تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۸:۵۹  ، 
کد خبر : ۱۳۶۲۴۱
مخملباف به کجا می‌رود؟

سرنوشت یک «بای سیکل ران»!


روح‌ا‌لله امین‌آبادی
چندی پیش محسن مخملباف سخنگوی موسوی در خارج از کشور با حضور در شهر لندن مبلغ پنجاه هزار پوند از مقامات انگلیسی دست اندرکار جایزه آزادی آفرینش دریافت کرد.
وی پس از دریافت این مبلغ درلندن گفت: بخشی از آنچه که دریافت کرده ام را به دلیل عذرخواهی شیخ حسینعلی منتظری از ایالات متحده آمریکا به دلیل تسخیر سفارت این کشور در سال 1358 به او اهدا می کنم.
دفتر آقای منتظری نیز در بیانیه ای از مخملباف تشکرکرده و از وی به عنوان هنرمند متعهد! یادکرد.
این اقدام مخملباف که چندی پیش از سوی هواداران پروپاقرص شیخ ساده لوح اقدامی در جهت تخریب وی ارزیابی شده بود امروز ازسوی مطرود امام مورد تقدیر قرارگرفت.
آن چیزی که در بیانیه دفتر منتظری خود را می نمایاند اقرار به مراتب تعهد و ایمان مخملباف است و این سؤال برای عموم مردم بی جواب می ماند که این کارگردان پناه برده به دشمن به چه چیزی تعهد دارد.
«مخملباف» یکی از فیلمسازان ایرانی که در حوادث بعد از انتخابات سخنگوی جنبش سبز شده است؛ درسال 1384 و پس از پیروزی دکتر محمود احمدی نژاد از کشور خارج شد و پس از تغییر تابعیت ایرانی خود و خانواده اش با تابعیت فرانسوی، اکنون در پاریس زندگی می کند.
اگر امروز فیلم های مخملباف را نتوان حتی با آرم «زیر 18سال ممنوع» نگاه کرده و آن را به دیگران توصیه کرد، زمانی وی تنها مدعی سینمای اسلامی و هنر متعهد بود.
مخملباف نزدیک 20 سال پیش طی یک مصاحبه در تحلیل و تبیین هنر اسلامی گفته بود:
«انقلاب اسلامی بازگشت به خویشتن اسلامی بود، سینمای آن نمی تواند جز این باشد. سینمای ایران، سینمای جوانترهاست. البته هر جوانی را نمی گویم من یکی از دو طاغوتی و یکی دو چپی جوان را درهمین سینما می توانم به شما نشان بدهم که بسیار بدتر از قدیمی هایند. اما در مورد طاغوتی ها باید بپذیریم که سینمای آنها مثل تمدن شاهنشاهی به پایان رسیده است. و اگر هم بمانند خودشان را تکرار می کنند.»
وی که امروز از دموکراسی و لیبرالیسم سخن می گوید و حتی در این مسیر دخالت بیگانگان را تجویز می کند، با متصلبانه ترین برخوردهای ممکن حق حیات را از منتقدان و مخالفان خویش سلب کرده بود.»
یوسفعلی میرشکاک نویسنده و شاعر ایرانی می گوید: «درآن روزگار در حوزه هنری یک دیکتاتور بیشتر نداشتیم، کسی که حرف به خرجش نمی رفت، آن هم محسن مخملباف بود.»
مخملباف سال66 درنامه ای به معاونت سینمایی میرحسین موسوی به فیلم اجاره نشین های مهرجویی اعتراض می کند و می گوید که می خواسته خود و مهرجویی را منفجر کند.
نامه مخملباف مربوط به سال 64 و در اعتراض به فیلم اجاره نشین ها (به کارگردانی داریوش مهرجویی) که خطاب به سیدمحمد بهشتی معاونت سینمایی وقت نوشته شده است شخصیت مذبذب وی را نشان می دهد.
مضمون این نامه از آن جهت قابل تامل است که مخملباف با فرصت طلبی از حوادث پس از انتخابات، به مراکزی نظیر پارلمان اروپا سرک کشید و تلاش کرد تحت عنوان دفاع از حقوق شهروندی و مدنی سری درمیان سرها درآورد.
وی برای اثبات مزدوری، حتی حاضر شد به هتاکی علیه جمهوری اسلامی بپردازد و ادعا کند با اقدامات موسوی، براندازی جمهوری اسلامی آغاز شده است.
در بخشی از این نامه آمده است:
«من باب ثواب گفتم، گناه که نکرده ام؟ واقع قضیه این است که دوساعت پیش که فیلم را دیدم حاضر بودم به خودم نارنجک ببندم و مهرجویی را بغل کنم و با هم به آن دنیا برویم. اما یک ربع پیش که با قرآن استخاره کردم خوب آمد که به شما بگویم نه به کس دیگر. ادای وظیفه کردم، ثواب یا گناه، آخرت خودتان را به دنیای دیگران نفروشید.»
مخملباف که زمانی به جای نوشتن یک نقد ساده بر یک فیلم به عملیات انتحاری می اندیشید و حتی حضور خود در یک لانگ شات با هنرمندان قدیمی را محال می دانست امروز با ساخت فیلم هایی چون «جنسیت و فلسفه» براین حدیث امام علی (ع) صحه می گذارد که «ما یری الجاهل الا مفرطاً او مفرطا»
شهید آوینی درتحلیلی جامع و مانع درباره شخصیت مخملباف می نویسد:
«پیش قراولان ایجاد آن فضای مغشوشی که امکان ازاله هویت از انقلاب را رفته رفته فراهم کند باید افرادی باشند ظاهراً منتسب به خود انقلاب و باطناً پیوسته با دشمن. محسن مخملباف یکی از بهترین کسانی بود که می توانست این وظیفه را برعهده بگیرد؛ سیاه اندیشی و عصبیت او سال ها بود که خود را در فیلم هایش به ظهور رسانده و گرگ ها را در کمین او نشانده بود. یک تحلیل درست از جلوه های تحولات فکری او در فیلم هایش می توانست به خوبی نشان دهد که مخملباف خودش نیز به همان دور باطلی گرفتار آمده است که «بای سیکل ران» در آن رکاب می زد و به مقصد نمی رسید. دیگر پرسوناژهای او نیز به مقصد نرسیدند، نه دستفروش، نه حاجی و نه دیگران.»
انقلابی دیروز، وطن فروش امروز:
محسن مخملباف چندی پیش از آمریکا خواسته بود علیه دولت ایران اقدامات شدیدتری به عمل آورد.
مجله تایم می نویسد پس از گذشت چند ماه از انتخابات ریاست جمهوری، اکنون «جنبش موسوم به سبز» خواستار کمک از سوی دولت آمریکا شده است.
«روبین رایت» درمقاله ای که درمجله «تایم» به چاپ رسید با بیان موضوع بالا نوشت: اپوزیسیون از آمریکا خواسته تا تحریمات شدیدتر و سریعتر ی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و منافع آن اعمال کند.
برپایه این مقاله، واشنگتن تلاش می کند که راهی برای همکاری با نظام ایران پیدا کند اما در همین حال اپوزیسیون را تضعیف ننماید. امروز دولت آمریکا پاسخ به این مسئله که چگونه این کار را باید انجام داد را از این گروه دریافت کرده است. صریح ترین و علنی ترین سخنان مربوط به مخملباف بود زمانی که وی در واشنگتن اعلام کرد که از طرف معترضین سخن می گوید.
مخملباف همچنین چندی پیش درنامه ای به اوباما او را به راه ماندلا دعوت کرده بود.
وی که به صورت خود خوانده سخنگوی ملت ایران شده است دراین نامه حاتم بخشی کرده و خطاب به دولت آمریکا می گوید:« ما ایرانی ها پس از تجربه ای دردناک و درعین حال آموزنده به آن جا رسیده ایم که بتوانیم شما را ببخشیم.»
وی در همین حال بدلیل تسخیر لانه جاسوسی از آمریکا عذرخواسته و می گوید:«از سویی درک می کنیم که حمله به سفارت آمریکا و گروگانگیری کارمندان آن از سوی جوانان انقلابی ما ملت شما را عمیقا رنجانده است و فراموش کردن آن برای شما بسیار دشوار است، به سهم خود از شما عذر می خواهیم و امیدواریم که ما را ببخشید.»
عذرخواهی مخملباف از دشمنان دیرین ملت ایران تا بدان حد باعث شرمندگی دوستان وی درجبهه اصلاحات شد که محسن میردامادی سخنگوی دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی طی نامه ای به این اظهارات واکنش نشان داد.
محسن میردامادی سخنگوی دانشجویان درماجرای تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان 58 با ارسال بیانیه ای از زندان اوین اعلام کرد از تسخیر لانه جاسوسی پشیمان نیستیم.
میردامادی در این نامه اضافه می کند:«تسخیر سفارت آمریکا پاسخ به تهدیدهای خارجی نسبت به انقلاب بزرگ اسلامی و دستاوردهای آن بود که با توجه به تجربیات تاریخی به نگرانی جدی آن روز بخش قابل توجهی از دانشجویان و مردم تبدیل شده بود که دفاع از انقلاب مردمی و نظام نوپای حاصل از آن را مهمترین وظیفه خود می دانستند.
مخملباف علاوه بر عذرخواهی از دولت آمریکا به خاطر تسخیر لانه جاسوسی خواهان ایجاد رابطه جدید میان دو کشور شده وحتی روزی را به عنوان روز ایران و آمریکا اعلام می کند و می نویسد:«ما پیشنهاد می کنیم ایرانی ها و آمریکایی ها به جای تصحیح گذشته، روابط امروزمان را به خاطره آینده صحیح کنیم. ما به شما پیشنهاد می کنیم روز 13 آبان را به عنوان روز دوستی ملت های ایران و آمریکا اعلام کنیم. چرا که اکنون دست های مردم ایران و آمریکا برای فشردن همدیگر بیش از هر زمان به سوی یکدیگر دراز شده اند و برای خلع سلاح جهان از خطر بمب اتمی و مبارزه با تروریزم و استبداد بیش از هر زمان به یاری یکدیگر نیازمندند.»
دراین میان روزنامه لس آنجلس تایمز نیز طی مقاله ای نوشت:«طرفداران اپوزیسیون که در غرب اقامت دارند مراتب انزجار خود را از تلاش ایران برای ساخت سلاح هسته ای ابراز کرده اند و محسن مخملباف دریک تظاهرات اپوزیسیون در نیویورک بیانیه ای را قرائت کرد که درآن نوشته شده بود جنبش سبز بمب اتم نمی خواهد.»
مخملباف به این سؤال پاسخی نمی دهد که کدام رژیم ها دارای بمب های اتمی بوده و بایستی از این سلاح های کشتار جمعی خلع سلاح شود و یا کدام نظام است که با حمایت از حکومت های مطلقه استبدادی در منطقه زمینه دیکتاتوری های خونین در منطقه را فراهم کرده است.
در حالی که زرادخانه های اتمی دشمنان ملت ایران مملو از سلاح های کشتارجمعی است مخملباف با سخیف ترین شکل ممکن به ملت خویش پشت کرده و از آمریکا و رژیم اسرائیل می خواهد تا در تحریم بیشتر ایران بکوشند چرا که نظام ایران به دنبال ساخت بمب اتمی است.
وی با استقبال از تحریم بیشتر ایران، به دولت های غربی و رژیم صهیونیستی پیشنهاد می کند اگر شما به مردم ایران توضیح دهید که اقدامات و حملات شما باعث تحریم دشمنان آنها می شود، مردم ایران از شما حمایت خواهند کرد چرا که دولت ایران مصمم به ساخت بمب اتمی است.
این تبعه فرانسه که مدعی است سخنگوی ملت ایران است با وجودی که در این اظهارات و موضع گیری های قدیم و جدید خود به صورتی عریان به کشورش خیانت کرده است در ادعای مضحک دیگری می گوید، اظهاراتش مورد حمایت 70 درصدی مردم ایران بوده و فقط 10 درصد مردم ایران او و جنبشی را که وی نقش سخنگوییش را برعهده دارد همراهی نمی کنند!
همواره آمریکا و انگلیس از حربه اعطای جایزه های متعدد به ضدانقلاب برای تشویق و زنده نگه داشتن جریان های مرده استفاده می کند و در این راستا مخملباف نیز به مناسبت خدماتی که به دولتین آمریکا و انگلیس کرده است مستحق دریافت جایزه به اصطلاح «آزادی برای خلق آثار» می شود.
گاردین در این زمینه می نویسد: «مخملباف با حضور در شهر لندن پایتخت انگلستان، مبلغ پنجاه هزار پوند از مقامات انگلیسی دست اندرکار جایزه آزادی برای خلق آثار دریافت کرد.»
وی پس از دریافت این مبلغ در لندن گفت: «بخشی از آنچه که دریافت کرده ام را به دلیل عذرخواهی شیخ حسینعلی منتظری از ایالات متحده آمریکا به دلیل تسخیر سفارت این کشور در سال 1358 به او اهدا می کنم.»
مخملباف با اعتراف به این نکته که محافل غربی با اعطای مبالغی به وی در قالب جوایز هزینه اقداماتش علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم می کنند می گوید: هر جایزه ای که به من تعلق می گیرد فرصتی فراهم می کند تا صدای مردم را به گوش جهانیان برسانم و خواستار دموکراسی در ایران شوم.
خانواده‌ای در خانه صهیونیست‌ها
فیلم «روزهای سبز» به کارگردانی حنا مخملباف پس از جشنواره ونیز در جشنواره صهیونیستی تورنتو نیز به نمایش درخواهد آمد.
جشنواره تورنتو در سال 88 بخش ویژه ای را به فیلم هایی با موضوع تل آویو از نگاه ده فیلمساز صهیونیستی راه اندازی کرده است. این مسئله باعث شده که ده ها هنرمند و روشنفکر در سطح جهان، نسبت به این اقدام معترض شده و آن را تحریم کنند. به اعتقاد آن ها جشنواره تورنتو، بی توجه به کشتار مظلومانه مردم فلسطین توسط اشغالگران قدس، به تبلیغ اسرائیل می پردازد. جشنواره فیلم تورنتوو در راستای همین اهداف سیاسی خود، از فیلم مخملباف با موضوع وقایع قبل و پس از انتخابات دعوت کرده است؛ فیلمی فارغ از ارزش های هنری است که تحریف کننده واقعیت و القاگر دیدگاه های دولت های جنگ طلب غربی درباره کشورمان است. این در حالی است که جشنواره ونیز هم اکنون با نمایش این فیلم در حال برگزاری است.
ژنرال های ناتوی فرهنگی، ترویج برخی عناصر ضدانقلاب را به خاطر بازیگری و نقش آفرینی آنها در پروژه اغتشاش و آشوب با جدیت بیشتر در دستور کار قرار داده اند.
در این زمینه حنا مخملباف به خاطر خوش خدمتی های اخیر، برخی جوایز حاشیه ای جشنواره سینمایی ونیز را دریافت کردند. پیش از این محسن مخملباف، نیز به خاطر هماهنگی با ناتوی فرهنگی غرب توانسته بود به جوایز مشابهی دست پیدا کند. در جشنواره ونیز حنا مخملباف به خاطر فیلم روزهای سبز، تندیس شجاعت دریافت کرد.
حنا مخملباف طی مصاحبه ای به بهانه دریافت جایزه ادعا کرده «70 میلیون ایرانی به زور تفنگ متوقف شده اند.» این گزافه گویی در حالی است که 40 میلیون ایرانی رشید با اعتماد به نظام خود، پای صندوق های رای حاضر شده و 40 میلیون رای را در صندوق اعتبار جمهوری اسلامی ریختند.
گفتنی است، در حالی که اکثر روشنفکران و هنرمندان مستقل و مترقی غربی معترض جنایات رژیم صهیونیستی هستند بسیاری از جشنواره های سینمایی غربی مدتی است که تبدیل به محافلی تبلیغاتی برای اسرائیل شده اند. جشنواره های ونیز و تورنتو، موارد اخیر هستند که علاوه بر رژیم صهیونیستی، از فیلم های ضدایرانی و مخالف جمهوری اسلامی همچون «روزهای سبز» حنا مخملباف که خود را وابسته به موج سبز معترض به انتخابات 22 خرداد می داند نیز حمایت می کنند.
در پی اختصاص جایزه ای به دختر محسن مخملباف از سوی فستیوال «زنان جهان» در آلمان، دختر مخملباف مدعی شد این جایزه را به پاس مبارزات عباس امیر انتظام برای آزادی، تقدیم وی می کند. امیر انتظام در واکنش به این اقدام که ظاهراً از پیش هماهنگ شده بود، مدعی شد: به دلیل خدمتگزاری و تهیه طرح انحلال مجلس خبرگان که دولت موقت آن را تصویب کرد اما آقای خمینی مانع انجام آن شد، به زندان افتادم. هدف من این بود که حکومت دینی بر سر کار نیاید. وقتی زعمای حکومت فهمیدند تهیه کننده طرح من هستم، مرا متهم به جاسوسی برای آمریکا کردند.
اگرچه اذعان به طراحی برای انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی، از عمق خیانت های این عضو گروهک نهضت آزادی حکایت می کند اما واقعیت این است که نامبرده به خاطر انتشار اسناد متعدد لانه جاسوسی و محرز شدن جاسوسی دیرینه برای دولت جنایتکار آمریکا، محاکمه و محکوم به حبس ابد شد و اکنون هم چند سالی است که خارج از زندان به سر می برد.
جنبش سبز سخنگویانی دارد که هیچ ابایی از وطن فروشی ندارند.
آنان حاضرند برای رسیدن به مطامع خاص سیاست ملت خود را در مقابل بیگانگان سر ببرند و اینگونه است که برای خیانت های متعدد خود جایزه ها می گیرند.
در این میان سران فتنه باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا سرنوشت ملت ایران را به کسانی گره زده اند هیچ ابایی از فروش وطن خود به ثمنی بخس ندارند.
هرچند فراموش نکرده ایم که سران فتنه گفته بودند ما دست کسانی که از ما حمایت کنند را می فشاریم اما اینان باید بدانند که ملت مستضعف ایران دندان چرکین خیانت را هرچند با هزینه ای بالا کنده و به دور انداخته است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات