* چطور شد شما برای وزارت نفت به دولت دعوت شدید؟
** پس از این که آقای سعیدلو رای اعتماد لازم را برای وزارت نفت در مجلس کسب نکرد، آن موقع من در سفر شهرستان بودم. دوستان مشترکی که به آقای احمدینژاد نزدیک بودند با من تماس گرفتند و خواستند فردای روز رایگیری جلسهای با رئیسجمهور داشته باشم. جلسه ساعت 10 تشکیل شد و ایشان دیدگاههای مرا راجع به نفت، مسائل مربوط به توسعه، آینده و وضعیت آن روز نفت سوال کردند و من هم نظراتم را گفتم.
* یعنی بلافاصله پس از آقای سعیدلو با شما صحبت کردند؟
** بله. ایشان گفتند سابقهای از شما به دست من نرسیده در حالی که من میدانم شما 2 دوره نماینده مجلس بودید و در کمیسیون نفت و بودجه حضور داشتید. به ایشان گفتم دوستان مطالبی را مطرح کردند، ولی من فکر میکردم به هر حال کسانی که وارد کابینه میشوند باید کاملا همدیگر را بشناسند. با کار هم آشنا باشند و از سوابق سیاسی هم مطلع شوند. حتی به ایشان گفتم من به رقیب انتخاباتی شما رای دادم. انتظار این که وارد کابینه شما بشوم را نداشتم که بخواهم سابقهای از خودم ارائه کنم. ایشان با نگاه ویژهای که استنباط من است با موضوع برخورد کردند.
* چه نگاه ویژهای؟
** نگرشی که از توان همه نیروها جدا از نگاه سیاسی استفاده کنند. اعتقادشان این بود. با آن که گفتم به رقیب شما رای دادم، ایشان گفتند میخواهم شما را به عنوان سرپرست وزارت نفت انتخاب کنم. 3 ماه با هم کار میکنیم اگر به جمعبندی رسیدیم شما را به مجلس معرفی میکنم.
* واکنش ایشان نسبت به آنچه گفتید که به رقیب انتخاباتیشان در دوره نهم رای دادید چه بود؟
** فقط لبخند زدند. به هر حال صحبتی با من شد که حکم سرپرستی صادر کنند، اما این حکم از شنبه به دوشنبه موکول شد که من احتمال دادم افرادی مطالبی مطرح کردند و شرایط تغییر کرد.
پس از آن آقای مهندس وزیری هامانه مطرح شدند که از دوستان قدیمی بودند. وقتی ایشان سرپرست شدند و رای اعتماد از مجلس گرفتند، ما هم تلاش کردیم آقای وزیری به عنوان یک نیروی نفتی متخصص آشنا به نفت، رای بالایی از مجلس کسب کنند. آقای وزیری به دلیل حسن سابقهشان، تدین و این که از نیروهای خوشنام صنعت نفت بودند بهترین گزینه بودند. مجلس هم به دلیل این که فردی از خانواده نفت معرفی شده، استقبال کرد. پس از رای اعتماد، ایشان از بنده و چند تن از همکاران دعوت به همکاری کردند و مسوولیت شرکت ملی نفت را پذیرفتم.
* در دوره مدیریت شما در شرکت ملی نفت، چه اتفاق مهمی رخ داد؟
** کارهای بزرگی صورت گرفت؛ افزایش ظرفیت تولید نفت به 4 میلیون و 200 هزار بشکه، افزایش تولید گاز، مذاکرات خوبی برای جلب سرمایه خارجی و تحول اساسی در نفت انجام شد.
* عدهای معتقدند در نفت جریانی وجود دارد به نام بچههای جنوب که در عدم موفقیت 3 گزینهای که آقای احمدینژاد برای وزارت نفت به مجلس معرفی کردند، نقش داشتند. آیا شما هم با این جریان مرتبط بودید؟
** از وقتی من به مجلس آمدم برخلاف دوستان زیادی که در جنوب داشتم رابطه کاری با بچههای جنوب نداشتم و دوستانی که با من در جنوب بودند بعضا به تهران منتقل شده بودند، ولی خب به دلیل اهمیت کاری در جنوب و تولید 3 میلیون و 200 هزار بشکه نفت در این منطقه، حجم کار، گستردگی و وجود نیروهای حزباللهی که البته فقط به این دوره هم بازنمیگردد در همه دولتها به نحوی در انتخاب وزیر یا در ترکیب نیروهای حلقه اول وزارتخانه نقش داشتند و بعضی وقتها موفق بودند و بعضی اوقات هم با مشکلاتی مواجه شدند.
* در جریان رای اعتماد به آقای سعیدلو این جریان به طور مستقیم وارد شد؟
** در بحث آقای سعیدلو، فقط موضوع بچههای جنوب مطرح نبودو به نظرم نباید همه مسائل را در این موضوع دخالت داد، بلکه افراد و مباحث دیگری و حتی مجلس فعال بودند. به هر حال چون 2 دوره در مجلس بودم با فضای کار مجلس کاملا آشنا هستم که چطور تصمیمگیری میشود.
به هر حال آقای وزیری کار خود را شروع کردند. تقریبا کار بیسابقهای برای اولین بار بود که پس از مرحوم شهید تندگویان از مجموعه نفت یک نفر به عنوان وزیر در این وزارتخانه انتخاب شده بود و این نقطه امید و تلاش مضاعف برای تولید و توسعه بیشتر بود و من معتقدم هر کس در ارتباط با سرمایهگذاری و افزایش تولید هر کاری میتواند، باید انجام دهد.
* چطور شد آقای وزیری شما را به عنوان مدیرعامل شرکت ملی نفت انتخاب کردند؟
** ایشان بلافاصله پس از رای اعتماد این کار را کردند.
* ایشان از این که قبلا شما جزو گزینههای وزارت بودید، خبر داشتند؟
** بله.
* نظر خاصی در این زمینه نداشتند؟
** خیر، چون گزینههای دیگری هم مطرح بود. شاید نظر رئیسجمهور هم در انتخاب مدیرعامل شرکت ملی نفت دخیل بود.
* چرا دوره آقای وزیری هامانه در وزارت نفت دولت نهم دوام چندانی نیافت و دوره پرتلاطمی بود؟
** بحث همکاری آقای مهندس وزیری با دولت بحث مستوفایی است که بهتر است از خود ایشان بپرسید.
* شما معاون ایشان بودید و مهمترین مسوولیت نفت به عهده شما بود.
** آقای وزیری تلاش میکردند کارها را در آرامش پیش ببرند. به نظرم اعتماد متقابل در هر کاری شرط اول کار است، هم رئیسجمهور نسبت به کابینه و هم وزرا نسبت به ایشان.
* جنابعالی یک سال پس از آقای وزیری به دولت دعوت شدید. در آن یک سال چه اتفاقی افتاد که رویکرد رئیسجمهور نسبت به شما تغییر کرد و دعوت به همکاری کردند؟
** من هم این را از ایشان پرسیدم و گفتم شما با چه نگاهی این موضوع را دنبال کردید. گفتند کارهایی که در شرکت ملی نفت انجام شده و تحولاتی که در این حوزه ایجاد شده است.
* کدام تحولات؟
** یکی از تحولات مهم، افزایش تولید نفت به 4 میلیون و 200 هزار بشکه در روز بود و افزایش تولید گاز هم همینطور و اعتماد و اعتقاد به نوع تعامل خود من در نفت. شاید گزارشهایی که به ایشان میرسید در تصمیمگیری تاثیرگذار بود بدون این که خودم کوچکترین تلاشی کرده باشم. وقتی آقای احمدینژاد بحث سرپرستی را پس از استعفای آقای وزیری مطرح کردند، هیچ تلاشی در این زمینه نداشتم.
* شما پیش از طرح موضوع استعفای ایشان، چند جلسه با رئیسجمهور مذاکره داشتید. در این مذاکرات چه نکاتی مطرح شد؟ ظاهرا تلاش شما برای ماندن آقای وزیری بود.
** من 2 جلسه با آقای احمدینژاد صحبت کردم و اصرار داشتم ایشان بماند.
* دلیلتان برای این کار چه بود؟
** دلیلم این بود که آقای وزیری میتوانست کارها را پیش ببرد. به هر حال سلامت و تدین ایشان گویای این موضوع بود. اما پس از طرح موضوع سرپرستی گفتم باید با آقای وزیری مشورت کنم و همان روز بلافاصله که از دفتر رئیسجمهور آمدم مستقیم پیش آقای وزیری رفتم و به ایشان گفتم آقای رئیسجمهور نکاتی مطرح کردند. می خواهم ببینم اصل قضیه چیست. ایشان گفتند ما مدت زیادی است باهم ارتباط کاری نداریم و من از این که شما بیایید نسبت به دیگران استقبال میکنم. این مساله تصمیمگیری را برای من راحتتر و سبکتر کرد، چون برای ایشان احترام خاصی قائل بوده، هستم و خواهم بود.
* پس از آن بود که حکم سرپرستی دریافت کردید؟
** پس از این قضیه، یکی دو جلسه با آقای احمدینژاد داشتم و نکاتی را باهم بحث کردیم.
به هر حال پس از آن مدت سرپرستی، به مجلس معرفی شدم و رای خوبی از مجلس گرفتم و مجلس نسبت به این موضوع که فردی از وزارت نفت مسوولیت را داشته باشد توجه و حساسیت خاصی داشت.
حساسیتهای مجلس هم پس از معرفی آقای وزیری و شما نسبت به این موضوع کم شده بود.
تقریبا همینطور بود. مشکلات مجلس و دولت در این زمینه حل شده بود. فقط یک مورد اختلاف نظر با مجلس وجود داشت. آن هم بحث واردات بنزین بود. اگرچه ما ابتدای کار با بحران زمستان 86 مواجه شدیم و من معتقدم در آن شرایط سخت، مدیریت مناسبی صورت گرفت و بحران حل شد.
* به زمستان 86 اشاره کردید. آن موقع همزمان با سرمای شدید، ترکمنستان هم گاز صادراتی خود را به ایران قطع کرد. واقعا دلیل ترکمنها برای این کار چه بود؟ آیا اینکه جریانهای سیاسی تلاش داشتند درست بود؟ یا بحث قیمت مطرح بود یا مساله دیگر؟
** آن موقع افزایش قیمت گاز در اروپا و آمریکا و قراردادهای موجود روسیه مطرح بود و ترکمنها فکر میکردند باید در این قرارداد تجدیدنظر و درباره قیمت دوباره بحث کنند.
در این زمینه مذاکرات مفصلی صورت گرفت و بعد حل شد؛ البته در این فاصله ما تمام توان داخلی در شرکت ملی گاز و نفت را برای حل مساله بسیج کردیم و اقداماتی را که میدانید آن زمان انجام دادیم.
* دعوای مجلس و دولت در دوره نهم در خصوص واردات بنزین همواره یکی از موضوعات جدی بود که همچنان ادامه دارد و حل نشده باقیمانده و شما هم در دوره مسوولیتتان با آن مواجه بودید. این موضوع از کجا ناشی میشد؟
** به دنبال افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی، در اواخر سال 85 و اوایل 86 قیمت فرآورده پیش بینی شده بود. در آن سال از اردیبهشتماه پیشبینی کردم این بودجه با توجه به میزان افزایش قیمت فرآورده برای واردات سوخت پاسخگو نباشد. نامه اولم همان موقع به دولت نوشته شد و متعاقب آن اواخر خرداد، شهریور، آبان و بهمن نامههایی نوشتم و استدلال کردم که بودجه کافی نیست و البته پذیرفتم که نباید مشکلاتی برای واردات بنزین ایجاد شود. حالکه بودجهای وجود ندارد نباید واردات هم انجام نشود. لذا نمیخواستم برای کشور و مردم مشکل و مضیقهای ایجاد شود و از طرفی معتقد بودم برای واردات هم باید سیر قانونی طی شود و سیر قانونی هم این بود که دولت اصلاحیهای را برای بودجه باید به مجلس ارائه میکرد که این کار بنا به دلایلی انجام نشد.
در سال 88 همین شرایط وجود داشت. به هر حال نبود تناسب بین بودجه در نظر گرفته شده و میزان واردات مورد نیاز فرآوردهها بویژه که ما 2 سال خشکسالی را هم پشت سر گذاشته بودیم و نیاز به واردات نفتگاز بیشتری داشتیم، همخوانی نداشت و این یکی از بحثهایی بود که دلم میخواست آن را حل کنم و موردی را با مجلس نداشته باشم.
* ولی در این زمینه مکرر مجلس از شما توضیح میخواست. حال معلوم نبود به چه دلیل مجلس هیچ وقت قانع نمیشد و همان روند تا الان ادامه پیدا کرده است.
** به نظرم مجلس از جایگاه قانونگذاری و نظارت مطلب درستی را پیگیری میکرد.
* راهکاری وجود نداشت که دولت ریشهای این مساله را حل کند؟
** وقتی وارد کار اجرایی میشوید شرایط سیاسی، اجتماعی و وضعیت اقتصادی مردم را میبینید. به اعتقاد من اجازه افزایش قیمت بدون در نظر گرفتن جبران آن کار سختی بود. همین کاری که در قانون هدفمندی یارانهها پیشبینی میشود. هرجا افزایش قیمتی که به مردم فشار وارد کند باید جبران شود.
* به بحث هدفمندی یارانهها اشاره کردید، فکر میکنید این طرح چه تاثیری در توسعه اقتصادی کشور داشته باشد؟
** من معتقدم کشور هیچ راهی جز اجرای این قانون و اصلاح قیمت ندارد. به دلیل ارزان بودن انرژی، بهرهوری در کشور ما بسیار پایین است و برای جهت دادن به مصرف بهینه بویژه در بخش انرژی این راهی است که باید طی شود.
* دورنمای اجرای این قانون را همه مثبت میدانند و معتقدند تاثیرات مهمی در توسعه اقتصادی کشور دارد، اما در مرحله اول اجرا ممکن است با آسیبهایی نیز مواجه شویم.
** این کاری ملی است و به یک دولت برنمیگردد. به نظرم همه باید کمک کنند تا این قانون در کشور اجرا شود. اگر این اتفاق بیفتد با همت همه مردم، اجرای درست و دقیق قانون فکر میکنم تحول و جراحی خوبی در بخش اقتصادی ایجاد خواهد شد.
* جابهجایی مدیران در دوره شما بسیار اتفاق افتاد، چرا؟
** آنچه تصمیم گرفته شد چه در عزلها چه در نصبها، صلاح صنعت نفت بود. برخی افراد نسبت به عزل و نصبها یک نگاه افراط و تفریطی داشتند که این را قبول ندارم. مادامی که بودم ثبات نیرو و مدیریت در همه بخشها بود و رشد به دنبال داشت. در برخی تغییرات هم، خود افراد موجب آن شدند. ما به دنبال کار درست و درست کار کردن بودیم.
* در مورد آقای نعمتزاده عدهای معتقدند توانمندی پیگیری ایشان در ایجاد سامانه هوشمند سوخت موثر بود و شاید کمتر افرادی میتوانستند در این زمینه مدیریت خوبی داشته باشند.
** قطعا مدیرانی که انتخاب میشوند، در اموری که به آنها سپرده میشود، نقش جدی دارند ولی کارت هوشمند سوخت کار یک مجموعه وسیعی بود.
* بعضی از این جابجاییها به اعتقاد برخی شگفتآور بود. یکی جابهجایی آقای کاظم پوراردبیلی که 20 سال نماینده ایران در اوپک بودد و دیگری آقای غنیمی فرد در امور بینالملل نفت با تقریبا همین میزان سابقه، با توجه به قدمتی که این افراد داشتند، دلیل جابهجایی آنها در دوره شما چه بود؟
** همین که میگویید قدمت یعنی این که باید نوآوری صورت میگرفت.
* روابط شما با آقای احمدینژاد چطور بود؟
** روابط دوستانه، عاطفی و کاری خوبی داشتیم و گاهی در جلسات دولت روی یک تکه کاغذ شعری را مینوشتم و به دست ایشان میدادم. آقای احمدینژاد به اشعار حافظ تسلط داشتند و گاهی در سفرها در مسیر با هم در این باره صحبت میکردیم.
* اختلاف نظر هم داشتید؟
** این را بدانید که در مدیریتهای کلان اگر در اجرای کارها اختلاف سلیقه نباشد، حتما به یکی از آن دو نفر نیازی نیست.
* در جلسات استانی موردی پیش آمد که با تصمیمات آنی دولت مخالفت کنید؟
** در یکی از استانها بحث پتروشیمی مطرح بود، هم نمایندگان و هم مسوولان استان به دنبال ایجاد واحد پتروشیمی بودند اما استنباط من این بود که واحدهای پتروشیمی به آب فراوان، امکانات و تامین خوراک نیاز دارند و با توجه به محدودیتهایی که آن منطقه داشت، امکان این کار فراهم نبود. پیشنهاد ما این بود که به جای تمرکز بر واحد پتروشیمی، صنایع پایین دستی پتروشیمی مورد توجه قرار بگیرد و البته با توضیحات من هم دولت و هم مسوولان استان قانع شدند که ایجاد واحد پتروشیمی در آن استان توجیه ندارد.
* شما در چند سفر حضور نداشتید؟
** تقریبا در تمام سفرها بودم مگر سفری که در اوپک یا ماموریت خارج از کشور بودم.
* شما سفری به آلمان داشتید و مذاکراتی را درخصوص همکاریهای مشترک و اقتصادی دو کشور انجام دادید. در سفر هیات آلمانی به ریاست «شرودر» به ایران نیز محور گفتگوها بیشتر درباره همکاریهای نفتی بود آیا این مذاکرات تاکنون نتیجهای هم داشته است؟
** مذاکرات خوبی در اینجا با آلمانها صورت گرفت. بحث صاحبان صنایع و مسوولان بلندپایه تجاری آلمان حداقل در سه جلسهای که این نشستها مشابه کنفرانس بود در آن حضور داشتند و ابراز تمایل کردند که علاقهمند به همکاریهای تجاری ـ نفتی با ایران هستند که در این رابطه هم باید آلمانیها تلاش کنند هم زمینه صادرات محصولاتشان به کشور ما را فراهم کنند و ایران هم درباره تامین گاز آلمان مذاکراتی انجام داد که هماکنون در حال انجام است و پیش می رود و مشکلی در این زمینه وجود ندارد.
* یعنی الان مذاکرات ادامه دارد؟
** زمینههای این همکاری وجود دارد، مذاکرات هم پیش میرود. به هر حال اتاقهای بازرگانی ما نیز فعال هستند. سفر من به آلمان بیش از آن که یک سفر تجاری ـ نفتی باشد برای شکستن برخی یخهای بین صنایع آلمان و ایران بود، زیرا آلمانها در ساخت تجهیزات نفتی جزء کشورهای اول دنیا هستند.
* آقای مهندس چه شد که خودتان تصمیم گرفتید در پروژه توسعه فازهای 9 و 10 پارس جنوبی به طور مستقیم وارد شوید و مدیریت آن را به عهده بگیرید؟
** پروژه 9 و 10 یک پروژه کلیدی و مهمترین پروژه ملی در آن مقطع برای کشور بود. وضعیت سرمایی که در سال 86 بود، اگر در سال 87 نیز اتفاق میافتاد، قطعا ما نیاز به فازهای 9 و 10 داشتیم، اگرچه این فازها اگر نبودند، سال قبل آن دچار مشکل میشدیم، لذا اتمام این پروژه جزو اولویتهای وزارت بود و من تمام تلاشم این بود و سفرهایی به منطقه برای پیشبرد پروژه داشتم و اعتقادم این بود که حضور وزیر در پروژه و پیگیری بخشهای مختلف آن عملا اتمام پروژه را تسریع میکند و این اتفاق هم افتاد. برخی از تصمیمات پروژه نیاز به اختیارات وزیر داشت یا حداقل از موضع وزارت بود.
* در این زمینه از طرف رئیسجمهور مورد تشویق یا تقدیر قرار گرفتید؟
** در دولت، ایشان مطرح کردند و از مجموعه تشکر کردند. کار من تنها نبود. کار مجموعه وسیعی از شرکت ملی نفت و شرکت نفت و گاز پارس و شرکتهای پیمانکاری بود. بیش از 50 شرکت خصوصی داخلی در این پروژه مشارکت داشتند.
* بجز تشویق موردی، پیش آمد که رئیس جمهور تماس بگیرند و درباره کارهای شما عصبانی شوند و با تندی برخورد کنند؟
** ما تقریبا چنین موردی نداشتیم؛ زیرا نفت در یک روال سریع تصمیمگیری و اجرا بود.
* وزارت نفت همیشه یک ویژگی خاصی داشته که در برخی مقاطع از جمله دوره مسوولیت جنابعالی افرادی در آن مدیر بودند که سابقه وزارت داشتند (نژادحسینیان، ترکان، نعمتزاده) کار با افرادی که خود قبلا وزیر بودند چه ویژگی داشت؟ آیا دشوار نبود؟
** در وزارت نفت بیش از 100 نفر وجود دارند. هماکنون هم هستند که میتوانند وزارت نفت را اداره کنند. لذا وزرایی که به فعل رسیدند و وزرای بالقوه فراوان در نفت داشتیم و کار کردن با این همه نیروی انسانی، توانمند، امیدبخش و کارآفرین است.
* در یکی دو اجلاس اوپک روسیه تمایل زیادی برای حضور در آن نشستها داشت و سعی کرد خود را به اوپک نزدیک کند. در شرایطی که این سازمان تصمیم سیاسی کاهش تولید را برای تنظیم بازار نفت دنبال میکرد، دلیل حضور روسیه در این نشستها چه بود آیا قصد تاثیرگذاری داشت یا دلیل دیگری؟
** آنها میدانستند که روی اوپک با یک سابقه 50 ساله براحتی نمیتوانند تاثیر بگذارند ولی دنبال هماهنگی و همکاری برای کاهش تولید نفت بودند که مشتری از دست ندهند مگر اینکه اتفاقی بیفتد ولی حضور روسیه در اجلاس اوپک اثر روانی در بازار داشت.
* یکی از اقدامات مهم در دولت نهم، تشکیل مجمع بینالمللی صادرکنندگان گاز بود که ایده اولیه آن از سوی ایران مطرح شد و حتی در تدوین اساسنامه، ایران زحمت زیادی کشید؛ اما در تاسیس، مقر و انتخاب دبیرکل ما هیچ امتیازی کسب نکردیم و تاکنون توجیه محکمی برای افکار عمومی ارائه نشده، دلیل آن چه بود؟
** ایران بنیانگذار این مجمع بود و در تسریع ساماندهی تاسیس آن تلاش زیادی کرد و بعد از فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره اوپک گازی، این موضوع دنبال شد و ما توانستیم در آن دوران که تشکیل مجامع سازمانهای بینالمللی بعضا زمان طولانی نیاز دارد، در مدت کم به چنین موفقیتی دست یابیم که فکر میکنم از یادگاران و خاطرات خوب بنده در دوره وزارت نفت خواهد بود که اساسنامه در مسکو امضا شد و رسما مجمع شکل گرفت. در رابطه با انتخاب دبیرکل فاصلههای کوتاه انتخاب این مسوولیت چندان تاثیرگذار نیست؛ اما سیاست کلی ما این بود که با توجه به مخالفتهای غرب بویژه آمریکا، اصل این نهاد تشکیل شود، برای انتخاب دبیرکل و مسائل دیگر آن در آینده فرصتهای زیادی وجود دارد.
* مهمترین اتفاق سال 88 برای شما چه بود؟
** برای من همه اتفاقات مهم بود. مثلا اتفاق کوچک در زندگی نداشتم.
* آخرین عیدی که دادید و گرفتید، کی بوده و از کجا؟
** هم عیدی دادم و هم عیدی گرفتم، اما بیشتر عیدی دادم.
* شما ظاهرا اهل شعر هم هستید. آخرین شعری که خواندید، چه بوده؟
** من اغلب شعر میخوانم، بخصوص مثنوی. حافظ و سعدی هم میخوانم. در پایان شب اگر خدا توفیق دهد، برای جلای روح این کار را میکنم.
شعری را خواندم، که به نظرم عرفان عملی بود که:
نام فروردین نیارد گل به باغ
شب نگردد روشن از اسم چراغ
اسم گفتی و مسما را بجوی
ماه در بالاست نی در آب جوی
هیچ اسمی بیمسما دیدهای
یا ز گاف و لام گل، گل چیدهای
تا قیامت عارف ار می میکند
تا ننوشد باده، مستی کی کند
این یک عرفان عملی است که برخی ماه را در آب جوی یا حوض میبینند، به هر حال کارهای بزرگ و اهداف بزرگ نیاز به عمل دارد. من این احساس را نسبت به کارها دارم که همیشه اهل تصمیمگیری و عملگرا بودم.
* خاطرهای که در دوره مسوولیتان داشتید و برای همیشه در ذهن شما میماند، چیست؟
** ملاقات مردمی بین دو نماز، بهترین خاطره من است.
* در بین این ملاقاتها اتفاق خاصی نیفتاد که برای همیشه در ذهن شما بماند؟
** استخدام فرزندان شهدا، زنان سرپرست خانوار و استخدام یک فرزند از همکارانی که در حین عملیات دچار حادثهای میشوند که منجر به فوت یا ازکارافتادگی میشود، بهترین خاطرات من است که همیشه آثار آن را میبینم و کار فراموشنشدنی همکاران ما در صنعت نفت است.
* چه شد در دولت دهم، مسوولیتی را نپذیرفتید؟
** این موضوع جزو اختیارات رئیسجمهور بود. از من برای وزارت برنامه خواسته شد اما تصمیم دیگری گرفته شد و فکر میکنم باید این را بپذیریم که تغییر یک اصل مهم است.
* بجز وزارت، سایر پیشنهادها چرا نپذیرفتید؟
** به اعتقاد من کارهایی که انجام میشود باید در توان تجربه و تخصص انسان باشد. یکی از خسارتهایی که وجود دارد و به این دولت برنمیگردد؛ بلکه همیشه بوده است، تغییرات در حوزه مسوولیتهاست و آنجایی که در مسیر تخصص و تجربه افراد بوده، موفقیت به دنبال داشته و آنهایی که در این مسیر نبوده، نوعا هزینههای بیشتری را برای نظام تحمیل کرده است. حداقل خودم میخواستم به عنوان یک شهروند ایرانی در مسیر و حوزهای کار کنم که تجربه و تخصص خودم را به کار بندم. من حتی در مجلس در کمیسیون نفت بودم و در کمیسیون بودجه هم در کمیته انرژی فعالیت داشتم. مشی من اعتقادی با این مبنا که در انتخاب شغل و مسوولیتهای اجرایی باید تجربه و تخصص افراد به کار گرفته شود، است. زیرا نظام برای تکتک افرادی که مسوولیت گرفتند، در حال کارند یا کنار رفتند هزینه زیادی داده است و این چرخش ادامه دارد و معتقدم هرکس باید هزینه خاص خود را به حداقل برساند. عامل اصلی عدم پذیرش پیشنهادها، همین بوده است.
* فکر میکنید نقطه پایان درگیریها و بعضا این لجبازیهای سیاسی پس از انتخابات باید کجا باشد تا کشور به آرامش و وحدت برسد؟
** کشور نیاز به آرامش دارد و مردم نیاز به کار و اشتغال دارند. باید تلاش کنیم از توانمندیهای کشور برای از بین بردن فقر استفاده شود. اجرای تصمیمات مهم مانند قانون هدفمندی یارانهها نیاز به آرامش و وحدت ملی دارد. باید اختلافات و سوءتفاهمها را به خاطر خیل عظیم شهدا کنار گذاشت و به وصیتنامه حضرت امام و فرمایشات رهبر معظم انقلاب توجه کرد. این انقلاب آسان به دست نیامده که آسان از دست برود و باید بتوان از تنگناها و محدودیتهایی که بخشی از آن را دشمنان خارجی از روی عناد سامان میدهند، عبور کرد.
انقلاب ما، ارزشی و فرهنگی بود و انقلابی الهی بود. باید نسبت به حفظ آن تلاش کرد. اگرچه مردم برای آب و نان انقلاب نکردند؛ اما ایجاد رفاه و اشتغال و توسعه برای آنان ضرورتی است که باید مورد توجه قرار گیرد و این ضرورت تداوم انقلاب است و این حاصل نمیشود مگر با وحدت ملی که باید پاسخگوی خون شهدا باشیم و از خودمان بگذریم تا انقلاب بماند.