکارآمد مدیریتی را اصلاح و ضمن فرهنگسازی، در این مسیر گامهای مؤثرتری را بردارد.
سرانه مصرف برق در ایران و الگوی مصرف در دنیا
وضعیت کنونی مصرف برق هم اکنون در شبکه سراسری کاملاً غیرمنطقی و غیرطبیعی و نیز به عبارتی نگرانکننده است که میتواند تأثیر زیادی بر اقتصاد کشور داشته باشد به طوری که میزان سرانه مصرف برق در ایران تا قبل از شروع تغییر فرهنگ مصرف 2900 کیلووات ساعت بوده که اکنون این مقدار به 2600 کیلووات ساعت رسیده است این در حالی است میزان سرانه مصرف برق در جهان حدود 900 کیلووات ساعت است. در این راستا مسوولان و کارشناسان لامپهای کممصرف را به عنوان وسیله روشنایی کممصرف پیشنهاد دادند که با توجه به کاهش بسیار زیاد انرژی، مورد استقبال قرار گرفت ولی غافل از این که این لامپها چه مضراتی دارند. البته تاحدودی راهکارهایی هم جهت برطرف شدن این معضل اندیشیده شده ولی به عنوان درمان قطعی نیست.
مصرف گاز و رتبه جهانی ایران
در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن، زمستان گرمتری داشتیم. در حالی که شاهد کاهش مصرف انرژی به خصوص گاز نبودیم و این چه علتی میتواند داشته باشد؟ آیا به جز سهلانگاری و نداشتن فرهنگ مصرف، «علت دیگری هست؟» پس از جویا شدن علت بد نیست سری هم به سرانه مصرف در ایران و جهان بزنیم. در ایران مصرف گاز 111میلیارد مترمکعب است آن طور که واضح است در ایران مصرف گاز از سرانه بسیار بالایی برخوردار اس به طوری که ایران را در جهان در رده سوم مصرفکنندگان گاز قرار داده است. این حجم زیاد مصرف انرژی در تمامی زمینهها بسیار تکاندهنده و در جایی تأسفبار است. طرح اصلاح الگوی مصرف تا چه حدی میتواند مؤثر واقع شود زمانی که الگوی مصرفگرا بر تمامی زمینهها حکمفرما شده آیا این مسأله امکانپذیر است یا نه؟ به اعتقاد بنده طرح اصلاح الگوی مصرف محقق نخواهد شد مگر در یک فاصله زمانی بلندمدت و با تبیین راهکارهای مناسب و هدفمندسازی استفاده از منابع در جهت تقلیل و اصلاح مصرف، لذا دولت باید سیستمهای ناکارآمد مدیریتی را اصلاح و ضمن فرهنگسازی، در این مسیر گامهای مؤثرتری را بردارد.