تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۰:۵۱  ، 
کد خبر : ۱۳۹۵۱۱

جهادی‌گری پروژه جدید آمریکا (بخش چهارم و پایانی)

اشاره: یک پایگاه خبری عربی در مقاله‌ای تلاش‌های آمریکا برای تغییر توازن نظامی در حاشیه خلیج فارس را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و گوشه‌هایی از پروژه آمریکا و انگلیس برای حذف مقاومت و ایدئولوژی جهاد با مصداق قرار دادن ایران به عنوان محور مقاومت را تشریح می‌کند.

به گزارش فارس، آمریکا و انگلیس در حالی که پروژه جدیدی برای مدیریت امنیتی منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و شبه‌قاره کلید زده‌اند؛ در این پازل که در زمینه تهدید "ایدئولوژی جهاد " تکمیل می‌شود، تحت فشار و محاصره قرار دادن ایران از اولویت بالایی برخوردار است. پروژه "ایران هراسی " و جهادی‌گری " دو گزینه مکمل هم هستند. جهادی‌گری و ایران‌هراسی از یک جنس هستند، در یکی کشورهای منطقه از ایدئولوژی مقاومت آن هم با ویترین جعلی اقدامات عوامل القاعده ترسانده می شوند که این ماهیتی ایدئولوژیک و غیر رسمی دارد و در سطح دوم و رسمی همان دیدگاه با موضوع ایران اما با همان موضع ایدئولوژی مقاومت منطقه از مقاومت ایران در برابر خواسته‌های غرب به رعب انداخته می‌شوند.
در همین زمینه پایگاه خبری الانتقاد گزارشی را منتشر کرده است. "الانتقاد " می‌نویسد: برنامه‌ریزی آمریکا برای مقابله با ایران در حد تحریم یا فشارهای اقتصادی علیه این کشور متوقف نمی‌شود، بلکه تلاش برای تحقق توازن نظامی از طریق حمایت از کشورهای همسایه ایران یکی از مهم‌ترین مواضعی است که در فهرست اقدامات درازمدت آمریکایی‌ها از چند سال گذشته قرار گرفته است.
در همین راستا آکادمی بین‌المللی "لیفر " که مقر آن در شهر بوستن است گزارشی را به نوشته "مایکل نایتس " پژوهشگر امور امنیتی و نظامی با عنوان "موازنه جدید خلیج [فارس] " برای مقابله با تهران منتشر کرده است.
"علی شهاب " نویسنده این مقاله سعی کرده است تا با ارائه این گزارش برخی از برنامه‌های آمریکا در زمینه ادامه پروژه "ایران هراسی " در میان کشورهای منطقه، ایجاد بازار برای فروش سلاح‌‌های تولید کارخانه‌های این کشور و تضمین حضور نظامی خود در منطقه را مورد بررسی قرار دهد.
در زیر ترجمه این گزارش را می‌خوانیم.
سه عامل است که توانمندی‌های نظامی پیشرفته را از اوسط دهه 90 قرن گذشته به سوی کشورهای شورای همکاری‌های خلیج فارس سوق داده است، اولین این عامل‌ها افزایش روند خرید این کشورها با تاکید بیشتر بر نظم مناسب در این روند است به گونه‌ای که به بهترین نحو نیازهای این کشورها را تامین می‌کند.
این آکادمی آمریکایی می‌افزاید: کشورهای شورا از کشورهایی هستند که بیشترین هزینه را در امور دفاعی در خاورمیانه انجام می‌دهند، ‌آنها هزینه‌های دفاعی خود را بر اساس روند برنامه‌ریزی شده و متناسب با تهدیدات فراروی خود انجام می‌دهند. این خریدها همچنین بر اساس سازش‌های فعال میان این کشورهاست که دریافت جدیدترین تکنولوژی‌ها با بیشترین قیمت‌ها را تضمین می‌کند.
بنا بر این گزارش دومین عامل خرید کشورهای شورای همکاری‌ تکیه بر روش متوازن بر رشد نظامی شامل آموزش‌های نظامی و توانمندی‌های محافظت به شمار می‌رود. کشور امارات در این زمینه از سایر کشورهای عضو شورا پیش است و سعی دارد تا با توافق‌هایی با نظامیان آمریکایی در زمینه آموزش، تکنولوژی خود را در میان نسل جدید این کشور افزایش دهد.
سومین عامل به اعتقاد این مرکز آمریکایی تغییر گسترده در ماهیت تهدیداتی بود که این کشورها با آن مواجه بودند. این مرکز آمریکایی مدعی شد که در دهه 90 قرن گذشته تهدیدات کشورهای شورای همکاری‌های خلیج فارس تنها از سوی عراق بود، به این ترتیب تنها کشورهای شمال خلیج نظیر عربستان، کویت و بحرین کشورهای درگیر در این تهدیدات بودند، اما با افول قدرت "صدام حسین " رئیس جمهور مخلوع در عراق و از بین رفتن حزب بعث این کشورها بر ایران تمرکز کرده و آن را تهدید اساسی برای خود دانستند.
به نوشته این گزارش به این ترتیب تعداد کشورهایی که در مقابل این تهدید قرار داشتند، افزایش یافت و اهمیت امارات، عمان و قطر نیز در این مورد بیشتر شد، همچنین تمرکز گسترده این کشورها بر روی خرید سامانه‌های دفاع موشکی و فضایی و گشتی‌های دریایی معطوف شد.
لیفر در ادامه پروژه ایران هراسی خود می‌نویسد که از زمانی که ایران و کشورهای عضو شورای همکاری‌های خلیج فارس آخرین ضربات را میان یکدیگر در جنگ نفتکش‌ها رد و بدل کردند، استراتژی نظامی و برنامه‌ریزی عملی ایران از تغییرات عمده‌ای برخوردار بوده است، بر همین اساس کشورهای شورای همکاری نیز به دفاع از خود یا مهار ایران در دو زمینه اصلی نیازمند هستند.
زیرساخت‌های موجود در آب‌های بین‌‌المللی و گذرگاه‌های آبی ساحلی: در سالهای 1986 و 87 ایران حمله‌هایی را به تاسیسات نفتی و گازی دریایی کشور امارات یا عربستان انجام داد یا در صدد انجام این حملات بود، این در حالی است که تاسیسات حفر ساحل‌های سعودی نیز در این تصمیم برای حمله جا داده شده بود.
در اواخر دهه 90 قرن گذشته نیز کشتی‌های جنگی ایرانی به تاسیساتی در مناطق اقتصادی در آب‌های قطر آتش گشودند.
حریم فضایی کشورهای شورای همکاری‌های خلیج فارس: در جریان جنگ عراق و ایران کشورهای عربستان سعودی و کویت حملات هوایی و موشکی را دریافت کردند، از سوی دیگر کشورهای شمال خلیج نیز در سال‌های 1991 تا 2003 مورد حمله موشک‌های کروز و بالستیک عراق قرار گرفتند.
تهران نیز در سال 2003 اعلام کرد که در صورت نقش داشتن کشورهای خلیج در حمله احتمالی آمریکا به ایران، ممکن است این کشورها را هدف قرار دهد.
این مرکز مطالعاتی آمریکایی در ادامه مقاله خود که با محوریت ایران هراسی تهیه شده است، می‌افزاید که دلایل تشویق کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قادر خواهند بود تا برتری نظامی خود را در فضای خود و در مناطق اقتصادی خود حفظ کنند، البته این در حالی است که موشک‌های تاکتیکی و دوربرد ایران چالشی بزرگ برای این مسأله به شمار می‌رود.
به عقیده این پایگاه مطالعاتی که به دنبال بازاریابی برای سلاح‌های تولید کارخانجات آمریکایی است، کشور امارات قادر خواهد بود تا چتر فضایی بسیار قوی را برای خود تهیه کند، این چتر از 80 جنگنده اف 16 ساخت شرکت "لاکهید مارتن " و سامانه‌های موشکی پاتریوت با توانمندی‌های پیشرفته تشکیل شده است.
این‌ها همان موشک‌هایی هستند که 3/3 میلیارد دلار قیمت دارند، همچنین سامانه موسوم به "ثاد " در زمینه دفاع موشکی نیز احتمالا در اختیار این کشور قرار دارد.
از سوی دیگر نیروهای هوایی عربستان سعودی 72 جنگنده از نوع یورو فایتر تایفون در اختیار دارد و پادشاهی عمان نیز 12 جنگنده اف 16 از نوع 50/52 در اختیار دارد.
وفور هواپیماهای جنگی دوربرد همچنین قدرت کشورهای شورا را در هدف قرار دادن دقیق اهداف اقتصادی و سیاسی در ایران افزایش داده است. این در حالی است که کشورهای عربستان سعودی، امارات و عمان خود را برای خرید ناوگان هوایی از جنگنده‌های دوربرد آماده می‌کنند تا آن‌ها را به انبارهای خود که هم اکنون نیز بسیار شگفت‌آور هستند، اضافه کنند.
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس همچنین مصمم هستند تا در زمینه سلاح‌های پیشرفته در جنگ‌های زمینی نیز سرمایه‌گذاری کنند، آن‌ها تمایل دارند تا سامانه‌های پیشرفته محافظت از خود و توانمندی‌های هوا به هوای دفاعی قوی را نیز در اختیار داشته باشند.
بر اساس این گزارش در زمینه توانمندی‌های دریایی نیز برخی از کشورهای شورای همکاری‌های خلیج فارس در سطح جدیدی از توانمندی‌های نظامی دریایی قرار گرفته‌اند، دولت امارات در شرایط کنونی در این روند قرار گرفته است و قرار است تا قویترین نیروی دریایی را در میان تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس در اواسط دهه آینده به خود اختصاص دهد.
این توانمندی قوی شامل شش رزم ناو "بینونه " ساخت فرانسه خواهد بود که در اختیار امارات قرار گرفته است، دسته کشتی‌های جنگی قدرتمند در خلیج فارس، ناوگان اعجاب‌انگیز از 24 کشتی هجومی آبی-خاکی و هفتاد بالگرد برای حمله و انتقال، بخشی از این توانمندی خواهد بود، این بالگرد‌ها قادر خواهند بود تا یک گردان از پیاده‌های زرهی و معمولی را در جزایر و مناطق ساحلی جابجا کنند.
عمان نیز اقدامات مشابهی را انجام داده است، این کشور سه کشتی را در آب‌های بین‌المللی قرار داده است تا با گشت‌زنی در اقیانوس هند و دریای سرخ اوضاع را تحت کنترل خود داشته باشند، این کشتی‌ها از سوی 36 بالگرد نیز حمایت می‌شوند.
در می سال 2008 میلادی بحرین فرماندهی نیروهای چند ملیتی "عملیات مشترک 152 " را در منطقه خلیج در اختیار گرفت، در نوامبر سال 2009 نیز امارات این مسئولیت را پذیرفت؛ در دریای سرخ نیز عربستان سعودی فرماندهی ناوگان دریایی متشکل از 11 کشور عربی را با هدف مبارزه با دزدی دریایی در اختیار دارد.
این مقاله آمریکایی در ادامه با وجود برشمردن این توانمندی‌های مدعی می‌شود که برای دفاع از تلاش‌های ایران برای بستن تنگه هرمز همواره این نیاز وجود دارد که نیروی دریایی آمریکا نیز در منطقه حضور داشته باشد، این در حالی است که کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز به صورت روزافزون سعی در افزایش توان دفاعی مناطق اقتصادی خود دارند.
پروژه سپر دفاع ملی قطر عبارت از شبکه‌های راداری و سامانه مراقبت ساحلی است که با ناوگانی پیشرفته از نیروهای واکنش در ارتباط است، نیروهای واکنش قطر شامل جنگنده‌ها، بالگرد‌ها، کشتی‌های جنگی و موانع پیشگیری‌ هستند که در سکوهای دریایی مستقر شده‌اند.
سازمان حمایت از تاسیسات حیاتی امارات جدیدا اقدام به خرید 34 کشتی رهگیر برای دفاع از زیرساخت‌های دریایی و بنادر خود کرده است، همچنین ریاض نیز اقدام به خرید قایق‌هایی برای حفاظت ساحلی و هواپیماهای شناسایی و بالگرد و هواپیماهای بدون سرنشین و شبکه‌های ارتباطاتی با سیم و بی سیم به ارزش بیش از 8 میلیارد دلار نموده است و آن را در راستای امنیت مرزهای خود می‌داند.
این مقاله آمریکایی مدعی شد که ارتش‌های کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با سیستم "کمک به برنامه‌ریزی دوجانبه " از سوی آمریکا قدرتمند شدند، آنها پیشرفت سریعی در این زمینه کسب کردند و احتمالا در طول ده سال از توانمندی ایران در خلیج فارس نیز بالاتر خواهند رفت. به عنوان مثال با آغاز سال 2015 احتمالا نیروهای مشترک ارتش امارات بتوانند از عملیات دریایی ایران در آب‌های بین‌المللی و مناطق اقتصادی وابسته به خود جلوگیری کند، امارات حتی می‌تواند موشک‌ها و حملات هوایی ایران را نیز در صورت وقوع درگیری، رهگیری نمایند.
این مرکز آمریکایی در پایان مقاله خود می‌افزاید که اگر امارات متحده عربی یا سایر کشورهای شورای همکاری بخواهند در مقابل فشارهای ایران مقاومت از خود نشان دهند، این موضوع دیگری است، اما ساخت توانمندی دفاعی ابزار مهمی است که می‌تواند اعتماد به نفس را در میان کشورهای هم‌پیمان آمریکا در منطقه ایجاد کند.
به این ترتیب آمریکا نیز تمرکز خود را در افزایش توانمندی نظامی کشورهای شورای همکاری خلیج ادامه خواهد داد و ادامه طرح‌های کمک‌های امنیتی مستمر و آسان را تضمین خواهد کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات