تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۸۸ - ۱۰:۰۴  ، 
کد خبر : ۱۳۲۹۳۲

پیامد طبیعی نظامی‌گری آمریکا


تیراندازی یک افسر آمریکائی در یک پایگاه نظامی این کشور 13 کشته و 21 زخمی برجا گذاشته و هر لحظه احتمال می رود که بر تعداد کشته ها افزوده شود.
این حملات از جانب سرگرد «نضال مالک حسن» روانپزشک مستقر در پایگاه نظامی «فورت هود» رخ داد که مخالف جنگ بود و حتی به کمک وکیل هم نتوانست مانع اعزام خود شود. وی به سوی نظامیان مستقر در پایگاه آتش گشود و موجی از وحشت و اضطراب در میان ارکان قدرت در آمریکا ایجاد کرد.
این کشتار عظیم در پایگاهی که 50 هزار نظامی آمریکائی را در خود جای داده یک زلزله محسوب می شود که نشانگر درهم ریختگی اوضاع در مرکز ثقل نظامی گری آمریکا بوده و آشفتگی کامل اوضاع را به تصویر می کشد.
البته 34 کشته و زخمی در قبال 5/1 میلیون کشته و 3 میلیون مجروح عراقی رقمی نیست و اصولا قابل مقایسه با یکدیگر نیستند ولی آنچه اهمیت و حساسیت این حادثه را نشان می دهد وقوع این حادثه در آمریکا و درون یک پایگاه نظامی است که در اوج محدودیت های اعمال شده برای پیش بردن دیدگاه های هیئت حاکمه آمریکا وقوع چنین پدیده ای کاملا غیرمنتظره و تکاندهنده است .
نظامیان آمریکائی در طول سالهای گذشته در عراق و افغانستان دهها هزار مورد جرائم و جنایات جنگی مرتکب شده اند و حتی برای خوشگذرانی وتفریحات خود نیز به سوی مردم بیدفاع و ناشناس با سلاحهای جنگی شلیک نموده و آنها را قربانی رفتار جنون آمیز خود کرده و می کنند.
5 میلیون آواره 5/4 میلیون یتیم 5/1 میلیون کشته و 3 میلیون مجروح عراقی را بایستی در کارنامه سیاه آمریکا در عراق مشاهده کرد و به رمز و راز وقوع چنین حوادثی پی برد. در حقیقت عمق فاجعه از اینجا ناشی می شود که حتی نظامیان آمریکائی هم از این همه جنایت و کشتار و فاجعه خسته شده اند و با تمامی وجودشان سعی دارند از این محیط خونبار و فاجعه آمیز به دور بمانند ولی از مواهب آن همچنان بهره مند باشند.
در خصوص عامل این کشتار دستجمعی گفته شده است که وی مایل نبوده به عراق اعزام شود و حتی به وکیل متوسل شده تا از اعزام وی به عراق جلوگیری شود. این پدیده نشان می دهد که نظامیان آمریکائی در عین اصرار به دور ماندن از محیط جنگ و درگیری چندان بی میل نیستند که از ریخت وپاشهای ارتش آمریکا در عراق و افغانستان بهره مند شوند.
این نکته از آن جهت اهمیت دارد که رسانه های صهیونیستی با مانور تبلیغاتی پیرامون مسلمان بودن عامل این حادثه سعی دارند از این پدیده ابزاری در جهت دامن زدن به «اسلام ترسی» در غرب استفاده کنند. حال آنکه عامل این حادثه برای سالها از جنگ عراق بهره برده و اگر اصراری به اعزام او به عراق وجود نداشت حتما هنوز هم ترجیح می داد که از این پدیده همچنان بهره ببرد و اعتراضی هم نداشته باشد.
کاملا آشکار است که اگر این حادثه بصورت معکوس و در عراق رخ می داد که یک آمریکائی 35 نفر عراقی را به قتل می رساند یقینا خبر مهمی تلقی نمی شد که حتی در یک نوبت خبری در رسانه های آمریکا و جهان منعکس شود ولی امروزه قتل و جرح 35 آمریکائی در یک پایگاه نظامی آمریکا طوفانی به پا کرده و رئیس جمهور آمریکا را به واکنش وادار کرده است .
برای آنکه این مطلب را بهتر درک نمائیم لازمست به خاطر بیاوریم که اشغالگران در عراق نه تنها به هر جنایتی دست زدند بلکه برای کشتار و جنایت علیه عراقی ها نیز گروههای شورشی را سازماندهی کرده و با تجهیز به سلاح های فوق مدرن آنها را علیه مردم عراق وارد عمل کردند. در این زمینه بیشترین نقش را شرکت های باصطلاح امنیتی بویژه «بلک واتر» ایفا کردند که برای نمونه بلک واتر در بیش از 200 حادثه منجر به قتل عام عراقیها نقش اصلی را برعهده داشته است .
نهادهای نظارتی آمریکا در گزارشات تنظیمی خود خطاب به کنگره آمریکا از وقوع صدها مورد جنایت های جنگی علیه مردم عراق خبر داده اند که شرکتهای امنیتی آمریکا عامل وقوع آنها بوده اند وحال آنکه حتی تهدیدی علیه جان آنها وجود نداشته است.
البته اینها مسائل مهمی است ولی تمامی آن به گذشته بازمی گردد ولی سئوال اصلی اینست که آیا این حادثه در مناسبات آینده آمریکا در عراق و افغانستان اثراتی را بهمراه خواهد داشت آیا واشنگتن از این حادثه عبرت خواهد گرفت؟ آیا این قتل عام در سیاستها و برنامه های آینده ممکن است اثر بگذارد وآمریکا را از ماجراجوئیهای جدید در گوشه و کنار جهان بازدارد؟
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا کشته شدن نظامیان آمریکائی در خاک این کشور را وحشتناکتر از کشته شدن در میدانهای جنگ خوانده است. چرا که در جبهه جنگ توسط دشمن به قتل می رسند ولی امروز در پادگان نظامی توسط همکاران و هم قطاران خود به قتل رسیده اند.
موضوع مهمتر اینکه افسر عامل این قتل عام روان پزشک پایگاه نظامی بوده که بایستی بتواند مسائل روحی و مشکلات روانی دیگران را حل وفصل کند ولی خودش دچار بحران روحی شده و دست به اسلحه برده است . این پدیده وجود بن بست روحی ـ روانی درون ساختار ارتش آمریکا را آشکار می کند و نشان می دهد که وضعیت نظامی آمریکا مدتها است که از کنترل خارج شده که امروزه عاملین مهار روحی نظامیان خودشان به عامل بحران تبدیل شده اند.
بدون شک پنتاگون و ارتش سریعا براین ماجرا سرپوش خواهند گذاشت و نظرها را به سمت و سوی دیگری منحرف خواهند کرد. احتمالا خواهند گفت که افسر عامل این فاجعه دچار بحران روحی شده و در آزمایش روانی ثابت شده که دچار «جنون آنی» شده است ولی آیا این پدیده به کلی غیرمنتظره بوده است؟
نظامیان جز آمریکائی با تلخکامی احساس می کند که آنها گوشت مقابل توپ شده اند و قربانی هر فاجعه ای هستند ولی ژنرالها و مقامات ارشد از حساب سازی در عراق و افغانستان میلیاردها دلار سود می برند. نهادهای نظارتی آمریکا گزارش داده اند که دستکم یکصد میلیارد دلار از بودجه های تخصیص یافته برای عراق اصولا در عراق هزینه نشده و برخی دیگر با حساب سازی صحنه سازی و هزینه های نامرتبط انجام شده است . دیک چنی و طیف وسیعی از مقامات ارشد نومحافظه کاران و مقاطعه کاران پنتاگون از حساب سازیهای غیراصولی بهره های فراوان برده اند و به نام اعزام نیروهای قراردادی حساب سازیهائی کرده اند که حتی اسناد تنظیمی هم نشانگر جعل دروغ پردازی و «سندسازی» بوده است.
در چنین شرایطی نظامیان آمریکائی فقط شاهد اختلاس و حساب سازی هستند و خودشان را بایستی در مهلکه ای قرار دهند که سود آنرا دیگران می برند و آنها همچون «کیسه‌های شنی» در معرض حملات تلافی جویانه قرار می گیرند.
حوادث اخیر پایگاه نظامی «فورت هود» نشان داد که اوضاع نظامی در اردوگاه اشغالگران به بن بست رسیده و چاره ای جز سرپوش گذاشتن بر آن برای مقامات واشنگتن وجود ندارد. آمریکا از وقوع بحران و حادثه در هر گوشه از دنیا استقبال می کند و امیدوار است که در هر بحرانی در هر کشوری نفعی برای واشنگتن درون بحرانهاپدیده آید ولی امروز غافلگیر شده و بحران در شرایطی گریبان آمریکا را گرفته که دیگر نمی تواند کسی را متهم به توطئه کند چرا که خود عامل این قبیل فجایع محسوب می شود و از این دیدگاه قتل عام در «فورت هود» را بایستی پیامد طبیعی نظامی گری آمریکا ارزیابی می کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات