تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۹  ، 
کد خبر : ۱۲۰۶۳۵
سپهر رسانه

پیامدهای فرهنگی رسانه‌ها (بخش اول)


 حسین میرزایی
گسترش و توسعه تکنولوژی های جدید ارتباطی در راستای ارائه خدمات سریع و روزآمد، مانند خبر و اطلاعات، زمینه ساز اختلالات و نابسامانی هایی در ساختار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بسیاری از کشورهای مصرف کننده شده است. از این رو، سوالات بسیاری برای عالمان علوم اجتماعی و سیاسی به وجوده آمده که مهم ترین آنها به شرح زیر است:
1. تکنولوژی های جدید ارتباطی چه تاثیری بر فرهنگ ملل (به معنای عام) می گذارد؟
2. آیا به راستی سلطه فرهنگی غرب دوباره برای جهانیان بازتولید خواهد شد؟
3 .آیا این تکنولوژی ها به غربی شدن بیشتر جهان خواهد انجامید؟
4. آیا تکنولوژی های جدید ارتباطی به افزایش بابرابری های “شمال - جنوب” کمک خواهد کرد؟ و...
با توجه به پرسش های فوق در بخش اول این مقال به بررسی دیدگاه های مختلف پیامدهای فرهنگی رسانه ها در میان صاحب نظران علوم ارتباطات خواهیم پرداخت و در بخش دوم و پایانی به بررسی مورد ایران در این عرصه می پردازیم.
گروهی عصر جدید را سرآغاز کنترل های بی رحمانه شهروندان معرفی می کنند و در عین حال که به هیچ وجه اهمیت کلیدی اطلاعات را در دنیای جدید انکار نمی کنند و حتی از پذیرش جامعه اطلاعاتی برای عصر رسانه های ارتباطی جدید بیمی به خود راه نمی دهند، اما بر استمرار مناسبات حاکم بر جامعه و ثبات آن از گذشته تا کنون اصرار می ورزند. نو مارکسیست هایی مانند هربرت شیلر و کسانی چون آنتونی گیدنز و یورگن هابرماس از این دسته اند. گروه دیگر، عصر حاضر را طلیعه جامعه ای سرشار از تخصص و مراقبت مطلوب از همه چیز می دانند و مدعی اند نوع جدیدی از جامعه ظهور کرده است که با گذشته کاملامتفاوت است. از نظر این گروه، در این جامعه حاکمیت اصلی با رسانه های الکترونیک است. نظریه و نظریه پردازان عمده این گروه عبارتند از: دانیل بل و پیروان او، ژان بو دریار، مارک پاستر و بالاخره مانویل کاستلز.
این گروه از نظریه پردازان جدید، مدعی ظهور و شکل گیری نوع جدیدی از جامعه اند که با گذشته کاملامتفاوت است. این عده معتقدند ما اکنون در حال پشت سر گذاشتن “عصر اول رسانه ها” و شاهد ظهور “عصر دوم رسانه ها” هستیم. عصر اول رسانه ها که با تکنولوژی های ارتباطی فیلم، رادیو و تلویزیون و ویدئو شناخته می شود و توسعه جریان ارتباطی تلفن است. در عصر اول رسانه ها، بعد از جریان تلفن که یک نفر با یک نفر ارتباط برقرار می کرد، گروه کوچکی از تولید کنندگان می توانستند اطلاعات و آگاهی ها و اخبار را برای اقشار وسیعی از مخاطبان بفرستند. به این معنی که با انتشار دست اول اطلاعات و اخبار، که ارتباط “برتر” و یک جانبه برقرار می شد و بخصوص آنکه نشر در انحصار تولید کنندگان محدود و مصرف کنندگان بی شمار پیام ها بود. این شکل از ارتباط، چالش ها و پیامدهای خاص خود را داشت و دانشمندان زیادی از جمله نظریه پردازان مکتب وابستگی، منتقدان جدی آن به شمار می رفتند. وابستگی فرهنگی، سلطه فرهنگی غرب در جهان سوم، سلطه شرکت های بزرگ ارتباطی (اجتماعی - فرهنگی) و تولیدگنندگان فیلم های تلویزیونی و سینمایی آمریکا بر جهان سوم و غربی شدن، مهم ترین پیامدهای عصر اول رسانه ها از منظر نظریه پردازان مکتب وابستگی و منتقدان جدی عصر اول رسانه هاست.
اما، عصر دوم رسانه ها که از دیدگاه نظریه پردازان با ظهور و شکل گیری نوع جدیدی از جامعه همراه شده است، از طریق ادغام تکنولوژی های جدید ارتباطی ماهواره ای با رایانه، تلویزیون و تلفن ظاهر شده است. در اثر چنین ادغامی، جانشین های تازه ای برای سیستم قبلی که محدودیت های فنی جدی داشت به وجود آمده و این احتمال بسیار قوت می گیرد که نظامی مشترک از تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان به وجود آید. از این رو در این رسانه های الکترونیکی، عامل تازه ای باعث شده که وضع کاملامتفاوتی در روابط قبلی و مرزهایی که میان هر یک از این گروه ها (تولید کنندگان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان) وجود داشت، پدیدار شود. وضعیتی که حتی قادر است سیستم گذشته را به طور کامل ساقط کند و از اعتبار بیندازد.
مارک پاستر از نظریه پردازان پست مدرنیسم در تشریح عصر دوم رسانه ها چنین می نویسد: “تکنولوژی های جدید ارتباطی در حال از بین بردن عقیده ارتباط عده ای معدود با افراد بی شمار است. برخی از مرتبطان همواره قدرتمند تر از دیگران خواهند بود. اما فکر بزرگی که در پشت قصه های ... (این رسانه های الکتریکی جدید) نهفته، آن است که برای نخستین بار، عده ای بسیار با عده ای بسیار وارد صحبت می شوند. هر روز، اشخاصی که استطاعت تهیه لوازم رایانه و پرداخت صورتحساب تلفن خود را دارند می توانند تهیه کننده، مجری، سردبیر و شنونده خود باشند. هر روز که می گذرد، داستان های ایشان بیشتر و بیشتر دارای سبکی خاص، تحت تاثیر کنش مقابل و توام با فردگرایی می شود. داستان هایی که در میدان های مختلف، برای شنوندگان گوناگون و به روش های متفاوت بیان می شود”. وی همچنین در ادامه می نویسد: “این انفجار ... متکی به نوعی فناوری است که با چاپ و رسانه های الکترونیکی نخستین عصر رسانه ها تفاوت دارد؛ ارزان، انعطاف پذیر، در دسترس فوری و دارای سرعت است”. 1()
بدین ترتیب ملاحضه می شود، برخلاف عصر اول رسانه ها که به قول آدرنو و هورک هایمر تضاد ذهنی همیشه میان چند مرکز معدود تولید و گروه بسیار وسیعی از مصرف کنندگان متفرق و پراکنده برقرار بود، در عصر دوم رسانه ها ظاهرا تضاد انحصاری میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان پیام ها از بین می رود و تولید نه تنها دیگر یکطرفه نخواهد بود، بلکه در انحصار گروهی خاص قرار نخواهد گرفت!
تکنولوژی های جدید ارتباطی، پیام های گوناگونی دارند که به نظر می رسد مهم ترین آنها در حوزه فرهنگ تجلی می یابد. همان طور که مارشال مک لوهان خاطرنشان کرده است، رسانه یا خود پیام است و یا اصولابرای پیام رسانی به وجود آمده است. پیام نیز به همین تعبیر یا خود فرهنگ است و یا برای انتقال فرهنگ انتشار یافته است. به عبارت دقیق تر، هر رسانه ای خود حامل پیام و فرهنگ خاصی است. از این رو، رسانه های الکترونیکی جدید، حامل پیام ها و فرهنگ خاصی اند که با گسترش آنها، آن پیامدها و فرهنگ ها نیز انتشار می یابد.
1. شیوه جدید اطلاع‌رسانی
صاحبان رسانه های الکترونیکی جدید (در اینجا منظور تلویزیون های ماهواره ای موجود اینترنت و سایر خدمات مربوط به اینترنت) نوع جدیدی از اطلاع رسانی را در دستورکار خود قرار داده اند که عمدتا موجب تاثیرات گوناگون سیاسی، فرهنگی می شود. ویژگی این شیوه اطلاع رسانی آن نیست که صرفا به مثابه مجرایی خنثی برای انتقال داده ها و اطلاعات عمل کند، بلکه دقیقا برعکس، تغییرشکل دادن داده ها و اطلاعات و ترویج تاویل چند لایه ای آنها، مشخصه آن است. وسایل الکترونیکی جدید، اطلاعات را از طریق چند لایه کردن، شکستن و پراکنده سازی داده ها همراه با تصاویر و صداها و زمینه ای کاملادستکاری شده در معرض مخاطبان قرار می دهند. در عرصه اینترنت و خدمات پیام رسانی رایانه ای نیز نوع ارتباط به گونه ای دیگر است. در این عرصه، که برخلاف تلویزیون های ماهواره ای، عده بسیار با عده بسیار ارتباط برقرار می کنند، شیوه اطلاع رسانی جدیدی ظهور کرده است.
در این شیوه که نگارش الکترونیکی، نوع خاصی از فناوری ارتباطی را عرضه می دارد، شامل گوناگونی گسترده ای از روش های نگارش است که پردازش کلمات، متن دگرگون شده، نامه نگاری الکترونیکی، خدمات پیام رسانی و مذاکرات رایانه ای مهم ترین آنها محسوب می شود. در همه آنها، رایانه، واسطه ارتباط بین نویسنده و خواننده است. نگارش الکترونیکی را باید ادامه همان انگیزه ای دانست که نوشتن با دست و چاپ با آن آغاز شده بود. این نوع نگارش، جداسازی نویسنده از متن را ممکن می سازد. به عبارت دقیق تر، این نوع نگارش فاصله (زمانی و مکانی) بین نویسنده و خواننده را بیشتر و مشکل تاویل متون را افزون می کند.
2 .آگاهی‌آفرینی همراه با سلطه
روزگاری که مدیران ارتباطات به شکلی نسبتا پراکنده از طریق سازمان هایی چون انجمن مطبوعات کشورهای آمریکایی و موسسه بین المللی مطبوعات عمل می کردند، به سر آمده است. امروز شاهد شکل گیری یک اردوگاه بزرگ فراملی هستیم که هدف اصلی راهبرد آن این است که “دیگر بحث ها و فعالیت هایی که به پیشنهادی غیرقابل پذیرش برای غرب مربوطند تنفیذ شوند.” هدف دیگر آنها، آن است که خودشان متولی ارائه پیشنهادهای مربوط به یک نظم نوین جهانی در زمینه اطلاعات و ارتباطات شوند و “همکاری با جهان سوم با هدف کمک به آن برای احیای منابع آموزشی و تولیدی خود” را جایگزین روند دموکراتیک کردن تولید و توزیع اطلاعات بسازند. به این ترتیب، مشکل کیفی نقش ارتباطات در بر ساختن دموکراسی به مسئله ای کمی تبدیل می شود که چیزی جز وابستگی فزاینده از طریق فناوری و آموزش حرفه ای و ایدئولوژیک نیست.
3. جهانی‌سازی فرهنگ
با ظهور عصر دوم رسانه ها، نوع جدیدی از جامعه ظهور کرده است که وسایل ارتباطی جدید در آن جامعه همگی در راستای جهانی شدن فرهنگ (و ...) عمل می کنند. در جامعه جدید، جهان که به نظر مارشال مک لوهان در عصر ارتباطات به دهکده کوچک تبدیل شده بود، به صورت یک دهکده الکترونیک در آمده است. زیرا در این جهان جدید همه می توانند به رادیو و تلویزیون و رسانه های الکترونیک جدید و آخرین اطلاعات منتشر شده دسترسی داشته باشند. در این جهان، یک انسان مثلااتیوپیایی می تواند با داشتن اندک امکانات، مانند یک انسان اروپایی و آمریکایی از اطلاعات روزآمد و جدید در همه زمینه ها استفاده کند و در صورت لزوم، اطلاعاتی را تولید و برای مصرف کنندگان بی شمار ارسال کند.
4. تغییر هویت و ذهنیت
پیامد های اصلی و شگرف رسانه های جدید الکترونیکی را باید در ظهور نوع جدیدی از هویت جستجو کرد. بدین معنی که کارکرد اصلی رسانه های جدید الکترونیکی را باید در شکل دهی ذهنیت جدید دانست. این ذهنیت خود هویت جدیدی می سازد. در عصر اول رسانه ها که فرهنگ چاپی در آن غلبه دارد، فرد به مثابه یک ذهنیت تثبیت می شود، ذهنیتی که برتر از عینیات است و هویتی پایدار و معین دارد. این ویژگی فرهنگی با نقش ذهنیت در بنیادهای مدرسه نیز همخوانی دارد - بازار سرمایه با افراد تملک جویش، نظام حقوقی با انسان منطقی اش، حکومت جمهوری مبتنی بر مجلس نمایندگان با آرای مخفیانه اش و فرض حفظ منافع شخصی افراد، دیوان سالاری با معقولیت سودمندش، کارخانه با نظام تیلوری اش و نظام آموزشی با امتحانات و گزارش هایی که موجب تمییز دادن افراد از یکدیگر می شود. به عبارت دیگر، انسان عهد مدرن، انسان معقول خودبسنده ای است که ذهنیت عاقل سودمند به عنوان ذات استوار در او متجلی می شود. اما در عصر دوم رسانه ها که ارتباطات الکترونیکی جایگزین ارتباط متکی بر صنعت چاپ و تلویزیون های قدیمی می شود، نوع جدیدی از ذهنیت شکل می گیرد. اگر در عصر اول رسانه ها، شیوه تولید به گونه ای است که هویت ها را به صورت عاقل سودمند و خودبسنده در می آورد، عصر دوم رسانه ها با شیوه جدید اطلاع رسانی حاکی از آن روش های ارتباطی است که ذهنیات را ناپایدار، چند لایه و پراکنده می کند. در عصر دوم رسانه های بزرگراه اطلاعاتی و واقعیت بالقوه شیوه های اطلاع رسانی را به کار بست های باز هم بیشتری تعمیم خواهد داد و از طریق گنجاندن روش های بیشتر و افراد بیشتر در درون الگوی صورت بندی آن، میدان پراکندگی اش را بسیار وسیع خواهند کرد.
5. افزایش نابرابری
هنگامی که از عصر انفجار اطلاعات و عصر رسانه های جدید الکترونیک سخن به میان می آید، بی درنگ این نکته در ذهن تداعی می شود که در این عصر افراد به طور برابر و یکسان به اطلاعات دسترسی خواهند داشت. در عصر اول رسانه ها، در حالی که نظریه پردازانی چون بنیامین و مک لوهان امکان دموکراتیک بودن ظرفیت ارتباطی را مدنظر داشتند. متفکرانی چون آدرنو، هورک هایمر و هابرماس با آنها مخالفت کرده و معتقد به ظرفیت به شدت نابرابر رسانه ها در ارائه اطلاعات بودند. در عصر دوم رسانه ها که گفته می شود “رسانه ها انعطاف پذیر، در دسترس فوری و دارای سرعت” است و در آن عده بسیار می توانند با عده بسیار تماس برقرار کرده و اطلاعات ردوبدل کنند و برخلاف عصر اول رسانه ها، رابطه ها یکسویه و یک طرفه نیست و تولیدکنندگان محدود برای مصرف کنندگان بیشمار برنامه تولید نمی کنند، به شکل دیگری این نابرابری ها تداوم پیدا می کند. در عصر دوم رسانه ها، تنها اشخاصی که استطاعت تهیه لوازم رایانه، خط تلفن و مودم را داشته باشند و قادر به پرداخت صورت حساب های تلفن خود باشند، می توانند اطلاعاتی را تولید و برای دیگران ارسال کنند و یا در صورت لزوم، اطلاعاتی را دریافت کنند.
از این گذشته برنامه ها(ی ماهواره ای) و نرم افزارهای( مربوط به اینترنت، پست الکترونیکی و وب سایت ها) توسط کسانی ساخته و به کار گرفته شده اند که همگی متعلق به شرکت های بزرگ و چندملیتی است و عمدتا آمریکایی هستند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات