تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۶  ، 
کد خبر : ۱۴۳۴۱۷

مناسبات شکننده میان روسیه و ناتو


«آندری نسترینکو» سخنگوی وزارت خارجه روسیه درباره پیامدهای دکترین جدید ناتو هشدار داد و تصریح نمود که منافع مسکو در این دکترین در نظر گرفته نشده است.
وی خاطرنشان ساخت که اجرای این دکترین از یکطرف روابط روسیه و ناتو را به طور جدی دچار اشکال می کند و از طرف دیگر «امنیت اروپا» را نیز در معرض خطر قرار می دهد.
این برای نخستین بار نیست که روسیه نسبت به سیاستهای ناتو هشدار می دهد و خواستار تجدیدنظر در مبانی و روشهای عملیاتی ناتو شده است. آنچه اخیرا خشم مسکو را برانگیخته دکترین جدید ناتو است که مشخصا بر محورهای زیر پافشاری می کند:
1 ـ انجام عملیات نظامی «در هر جای لازم» که برای دفاع از منافع اعضای ناتو اجتناب ناپذیر شود کاملا مجاز است.
2 ـ گسترش قلمرو ناتو به سمت شرق و مشخصا حضور جمهوریهای شوروی سابق در ساختار ناتو این دو محور با در نظر گرفتن تاکیدات اخیر ناتو برای استقرار سپر دفاع موشکی در رومانی بلغارستان و ترکیه موجبات اعتراض کرملین را فراهم ساخته و امروزه حتی ژنرالهای ارتش روسیه نیز از نزدیک شدن تهدیدات ناتو به پشت مرزهای این کشور سخن می گویند. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که مسکو پس از پایان جنگ سرد از اظهارنظر مقامات نظامی در این قبیل موارد پرهیز می کرد و ترجیح می داد که ژنرالها شاهد ساکت صحنه های پرتحول در دنیای معاصر باشند و کمتر به فکر اظهارنظر تهدید و هشدار بیفتند. اکنون با اعلام دکترین جدید ناتو بنظر می رسد که مسکو نیز دیدگاههای خود را مورد بازنگری قرار داده و با شیوه ای جدید به مسائل پیرامونی واکنش نشان می دهد. در واقع رهبران کرملین سعی دارند با طرح موضوعات مورد علاقه برای اروپا و هشدار به کشورهای اروپائی حساب واشنگتن را از حساب اروپا به تدریج و کاملا محتاطانه جدا کنند و به همسایگان اروپائی نشان دهد که «امنیت اروپا» یک مقوله اروپائی است و نباید واشنگتن به نقش تحریک آمیز خود در اروپا ادامه دهد.
«سرگئی لاورف» وزیرخارجه روسیه در این زمینه دیدگاههای مسکو را با جمله پردازیهای روشنی فهرست می کند و می گوید:
الف: استقرار سامانه دفاع ضد موشکی در اروپا یک «اقدام یکجانبه» مشکوک و سئوال برانگیز است و مسکو جدا با آن مخالف بوده هست و خواهد بود.
ب: تصمیمات عجولانه در مورد استقرار سپر دفاع موشکی در خاک اروپا ساختار امنیتی اروپا را شکننده و ضربه پذیر می کند و آنرا در گرو تهدیدات موشکی در مقیاس جهانی قرار می دهد. آنچه باعث می شود نبض مناسبات روسیه و ناتو تندتر از گذشته بزند تصمیمات «اقمار دیروز اتحاد شوروی» درخصوص پذیرش طرحهای واشنگتن است. بدین ترتیب آمریکا ترجیح داده از رویاروئی مستقیم با روسیه پرهیز کند ولی بدون عقب نشینی از مواضع خود طرحهای استراتژیک خود را به نام «طرحهای ناتو در اروپا» به اجرا گذارد. «لخ کاچینسکی» رئیس جمهور لهستان توافقنامه استقرار سکوی پرتاب موشکهای پاتریوت در لهستان در خاک این کشور را امضا کرده است. این توافقنامه به آمریکا اجازه می دهد موشکهای خود را در شهر «موراگ» واقع در فاصله یکصد کیلومتری خاک روسیه مستقر کند و نیروهای نظامی آمریکا مستقیما به نگهداری و اداره موشکها بپردازند.
این ترفند زیرکانه به آمریکا اجازه می دهد که اروپا را «مجری و مدافع طرح» معرفی کند و به مسکو نشان دهد که فقط آمریکا خواهان این بازی نیست با اینهمه اتفاقات دیگری در جبهه متحدین اروپائی واشنگتن درحال وقوع است که نشان می دهد اروپا همانند آمریکا در این زمینه فکر نمی کند و دیدگاههای کاملا متفاوتی دارد.
مقامات 5 کشور اروپائی شامل آلمان بلژیک هلند لوگزامبورگ و نروژ از آمریکا خواسته اند که بمب های اتمی خود را از خاک اروپا خارج کند. از جمله «گوئیدو وستروله» وزیرخارجه آلمان رسما از واشنگتن خواسته است که 20 بمب اتمی از نوع «ب 61» را از خاک این کشور «به جائی خارج از اروپا» منتقل کند. این موضع متحدین اروپائی واشنگتن بااندازه کافی گویاست و نشان می دهد که اختلاف دیدگاه دوسوی آتلانتیک جدی تر از آن است که نادیده گرفته شود. البته واشنگتن از این واقعیت ها به خوبی آگاه است ولی تعمدا سعی دارد با گسترش قلمرو ناتو اعضای جدیدی را جذب ناتو کند که در عین پیشیروی به سمت مرزهای روسیه «اکثریت عددی» برای حمایت از دیدگاههای آمریکا را تضمین کند. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که کشورهای اروپای شرقی با اقتصادی ضعیفی اداره می شوند که نیاز شدیدی به کمک دارند و آمریکا می تواند با مقادیر ناچیزی «کمکهای مشروط اقتصادهای» نظر مثبت آنها را به سمت خود جلب نماید و آنها را مدافع سیاستهای آمریکا در قلمرو ناتو تبدیل کند.
بانگاهی به فرایند تحولات درون ساختار اروپائی ناتو بهتر می توان به رمز و راز حوادث درونی ناتو پی برد و به این جمع بندی رسیدکه اعضای قدیم ناتو در اروپای غربی سیاستهای واگرایانه علیه واشنگتن را در پیش گرفته اند وبرای نزدیکتر ساختن دیدگاه خودبه مسکو دلایل محکمتری در اختیار دارند. اما به طور همزمان اعضای جدید ناتو مشخصا در اروپای شرقی و مرکزی ناچارا در پرتو ضعف بنیانهای سیاسی ـ اقتصادی خود به دنباله روی از واشنگتن روی آورده اند و چاره ای جز همراهی با آمریکا در پیش روی خود نمی بینند. طبعا واشنگتن سعی دارد از این فرصتهای طلایی برای خنثی کردن فشارهای فزاینده سیاسی ـ نظامی اروپای غربی سواستفاده کند و مانع «فروپاشی ناتو» شود. آمریکا صراحتا اصرار دارد «فلسفه وجودی» تازه ای برای ناتو تعریف کند و در چارچوب تلاشهای فشرده برای «باز تعریف ناتو» سعی می کند نقش کمرنگ تری را به «متحدین سابق» اختصاص دهد.
البته هنوز هم واشنگتن برای اثبات ضرورت بقای ناتو اصرار می ورزد و مشخصا خواهان «مهار آلمان» است ولی کمتر مایلست با بزرگنمائی این موضع «دافعه های ناتو» مرتبا بیفزاید فراموش نکنیم که واشنگتن در چارچوب سیاستهای فرهنگی خود طی دهه های اخیر سعی داشت چهره ای خشن مهاجم منزوی و غیرقابل اعتماد از آلمانها ترسیم کند و هنوز هم برای استمرار همین سیاست فرهنگی اصرار دارد ولی ناچار است بپذیرد که مولفه های جدیدی در اروپا فعال شده که نیازمند بازنگری در سیاستهای گذشته است. اصرار جنون آمیز آمریکابر عدم پذیرش همین واقعیت ها است که بر شکنندگی مناسبات اروپائی افزوده است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات