تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۰:۱۲  ، 
کد خبر : ۱۳۷۳۲۴

گزیده‌ای از کتاب «امید و دلواپسی» (بخش دوم)


به علت حجم زیاد بولتن و لزوم مناسب نمودن آن برای مطالعه در فضای مجازی، این متن در پایگاه بصیرت در چهار بخش منتشر می‌شود. (بخش دوم)

تیر
شنبه 1 تیر 1364: ...اخبار را آوردند که مطلب مهمی نداشت. هنوز موضوع هواپیمای ربوده شده آمریکایی در بیروت مهمترین مسئله دنیا است. هواپیماربایان، اسرائیل و آمریکا را مستأصل کرده‌اند و آزادی حدود 700 زندانی فلسطینی و لبنانی در اسرائیل را می‌خواهند.(ص143)
یکشنبه 2 تیر 1364: جمعی از همراهان برای تهیه بیانیه مشترک تا صبح نخوابیدند و بر سر موضوع محکوم کردن سازمان امل و نبیه‌بری- که لیبی خیلی اصرار داشت- به توافق نرسیدند. هنگام نماز صبح، دکتر هادی گزارش کارشان را داد. ساعت هشت صبح جلود هم آمد و من دخالت کردم تا تفاهم بدست آمد. بیانیه مشترک و صورت جلسه مذاکرات را امضاء کردیم. برای پرواز به سوریه به فرودگاه رفتیم. مصاحبه مشترک کردیم و بدرقه رسمی کردند.(ص144)
 از ساعت هفت تا نه شب با اسد بودیم. من مطالب خودم را در باب لزوم کمک سوریه به ما در جنگ و اشتباه سوریه در مسأله اردوگاه‌های فلسطینی- که به دست شیعه خواسته تصفیه بکند- و لزوم همکاری با لیبی و... مطرح کردم. قرار شد جواب را فردا بدهد. مطالب صریح و مهمی گفتیم. شام مهمان اسد بودیم.(ص145)
دوشنبه 3 تیر 1364: ساعت شش بامداد به سفارتمان در دمشق رفتم. با شورای لبنان و حزب‌الله ملاقات کردم. درباره مسائل لبنان و هواپیمای آمریکایی ربوده شده مذاکره کردیم. از من برای کارهای جاری نظر خواستند. گفتم هواپیماربائی و گروگان‌گیری به ضرر لبنان تمام می‌شود، بنابراین تلاش نمایند تا سرنخی از آنها پیدا کنند و سعی شود که مسئله به خوبی حل شود.(ص147)
 گروهی از مسئولان سازمان امل آمدند. از کم لطفی جمهوری اسلامی به آنها گله داشتند و از جریان جنگ با فلسطینی‌ها به نوعی اظهار شرمندگی می‌کردند، ولی مسئولیت امر را متوجه فلسطینی‌ها می‌دانستند. آنها را نصیحت کردم و گفتم از جریان آقای موسی صدر در راه تفرقه بین مسلمین و اعراب و مسایل گروهی استفاده نکنند.(ص147)
 رهبران فلسطینی «جبهه نجات فلسطین» از مخالفان [یاسر] عرفات هم آمدند و اعلام وفاداری به جمهوری اسلامی و جهاد مسلحانه [با اسرائیل] کردند. با‌ آقای عبدالحلیم خدّام [معاون رئیس‌جمهور سوریه] ملاقات کردیم و او درباره مسائل لبنان مطالبی گفت. بیشتر می‌خواست توجیه کند که سوریه در به کار گرفتن شیعیان در جنگ علیه اردوگاه‌های فلسطینی در بیروت مقصر نیست، ولی نتوانست ما را قانع کند.(ص147)
 نزدیک غروب برای بار دوم با حافظ اسد ملاقات کردیم. بیشتر بحث ما درباره گرفتن موشکهای سام و اسکاد بود. از شوروی‌ها می‌ترسند که به ما [موشک] بدهند. ما هم دست از اصرار و مطالبه برنداشتیم و گفتیم شرکت با ما در جنگ نیاز به این مقدار مخاطره دارد؛ قرار شد بیشتر رسیدگی کنند، ولی درباره لبنان و آینده عراق و کمیته سه جانبه همکاری با سوریه و لیبی و موارد سیاسی دیگر، پیشنهادهای ما را پذیرفتند. عبدالحلیم خدّام آمد و اعلام کرد که آقای حافظ اسد خواسته ما را در خصوص تحویل موشکهای سام و اسکاد پذیرفته است. او همچنین درباره روابط ما با شوروی صحبت کرد و گفت تبلیغات شما علیه شوروی و مسأله [اشغال] افعانستان [توسط شوروی] مانع گرمی روابط است. گفتیم تبلیغات را ممکن است کم کنیم ولی در مورد افغانستان نمی‌توانیم کوتاه بیاییم... سپس ایشان و رئیس مجلس و چند وزیر، ما را تا فرودگاه بدرقه کردند. او در بین راه گفت که آمریکا به حافظ اسد اطلاع داده اگر گروگانهای هواپیماربایی در بیروت آزاد شوند، زندانیهای لبنانی در اسرائیل آزاد می‌شوند. به مسئولان حزب‌الله [لبنان] اطلاع دادم و از آنها خواستم برای پیدا کردن ریشه هواپیماربایان و راهکار برای قانع کردن آنها و تکیه بر مسائل انسانی و نیز مخالفت اسلام با ترور و ... تلاش کنند.(صص150-149)
سه‌شنبه 4 تیر 1364: ...برای گزارش نتایج سفر به زیارت امام رفتم. امام اظهار خوشحالی کردند و فرمودند سفرهای شما خوب است ولی تا هواپیما در تهران ننشسته از نظر امنیت اضطراب دارند. به شورای عالی دفاع رفتیم. نیروی هوایی گزارشی از امکانات برای دفاع داد و مطابق معمول بیشتر روی کمبودها تکیه کردند.(ص150)
 عصر مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی داشتم و درباره نتایج سفر و جلسه شورای عالی دفاع صحبت کردم... در گزارشها خواندم که سازمان امل در بیروت از زبان من درباره سرنوشت آقای موسی صدر مطالبی به هدف اخلال در روابط ما با لیبی نقل کرده است. گفتم سفارت تکذیب نماید. شب در دفتر رئیس‌جمهور با حضور نخست‌وزیر و رئیس دیوان عالی کشور نتایج سفر را گفتم.(صص152-150)
چهارشنبه 5 تیر 1364: ...صیادشیرازی آمد و گزارش برنامه‌های جنگ را داد و چون تأخیر داشت، کمی اوقات تلخی کردم و ایشان هم ناراحت شد. آقای [محسن] رضایی هم کارهایش را گفت... عفت چمدان سفر رابست. محسن هم از رفسنجان آمده بود که با من به سفر بیاید. ساعت شش به فرودگاه [مهرآباد] آمدیم و مصاحبه‌ای کردم و سپس با مراسم رسمی حرکت کردیم؛ با دو هواپیما و حدود 100 نفر همراه- شامل 12 نفر از نمایندگان مجلس و جمعی از معاونان [رئیس‌جمهور] و وزراء و وزیر امور خارجه و خبرنگاران و... تمام شب در پرواز بودیم.(ص153)
پنجشنبه 6 تیر 1364: ساعت هشت بامداد هواپیما در فرودگاه پکن به زمین نشست. استقبال مختصری شد و استقبال رسمی، عصر در میدان عظیم [تین آن من] صلح آسمانی انجام می‌شود. ما را به کاخ مهمانسرای دولتی بردند که برای رؤسای کشورها اختصاص دارد و باغ بزرگی است که از زمان امپراطوری چین مانده است، با 15 ساختمان جداگانه. ما را در دو ساختمان سکونت دادند.(ص153)
 در کاخ کنگره خلق که سالن‌های عظیم متعدد دارد، حدود دو ساعت درباره زمینه‌های همکاری دو کشور و نقاط اشتراک دوجانبه و بین‌المللی مذاکره کردیم و خیلی خوب برگزار شد. نخست‌وزیر چین در کاخ کنگره، به هیأت ما شام داد... شام خیلی مفصل و متنوع بود. گوشتها با ذبح اسلامی تهیه شده بود. خودشان می‌گویند 14 میلیون مسلمان در چین زندگی می‌کنند و ده درصد اعضای کنگره مسلمانند و معاون کنگره هم مردی مسلمان به نام «سیف‌الدین» است.(صص156-155)
جمعه 7 تیر 1364: ...برای ملاقات با رئیس‌جمهور لی شیانیان آماده شدم. یک ربع ساعت دیر شد. خبرگزاری یونایتدپرس از این تأخیر سوءاستفاده کرد و این خبر را روی تلکس برد که من به خاطر مرض سرطان معده در بیمارستانی در چین بستری شده‌ام... ملاقات با رئیس‌جمهور بیشتر به تعارف و حرفهای معمولی گذشت. در چین، رئیس‌جمهور مقام تشریفاتی است... سپس به ملاقات آقای پنگ‌زین رئیس کنگره رفتیم و مذاکرات گرمی درباره استراتژی ابرقدرتها در ایجاد جنگ‌های منطقه‌ای و کانونهای نزاع برای بهره‌برداری و سوءاستفاده‌های فراوان و تضعیف جهان سوم داشتیم... آقای پنگ‌زین به افتخار ما مهمانی ناهار داد. سر میز ناهار اطلاعات زیادی نسبت به چین کسب کردم. معمولاً در بین راه هم وزیر بهداری چین با یک مترجم در اتومبیل من است و به سؤالاتم خوب پاسخ می‌دهد. خیلی چیزها را پرسیده‌ام. می‌گویند درآمد مردم در ماه بین چهل یوآن تا هزار یوآن متغیر است. یک کارگر ساده چهل یوآن می‌گیرد. رهبران و رؤسای طراز اول، ماهیانه چهارصد یوآن درآمد به علاوه مسکن و یا ماشین و... و وزرا سیصد یوآن درآمد دارند.(صص160-159)
شنبه 8 تیر 1364: ...برای دیدن «شهر ممنوعه» مجموعه کاخهای امپراطوری سابق چین- که اسکلت آنها از چوب است- رفتیم و گفتند مجموعاً مساحت آن هفتاد هکتار و تعداد اتاقها 9 هزار است و توضیحاتی هم دادند... سپس به دیدار آقای تنگ شیائوپینگ رهبر چین رفتیم و یک ساعت مذاکره کردیم. درباره فروش اسلحه درزمان جنگ قول صریح نداد، ولی خیلی تمایل به توسعه روابط اقتصادی دارند... سپس یک مصاحبه مطبوعاتی در همان کاخ کنگره خلق برگزار شد... پس از آن به دیدار دیوار معروف چین رفتیم. مسیر راه که با ماشین طی شد، سر سبز و کوهستانی است و رفت و برگشت دوساعت و نیم وقت برد.(صص161-160)
یکشنبه 9 تیر 1364: آقای [زائوزیانگ] نخست‌وزیر چین ساعت هشت و نیم صبح برای ملاقات آخر و خداحافظی به اقامتگاه آمد... مذاکرات رسمی انجام گردید و سپس با درخواست من جلسه خصوصی شد. درباره گرفتن موشکها صحبت کردیم. او موافقت کرد و فوریت تحویل را پذیرفت.(ص161)
دوشنبه 10 تیر 1364: ...با دو هواپیمای چینی به شانگهای رفتیم یک ساعت و چهل و پنج دقیقه در راه بودیم. در فرودگاه شانگهای شهردار به استقبال آمد و حدود یک ساعت معطل شدیم تا هواپیماهای خودمان از پکن رسیدند و آماده پرواز شدند. با یک ساعت تأخیر به طرف ژاپن حرکت کردیم... آقای [شینتارو] آبه وزیر خارجه به استقبال آمده بود. به کاخ آکاساکا رفتیم. حدود بیست نفر از همراهان را اینجا پذیرفتند و بقیه در هتل پذیرائی می‌شوند. یک ساعت با نخست‌وزیر ژاپن و همراهانش با جمعی از همراهان من مذاکره کردیم و درباره روابط اقتصادی و سیاسی و جنگ و تروریسم و افغانستان و اسرائیل و آمریکا هم حرف زدیم. برای ضیافت مشترک دو مجلس به سالن پذیرائی پارلمان رفتیم. شام سلف‌سرویس و ایستاده صرف شد و ضمن شام خوردن با نمایندگان و رؤسای مجلس مذاکره کردیم. معاون پارلمان خانمی بود که روزنامه‌ها نوشته بودند من اجازه شرکت ایشان را در جلسه را نمی‌دهم؛ مخصوصاً با او حرف زدم که رفع شیطنت شود.(ص165)
سه‌شنبه 11 تیر 1364: ...تلفنی با آقای رئیس‌جمهور و رفیق‌دوست [وزیر سپاه] صحبت کردم، گفت لیبی و سوریه به وعده‌هایشان عمل نکرده‌اند. مقدمات جنگ شهرها از طرف عراق شروع شده است. ساعت یازده به ملاقات [آقای هیروهیتو] امپراتور ژاپن رفتیم. مرد ساده و متواضعی است. پیر مرد است و 86 سال دارد. بیش از شصت سال است که امپراتور است. ولیعهدش هم در انتظار پیر شده است. برادرزاده‌اش هم که شاهزاده است، حضور داشتند. ناهار مهمان ایشان بودیم... در محل اقامتم با آقای [شینتارو] آبه وزیر خارجه ژاپن ملاقات داشتیم. روابط دو جانبه، جنگ، تروریسم، شوروی و افغانستان مذاکره شد. شام مهمان نخست‌وزیر بودیم. چهره‌های سیاسی و اقتصادی ژاپن هم بودند. می‌گویند حکومت ژاپن تحت نفوذ سرمایه‌داران است.(صص172-169)
چهارشنبه 12 تیر 1364: مهدی را بیدار کردم که صبحانه بخورد و با بچه‌ها دنبال کارش برود. حسن فرزند احمدآقا هم مثل بچه‌های من- یاسر و مهدی- همراه ما بود.(ص173)
 وزیران صنعت و روابط صنعت با خارج و برنامه‌ریزی ژاپن به ملاقات آمدند... ملاقاتی با نمایندگان انجمن‌های اسلامی داشتم. گفتند بیست انجمن اسلامی در ژاپن فعال است و یک صد هزار مسلمان در این کشور وجود دارد و با هم اختلاف داشتند. در حضور من بگو مگو کردند و برای بنای مسجد کمک خواستند.(ص175)
 ساعت شش و نیم نخست‌وزیر و وزیر خارجه ژاپن برای ملاقات خصوصی به کاخ آمدند. نتایج سفر را جمع‌بندی کردیم که کاملاً‌مثبت است. قرار شد نفت بیشتری از ما بخرند و سهم ارزی پروژه‌ها را با نفت بپردازیم و همکاری بیشتری درباره واگذاری پروژه به ژاپن داشته باشیم. درباره رابطه با آمریکا از ما نظر خواستند. گفتم آمریکا باید گذشته بد خود را جبران نماید تا زمینه ایجاد روابط فراهم شود و این احتیاج به زمان دارد و به غربی‌ها هم پیغام دادیم ما خواهان تشنج در منطقه نیستیم.(ص176)
جمعه 14 تیر 1364: ساعت هشت و نیم صبح به طرف فرودگاه هاندا حرکت کردیم و از خدمه قصر خداحافظی نمودیم. در بین راه رئیس تشریفات وزارت خارجه تأکید داشت که مأموران ژاپنی تحت تأثیر اخلاق و شخصیت هیأت ما قرار گرفته‌اند.(ص177)
 خضوع رهبران دو کشور و صمیمیت آنها در مذاکرات از نمونه‌هاست. در مذاکرات به اتکاء دستور امام، پیشنهاد همکاری استراتژیک به چینی‌ها دادم و آنها استقبال کردند. ساعت شش و نیم بعد از ظهر به وقت تهران در مهرآباد نشستیم. استقبال رسمی برگزار شد. نخست‌وزیر و وزراء و... آمده بودند.(ص178)
شنبه 15 تیر 1364: ساعت هشت و نیم صبح به زیارت امام رفتم و گزارش سفر را دادم. امام خوشحال شدند. آقای [سیدمحمودموسوی]خوئینی‌ها هم آمد. امام از ایشان خواستند که سمت دادستانی کل کشور را بپذیرد و مشکل کار حج هم با نصب جانشین در سال جاری حل شود... با آقای خامنه‌ای درباره امور جاری و جنگ مذاکره کردیم. عصر فرماندهان سپاه آمدند و گزارش عملیات محدود و برنامه آینده را دادند.(ص179)
یکشنبه 16 تیر 1364: ...نمایندگان شیراز آمدند و گزارشی از حوادث اخیر شیراز دادند که حزب‌الله علیه آقای [محی‌الدین] حائری شیرازی امام جمعه اقداماتی کرده‌اند، به خاطر حمایت او از آقای [سیداحمد] پیشوا که علیه انقلاب مطالبی گفته و منجر به دخالت امام و اعزام آقای [احمد] جنتی به شیراز و دادن پیام به علما و مردم شده است.(صص180-179)
 عصر در جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت کردم و راجع به سفرم، برای شورا توضیحاتی دادم. شب جلسه مسئولان قوا در دفتر رئیس‌جمهور بود که دستاوردهای سفر را ارزیابی کردیم.(ص181)
دوشنبه 17 تیر 1364: صبح زود آقای صیاد [شیرازی] آمد و گزارش پیشرفت کار عملیات را داد. به نظر می‌رسد می‌خواهند عمل کنند. تمام روز در منزل بودم. خبر رسید آقای [محمد مهدی] ربانی‌املشی فوت کرده...(ص181)
سه‌شنبه 18 تیر 1364: ...یک نماینده در مجلس، اعلامیه‌ای علیه آیت‌الله خامنه‌ای منتشر کرده که سخت مورد اعتراض نمایندگان بود... آقای [ابوالقاسم] سرحدی‌زاده آمد و برای رفع توقیف از روزنامه صبح آزادگان کمک خواست. این روزنامه را به خاطر نداشتن پروانه انتشار تعطیل کرده‌اند. آقای صیاد شیرازی آمادگی خود را برای شروع عملیات اعلام کرد.(ص183)
چهارشنبه 19 تیر 1364: ساعت هفت صبح به دفتر آقای خامنه‌ای رفتم و جلسه هیأت دولت با ریاست ایشان، برای بحث و پیگیری تصمیمات سفر چین و ژاپن تشکیل شد. در این جلسه من و دکتر ولایتی و آقازاده دستاوردهای سفر را توضیح دادیم. کمیته‌ای برای پیگیری تشکیل شد که پروژه‌های مورد نظر را با آنها قرار داد ببندند و سهم ارزی را نفت بپردازند... شب مسئولان قوا مهمان من بودند. درباره گروه موشکی که باید برای موشکهای تازه خریداری شده تعلیم ببینند، بحث شد. قرار شد اعضای این گروه موشکی، ترکیبی از نیروهای سپاه و ارتش باشند. آقایان ریاضی، آقازاده و عادلی گزارش قرارداد خرید موشک‌های زمین به هوا و ساحل به دریا را دادند که باید سرّی بماند.(ص184)
پنجشنبه 20 تیر 1364: ...در جلسه علنی مجلس، لایحه تأسیس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که دانشکده‌های پزشکی را با وزارت بهداری ادغام می‌کند، مطرح بود. بحث‌ها جدی و شدید بود و مخالفان جوسازی کرده بودند اما با اکثریت قوی تصویب شد. این لایحه در دوره اول مجلس هم تصویب شده بود ولی با اشکال شورای نگهبان و استرداد وزیر بهداری که مخالف بود، بی‌اثر شد. ظهر آقای رئیس‌جمهور اطلاع دادند که امام دستور داده‌اند عملیات [قادر در منطقه] سیدکان تا تأمین دفاع شهرها متوقف شود و به دفتر من آمدند. با هم مذاکره کردیم به آقای صیاد شیرازی اطلاع دادیم که تا دستور ثانوی، عملیات شروع نشود و قرار شد با امام مذاکره کنیم.(صص185-184)
 آقای [محسن] رضایی از جبهه اطلاع داد که دیشب عملیات قدس 3 انجام شده، تلفات زیادی به دشمن وارد کرده و پنجاه اسیر گرفته‌ایم.(ص185)
 برای مذاکره درباره جنگ خدمت امام رفتم. حال امام خیلی خوب است. گفتم تأمین کامل امنیت هوایی شهرها با توجه به موشک‌های دور برد دشمن ممکن نیست. امام با انجام عملیات موافقت کردند. به صیاد شیرازی و آقای خامنه‌ای اطلاع دادم.(ص186)
جمعه 21 تیر 1364: ...در دانشگاه تهران نماز جمعه را اقامه نمودم. حاج احمدآقا آمد و راجع به وضع سپاه و جنگ و آینده سپاه و ارتش و کابینه آینده بعد از انتخاب رئیس‌جمهور مذاکره کردیم. قرار شد در قسمتی از آنها با امام مشورت شود.(ص186)
شنبه 22 تیر 1364: ...هیأت رئیسه مجلس خبرگان [رهبری] در دفترم تشکیل شد و برنامه جلسات را تنظیم کردیم. باید پنج روز اجلاسیه خبرگان کار بکند. اولین جلسه ساعت هشت صبح تشکیل شد و هیأت رئیسه انتخاب گردید: آیت‌الله مشکینی رئیس و من نایب رئیس اول، آقای [ابراهیم] امینی نایب رئیس دوم- به جای آقای ربانی املشی- و آقایان [محمد] مومن و [محمدحسن] طاهری [خرم‌آبادی] منشی. دستور کار اجلاس خبرگان، گزارش کیفیت عمل به اصل 107 قانون اساسی [در خصوص تعیین رهبر] است که کمیسیون مربوطه در بیست ماده تهیه کرده. بحثها خوب، نسبتاً سنگین و متین و آرام است.(ص187)
 ظهر در دفترم فرستادگان لیبی، آقای مجبر و حجازی آمدند. پیام خصوصی از قذافی داشتند. اجازه زدن موشک از خاک ما به مرکز مخالفان لیبی- که به ادعای آنها اخیراً از سودان به عراق منتقل شده‌اند- می‌خواست. گفتم بررسی می‌کنم، به شرط اینکه موشک به مقدار کافی داشته باشیم. به آنها گفتم تأخیر در ارسال چیزهائی که قرار بود بفرستند، باعث تردید در صداقت لیبی و ضعف روابط خواهد شد... پس از افشای قرارداد ایران و لیبی، عراق روابط خود با لیبی را قطع کرد و لیبی هم پس از آن اعلام قطع روابط و عدم مشروعیت صدام را نمود.(ص187)
 عصر هم مجلس خبرگان رهبری جلسه داشت. یک ماده به تصویب رسید. احساس شد که قانون اساسی در مورد مرجع تشخیص حصول اکثریت قاطع مردم در مورد رهبری بعد از امام ناقص است.(ص188)
یکشنبه 23 تیر 1364: ...آقای [موسوی] خوئینی‌ها اطلاع داد که در آغاجاری عده‌ای از کارگران شرکت نفت به سیاست وزارت نفت معترضند و اعتصاب کرده‌اند. با خبرگان استان خوزستان در این خصوص مشورت شد، حق را به کارگران دادند و گفتند آقای غرضی وزیر نفت به حرفهای حق آنها توجه نمی‌کند. عصر شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] جلسه داشت و درباره برنامه کنگره حزب بحث و تصمیم‌گیری شد. ‌آقای صیاد اطلاع داد که امشب عملیات در جبهه شمال شروع می‌شود.(ص188)
دوشنبه 24 تیر 1364: ...از جبهه سراغ گرفتم که آقای صیاد گفت مرحله اول عملیات به خوبی انجام شده و دشمن دفاع ضعیفی دارد. قرار شد از ستاد نیروی زمینی اطلاع مفصل را بیاورند.(ص188)
 در جلسه مجلس خبرگان، بحث درباره مخالفت خبرگان با منتخب مردم- در صورتی که واجد شرایط رهبری نباشد- بود که به نتیجه‌ای نرسیدیم... عصر هم مجلس خبرگان جلسه داشت و تصویب شد که در زمان حیات هر رهبر، درباره رهبر آینده تصمیم‌گیری شود که پس از فوت رهبر، خلأیی پیش نیاید.(ص189)
 آقای محسن رضایی اطلاع داد که در جنوب سیدکان یک واحد از سپاه [تیپ ویژه شهدا] ضربه خورده و عقب نشسته است.(ص190)
سه‌شنبه 25 تیر 1364: ساعت هفت و نیم آقای [واعظ] طبسی به منزل آمدند و گله داشتند که دفتر امام و رسانه‌های جمعی با ایشان بد برخورد می‌نمایند. عنوان نمایندگی امام در خراسان که از ایشان است، به امام جمعه مشهد اطلاق می‌نمایند. قرار شد رسیدگی کنم. همراه سایر اعضای مجلس خبرگان به زیارت امام رفتیم. آقای مشکینی از طرف ما صحبت کردند و ضمن صحبت، پیشنهاد اصلاح و تکمیل قانون اساسی را نمودند. همگی قبول داریم که قانون اساسی به خاطر عجله‌ای که در تدوین آن شد، نواقصی دارد و متکی به تجربه نبوده است. امام ضمن سخنان خودشان در این باره چیزی نگفتند و بیشتر درباره ساده‌زیستی روحانیون و لزوم اجتناب از تجمل و اسراف حرف زدند.(ص190)
چهارشنبه 26 تیر 1364: مجلس خبرگان صبح و عصر جلسه داشت. رهبریت آقای منتظری در دستور بود و کسی جرأت مخالفت صریح را نداشت و یا مخالف صریح نبود... این طرح را حدود پنجاه نفر [از نمایندگان مجلس خبرگان] امضاء کرده بودند و بیشتر آیت‌الله خامنه‌ای اصرار بر اتمام کار می‌کردند. بالاخره در آخر وقت چون هنوز عده‌ای برای صحبت وقت داشتند، با پیشنهاد آقای مشکینی قرار شد ظرف دو سه ماه آینده اجلاسیه‌ای داشته باشیم و پنج نفر به عنوان تحقیق معین شدند.(ص191)
 مهندس موسوی و همفکرانش آمدند و گفتند فردا در کنگره حزب شرکت نمی‌کنند. نصیحتشان کردم که شرکت کنند ولی نپذیرفتند. شب مسئولان قوا جلسه داشتیم. درباره جنگ، خریدهای تسلیحاتی، وضع لیبی و ... صحبت کردیم.(ص191)
پنجشنبه 27 تیر 1364: ...برای شرکت در کنگره حزب جمهوری اسلامی به مدرسه شهید مطهری رفتم. آیت‌الله خامنه‌ای صحبت کردند و گزارش دادند و از ضررها‌ی اختلاف دو جریان در حزب که منجر به خاموشی چراغ حزب شد، انتقاد کردند. ظهر به مجلس رفتم. ساعت سه و نیم به کنگره برگشتم. تحلیلی از تاریخچه حزب و نشیب‌ و فرازها و اختلافات ارائه دادم و علل مخالفت امام را گفتم و تأکید بر ضرورت جامعیت حزب به همه جریان‌های خط امامی و لزوم اجتناب از تفرقه و تعدّد احزاب در خط امام نمودم و گفتم اگر این طور شود، مصلحت نیست که شخصیتهای روحانی که محور وحدت امت هستند در احزاب باشند.(192)
 برای جلوگیری از یک بعدی شدن حزب پیشنهاد کردم که همان شورای مرکزی سابق بماند. اگر انتخابات می‌شد یک جریان رای می‌آورد، چون آقای مهندس موسوی و همفکرانش در کنگره شرکت نکرده بودند. شب با رئیس‌جمهور و صیاد در دفترم جلسه داشتیم. گزارش عملیات قادر در منطقه سیدکان را دادند و قرار شد از سپاه برای تداوم عملیات کمک بگیرند.(صص193-192)
جمعه 28 تیر 1364: ...آقای محسن رضایی آمد و گزارش جبهه‌ها را داد و از کمبود بودجه و ضعف شورا و دخالت‌های نماینده امام گله داشت و مخالف ادامه عملیات قادر در سیدکان توسط ارتش بود و با دادن نیروی جدید به آنها موافق نبود. گفتم دستور است. قرار شد با صیاد بحث کنند.(ص193)
 عصر احمدآقا آمد و در مورد اصلاح قانون اساسی، دولت آینده، جنگ و... مذاکره کردیم. او طرفدار ختم جنگ است.(ص193)
شنبه 29 تیر 1364: شورای سرپرستی [صداوسیما] جلسه داشت. آقای [محسن] دعاگو [عضو شورا] کسالت دارد و بستری است. مقداری درباره عدم اجرای مصوبات شورا توسط سازمان صداوسیما بحث شد... عصر آقای سیدمحمدهاشمی آمد و از ضعف‌های اجرائی صداوسیما گفت.(ص193)
 آقای ری‌شهری [وزیر اطلاعات] می‌گوید تسلط کامل به فعالیت‌های مخرب منافقین دارند و گفت این روزها مواد منفجره زیادی کشف کرده‌اند که بیشتر آن از سلطنت‌طلبها بوده است.(ص193)
یکشنبه 30 تیر 1364: ...عده‌ای از فرماندهان سپاه قرارگاه حمزه سیدشهدا آمدند و مدعی بودند که عملکرد آقای صیاد در عملیات قادر خوب نبوده و عملیات را ضعیف اداره کرده است. به طرح آینده هم ایراداتی داشتند. بالاخره قرار شد همکاری کنند.(ص194)

مرداد
سه‌شنبه 1 مرداد 1364: ...آقای محسن رضایی اطلاع داد [آقای احمدکاظمی] فرمانده لشکر یک نجف که قرار بود در [عملیات منطقه] سیدکان با آقای صیاد [شیرازی] همکاری کند، قانع نیست. تأکید کردم که خودشان مذاکره و حل کنند.(ص199)
 در شورای [عالی] انقلاب فرهنگی شرکت کردم. آئین‌نامه انضباطی دانشگاهها را تصویب کردیم. شب با آقای خامنه‌ای جلسه داشتیم و درباره جنگ و دولت آینده و سپاه و ارتش مذاکره کردیم. کابینه موجود، مقبول ایشان نیست و موافق نیستند که سپاه، نیروی هوایی و نیروی دریایی [مستقل از ارتش] داشته باشد.(ص199)
چهارشنبه 2 مرداد 1364: ...آقای [محمدرضا] شمس [=نقدی] مسئول قرارگاه رمضان آمد و از امکانات فراوان در شمال عراق، برای انجام جنگ چریکی گفت و بودجه و رادیو و تأیید خواست.(ص199)
 شب با سران قوا، مهمان نخست‌وزیر بودیم. درباره نامزدی مهندس [مهدی] بازرگان [در انتخابات ریاست‌جمهوری] بحث شد. گویا شورای نگهبان او را صالح نمی‌داند. درباره جنگ هم بحث شد. آقای رضایی اطلاع داد که عملیات قدس چهار در هورالهویزه موفق بوده و در جبهه شمال، آقای صیاد [شیرازی] هنوز در مورد اجرای مرحله دوم عملیات قادر مرّدد است.(صص201-199)
 در جلسه سران قوا تصمیم گرفتیم برای تشکیل سمینار روحانیون اهل کتاب در دنیا اقدام نمائیم. در مورد افغانستان، براساس مذاکرات آقای موسوی نخست‌وزیر با فیدل کاسترو [رهبر کوبا] تصمیم‌گیری شد اگر شوروی بپذیرد که از افغانستان خارج شود، می‌توانیم برای جلوگیری از نفوذ آمریکا و غرب [در این کشور] همکاری نمائیم.(ص201)
پنجشنبه 3 مرداد 1364: ...آقای [محمد] خاتمی [وزیر ارشاد اسلامی] تلفنی خواست که به خاطر اینکه خبرهای جنگ شهرها تلخ است، در خطبه‌های نماز جمعه شرح بیشتری از عملیات در جبهه‌ها منجمله عملیاتهای قدس چهار و قادر و... داده شود. او همچنین گفت که اگر سعودیها با 150 هزار زائر ایرانی موافقت نکنند، امسال اصلاً زائر [به حج] نمی‌فرستیم.(ص201)
جمعه 4 مرداد 1364: ...آقایان بهزاد نبوی، [حسین] نمازی و [محسن] نوربخش آمدند و از بحران اقتصادی احتمالی به خاطر فروش نرفتن نفت ابراز نگرانی کردند. راهکار مقابله با این بحران یا فروش بیشتر [نفت] است و یا کاهش هزینه‌ها که اولی را انتخاب کردیم و قرار شد معاونانی برای وزیر نفت تعیین کنیم که تلاش بیشتری کنند. عصر احمدآقا آمد و راجع به جنگ، دولت آینده. فروش نفت، سپاه و ارتش مذاکره کردیم. قرار شد فردا در همین ارتباط به زیارت امام بروم.(ص202)
شنبه 5 مرداد 1364: ...به زیارت امام رفتم. امام حالشان خوب است. درباره کابینه آینده، فروش نفت و اصلاح قانون اساسی و آینده سپاه و ارتش با امام مذاکره کردم و به نظرم می‌رسد که در هر چهار مورد، نتایج مطلوبی به دست آمد که در سرنوشت انقلاب تأثیر اساسی دارد. در شورای سرپرستی [صداوسیما] کار مهمی نداشتیم. به خاطر بحث‌های اختلافی، جلسات شورا صفایی هم ندارد.(ص202)
یکشنبه 6 مرداد 1364: ...عصر اولین جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بعد از کنگره تشکیل و دبیر کل حزب انتخاب شد. آیت‌الله خامنه‌ای اصرار داشتند که من بپذیرم، قبول نکردم. ایشان به طور موقت دبیرکلی را پذیرفتند و قرار شد از اعضای علی‌البدل شورای مرکزی برای پرکردن جای آقایان [محمدمهدی] ربانی [املشی] و [عباس واعظ] طبسی و [محسن] دعاگو استفاده شود.(ص204)
دوشنبه 7 مرداد 1364: ...آقای دکتر [عباس] شیبانی آمد و از مخالفت دکتر [محمدرضا] راه‌چمنی [نایب رئیس‌کمیسیون بهداری مجلس] با لایحه تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شکایت کرد. آقایان بهزاد نبوی، [محسن] نوربخش، [اسدالله] بیات، [محمد] اصغری، [محمد] سلامتی و [محمدعلی] نجفی آمدند و برای انتشار روزنامه صبح آزادگان و دادن امتیاز به آقای [ابوالقاسم] سرحدی‌زاده استمداد کردند.(صص205-204)
 آقای [سیدرضا] زواره‌ای آمد و از طرف دوستان خودشان به من پیشنهاد پذیرش سمت نخست‌وزیری را کرد و من قاطعانه رد کردم. قبلاً هم آقای [حبیب‌الله] عسگر اولادی پیشنهاد را مطرح کرده بودند.(ص205)
سه‌شنبه 8 مرداد 1364: آقای [غلامرضا] آقازاده [معاون نخست‌وزیر در امور اجرایی] آمد... و اطلاع داد یک شرکت از عربستان سعودی پیشنهاد فروش موشک تاو را داده که این عجیب است. بعید است چنین شرکتی بدون موافقت حکام عربستان به این کار اقدام نماید؛ یا فریب است و یا تغییری در سیاست عربستان سعودی پیش آمده است.(ص206)
چهارشنبه 9 مرداد 1364: آقای صیاد [شیرازی] آمد و گزارش عملیات قادر را داد. او متوجه شده است که بدون کمک سپاه، نمی‌تواند کار مهمی انجام بدهد. عملیات اصلی را هم به تأخیر انداخته است. در مجموع از عملکرد چند ماهه اخیر آقای صیاد و ارتش به این نتیجه رسیده‌ام که ارتش بدون حضور سپاه در آفند کارهای بزرگ را نمی‌تواند انجام دهد و سپاه هم می‌داند که بدون ارتش، نمی‌تواند عملیات بزرگ انجام دهد. نیروهای صف شکن در سپاهند و امکانات زمینی و هوایی و بسیاری از پشتیبانی‌ها در اختیار ارتش است. شب مسئولان قوا مهمان من در منزل بودند. درباره تبلیغات علیه آمریکا به خاطر مزاحمت نسبت به هواپیماهای ما در خلیج‌فارس بحث و تصمیم‌گیری شد. قرار شد بعد از انتخابات باشد. همچنین قرار شد سلاحهائی به لیبیایی‌ها در مقابل دو رصد [موشک] سام بدهیم، ولی در مورد فرستادن هواپیمای اف14 و هواپیمای سوخت‌رسانی در مقابل گرفتن هواپیمای میگ25 تصمیم‌گیری نشد. احمدآقا اطلاع داد که امام به آقای [محمد] غرضی [وزیر نفت] گفته‌اند که اگر نمی‌تواند نفت به اندازه لازم بفروشد، کسی را برای فروش نصب خواهند کرد.(صص207-206)
پنجشنبه 10 مرداد 1364: ...آقای [علی] شمخانی [قائم‌مقام فرمانده سپاه] آمد و گزارشی از وضع جبهه‌ها و سپاه داد. معلوم شد انجام عملیات مورد نظر را دو ماه به تأخیر می‌اندازند؛ همان آفت معمولی جنگهای گذشته. تأکید کردم که در جبهه شمال با آقای صیاد [شیرازی] همکاری کنند.(ص207)
جمعه 11 مرداد 1364: ...نماز جمعه را در دانشگاه تهران اقامه نمودم.(ص208)
یکشنبه 13 مرداد 1364: ...آقای [ابوالفضل] توکلی‌بینا آمد و از کنار گذاشته شدن نیروهای بازاری گله‌مند بود و به دولت انتقاد می‌کرد.(ص211)
دوشنبه 14 مرداد 1364: ...گزارش شکست تلاش ضدانقلاب در ربودن هواپیمایمان در مسیر تهران- بندرعباس رسید که مهم است.(ص211)
سه‌شنبه 15 مرداد 1364: ...عده‌ای از نمایندگان به مکه رفته‌اند و اداره جلسه مشکل است، چون که موقع رأی‌گیری، نصاب حضور نمایندگان حاصل نمی‌شود. در مجلس زمزمه‌ای پیچیده که امام به آقای فخر‌الدین حجازی [نماینده تهران] گفته‌اند، مصلحت نمی‌دانند که [آقای میرحسین موسوی] نخست‌وزیر عوض شود و اختلاف شدیدی از این جهت در مجلس است.(صص212-211)
 شب با آقای خامنه‌ای جلسه‌ای طولانی داشتیم. درباره کابینه آینده، ایشان مایل نیست که مهندس موسوی [مجدداً] نخست‌وزیر شود. خط اقتصادی ایشان را قبول ندارند. از من توقع دارند که همراهی کنم. قرار شد ایشان این مسئله را با امام در میان بگذارند. مشکل را جدی می‌بینم... در طول چند ماه گذشته، نتوانسته‌اند در مورد سه وزیر دفاع، برنامه و بودجه و راه‌و ترابری توافق نمایند.(ص212)
چهارشنبه 16 مرداد 1364: ...آقای یوشی هیروناکامایاها فرستاده ویژه نخست‌وزیر ژاپن با نامه‌ای از ایشان برای ملاقات سرّی آمد. مطلب عمده‌اش درخواست کمک ما برای آزادی گروگانهای آمریکایی از لبنان بود. گفتم اولاً نمی‌دانیم که آیا واقعاً گروگانی هست یا خیر؟ و ثانیاً اگر باشد، نمی‌دانیم که صحنه‌سازی از خود آمریکا یا اسرائیل برای ایجاد بهانه دخالت در کشورهای منطقه نباشد، ثالثاً نمی‌دانیم آمریکا خواستار آزادی آنها هست یا خیر؟ عمل نکردن آمریکا به وعده قبلی در مورد آزادی زندانیهای لبنانی از اسرائیل در مقابل حل مشکل هواپیمای ربوده شده آمریکایی ‌تی.دبلیو.اِ که با همکاری ما و سوریه حل شد، دلیل اهداف ماجراجویانه آمریکا است. اگر آمریکا حسن نیت دارد به وعده قبلی عمل کند تا ما بتوانیم در این مسئله جدید اقدام نمائیم.(ص213)
 شب به همراه مسئولان قوا مهمان آقای موسوی‌اردبیلی [رئیس قوه قضائیه] بودیم. جلسات ما به خاطر بعضی اختلاف‌ نظرها کم بار است.(ص213)
پنجشنبه 17 مرداد 1364: ...عصر شورای عالی دفاع جلسه داشت. در این جلسه درباره تقسیم مشمولان سرباز بین ارتش و سپاه و... بحث داشتیم که ناتمام ماند. درباره اقدام عمده دفاعی هم تصمیم‌گیری شد و گزارش عملیات قدس پنج را شنیدیم که سپاه در منطقه هور انجام می‌دهد.(ص214)
 بعد از نماز با آقای خامنه‌ای جلسه داشتیم. ایشان به خاطر مخالفت [سرهنگ هوشنگ صدیق] فرمانده نیروی هوایی در دادن سلاح به لیبی در مقابل موشک سام، مردد شده بودند. ایشان را قانع کردم که باید بدهیم و موشک سام برای ما خیلی اهمیت دارد. این موشک در زدن اهداف خیلی مرتفع که این روزها در جنگ شهرها مزاحم هستند، به درد می‌خورد. آیت‌الله خامنه‌ای شرح مذاکرات امروزشان را با امام دادند. امام گفته‌اند مصلحت نیست که آقای مهندس [میرحسین] موسوی از نخست‌وزیری کنار بروند.(ص215)
جمعه 18 مرداد 1364: ...از دیشب تب کرده‌ام و صبح تب و لرز گرفتم. با استفاده از مسکن‌های زیاد توانستم برای خطبه‌های جمعه کار کنم و نماز جمعه را در دانشگاه تهران اقامه نمایم.(ص215)
شنبه 19 مرداد 1364: ...عفت همراه خواهرش عذرا خانم و فرشته طباطبائی به فرودگاه برای سفر حج رفتند. عصر آقای دکتر ولایتی برای مشورت درباره مسئولیت نخست‌وزیری آینده آمد. ایشان به جای آقای موسوی مطرح است.(ص216)
یکشنبه 20 مرداد 1364: آقای [رضا] امراللهی [رئیس سازمان انرژی اتمی] آمد و اطلاع داد که اتاق تجارت فرانسه، رای ظالمانه درباره مسئله ما و شرکت ارودیوف داده است. در زمان رژیم گذشته ما در آنجا برای غنی کردن اورانیوم شریک شده‌ایم و بعد از انقلاب چون ساختن نیروگاه‌های اتمی متوقف شده، عملاً شرکت نداشته‌ایم و حالا خسارت معطل ماندن کارخانه را می‌خواهند.(ص216)
 آقای [غفور] گرشاسبی آمد و برای انتشار روزنامه ابرار به جای صبح آزادگان مشورت کرد و نظرش این است که اگر صبح آزادگان منتشر شود، ابرار برای عصر باشد.(ص216)
 آقای [مرتضی] الویری آمد و برای توجیه تغییراتی که در عبارات لایحه بودجه پیش آمده نگران است که مورد تعقیب قرار گیرند. اتفاقاً نامه‌ای از دفتر رئیس‌جمهور در مواخذه آن رسید.(ص217)
 در جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت کردم؛ بی‌رونق است. تصمیم گرفتیم هیأت اجرائی را با ادغام مسئولیت‌ها و واحدها کوچک کنیم. آقای [عبدالله] جاسبی برای معافیت دانشگاه آزاد اسلامی از مالیات و همچنین گرفتن وام برای ساخت مکان موجود در محله زرگنده کمک خواست. شب با آقای خامنه‌ای درباره نخست‌وزیری مذاکره کردیم. ایشان توقع دارند من در جهت تسهیل نظر ایشان در مورد تعویض کابینه کار کنم. پیشنهاد دادند که امام به نحوی گفته خودشان را که ابقاء آقای میرحسین موسوی را به مصلحت دانسته‌اند، جبران نمایند و بعید می‌دانم که امام بپذیرند.(ص217)
دوشنبه 21 مرداد 1364: ...پیش از ظهر آقای [محسن] رفیق‌دوست آمد. درباره پیشنهاد [فروش] اسلحه تاو، هارپون و اگزوست که از طرف گروهی مرموز- که به نظر می‌رسد آمریکایی باشند- مشورت کرد. گفتم مانعی ندارد.(ص218)
 احمدآقا هم آمد و به طور مفصل مذاکرات آقای خامنه‌ای و امام را درباره نخست‌وزیر آینده گفت و گفت نظر امام این است که تعویض مهندس [میرحسین] موسوی مصلحت نیست و مایلند که این نظرشان گفته شود؛ درست برخلاف نظر آیت‌الله خامنه‌ای. پس از مشاوره به این نتیجه رسیدیم که اگر نظر امام این باشد، باید بر همین روال عمل شود ولی آقای خامنه‌ای اگر اختیار داشته باشند، به هیچ وجه حاضر نیستند که نخست‌وزیری ایشان را بپذیرند و می‌گویند فقط در صورت حکم امام حاضرند ایشان را معرفی نمایند و در این صورت در کارها دخالت نخواهند کرد و وزرا را هم به میل آقای موسوی تصویب می‌کنند.(ص218)
 شب آقای صیاد [شیرازی] آمد و برنامه جدید عملیات سیدکان را گفت. او بیشتر کار را بر دوش سپاه گذاشته است.(ص219)
سه‌شنبه 22 مرداد 1364: ...آقای [علی] شمخانی اطلاع داد که برای عملیات سپاه چهار هلی‌کوپتر نیاز دارند، به آقای صیاد [شیرازی] گفتم که بدهند.(ص219)
چهارشنبه 23 مرداد 1364: ...به آقای [محسن] رضایی گفتم خوب است سپاه در لبنان تلاش کنند تا سرنخی از عوامل گروگان‌گیری آمریکایی‌ها پیدا کنند که در مقابل آزادی اسرای لبنانی در اسرائیل و نجات گروگان‌ها کمک کنیم.(ص219)
 شب مهمان احمدآقا بودیم. امام هم در جلسه شرکت کردند. آقای خامنه‌ای به خاطر آمدن والدینشان نیامدند. بیشتر بحث‌ها بر سر نخست‌وزیر آینده و اختلاف‌نظر بین آقایان خامنه‌ای و مهندس موسوی بود ولی به نتیجه‌ای نرسیدیم. آیت‌الله خامنه‌ای تمایلی به نامزد شدن در انتخابات [ریاست‌جمهوری] هم نداشتند و با اصرار من و دوستان دیگر پذیرفتند.(صص220-219)
پنجشنبه 24 مرداد 1364: ...جلسه شورای سرپرستی صداوسیما داشتیم. موضوع جلسه، اختلافات [آقای محمدهاشمی] مدیرعامل با [آقای محسن دعاگو] دبیر شورای سرپرستی بود... مدعی بودند مدیر عامل خود محور است و توجهی به مصوبات شورا ندارد. ادعا را نتوانستند ثابت کنند و بالاخره به خیرگذشت و آخرین جلسه شورا در زمان عضویت من، به خوبی ختم شد. فردا آخرین روز عضویت نمایندگان قوه مقننه و شاید نمایندگان همه قوا در این شورا است.(ص220)
جمعه 25 مرداد 1364: اول وقت، به حسینیه جماران رفتم و برای انتخابات ریاست‌جمهوری رأی دادم.(ص220)
 آقای [شیخ فضل‌الله] محلاتی [نماینده امام در سپاه پاسداران] آمد و نابسامانی‌های سپاه را گفت. معتقد است که سپاه اختیارات نماینده امام و شورا را محدود کرده است.(ص222)
 آقای [علی] شمخانی اطلاع داد که عملیات شورای 3 دیشب با موفقیت انجام شده است.(ص222)
شنبه 26 مرداد 1364: ...سرهنگ [مصطفی] ترابی گزارش داد که هیأت اعزامی به خارک نظر داده است که نقص در نحوه دفاع بوده و اسکله تی صدمه دیده است.(ص222)
یکشنبه 27 مرداد 1364: ...[آقای غلامرضا] آقازاده [معاون نخست‌وزیر در امور اجرایی] آمد و از پیشنهاد کره شمالی برای دادن موشک دوربرد گفت.(ص223)
 قرار بود با آقای خامنه‌ای ملاقات داشته باشیم، اما به خاطر دیر شدن لغو کردیم و تلفنی درباره دفاع از جزیره خارک و تنبیه قصور گذشته حرف زدیم.(ص224)
دوشنبه 28 مرداد 1364: ...دنیا و منطقه از مسأله [حمله هوایی عراق به جزیره] خارک نگرانند. آنها احتمال می‌دهند ما عکس‌العمل شدیدی را در خلیج‌فارس نشان بدهیم. ارتش‌های کویت و عربستان سعودی وضعیت آماده باش داده‌اند.(ص224)
سه‌شنبه 29 مرداد 1364: ...اعضای شورای حزب‌الله لبنان به ملاقات من آمدند. آنها نگران ایجاد ارتباط ایران با حزب امل لبنان بودند و درباره لزوم همکاری شیعه و کل مسلمانان لبنان و فلسطینی‌ها تأکید کردم.(ص224)
 آقای [عبدالله] جاسبی آمد و راجع به توسعه دانشگاه آزاد اسلامی حرف زد و از مصوبه شورای (عالی) انقلاب فرهنگی که بخشی از واحدهای دانشگاه را از مدرک و صلاحیت استخدامی محروم می‌کند و همچنین معافیت دانشجویان از خدمت سربازی صحبت کرد. برای ساختمان واحد زرگنده کمک خواست و گفت دویست و بیست هزار نفر در کنکور ثبت‌نام کرده‌اند که هشتاد هزار نفر آن مربوط به آزمون پزشکی است. عصر در شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم و درباره شرایط گزینش ورود به دوره تخصص پزشکی و کاردانی بحث شد. قرار شد در مورد اول به واجدین شرایط اخلاقی اولویت بدهیم. شب با آقای خامنه‌ای جلسه داشتیم و درباره دولت آینده صحبت کردیم، درباره جنگ هم بحث کردیم.(ص224)
چهارشنبه 30 مرداد 1364: ...حاج‌احمد آقا آمد و پیشنهاد داشت که من برای اقامه نماز جمعه بیشتر بروم. گفتم مسئولیت اصلی از آیت‌الله خامنه‌ای است. درباره مشکل نخست‌وزیری آینده و دولت آینده و همچنین وضع سپاه مذاکره شد. جلسه هفتگی با سران قوا امشب تشکیل نشد؛ به خاطر بی‌رونقی و عدم تفاهم، جلسات کم اثر است، اصراری بر تشکیل آن نکردیم.(ص226)
پنجشنبه 31 مرداد 1364: ...حاج‌احمدآقا آمد و با او درباره دولت و جنگ و... مذاکره کردیم. آقای [غلامرضا] آقازاده آمد و گزارشی از رسیدن تعدادی موشک تاو و پیغامی از آمریکا در مورد آمادگی تحویل بعضی از نیازهای مهم جنگی در مقابل کم کردن فشار انقلابیون لبنان بر آمریکا و آزادی گروگانهای آمریکا ارائه داد. سرهنگ صیاد شیرازی آمد و گزارشی از برنامه مرحله دوم عملیات قادر داد.(ص226)

شهریور
جمعه 1 شهریور 1364: ...برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم؛ مطابق معمول بایستی آقای خامنه‌ای اقامه می‌کردند، اما ایشان آماده نبودند. عصر آقای [محسن] کنگرلو مشاور نخست‌وزیر آمد و راجع به آوردن موشک تاو توسط [منوچهر] قربانی‌فر- که در [ماجرای] کودتای نوژه، غیاباً به اعدام محکوم شده بود- و آوردن پیام از طرف [جرج] بوش [پدر] و معاون [ریگان] رئیس‌جمهور آمریکا گزارش داد.(ص229)
شنبه 2 شهریور 1364: ...خدمت امام رفتم و راجع به مشکل کابینه آینده، با توجه به عدم موافقت آقای خامنه‌ای با آقای [میرحسین] موسوی مذاکره کردم، اما نتیجه‌ای بدست نیامد. امام همان حرف قبلی خودشان را تکرار فرمودند که تغییر دولت را صلاح نمی‌دانند و حاضر هم نیستند در این خصوص امر صادر کنند و اظهارنظر را کافی می‌دانند. در مورد اینکه به شورای نگهبان توصیه کنند در تفسیر قانون اساسی که معرفی نخست‌وزیر را بعد از انتخاب مجدد رئیس‌جمهور لازم می‌دانند، تجدید نظر کنند که خود به خود دولت بماند، امام فرمودند نمی‌خواهیم این بدعت باب شود که موجب تضعیف شورای نگهبان شود. گفتم فتنه پیش خواهد آمد فرمودند با آقای خامنه‌ای صحبت کنیم و ایشان را قانع کنیم و ضمناً گفتند برای خود آقای خامنه‌ای ضرر دارد و خبر از رسیدن نامه آقای خامنه‌ای وجواب خودشان به همین مضامین دادند.(صص230-229)
یکشنبه 3 شهریور 1364: ...آقای جهان‌آراء پدر دو شهید آمد و برای آزادی فرزند دیگرش که در ارتباط با منافقین زندانی است، کمک خواست.(ص230)
 عصر آقایان [محمد]یزدی و سیدجعفر کریمی از طرف جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] آمدند و برای تغییر دولت آقای [میرحسین] موسوی از من استمداد کردند. مشکلات را گفتم و گفتم نظر امام با آقای موسوی است و نمی‌شود با آن مخالفت کرد. آقای [حسین] مهدیان آمد و برای عوض کردن آقای برقعی از شرکت نشر کتاب [دفتر نشر فرهنگ اسلامی] استمداد کرد.(ص231)
 آقای سرهنگ [عباس] بابائی آمد و از فرماندهی نیروی هوایی شکایت داشت و گزارشی از کیفیت حمله به [جزیره] خارک داد. در جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت نکردم.(ص231)
دوشنبه 4 شهریور 1364: ...به آقای خامنه‌ای که عازم مشهدند، گفتم بچه‌های ما را با خودشان ببرند. قرار شد نماز عیداضحی [=قربان] را آقای خامنه‌ای اقامه کند.(ص231)
 آقایان مصلح و محمدزاده از سپاه آمدند و راجع به گروگانهای آمریکایی در لبنان مذاکره کردیم. گفتند با تلاش بسیار، سرنخی از گروگان‌گیرها بدست آمده و گویا امکان دارد، یک نفر از آنها در ارتباط با آزادی زندانیهای لبنانی در اسرائیل آزاد شوند.(صص233-231)
سه‌شنبه 5 شهریور 1364: از آیت‌الله [موسوی] اردبیلی خواستم که نماز جمعه آینده را اقامه کند. ایشان مدتی است نمی‌پذیرفتند و از حرکات [مسئولان] ستاد [برگزاری] نماز جمعه [تهران] ناراضی‌اند و پیشنهاد اصلاح دارند، ولی به خاطر حساسیت زمان و مطرح بودن مسئله دولت، قبول کردند که بروند... به زیارت امام رفتیم. رئیس‌جمهور به خاطر اقامه نماز عید نیامدند و ناچار من به جای ایشان [عیدقربان را] تبریک گفتم.(ص233)
چهارشنبه 6 شهریور 1364: ...[آقای بوهسلاو اسنوفک] وزیر امور خارجه چکسلواکی آمد و مفصل صحبت کرد. در اکثر مسائل نظری شبیه ما ابراز می‌کرد. من در مورد افغانستان و اسرائیل و انهدام سلاح هسته‌ای نظر دادم و از بلوک شرق به خاطر عدم همکاری با انقلاب اسلامی ایران گله کردم.(ص234)
 شب آقایان موسوی اردبیلی و [میرحسین موسوی] نخست‌وزیر در مجلس مهمان من بودند. قرار شد در جهت آزاد کردن بیشتر اسرا گام برداریم و تصمیم برآن شد که با سفر مهندس [مهدی] بازرگان به آلمان موافقت شود. در مورد مسائل مملکت هم مشاوره شد. آقای صیاد [شیرازی] اطلاع داد عملیات اصلی قادر 4 که بنا بود امشب انجام شود، لغو شده و طرح جایگزین عمل می‌شود.(ص235)
پنجشنبه 7 شهریور 1364: ...آقایان سرهنگ [مصطفی] ترابی و ریاضی هم آمدند. از [آقایان غلامرضا] آقازاده، [حسین] کاظم‌پور [اردبیلی] و [محمدحسین] عادلی در مورد کار معامله با چین گله داشتند.(ص235)
جمعه 8 شهریور 1364: ...عصر احمدآقا آمد و در مورد شایعه عدم شرکت آیت‌الله [سیدشهاب‌الدین مرعشی] نجفی [یکی از مراجع تقلید] در انتخابات [ریاست‌جمهوری] مطالبی داشت.(ص236)
شنبه 9 شهریور 1364: ...کارها را از مجلس به منزل آوردند، انجام دادم. در گزارشها مطلب مهمی نبود.(ص236)
یکشنبه 10 شهریور 1364: ...آقای محسن مرعشی آمد و پیشنهادهایی برای فروش اسلحه داشت. همسر شهید شیرودی آمد و برای انتقال منزل به تهران و گرفتن کار کمک خواست.(ص237)
 نخست‌وزیر تلفنی خواست که خدمت امام برویم و اجازه بگیریم که از بانکها ده میلیارد تومان برای مخارج جنگ اضافه بر بودجه قرض کنیم.(ص237)
دوشنبه 11 شهریور 1364: ...وزیر امور خارجه آمد و در مورد برنامه کنفرانس غیرمتعهدها در آنگولا مشورت کرد... درباره دولت آینده بحث شد. با توجه به اظهار امام که مصلحت نمی‌دانند آقای [میرحسین] موسوی عوض شود، گفت به آیت‌الله خامنه‌ای بگویم که اسم آقای ولایتی را به عنوان نخست‌وزیر مطرح نکنند و حاضر نیست در این شرایط مسئولیت را بپذیرد. عصر آقای ناطق‌[نوری] آمد. ایشان هم درباره همین موضوع صحبت کرد و اصرار داشت که امام را باید راضی کرد. طرفدار نخست‌وزیر شدن آقای [علی‌اکبر] ولایتی است.(ص238)
سه‌شنبه 12 شهریور 1364: ...شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت و در مورد شرایط دوره تخصصی پزشکی تصمیم‌گیری شد. شب با آیت‌الله خامنه‌ای درباره جنگ و دولت آینده مذاکره کردیم.(ص238)
چهارشنبه 13 شهریور 1364: ...مراسم تنفیذ ریاست‌جمهوری آقای خامنه‌ای بود. امام در متن نوشته‌شان بر ضرورت تکیه بر محرومان و مستضعفان تأکید نمودند. آیت‌الله خامنه‌ای در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملکرد دولت با کنایه یاد کردند.(ص240)
 عصر احمدآقا آمد و راجع به دولت آینده و مشکل آینده بحث کردیم. آقای محسن رضایی آمد و راجع به جنگ و سپاه بحث کردیم. آنها برنامه عملیات محدودی در جبهه شمال دارند و مایل نیستند لشکر 8 نجف در برنامه [عملیات] آقای صیاد شیرازی بجنگند و اختیارات فرماندهی کل- شبیه آنچه به آقایان خامنه‌ای و ظهیرنژاد در ارتش داده‌اند- می‌خواهد.(ص240)
پنجشنبه 14 شهریور 1364: ...آقای [دکتر عبدالله] جاسبی خواست که صندوق وام دانشجو برای دانشگاه آزاد اسلامی را در نماز جمعه [تهران] مطرح کنم... (مسئله ایجاد صندوق کمک به دانشجویان بی‌بضاعت دانشگاه آزاد اسلامی، در خطبه‌های نماز جمعه مورخه 22 شهریور 1364 توسط آقای هاشمی مطرح شد...).(ص241)
شنبه 16 شهریور 1364: ...پیش از ظهر آقای رئیس‌جمهور آمدند و ناهار مهمان من بودند. درباره جنگ، لبنان، گروگانهای آمریکایی و مسائل دیگر و بیشتر درباره دولت آینده مشاوره کردیم. نظر آقای خامنه‌ای این است که اینها خوب کار نکرده‌اند و جایز نیست دوباره مامور تشکیل کابینه شوند. زمان طولانی بحث کردیم، ولی به نتیجه نرسیدیم. مشکل عمده ایشان، اظهار نظر امام است.(ص242)
یکشنبه 17 شهریور 1364: آقای [علی] شمخانی [قائم‌مقام فرمانده کل سپاه پاسداران] صبح زود به منزل آمد و طرح عملیات محدود در هور را توضیح داد. طرح خوبی است. او درخواست‌هایی از امکانات ارتش داشت و نامه‌هائی برای اقدام آورد که از امام اجازه تأسیس نیروی هوایی و دریایی برای سپاه و تفویض اختیارات فرماندهی خواسته بودند.(ص243)
 در جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت کردم. در این جلسه ضوابطی برای ابقاء یا تعطیل دفاتر حزب تصویب شد. شب با آقای خامنه‌ای درباره جنگ و دادن سلاح به لیبی در مقابل سه رصد موشک سام مذاکره کردیم.(صص244-243)
دوشنبه 18 شهریور 1364: اول وقت آقای محسن رضایی اطلاع داد که عملیات قادر در منطقه دربند شروع شده و نیروهای ما از ارتفاعات حصار روست [در منطقه مرزی اشنویه در شمال غرب]، خودشان را به جاده آسفالت دربند رسانده‌اند. تاکنون پیشرفت خوب بوده.(ص244)
سه‌شنبه 19 شهریور 1364: ...آقای [محسن] کنگرلو مشاور نخست‌وزیر آمد و گفت امروز هواپیمای حامل موشک‌های تاو آمریکایی در تبریز می‌نشیند و همچنین یک گروگان آمریکایی از لبنان آزاد خواهد شد.(ص245)
 عصر آقای [حسن] شاهچراغی سرپرست مؤسسه کیهان آمد و از مشکلی که بعد از درخواست آقای خامنه‌ای از رسانه‌های جمعی، مبنی بر عدم جوسازی در مورد دولت آینده، برایشان پیش آمده مطالبی گفت. در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. در این جلسه معافیت دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی- به شرط اینکه با ضوابط وزارت علوم سازگار باشد- تصویب شد.(ص245)
 شب با حضور آقایان صیاد شیرازی، محسن رضایی و رئیس‌جمهور جلسه داشتیم. گزارش عملیات قادر را دادند. صدها نفر از نیروهای لشگر 8 نجف برنگشته‌اند. آقای رضایی عصبانی و آقای صیاد که فرمانده عملیات بوده، ناراحت بود ولی از انهدام وسیع نیروهای دشمن گفت.(ص245)
چهارشنبه 20 شهریور 1364: ...احمدآقا آمد و نامه‌های سپاه را که درخواست نیروی هوایی و دریایی و اختیارات فرماندهی کرده بودند، به خدمت امام فرستادم.(ص246)
پنجشنبه 21 شهریور 1364: ...آقای محسن رضایی، از اینکه آیت‌الله خامنه‌ای با بعضی از فرماندهان سپاه در مورد تعویض فرمانده سپاه صحبت کرده‌اند، تلفنی گله کرد. عصر بچه‌ها به استقبال عفت رفتند. [زائران] ساعت چهار و نیم وارد فرودگاه شدند.(ص246)
جمعه 22 شهریور 1364: ...نماز جمعه را در دانشگاه تهران اقامه کردم. در گزارش‌ها مطلب مهمی نبود. عصر آقای [عبدالمجید] معادیخواه آمد و از مشکلات کار بنیاد تدوین تاریخ گله داشت.(ص248)
شنبه 23 شهریور 1364: ...در گزارشها یک تلفنگرام از [آقای صلاح زواوی] سفیر فلسطین در ایران بود که محرمانه خبر می‌داد در کمیته صلح سازمان کشورهای اسلامی- که در جده مشغول فعالیت است- تهدید خطوط هوایی، استعمال سلاح شیمیائی و زدن شهرها در جنگ [ایران و عراق] محکوم شده و خواستار تشکیل کمیسیونی برای تشخیص متجاوز و محاکمه آن و تشکیل صندوق اسلامی برای جبران خسارت‌های جنگ شده‌اند؛ اگر این خبر درست باشد در جهت ارضای ما گامی به پیش است.(ص249)
یکشنبه 24 شهریور 1364: ...مسأله مهم مجلس و نمایندگان، موضوع کابینه آینده است. آتش زیر خاکستر است و صف‌بندی در مجلس وجود دارد.(ص249)
 آیت‌الله خامنه‌ای تلفنی گفتند که بنا دارند روز سه‌شنبه در جلسه خصوصی با نمایندگان برای بحث درباره کابینه آینده شرکت کنند ولی نظر ایشان این بود که قبل از بحثها بهتر است که ایشان حرف بزند؛ قرار شد بیشتر مشورت شود.(ص251)
دوشنبه 25 شهریور 1364: ...با آیت‌الله خامنه‌ای درباره جلسه فردای نمایندگان، تلفنی مذاکره کردیم. معلوم شد ایشان مصمم‌اند که در این جلسه شرکت کنند. نامه‌ای به ایشان نوشتم و نکاتی را ذکر کردم. احمدآقا آمد و اطلاع داد که امروز آقایان مهدوی‌کنی، ناطق‌نوری، یزدی و جنتی خدمت امام آمدند و از امام خواستند اظهارنظری که مبتنی بر عدم مصلحت بودن تغییر آقای [میرحسین موسوی] نخست‌وزیر فرموده‌اند، پس بگیرند یا جبران کنند که آقای خامنه‌ای بتوانند فرد دیگری را معرفی نمایند. ولی امام نپذیرفته‌اند و محکم گفته‌اند که مصلحت نیست دولت عوض شود. شب آقایان بهزاد نبوی و [محسن] نوربخش آمدند و از تصمیم آقای خامنه‌ای مبنی بر تعویض دولت اظهار نگرانی کردند و از من خواستند دخالت کنم و مانع شوم.(ص251)
سه‌شنبه 26 شهریور 1364: ...آقای محسن رضایی آمد و خواستار سروصدا روی اجازه امام در خصوص تاسیس نیروی دریایی و هوایی برای سپاه بود. نظر من این بود که مصلحت نیست، چون ارتش را حساس می‌کند. ظهر در اخبار اعلان شد.(ص252)
 آقای خامنه‌ای در جلسه سه‌شنبه نمایندگان شرکت کردند و انتقاداتی علیه دولت داشتند اما نگفتند که می‌خواهند دولت را عوض کنند، ولی مخالفت خود را به نحوی گفتند. موافقان دولت ناراحت و مخالفان دولت خوشحال شدند. سپس به دفتر من آمدند. محمدعلی هادی آمد و به ایشان انتقاد کرد.(ص252)
چهارشنبه 27 شهریور 1364: ...در گزارشها مسأله هواپیمای آمریکایی که موشکهای تاو را در [فرودگاه] تبریز تخلیه کرده و در راه برگشت به اسپانیا در اسرائیل فرود آمده، مورد توجه مراجع سیاسی است. همچنین موضوع آزادی کشیش آمریکایی در لبنان که در همین رابطه است حالت ابهامی دارد. حرکت تبلیغاتی آمریکایی‌ها بد نیست. به ما اطلاع داده‌اند، که آماده هستند در مقابل، تعدادی فونیکس و هارپون و تاو بفرستند.(ص254)
 حدود هشتاد نفر از نمایندگان طرفدار دولت آقای [میرحسین] موسوی آمدند و از اظهارات دیروز آیت‌الله خامنه‌ای انتقاد کردند. نامه‌ای برای امام تهیه کرده‌اند که مشغول جمع‌آوری امضاء هستند.(ص254)
 شب مهمان آیت‌الله [موسوی] اردبیلی بودیم. درباره موضع آمریکا در تحویل بخشی از نیازهای نظامی ما در مقابل آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان بحث شد و قرار شد نیازها را بگیریم. مسئولیت گروگانها به عهده ما نبوده و ما فقط توانسته‌ایم سرنخ را پیدا کنیم.(ص254)
پنجشنبه 28 شهریور 1364: ...ناطقان قبل از دستور آقایان [محمد] معزی و [محمد حسینی] علوی نمایندگان اصفهان و گرگان، درباره دولت با تندی صحبت کردند که منجر به درگیری دو طرف در مجلس شد و من نصیحت کردم که خودشان را کنترل کنند؛ آنها آرام گرفتند. به نظر می‌رسد فتنه و درگیری داشته باشیم.(صص255-254)
 آقای حداد عادل آمد، هم از مدیران مدارس ملی نیکان و علوی و هم از برخورد مسئولان وزارت آموزش و پرورش گله و انتقاد داشت.(ص254)
جمعه 29 شهریور 1364: رادیو [صدای] آمریکا در برنامه صبح خود، مواضع خوبی در مورد آزادی یک گروگان آمریکایی در لبنان گرفته است.(ص256)
 با آقای محسن رضایی در مورد آماده کردن طرح بستن تنگه هرمز در صورت طغیان بیشتر شرارت‌های عراق و با اخوی محمد در خصوص جلوگیری از تبلیغات زیاد روی نیروی هوایی و دریایی سپاه- که ممکن است ارتشی‌ها را ناراحت کند- صحبت کردم. عصر آقایان دکتر [محمدعلی] هادی [نجف‌آبادی] و عبدالله نوری آمدند. کمک می‌خواستند که آیت‌الله منتظری، نظر امام درباره دولت را تایید نمایند.(ص256)
شنبه 30 شهریور 1364: ...عصر آقای ناطق [نوری] برای چاره‌جوئی در موضوع کابینه آمد؛ به نظر می‌رسد فهمیده‌اند که نمی‌شود آقای [میرحسین] موسوی را عوض کرد و گفت آقای خامنه‌ای هم تا حدودی به همین نتیجه رسیده‌اند و گفت بیت امام به ائمه جمعه پیغام داده‌اند که نظر امام را [درباره لزوم ابقای مهندس موسوی در پست نخست‌وزیری] بگویند.(صص257-256)
 شب آقایان [هوشنگ صدیق [فرمانده نیروی هوایی] و [محسن] رضایی نیازهای تکمیل دفاع جزیره خارک را گفتند. به نیروی زمینی و دریایی و وزارت نفت گفتم که امکانات لازم را در اختیارشان بگذارند.(ص257)
 آقای [محمدعلی] انصاری از بیت امام آمد و گفت امام به آقای خامنه‌ای پیغام داده‌اند که در دفاع از جزیره خارک، فشار بیشتری به مسئولان وارد کنند.(ص258)
یکشنبه 31 شهریور 1364: ...در گزارشها مطلب مهمی نداشتیم. هنوز هواپیمای حامل تاو آمریکایی برخاسته از تبریز، مورد بحث مراجع خبری است.(ص258)
 ظهر آقایان انواری، بادامچیان، موحدی کرمانی، یزدی، وافی، عبدخدائی و فارسی آمدند و برای باز بودن دست آقای خامنه‌ای در معرفی نخست‌وزیر چاره‌جوئی می‌کردند. گفتم با توجه به محکم بودن امام در حمایت از آقای موسوی، کاری نمی‌توانید بکنید.(ص258)

مهر
دوشنبه 1 مهر 1364: ...به زیارت امام رفتیم. پیشنهاد دادم که امام بیانیه‌ای صادر کنند و به خاطر احتمال درگیری در خلیج‌فارس و توسعه جنگ، مردم را بسیج نمایند که هم دشمنان بفهمند ما در بستن تنگه هرمز جدی هستیم و هم نیرو برای عملیات مورد نظر آماده شود. درباره سیاست بستن تنگه هرمز هم مشورت کردم.(ص261)
سه‌شنبه 2 مهر 1364: ...در جلسه علنی مجلس، ناطقان پیش از دستور به نفع [آقای میرحسین موسوی] نخست‌وزیر و با کنایه علیه نظر رئیس‌جمهور در مخالفت با نخست‌وزیر جدید حرف زدند.(صص262-261)
 اطلاع دادند که امروز هم به جزیره خارک حمله شده و به یک مخزن نفت، بمب اصابت کرده و می‌سوزد.(ص262)
 شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. آئین‌نامه بازرسی شورا تصویب شد و وضع سازمان نشر دانشگاهی مشخص گردید. بعد از نماز با آقای خامنه‌ای جلسه خصوصی داشتیم. آماده شده‌اند که آقای [میرحسین] موسوی را به مجلس معرفی کنند، ولی بنا دارند در مورد وزرا سخت‌گیری نمایند. احتمالاً در این مورد هم مثل مورد قبل با مشکل برخورد کنند.(ص262)
چهارشنبه 3 مهر 1364: ...نامه نخست‌وزیر درباره مشکلات کابینه آینده با توجه به اختلاف‌نظر رئیس‌جمهور و ایشان را خواندم؛ مشکل جدی است ولی باید رفع شود. پیش از ظهر احمدآقا آمد و درباره جنگ، دولت، نیروی هوایی، جزیره خارک و تنگه هرمز مذاکره کردیم و مطالبی را در این موارد برای امام پیغام دادم. سپس نامه‌ای مبنی بر لزوم دعوت امام از جوانان برای شرکت در جبهه‌ها و بسیج نوشتم. آقای [غلامرضا] آقازاده تلفنی اطلاع داد که سه روز دیگر هواپیمای حامل موشک‌های فونیکس و هارپون و ساید وایندر می‌رسد و هفته دیگر هواپیمای دیگر. اینها را آمریکایی‌ها به امید گرفتن گروگانهایشان در لبنان و جلب رضایت ما می‌دهند. اگر این وعده‌ها تحقق پیدا کند، از چرخش در سیاست آمریکا نسبت به ما حکایت دارد.(ص263)
پنجشنبه 4 مهر 1364: ...آقای کوثری بعد از مراسم عاشورا در حسینیه جماران آمد و برای ما روضه خواند. بسیار خوب روضه می‌خوانند. تلفنی با آیت‌الله خامنه‌ای و آقای صدیق [فرمانده نیروی هوایی] درباره مقابله به مثل حملات هوایی عراق به خارک تأکید کردم.(ص263)
 آقای نخست‌وزیر تلفنی از من خواست که به خاطر خطرها فردا به جزیره خارک نروم و خود ایشان به جای من برود، نپذیرفتم.(ص264)
جمعه 5 مهر 1364: ...صبح به فرودگاه مهرآباد رفتیم. با جمعی از نمایندگان و وزرا با دو فروند جت فالکن به طرف جزیره خارک حرکت کردیم... ساعت نه و نیم با نیم ساعت تأخیر رسیدیم. از تانک فارم و اسکله‌های تی، گوگرد و آذرپاد بازدید کردیم. در اسکله‌های تی و آذرپاد به دو هدف با دقت توسط عراقی‌ها بمب اصابت کرده است. دلیل بر دقت هدف‌گیری، اطلاع کامل قبلی و ضعف مفرط دفاع ماست و خسارات زیاد است.(ص264)
 در بین راه رفت و برگشت آقایان [محمد] غرضی و تولایی درباره برنامه تأسیس اسکله‌های اس.بی‌.ام برای صدور نفت- که از پیشرفته‌ترین و ساده‌ترین شیوه‌های بارگیری است- توضیح دادند. قرار است تعداد هفت اسکله اس.بی.ام در اطراف جزیره خارک و بندر گناوه احداث شود. قرار شد خط لوله گوره کنگان هم احداث شود. این کارها بایستی زودتر انجام می‌شد.(ص264)
شنبه 6 مهر 1364: عفت، اعظم و عماد برای سفر به فرودگاه مهرآباد رفتند. مطابق معمول دیر رسیدند و تحویل بارشان دچار اشکال شد. به دفترم گفتم مشکل را رفع کند. به عفت که اظهار ناراحتی می‌کرد گفتم یا از اول با شناسایی بروید و اگر مثل مردم می‌روید، مثل همه سر وقت بروید. پیش از ظهر احمدآقا آمد و نتیجه مسافرت به خارک را به ایشان گفتم که خدمت امام بگویند. خبر داد که امام جواب نامه 135 نماینده مجلس در حمایت از آقای [میرحسین] موسوی را داده‌اند و نوشته‌اند که نظرشان ابقای آقای موسوی است. این تأیید کتبی مجدد، لابد آقای رئیس‌جمهور و جناح مقابل آقای موسوی را عصبانی‌تر می‌کند.(ص266)
 گزارش مسافرت خارک و نظراتم را به آقایان نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور، تلفنی دادم. دیشب و امروز هم عراق در جزیره خارک بمب انداخته ولی در آب افتاده است. به نظر می‌رسد قسمت سالم اسکله تی [ T ] را هدف گرفته است.(ص266)
یکشنبه 7 مهر 1364: ...آقای سرهنگ دادبین آمد و به عنوان مخالفت با حمله‌ای که قرار است ارتش به دستور آقای صیادشیرازی در ارتفاع سراسپندار در منطقه شمال غرب بکند، صحبت کرد و گفت ارتش با همراهی سپاه موفق‌تر عمل می‌کند.(ص267)
دوشنبه 8 مهر 1364: ...آقای مهندس [مهدی] چمران آمد و گزارشی از آزمایش زیردریایی اختراعی‌اش در خلیج‌فارس داد و از نیروی دریایی به خاطر عدم موافقت با تولید آن گله داشت.(ص268)
 آقای فومنی سفیرمان از امارات آمد و برای نحوه برخورد با موضوع کشف گروهی مسلح در امارات که اماراتی‌ها مدعی‌اند آنها با سپاه ارتباط دارند، مشورت کرد. جمعی از ایرانیان و بومیان دستگیر شده‌اند و جهت جلب موافقت برای دادن بازها [نوعی پرنده شکاری] کمک خواست.(ص268)
سه‌شنبه 9 مهر 1364: ...آقای [علی محمد] بشارتی [قائم‌مقام وزارت امور خارجه] آمد و راجع به کیفیت رفتار با شیخ‌ زائد مشورت کرد. او عازم جنوب خلیج‌فارس است. عصر آقای [مصطفی] ایزدی فرمانده قرارگاه حمزه تلفنی خواست که به سرهنگ صیاد [شیرازی] بگویم عملیات را متوقف کند و خبر شهادت سرهنگ آبشناسان و چند نفر دیگر را داد. با صیاد صحبت کردم. گفت عملیات نیمه کاره است و باید ادامه داد. در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. درباره زمان شروع کار دانشگاه‌ و تأخیر یک ترم در مورد شش هزار نفر که گزینش آنها تمام نشده، تصمیم گرفتیم. درباره یک سال فرصت مطالعاتی استادان هم بحث شد. قرار شد بیشتر رسیدگی شود. بعد از نماز با آقای خامنه‌ای درباره جنگ صحبت کردم. قرار شد ایشان تلفنی با حافظ اسد [رئیس‌جمهور سوریه] درباره [بحران] طرابلس صحبت کنند.(ص269)
چهارشنبه 10 مهر 1364: ...اعضای شورای حزب‌الله لبنان آمدند و از مراجعت آقای [علی‌اکبر] محتشمی [پور] به ایران و عدم همکاری سپاه در لبنان و نداشتن بودجه شکایت داشتند و استعفا کردند. در هر موردی توضیح دادم و آنها را راضی برگرداندم. مبلغ ده هزار دلار از کویت برای کمک به مبارزات لبنان رسیده بود که به آنها دادم.(ص270)
 عصر آقای [محسن] کنگرلو [مشاور نخست‌وزیر] آمد و گفت واسطه نقل کرده که آمریکایی‌ها فرستادن سلاح را مشروط به تماس تلفنی «ویلیام باکلی» گروگان در لبنان با [جرج] بوش [معاون رئیس‌جمهور آمریکا] کرده‌اند. گفتم بگوید که ما چنین رابطه‌ای با ربایندگان نداریم و در صورتی که آمریکا حسن نیت خودش را ثابت کند، وارد مذاکره برای حل مشکل گروگانها می‌شویم. شب خبر رسید که همان فردی که آمریکا می‌خواهد [با او] تماس بگیرد از طرف سازمان جهاد اسلامی، به تلافی حمله اسرائیل به تونس اعدام شده است... شام، رؤسای قوا در مجلس مهمان من بودند. به خاطر برخی از اختلافات، جلسه [سران قوا] پر بار نیست.(ص270)
پنجشنبه 11 مهر 1364: ...قبل از رسمی شدن جلسه به نمایندگان تذکر دادم چون آیت‌الله خامنه‌ای تصمیم گرفته‌اند آقای [میرحسین] موسوی را برای نخست‌وزیری معرفی نمایند، خوب است در نطق‌های قبل از دستور در این باره صحبتی نشود.(ص271)
 در جلسه شورای عالی دفاع شرکت و سپس مصاحبه‌ای کردم. شب با آقای خامنه‌ای مذاکره داشتیم. ایشان گفت که در ملاقات امروز با امام، دستور داده‌اند در صورتی که بر سر وزرا با آقای [میرحسین] موسوی به توافق نرسند، رأی دو نفر از سه نفر، من و احمدآقا و آقای [موسوی] اردبیلی حاکم باشد. الحمدالله مشکل هیأت دولت حل شد، ولی این داوری برای من مشکل است.(ص271)
جمعه 12 مهر 1364: ...با آقای [غلامرضا] آقازاده درباره پیگیری تصمیمات مربوط به خارک و کیفیت برخورد با آمریکایی‌ها با توجه به اعلام عدام ویلیام باکلی از گروگانهای سازمان جهاد اسلامی در لبنان صحبت کردم. با آقای [میرحسین موسوی] نخست‌وزیر هم در مورد مشورت درباره وزرا با توجه به دستور جدید امام مذاکره نمودم.(ص273)
 عصر آقای [حسین] مهدیان آمد. درباره مشکلات دفتر نشر [فرهنگ اسلامی] علیه آقای برقعی استمداد کرد. قبل از پیروزی انقلاب پاساژ کوچکی در خیابان گرگان نبش کوچه سعدی با شراکت مرحوم اخوان فرشچی ساخته شد که در اختیار آقای اخوان بود و نیمی از آن متعلق به من بود. آقای مهدیان وجه اجاره آن را آورد.(ص273)
شنبه 13 مهر 1364: ...اعضای شورای مصلای تهران به خاطر تصرف یک مسجد در جوار مصلا بازداشت شده‌اند. ‌با آقایان [موسوی] اردبیلی [رئیس دیوان عالی کشور] و میرعمادی [دادستان عمومی تهران] مکرراً صحبت کردم. دلیل اقدام آنها ادعای غیرواقعی بودن مسجد و اینکه آنجا دکّه‌ای برای سوءاستفاده بوده و ملک آن از شهرداری است که قابل وقف نبوده. بالاخره قرار شد شب با سپردن وثیقه آزاد شوند، به جز یک نفر.(صص274-273)
 عصر احمدآقا آمد و راجع به دستور امام در کیفیت انتخاب وزرا مذاکره کردیم. آقای [محمدی] ری‌شهری [وزیر اطلاعات] آمد و درباره پیدا کردن عاملان پخش اعلامیه‌ای با امضای مجهول [جمعی از نمایندگان مجلس] علیه آیت‌الله خامنه‌ای و همچنین درباره اقدامی به تلافی [حملات هوایی عراق به جزیره خارک] مذاکره شد.(ص274)
یکشنبه 14 مهر 1364: ...آقای آقازاده آمد و گفت آمریکایی‌ها واسطه [خرید سلاح] را برای مذاکره به آمریکا احضار کرده‌اند و گفته‌اند ما به ملاحظه ایران، در شورای امنیت در خصوص محکومیت اسرائیل به تونس رأی ممتنع دادیم و وتو نکردیم. گفتم بیشتر به خاطر کشورهای عربی بوده و این را نباید به حساب ما بگذارند و امتیاز بخواهند.(ص274)
 در جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت نکردم... گروه جدیدی از مردم اطراف قزوین، برای مقابله با گروه دیگری آمدند که چند روز پیش به عنوان شکایت از آقای [قدرت‌الله] علیخانی- رئیس کمیته قزوین- برای اعتصاب مقابل مجلس آمده بودند. به هر دو پیغام دادم که بروند و من هیأتی برای رسیدگی اعزام می‌کنم.(ص275)
دوشنبه 15 مهر 1364: ...برای شرکت در جلسه شورای عالی دفاع به دفتر آقای خامنه‌ای رفتم. موضوع در دستور، بستن تنگه هرمز در صورت قطع نفت ما بود. اکثر حضار مخالف بستن تنگه بودند. قبلاً کمیسیونی در مجلس تشکیل شد که عموماً مخالف بودند. قرار شد کمیسیونی برای بررسی جوانب کار تشکیل گردد. بعد از جلسه با آقای میرحسین موسوی نخست‌وزیر، درباره ترکیب اعضای کابینه آینده، مقداری بحث شد.(صص276-275)
سه‌شنبه 16 مهر 1364: ...در دفتر آقای خامنه‌ای با [سرهنگ] صیاد شیرازی جلسه داشتیم. صیاد درباره عملیات مطالب مفصلی گفت که به نتیجه‌گیری نرسیدیم و قرار شد جلسه دیگری داشته باشیم.(ص276)
چهارشنبه 17 مهر 1364: ...دکتر روحانی آمد. درباره جنگ و احاله مسئولیت ارتش از طرف امام به آقای خامنه‌ای و راجع به وزارت دفاع و نیروی زمینی و هوایی و عملیات آینده و تشکیل ستاد مشاور فرماندهی و پشتیبانی جنگ مذاکره کردیم.(ص276)
 اعضای کمیسیون ارشاد آمدند و راجع به پیگیری نامه اهانت‌آمیزی که به اسم جمعی از نمایندگان منتشر شده صحبت کردند. آنها مخصوصاً از خبرگزاری جمهوری اسلامی [ایرنا] که آن را در بولتن [ویژه محرمانه] درج کرده گله داشتند.(صص278-276)
 جمعی از نمایندگان مراجعه و برای حفظ موقعیت آیت‌الله خامنه‌ای که در جریانات اخیر مخدوش شده و دشمنان می‌خواهند ایشان را در مقابل امام معرفی کنند، استمداد کردند.(ص278)
 اول شب شورای عالی دفاع جلسه داشت. تصمیم گرفتیم مواضع به دست آمده در خاک عراق را در شمال سیدکان، با مشکلاتی که در زمستان دارد، حفظ کنیم و قرار شد اسرای بیشتری را آزاد کنیم. جلسه سران قوا در دفتر آقای رئیس‌جمهور، به خاطر عدم توافق آقایان خامنه‌ای و موسوی نخست‌وزیر، خیلی کم رونق بود.(ص278)
پنجشنبه 18 مهر 1364: ...عفت و خانواده امام هم، برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور به مجلس آمدند. به انتظامات گفتم خانواده امام را تفتیش نکنند... من و آقای [موسوی] اردبیلی و آقای خامنه‌ای صحبت کردیم. من به خاطر اقداماتی که هفته‌های اخیر در تضعیف آقای خامنه‌ای شده از ایشان تمجید و تجلیل زیاد کردم.(صص279-278)
 بعد از تنفس به دفترم آمدم. آیت‌الله‌ خامنه‌ای با سرهنگ صیاد [شیرازی] آمدند و راجع به جنگ و ارتش و همکاری سپاه و ارتش مذاکره کردیم و تکلیف فرماندهی میدان جنگ تعیین شد... جلسه هیأت رئیسه [مجلس] خبرگان داشتیم. برنامه اجلاسیه بعد را تعیین کردیم و قرار شد کمیسیون، گزارشی در تأیید رهبری آقای منتظری تهیه کنند.(ص280)
شنبه 20 مهر 1364: ...آقای [محمدرضا] توسلی [مسئول دفتر امام] از اظهارات روز پنجشنبه آقای خامنه‌ای در مراسم تحلیف گله داشت که به نحوی اعلان تحمیل دولت بود. حاج احمد‌آقا آمد و گفت امام از اظهارات پریروز آقای خامنه‌ای ناراحت شده‌اند و معلول شیطنت اطرافیان ایشان می‌دانند و می‌خواهند به ایشان در این خصوص پیغام بدهند. راجع به اعضای دولت آینده بحث شد و ترجیح دادیم آقای منتظری هم به نحوی در شورای حکمیت [در انتخاب وزراء] باشند و امام هم موافقت فرمودند.(صص283-282)
یکشنبه 21 مهر 1364: قبل از رسمی شدن مجلس به نمایندگان تذکر داده شد که با قلت آرای موافق نخست‌وزیر، باعث رنجش امام از مجلس و خوشحالی دشمنان از عدم نفوذ امام نشوند. آقای منتظری هم خواسته‌اند که تعداد آرای موافق به خاطر امام کم نباشد. مخالفان آقای [میرحسین] موسوی از این تذکر رنجیدند و آقایان محمد خامنه‌ای و [مرتضی] فهیم و [حسین] موسویانی و ... اعتراض کردند.(ص283)
 99 رأی مخالف و ممتنع که [علیرغم تذکر قبلی] برخلاف نظریه امام بود، باعث ناراحتی شدید اکثریت نماینده‌ها شد و وسیله‌ای برای بدنام شدن و ضد ولایت فقیه معرفی شدن جریان محافظه‌کار گردید. بعضی این را از اشتباهات بزرگ سیاسی آنها می‌خوانند. نقطه مثبت آنها تعبّد آنها بود که با این رأی از دستشان ممکن است گرفته شد (شود) و خود آنها این را وظیفه شناسی نمایندگی می‌دانند و فکر می‌کنند امام هم راضی نیستند نماینده برخلاف نظرش رأی بدهد.(ص283)
 عصر آقای [فضل‌الله] محلاتی آمد. می‌گفت اکثریت اعضای سپاه سخت عصبانی‌اند و ممکن است حاضر به محافظت از آنها نباشند. از جاهای دیگر هم خبر می‌رسد که نهادهای انقلاب درصدد اظهار انزجارند؛ وضع نمایندگان هم هیجانی است.(صص285-283)
دوشنبه 22 مهر 1364: ...نخست‌وزیر آمد و راجع به وزرای کابینه آینده مشاوره کردیم. حدس می‌زنم بیشتر افراد پیشنهادی ایشان را آقای خامنه‌ای رد نمایند و به داوری هیأت حَکَم برسد.(ص285)
 آقای [رضا] امراللهی [رئیس‌ سازمان انرژی اتمی] آمد و پیشرفت کار ساخت سانتریفیوژها را برای غنی‌سازی اورانیوم توضیح داد. آقای غرضی آمد و از اینکه آقای [میرحسین] موسوی مایل نیست ایشان را در سمت وزارت نفت نگه دارد گله داشت.(ص285)
 احمد آقا آمد و گفت امام آماده‌اند برای ختم غائله‌ای که در اثر مخالفت 99 نماینده مجلس با نظر امام در خصوص نخست‌وزیر ایجاد شده، با نمایندگان ملاقات نمایند. قرار شد روز چهارشنبه به ملاقات برویم و مطالبی که امام به آقای خامنه‌ای درباره عدم مخالفت با دولت و طرد افراد ناباب گفته‌اند، نقل کرد و گفت آقای رئیس‌جمهور پذیرفته‌اند. (ص286)
سه‌شنبه 23 مهر 1364: ...به شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتم. در این جلسه آئین‌نامه دانشگاه‌های غیردولتی تصویب شد.(ص286)
چهارشنبه 24 مهر 1364: ...برای ملاقات امام به منزل امام رفتم و همراه امام به حسینیه جماران رفتیم.(ص286)
 برای اولین بار این ملاقات به خواست امام انجام گرفت. امام در مورد عدم تعرض به نمایندگان مخالف دولت اشاراتی داشتند. ولی بیشتر مطالبشان متوجه آینده بود و به شدت از کارشکنی در کار دولت، برحذر داشتند و خواستار همکاری برای تسریع در تشکیل کابینه جدید شدند.(ص287)
 به جلسه سران قوا در منزل آقای موسوی‌اردبیلی رفتم. در جلسه خبر پیغام آمریکایی‌ها مبنی بر ارسال لوازم موشک‌ هاگ و هواپیماها و موشک‌ها و... به شرط آزادی تدریجی گروگانهای آمریکایی در لبنان مطرح گردید و قرار شد گفته شود که قدم اول را آنها بردارند، سپس ما وارد مذاکره می‌شویم. اگر توانستیم مسلمانهای لبنان را وادار به آزادی یکی از آنها کنیم، هواپیمای دوم حامل لوازم به زمین بنشیند و هکذا. در مورد اسرای عراق هم بحث و قرار شد که به تدریج معلول‌‌ها و آنها که به عراق باز نمی‌گردند، آزاد شوند.(صص288-287)
پنجشنبه 25 مهر 1364: ...قبل از دستور درباره صحبتهای دیروز امام صحبت کردم و در نطقهای پیش از دستور آقای [مرتضی] رضوی نماینده تبریز به جریان محافظه‌کار و نظرات فقهی آنها حمله کرد. جلسه کمی متشنج شد ولی به خیر گذشت. تعبیر او تند و زننده بود.(ص288)
جمعه 26 مهر 1364: ...در دفتر امام با احمدآقا و آقایان [موسوی] اردبیلی و [میرحسین موسوی] نخست‌وزیر برای مشورت در خصوص اعضای کابینه و تسهیل امر حکمیت مذاکره نمودیم. نظرات نخست‌وزیر را تا حدودی با نظرات آیت‌الله خامنه‌ای نزدیک کردیم و در مورد وزارت بهداشت و درمان و وزارت معادن و فلزات قرار شد [افراد مورد نظر را] فردا به رئیس‌جمهور معرفی نماید.(ص290)
 عصر آقای خامنه‌ای تلفنی گفتند آقای رجایی خراسانی [نماینده دائم ایران در سازمان ملل] از نیویورک خبر داده که رئیس‌جمهور گامبیا و رئیس کمیته صلح سازمان کشورهای اسلامی از آخرین شرایط ما برای آتش‌بس جویا شده و منتظر جواب هستند. توسط احمدآقا از امام پرسیدیم. امام فرمودند اگر براساس قبول متجاوز بودن عراق، دادگاهی برای کیفر صدام تشکیل شود، به اضافه [جبران] خسارات و عودت مهاجران، می‌پذیریم.(ص290)
شنبه 27 مهر 1364: ...آقایان دکتر ولایتی، [محسن] رفیق‌دوست، [محمدرضا] باهنر و مهدوی کنی اطلاع دادند که آقای ناطق‌نوری آماده شده وزارت کشور را بپذیرد. قبلاً آقای ناطق گفته بود که نمی‌پذیرد نخست‌وزیر هم مایل نیست او را معرفی نماید. جمعی دیگر از نمایندگان اصرار داشتند که آقای مهندس [حسین] نیلی و دکتر [علیرضا] مرندی از لیست پیشنهادی نخست‌وزیر حذف شوند.(ص291)
یکشنبه 28 مهر 1364: ...نخست‌وزیر اطلاع داد که رئیس‌جمهور فقط 12 نفر از وزرای پیشنهادی را پذیرفته است.(صص292-291)
دوشنبه 29 مهر 1364: ...آقای خامنه‌ای گفتند بعد از عدم توافق با نخست‌وزیر درباره وزرا، ایشان اقدام به ارجاع به هیأت حکم نمی‌کنند، بلکه نخست‌وزیر بکند. احمدآقا اطلاع داد که امام خواسته‌اند در معرفی کابینه تسریع شود. به نخست‌وزیر گفتیم که ایشان ارجاع نمایند.(ص294)
سه‌شنبه 30 مهر 1364: ...آقای رئیس‌جمهور ضمن نامه‌ای به دستور امام از هیأت منصوب امام، داوری خواسته‌اند. ظهر در دفترم با احمدآقا، آیت‌الله [موسوی] اردبیلی و نخست‌وزیر مذاکره کردیم. پیشرفت زیادی نداشتیم.(ص294)
 احمدآقا هم تا مغرب در دفتر من ماند و پس از نماز به دفتر آقای خامنه‌ای برای مذاکره با ایشان رفتیم. آقای [موسوی] اردبیلی هم آمدند. دو سه ساعت مذاکره کردیم و در دو سه مورد توافق بود. بعد از شام آقای خامنه‌ای رفتند و ما جلسه هیأت حَکَم را تشکیل دادیم. از چهارده مورد اختلاف [رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر درباره وزیران پیشنهادی کابینه] در ده مورد تصمیم‌گیری کردیم و چهار مورد به بعد موکول شد... این روزها در مورد مسئله کابینه به من سخت می‌گذرد. از طرفی ملاحظه تأمین نظر امام را دارم و از سویی تصویب کابینه را حق رئیس‌جمهور می‌دانم. ایشان قبل از نامزد شدن هم به صراحت گفته بودند در خصوص کابینه کوتاه نمی‌آیند.(ص294)          ادامه دارد ...

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات