اگرچه از قبل هم میشد پیشبینی کرد که مناظره محمود احمدینژاد و میرحسین موسوی مهمترین و تأثیرگذارترین مناظره باشد اما جریانی که بعد از آن اتفاق افتاد غیرقابل تصور بود. صحبتهایی ردوبدل شده در این مناظره بهنحوی بود که سایهاش تا پایان انتخابات و حتی بعد از آن بر سر فضای سیاسی ایران سنگینی میکرد. قطعاً پیروزی در این مناظره میتوانست کفه ترازوی انتخابات را بهنفع فرد پیروز سنگین کند چه پنجاه میلیون بینندهای که به تماشای این برنامه نشسته بودند تمام پتانسیلی بودند که توانایی انتخاب رئیسجمهور آینده را داشتند.
بههمینخاطر بود که فضای تبلیغاتی انتخابات بعد از هر مناظره بهشدت متأثر از محتوای مناظرههای بود. تأکید بر نقاط قوت و پاسخگویی به شبهات و سؤالهای ایجاد شده حتی بخش مهمی از فیلم مستند دوم نامزدها را بهخود اختصاص داد. نشستن شعارهایی بر لبان مردم در تأیید یا رد صحبتهای گفته شده در مناظره تا روز انتخابات ادامه داشت و طرفداران هریک از نامزدها تلاش داشتند تا نامزد مورد نظر خود را پیروز این میدان نشان دهند.
احمدینژاد به قید قرعه آغاز کننده مناظره تاریخی بود: «4 سال تمام دروغها و توهینهای بهخود را تحمل کردم و از آنها میگذرم ولی اجازه ندارم تا از توهین به مردم و انتخاب مردم و منافع ملت بگذرم چرا که مردم این اجازه را به من نمیدهند.» کسانیکه پای تلویزیون نشسته بودند با همین مقدمه فهمیدند که حدسشان درست بوده است و احمدینژاد آمده است تا نگفتنیها را بگوید:«امروز آقای موسوی در برابر من نیست بلکه سه دولت گذشته در برابر من هستند: هم آقای موسوی، هم آقای هاشمی و هم آقای خاتمی که در دوره قبل نیز از آقای هاشمی حمایت کردند.»
احمدینژاد علت این فشارهای بیسابقه در این 4 سال را شکلگیری «یک ساختار اداری و حلقههای مدیریتی» دانست «که از مسیر و ارزشهای انقلاب فاصله داشت» احمدینژاد مروری هم به انتخابات 4 سال پیش داشت: «سال پیش از داخل و خارج به رقیب انتخاباتی ما کمک شد و آقای هاشمی در پیغامی که به یکی از پادشاهان کشورهای منطقه داد، گفت؛ نگران نباشید این دولت ظرف 6 ماه ساقط خواهد شد.» احمدینژاد کنایهای هم به فیلم تبلیغاتی موسوی زد:«آقای موسوی! برای اینکه متوجه وجود مشکلات از جمله اعتیاد و بیکاری در جامعه شوید احتیاج نبود تا یک بازیگر را بیاورید در فیلم انتخاباتیتان و این مسائل را مطرح کنید.»
احمدینژاد وقت اول خود را با مطایبه پایان داد: «من در جایی به شوخی گفتم خوب شد من در انتخابات حضور دارم والا این سه عزیز چه چیزی میخواهند به ملت بگویند.» و «این انتخابات عرصه رقابت بین 4 نفر نیست، سه نفر علیه یکنفر صحبت میکنند و حتی مناظره دیشب مناظره نبود بلکه علیه یکنفر صحبت میکردند»
میرحسین موسوی در آغاز کلام علت آمدن خود را اینگونه بیان کرد: «من دوست داشتم که دولت آقای احمدینژاد موفق باشد تا من نیازی برای ورود بهصحنه در خود نبینم، چنین اعتقادی داشتم و اگر چنین میشد وارد صحنه نمیشدم.» او در ادامه سعی کرد تا حساب خود را از خاتمی و هاشمی جدا کند: «آقای هاشمی و خاتمی اشخاص بزرگی هستند که باید خودشان با آقای احمدینژاد صحبت کرده و جوابشان را بدهند.» موسوی سپس به سیاست خارجی دولت نهم اشاره کرد:«انگلیسیها به حریم ما تجاوز کردند و نیروهای ما آنها را گرفتند که باید مورد حمایت و تایید قرار میگرفت. بلافاصله خواهان اعدام آنها شدیم و یک بحران آغاز شد و بعد تصمیم گرفتیم کت و شلوار تن آنها کنیم و ... به خاطر نهیبی که از انگلستان داشتیم با آنها خداحافظی کنیم و این عزت و اقتدار حفظ نشد.»
او سپس به سفر رئیسجمهور به عربستان اشاره کرد و آن را حاصل پافشاری و درخواست احمدینژاد از پادشاه عربستان دانست: «شنیدم که چندینبار حاکمان آن کشور پیام دادید و خواستید شما را به آنجا دعوت کنند و این موضوع را با یک نقلقول از ملکعبدالله شنیدم.» وی به چند مورد دیگر هم اشاره کرد از جمله طرح مسئله هلوکاست که بهعقیده وی: «بهخاطر همین بود که اروپاییها که پس از حوادث غزه با اسرائیل مشکل پیدا کرده بودند، دوباره پشت سر آنها جمع شدند» یا سخنرانی رئیسجمهور در ژنو: «من اخیرا اگر فیلم حضور شما در سویس را نمیدیدم باور نمیکردم به رئیسجمهور کشورمان توهین شود اما شما آن را حماسه نامیدید.»
در ادامه مناظره محمود احمدینژاد با اظهار علاقه نسبت به میرحسین موسوی، قضاوتهای وی را برپایه اطلاعات غلط خواند و به او گفت:«در منابع اطلاعات خود به صورت جدی تجدیدنظر کنید.» او به قضیه ملوانان انگلیسی اشاره کرد و گفت:«تونیبلر نخست وزیر وقت انگلیس کتبا نامهای نوشته و از ایران عذرخواهی کرد و گفت که سیاستهایمان را در قبال ایران عوض میکنیم و این سند در حال حاضر در وزارت خارجه موجود است.» وی همچنین از اظهارنظر موسوی در رابطه سفر به عربستان اظهار تعجب کرد:«نمیدانم آقای موسوی این صحبتها را از کجا میآورد در حالیکه کاملا موضوع برعکس است. در نشست اوپک ملکعبدالله به من گفته بود که از شما دعوت میکنم به مکه بیایید.»
احمدینژاد همچنین در مورد سخنان موسوی درباره موضوع فلسطین، با بیان اینکه خوب است آقای موسوی مواضع خود را مرور کند، اظهار داشت: «موسوی در زمان خودش صریحاً اعلام کرد که ما نیروی انتظامی میفرستیم تا در کنار مقاومت فلسطین علیه اشغالگران بجنگد و خود ایشان هم اعلام کردند که رژیم صهیونیستی باید محو شود.»
وی در ادامه صحبت پیرامون سیاست خارجی دولت نهم به انرژی هستهای اشاره کرد: «در دوره قبل پروتکل الحاقی را بدون مصوبه مجلس و برخلاف قانون اساسی پذیرفتند که بر اساس این پروتکل ماموران خارجی آزاد هستند در هر لحظه و هر نقطه کشور بازدید کنند که نتیجه آن انتقال اطلاعات دفاعی کشور به بیگانگان است.» او ادامه داد: «در همان فاصلهای که تاسیسات هستهای کشورمان در دولت سابق سنگینترین تعلیق را پشت سر گذاشت 7 قطعنامه شورای حکام علیه کشورمان صادر شد در حالیکه عقبنشینی دولت وقت مطلق نبود.»
احمدینژاد سپس به تمام دولتهای گذشته اشاره کرد و از موسوی پرسید:«27 سال در دوره آقای موسوی، آقای هاشمی و خاتمی آمریکاییها و غرب بهدنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بودند اما امروز رسماً اعلام میکنند که ما دنبال براندازی نیستیم و من از آقای موسوی میپرسم که کدام سیاست خارجی موفق بود و کدام ذلتآفرین؟»
دکتر احمدینژاد در ادامه بهصحبتهای مهندس موسوی پیرامون دلایل حضورشان در صحنه اشاره کرد و پرسید:«آقای موسوی در زمان آقای هاشمی تورم به نرخ 49 و نیم درصد رسید و 49 میلیارد دلار استقراض خارجی پیدا کردیم و آن همه بحرانهای اجتماعی شهرهای بزرگ کشور را دربرگرفت و عدهای زیادی کشته شدند. آیا در آن دوره احساس نگرانی نکردید. آقای موسوی وقتیکه کشور ما تحریم شد و آمریکا اعلام کرد که هر شرکتی که بیش از 20 میلیون دلار با ایران قرارداد نفتی ببندد را تحریم میکند، احساس خطر نکردید و نگران نشدید؟
وقتی در 18 تیر یک جریان برانداز میخواست ایران را بگیرد و میخواست بهسمت مرکز حکومت حرکت کند و علناً اطلاعیه دادند و از سوی بیگانگان حمایت شدند و بهقول خودشان میخواستند انقلاب مخملین راه بیندازند، نگران نشدید؟ در دوره قبل در روزنامه مقاله نوشتند و گفتند که دوره امام تمام شد و شما سکوت کردید، دولت وقت حمایت کرد و شما باز هم سکوت کردید و سؤال من این است که آیا در آن دوره شما نگران نشدید و احساس خطر نکردید؟»
میرحسین موسوی برای اثبات نظر خود درباره سیاست خارجی از امام مثال آورد:«وقتی اسرائیلیها حمله کرده و جنوب لبنان را به اشغال خود درآورند در داخل کشور همه اتفاقنظر داشتند که باید نیرو بفرستیم و اسرائیل را از جنوب لبنان بیرون کنیم و شهید همت نیز قرار شد که رئیس این نیروهایی باشد که با آنجا اعزام میشوند اما در شبی که سران سهقوه جلسه داشتند خبر رسید که امام گفتهاند راه قدس از کربلا میگذرد و بحث ما با دولت نیز همین است.» البته موسوی در این مورد اشتباه کرد، چرا که فرمانده آن نیروها حاج احمد متوسلیان بوده است نه شهید همت و این بیاطلاعی در روزهای بعد، برای نخستوزیر زمان جنگ چندان ساده تمام نشد.
موسوی ادامه داد:«برای مثال در همین اجلاس دوربان 2 اروپاییها میخواستند قطعنامهای علیه اسرائیل صادر کنند اما بهدلیل موضعگیری ما همه آنها پشت اسرائیل دوباره جمع شدند و «IPAC» بزرگترین سازمان صهیونیستی وجود این سیاست از سوی دولت نهم را برای خود نعمت میشمرد.» وی سپس گفت:«من دلم برای مردم میسوزد، دولت متاسفانه به مسائل مربوط به رنج و درد مردم بسیار بیاعتنا است.»موسوی در ادامه سعی کرد که بار دیگر خود را از خاتمی و هاشمی جدا کند:«هاشمی مرد بزرگی است اما نقاط ضعف و قوتی دارد که خودش بایستی در اینباره صحبت کند... ما نباید برای اینکه بگوییم تنها هستیم 3 دوره را با یکدیگر پیوند دهیم و بگوییم آنها مقابل من هستند چرا که این را کسی نمیپذیرد.»
او سپس به دانشجویان ستارهدار اشاره کرد و بعد از آن با مطرح کردن این پرسش که چرا هنرمندان مخالف دولت نهم هستند؟ خود به پاسخگویی به این سؤال پرداخت:«هنرمندان سیاسی نیستند بلکه به تنگ آمدهاند.»
احمدینژاد در وقت خویش بار دیگر نسبت به بیاطلاعی موسوی اظهار تاسف کرد و گفت: «شما اطلاعاتی را مطرح میکنید که میدانم از روی بیاطلاعی است و من یکی از آنها را باز میکنم تا معلوم شود اطلاعات شما از کجاست.. مسئله دانشجویان ستارهدار در زمان آقای معین وضع شد و در اول این دولت منتفی شد چرا که ما معتقد بودیم این امر توهین به دانشجویان است.»
نامزد انتخابات ریاستجمهوری بار دیگر آقای خاتمی و موسوی و هاشمی را در یک حلقه خواند و گفت: «اینکه من میگویم آقای موسوی، آقای هاشمی و آقای خاتمی این درست است و شما بروید سخنرانی دختر آقای هاشمی را در جلسهای که همسر شما و آقای خاتمی هم حضور داشتن، ببینید که ایشان میگویند که دوره اصلاحات ادامه راه سازندگی است و در دولت نهم آسیب دیده است و ما آقای موسوی را میخواهیم چرا که او استمرار همان راه است و معنای آن این است که اشرافیتی که آقای هاشمی در این کشور پایهگذاری کرد قرار است ادامه پیدا کند.»
او ادامه داد: «آقای موسوی مردم میدانند که شما گفتهاید که بهحمایت آقای هاشمی افتخار میکنید. سؤال این است که معنای این صحبت چیست؟ چرا که بالاخره این معنایی دارد و باور ما این است که صحنهگردان اصلی آقای هاشمی است و بالاخره ما میبینیم که چه کسی رئیس ستاد انتخاباتی چه کسی است و این افراد از کجا میآیند و کجا جلسه میگذارند و ارتباطاتشان را برقرار میکنند و شما نفرمایید که ارتباطی وجود ندارد.» احمدینژاد همچنین به ادعای موسوی مبنیبر بیقانونی کردن دولت نهم اشاره کرد و گفت:«شما دولت را متهم به بیقانونی و دیکتاتوری کردید آیا دوره خودتان یادتان هست که برخلاف قانون اساسی آن حداقل اختیارات رئیسجمهور را با فضاسازی سیاسی از آن گرفتید و شما باید وزرایتان را میبردید تا رئیسجمهور آن را تائید کند اما چون اختلافنظر داشتید کاری کردید که امام خمینی(ره) وارد شد و یک گروهی را برای تعیین وزرا قرار داد و این یعنی عملاً اختیار رئیسجمهور از دست رفت.»
وی ادامه داد:«نمیخواهم وارد این شوم که در دولت شما 95 میلیارد تومان از حساب بانک مرکزی بدون مصوبه مجلس برداشته شد که در تعطیلات تابستان بود و زمانیکه مجلس آمد و آن را مشاهده کرد، دعوایی در کشور درست شد.» احمدینژاد سپس با نشان دادن پروندهای از موسوی اجازه گرفت تا درباره پرونده تحصیلی یک خانم صحبت کند و موسوی هم موافقت کرد ولی چون زمان احمدینژاد تمام شده بود اینکار به نوبت بعدی موکول شد تا مردم و موسوی ده دقیقه به این فکر کنند که این چه پروندهایست؟
نوبت به میرحسین موسوی که رسید او به آخرین صحبت احمدینژاد اشاره کرد:«یکی از مشکلات که در کشور است روش پروندهسازی و بهدنبال برخی واژهها گشتن است و این درحالی است که ما مسائلی مانند وزیر کشور دولت را داریم که اگر رئیس دولت نمیدانست آن فرد فوقدیپلم است و خودش را دکترا جا زده، نشان میدهد که ضعف اطلاعات دولت است و اگر فکر میکرد که او دیپلم دارد آن معنای دیگری است که ما نمیخواهیم آن را بگوییم» او همچنین با اشاره بهوضعیت مالی صادق محصولی، وزیر کشور گفت:«زمانی که نمیشود مقاومت کرد آن وزیر برداشته میشود و جای او وزیری گذاشته میشود که مشکلات دیگری دارد و مثلاً پروندهای در اردبیل دارد و ثروت میلیاردی او جای سؤال دارد و امروز او در حساسترین پست گذاشته میشود و در مقابل خطومنشی که امام درخصوص انتخاب مسئولان مشخص کرده بود مغایرت دارد و همه اینهها برای ما جای سؤال دارد.»
موسوی بار دیگر بر مسئله قانونگریزی دولت نهم تأکید کرد و چند مثال آورد:«انحلال شوراهای عالی و عدم اجرای مصوبه مجلس و همچنین مصوبه مجمع تشخیص مصلحت و دولت پای خود را توی یک کفش کرده است و گفته است که من این مصوبه را اجرا نمیکنم و هزار جور بهانه میآورد و من تصور نمیکنم که از مجمع تشخیص مصلحت مرجع بالاتری داشته باشیم که رأی رهبر انقلاب نیز پشت آن است و آنقدر هم مهم است که براساس مصلحت میتواند از مشکلاتی که شرعی داریم فراتر برود و در همین مجمع تصویب شد که 18 عدد از این شوراها احیا شود اما دولت هنوز هم آن مصوبه را اجرا نکرده است.»
موسوی با اشاره به انحلال سازمان برنامه و بودجه در دولت نهم گفت:«بنده مصوبات قانونی را دارم که دولت نمیتواند چنینکاری را بکند و در این زمینه حساسیت دارم و دلیل آن این است که در زمان خودم حسی داشتم که ممکن است عدهای با برنامه مخالف باشند و عدهای هم از اول انقلاب با برنامه مخالف بودند.»
درحالیکه همه منتظر بودند تا محمود احمدینژاد درباره پرونده آن خانم صحبت کند او ترجیح داد تا ابتدا به صحبتهای میرحسین موسوی پاسخ دهد:«دوباره جمله قبلیام را درخصوص قضاوتهای آقای موسوی تکرار میکنم و میگویم که آیا این دولت قانون را زیرپا گذاشته است؟ و شمااستنادتان به یک مصوبه مجلس است و آنهم قانون شوراهاست و شورای نگهبان هم گفته است که این خلاف قانون است و مجمع تشخیص هم میپذیرد و اگر شما میخواهید واقعاً قانون را اجرا کنید و معترض هستید دو خط بنویسید و به دیوان عدالتاداری ارائه کنید و ما قانون داریم که اگر دولت خلاف قانون عمل کرد میآید و آن را باطل میکند.»
وی افزود: «برطبق اسنادی که ما داریم در دولت قبل تعداد مصوباتی که باطل شد 303 عدد بود و در دولت ما 157 عدد است و مصوباتی که از ما توسط دیوان عدالتاداری باطل شده است 2/3 درصد است اما در دولت قبل 5/6 درصد است و سؤال اینجاست که چه کسی بیشتر تابع قانون است؟ و اصلاحاتی که ما در مجلس انجام دادهایم بیشترین است و ما داریم عین همان قانون مصوب مجمع را اجرا میکنیم.» احمدینژاد سپس به ماجرای مدرک تقلبی کردان پرداخت:«در دهه 80 یعنی از سال 70 بهبعد در دوره آقای هاشمی که حامی شما هستند یک موجی در مدیریت بهوجود آمد که همه میخواستند دکترا بگیرند و دانشگاه آزاد هم پشت این قضیه بود و مدام دکترا صادر کرد و آقای کردان هم یکی مثل آن افراد است.»
او سپس به وضعیت مالی صادق محصولی اشاره کرد و گفت:«او زمانیکه پولدار بود من به او گفتم که آن را کنار بگذار و در دولت بیا و او هم آمد. آقای موسوی بسیاری از مدیران شما و آقای هاشمی دستخالی آمدند و یک امتیاز دلار 7 تومانی دریافت کردند و با واردات و صادرات میلیاردر شدند و آقای صفائی فراهانی مدیر دولت شما بود و از دولت شما پولدار شد و فهرست بسیار زیادی است اما من نمیخواهم از آنها اسم ببرم.»
احمدینژاد خطاب به میرحسین موسوی پرسید:«شما آقای موسوی میگویید که این فرد میلیارد شده است سؤال من این است که پسران آقای هاشمی در کشور چه کار میکنند؟ و کدامیک از وزرای بنده در دوره وزارتشان پولدار شدند؟ و یا رانتی را خوردهاند؟ و یا ملکی را خوردهاند؟ من فهرستی از زمینهایی دارم که مدیران در گذشته گرفتهاند که 40، 50، 60، 80 و 400 هکتار زمین گرفتهاند و در دوره واگذاری ما بیشتری مشکلات را در کارگاهها در دوره قبل از این دولت داریم و کسانی این امتیازات را گرفتند که امروز از شما حمایت میکنند.»
رئیسجمهور با اشاره بههزینههای تبلیغاتی میرحسین موسوی در انتخابات گفت:«این هزینه سنگین تبلیغاتی شما از کجا تأمین میشود و آقای موسوی من شما را دوست دارم اما این چه نحوه هزینه کردن است و این پولها از کجا میآید که یک مورد آن شرکت ″رشت الکتریک“ است که بدون هیچ مزایدهای به دوستان آقای کرباسچی و همسر آقای کرباسچی دادند و کارخانه را از بیخ تراشیدند و خواستند که زمین آن را بفروشند و دهها مورد وجود دارد که 400 هکتار زمین در هرمزگان گرفتند در حالیکه مردم برای 2 هکتار لنگ هستد و آقای موسوی بیقانونی این موارد است.»
احمدینژاد در ادامه اظهار داشت:«آقای موسوی بیقانونی استات اویل است و طرف در اینجا محاکمه میشود اما از زندان فراری داده میشود و بهخارج میرود و ته این جریان پسر آقای هاشمی حضور دارد و بیقانونی در پسران برخی از همین آقایان است که امروز از شما حمایت میکنند. آقای موسوی پسر آقای ناطقنوری چگونه میلیاردر شد و خود آقای ناطق به اینجا رسید و این افراد آقای موسوی حامیان شما هستند و بیقانونی این موارد است.»
احمدینژاد سپس به پروندهای اشاره کرد که ذهن همه را بهخود معطوف کرده بود، پرونده تحصیلی خانم زهرا رهنورد:«آقای موسوی شما این خانم را میشناسید و در تبلیغات انتخاباتی کنار شما هستند و برخلاف همه قوانین کشور همزمان که کارمند بودند 2 رشته کارشناسی میخواندند که یکی از آن در دانشگاه آزاد دکترا بدون کنکور گرفته است و بعد از آن در رشته غیرمرتبط دانشیار و استاد شده است و بدون اینکه شرایط رئیس شدن را داشته باشد رئیس دانشگاه شده است. آقای موسوی این موارد بیقانونی است و من با این موارد مخالفم و میگویم با رانتبازی و باندبازی و اینگونه موارد که یک عدهای میبرند و میخورند و بقیه محروم میشوند مخالف هستم و آقای موسوی من با قانون مخالف نیستم و تابع قانون هستم و دولت ما قانونمدارترین دولت است.»
موسوی در ده دقیقه پایانی مناظره در حالیکه کمی از تمرکز خود را از دست داده بود گفت:«از مشکلات صحبت با آقای احمدینژاد بیان مسائل غیرقانونی از ناحیه ایشان است و از روحیه ایشان مشخص است که چه کسانی اینجا همراه ایشان هستند، همین رجانیوزیها هستند که همراه شما آمدهاند... شما یک افرادی را مورد حمله قرار میدهید که در این فضا وجود ندارند و در قوه قضائیه نیز محکوم نشدند و شما افرادی را سکاکی سرنوشت آینده بنده میکنید که نمیتوانند از خود در برابر آنچه که شما بیان میکنید دفاع کنند و این بهنظر میآید که چیزی از من نداشتهاید که بهسراغ افراد و دورههای گذشته رفتهاید... شما در یک جمع 50 میلیون نفری که پای تلویزیونها و پای تماشای این برنامه نشستهاند چنین مسائلی را مطرح میکنید و من به آنها حق میدهم که از دست شما ناراحت باشند و شما فکر نمیکنید که آقای هاشمی چه کارهایی در این جامعه انجام داده.»
وی خطاب به احمدینژاد اظهار داشت:«شما عکس همسر بنده را در برابر من نشان میدهید و مسائلی را مطرح میکنید؛ ایشان بهعنوان مهمترین روشنفکر زن این کشور مطرح است و ده سال برای دکترای خود در رشته علومسیاسی تلاش کردهاست، ایشان قرآنپژوه است و افتخارش این است که فوقلیسانس علومسیاسی دارد و هم دکترای علومسیاسی خود را با تلاش فراوان دریافت کردهاست؛ شما بروید آن موقعی که کنکور بوده را بررسی کنید، بنده خبر دارم متاسفانه عوض اینکه معاون اجرایی شما در مسیر حل مشکلات مردم باشد بهدنبال یافتن پرونده برای این قبیل مسائل است.»
میرحسین موسوی دوباره به بحث ستارهدار کردن دانشجویان در دورههای متعدد پرداخت و گفت:«ایشان میگویند ستارهدار کردن دانشجویان در زمان آقای معین صورت گرفته. من کاری ندارم و در زمان هر که صورت گرفته کار بدی بوده و من در مورد شما 4 سال صحبت نکردم اما وقتی دیدم کشور را بهخطر میاندازید احساس خطر کردم، سیاستهای شما سیاستهای عهد قجری است شما بانکها را به حیاط خلوت تبدیل کردهاید و شوراهای متعدد از جمله شورای پول و اعتبار را که در مسیر محدود کردن اختیارات شماست منحل کردید، تمامی بحثهای من از سر دلسوزی است و باید بپذیریم که بسیاری از مشکلات در نتیجه همین سیاستهای اشتباه بوده است، ما در منطقه یک دوست نداریم و این در نتیجه نوع مدیریت شماست.»
موسوی در پایان گفت:«من از مردم بودم و در پایان به مردم بازمیگردم و امیدوارم مردم خودشان ببینند و تصمیمگیری کنند؛ مردم را به ارزشها دعوت میکنم و باید برای مردم کار ایجاد کنیم، صنعت را تقویت کنیم؛ من بهتازگی که در همدان بودم چون محصول آنجا سیر است در آنجا مردم بیان میکردند که سیر چینی همهجا را فراگرفته و این ناشی از سیاستهای غلط است اما آرزو میکنم که نتیجه این بحثها به نفع انقلاب عظیم اسلامی ما باشد.»
مناظرهای تاریخی که همه منتظرش بودند درحالی تمام شد که در مقابل ساختمان صدا و سیما جوانان طرفدار هر دو نامزد آمدهبودند تا از نامزد پیروز خود استقبال کنند.
اگرچه هردو گروه مدعی پیروزی در مناظره بودند اما نظرسنجیها برای آقای احمدینژاد در فردای مناظره، یک رشد پلهای را نشان میدادند. بههمینخاطر بود که حامیان آقای موسوی سعی کردند تا تاکتیک خود در روزهای بعد از مناظره را به ایجاد شک و شبهه درباره ادبیات و رفتار احمدینژاد در مناظره اختصاص دهند. تاکید کردن بر قبح نام بردن از بزرگان نظام و همچنین تکیه بر وجه احساسی ماجرای پرونده تحصیلی زهرا رهنورد، تلاشی بود در جهت جلوگیری از راه افتادن موجی اجتماعی به نفع احمدینژاد.
اما شعارهای مردم در مراسم سالگرد 15خرداد که در حرم امام برگزار میشد- و اتفاقا در حضور آقایان هاشمی و خاتمی و ناطقنوری و موسوی بود و همچنین حرکت خودجوش مردمی در حمایت از صحبتهای آقای احمدینژاد پساز نماز جمعه پسفردای مناظره، نشان داد که آن صحبتها به دل اکثر مردم نشستهاست.
درحالی ستاد و حامیان میرحسین موسوی سعی داشتند که نشان دادن پرونده تحصیلی زهرا رهنورد را ماجرایی ناموسی جلوه دهند و از نمایش کپی عکس سیاهسفید و سه در چهار او فاجعهای غمبار بسازند که عکسهای بزرگ زهرا رهنورد بر روی بیلبوردها در سالن همایشهای حامیان موسوی خودنمایی میکرد و پوسترهای رنگی او در دست جوانان میچرخید.
قطعا میتوان تاریخ انتخابات ریاستجمهوری دهم را به دو بخش قبل و بعد از این منظره تقسیم کرد. مناظرهای که اکثر فعالان سیاسی را به اظهار نظر واداشت و حتی سایر نامزدها هم مجبور شدند که در روشها تبلیغاتی خود تغییراتی ایجاد کنند. میرحسین موسوی برای مناظره بعدی خود متنی را آماده کرد تا با خواندن آن جواب پرسشهای احمدینژاد را بدهد. کاری که مهدی کروبی هم پساز مناظره با احمدینژاد به فکر آن افتاد.