تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۸:۴۳  ، 
کد خبر : ۱۳۳۵۱۵
منوچهر متکی، وزیر امور خارجه در مصاحبه اختصاصی با «ایران» خبر داد

تقویت رویکرد تهاجمی ایران در حوزه حقوق بشر

مقداد نیلی مقدمه: انجام مصاحبه اختصاصی با یک وزیر، اگر خبرنگار بوده باشی می‌دانی که به سادگی ممکن نیست. خصوصاً زمانی که قرار باشد این گفت‌وگو را با مسئول دستگاه دیپلماسی کشور انجام دهی که می‌دانی به علت اهمیت موضع رسمی کشورمان در دنیا، این جلسه اختصاصی اهمیت ویژه هم پیدا خواهد کرد.با این حال این فرصت برای خبرنگار «ایران» در حالی که از سفر 5 روزه به هند و فیلیپین به ایران بازمی‌گشتیم و عقربه‌های ساعت نشان می‌داد نیمه شب را گذرانده‌ایم، در ارتفاع 36 هزار پایی از سطح کشور عزیزمان ایران به دست آمد.آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این مصاحبه است که همزمان با استراحت سایر اعضای هیأت ایرانی نزدیک به یک ساعت و در زیر نور چراغ مطالعه هواپیما با منوچهر متکی، وزیر امور خارجه کشورمان انجام شد.

* جناب آقای متکی! با عرض سلام و با تشکر از وقتی که با وجود خستگی ناشی از برنامه‌های متراکم سفر خود در این نیمه شب به ما برای مصاحبه اختصاصی دادید، اولین سؤال را درباره رویکرد وزارت خارجه خصوصاً در دولت دهم می‌پرسم. از اهداف و برنامه‌های این دوم سفر (سفر به هند و فیلیپین) مشخص است که وزارت خارجه به نوعی در پی تقویت «دیپلماسی اقتصادی» است، اگر برداشت ما در این زمینه صحیح است، لطفاً درباره جزئیات این رویکرد بیشتر توضیح دهید.
** متکی: واقعیت آن است که امروز مناسبات کشورها در مجموعه‌ای از حوزه‌های مختلف شامل منافع اعتقادی و ملی در بخش‌های سیاسی، فرهنگی، دفاعی و امنیتی تعریف می‌شود. یک سیاست خارجی فعال باید دستی در این حوزه‌ها داشته باشد.
بخشی از این مناسبات، مستقیماً‌ در حوزه وظایف سیاست خارجی است و بخشی هم در هماهنگی با دستگاه‌های ذیربط انجام می‌شود. این‌که با کشورها همکاری‌های دفاعی را پایه‌ریزی کنیم و یا برای مقابله با نگرانی‌ها و تهدیدهای مشترک، همکاری امنیتی و اطلاعاتی را طراحی ‌کنیم، اتصال حوزه‌های تولید فکر، اندیشه، فرهنگ و تمدن کشور را با حوزه‌های همتای آنها در دیگر کشورها برقرار کنیم و بالاخره در یک رویکرد اقتصادی در روابط خارجی، به بازاریابی، صدور کالا و خدمات فنی و مهندسی، مذاکره با کشورها برای گرفتن مجوز‌های مختلف و زمینه برای سرمایه‌گذاری متقابل ایران در خارج و یا بالعکس بپردازیم،‌ همه عناصر و مؤلفه‌های یک دیپلماسی فعال را تشکیل می‌دهد. دیپلماسی اقتصادی بویژه در شرایطی که طرف‌هایی به دنبال تحمیل ضرر و زیان و یا تحریم در قبال کشورمان باشند، بیش از شرایط عادی نقش برجسته‌ای می‌تواند داشته باشد.
این‌که در دولت نهم، صادرات غیرنفتی کشور 3 برابر افزایش پیدا می‌کند، این‌که تولیدات صنعتی ایران در دیگر کشورها به صورت مونتاژ در می‌آید، این‌که شرکت‌های ایرانی در آن سوی اقیانوس‌ها پروژه‌های بسیار مهم لوله‌گذاری را عملیاتی می‌کنند و ده‌ها سرفصل حضور و فعالیت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در بخش‌های دولتی و خصوصی در خارج از کشور، گویای اهتمامی است که در آغاز به کار دولت نهم و با رهنمود مقام معظم رهبری در نخستین دیدار اعضای دولت نهم با ایشان شکل گرفت و ادامه پیدا کرد. همچنین این‌که در دولت نهم ساز و کار جدیدی برای پیش‌بینی تحریم‌ها و خنثی‌سازی تبعات منفی آن و تبدیل این شرایط تحمیلی به یک فرصت برای کشور شکل می‌گیرد و ستاد تدابیر ویژه اقتصادی تشکیل می‌شود، گویای آمادگی دولت و در مواردی اقدامات پیشدستانه برای حفظ منافع ملی کشور است.
در سی سال گذشته دستگاه دیپلماسی ما هرگز در این حد از بالندگی در روابط اقتصادی خارجی نبوده است. امروز در سفرهای هیأت‌های اعزامی تا سطح وزیر خارجه به کشورهای دیگر یکی از محورهای جدی گفت‌وگوهایشان فرصت‌سازی برای توسعه و تعمیق همکاری‌های اقتصادی با آنهاست.از سوی دیگر یکی از شاخص‌های مهم در ارزیابی کار نمایندگی‌ها هم میزان فعالیت منجر به نتیجه در حوزه اقتصادی آنهاست.
‌*  با این توضیح جنابعالی به درستی اشاره کردید که وزارت امور خارجه، حضور چشمگیر و برجسته‌ای را در حوزه همکاری‌های اقتصادی در سال‌های اخیر پیدا کرده است.
جناب آقای وزیر! این روزها اتفاقات مهمی در عرصه سیاسی و در خاورمیانه در حال روی دادن است؛‌ روی کار آمدن دولت افراطی در سرزمین‌های اشغالی و تعرض آنان به خانه‌های فلسطینیان در قدس و همچنین مسجدالاقصی، عدم وجود «تمایل» یا «قدرت» برای مهار این رژیم از سوی حامیان غربی آن بخصوص امریکا و همزمان ابراز ناامیدی طرفداران خط سازش، پس از 18 سال گام زدن در این طریق. مجموع این شرایط را و آینده این منطقه را چگونه تحلیل می‌کنید؟
** متکی: واقعیت این است که تصویر خاورمیانه در حال تغییر جدی است و مهم‌تر از آن در سطح گسترده‌ای ملت‌ها و این بار همراه با آنها دولت‌ها، واقعیت‌های صحنه را می‌توانند لمس و تحلیل کنند و ارزیابی واقعی از شرایط کنونی خاورمیانه داشته باشند.موجودیت رژیم صهیونیستی را باید به دو دوره کلی تقسیم کرد، دوره 30 ساله تا پیروزی انقلاب اسلامی و یک دوره دوم 30 ساله از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون.
دوره 30 ساله اول در حالی پایان پذیرفت که رژیم صهیونیستی ظاهراً دست برتر خویش را توانسته بود با تحمیل جنگ‌های برنامه‌ریزی شده که جلوه‌هایی از قدرت‌نمایی برای این رژیم بود و ترور گسترده مبارزان فلسطینی در سرزمین‌های اشغالی و سراسر جهان و بالاخره تحمیل قراردادهای ننگین سازش به نمایش بگذارد اما در دوره بعد و با پیروزی انقلاب اسلامی،‌ توازن منطقه‌ای به نفع فلسطین تغییر می‌کند و شعار «امروز ایران، فردا فلسطین» به صورت یک استراتژی قابل فهم برای مبارزان فلسطینی و ملت‌های منطقه بویژه در جهان عرب مطرح می‌شود.
از دیگرسو، اگر لبنان را حیاط خلوت رژیم صهیونیستی برای تهاجمات هر از چند گاه و اشغال آن در‌نظر بگیریم، با انقلاب اسلامی، هم در لبنان و هم در فلسطین «مقاومت» با هدف اخراج اشغالگران و احقاق حقوق ملت فلسطین، شکل جدیدی به خودش می‌گیرد. از مشخصه‌های بارز مقاومت جدید، اسلامی بودن آن و دعوت به وحدت و انسجام بر حول این رکن رکین مورد اعتقاد مسلمانان بود. اما دوره 30 ساله دوم موجودیت رژیم صهیونیستی را هم می‌توان به دو مرحله جداگانه تقسیم کنیم که برای پرهیز از اطاله کلام تنها به دوره دوم اشاره می‌کنم. 14 ساله اخیر را می‌توان دوره شفافیت در صحنه فلسطین و به ثمر نشستن عنصر مقاومت در رویارویی با رژیم صهیونیستی، بویژه در لبنان و غزه نام برد.
در طول این دوره، تحولات درونی رژیم صهیونیستی نیز بسیار مهم و قابل مطالعه است. رژیم صهیونیستی در این 14 سال همه گزینه‌های مختلف را از اتخاذ سیاست‌های فریبکارانه در اوج خود و نشان دادن چنگال‌های خونین خود باز هم در اوج را به کار برد و به‌طور خلاصه همه چماق‌ها و هویج‌های خود را ارائه کرد. در دوره اخیر، خاورمیانه هم اسحاق رابین و هم آریل شارون را تجربه کرد و در این میان چهره‌های دیگر سران این رژیم همین رویه را تکرار کردند.
همان‌گونه که شما هم اشاره کردید، اظهارات اخیر جریان سازش در بخشی از فلسطین، می‌تواند به عنوان جمع‌بندی این تحولات در مرحله اخیر از این دو دوره تلقی شود، وقتی که اصلی‌ترین حامیان رژیم صهیونیستی که کوچکترین حرفی را علیه آن در مجامع بین‌المللی بر‌نمی‌تابیدند، امروز در برابر گزارش گلدستون که گوشه کوچکی از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه را به نمایش گذاشته، قادر به انجام «هیچ ممانعتی» نیستند و علی‌رغم میل آنها، آثار این گزارش تا مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل گسترش پیدا می‌کند نشان‌دهنده آن است که خاورمیانه جدیدی در حال تولد است. این خاورمیانه جدید را نه طراحان «خاورمیانه بزرگ» و نه سناریونویسان «نقشه راه» و نه تصمیم‌سازان «طرح اسلو»، بلکه فرزندان مسلمان امت اسلام و ملت عرب رقم می‌زنند.امروز جهان باید با این تصویر واقعی خاورمیانه آشنایی جدی پیدا بکند و آن را به عنوان یک واقعیت بپذیرد. تعامل با مسائل خاورمیانه باید بر‌اساس این واقعیت‌های جدید صورت بپذیرد.
جهان عرب در سطح دولت‌ها و ملت‌ها باید به ظرفیت‌های عظیم نهفته در خود برگردد. توانستن را تجربه کند. هم حق از آن ماست و هم فلسطین از آن جهان اسلام است.
دشمن صهیونیستی در یک استیصال کامل و دیوانه‌وار به هر پیشنهادی «نه» می‌گوید و شاید این فرصت، یک هدیه خدایی است که کشورهای عربی طرف واقعی خود را بشناسند. آنان باید تمام حقوق فلسطین را مطالبه کنند تا راه گریزی برای دشمن صهیونیست باقی نماند.
در غیر این صورت بر سر ابتکار عربی آن می‌آید که همگان شاهد هستند. هیچ‌یک از سه مؤلفه مطرح شده در ابتکار کشورهای عربی، از سوی رژیم صهیونیستی و حامیانش پذیرفته نمی‌شود.
بنابراین استیصال مذکور به واسطه این‌گونه ابتکارات ایجاد نشده، بلکه حاصل مقاومت و ثمره خون شهدای گرانقدری است که از آغاز شکل‌گیری غیر‌قانونی این رژیم جعلی در سرزمین فلسطین بر زمین ریخته شده و تا برکندن ریشه‌های پوشالی دشمنان صهیونیستی در منطقه به پیش می‌رود.
* جناب آقای متکی! در چهار سال گذشته نتیجه اتخاذ دیپلماسی تهاجمی را در موضوع هسته‌ای دیدیم و همگان اذعان دارند که با این رویه توانستیم با کمترین هزینه بالاترین هدف را که هسته‌ای شدن بود به دست آوریم. با توجه به روی کار آمدن دموکرات‌ها در امریکا و علاقه ویژه آنها به بهره‌برداری از موضوعات نرم برای هجمه دیپلماتیک همچون «حقوق بشر» به گمان شما آیا زمان آن فرا نرسیده که دیپلماسی تهاجمی را درخصوص چنین موضوعاتی هم به کار ببندیم؟
** متکی: استفاده ابزاری از موضوعاتی نظیر حقوق بشر البته موضوع تازه‌ای نیست. طی چند دهه گذشته، یکی از محورهایی که لیبرال - دموکراسی غرب سعی می‌کرده تا در برخورد متکبرانه با دیگر کشورهای جهان و در سال‌های اخیر با کشورهای اسلامی، مورد سوء‌استفاده قرار دهد، مسئله حقوق بشر بوده است. اتحادیه اروپا این روزها در حالی از حقوق بشر دم می‌زند که از بدو اعمال سیاست‌های خارجی امریکا علیه بشر که از جنگ ویتنام شروع و تا موضوعاتی چون ماجرای ابوغریب، گوانتانامو و حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه ادامه پیدا کرده، هیچ موضع جدی‌ای علیه امریکا نگرفته است.
فراتر از این، آنها حتی جرأت اظهار‌نظر و یا محکوم نمودن ایجاد زندان‌های مخفی در خود اروپا که امریکایی‌ها بدون اطلاع‌رسانی به آنها، انجام دادند را هم ندارند.
امروز بیش از هر زمان دیگری، سیاسی بودن، استاندارد دوگانه داشتن و برخورد گزینشی کردن در موضوعاتی مانند حقوق بشر، خلع سلاح، محیط زیست و مبارزه با مواد مخدر در رویکرد غرب مشاهده می‌شود.
ما طی 4 سال گذشته به یک آسیب‌شناسی جامع نسبت به تعاملات حقوق بشری کشورهای غربی و نقض سیستماتیک حقوق بشر در این کشورها پرداختیم که «مرکز پایش حقوق بشر» در وزارت امور خارجه نتیجه این بررسی‌ها را در قالب چندین جلد کتاب تاکنون منتشر کرده است.همچنین در این راستا و در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی و جنبش عدم تعهد، بحث حقوق بشر را به صورت جدی پیگیری می‌کنیم تا از خاستگاه اصلی حقوق بشر و نگاه اغلب مردم جهان، این موضوع را بررسی کنیم.
بنابراین رویکرد دولت نهم و دهم در مباحثی مانند خلع سلاح، حقوق بشر، مشکلات غذا در جهان، محیط زیست و مبارزه با مواد مخدر از این منظر، رویکردی منطقی، فعال و تهاجمی است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات