تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۸۹ - ۰۷:۵۷  ، 
کد خبر : ۱۶۲۰۱۴

قدرت رسانه‌ها را فراموش نکنیم


محمود صدقى‌زاده
دو کشور هم مرز ایران و ترکیه با وجود همسایگى و اشتراکات فراوان تاریخى، فرهنگى و دینى ، به علت نداشتن شناخت دقیق و واقعى از یکدیگر، از گذشته هاى دور تاکنون امکان برقرارى ارتباط نزدیک و در حد انتظار را به دست نیاورده و همیشه به عنوان رقیب به هم نگریسته اند. دراین میان از آنجا که برقرارى ارتباط مطلوب و نزدیک بین دو کشور ایران و ترکیه که دوکشور مهم منطقه محسوب مى شوند، فرصتهاى بسیارى را از سایر کشورها و قدرت هاى حاضر درمنطقه سلب مى کند و منافع بالفعل آنان را با خطر مواجه مى سازد، لذا قدرتهاى یاد شده از گذشته تاکنون سعى در دور نگه داشتن این دو کشور از یکدیگر داشته اند و در هر دوره اى از طرق مختلف ، یا ایران را به دورى از ترکیه تشویق کرده اندو یا ترکیه را از نزدیک شدن به ایران برحذر داشته اند. براى مثال با نگاهى مختصر به دوران پهلوى، مى بینیم با وجود نزدیکى و توجه رضاخان به ترکیه وتلاش وى در بهبود مناسبات با آن کشور، فرزند وى از ارتباط با ترکها مى پرهیزد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران ، ایران نیز غرب ودر رأس آن آمریکابا تبلیغات منفى علیه انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى ایران سعى در منحرف کردن افکار عمومى مردم ترکیه و تشویق دولتمردان این کشور به دورى از ایران داشته اند و مشاهده مى شود، کشور ترکیه که پس از پیروزى انقلاب ، دولت جمهورى اسلامى ایران را به رسمیت مى شناسد، از برقرارى ارتباط جدى و نزدیک با ایران پرهیز مى کند. جالب اینکه از زمان امضاى آخرین توافقات مرزى بین ایران وترکیه (قراردادمرزى قصر شیرین ) مدت زمان زیادى مى گذرد ودر طول این مدت، هرچند ارتباط مناسب و گرمى بین دوکشور وجود نداشته ولى هیچگونه اختلاف جدى و قابل تأملى نیز بین آنان به وجود نیامده است که این امر خودنشانگر وجود پیوندهاى عمیقى است که مانع بروز تنش وهمچنین حاکى از ظرفیت و پتانسیل لازم در بهبود و گسترش روابط و مناسبات دو کشور است. در این میان غرب در راستاى سیاست خود با توجه به نقش و تأثیر رسانه هاى گروهى ترکیه در شکل دهى افکار عمومى و حتى هدایت و جهت دهى به سیاست هاى دولت، آن را به عنوان ابزار اعمال سیاست مذکور به خدمت گرفته وباید اذعان داشت متأسفانه تا حدود زیادى به نتایج موردنظر خود نیز دست یافته است به طورى که موفق شدند در بین اقشار مختلف مردم ترکیه از ایران چهره اى عقب مانده، فقیر ، بى فرهنگ ، متحجر و حامى تروریست بسازند که نه تنها مردم عادى بلکه اقشار تحصیلکرده و برخى دولتمردان این کشور نیز از روند فوق تأثیر پذیرفته اند. البته ذکر این نکته ضرورى است که به غیر از برخى استثنائات، در بیشتر مواقع مطالب منتشر شده علیه جمهورى اسلامى ایران در رسانه هاى گروهى ترکیه در اثر نداشتن ارتباط و ناشى از شناخت اندک مردم دو کشور از یکدیگر است و تنها از طریق ایجادارتباط وتعامل با ارباب رسانه ها و روشنگرى ایشان (که البته امرى دشوار و پیچیده است و نیاز به صرف زمان طولانى و برنامه ریزى دارد) مى توان به تدریج بر این مشکل فائق آمد. جالب آنکه وقتى از نویسندگان مطرح روزنامه ها ودست اندرکاران نشریات و گزارشگران مطرح تلویزیون هاى مختلف این کشور پرسیده مى شود «چرا نویسندگان ترکیه مطالبى علیه جمهورى اسلامى ایران مى نویسند؟» به اتفاق عقیده دارند؛ این مسأله به میزان و منابع اطلاعات نویسندگان بستگى دارد به همین جهت با توجه به فراهم نشدن امکان سفر به ایران و نداشتن ارتباط با رسانه هاى گروهى ایران و مشکلات موجود جهت دستیابى به منابع دست اول و واقعى ایران، به ناچار از منابع غربى استفاده مى کنیم و لذا ممکن است مطالب و تحلیلهاى ارائه شده برخلاف واقع باشد. همین مسأله نشانگر این است که در صورت برقرارى ارتباط مستمر و منطقى با دست اندرکاران این رسانه ها بسیارى از مسائل و مشکلات موجود از بین خواهد رفت. در نوشتارى که از نظر مى گذرد، نگاهى به خصوصیات رسانه هاى گروهى ترکیه و جایگاه و نقش آن در جامعه و همچنین به ذکر دلایل ضرورت و اهمیت تعامل و برقرارى ارتباط با رسانه هاى جمعى ترکیه که تاکنون تا حد زیادى در دیپلماسى جمهورى اسلامى ایران در آن کشور مغفول مانده و موانع و مشکلات این ارتباط و همکارى پرداخته خواهد شد.
الف) خصوصیات رسانه‌هاى گروهى ترکیه :
در ترکیه به غیر از تعداد اندکى کانال تلویزیونى و رادیویى دولتى، مابقى کانالهاى تلویزیونى و رادیویى و همچنین روزنامه ها به صورت خصوصى اداره مى شوند. این رسانه ها به صورت شرکتهاى تجارى مادر (هلدینگ) عمل مى کنند و در زیر مجموعه شرکت تأسیس شده، یک یا چند کانال تلویزیونى و شبکه رادیویى ، یک یا چند روزنامه، مجله و خبرگزارى مشغول فعالیت هستند. مانند هلدینگ آیدین دوغان که خبرگزارى دوغان ، تلویزیونهاى CNN ترک و کانال D و همچنین روزنامه هاى حریت، ملیت و تعداد زیادى مجله را تحت پوشش خود دارد. اولویت اول در رسانه هاى گروهى ترکیه، همانند سایر شرکتهاى تجارى کسب درآمد بیشتر است و براى جلب افکار عمومى و جذب مشترى از هر روشى اگرچه غیراخلاقى بهره مى جویند. دیگر ویژگى رسانه هاى گروهى ترکیه این است که با توجه به سیاست وخط مشى اتخاذ شده، هوادار جریانات فکرى و مبلغ سیاست هاى احزاب مورد نظر خود هستند و به عبارت دیگر عمده رسانه هاى گروهى هوادار و ارگان احزاب محسوب مى شوند. از دیگر ویژگى هاى رسانه ها در ترکیه قدرت آنها در جامعه است طورى که در ترکیه معروف است: «در جامعه دو قدرت وراى قانون وجود دارد؛ ارتش و رسانه ها» البته باید افزود با توجه به سیاست هاى اروپا به جهت درخواست ترکیه براى عضویت در اتحادیه اروپا و قدرت ارتش ترکیه به عنوان مانعى در این راه و همچنین سیاستهاى آمریکا در خاورمیانه و احتمال ممانعت ارتش ترکیه در دستیابى آمریکا به اهداف و نقشه هاى خود ، اقداماتى براى کاستن قدرت ارتش و کوتاه کردن دست آن از سیاست صورت گرفته و نتایجى نیز در بر داشته است ولى قدرت رسانه ها نه تنها کاهش نیافته که بیش از پیش قدرتمند شده اند. ویژگى دیگر رسانه هاى گروهى ترکیه از نشریات گرفته تا رادیو و تلویزیون آزادى آنهاست. به طورى که هیچگونه نظارتى بر آنان اعمال نمى شود و تنها در صورت وجود شاکى خصوصى و یا اقدامى علیه امنیت و منافع ملى، موضوع از طریق دادگاه قابل رسیدگى است. به همین جهت نویسندگان در ارائه نظرات سیاسى و حتى انتقاد از عملکرد دولت ودرج آن در مطبوعات داراى آزادى کامل هستند و مسؤولیت مطالب مندرج آنان نیز با خود آنان است و نشریه در حذف و یا اصلاح مطالب ارائه شده داراى اختیار نیست.
ب) نقش و جایگاه رسانه‌هاى گروهى در جامعه:
در جوامع امروزى نقش رسانه ها در شکل دهى به افکار عمومى و حتى تأثیرگذارى و هدایت سیاستهاى اقتصادى، فرهنگى و سیاسى دولت ها، نقشى انکار ناپذیر دارد. در کشور ترکیه نیز تأثیرگذارى رسانه هاى جمعى به حدى است که دولت و حتى سایر احزاب خارج از دولت در اظهارنظرها، اعمال سیاستها واجراى برنامه هاى مورد نظر بستر و زمینه هاى لازم را از طریق رسانه هاى گروهى حامى خود ایجاد مى کنند و همیشه تأثیر رسانه هاى مخالف را به عنوان ناظرى دقیق مدنظر دارند. کشورهاى خارجى خصوصاً کشورهاى غربى با توجه به نقش و تأثیر وافر رسانه هاى جمعى در بین آحاد مردم ترکیه از آن به عنوان ابزارى جهت دستیابى به اهداف خود درترکیه استفاده مى کنند و رسانه هاى گروهى به عنوان یکى از مؤثرترین عوامل کاربردى در استراتژى تدوین شده از سوى آنان در ترکیه به شمار مى آیند. براى مثال مى توان به نقش رسانه ها در به سقوط کشاندن دولت آقاى بولنت اجویت
(Bulent Ecevit) رئیس حزب DSP(حزب دموکرات سوسیال) و رئیس دولت ائتلافى ترکیه با حضور سه حزب ANAP (حزب مام میهن)، MHP (حزب ملیت گراى خلق) و DSP در سال ۱۹۹۹ - ۲۰۰۲ میلادى اشاره کرد. در آن زمان آمریکا در راستاى سیاستهاى خود در جهت تغییر نقشه خاورمیانه به دنبال جلب حمایت و همکارى ترکیه در حمله به عراق بود. اما اجویت با توجه به تجارب دیرینه سیاسى و پیروى از سیاست لزوم حفظ و بهبود رابطه با همسایگان بارها اعلام کرد ترکیه در اجراى سیاستهاى آمریکا در منطقه در کنار آن کشور نخواهدبود. بنابر این آمریکا جهت رفع مشکل تصمیم به براندازى دولت آقاى اجویت گرفت و توسط عوامل خویش در سیستم اقتصادى ترکیه (کمپانیها و بانکهاى خصوصى) اقدام به وارد آوردن ضربه اى اقتصادى کرد و همزمان با این حرکت از طریق رسانه هاى گروهى مخالف با تأکید بر بیمارى و کهولت سن نخست وزیر و عدم توانایى ایشان در اداره امور کشور به بزرگنمایى ضعف دولت و انتقادات شدید از آن اقدام کرد که پیامد آن سقوط دولت اجویت بود.
ج) فرصتهاى ایران براى بهره گیرى از رسانه‌هاى ترکیه:
رسانه هاى گروهى ترکیه در طول سالهاى پس از انقلاب اسلامى تحت تأثیر تبلیغات منفى غرب و ارتباط نامستمر با ایران معمولاً مطالب منفى و در راستاى منافع غرب در خصوص ایران منتشر کرده اند. سمت و سوى مطالب منتشر شده در جهت معرفى چهره اى تروریست، عقب مانده و ناقض حقوق بشر بوده و منجر به تخریب وجهه ایران در بین افکار عمومى مردم و ایجادفاصله بین دو کشور شده است. نمونه بارز تأثیر منفى رسانه هاى ترکیه در روابط ایران و ترکیه ، نقش مؤثر رسانه هاى آن کشور در جریاناتى است که منجر به اخراج سفیر و دو تن از سرکنسولان جمهورى اسلامى ایران شد. بدین ترتیب سفیر وقت کشورمان که از سفراى موفق کشورمان در ترکیه بوده و در جهت گسترش و بهبود روابط دو کشور اقدامات مؤثرى داشته با اقدام هماهنگ ارتش و رسانه هاى ترکیه مجبور به ترک آن کشور شد. چنانچه از قدرت و نفوذ رسانه هاى ترکیه در بین افکار عمومى مردم و مسؤولان آن کشور در راستاى سیاست هاى مثبت و بهبود روابط استفاده شود، نقش قابل توجهى ایفا خواهند کرد و به راحتى مى توانند زمینه هاى لازم را در جامعه فراهم کنند و افکار عمومى و حتى نظر مسؤولان کشور را بدان سمت سوق دهند. به عبارت دیگر در صورت برقرارى ارتباط منطقى و صحیح با رسانه هاى گروهى ترکیه مى توان آنها را از وضعیت تهدید علیه جمهورى اسلامى ایران به فرصتى در راستاى منافع کشورمان در کشور ترکیه تبدیل کرد. نکته قابل توجه اینکه برقرارى ارتباط مستمر با رسانه هاى ترکیه با وجود مشکلات و حساسیت هاى موجود، موضوعى است که به سهولت انجام پذیر است. مشترکات فرهنگى، تاریخى و آداب و رسوم مردم دو کشور امکان بالقوه اى است که مى تواند زمینه هاى برقرارى این ارتباط را فراهم آورد.استمرار این رابطه بطور قطع در اصلاح ذهنیت منفى موجود علیه ایران مؤثر خواهد بود. جهت روشن تر شدن موضوع به ذکر نمونه اى از تأثیرات ارتباط با نویسنده یکى از روزنامه هاى ترکیه که معروف به مخالفت با ایران است، مى پردازیم: در پى دیدار و برقرارى ارتباط با دست اندرکاران رسانه هاى ترکیه از یاشار نورى اوزتورک (رئیس سابق دانشکده الهیات دانشگاه استانبول، نویسنده روزنامه استار و نماینده مردم استانبول در مجلس ترکیه) جهت سفر به ایران به منظور آشنایى با مراکز علمى، فرهنگى، دینى و ملاقات با چند تن از علما دعوت به عمل آمد. وى پس از بازگشت از ایران مقاله اى در روزنامه استار منتشر کرد و در بخشى از آن چنین آورد: «سالهاست علیرغم بحث گرم انقلاب بزرگ اسلامى امکان ارزیابى ایران را نداشتم. تاکنون در خصوص ایران و انقلاب اسلامى آن جمله اى به قلم نیاورده ام زیرا که اطلاعات موثقى در دست نداشتم اطلاعات موجود در رسانه ها یا تولید قدرتهایى که تفکرات صلیبى داشتند بوده و یا اینکه از فیلتر فساد آنان گذشته و غیرواقعى بودند و من نمى توانستم به این اطلاعات اعتماد کنم. منتظر بودم که همانند دیگر مسائل با چشم خویش مشاهده کرده تا بتوانم با وجدان خود ارزیابى نمایم. این فرصت به دست آمد. رفتم و مشاهده کردم و گوش فرا دادم. وجدان و اسناد موجود را ملاک قراردادم و نتایجى کسب کردم. اکنون خوشحال هستم که تاکنون در خصوص چیزى که ندیده و در مورد آن گفت وگو نکرده ام، چیزى ننوشته ام و به زبان نیاورده ام».
(روزنامه استار ۸۱‎/۴‎/۲)
د) علل برقرار نشدن ارتباط با رسانه‌هاى جمعى ترکیه:
پیشتر گفته شد مردم ترکیه و حتى قشر تحصیلکرده و دولتمردان این کشور از جمهورى اسلامى ایران شناخت دقیق و واقعى ندارند. تبلیغات سوء کشورهاى ثالث که از آشفتگى روابط دو کشور سود مى برند و کوتاهى دستگاه هاى مربوطه جمهورى اسلامى ایران در معرفى چهره واقعى کشور، منجر به ایجاد چنین شناختى در خصوص ایران در افکار عمومى ترکیه شده است. طورى که به رغم همسایگى و روابط دیرینه تاریخى و مشترکات فرهنگى گاه سؤالاتى طرح مى شود، از قبیل اینکه «آیا در ایران اتومبیل وجود دارد؟» و یا اینکه «آیا در ایران هنگام اذان، مردم از سوى پلیس به زور وادار به خواندن نماز درمساجد مى شوند؟» و...
در این میان دست اندرکاران رسانه هاى گروهى و نویسندگان مقالات روزنامه ها نیز از این امر مستثنى نیستند. اکثر آنان ، شناخت صحیحى از ایران ندارند و تحت تأثیر تبلیغات غرب به این موضوع در میان آحاد مردم ترکیه دامن مى زنند. آنان ضمن تأکید بر عدم غرض ورزى در انتشار مطالب خلاف واقع درباره ایران ، علت این اقدام خویش را بازدید نکردن و نداشتن مطالعه نزدیک و میدانى در خصوص ایران خصوصاً پس از انقلاب اسلامى و همچنین نداشتن ارتباط با دست اندرکاران رسانه هاى گروهى در ایران و استفاده از اخبار مربوط به ایران از منابع غربى ذکر مى کنند.این در حالى است که مسؤولان رسانه هاى گروهى و نویسندگان طراز اول مطبوعات، نسبت به برقرارى ارتباط مستمر و همکارى نزدیک با رسانه هاى جمعى ایران و کسب اخبار صحیح، موثق و دست اول در خصوص جمهورى اسلامى ایران ابراز تمایل مى کنند. در سالهاى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى با اینکه شاه رغبتى به برقرارى ارتباط صمیمانه با ترکیه نداشت ولى سرکنسولگرى ایران در استانبول ارتباط نزدیکى با مطبوعات داشت و با اقداماتى بسیار ساده و کم هزینه ، الفت و دوستى بین طرفین برقرار بود ودر مطبوعات آن دوره مطلبى منفى درخصوص ایران درج نمى شد. اما در طول سال هاى پس از انقلاب اسلامى، علیرغم اهمیت و لزوم برقرارى ارتباط با رسانه هاى گروهى ترکیه و وجود زمینه لازم، متأسفانه این مسأله مورد توجه جدى قرار نگرفت وهیچگاه با رسانه هایى که تأثیر بیشترى در بین مردم دارند و معمولاً مطالب ضد ایران نیز در آنها به چاپ مى رسد، ارتباطى برقرار نشده است. در صورتى که بطور یقین برقرارى ارتباط با این دسته از رسانه ها بویژه با نویسندگان طراز اول روزنامه ها وتهیه کنندگان مطرح و معروف برنامه هاى تلویزیونى که سازندگان اصلى افکار عمومى مى باشند، تا حد زیادى مى تواند مانع درج مطالب منفى درباره ایران باشد.
البته نبود ارتباط با این گروه از رسانه ها دلایلى دارد. از جمله مسؤولان مربوطه چه در داخل و چه در خارج از کشور گمان دارند رسانه هاى ترکیه بطور کامل از سوى آمریکا، انگلیس و یا اسرائیل هدایت مى شوند و بر این باورند که این رسانه ها به جهت وابستگى شدید، ضد ایران هستند و به هیچ وجه با ما در جهت مثبت همکارى نخواهند کرد و به همین دلیل مسؤولان اعزامى اعم از سیاسى و یا فرهنگى و حتى مسؤولان داخلى در برخورد با رسانه هاى آن کشور سیاست و خط مشى دورى و پرهیز از برقرارى ارتباط با آنها را در پیش مى گیرند که به همین دلیل ایران قدرت مؤثر رسانه هاى ترکیه را در این کشور از دست داده و رسانه هاى ترکیه به عنوان ابزارى مهم به دست دشمنان ما افتاده که در جهت اهداف خویش از آن بهره مى گیرند. دلیل دیگرى که مى توان براى نبودن ارتباط با رسانه هاى ترکیه برشمرد، حضور عوامل خارجى از جمله نیروهاى اسرائیلى در ترکیه است که مسؤولیت بررسى فعالیتهاى کشورهاى مختلف از جمله ایران را در زمینه هاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى در ترکیه به عهده دارند. فشار نیروهاى خارجى خصوصاً عوامل رژیم اشغالگر قدس به حدى است که در برخى موارد دست اندرکاران رسانه ها از برقرارى ارتباط مستمر با مسؤولان ایرانى در سفارت و یا کنسولگرى واهمه دارند.
چه باید کرد؟
براى رفع این مشکل مى توان ستادى متشکل از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، وزارت خارجه، وزارت اطلاعات، صدا و سیما و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى جهت بررسى روند فعلى و تدوین استراتژى تعامل با رسانه هاى گروهى ترکیه تشکیل داد و زمینه هاى لازم را جهت تبادل هیأت هاى رسانه اى و برقرارى ارتباط بین تلویزیون ها و روزنامه هاى دو کشور فراهم ساخت. توجه بیشتر رسانه هاى داخلى به مسائل ترکیه و انعکاس مطالب بیشترى درخصوص آن کشور راه حل مناسب دیگرى براى رفع مشکل موجود است. ضمن آنکه مى توان به رسانه هاى مطرح ترکیه، جهت ایجاد نمایندگى و یا حضور یک نماینده در ایران مجوز داد. هم اکنون تلویزیون NTV داراى یک نماینده در ایران است و
صدا و سیما نیز مراوداتى با خبرگزارى اخلاص ترکیه که منتسب به گروه هاى اسلامى است، دارد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات