تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۹:۰۴  ، 
کد خبر : ۱۳۶۴۱۳

طرح امنیتی آمریکا در خلیج‌فارس

خلاصه: در طول چهار دهه گذشته آمریکا اصلی‌ترین بازیگر و قدرت فرامنطقه‌ای تاثیرگذار بر روندهای امنیتی خلیج فارس بوده و طرح‌های امنیتی مختلفی را برای این منطقه برنامه‌ریزی و اجرا کرده‌است. بعد از وقوع انقلاب اسلامی، آمریکا چهار طرح امنیتی را در خلیج فارس دنبال کرد. این گزارش ضمن اشاره به سه طرح اولیه به تشریح ابعاد اصلی طرح امنیتی چهارم آمریکا که از سال 2006 تا 2011 را در بر می‌گیرد، می‌پردازد. در پایان نیز برخی ملاحظات راهبردی جمهوری اسلامی ایران در این راستا بیان شده است. مقدمه: بعد از خروج انگلستان از خلیج فارس، از دهه 1970 آمریکا به اصلی‌ترین قدرت بزرگ حاضر در منطقه تبدیل شد و استراتژی‌هایی را در جهت کنترل خلیج فارس و تأمین منافع خود طراحی نمود. قبل از وقوع انقلاب اسلامی، آمریکا در قالب دکترین دو ستونی نیکسون و استفاده از ایران و عربستان، سعی در کنترل منطقه خلیج فارس داشت. اما بعداز وقوع انقلاب اسلامی آمریکا طرح‌های مختلفی را در خلیج فارس برنامه‌ریزی کرده است که در این جا به تشریح آنها به‌ویژه طرح امنیتی چهارم و ابعاد آن پرداخته می‌شود.

طرح‌‌های امنیتی گذشته
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از دهه 1980، امنیت خلیج فارس اولویت اصلی آمریکا ‌شد. بر این اساس، طرح‌های امنیتی مختلفی برای این منطقه پیش‌بینی و اجرا شده است. مرحله اول طرح امنیتی از 1980 تا 1990 را شامل می‌شود که تأسیس شورای همکاری خلیج فارس و جنگ ایران و عراق از تحولات اصلی این دوره است. در این دوره تضعیف ایران و عراق و توازن‌سازی بین آنها از محورهای اصلی طرح امنیتی بود. مرحله دوم که با حمله عراق به کویت و فروپاشی شوروی (پایان دوره جنگ سرد) شروع شد، از سال 1990 تا 1995 را در بر گرفت. در این دوره کنترل ایران و عراق در قالب سیاست مهار دو گانه و همچنین ارتقاء همکاری‌های امنیتی آمریکا و کشورهای عضو شورای همکاری، اولویت می‌یابد. در این راستا قراردادهای نظامی – امنیتی متعددی بین آمریکا و کشورهای خلیج‌فارس منعقد می‌شود که مبنایی برای حضور نظامی آمریکا در منطقه در دوره‌های بعد می‌شود. مرحله سوم طرح امنیتی خلیج فارس از سال 1996 تا 2006 را در برمی‌گیرد که موسوم به برنامه کلینتون است. در مرحله سوم، ارتقاء همکاری‌های امنیتی آمریکا و اعضای شورای همکاری، مبارزه با شبکه‌های تروریستی و اشاعه، سقوط رژیم صدام و مبارزه با قدرت‌گیری ایران مطرح و برخی از آنها عملیاتی شد. طرح امنیتی چهارم آمریکا در خلیج فارس نیز از سال 2006 تا 2011 را شامل می‌شود که به برنامه بوش موسوم است.
طرح امنیتی چهارم
برخی از تحولات منطقه‌ای بعد از یازده سپتامبر و به ویژه بعد از حمله آمریکا به عراق، در شکل‌دهی به طرح امنیتی چهارم آمریکا و مؤلفه‌های آن تأثیر به سزایی داشته است. گسترش گروه‌های افراطی و تروریستی و بی‌ثباتی‌های ناشی از آن از منظر آمریکا، افزایش قدرت و نفوذ منطقه‌ای ایران در سال‌های اخیر و همچنین برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران، در این خصوص تأثیرات اصلی را دارد. بر این اساس، هدف اصلی همکاری‌های آمریکا و کشورهای شورای همکاری در قالب طرح‌های امنیتی مهار ایران و ایجاد توازن در مقابل آن تلقی می‌شود.
مبنای طرح چهارم امنیتی، پرداختن به نگرانی‌های کوتاه مدت و بلند مدت امنیتی آمریکا در منطقه است که مواردی مانند تهدیدات ناشی از اشاعه، تهدیدات ایران که از استراتژی منطقه‌ای و برنامه‌های هسته‌ای و موشکی آن ناشی می‌شود و تهدیدات ناشی از حضور سایر قدرت‌های بزرگ نظیر چین و روسیه در خلیج فارس را در برمی‌گیرد. سه پایه اصلی این طرح عبارتنداز مبارزه با تهدیدات تروریسم و اشاعه؛ مبارزه با تغییر توازن قدرت منطقه‌ای و تغییر معماری امنیتی منطقه و ساختاری کردن آن می‌باشد.
تهدیدات متصور در مرحله چهارم در سه سطح مطرح می‌شود. سطح اول فراملی است که افراط‌گرایی خشن (القاعده، حماس و حزب‌الله)، قاچاق مواد مخدر و تسلیحات و مواردی دیگر مانند دزدی دریایی را شامل می‌شود. سطح دوم دولتی است و ایجاد بی‌ثباتی منطقه‌ای، توسعه سلاح‌های موشکی، هسته‌ای و تهدیدات دریایی را شامل می‌شود. سطح سوم تهدیدات بین سطحی (دولتی و فراملی) را در برمی‌گیرد که همکاری دولت‌ها و گروه‌های تروریستی، جریان‌های تروریستی نیابتی و مانند آنها را دربرمی‌گیرد.
در مرحله چهارم طرح امنیتی، آمریکا در منطقه چندین موضوع را در دستور کار قرار داد که عبارتنداز ارتقاء همکاری‌های درون شورایی؛ ارتقاء همکاری‌های شورای همکاری و آمریکا؛ توسعه ابتکارات امنیتی منطقه‌ای و برقراری امنیت جمعی و مشارکت همگانی در حوزه سیاسی.
همکاری‌های درون شورایی در شورای همکاری در دوره‌های قبل شکل نظامی – امنیتی نداشت و به اشکال سیاسی محدود بود، اما از ابتدای طرح امنیتی چهارم، این نوع از همکاری‌ها طراحی و اجرا می‌شود. در مورد ارتقاء همکاری‌های شورای همکاری و آمریکا، هدف اصلی این است که مرکز مقابله با مسایل و تهدیدات منطقه‌ای از بیرون منطقه (قدرت‌های فرامنطقه‌ای)، به داخل منطقه منتقل شود. در دوره‌های قبل، مرکز مقابله با بحران‌ها و کنترل منازعات در بیرون از منطقه بود که از نمونه‌های برجسته آ‌ن می‌توان به مقابله با اشغال کویت از سوی صدام در دهه 1990 و همچنین حمله آمریکا به عراق در سال 2003، اشاره کرد.
در راستای دستیابی به این هدف، گفت‌وگوهای امنیتی خلیج [فارس] (GSD) * از می 2006 راه‌اندازی شد. برای این گفت‌وگوها (GSD) شش مرحله طراحی شده است که عبارتنداز:
توسعه قابلیت‌های دفاعی کشورهای خلیج فارس و ایجاد توانایی عملیات مشترک بین آنها که در این راستا حدود 26 میلیارد دلار انواع تسلیحات تاکنون به این کشورها فروخته شده است؛
حل موضوعات امنیتی منطقه مانند منازعه اعراب – اسرائیل و لبنان در چارچوب GSD و با اتخاذ مواضع مشترک؛
مبارزه با اشاعه اتصال GSD با PSI که ابتکار امنیتی وسیع با عضویت 86 کشور است؛
مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت داخل کشورها، مبارزه با شبکه‌های تروریستی، تقویت جریان‌های میانه‌رو داخل کشورها و تأمین نظر گروه‌های تروریستی با کار ایدئولوژیک؛
حفاظت از تأسیسات حساس و کلیدی منطقه‌ای با نیروهای ویژه آموزش دیده از سوی آمریکایی‌ها به‌ویژه در بخش نفت و گاز؛
بازیابی نقش عراق در امنیت منطقه‌ای با اقداماتی مانند قرارداد حضور نیروها، افزایش کنترل دولت در عراق و تشویق اعراب به گسترش روابط با عراق با هدف کاهش نفوذ ایران.
فروش تسلیحات به کشورهای خلیج‌فارس
از میان تسلیحات فروخته شده به کشورهای خلیج‌فارس ازسوی آمریکا در قالب GSD، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
بحرین
اولین مورد کشور بحرین است که باتوجه به اینکه این کشور مقر فرمانده مرکزی آمریکاست، به نظر می‌رسد نیاز چندانی به تسلیحات ندارد. با وجود این تعداد قابل توجهی چرخبال 412 در تاریخ 3 آگوست 2007، به مبلغ 160 میلیون دلار به بحرین فروخته شد.
کویت
درخصوص کویت نیز در 4 اکتبر 2007، تعدادی هواپیمای C130 که هواپیمای استراتژیک آمریکا است، به مبلغ 250 میلیون دلار به این کشور فروخته شد. تعدادی هواپیماهای F18 نیز در 9 نوامبر 2007، به کویت فروخته شد. در 4 دسامبر 2007، یک مجموعه کامل موشک پاتریوت یعنی 80 موشک به اضافه 60 موشک PHC2 به همراه سیستم کامل راداری به اضافه مجموعه‌ای در حوزه موشک پاتریوت به مبلغ یک میلیارد و 363 میلیون دلار به این کشور فروخته شد.
در 3 ژانویه 2008، 2106 موشک تاو، 21 موشک by to fly و 1440 موشک تاو دیگر به مبلغ 328 میلیون دلار و در 9 سپتامبر 2008، تعدادی موشک میان‌برد هوا به هوا به مبلغ 187 میلیون دلار به کویت فروخته شد.
عربستان سعودی
درخصوص عربستان سعودی، در 4 اکتبر 2007، تمام تأسیسات نظامی ارتش این کشور به مبلغ 631 میلیون دلار up grade می‌شود. در 7 دسامبر 2007، تعداد 5 set کامل هواپیمای آواکس به عربستان فروخته شد. تعداد 40 موشک پیشرفته sniper نیز به مبلغ 220 میلیون دلار در 7 دسامبر 2007، فروخته شد. در 14 ژانویه 2008، سیستم موشکی ماهواره‌ای به نام GDAM به این کشور فروخته می‌شود که هم حالت تدافعی و هم حالت تهاجمی دارد و میان‌برد است. این موشک‌ها تا جولای 2007، به هیچ کشوری خارج از آمریکا حتی به اسرائیل فروخته نشد.
وقتی بحث GSD در جولای 2007 مطرح می‌شود، اولمرت عنوان می‌کند که آمریکایی‌ها به ما اطمینان دادند که توانایی نظامی ما از توانایی نظامی کل کشورهای عربی برتر باشد. بعد از این در فاصله جولای تا اکتبر 2007، تعداد 000/10 موشک GDAM به اسرائیل فروخته می‌شود.
در 19 دسامبر 2007، تعداد 200 موشک GDAM به امارات فروخته شد و در 14 ژانویه 2008 نیز تعداد 900 موشک GDAM به عربستان فروخته شد. در 18 جولای 2006، یک قرارداد بین عربستان و آمریکا به مبلغ 8‌/1 میلیارد دلار، برای مدرن کردن کامل گارد ملی عربستان بسته شد. در 9 سپتامبر 2008، مجموعه‌ای از چرخبال‌های آپاچی و مجموعه کامل تأسیسات آپاچی و تسلیحات زمینی به مبلغ 598 میلیون دلار به عربستان فروخته می‌شود.
امارات متحده عربی
مهم‌تر از عربستان بحث امارات متحده عربی است. در 4 اکتبر 2007، یک سیستم موشک شلیک کننده فضا به فضا از روی هواپیما به مبلغ 428 میلیون دلار به امارات فروخته شد. در 4 دسامبر 2007 نیز سیستم AEW، پیش‌هشداردهنده کل منطقه خلیج‌فارس به مبلغ 437 میلیون دلار به امارات فروخته شد.
در 4 دسامبر 2007، یک سیستم کامل پیشرفته پاتریوت که در منطقه از سایر پاتریوت‌ها پیشرفته‌تر است، به مبلغ 9 میلیارد دلار به امارات فروخته شد. در 19 دسامبر 2007، سیستم میان‌برد فضا به فضای موشکی به مبلغ 326 میلیون دلار به امارات فروخته شد، در 9 سپتامبر 2008، سیستم کامل Avenger و تمام تأسیساتش، موشک stinger و تأسیسات مربوطه به مبلغ 737 میلیون دلار به امارات فروخته شد. در 9 سپتامبر 2008، 4 سیستم کامل پاتریوت به مبلغ 121 میلیون دلار به این کشور فروخته شد. در 9 سپتامبر 2008، سیستم آ‌تش THAAD که سیستم پیشرفته‌ای است به مبلغ 7 میلیارد دلار به امارات فروخته شد. در 9 سپتامبر 2008، سیستم میانبرد هوا به هوای دیگری به نام AMRAAM به مبلغ 445میلیون دلار به امارات فروخته شد. در 9 سپتامبر 2008، سیستم چرخبالی بلک‌هاک به‌طور کامل به مبلغ 777 میلیون دلار به امارات فروخته شد. سیستم موشکی پیشرفته دیگری به مبلغ 400 میلیون دلار هم به قطر فروخته شد. این میزان فروش سلاحی است که در بند اول GSD آمده است.
ابتکارات امنیتی منطقه‌ای جمعی
در بحث توسعه ابتکارات امنیتی منطقه‌ای جمعی، هدف بالا بردن توانایی‌های دفاعی جمعی منطقه‌ای و برجسته ساختن تصمیم جمعی کشورهای عضو شورا و آمریکا برای بازدارندگی جمعی و جدی است. در این راستا محورهای زیر در اولویت قرار دارد:
توسعه سیستم‌های دفاعی هوایی دو جانبه به چندجانبه، شامل توانایی‌های اولیه هشداردهنده مشترک که دفاع جمعی را به حداکثر می‌رساند و تدابیر فعال دفاع موشکی؛
عملیات امنیتی دریایی ترکیبی، عملیات دریایی جمعی، توسعه فرماندهی عملیاتی مشترک، کنترل و ارتباطات تحت نظر سنتکام، عملیات مقابله با اشاعه و تسلیحات کشتارجمعی، عملیات مقابله با قاچاق انسان و مواد مخدر و تسلیحات گروه‌های افراطی؛
تبادل اطلاعات و همکاری‌های جاسوسی، شامل سیستم‌های جاسوسی و امنیتی در عراق و کشورهای منطقه؛
عملیات حفاظت از زیربناها و تأسیسات کلیدی منطقه‌ای، برای برقراری جریان آزاد منابع استراتژیک و برقراری جریان آزاد تجارت منطقه‌ای؛
توسعه و ایجاد فرماندهی عملیات و آموزش در منطقه شامل مرکز جنگ هوایی خلیج [فارس] در امارات و مرکز آ‌موزش عملیات ویژه شاه عبدالله دوم در اردن، سرفرماندهی هدایت و آموزش، سرفرماندهی عملیات منطقه‌ای و عملیات مانور دریایی و زمینی چندجانبه.
در بحث برقراری امنیت جمعی و مشارکت همگانی در حوزه سیاسی نیز دو محور عمده دنبال می‌شود: یکی کنفرانس آناپولیس با حضور تمام کشورهای عربی منطقه و دیگری کنفرانس 1+5 و کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس با هدف هماهنگی در خصوص اشاعه هسته‌ای ایران.
طرح‌های امنیتی منطقه‌ای؛ ترکیه
علاوه بر طرح امنیتی آمریکا، طراحی‌های امنیتی سایر کشورهای منطقه نیز در ترسیم آینده خلیج فارس نقش قابل توجهی دارد. در این خصوص می‌توان به رویکرد ترکیه در منطقه با شش محور زیر اشاره کرد:
تلاش برای احیای نقش عراق در منطقه؛
کمک به حل مشکل روابط اعراب و اسرائیل با اقداماتی مانند مذاکره سوریه و اسرائیل؛
تأسیس آنکارا فروم جهت توسعه همکاری اقتصادی بین اسرائیل و فلسطین؛
اتصال ناتو به شورای همکاری خلیج فارس؛
گفت‌وگوی امنیتی بین ترکیه و شورای همکاری؛
پی‌‌گیری ابتکار همکاری استانبول.
نتیجه‌گیری

طراحی‌های امنیتی آمریکا در منطقه در سال‌های اخیر که با گرایش بیشتر کشورهای عربی به همکاری و افزایش پیوند با آمریکا همراه شده است، در جهت ایجاد رویکردی مشترک به منظور مهار ایران و ایجاد توازن در برابر آن قرار دارد. بر این اساس است که تهدیدات منطقه‌ای ناشی از ایران بسیار جدی و پر رنگ جلوه داده می‌شود، در حالی که از سویی دیگر تلاش‌هایی برای کم‌رنگ کردن خطر اسرائیل برای جهان عرب و کاهش چالش‌ها در روابط اعراب و اسرائیل وجود دارد. این شرایط به همراه رویکردهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به نسبت همگرا، جمهوری اسلامی ایران را در شرایط ویژه‌ای قرار می‌دهد.
با توجه به رویکرد دولت جدید آمریکا و نگرانی کشورهای خلیج‌فارس از همکاری ایران و آمریکا در منطقه و در نتیجه تلاش آنها برای توازن‌سازی در برابر ایران، به نظر می‌رسد همکاری‌های این کشورها با آمریکا در جهت تحقق اهداف امنیتی افزایش یابد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات