* آیا فعالیتهای پژوهشی مرکز از همان سال 70 در کنار فعالیتهای درمانی شروع شد؟
** موسسه رویان سال 1370 با حضور آقای دکتر ملکزاده - وزیر وقت بهداشت - افتتاح شد. اهدافی که از ابتدا برای موسسه رویان تعریف شد، اهداف پژوهشی، آموزشی و درمانی بود. از این رو کارهای آموزشی و پژوهشی نیز به موازات فعالیتهای درمانی دنبال میشد. در بحث آموزشی، در پژوهشکده رویان، هم به آموزش پرسنل داخل پژوهشکده و ارتقای دانش محققان همت گماشته شد و هم به ارتقای دانش محققان و پژوهشگران کشور. به عبارتی ما از همان ابتدا، آخرین پیشرفتها و آخرین تکنیکهایی که در رشته نازایی در دنیا اتفاق میافتاد را دنبال میکردیم، اگر توانایی در یک کشوری بود، نیروی متخصصمان را اعزام میکردیم که آن توانایی را بتواند به داخل انتقال دهد. بعد از اینکه آن تکنیک در موسسه یا پژوهشکده رویان شکل میگرفت و خدمات ارائه میکرد، در قالب کارگاه، سمینار یا دورههای کوتاهمدت و بلندمدت، این فعالیت به متخصصان سایر مراکز منتقل میشد. در حال حاضر ما نهمین سمینار و دوازدهمین کارگاه عملی نازایی را در نهم بهمن 1384 برگزار کردیم و در هر دوره بیش از 20 نفر از متخصصان کشور در کارگاه عملی نازایی در قسمتهای مختلف، یعنی از مرحله Patient Management«طراحی درمان بیمار» و مراحلی که پروتکل خاصی برایش در نظر گرفته شود و مراحل اتاق عمل، اتاق پانچر و آزمایشگاه . . . شرکت میکنند.
برخی از این متخصصان به دنبال این کارگاه، متقاضی دورههای کوتاهمدت و بلندمدت ما میشوند. تاکنون نیز تعداد زیادی از متخصصان و اعضای هیات علمی دانشگاههای کشور در قالب دورههای 9 ماهه و 12 ماهه درمان ناباروری را در «رویان» آموزش دیدهاند.
* آیا در حال حاضر این آموزش درمان نازایی که شما مطرح میکنید، در سایر دانشکدههای مربوطه دنبال میشود یا تنها خاص پژوهشکده رویان است؟
** در فعالیتهای آموزشی دانشگاههای کشور ما دورههای «فلوشیپی» وجود دارد، مثل دانشگاه تهران و دانشگاه یزد.
ولی تفاوتی بین آموزش «رویان» و دانشگاهها دیده میشود. به گونهای که تعداد قابل توجهی از متخصصان زنان با وجودی که به پژوهشکده رویان بابت ثبتنامشان هزینهای را پرداخت میکنند، از دانشگاهشان مأموریت میگیرند و با معرفی دانشگاه، این دوره را اینجا میگذرانند. به چند دلیل: یکی اینکه تعداد کیسها و بیماران و تکنیکهای مختلفی که اینجا اعمال میشود با دانشگاهها متفاوت است و نکته دیگر اینکه ما در کنار آموزش، یک پروژه تحقیقاتی برای متخصصان تعریف میکنیم.
نازایی که در دهه 60، یک دغدغه دولتمردان بود و میزان زیادی از ارز را به خودش اختصاص میداد و بیماران مجبور بودند برای درمان به خارج از کشور بروند، در حال حاضر در داخل کشور درمان میشود و این حاصل تلاش این پژوهشکده و سایر متخصصان دانشگاهها بوده است.
در بخش آموزش همچنین ما سالانه یک کنگره بینالمللی داریم که محققان و متخصصانی که در سراسر جهان در زمینه نازایی کار میکنند پروژههای تحقیقاتیشان را ارسال میکنند و در تیم داوری که متشکل از متخصصان رویان و سایر مراکز است تحقیقات، ارزیابی شده و به پنج نفر در سطح بینالمللی و به سه نفر در سطح ملی جوایزی اهدا میشود. در این کنگره فضای مناسبی ایجاد میشود که محققان داخل و خارج بتوانند تبادلنظر کنند. تاکنون شش کنگره بینالمللی برگزار کردهایم که سطح فعالیت متخصصان ما در زمینه نازایی، برای متخصصان خارجی بسیار قابل توجه بود، به گونهای که به نظر میرسید آنان در این زمینه در سطح بینالملل، جایگاه خاصی را پیدا کردهاند.
* نمود عینی این جایگاه خاصی که مطرح میکنید، چه مواردی بوده است؟
** نمودش این است که تا مقطعی حتی در کنگرههایی که در خاورمیانه برگزار میشد از متخصصان ایرانی به عنوان سخنران یا به عنوان هیأت رئیسه دعوت نمیکردند یا در داوری، به مقالاتی که از ایران برای کنگرههای اروپایی یا آمریکایی یا نشریات اروپایی- آمریکایی ارسال میشد، به دیده شک نگاه میکردند، ولی زمانی که این کنگره و نشستها صورت گرفت و از نزدیک با دستاوردهای پژوهشی و درمانی کشور ما آشنا شدند، برخوردشان فرق کرد و متخصصان ایرانی را میشد در جایگاههای مختلف مشاهده کرد.
* آخرین فعالیت ما در کنفرانسهای بینالمللی چه بود؟
** آخرین کنگره، در واقع ششمین کنگرهای بود که خود ما در شهریور ماه سال جاری، در تهران، برگزار کردیم.
* در کنگره یا مجامع کشورهای خارجی شرکت نداشتید؟
** معمولا کنگره اروپایی و خاورمیانه در همین ایام دی و بهمن برگزار میشود.
یک نکته اینجا مطرح است؛ بسیاری از تکنیکهایی که در مراکز بینالمللی و معروف اجرا میشود هیچوقت توسط متخصصان آنها به طور ریز و در حد جزئیات بیان نمیشود و به راحتی در اختیار سایر متخصصان قرار نمیگیرد.
ما به خاطر اینکه بتوانیم به آن تکنیکها و تواناییهایی که در واقع در مراکز بینالمللی هست دسترسی پیدا کنیم علاوه بر اینکه افرادی را برای آموزش میفرستادیم و در تبادلنظر، تجربیاتی را به دست میآوردیم، پروژههای تحقیقاتی نیز در این زمینهها تعریف میکردیم که حاصل آنها به شکل مقالات در نشریات معتبر و همچنین به شکل سخنرانی یا پوستر در کنگرههای بینالمللی عرضه میشد. در پژوهشکده رویان، شش گروه پژوهشی فعالیت دارند که این شش گروه شامل گروه ناباروری مردان، گروه ناباروری زنان، گروه ژنتیک ناباروری، گروه جنینشناسی، گروه اپیدمیولوژی و بهداشت باروری و گروه سلولهای بنیادی هستند.
* بحث شبیهسازی در کدام گروه قرار میگیرد؟
** همانندسازی، در گروه جنینشناسی است. این گروه تا این تاریخ، 52 پروژه را به طور کامل به اجرا درآورده است. در سمینارها بیش از 81 مورد در سطح ملی، مقاله ارائه شد و در سطح بینالمللی نیز 96 مورد سخنرانی یا به شکل پوستر و مقاله ارائه شده است. در حال حاضر ما 13 پروژه در دست اجرا داریم.
29 دانشجور دوره دکترا در گروه جنینشناسی، پایاننامههایشان را اینجا گذراندهاند. آنان، بیشتر دانشجویان دانشگاه تهران، تربیت مدرس و شهید بهشتی بودند.
* مرکز رویان در مورد کارهای آموزشی- پژوهشی تاکنون چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟
** مرکز رویان از همان ابتدا که در قالب موسسه شکل گرفت، برای خودش اهدافی را تعریف کرد. آن اهداف یکی افزایش میزان موفقیت و دیگری، افزایش سلامت جنین بود. در این راستا برای اینکه به این اهداف برسیم، در گروههای ششگانه پژوهشکده، پروژههای تحقیقاتی تعریف شد. برای مثال در گروه جنینشناسی، ما برای اینکه به این اهداف برسیم پروژههایی را در زمینه روشهای مختلف انجماد جنین گامت، تشخیص ضایعات ژنتیک قبل از لانهگزینی، کشت و ارزیابی گامت و جنین و انجماد بافتهای ذخیره تخمدان و بیضه تعریف کردیم. یکی از فعالیتهای شاخص گروه ما PGD بود؛ همان تشخیص ضایعات ژنتیکی قبل از لانهگزینی که به لطف خدا، مراحل تحقیقاتی را پشت سر گذاشته و در حال حاضر، در بخش درمان خدمات مربوط به آن ارائه میشود.
با این تکنیک به جنینهایی دسترسی پیدا میکنیم که سلامت آنها در واقع تأیید میشود.
در گروه جنینشناسی، فعالیتی که در حال حاضر به عنوان کار شاخص، میتوان از آن یاد کرد، بخش همانندسازی است.
این گروه میتواند به تکنیکهایی دسترسی یابد که در دندانپزشکی تحول ایجاد کند. به عنوان مثال شما میتوانید به حیواناتی با مشخصههای خاصی دسترسی پیدا کنید. مثلا به تکنیکی دست یابید که بتوان توسط آن در شیر حیوان موردنظر درصد مشخصی پروتئین ایجاد کرد یا شیر او را انسولینساز کرد یا مواردی از این قبیل. شما اگر بخواهید به آن تواناییها دسترسی پیدا کنید، باید به بحث همانندسازی و شبیهسازی مسلط بوده و تکنولوژی مربوط به آن مقوله را در داخل کشور داشته باشید یا برای مثال در مورد حیوانات کمیاب میتوان از این تکنیکها استفاده کرد. به خاطر دارم در روزنامهها مطرح شد که میتوان ببر ایرانی را با هندی همانندسازی کرد. یعنی وقتی نژادی در حال انقراض است، با این تکنیک میتوانید اگر نمونهای از آن را داشته باشید، از آن نمونه، مشابهی را بسازید. به این شکل که یک تخمک در واقع به عنوان میزبان انتخاب شده و ماده ژنتیکی آن تخمک خنثی میشود و از یک سلول بدوی یا شماتیک که n2 کروموزومی است، هسته و ماده ژنتیکی آن را به داخل تخمک میزبان منتقل میکنیم. بعد از این انتقال، با یک مجموعه تکنیکهایی، در واقع این تخمکی که هستههای n2 کروموزومی را گرفتهاند، تحریک و وادار به تقسیم شدن میکنیم. این تقسیمها، یک جنینی را ایجاد میکند؛ جنینی که حاصل از دو گامت نر و ماده نیست، جنینی است که میزبانش یک تخمک بدون هسته و یک هسته سلول شماتیک است و شما جنینی دارید که مشخصاتش به طور کامل، مشابه آن سلول شماتیک است. برای مثال در پژوهشکده رویان، ما در مورد گوسفند، به جنینهای همانندسازی شده دسترسی پیدا کردیم و بیش از 20 مورد انتقال جنین داشتیم.
در این مقطع، چون جنینها دستکاری زیادی میشوند، موفقیت نهایی، یعنی مرحلهای که مدت حاملگی را به طور کامل پشت سر بگذرانند و یک زایمان سالمی داشته باشند را به سختی میتوان کسب کرد. در این موارد مهمترین مراکز دنیا هم با مشکلاتی روبهرو بودهاند، برای مثال از بین 270 گوسفندی که انتقال جنین داشتند، یک مورد «دالی» به دنیا آمد. در ایران هم ما در حال حاضر، بیستمین جنین را منتقل کردیم. چند موردش سقط شده و تعدادی هم مراحل خود را میگذرانند. ما در هر بار، یک یا دو جنین را به یک گوسفند منتقل میکنیم، اما اینکه این گوسفندها بتوانند زمان حاملگی را به طور کامل پشت سر بگذرانند، تعیین کننده میزان موفقیت ما در این مرحله است. معمولا در حال حاضر، در این موارد 3 یا 5 درصد، میزان موفقیت وجود دارد و ما هنوز به مرحله تولد نرسیدهایم، بلکه در مرحلهای قرار داریم که حیوان در دو ماهگی سونوگرافی شده و حامله بودن او تأیید شده است. اما بین دو یا سه ماه، چندین مورد داشتهایم که تاکنون سقط شدهاند.
* در مورد گوسفند، دوران حاملگی چه مدت است؟
** در مورد گوسفند، پنج ماه دوران حاملگی است. بنابر قولی که دکتر کاظمی به جامعه علمی داده، تلاش میکنیم انشاالله در این مورد نیز به موفقیت برسیم.
به هر صورت این تکنیکها موضوع بحث روز هستند و به عنوان تکنیکهای برتر شناخته شدهاند و کشورهایی نیز که توانایی انجام این تکنیکها را دارند، از تعداد انگشتان دست تجاوز نمیکنند.
* کدام کشورها این تکنیک را دارند؟
** انگلیس، اسکاتلند، آمریکا، ژاپن و هند در این زمینه کار کردهاند. برای مثال در هند، گزارش شده بود که یک گوساله مرده به دنیا آمده است. یکی از مشکلات در این زمینه، ایجاد برخی اختلالات ژنتیکی است.
* شما چرا گوسفند را در نظر گرفتید؟
** ما در پایگاه تحقیقاتی اصفهان که وابسته به پژوهشکده رویان است، در زمینه گاو و در پژوهشکده رویان در تهران روی گوسفند کار میکنیم. علت آن، یکی مدت حاملگی گوسفند است و نکته دیگر تعداد قابل ملاحظه تخمکی است که به دست میآوریم و انتقال آن راحتتر است. به هر حال این فاکتورها ما را به این سمت سوق داده است. این پروژه، از آن پروژههایی است که با حمایت سازمان گسترش و توسعه نوسازی ایران، در حال اجراست و انشاءالله این را هم ما به نقطهای برسانیم و خبرش را به جامعه علمی ارائه دهیم.
* بحث دیگر، مورد سلولهای بنیادی است.
** یکی از گروههای دیگر پژوهشکده رویان، سلولهای بنیادی است. گروه سلولهای بنیادی در سال 82 که در واقع، اولین مقاله را در این زمینه چاپ کردیم و لاین تولید شده پژوهشکده رویان در انجمن بینالمللی سلولهای بنیادی ثبت شد، به طور جدی در عرصه بینالملل حضور یافت.
* در چه سالی این بحث شروع شد؟
** در واقع پروژههای همانندسازی و سلولهای بنیادی، پروژههای درازمدتی بودند که از سال 79- 78 شروع شد و در سال 82-81، بحث سلولهای بنیادی در واقع به نتیجه رسید. ما ابتدا انتشار خبر در داخل داشتیم و بعد این کار را مستند کردیم و به شکل مقاله به نشریات معتبر در این زمینه ارائه کردیم و پس از اینکه لاینهای تولید شده در انجمن بینالمللی ثبت شد، نام کشور ایران در ردیف 8، 9 کشوری که صاحب این تکنولوژی هستند، مطرح شد.
در حال حاضر تعداد این کشورها بیشتر شده و در حدود 12، 13 کشور هستند که در سایت سلولهای بنیادی، این موضوع قابل پیگیری است.
اهمیتی که در حال حاضر سلولهای بنیادی پیدا کردهاند به خاطر این است که در دنیای پزشکی به عنوان انقلاب دوم به آنها اشاره میشود و تحولاتی را در بحث پزشکی بوجود آورده است، به گونهای که هر کشوری در این زمینه توانایی داشته باشد، در واقع میتواند حرف اول را بزند. در یک مقطعی شاید ما وابستگی تکنولوژی زیادی داشتیم مثلا در زمینه خیلی از جراحیها باید تکنولوژی یا یک دستگاه خاص را وارد میکردیم یا یک پزشک ماهری داشتیم و اینها با هم خیلی ارتباط پیدا میکرد. در حال حاضر در دنیا در واقع بحث قطعات یدکی بدن مطرح میشود. یعنی شما بتوانید به سلولهای بنیادی دسترسی پیدا کنید و همچنین آنها را به سلول قلب یا چشم متمایز بکنید یا به سلول کبدی یا سلولهای مولد انسولین تبدیلش کنید. این کار، در آزمایشگاه صورت میگیرد. حالا بعد از اینکه این تمایز صورت گرفت، میتوان آن را منتقل کرد. در فاز یک، ما به آن توانایی تولید، تکثیر و انجماد سلولهای بنیادی دسترسی پیدا کردهایم. در حال حاضر بیش از شش لاین در مورد انسان و بیش از شش لاین در مورد موش، سلولهای بنیادی جنینی داریم. سلولهای بنیادی چند شکل دارند: 1- سلولهای بنیادی جنینی که توانایی دسترسی به آن را پیدا کردهایم 2- سلولهای بنیادی بزرگسالان 3- سلولهای بنیادی خون بند ناف. در حال حاضر تمام مشخصات سلولهای بنیادی جنینی مشخص نشده و در دنیا کمتر برای درمان از آن استفاده میکنند، چون ممکن است یک مجموعه عارضه به همراه داشته باشد و در مرحله تحقیقات است. اما در مرحله سلولهای بنیادی بزرگسالان، به خاطر اینکه از خود فرد سلول را میگیرند و ما بحث Reject سلول را نداریم، اینها در مورد انسان به کار برده میشود.