علیاکبر محتشمیپور در سالهای فعالیت سیاسی خود، دارای اظهارات مشهوری بوده است که برخی از آنها را در این بخش مرور میکنیم.
فرقهسازی
یکی از اظهارات محتشمیپور در حیات سیاسی وی که واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت نامیدن طرفداران عقاید آیتالله مصباح یزدی به فرقه «مصباحیه» بود. وی اینطور اظهار داشته که «آیا این مظلومیت انقلاب و امام نیست که تمام کسانی که همراه امام بودند، کنار روند و مجموعهای که یک روز هم با انقلاب و امام نبودند بیایند و داعیهدار و مفسر انقلاب اسلامی شوند و به نام امام در قم موسسه ایجاد کنند؟ افرادی که امروز در میان پایگاههای نظامی حضور مییابند و افکار خود را به نام افکار امام به جوانان القا میکنند، یک ذره به تفکر امام ایمان نداشته و ندارند و نخواهند داشت».
وی خاطرنشان کرد: «متاسفانه امروز افرادی که مسائل اولیه اسلام را درک نکردهاند، ایدئولوگ یک جریان تندرو شدهاند و هیچ تفاوتی بین فرقه مصباحیه و طالبان و جاهلان صدراسلام وجود ندارد با افرادی که هیچ اهمیتی برای مردم، ملت ایران و جوانانی که بهعنوان یک رکن از ارکان انقلاب برای امام مطرح بودند، قائل نیستند و از افکار امام پیروی نمیکنند. امام جوانان را از 15 خرداد تا 22 بهمن و پایان عمر شریفش از سرمایههای انقلاب و کشور میدانست و برای آنها اهمیت زیادی قائل بود، در حالی که شما آنها را افرادی منحرف، بیدین و هرزه معرفی میکنید. آیا پیامبر اینگونه مردم را ارشاد میکرد و امام اینگونه ملت را به صحنه آورد؟» وی افزود: «انقلاب و نظام منهای مردم مساوی با صفر است و اگر مردم نباشند، نظامی وجود ندارد».
نهضت آزادی
«بسمه تعالی
محضر مقدس رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی آیتالله العظمی امام خمینی – دامظله العالی
با عرض سلام و تحیات
نهضت آزادی پس از استعفا و برکناری دولت موقت، پیوسته در جهت اعلام مخالفت با دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و حتی قوه قضائیه و مغشوش کردن اذهان بوده است.
مسؤولین نهضت با سمپاشیهای خود نسبت به سیاستهای دولت، دفاع مقدس و جنگ، مساله برائت از مشرکین و فاجعه خونین مکه مکرمه، جهاد مالی و تصمیمات شورایعالی پشتیبانی جنگ و بالاخره فرمایشات اخیر حضرت امام -روحی فداه- راجع به حکومت و ولایت مطلقه در جهت مبارزه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشتهاند. با توجه به اهمیت و نقش سرنوشتساز مجلس شورای اسلامی، نهضت آزادی در ماههای اخیر فعالیت گستردهای را جهت به اجرا درآمدن قانون احزاب و آزادی فعالیت سیاسی آنان و نیز حرکت تبلیغاتی گستردهای راجع به انتخابات و راه یافتن به مجلس آغاز کرده است.
آقای دکتر یزدی در جلسه مورخ 5دیماه 1366 نهضت آزادی راجع به شرکت در انتخابات و نقش نهضت آزادی چنین میگوید: «برگزاری انتخابات مستلزم وجود جامعه باز است. اگر رفتیم واقعا مفید خواهیم بود و نخواهیم گذاشت این فتاوی را به زور بر مردم تحمیل کنند، شخصی که از طرف نهضت به مجلس برود، مسلما از این توپ و تشرها جا نخواهد زد، اگر قرار باشد مملکت را با «فتوا» اداره کنند، بنده پیشنهاد میکنم که مجلس را ببندند و خوابگاه دانشجویان کنند». دیدگاه نهضت آزادی راجع به جنگ و دفاع مقدس در بیانیهای تحت عنوان «جنگ بیپایان» چنین است: «آنچه فعلا دیده میشود جنگی است بیپایان که میتواند پایان دنیا باشد. پایان ایران و مردم ایران باشد...، گفتهاند حتی اگر یک خانه هم در ایران سرپا بماند، باز به جنگ ادامه خواهیم داد و اگر یک نفر باقی بماند، آن یک نفر هم جنگ خواهد کرد، آیا این مترادف با چیزی جز «جنگ جنگ تا نابودی» هست؟
نهضت آزادی راجع به «حکومت و ولایت مطلقه» اطلاعیهای منتشر کرده که در آن آمده است: «این چه فرمانی است و چه انقلابی در ایران و اسلام که حکومت را در موضع بالاتر از فرستاده خدا قرار داده به او اختیار میدهد برخلاف نص صریح و شاورهم فیالامر و بدون مشورت با امت تصمیمگیری در مصالح دولت و امور ملت نماید...» با عنایت به مراتب فوق خواهشمند است ارشاد فرمایید که:
1- آیا نهضت آزادی با چنین عقاید و تفکراتی میتواند بهعنوان یک سازمان، حزب و تشکیلات سیاسی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود؟
2- در حالی که ماده «30» قانون انتخابات از جمله شرایط تایید صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی را:
الف- اعتقاد و التزام عملی به اسلام
ب- اعتقاد و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران
بر شمرده، آیا نهضت آزادی صلاحیت دارد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرده و نمایندهای در مجلس داشته باشد؟ در پایان از درگاه خداوند متعال طول عمر آن وجود شریف و مقدس و پیروزی عاجل رزمندگان اسلام را مسألت میدارم. سیدعلیاکبر محتشمیپور، وزیر کشور»
این نامه در سال 1366 نگارش یافته است البته سالها بعد علیاکبر محتشمیپور زمانی که رئیس ستاد انتخاباتی کروبی بوده است، میگوید: «نهضت آزادی یک حزب منحله نیست و هیچ حکم قضایی مبنی بر غیرقانونی بودن این حزب صادر نشده است». او در این زمینه میافزاید: «در زمان حضرت امام (ره) نامهای به وزیر کشور ارسال شد و ایشان نظر خودشان را اعلام کردند که آن نامه مستند برخی از جریانات سیاسی شده است. در انتخابات پنجم مجلس شورای اسلامی و در انتخابات دوم شورای شهر، شورای نگهبان حتی کاندیداهای آنان را تایید صلاحیت کرد».پس از این نیز باز محتشمیپور درباره نهضت آزادی موضعگیری کرده و در مراسم ختم حجتالاسلام محمدرضا توسلی اظهار داشته است: «مقامات بلندپایهای در آن زمان خدمت امام خمینی(ره) رسیدند و علیه نهضت آزادی گله و شکایت کردند ولی امام فرمودند که اینها با جمهوری اسلامی مخالف نیستند، بلکه مخالف شما هستند. وقتی آن افراد به امام (ره) گفتند که اینها علیه مقام ولایت فقیه یعنی شخص شما صحبت میکنند، امام فرمود: خب صحبت کنند، مگر من از اصول دین هستم که اگر کسی علیه من سخن گفت، از اسلام خارج شده باشد».
هاشمی اگر میخواهد احترامش حفظ شود شرکت نکند
محتشمیپور همچنین هنگامی که ریاست ستاد کروبی را در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برعهده داشته است درباره حضور هاشمی اینطور اظهارنظر میکند: «حضور هاشمی موجب رقابتی شدن فضای انتخابات میشود ولی حضور ایشان به این معنا نیست که حتما رای میآورد. آقای هاشمی اگر با هدف گرم شدن فضای انتخابات بیاید خوب است ولی اگر با هدف پیروزی میآید، رای نمیآورد و اگر بخواهد احترامش حفظ شود، نباید شرکت کند».
صدام، خالد بن ولید امروز است
در سال 1369 و در آستانه جنگ اول خلیج فارس (حمله آمریکا به عراق) سیدعلیاکبر محتشمیپور با این استدلال که اکنون صدام، «خالد بن ولید» شده است، خواستار اتحاد ایران و عراق علیه آمریکا میشود. این سخنان غیرمنتظره محتشمیپور با واکنشهای منفی بسیاری از فعالان 2 جناح اصلی داخل نظام مواجه شد. گفتنی است این سخنان ، 2 سال بعد از پایان جنگ تحمیلی 8 ساله بیان شده بود. بخشهایی از سخنان محتشمیپور که در روزنامه جمهوری اسلامی دوشنبه اول بهمن 1369 انتشار یافته بود را در این قسمت بازخوانی میکنیم: «امروز بحث بر سر گذشته ایران و عراق نیست. امروز آمریکا و صلیبیهای غربی برای نابود کردن ماشین جنگی عراق و سپس برانداختن انقلاب اسلامی ایران و تمام حرکتهای آزادیبخش و تثبیت و تحکیم رژیم اشغالگر قدس به منطقه آمدهاند. امروز مسلمانان منطقه بخصوص ملت رشید ایران وظیفه شرعی دارند که در جهادی مقدس به مقابله با نیروهای کفر آمریکا و ناتو برخیزند، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نمیتواند در این جنگ خانمانسوز نسبت به سرنوشت مسلمانان بیتفاوت بماند، ملت ایران راه امام را میپیماید و از ولایت فقیه پیروی میکند.
آمریکا و کفر جهانی به یک کشور اسلامی حمله کرده است و امروز خبری رسید که کربلا و نجف ما آماج بمبهای آمریکا قرار گرفتهاند. چرا ملت ایران و ملت اسلام در سکوتی مرگبار بسر میبرند؟ آیا وظیفه نداریم؟ آیا ملت و کشور عراق مسلمان نیستند؟ آیا این امام نیست که با فریاد رسا وظیفه هر مسلمان را دفاع از اسلام و مسلمین و سرزمین مسلمانها اعلام میکند؟ جمهوری اسلامی و ملت مسلمان ایران با توجه به اصول و آرمانهایش از هر کشور دیگر اولی و احق است که در جهاد مقدس علیه آمریکا شرکت کند و باید خلیجفارس گورستان آمریکاییها شود. امروز اگر پاسخ یا للمظلوم مسلمین عراق و کویت را ندادیم، چه انتظاری است که اگر فردا به انقلاب اسلامی و ملت ما حمله کرد، مسلمانان جهان با ما همدردی کنند. مسلمانان جهان با پذیرش رهبری اسلامی ایران توقع دارند پرچمداری جهاد و مبارزه با آمریکا در دست ایران و انقلاب ایران باشد.
حوادث و بحران اخیر یادآور رویارویی و صفآرایی خالد بن ولید در برابر ابرقدرتهای صدراسلام است، او که عمری در صف کفر، شمشیر به روی پیامبر و مسلمانان کشیده بود، در نهایت فاتح بزرگی برای مسلمانان شد. امروز دنیای کفر در مقابل ملت مسلمان عراق و فلسطین بهعنوان خاکریز اول قرار گرفته است و به یقین خاکریز بعدی، انقلاب و ملت مسلمان ایران است. ما از چه میترسیم؟ بگذار تا با عزت و شرف زندگی کنیم و بمیریم، زندگی زیر سایه سرنیزههای آمریکا برای ما ذلت، اسارت و ننگ است». (روزنامه جمهوری اسلامی، دوشنبه یکم بهمن 1369، شماره 3 هزار و 377).
داستان مجلس سوم
در انتخابات مجلس سوم به دنبال اختلاف درباره انتخابات مجلس سوم میان شورای نگهبان و وزارت کشور، امام خمینی نمایندهای جهت بررسی موضوع تعیین کردند و هنگامی که نظر نماینده حضرت امام بر صحت انتخابات قرار گرفت، شورای نگهبان در نامه خود با استناد به نظر امام خمینی انتخابات را تایید کرد. محتشمیپور در این باره میگوید: «در آن زمان با توجه به اینکه در تهران و بسیاری از مراکز استانها اکثریت دوستانی رای آوردند که همسو با تفکر دولت آقای موسوی بودند، ناظران شورای نگهبان تلاش کردند در برخی از حوزهها معادله را به هم بزنند و بر این اساس قصد داشتند برخی از صندوقها را بگیرند و بر اساس دیدگاه خودشان شمارش کنند.
ما معتقد بودیم که شورای نگهبان و ناظران آنها نمیتوانند بدون حضور نمایندگان وزارت کشور و مجریان به بازشماری آرا بپردازند». نکته جالب توجه در انتخابات اخیر استناد معترضان به رویه اتخاذ شده در ماجرای انتخابات مجلس سوم بود. حال آنکه در آن ماجرا هم یک طرف دعوا محتشمیپور (به دفاع از میرحسین موسوی) بود و طرف مقابل شورای نگهبان که تکرار ماجراهای اخیر را به ذهن متبادر میکند، ثانیا دخالت امام در شرایطی صورت گرفت که 2 نهاد نظارتی و اجرایی انتخابات مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند و صحبت از میانجیگری بین یک نامزد معترض و نظام سیاسی نبود.