تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۶  ، 
کد خبر : ۱۶۲۴۷۷

ما را از شورای امنیت نترسانید!


مهدی محمدی
ریسمان مذاکرات هسته‌ای ایران و اروپا – که از مقطعی به بعد سه کشور اروپایی در آن نمایندگی کلیت بلوک «غرب» را بر عهده گرفتند – اکنون به اندازه‌ای نازک شده که احتمال از هم گسستن آن دور از انتظار نیست. تقریا همه اخبار رسمی و غیررسمی حاکی از آن است که اروپایی‌ها در طرحی که بناست در اوایل ماه آگوست به ایران ارایه دهند، احتمالا حق ایران برای بهره‌مندی از فناوری تولید سوخت هسته‌ای را لحاظ نخواهند کرد و در آن صورت تصمیم اعلام شده، رسمی و تغییرناپذیر ایران خارج ساختن تقریبا بلافاصله تاسیسات تبدیل اورانیوم در اصفهان از تعلیق و به دنبال آن ایجاد شتاب فوق‌العاده در آماده‌سازی سایت غنی‌سازی نطنز و راه‌اندازی هرچه زودتر آن خواهد بود.
مقامات اروپایی اعلام کرده‌اند اگر ایران تعلیقی را که در توافقنامه پاریس به آن متعهد شده بشکند، درخواستی برای برگزاری یک جلسه اضطراری توسط شورای حکام آژانس بین‌المللی به رئیس این شورا ارایه خواهند کرد و در آن جلسه احتمالا پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع خواهند داد و... از این سو نیز تکلیف روشن است. با ورود بحران، توافقنامه پاریس برای جمهوری اسلامی ایران کاغذ پاره‌ای بیش نخواهد بود. ایران استدلال خواهد کرد که اروپا تعهدی را که در این توافقنامه در باب پذیرش اعمال حقوق ایران در چارچوب NPT سپرده بود، نقض کرده و در قالب این توافقنامه دیگر حصول هیچ پیشرفتی امکانپذیر نیست. بعلاوه دولت اصولگرای محمود احمدی‌نژاد انگیزه و توانی فزون از حد تصور غرب برای پافشاری بر حقوق ایران از خود نشان خواهد داد و پشتوانه مردمی گسترده و فعال این دولت امکان مانورهای غافلگیرکننده بسیاری برای آن فراهم خواهد آورد.
با ارجاع احتمالی پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل تنها اتفاقی که روی خواهد داد این است که همه راه‌های پیش پای غرب برای حل و فصل مسالمت‌آمیز موضوع پرونده هسته‌ای ایران، به یک راه تقلیل یابد؛ آن هم راهی که خواهیم دید از  هم‌اکنون بن‌بست است. پرونده‌ای ا اعضای شورای امنیت نهاده می‌شود قطری بیشتر از چند صفحه نخواهد داشت. دیدبان هسته ای سازمان ملل متحد در نوامبر گذشته رسما اعلام کرد که ایران تمامی «اقدامات اصلاحی» درخواست شده توسط شورای حکام در قطعنامه سپتامبر 2003 را انجام داده و به این ترتیب دیگر «قصور» یا «تخلفی» در پرونده ایران وجود ندارد. علاوه بر این قطعنامه ماه نوامبر تصریح دارد که همه تاسیسات، مواد و فعالیت‌های اظهار شده ایران حسابرسی شده و هیچ انحرافی در آنها مشاهده نگردیده است. وضع اکنون به گونه‌ای است که مدیر کل آژانس با همه سخت‌گیری‌هایش آشکارا احتمال داده است بتواند در اجلاس سپتامبر 2005 پرونده ایران را جمع‌بندی کند.
با این وصف اروپایی‌ها در شورای امنیت چه حرفی برای گفتن خواهند داشت و دنیا آیا اساسا حرف آنها را خواهد شنید؟ پرونده ایران می‌تواند به شورای امنیت برود، اما اولین پیامی که دنیا از دیدن این پرونده در شورای امنیت دریافت خواهد کرد، بی‌ارزش بودن تمامی معاهدات و کنوانسیون‌های بین‌المللی است. از آن پس دیگر احتمالا به زحمت بتوان از چیزی به نام حقوق بین‌الملل – خصوصا در زمینه‌های خلع سلاح – سخن گفت. دنیا چگونه می‌تواند باور کند چیزی به نام معاهده NPT وجود دارد و در پایبند ماندن به آن منافعی هست، درحالی که ایران پس از احراز کامل پایبندی‌اش به این معاهده، صرفا به دلیل اصرار بر حفظ حقوقی که همین معاهده برایش به رسمیت شناخته است، به چالش خوانده می‌شود؟ غربی‌ها می‌توانند پرونده ایران را به شورای امنیت ببرند. اما از آن پس پرونده‌های بسیاری روی دستشان خواهد ماند.
به علاوه می‌توان پرسید در شورای امنیت چه خبر است؟ آیا ما باید از شورای امنیت بترسیم؟ اگر بحرانی دربگیرد، چه کسی دست بالا را دارد؟ رادیکال‌ترین گزینه‌هایی که شاید در نگاه اول به نظر برسد در شورای امنیت در اختیار غربیان است، محدود است به حمله نظامی و تحریم. اما نگاهی دقیق‌تر نشان خواهد داد این دو گزینه هم عملا منتفی هستند و دست اروپا و آمریکا در شورای امنیت نهایتا پاک خالی است.
اجازه بدهید از حمله نظامی شروع کنیم. 10 دلیل زیر نشان می‌دهد حتی فکر حمله نظامی به ایران نیز مضحک است:
1- نیروهای آمریکا و همه متحدان غربی‌اش در دو جبهه عراق افغانستان به معنی واقعی کلمه گرفتار و زمینگیرند. غرب همه توان بسیج‌گری‌اش را برای اعزام نیرو به این دو منطقه فعال کرد اما نتیجه آشکار، جز این نیست که این نیروها در مقابل مردمانی خسته و بی‌بهره از هرگونه امکانات دفاعی مستاصل شده‌اند و پس از تحمل تلفات بسیار چاره‌ای جز عقب‌نشینی پیش روی خود نمی‌بینند.
2- جنگ در افغانستان و عراق همه ظرفیت‌های نظامی غرب – خصوصا آمریکا – را به خود مشغول کرده و کیفی‌ترین نیروهای نظامی غربی را تا سر حد از کارافتادگی فرسوده ساخته است. این ضعف تا به حدی است که توماس فریدمن – سرمقاله‌نویس نیویورک تایمز – عقیده دارد ارتش آمریکا و متحدانش دیگر به این زودی‌ها حتی قدرت حمله به بورکینافاسو را هم نخواهند داشت!
3- غربی‌ها درباره تاسیسات هسته‌ای، توان نظامی بازدارنده و امکانات بالقوه دفاعی ایران تقریبا هیچ چیز نمی‌دانند. در ماه‌های گذشته ضعف اطلاعاتی شدید آمریکا در مقابل ایران موضوع بسیاری از گزارشات و ابراز نگرانی‌های محرمانه از جانب نهادها و مراکز متعدد در این کشور و برانگیزاننده جدال‌های فراوانی در سنا و کنگره بوده است.
4- حتی آن مقدار از توان نظامی ایران که بر غربی‌ها آشکار است نیز خواب راحت از چشمان آنها ربوده است. وضعیت نیرویی و تشلیحاتی ایران در بخش‌های دفاع موشکی، توان زرهی، نیروهای زمینی و هوایی و جنگ‌های نامتقارن که مستقیما نقاط ضعف دشمن را هدف می‌گیرد، فاصله‌ای پر ناشدنی میان نیروهای نظامی ایران و هر نیروی نظامی دیگری در غرب آسیا به وجود آورده است.
5- موقعیت ژئوپلتیکی ایران در منطقه، وضعیت جغرافیایی داخل ایران و ترکیب جمعیتی ویژه این کشور، دشواری‌های درگیری با ایران را تا حد غیرقابل تحمل افزایش داده است.
6- ایران توانی محاسبه‌ناپذیر برای بی ثبات‌سازی تمام منطقه خاورمیانه دارد. این بی ثبات‌سازی می‌تواند به تناسب موقعیت، طیفی از اقدامات از درگیری‌های نطقه‌ای گرفته تا فرو رفتن تمام منطقه در آشوب و درگیری را شامل شود.
7- اقداماتی که ایران در صورت مواجهه با هرگونه تهدید نظامی در منطقه حساس خلیج‌فارس و تنگه هرمز انجام خواهد داد، می‌تواند ماشین جنگی غرب را به سرعت از هم بپاشد.
8- افکار جامعه جهانی قطعا به گونه‌ای باورناپذیر در مقابل حمله نظامی به ایران خواهد ایستاد.
9- ایمان دینی و انقلابی مردم ایران، پیوند عمیق مردم و حاکمان و سابقه تاریخی دیرین ایرانیان در دفاع متحد و همه جانبه از خاک و ناموس خویش، تصور هرگونه درگیری با ایران را بدل به احمقانه‌ترین ماجراجویی طرف‌های درگیر با ایران خواهد ساخت.
10- اساسا استراتژی غرب درگیری نظامی با ایران نیست. آنچه مشخصا آمریکا در پی آن است ورود به فاز جنگ نرم با ایران و در پیش گرفتن استراتژی درگیری‌های مخملین است. به همین دلیل «کمیته خطر جاری» اولین اقدام برای رویارویی موثر با ایران را ورود سفیر آمریکا به این کشور می‌داند.
گزینه تحریم نیز با موانع گذرناپذیری روبه‌روست:
1- ایالات متحده آمریکا مطابق قانون «داماتو» در 1996 هرچه تحریم در چنته داشته علیه ایران اعمال کرده است. جرج بوش خود اخیرا به صراحت اعلام کرد آمریکا توان یا ظرفیت اعمال هیچ تحریم جدیدی علیه ایران ندارد.
2- در وضعیت تحریم این فقط کشور تحریم‌شونده نیست که ضرر می‌کند، گاه هست تحریم کنندگان خود ضررهای بزرگتری را متحمل می‌شوند. چرا که بازاری بزرگ برای فروش محصولاتشان را به دست خود از دست می‌دهند. اکنون فریاد شرکت‌های آمریکایی بر سر حاکمانشان بلند است که چرا بازاری به وسعت ایران را دو دستی تقدیم رقبا کرده‌اند.
3- اعمال تحریم در سال‌های گذشته ایران را از حیث تامین بسیاری از کالاهای ضروری به خود کفایی رسانده است و اعمال تحریم جز تسریع روند خودکفایی ایران در دیگر کالاها پیامدی نخواهد داشت.
4- تحریم فروش «کالا» به ایران نه ممکن است نه مطلوب. ممکن نیست چرا که گستردگی بازارهای جهانی و تعدد فروشندگان،‌ توان هر‌گونه برخورد دستوری با بازار جهانی را از غرب ستانده است. منطق بازار، منطق سود است. در وضعیتی که برای گشودن بازارهای جدید، رقابتی سخت میان تولیدکنندگان عمده جهانی درگرفته است، چگونه بازار به وانهادن مشتری بزرگی چون ایران تن درخواهد داد؟ در وضع تحریم آنچه اتفاق می‌افتد فقط نشستن فروشندگان مختلف به جای یکدیگر است و الا فرایند تحریم «خرید – فروش» هرگز متوقف نخواهد شد.
5- تنها تحریم قابل اعمال علیه ایران تحریم نفتی است. اما این اقدام چیزی حتی فراتر از یک جنون کامل است. اکنون که بازار جهانی نفت تقریبا در حالت ثبات قرار دارد، نفت 60 دلاری دنیا را عاجز کرده است. اگر نفت ایران از ورود به بازار منع شود، دنیا باید به نفت بالای 100 دلار و متعاقب آن یک تورم جهانی فراگیر و کاهش شدید نرخ رشد اقتصادی کشورهای بزرگ خریدار نفت فکر کند.
6- هیچ اجماع جهانی برای تحریم ایران شکل نخواهد گرفت. چین قراردادهایی بزرگ در حوزه انرژی و دیگر زمینه‌ها با ایران دارد. روسیه به ایران به مثابه یک شریک اقتصادی استراتژی می‌نگرد و اروپا با تحریم ایران نه تنها بازاری بزرگ برای تولیداتش بلکه یک تامین‌کننده بزرگ انرژی در منطقه‌ای که همه گلوگاه‌ها و منابع آن در اشغال آمریکاست را نیز از دست خواهد داد.
بنابراین باکی نیست اگر پرونده هسته‌ای ما را به شورای امنیت ببرند! آنجا خبری نیست. تنها اتفاقی که خواهد افتاد این است که می‌توانیم کارهای بر زمین مانده‌مان را از سر بگیریم و به سرعت به نتیجه برسانیم. شورای امنیت راه‌های فراخی پیش پای ما می‌گشاید. اما از اروپا همین یک راه را هم که پیش رو دارد، دریغ خواهد کرد. اروپایی‌ها تا در غلطیدن در این افتضاح بزرگ چند روزی وقت دارند. حال خود می‌دانند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات