تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۸۹ - ۰۸:۵۳  ، 
کد خبر : ۱۴۸۱۰۱

تاکتیک نخ‌نما


طاهره ناطقی: بی‌تردید جریان برانداز خارجی و حامیان داخلی‌شان در نبرد نرم با بصیرت ملی و رهبری نظام جمهوری اسلامی به بن‌بست رسید و سرانجام پس از ماه‌ها کشمکش، درحجم عظیم بصیرت ملی ناپدید و در دریای بیکران غیرت ملی بیرنگ شد. اکنون زمان آن فرا رسیده تا اصلاح‌طلبان رادیکال با بازسازی وجهه از دست رفته، آبروی رفته را به جوی بازگردانند! و «تئوری فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا»، سرآغاز تکرار فتنه‌گری در رویدادهای پیش روی (سالروز حماسه22 خرداد و انتخابات شوراها) باشد. دریغ از آنکه آب رفته به جوی بازنمی‌گردد! از این‌رو واکاوی ابعاد شکست این تئوری، قابل تأمل به نظر می‌رسد.
تحرکات جدید در اردوگاه فتنه
ابراهیم یزدی (سرکرده گروهک غیر قانونی نهضت آزادی) اخیرا در جلسه‌ای که تعدادی از سران اپوزیسیون در آن حضور داشتند، گفته است: «جنبش سبز در شرایط بسیار بدی بسر می‌برد و من برای تقویت این جریان مکاتباتی با موسوی، کروبی و خاتمی داشته و کارهایی را که اینها باید برای تقویت جنبش سبز انجام دهند به آنها تذکر داده‌ام... یکی از مواردی که به این آقایان گفته‌ام این است که شعار فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا را باید زنده کنیم... جنبش سبز این امکان را برای ما فراهم کرده که بتوانیم فشار را وارد کنیم و بعد عده‌ای از بالا به چانه‌زنی و امتیازگیری بپردازند». «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» نظریه‌ای بود که نخستین‌ بارتوسط سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات مطرح شد و بر بهره‌برداری از سرمایه مطالبات مردم از حکومت و چانه‌زنی سران اصلاحات برای تامین خواسته‌های رفرمیست‌ها با استفاده از این سرمایه تاکید داشت. شواهد و اسناد غیرقابل انکار حاکی از آن است که در حوادث پس از انتخابات 88 استراتژی برجسته‌ای که از سوی فتنه‌گران دنبال می‌شد ساماندهی اعتراضات مدنی برای تحقق «فشار از پایین» و امتیازخواهی فتنه‌گران با سوءاستفاده از این پشتوانه مردمی و تحقق «چانه‌زنی از بالا» بود. «سعید.ش» یکی از متهمان وقایع پس از انتخابات می‌گوید: «ما با 2 نوع مدل حرکت سیاسی اصلاح‌طلبانه مواجهیم و از ابتدا هم اینگونه بوده است. اول جریان اصلاح‌طلبی متکی بر مدل‌های مقاومت مدنی و دوم اصلاح‌طلبی متکی بر روش‌های رایج و مشروع پارلمانتاریستی. آنچه اکثریت اصلاح‌طلبان در گذشته و امروز به آن اعتقاد دارند و حتی با قرائت خاتمی نیز همواره همراه بوده، استفاده از روش‌های اصلاح‌طلبی متکی بر روش پارلمانتاریستی است»و این در حالی است که اصلاح‌طلبی پارلمانتاریستی با آنارشیسم و پارلمان خیابانی گره می‌خورد و در وقایع پس از انتخابات اخیر، تجمعات خیابانی برای فشار از پایین در این اردوگاه آغاز می‌شود که مصادیق آن برای همه خوانندگان محترم ملموس و آشکار است.
تاکتیکی کهنه در پی تکرار دوباره
تحقق تئوری «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» بر 2 رکن استوار است: 1- توده مردم 2- نخبگان. نخبگان برای رسیدن به قدرت و بالا بردن قدرت چانه‌زنی خود از ابزار خواسته‌های مردمی و ناتوانی حکومت‌ها در تامین این خواسته‌ها استفاده می‌کنند. این حرکت کور گرچه در روزهای آغازین پس از انتخابات به دلیل روشن نبودن عناصر متشکله فتنه، موج‌های کذایی و ایذایی را در کشور ایجاد کرد اما با گذشت زمان، ماهیت شوم آن برملا شد و ابتر ماند. محور اصلی این حرکت به عقب راندن نظام در مواضع اصولی آن بود و رهبر انقلاب هدف مرکزی این هجمه بود اما ایستادگی رهبری و قاطعیت ایشان به‌رغم فشارها، تلاش فتنه‌گران برای تحقق خواسته‌های فراقانونی‌شان را ناکام گذاشت. بعد از حادثه تلخ روز عاشورا و راهپیمایی 9 دی، این جریان فروکش کرد و نهایتاً روز 22 بهمن نقطه پایانی استراتژی فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا در جریان فتنه بود. روی آوردن دوباره شکست‌خوردگان از اراده ملت به این پدیده نخ‌نما شده، آخرین دست و پازدن برای زنده نشان دادن جریان فتنه و نجات از غرق‌شدگی است. ناگفته نماند که خود فتنه‌گران اذعان دارند که این سناریو قابل اجرا نیست. اختلافات تئوریک و تشکیلاتی که در محافل و مجالس خصوصی این جریان روی داده است گواهی بر این ادعاست.
شکست تئوری «فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا»
دلایل کلی شکست این حربه را می‌توان به عوامل زیر تقسیم کرد: 1- افزایش بصیرت ملت 2- چتر حمایت رهبری برسر ملت 3- حذف معنوی سران فتنه 4 – حاکمیت گفتمان عدالتخواهی.
1 - افزایش بصیرت ملت
الف- روشنگری‌های رهبری:
رهبر حکیم انقلاب، درسخنرانی‌های متعدد پس از انتخابات با شفاف سازی تدریجی جریان برانداز و با صبر و حوصله در برابر گستاخی‏های متعدد لیدرهای آشوب، دعوت مردم انقلابی به آرامش و توصیه به پرهیز از رفتارهای شتابزده و تند برای محاکمه و دستگیری سران فتنه وآگاهی بخشی نسبت به زوایای پنهان این حرکت شوم، سبب کاهش زمینه تحرکات فتنه‏گران و در نتیجه ریزش‏ حامیان ناآگاه و ساده‌دل این جریان و وحدت مواضع دوستداران انقلاب شدند که خلق حماسه عظیم 9 دی و 22 بهمن مصداق بارز آن بود. رهبر حکیم انقلاب در دیدارهای متعدد خود به روشنگری‌هایی دست زدند که نتیجه نهایی آن روشن شدن چراغ بصیرت در زوایای ذهن ملت بود:
 افشا و برجسته کردن نقش استکبار در حوادث بعد از انتخابات
 هشدار به خواص در رابطه با اعلان موضع خود نسبت به عناصرغیر موجه از دیدگاه جمهوری اسلامی و دشمنان خارجی نظام و حمایت رسانه‌های معلوم الحال
 تاکید صادقانه و غیرشعاری بر فصل‌الخطاب بودن قانون و لزوم انجام اعتراضات تنها از مسیر قانون و راه‌های قانونی و مراجعه به نهادهای قانونی
 تاکید بر جذب حداکثری و دفع حداقلی به عنوان مشی اصولی جمهوری اسلامی و اثبات صداقت نظام در تحقق این اصل با اعطای فرصت ممتد به فتنه‌گران جهت بازگشت به آغوش انقلاب
 تبیین اصل بنیادین نظام یعنی استقلال آزادی جمهوری اسلامی و تاکید برغیر قابل تغییر بودن محکمات نظام
 هشدار به مردم و روشنگری نسبت به اهداف تفرقه‌افکنانه جریان فتنه در صفوف ملت و نتیجتا باز کردن راه هجمه به ارکان نظام.
ب- حرکات آشکار فتنه‌گران
 تحمیل جرائم اثبات نشده به نظام و خدشه‌دار کردن قداست آن
 همراهی با عناصر معلوم الحال گروهکی، زخم‌خوردگان از انقلاب، پس‌مانده‌های رژیم فاسد سلطنت، جانیان و متجاوزان به حقوق ملت
 پذیرش حمایت‌های مالی و معنوی و رسانه‌ای دشمنان خارجی
 حمله به ولایت فقیه و سکوت در برابر توهین به امام، شهدا و مقدسات در اعتراضاتی که با هدایت فتنه‌گران شکل می‌گرفت
 زیر پا گذاشتن حرمت قانون و محترم نشمردن حقوق مردم.
2- چترحمایت رهبری بر سر ملت
آنچه در دوران سخت فتنه و جراحت روح انقلابی ملت ایران، آرامبخش و تسلی‌آفرین بود همراهی و همیاری رهبر مهربان امت و پشتیبانی بی‌دریغ ایشان از خواسته‌های بحق ملت بود:
 تایید و تقدیر از رای 40 میلیونی ملت به نظام و بزرگ خواندن حماسه حضور
 تفکیک مردم معترض از آشوبگران و ضد انقلاب
 محکومیت حوادثی مانند کهریزک و کوی دانشگاه و دستور برخورد با متخلفان
 تایید و تقدیر از حماسه نهم دی‌ماه و 22 بهمن
3 - حذف معنوی سران فتنه
چانه‌زنی، نیازمند عناصری از به اصطلاح نخبگان و رهبران جریان فتنه است تا با بهانه قرار دادن خواسته‌های مردم به باج‌خواهی از نظام دست بزنند و به مطالبات زورمدارانه خود دست یابند اما این جریان شیطانی اکنون از عناصر نقش‌آفرین در چانه‌زنی به دلایل مختلف تهی شده است:
 انزوای سیاسی و مردمی جریان فتنه و سران سبز پس از حوادثی مانند هتک حرمت عاشورا
 اقامت بیشتر معتقدان به عملی شدن تئوری چانه‌زنی در خارج از کشور
 فرار برخی لیدرهای جریان آشوب به خارج از کشور
 تنازع اصلاح‌طلبان بر سر رهبری و بی‌سر ماندن جنبش کذایی
4- حاکمیت گفتمان عدالتخواهی
افزایش موج مطالبات ملی برای محاکمه سران فتنه و اجرای عدالت درباره لیدرهای فتنه و آشوب که هزینه‌های تحمیلی آنان به ملت و نظام و کشور از ناحیه ساماندهی التهابات اجتماعی بر هیچ کس پوشیده نیست، جرات هرگونه تحرک و ورود به استراتژی چانه‌زنی را از آنان گرفته است. راهپیمایی‌های خودجوش مردمی در اعتراض به ساختارشکنی سران و حامیان فتنه که اوج آن حماسه بزرگ و ماندگار 9دی و خروش عظیم میلیونی 22 بهمن بود، تنظیم تومار شکایت میلیونی از قانون‌شکنی مدعیان قانونمداری، تقدیم شکایت تعداد زیادی از نمایندگان مجلس به قوه قضا و مطالبه اجرای عدالت، نامه‌های متعدد سرگشاده شخصیت‌های سیاسی و نهادهای کوچک و بزرگ و... از جمله حرکت‌های عدالتخواهانه مردم و تقاضای صریح و جدی برای تحقق عدالت است. اما در این میان نقش جنبش دانشجویی بیش از دیگر گروه‌ها و نهادها برجسته و قابل تقدیر است. هویت آرمانخواه، عدالت‌طلب، ضمیر روشن و بصیر دانشجویان مومن و اعتقاد راسخ آنان به اصل راهگشا و هدایتگر ولایت فقیه و ارادت و ایمان به صداقت و خلوص رهبری، آنان را برآن داشت تا با شورش ملی علیه متجاوزان به امنیت و آزادی و حقوق ملت، همصدا شده و اجرای بدون اغماض عدالت را در بیانیه‌های متواتر و نامه‌های فردی و گروهی درخواست کنند. بیداری روح جنبش دانشجویی، رشد بصیرت ملی، رهبری مقتدرانه و حکیمانه امام خامنه‌ای و عشق و ارادت متقابل امت و امام و اعتقاد محکم به ولایت فقیه - میراث ذی‌قیمت امام خمینی(ره)- و رسوایی هویت و ماهیت رفرمیست‌ها در پیشگاه ملت، قدرت هرگونه جریان‌سازی دوباره علیه نظام را از فتنه‌گران سلب کرده است و آنها خوب می‌دانند که ورود دوباره به عرصه باج‌خواهی از نظام بازی کردن با دم شیر است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات