تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۸۹ - ۰۷:۳۲  ، 
کد خبر : ۱۶۴۱۰۸

تبعیض اتمی


« دیوید کریگر » قاضی و وکیل آمریکایی در گزارشی به شرح جهان تبعیض آمیز اتمی پرداخت .
به گزارش یک پایگاه اینترنتی , وی نوشته است , ایالات متحده آمریکا در سال 1324 تنها قدرت اتمی جهان بود , از این رو بدون ملاحظه از قدرت اتمی خویش علیه شهرهای « هیروشیما و ناکازاکی » در ژاپن استفاده کرد.
بسیاری از دانشمندانی که در « طرح مانهاتن » یعنی برنامه آمریکایی برای تکمیل بمب اتمی کار می کردند , به دولت آمریکا اخطار نمودند که عملیات اتمی علیه ژاپن می تواند یک شکل خطرناک رقابت اتمی از سوی اتحاد جماهیر شوروی را در پیش داشته باشد.
گذشت زمان نشان داد که آنها حق داشته اند.
چهار سال طول کشید تا شوروی موفق شد به تسلیحات اتمی بسیار پیشرفته دست یابد و در سال 1328 , اولین آزمایش اتمی خویش را به انجام رساند.
در فاصله سالهای 1324 تا 1328 , ایالات متحده آزمایش های اتمی بیشماری را انجام داد و موفق شد رقابت در تسلیحات اتمی جهان را به نفع خویش به پایان برساند.
در سال 1328 که شوروی موفق شد تسلیحات اتمی خویش را تکمیل و گسترش دهد , دومین دور رقابت تسلیحات اتمی بین این دو کشور آغاز شد.
این رقابت تسلیحاتی اتمی , پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد یعنی اوایل دهه 90 میلادی به پایان رسید .
در حدود 15 سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی , بریتانیا , فرانسه و چین به تکمیل و گسترش برنامه تسلیحات اتمی خود پرداختند.
در سال 1346 کلوپی از پنج کشور صاحب برنامه تسلیحات اتمی شکل گرفت .
این پنج کشور تنها کسانی بودند که تسلیحات اتمی در اختیار داشته و همزمان تمامی آنها , عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد بودند.
طبیعتا این کشورها با در اختیار داشتن این قدرت از موقعیتی قوی در معادلات جهانی برخوردار شده و از آن بهره بردند و هر کدام با تهدید دیگر کشورها , به یکه تازی در این فن آوری پرداختند.
همه این کشورها به جز چین که اعلام کرد هیچگاه آغازگر جنگ اتمی نخواهد بود , این امکان را باز نهادند که در موقع لزوم از این قدرت علیه دیگر کشورها استفاده کنند.
امروزه در جهان در حدود 30 هزار بمب اتمی وجود دارد که از این تعداد , 95 درصد تولید ایالات متحده آمریکا و روسیه است .
این روند همچنان بشدت ادامه دارد و تنها جریانی که بسیار آهسته پیش می رود , تقلیل و یا خلع سلاح اتمی در جهان است .
تاکنون کشورهایی که تولیدکننده تسلیحات اتمی بوده اند , هیچ نشانه ای از خود مبنی بر دست برداشتن از تولید مجدد و یا عدم گسترش این صنعت به سایر نقاط جهان و پدید آوردن جهانی عاری از تسلیحات اتمی , نشان نداده اند.
امروز بزرگترین تهدید برای بشریت وجود کشورهایی است که با تملک این گونه صنایع تسلیحاتی , دیگر کشورهای جهان را تهدید به نابودی و کشتار می کنند.
قرارداد عدم گسترش تسلیحات اتمی
اواسط سالهای دهه 60 میلادی , پس از بحران موشکی کوبا در سال 1341 آمریکا , اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیا , قراردادی را به امضا رساندند که بر مبنای آن از گسترش مجدد تسلیحات اتمی جلوگیری می شد.
آنها از این نگرانی داشتند که با ادامه این صنعت در سراسر جهان , زندگی بر روی کره زمین کاملا خطرناک شود و در صورت قرار گرفتن تسلیحات اتمی در دستان بسیاری از کشورها , خطری جدی آنها را تهدید کند.
در متن این قرارداد آمده است که دولت هایی که از برنامه اتمی برخوردار نیستند , اجازه تکمیل , ساخت و گسترش فن آوری اتمی را نخواهند داشت .
همچنین , این پیمان برای کشورهای صاحب تسلیحات اتمی سه بند زیر را وضع کرد.
 به رقابت های اتمی هر چه زودتر پایان دهند.
 مذاکرات و قراردادهای اتمی را برای نیت های خوب استفاده کنند.
 به کشورهایی که صاحب تسلیحات اتمی نیستند , برای تکمیل فن آوری اتمی برای مقاصد صلح آمیز یاری رسانند.
پیمان « عدم گسترش تسلیحات اتمی » در سال 1347 امضا شد و در سال 1349 قدرت اجرایی بخود گرفت .
با وجود مفاد موجود در این پیمان , کشورهای صاحب فن آوری و برنامه تسلیحات اتمی در سالهای بعد آنچنان آمادگی برای اجرای این پیمان از خود نشان نداده و هیچگاه تلاش نکردند تا جهان را خلع سلاح اتمی کنند و یا برای مقاصد خیر از آن استفاده کنند و دست از رقابت های اتمی بردارند.
در مقابل این کشورها تلاش کردند تا بر دستیابی دیگر کشورها به فن آوری های اتمی مانع ایجاد کنند و پیمان هایی درباره محدودسازی تسلیحات استراتژیکی چون « اس ای ال تی » و یا پیمان هایی درباره تقلیل تسلیحات استراتژیکی چون « اس تی ای ارتی » وضع کردند.
در نتیجه این پیمانها و قراردادها , رقابت هسته ای نه تنها تقلیل نیافت بلکه روز بروز بیشتر شد و از سوی سازندگان تسلیحات اتمی , هیچگونه نشانه ای که حکایت از دست بر داشتن از عدم گسترش آن باشد , دیده نشد.
کشورهای دارای توان هسته ای به کشورهای دیگر برای ساخت صنایع اتمی صلح آمیز , به دلایل خاصی کمکهای فراوانی کردند.
از عمده دلایل آن فروش رآکتورهای اتمی به منظور کسب سود فراوانی بود.
اما در این بخش تجارت , آنها با یک مشکل اساسی روبرو شدند , و آن نیاز رآکتورهای اتمی به اورانیوم غنی شده برای تامین سوخت بود که این اقدام می توانست موجب تولید پلوتونیوم توسط کشورهای دیگر شود.
پلوتونیوم را می توان برای ساخت تسلیحات اتمی استفاده کرد.
با زبانی دیگر , برنامه انرژی اتمی , بخصوص این چنین برنامه ای که اورانیوم را غنی سازد و پلوتونیوم تولید کند , می تواند به گسترش تسلیحات اتمی بینجامد.
در طول سال ها بسیاری از کشورها , پیمان عدم گسترش تسلیحات اتمی را امضا کردند , اما برخی از کشورها که محدودیتهای این پیمان را نپذیرفتند , خارج از آن قرار به فعالیت ادامه دادند.
از جمله این کشورها اسرائیل است که طبق اطلاعات بدست آمده حدود 200 بمب اتمی در اختیار دارد .
البته تاکنون اسرائیل هیچگاه به داشتن تسلیحات اتمی اقرار نکرده است .
همچنین هندوستان و پاکستان , این قرارداد را امضا نکردند.
هندوستان همواره خیلی روشن بیان کرده که حاضر است فعالیت های اتمی را کنار گذارد , اما نه در شرایط کنونی جهان و نژاد پرستی اتمی موجود.
با زبانی دیگر هندوستان اعلام نمود که حاضر است کشوری بدون تسلیحات اتمی باشد بشرطی که تمامی کشورهای دیگر تسلیحات اتمی را نابود سازند.
هندوستان در سال 1353 یک آزمایش اتمی انجام داد و در اردیبهشت ماه 1377 , مجددا در بعد بسیار گسترده تری به آزمایش تسلیحات اتمی خویش پرداخت .
دقیقا پس از آزمایشات اتمی هندوستان در سال 1377 , پاکستان هم اولین آزمایشات اتمی خویش را انجام داد و با این کار به هندوستان نشان داد که وی هم از تسلیحات اتمی برخوردار است .
هندوستان و پاکستان دو کشوری که در حال رقابت می باشند و بارها بخاطر مشکلاتی در کشمیر با هم درگیر شده اند , در حالت کنونی در شرایط مساوی اتمی قرار دارند.
آخرین دولتی که تصور می شود به تسلیحات اتمی محدودی مجهز است , کره شمالی است , کشوری که در دی ماه 1382 از پیمان منع گسترش سلاح های اتمی خارج گردید.
البته باید توجه نمود که تاکنون , هیچکس نتوانسته است با اطمینان ابراز نماید که کره شمالی تسلیحات اتمی در اختیار دارد و یا در واقعیت از فن آوری و امکانات و مواد کافی برای تکمیل تسلیحات هسته ای برخوردار است .
کنفرانس سال 1995
بر اساس پیمان منع گسترش سلاح های اتمی در سال 1374 یعنی درست 25 سال بعد از قدرت اجرایی گرفتن این پیمان , کنفرانسی برای تکمیل پیمان و کنکاش جهت چگونگی پیشرفت این روند برگزار شد.
برخی از کشورهای تحت قرارداد و بسیاری از سازمانهای جهانی اعلام کردند که این قرارداد , نباید بمدت نامحدود تمدید گردد.
تمدید نامحدود آن , چک سفیدی را بدست کشورهای قدرتمند صاحب این فن آوری می دهد که توسط آن وظایفی را که در قرارداد قید شده , به نفع خویش ادامه دهند و وظیفه خلع سلاح را به فراموشی بسپارند.
این دولت ها و گروه ها , منطق خویش را چنین فرمول بندی می نمودند که این قرارداد بجای تمدید نامحدود , باید 5 سال تمدید شود و اگر کشورهای صاحب صنایع اتمی به مفاد قرارداد توجه نکردند , آنگاه 10 سال دیگر تمدید شود.
با تلاش های سردمداران صنایع تسلیحات اتمی ایالات متحده و دولت آمریکا , این قرارداد , برای مدت زمان نامحدود تمدید گردید.
آمریکا برای اینکه به خواسته خود برسد , برخی از وعده ها را مطرح کرد.
برای مثال می توان به نکاتی که در قطعنامه پایانی این کنفرانس آمده است , اشاره کرد.
 پایان دادن به مذاکرات برای توقف آزمایشات اتمی در سراسر جهان تا پایان سال 1996 میلادی .
 شروع و پایان فوری مذاکرات در جهت قراردادی که توسط آن تولید پلوتونیوم متوقف گردد.
کشورهای تولیدکننده بطوری سیستماتیک تلاش کنند که تسلیحات اتمی در سراسر جهان تقلیل یابد و در جهت خلع سلاح اتمی بطور کل حرکت نمایند.
ایالات متحده آمریکا , جز اولین کشورهابی بود که قرارداد را امضا نمود اما در سال 1378 سنای آمریکا آنرا رد کرد و دولت « جرج بوش » این قرارداد را دیگر هیچگاه به سنای آمریکا ارایه نداد.
دولت بوش نشان داد که آمریکا , در نظر دارد تا نسلی جدید از تسلیحات اتمی را بسازد که از امواج اتمی بسیار کمتری برخوردار است .
همچنین دولت آمریکا با تمام قوا تلاش کرد تا زمان آزمایشات اتمی را از 36 به 18 ماه برساند و شواهد نشان می دهد که این کشور آزمایشات اتمی زیر زمینی انجام می دهد.
در محدوده کنفرانس خلع سلاح اتمی سازمان ملل متحد , هیچگونه مذاکراتی درباره پیمانی که تولید پلوتونیوم را ممنوع نماید , انجام نشده است.
همچنین تلاشی برای ضمانت های حقوقی علیه استفاده تسلیحات اتمی کشورهای دارای اینگونه تسلیحات انجام نگرفته است .
بنابراین , در این پروسه ناکامل و نارسا برای پیشرفت تصمیم گیری ها هرگز نمی توان از این سخن گفت که کشورهای صاحب تسلیحات اتمی , تصمیمی جدی و قاطع و واقعی برای تلاش در راه خلع سلاح اتخاذ کنند.
کنفرانس کنکاش، بررسی و کنترل «ان‌پی‌تی» در سال 2000 (1379)
در کنفرانس کنکاش و کنترل سال 2000 , (1379 ) کشورهای تحت قرارداد با هم توافق کردند که در مجموعه ای از 13 اقدام عملی برای خلع سلاح اتمی حرکت نمایند.
در حقیقت این وحدت در توافق اولین قدم مثبت جامعه جهانی برای خلع سلاح اتمی بود.
این اقدام ها را مجموعه ای از قراردادها برای توقف آزمایشات اتمی و راه های قانونی آن احاطه کرده است .
یکی از این قراردادها , توقف تولید موادی بود که برای تهیه بمب اتمی ضروری است .
همچنین بر برگزاری کنفرانس های متعددی برای کنترل چگونگی تلاش برای خلع تسلیحات اتمی , تقویت قراردادهای ضدموشکی , وضع مفاد پایه ای که باعث گردد قانون خلع سلاح اتمی همچنان اجرا گردد و تایید صریح و روشن دولت های سازنده تسلیحات اتمی برای تغییر کامل برنامه اتمی , تاکید شد.
متاسفانه دولت های سازنده تسلیحات اتمی این اقدامها را جدی نگرفتند.
در میان جامعه بین الملل , ایالات متحده آمریکا کشوری بود که کمترین توجه را به این اقدامهای عملی نمود و برای هر کدام از آنها , موانعی ایجاد کرد و جلوی پیشبرد آن اقدامها را گرفت .
در این فاصله , دولت آمریکا قرارداد منع آزمایشات اتمی و قرارداد ساخت موادی که باعث ساخت بمب اتم می شود را زیر پا گذاشت و علیه قراردادی که از سوی کنفرانس خلع تسلیحات اتمی تصویب شد , حرکت کرد و به قرارداد ضد موشک های اتمی توجه ای ننمود.
قرارداد منعقده میان آمریکا و روسیه در سال 1381 مبنی بر تقلیل تسلیحات تهاجمی استراتژیک (اس او ار تی ) از این دو کشور می خواهد که تسلیحات اتمی آماده برای عملیات را تا دی ماه 1391 از 6000 به 2000 عدد تقلیل داده و در نهایت , اقداماتی برای نابودی این تعداد تسلیحات اتمی صورت پذیرد.
در سال 1391 این قرارداد به پایان می رسد و طرفین هیچگونه محدودیتی برای توسعه تسلیحات اتمی نخواهند داشت .
از جنبه هایی هم این قرارداد می تواند باعث گسترش بیشتر تسلیحات اتمی گردد.
این قرارداد به هر دو کشور اجازه می دهد تا بسیاری از ایده های اتمی را برای آینده طرح ریزی نمایند.
از سوی دیگر این ایده ها و فعالیت ها می تواند در دستان گروه های تندرو قرار گیرد.
کنفرانس بررسی و کنکاش اخیر که امسال انجام شد , بدون هیچگونه پیشرفتی و یا قطعنامه پایانی خاتمه یافت و تنها اقدامات کوچکی را تدارک دید.
در طول کنفرانس , آمریکایی ها تلاش کردند تا هیچگونه اشاره ای به 13 اقدام عملی در راه خلع سلاح تسلیحات اتمی نشود و این بحث وارد دستور کار کنفرانس نگردد و این طور به نظر می رسید که آنها می خواهند تاریخ را دوباره بنویسند و خاطره پیشرفت کنفرانس سال 1379 را محو سازند .
خواست اولیه قرارداد منع گسترش تسلیحات اتمی این بود که جلوی توسعه و گسترش تسلیحات اتمی گرفته شود و از طریق خلع تسلیحات اتمی به سیاست اتمی دوگانه پایان دهد.
دولت های سازنده تسلیحات اتمی همواره موضعشان این بود که آنها بیشتر به یک استاندارد دو پهلو پایبندند تا اینکه خود را موظف به خلع سلاح اتمی نمایند.
استاندارد دوپهلوی سیاست اتمی
در تلاش برای سرپوش گذاشتن به گسترش تسلیحات اتمی و ادامه سیاست دو پهلوی اتمی از سوی بوش , نهادی برای امنیت در مقابل گسترش تسلیحات اتمی (پ اس ای ) سازماندهی شد و تشکیل این نهاد برای اولین بار در 10 خردادماه 1382 اعلام گردید .
اعضای اولیه این نهاد , شامل دول اروپایی , استرالیا و ژاپن و سه دولت غربی سازنده تسلیحات اتمی یعنی آمریکا , بریتانیا و فرانسه بودند.
توافقنامه درباره اساس و پایه های محدودیت در گسترش سلاح اتمی این نهاد , در 13 شهریور 1382 مورد تصویب قرار گرفت .
اولین اساس این توافقنامه چنین می گوید , اجرای اقدامات موثر به تنهایی و یا با رای بقیه دولت ها , برای جلوگیری از انتقال تسلیحات کشتار جمعی , سیستم های حامل آن و مواد وابسته به آن توسط دولت ها و یا سازندگان غیر دولتی , انجام شود.
در 18 اردیبهشت 1383 شورای امنیت سازمان ملل متحد تصمیم گرفت تا قطعنامه 1540 را صادر نماید .
طبق این قطعنامه , دول عضو نهاد « پ اس ای » موظفند تا از هر شکل حمایت از سازندگان غیردولتی دور باشند.
این قطعنامه از دولت های عضو می خواهد که کنترل های درون کشوری , مرزی , صادراتی و گمرکی را انجام دهند تا بدینوسیله از گسترش تسلیحات اتمی , بیولوژیکی و شیمیایی و مواد حامل آن جلوگیری کنند.
قطعنامه 1540 در واقع بیانگر تلاشهای شورای امنیت سازمان ملل متحد در پشتیبانی از نهادهای امنیتی برای کنترل و علیه گسترش تسلیحات کشتار جمعی است .
قطعنامه شماره 1540 همه کشورها را موظف می نماید که همکاری بین المللی را گسترش دهند و اگر لازم بود با استفاده از خشونت , از گسترش سلاح های کشتار جمعی جلوگیری کنند.
بدینوسیله , مشخص می شود که سیاست اتمی دوپهلوی آمریکا همچنان به قوت خویش باقی است .
این قراردادها هیچ اشاره ای به تسلیحات اتمی کنونی و لزوم خلع آن نداشته و تنها می خواهد از گسترش آن جلوگیری نماید.
برای جامعه بین المللی و هر انسان متفکری این سوال تعیین کننده وجود دارد که « آیا می توان از گسترش تسلیحات کشتار جمعی در جهانی که از قدرتمندان و صاحبان تمامی ملزومات زندگی انسانها از یک سو و از سوی دیگر بی چیزان و کسانی که از هستی ساقط شده تشکیل می شود » , جلوگیری کرد.
کسانی که نهادهای دو پهلوی استاندارد را نمایندگی می کنند , بنظر می رسد که بر این اعتقادند که می توانند از گسترش تسلیحات کشتار جمعی جلوگیری نمایند , در حالیکه خودشان همچون گذشته زیر علامت سئوال در جهت گسترش تسلیحات کشتار جمعی قرار دارند.
تفاهم روی خط صفر
تا زمانیکه تسلیحات اتمی و مواد هسته ای در جهان وجود دارد , این امکان هست که دولت های دیگر و یا سازندگان غیردولتی به فن آوری تسلیحات اتمی دست یابند و مجازات های برقرار شده برای گروه های سازنده غیردولتی تندرو تاثیری بر آنان ندارد.
هر چه بیشتر سلاح های اتمی در جهان وجود داشته باشد , به همان اندازه این امکان بزرگتر است که برخی از گروه های تندرو به آن دست یابند.
تفاهم جمعی احتیاج به عدم وجود تسلیحات اتمی و کنترل بین المللی دارد.
بجای ماده چهار پیمان عدم گسترش تسلیحات کشتار جمعی , باید خلع سلاح اتمی وظیفه همه کشورها شود.
اگر از این جنبه به قضایا بنگریم , نهاد امنیتی (پ اس ای ) و قطعنامه 1540 تنها مرهم هایی هستند که درد را ساکت می کنند .
در سال 1381 از سوی بوش اعلام شد که عراق دارای برنامه تسلیحات کشتار جمعی است .
واشنگتن به کمک انگلیس و چند کشور دیگر طرح حمله به عراق را سازماندهی کرد و برای توجیه افکار عمومی , برنامه کشتار جمعی عراق را بهانه نمود.
در طول حمله آمریکا به عراق و اشغال این کشور , هیچ سلاح کشتار جمعی بدست نیامد و طبیعتا اشغال عراق دیگر کشورها را قانع کرد که داشتن سلاح اتمی به نفع آنان است تا بدان وسیله از حمله آمریکا به کشورشان جلوگیری نمایند.
باید توجه داشت که شاید تسلیحات اتمی برای دولتی قدرتمند آنچنان مهم نباشد اما این مساله برای دولت های ضعیف می تواند بعنوان عامل ایجاد ترس استفاده شود تا از حمله دشمن قوی جلوگیری نماید.
تمایل به گسترش
کشورهای زیادی وجود دارند که می توانستند تسلیحات اتمی تولید نمایند اما تصمیم گرفتند این عمل را انجام ندهند.
از جمله این کشورها , کانادا , سوئد و ژاپن است .
برخی از کشورها نیز برنامه اتمی داشتند , اما از ادامه آن منصرف شدند.
آفریقای جنوبی در ابتدا به ساخت تسلیحات اتمی پرداخت , ولی بعدا از آن منصرف شد و پیش از پایان حکومتت نژادپرستی در این کشور , آنرا منهدم کرد.
اوکراین و بلاروس و قزاقستان زمانی که شوروی سابق بر پا بود , دارای تسلیحات اتمی بودند اما زمان فروپاشی شوروی , تصمیم گرفتند تسلیحات اتمی خود را به روسیه تحویل دهند.
برزیل و آرژانتین برنامه اتمی داشتند و در راه ساخت تسلیحات اتمی گامهایی برداشتند , اما از این برنامه صرف نظر کردند.
از سوی دیگر کشورهایی که تمایل به توسعه تسلیحات اتمی دارند در معرض مخاطره جدی از سوی کشورهای قدرتمند قرار می گیرند.
عاقلانه تر است که کشورهای قدرتمند برای امنیت و منافع کشورشان و همچنین حفظ شهروندان , در پی خلع تسلیحات اتمی باشند.
کریگر در پایان این گزارش آورده است , دقیقا از آنجا که کشورهای قدرتمند جهان به صنایع تسلیحات اتمی خویش تکیه نموده اند , کشورهای دیگر را تحریک می نمایند تا به تسلیحات اتمی دست یابند و به کلوپ صاحبان سلاح اتمی بپیوندند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات