تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۹:۳۴  ، 
کد خبر : ۱۴۷۵۷۸

خاتمی، مردی با ساعت دو زمانه


امیرعلی فاطمی
چندی پیش خبر احتمال توبه یکی از سران فتنه (مشخصا محمد خاتمی) انعکاس گسترده ای در محافل رسانه ای اصلاح طلب و اصولگرا داشت. اگر چه این خبر تا کنون از جانب خاتمی تکذیب یا تائید نشده است اما تحلیل ها و موضع گیری های متفاوتی را در سطح سیاسیون و روزنامه نگاران برانگیخته است.‏
خاتمی در اظهارات اخیر خود بر مفاهیم مهمی تاکید دارد که بر اتقان این خبر صحه می گذارد. به عنوان نمونه اینکه "ما قانون اساسی را قبول داریم"، "ما خواهان براندازی نظام نیستیم و خواست ما حفظ نظام است"! "اصرار ما این بوده و هست که باید در چارچوب قانون عمل کنیم"! "حرف ما اصلاح طلبان بازگشت به کل قانون اساسی و پذیرش داوری آن است"!‏
به نظر می رسد بعد از 22 بهمن اختلافات سیاسی در بین سران فتنه جنبه اساسی یافته و موسوی و کروبی، خاتمی را متهم می کنند که "سر آنها کلاه گذاشته است."موسوی و کروبی معتقدند زمانی که آنها در استخر مشغول شنا بوده اند خاتمی لباسهایشان را دزدیده است. این دو به محافظه کاری خاتمی خرده می گیرند و خاتمی به پریشان خاطری سیاسی آنها.خاتمی از وضعیت فعلی سرخورده شده است و حاضر نیست در ماشینی بنشیند که فرمان آن در دست کروبی و موسوی است. وی معتقد است کروبی و موسوی جریان اصلاحات را به بن بست رسانده اند.‏
تحلیل روزنامه کیهان از اظهارات اخیر خاتمی این است که "این سخنان از کسی است که در جریان فتنه، همراه و همصدا با سایر سران فتنه و با پیروی از فرمول جرج سوروس صهیونیست- بعد از دوبار ملاقات با وی- و نسخه مایکل لدین و جین شارپ و ریچارد دورتی عمر نظام اسلامی را پایان یافته می دانست، از پاره کردن عکس حضرت امام(ره)، اهانت به عاشورای حسینی(ع) حمایت می کرد، برای "جمهوری ایرانی" به جای "جمهوری اسلامی ایران" سینه چاک می کرد، به پیروی آشکار از دستور دیکته شده آمریکا و انگلیس و اسرائیل، در شیپور فریب و مضحک ادعای "تقلب 11 میلیونی در انتخابات"! می دمید، با منافقین، بهائی ها، سلطنت طلب ها، مارکسیست ها و تمامی گروههای ضد انقلاب و دشمنان اسلام و امام(ره) در ائتلاف بود و... حالا چه شده و غیر از شکست رسوایی برانگیز فتنه آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی چه اتفاق- از نظر آقای خاتمی- غیر منتظره ای رخ داده است که ایشان به یاد قانون اساسی و نظام و جمهوری اسلامی و امام(ره) و... افتاده است؟!"‏
به هر حال تائید صحت این خبر دلالت به دو معنا می کند. یا شخص مورد نظر واقعا به خبط و اشتباه خود در حق ملت و نظام پی برده و عزم بازگشتن بر طریقت حق را دارد؛ و یا نه، وی واقع بین تر از اعوان و انصار خاذل و خاسرش است و با وقوف به اقتدار نظام و مسیر بی بازگشتی که سایر سران فتنه در پیش گرفته اند سعی دارد حداقل ظرفیت های موجود را برای خود و جریان اصلاحات حفظ کند. البته این اقدام با هر دو معنای ممکن، با مخالفت و موضعگیری شدید اللحن بعضی از پدرخوانده های دوم خردادی روبه رو شده است. رادیکال ها در جبهه اصلاحات چنین اقدامی را به معنای پشت پا زدن به کسانی می دانند که سران فتنه به بهانه های واهی آنها را به خیابان کشانیدند و با ادعا های خود آنها را فریفتند. اما پدر خوانده ها در عین حال نمی گویند که یک قدم جلوتر موجب سقوط در ته پرتگاه خواهد شد و هیچ راهکاری برای خروج از بن بست فعلی جریان اصلاحات ارائه نمی دهند.‏
در همین زمینه برخی اخبار حاکی از آن است که محور اصلی و داغ جلسه مشترک کروبی و میرحسین انتقاد از خاتمی و مجمع روحانیون مبارز در این رابطه بوده است. هفته گذشته موسوی به منظور دیدار نوروزی به منزل کروبی رفت و با هماهنگی های به عمل آمده یک خبر تشریفاتی با محور انتقاد از دولت و نظام، تولید شده و در سایت های کروبی و موسوی منتشر شد. اما شنیده های موثق حاکی است کروبی در جلسه ای که با حضور عناصر حلقه اول خود داشته به مباحث مطرح شده در این دیدار پرداخت که نشان می دهد موسوی و کروبی مواضع تندی نسبت به عملکرد خاتمی دارند.‏
گفتنی است کروبی در این دیدار از خاتمی به عنوان فردی بی عرضه و معامله گر نام برده که درصدد معامله برآمده و می خواهد دوباره از طرق مختلف به مسند قدرت برسد.‏
همچنین موسوی هم در این دیدار از عملکرد خاتمی که سعی در گرفتن مواضع دو پهلو دارد گله کرده و از اینکه خاتمی در یک سال گذشته حاضر نشده حتی برای یکبار اسمی از جنبش سبز ببرد او را مورد انتقاد شدید قرار داده است.‏
در بخشی از این دیدار موضوع دعوت خاتمی از کروبی و موسوی برای حضور در جلسه مجمع روحانیون مبارز مطرح شده که هر دو نفر از عملکرد مجمع روحانیون مبارز به شدت گله کرده و موسوی گفته خاتمی با این کار می خواهد رهبری خود را بر جریان تثبیت کند ولی ما نخواهیم گذاشت که این اتفاق بیفتد. کروبی هم گفته من هر چه بدبختی می کشم از بی وفایی اعضای مجمع روحانیون مبارز است که رفیق نیمه راه بودند و مرا تنها گذاشتند.‏
از طرفی توبه خاتمی برای یکی دیگر از غافلان و خاسران هرم فتنه نیز ناخوشایند است، او به خاتمی هشدار داده که اگر دست های خود را بالا ببری، در یک بازی "باخت- باخت" وارد شده ای، چیزی به دست نمی آوری و همه چیزت را هم از دست می دهی! این در حالی است که شخص هشداردهنده، خود مدتی است دست ها را به صورت "نیمه بالا" درآورده است. یکی به نعل می زند و یکی به میخ.‏
در همین رابطه چندی پیش کروبی در پی اطلاع از فعالیت های خاتمی و تلاشش برای دور زدن وی، گفته است:"بعضی از این آقایان می‌خواهند سر سفره آماده بشینند، زمانی که باید حرف می‌زدند و عمل می‌کردند، پنهانی نامه‌نگاری کردند، خاتمی سر من کلاه گذاشت، آن از آن حرفش که یا من یا موسوی و این از حرف‌های امروزش که از ما عبور کرده است."‏
موضع اصولگرایان اما در برابر این خبر، بسیار محتاطانه است. آنها می گویند سران فتنه برای بازگشت و توبه باید به مردم تضمین بدهند. علماى اخلاق توبه را مجموعه مرکبى از علم و حال و عمل مى دانند.
اگر کسى بخواهد موفق به توبه شود، باید این سه امر را مورد توجه قرار دهد، یعنى اوّل لازم است انسان به زشتى گناه پى ببرد، سپس حال پشیمانى در دل او به وجود آید، سرانجام در مقام عمل، گذشته را جبران نماید.‏
بر این اساس به زعم اصولگرایان ندامت عملی این خواص مردود و بازگشت آنها بر طریق ولایت، تنها با تبری از ضد انقلاب و شرارت های سال گذشته اغتشاشگران ممکن است. برای اثبات این برائت آنها باید در صف مقدم مقابله با دشمنان انقلاب حاضر شوند و هزینه های لازم را بپردازند. این دسته از خواص اگر واقعا نادم و پشیمان هستند باید برادری خود را با انقلاب، نظام و مردم اثبات کنند. بدون اثبات برادری مطمئنا نه امروز و نه هیچ فردای دیگری در قدرت سهمی نخواهند داشت و در مقابل چشمان مردم خوار خواهند شد. در مقابل طیف دیگری از اصولگرایان معتقدند خاتمی با توبه در پی آن است که دست های خود را بالا ببرد، بی آنکه هزینه خیانت خود را بپردازد و مجازات وطن فروشی خویش را تحمل کند!
طرفه آنکه می خواهد "نیاز" خود را به عنوان "امتیاز" بفروشد.آیا نظام و مردم می پذیرند؟ معلوم است که پاسخ منفی است. کسی مانع توبه او نیست، چرا که توبه مجرمان و خیانتکاران- اگر موفق به توبه شوند- از بار گناه آنان نزد خدای رحیم و رحمان می کاهد، اما خیانت- مخصوصاً خیانت به اسلام و مردم مسلمان، آن هم در همراهی با بیگانگان- نمی تواند بی مجازات و مکافات باقی بماند، چرا که کمترین آثار سوء آن، تجری به خیانت از سوی افراد مشابه در حال یا آینده و تلقی کم هزینه بودن توطئه از سوی دشمنان است.
خیانت کار بعد از مکافات می تواند در میان مردم به زندگی عادی خود ادامه دهد، ولی بدیهی است که مجرمان را پیشنماز نمی کنند و به امور حساس نمی گمارند.‏

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات