تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۷:۵۹  ، 
کد خبر : ۱۳۸۸۷۰
نگاهی به مهمترین دیدگاههای طرفداران و منتقدان اندیشه مشروطه‌خواهی:

رسائل مشروطیت


عبدالوهاب فراقی: کتاب "رسائل مشروطیت" که در سال 1374 به کوشش دکتر غلامحسین زرگری‌نژاد به پیشگاه اهل تحقیق، تقدیم گردیده از یک مدخل و معرفی هیجده رساله و لایحه درباره مشروطیت فراهم آمده است. مولف در مدخل این اثر به بررسی ماهیت و روند نهضت مشروطه پرداخته و می‌کوشد تا دو تفکر موجود در دو دسته رسائل مشروطه‌خواهان و مشروعه‌طلبان و سیر تاریخی موضع‌گیری دو جریان را در قبال مشروطیت بازنماید. بخش اعظم این کتاب به معرفی رسائل مشروطه اختصاص دارد و آقای زرگری‌نژاد در آغاز هر رساله، طی مقدمه‌ای کوتاه مشخصات هر متن و مباحث اصلی هر رساله را برای مخاطب خود توضیح می‌دهد.
انتشار این اثر از دو سو اهمیت دارد: از یک سو زحمات زیادی در تهیه، مقابله و تصحیح نسخ خطی آن به کار رفته و تهیه‌کننده آن در مقدمه و پاورقی‌های این اثر، اطلاعات ارزنده و جامعی از نهضت مشروطه، به خواننده خود ارائه می‌کند.
از سوی دیگر، بخشی از منابع و متون اندیشه و تفکر سیاسی در تاریخ معاصر ایران را در اختیار محققان قرار می‌دهد و بدین سبب، کمک شایانی در غنای روند تفکر سیاسی در ایران می‌نماید. از آن‌جا که تصور دمکراسی، آزادی، توزیع قدرت سیاسی و رژیم پارلمانی تا نهضت مشروطیت برای ایرانیان روشن نبود نهضت مذکور، گفتمانی جدید و نقطه عطفی در روند تفکر سیاسی در ایران قلمداد می‌گردد، از این رو آشنایی مستقیم با آثار و متون سیاسی این دوره از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
هر چند در طول دوره قاجاریه، به دلیل سلطه نظام سلطنتی مطلقه، زمینه‌های مناسب تاملات سیاسی وجود نداشت اما در متن همین نظام بیش از یک صد رساله سیاسی،‌ اقتصادی و... نوشته شد که این معنا نشان از اهمیت تاملات سیاسی در جامعه عهد قاجار است. رسائل مذکور، عمدتاً توسط علما و روشن‌فکران و تعداد بسیار اندکی از آن‌ها، توسط تجار تالیف شده‌اند لکن نکته درخور توجه این است که رسائل تالیف شده توسط علمای دوره قاجاریه به استثنای رسائل وعاظ السلاطین، همه ناظر به انتقاد از استبداد سیاسی و هم ناظر به ضرورت مقابله و ستیز علیه استعمار، خاصه محافظت و مدافعه از استقلال اقتصادی در برابر تهاجمات گسترده سرمایه‌داری جهانی هستند.
این مسئله اخیر در آثار منورالفکرها در عهد قاجاریه، تقریبا به بوته غفلت سپرده شده و یا راه‌حل‌های زیان‌بارتری را که نقض غرض می‌باشند دربر دارند. نهایت روشن‌بینی و حساسیت‌های ملی مذهبی علمای متعهد را نشان می‌دهد. در میان مجموعه رسائل سیاسی شناخته شده در دوره قاجاریه، مهم‌ترین و ارزشمندترین آن‌ها رسائلی هستند که علما در باب مشروطیت و له یا علیه آن نظام نوشته‌اند، این رسائل تنها بخشی از تاریخ تفکر سیاسی ایران را در برندارند بلکه در لابه‌لای صفحه‌های آن‌‌ها اطلاعات پراکنده‌ای در باب اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران وجود دارد.
هم‌چنین در برخی از این رسائل دیدگاه‌های ضداستعماری و استقلال‌طلبانه اندیشه مشروطه‌خواهی و نهضت مشروطیت که هنوز مورد بررسی محققانه و عاری از حب و بغض قرار نگرفته است دیده می‌شود.
به هر صورت به نظر می‌رسد آن‌چه که بر روح کلی این رسائل سایه افکنده این پرسش است که آیا نظام سیاسی مشروطه، هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ ساختار، موافق دین هست یا نه؟‌ و به تعبیری دیگر آیا حکومت اسلامی، بر نظام مذکور قابل تطبیق می‌باشد یا نه»؟
طرفداران و مخالفان مشروطه هر کدام به بررسی و پاسخ این سوال اساسی پرداخته‌اند که ما در ذیل به محتوای کلی برخی از این رسائل اشاره می‌کنیم.
الف:‌ دیدگاه منفی و انتقادی
1) تذکره الغافل: این رساله از رسائل مهم مشروعه‌خواهان است که در آن هم انتقادهای ایشان علیه مشروطه و مشروطه‌طلبان و هم تفکر مشروعه‌خواهی آنان انعکاس یافته است. سوگمندانه از نام و نشان مولف این رساله، اطلاعات دقیقی در دست نیست و محققان متعددی مولف آن را، سیداحمد یا شیخ فضل‌الله نوری یا شیخ عبدالنبی نوری دانسته و در نهایت بنابر نظر دکتر زرگری‌نژاد، کاتب آن محمدصادق بن محمدزکی‌الرشتی الانزلیجی، از طرفداران پروپا قرص شیخ فضل‌الله نوری، بوده است.
به هر صورت به بررسی نظام مشروطه از دیدگاه این رساله می‌پردازیم:‌ "این که هر ملتی نیازمند به قانون است از مسائل بدیهی است لکن چه قانونی می‌تواند علاوه بر معاش، امر معاد را مختل نکند؟ لابد چنین قانونی منحصر خواهد بود به قانون الهی، زیرا اوست که جامع جهتین است، اگر کسی ادعا کند که عده‌ای از عقلا می‌توانند به منظور شور، گردهم آیند و قانونی وضع کنند که در برگیرنده آن دو جهت باشد، پس بعثت انبیا چه می‌شود؟!
باز اگر کسی توهم کند که نیازهای زمانه تغییردهنده یا تکمیل‌کننده پاره‌ای از قوانین الهی است و ما می‌توانیم با شور به وضع آن‌ها بپردازیم، این شخص از دین خارج شده است، زیرا پیامبر اسلام، خاتم انبیاء است و قانون او ختم قوانین است. پس این دارالشور اگر مقصودش جعل قانون جدید است، بی‌اشکال تصدیق به صحت آن، منافات با اقرار نبوت و خاتمیت و کمال دین داشت.
اگر مقصود آن‌ها جعل ترتیب قانون موافق شرع بود اولاً: آن که ربطی به آن جماعت نداشت و ثانیاً: آن که عمل به استحسان عقلی است و حرام، و اگر مقصود آن وضع قانون در عرفیات و غیرشرعیات است پس اسم شرع و قرآن را چرا می‌برند و در ذیل آن علما امضاء کردند و مخالف آن را معاند امام معصوم(ع) دانستند. اگر منظورشان از مشروطه، اجرای قانون اسلام بود چرا اساس آن را بر مساوات و آزادی گذاردند در حالی که این دو اصل خراب‌کننده اساس اسلام است، زیرا اقوام دین به عبودیت است نه به آزادی و بنای آن به تفریق مجتمعات و جمع مختلفات است نه به مساوات.
از یک سو فرق نگذاشتن بین مرتد، کافر، اهل کتاب و مسلمان در جامعه اسلامی خلاف دین است و از سوی دیگر آزاد گذاشتن قلم و زبان، به القای شبهات و نشر کلمات کفریه منجر می‌گردد و موجب ضلالت توده مردم می‌شود. اگر هدف این نظام، تقویت اسلام بود این همه آدم‌های فاسد و کافر و نیز دولت انگلیس از آن حمایت نمی‌کردند در حالی که قرآن می‌فرماید: کفار را ناصر و دوست و محل اسرار خود قرار ندهید. در حالی که افراد مثل ملکم، نصاری و کفر حامی اسلام شدند افراد مومن و با تقوا ذلیل و خوار شدند. و در نهایت، مشروطه، غذایی است که به درد خود اروپاییان می‌خورد و ایران به علت دارا نبودن سه خصلت،
یعنی: 1) وجود مذاهب مختلفه 2) کمی جندیه و 3) کثرت ایلات بادیه، نمی‌تواند به پارلمنت روی آورد. این که اروپا به پارلمنت روی آورده است به علت نداشتن این سه نقیصه می‌باشد و بدین خاطر است که مشروطه در ایران به بی‌ثباتی و هرج و مرج کشیده شده است.
2) حرمت مشروطه: این رساله، مهم‌ترین منبع در باب اندیشه مشروعه‌خواهان و دلایل آنان در حرمت مشروطه و ستیز علیه این نظام سیاسی است که آن را شیخ فضل‌الله نوری نوشته است، نویسنده در این رساله تلاش می‌کند تا به دو سوال پیروانش پاسخ گوید، این دو سوال عبارتند از:
الف ـ چرا مساعدات جدی اولیه حجه‌‌الاسلام به مخالفت با مشروطیت و مهاجرت به حضرت عبدالعظیم پیوست، آیا این مخالفت موجب شرعی داشت و به این سبب بود که مشروطه را با قوانین شریعت آسمانی مخالف یافتند؟
ب ـ اگر علت مخالفت با مشروطه، موجب شرعی نداشت، پس به چه دلیل با آن مخالفت کردید؟ شیخ فضل‌الله نوری در پاسخ به این دو سوال فوق، اول، به علت همکاری خود با مشروطه‌خواهان اشاره می‌کند و در نهایت به بررسی علل مخالفت خود با نظام مشروطه می‌پردازد. عدالت‌خواهی و یا به عبارتی دیگر احیای کلمه طیبه عدل، اساسی‌ترین انگیزه‌ای است که نوری را به نهضت کشانده است لکن کم‌کم کلمات موهمه از مشروطه‌خواهان شنیده شد و نهضت از هدف اصلی خود منحرف شد.
"دیدم دسته‌ای از مردم... وارد بر کار شدند، کم‌کم کلمات موهمه از ایشان شنیده شد که حمل بر صحت می‌شد تا آن که یک درجه پرده از آن برداشتند و بنای انتخاب وکلا و مبعوثین و اعتماد بر اکثریت آراء می‌گذارند باز هم اغماض شد که این‌ها برای انتظام امور و بسط عدالت است. تا رفته‌رفته بنای نظام‌نامه و قانون‌نویسی شد. گاهی با بعضی مذاکره می‌شد که این دستگاه چه معنا دارد؟ چنین می‌نماید که جعل بدعتی و احداث ضلالتی می‌خواهند بکنند، والا وکالت چه معنا دارد؟ موکل کیست و موکل فیه چیست؟
اگر مطالب امور عرفیه است این ترتیبات دینی لازم نیست و اگر مقصد امور شرعیه عامه است این امر راجع به ولایت است نه وکالت، و ولایت در زمان غیبت امام زمان(ع) با فقها و مجتهدین است نه فلان بقال و بزاز، و اعتبار به اکثریت آراء به مذهب امامیه غلط است و قانون‌نویسی چه معنا دارد؟ قانون ما مسلمانان همان اسلام است.
ب ـ دیدگاه جانبدارانه
1) مقاله سوال و جواب در فواید مجلس: این رساله که توسط حاج سیدنصراله تقوی به نگارش درآمده قدیمی‌ترین رساله‌ای است که در دفاع از مشروطه نوشته شده است. نویسنده آن که از علمای معروف دوره مشروطه و از فعالین این نهضت به شمار می‌رفت،‌در دوره اول به عنوان نماینده وعاظ و ذاکرین به مجلس رفت. وی پس از شنیدن اولین زمزمه‌های مبانیت مشروطه با شریعت بر آن شد تا به شبهات مخالفان پاسخ دهد.
او در این رساله در علت‌یابی موضع جانبدارانه برخی از علما نسبت به نظام مشروطه، معتقد است که "مملکت بی‌قانون با وجود نظام‌های قانونمند و سلطه‌گر در دنیا، لقمه طیب و اکله حلال می‌گردد در چنین شرایطی، چه راهی را باید برگزید یا باید تسلیم شویم و طوق بندگی بر گردن نهیم و با دست خود اسلام را تنها گذاریم و یا این که طوایف فاسده و فرق ضاله سبقت گیرند و قدرت را به چنگ آورند و بدین صورت مذهبمان تغییر یابد و یا این که مخالفین مذهب و آنانی که مذهب را مضیع حقوق بشر می‌دانند سوارکار شوند و یا این که در نهایت علما، خود کمر همت ببندند و مجلسی را که حافظ حقوق ملت و مجری قوانین اسلام باشد بنا کنند.
ولی در ادامه، شبه مخالفین مشروطه (مبنی بر مخالفت قوانین مشروطه با شریعت) را ناشی از قلت تامل و قصور اطلاع می‌داند و معتقد می‌شود که در مسئله مشروطیت باید بین مواد قانونی و هیئت قانونی فرق گذاشت پس ممکن است ما در وضع ماده قانونی، محتاج به اختراع وضع جدید یا التزام به رشته تقلید دولت مجاور نبوده باشیم، فقط تصرف جدیدی که در کار دارد همان هیئت و ترتیب است که برای اجرای مواد قانون، گریزی از مراعات او نیست و در همین نقطه است که اروپاییان خود را مقتدای عالم دانسته‌اند و تجربه‌ها به مرور ادوار پیدا کرده، راه به موقع اجرا آوردن قوانین را صاف نموده‌اند به عبارت اخری، در این تغییر وضع، نتیجه‌ای که از اقدامات علما حاصل است این است که همان قوانین موضوعه آل محمد(ص) که از زمان تصدی والیان جور تا به اکنون مهجور و معطل مانده، به توسط امنای دولت و ملت و امضای شخص شاخص سلطنت به موقع اجرا آید.
2) رساله انصافیه: رساله انصافیه، اثر مرحوم حاج ملاعبدالرسول کاشانی، رساله‌ای است که در دفاع از مشروطیت و به قصد اثبات عدم مبانیت آن با شریعت مقدسه اسلامی نوشته شده است.
نویسنده در سراسر رساله نشان می‌دهد که روحانی آگاه، زمان‌شناس، ضداستبداد و استعمار است شناخت او از دسایس استعماری و حساسیت او نسبت به حمایت از اقتصاد ملی، به خوبی گویای روشن‌اندیشی وی در مقابله استبداد و استعمار است. وی از همان آغاز، بحث خویش را با بیان تفاوت میان حیوان و انسان آغاز می‌کند. از نظر او آن چه انسان را از حیوان متمایز می‌سازد آزادی است، معنای آزادی نیز در نزد این عالم مشروطه‌خواه، این است که انسان مختار نفس، مال، عیال، منزل و کسب و امور معاشیه، قلم، طبع عقاید و تعلیمات و حرکت و سکون خود باشد، این معنی را حضرت محمد(ص) در حدیث الناس مسلطون علی اموالهم" بیان کرده است.
مرحوم کاشانی پس از تعریف آزادی، به تبیین لزوم آزادی می‌پردازد و می‌نویسد که: انسان آزادی لازم دارد تا دیگری مانع از ترقی نفسانی و مالی او نباشد، این معنا نیز در حدیث: "لاضرر و لا ضرار فی‌الاسلام" آمده است. اما از آن جا که از نظر او آزادی مطلق موجب تهدید آزادی دیگران و حتی تعدی به افراد دیگر می‌شود بنابراین آزادی فردی قلمرو و محدوده ویژه‌ای دارد تا از خود سری قابل انفکاک باشد، این قلمرو کجاست؟
پاسخ نویسنده این است که قلمرو آزادی فردی و مرز نهایی آن، قانون است. از این رو باید به قانون پاک و بی‌نقص تمکیل شد ولی از آن جا که انسان تحت تاثیر قوای غضبیه و شهویه است طبعاً نخواهد توانست که مقنن و حاکم باشد پس وضع قانون کامل، تنها از سوی خداوند میسر است.
به عقیده وی، دلیل نیاز غیرمسلمانان به مشروطه، فقدان قانون کامل است با این حال با اندک تاملی می‌بینیم که پارلمنت‌های دولت‌های متمدنه زحمت‌ها کشیدند، قوانین وضع کردند ناسخ و منسوخ هم داشتند ولی نهایتاً نتوانستند، قوانین کاملی وضع کنند.
ملاعبدالرسول در ادامه بحث خود به دفاع از مشروطه می‌پردازد و تاکید می‌کند که چون ما هنوز معنای مشروطه را نفهمیده‌ایم بدون تحقیق با آن مخالفت می‌کنیم. مشروطه در نقطه مقابل مطلقه قرار دارد و تمکین به آن و نفی مطلقیت قدرت، تمکینی عقلی است. از سوی دیگر چون معنای مشروطیت، عموماً، جز تمکین به عدالت نیست و عدالت در شریعت اسلامی نیز رکن اصلی و لازمه حکومت است پس میان مشروطیت و شریعت تضادی نخواهد بود بل مشروطیت از شریعت اخذ شده است.
البته ادعای اخذ مشروطیت از اسلام عقیده‌ای است که تعداد قابل توجهی از علمای طرفدار مشروطه به آن باور داشتند. چنان که در رساله "مقیم و مسافر"، مرحوم آقا نورالله اصفهانی تاکید می‌کند که: "آن چه طرفداران مشروطه می‌گویند، همان قانون و دستورالعمل حضرت خاتم الانبیا است".
در پایان نوشتار به ذکر مابقی این رسائل بسنده می‌کنیم:
1- کشف المراد من المشروطه و الاستبداد 2- دلائل براهین الفرقان فی بطلان قوانین نواسخ محکمات القرآن 3- احیاء المله 4- بیان معنی سلطنت مشروطه و فوائدها 5- سئوالهایی دائر بر مشروطیت 6- کلمه حق یراد بها الباطل 7- قانون مشروطه مشروعه 8- رساله قانون در اتحاد دولت و ملت 9- مکالمات مقیم و مسافر 10- مراد از سلطنت مشروطه 11- مراد از مشروطیت در سایر ممالک، مقصود از مشروطیت در ایران 12- اللئالی المربوطه فی وجوب المشروطه 13- کلمه جامعه شمس کاشمری 14- رساله توضیح مرام [تشیع با مشروطیت منافی نیست].

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات