تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۱  ، 
کد خبر : ۱۷۴۳۳۴

بازشناسی متهمان فتنه ـ 2 (بخش دهم)


سیروس محمودیان
ابطحی در ادامه نقل خاطره و طی تفسیری عجیب و با تبعیت از فراماسون اصلاح‌طلب! میرزا ملکم‌خان ارمنی، منفعلانه و ابهام‌آلود ضمن زیر سوال بردن روحانیت شجاع و مترقی مدعی می‌شود: «واقعا این روحیه‌ها بود که مورد احترام مردم بود، بی‌هیچ حاشیه و توضیحی. امروز هم آن عالمان که گوشه و کنار هستند، محترم و مورد اعتمادند.» به هر حال فارغ از اشکالات فقهی وارده بر اصل داستان، نوع بهره‌برداری ابطحی از خاطره اخلاقی! مذکور کاملا عجیب می‌نماید اما شاید بتوان یکی از دلایل اصلی علاقه ابطحی به تسامح و تساهل را در مدت حضور وی در لبنان و حشر و نشر آگاهی‌یاب وی با مسیحیان آن دیار دانست. البته باید توجه داشت که ابطحی لیبرال‌مسلک در راستای کمک به خشونت‌زدایی از دین اسلام! که یکی از اهداف اصلی تئوریسین‌های جامعه مدنی و براندازان نرم است تلاش قابل اعتنایی می‌کند. او می‌کوشد ضمن به فراموشی سپردن تعمدی ددمنشی‌های فالانژهای لبنان و نسل‌کشی مسلمانان در اردوگاه‌های صبرا و شتیلا و مبارزان مسلمان جنوب لبنان، در سایه فرهنگ تسامح و تساهل خودتفسیری و اسلام آمریکایی‌محور، به تطهیر جامعه مسیحی- یهودی لبنان و رژیم اشغالگر قدس و دیگر دولت‌های اروپایی حامی آن که همگی مسیحی هستند، بپردازد. «آشنایی با دین مسیحیت» و«تمرین عملی آموخته‌های چند دهه درباره تسامح و تساهل» از دیگر دستاوردهای ابطحی از زندگی بسیار شیرین چندین ساله‌اش با مسیحیان لبنانی است. ابطحی خود می‌گوید: «در بیروت برنامه‌سازی‌های تلویزیونی خوبی راه انداختم، با جهان عرب آشنا شدم و سعی کردم در محضر روزنامه‌نگاران، نویسندگان و اصحاب فکر و فرهنگ متواضعانه چیز یاد بگیرم. تسامح و تساهل زندگی مسالمت‌آمیز مسیحی و مسلمان در اعماق روحم تاثیر گذاشت. با جامعه اهل فکر مسیحی آنجا خیلی مانوس شدم. کتابی هم از گفت‌وگوهایم با آنها منتشر شده است». البته ابطحی هیچ‌وقت نخواست یا نتوانست همچون سلف نابکار و ضدانقلاب لندن‌نشین «عطاءالله مهاجرانی» بفهمد که در عین حال که اسلام دین سهله است اما اعتقاد به اصول توحیدی و توجه داشتن به ارزش‌های دینی و احترام عملی و نقلی به آنها یک اصل راهبردی است و به طـور کلی سیاست تساهل و تسامح در هر عرصه‌ای باید با حـفـظ ایـن اصل صورت پذیرد. اثرپذیری بی‌حد و مرز از اندیشه‌های مسموم و سخنان غیراصولی غربی‌ها جز گسترش روزافزون بی‌بند و باری و هرج و مرج اخلاقی- سیاسی در کشور نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت. موضوع تسامح و تساهل دینی در حوزه کار و زندگی و اندیشه سیاسی فقط تا جایی پذیرفتنی اسـت کـه در چـارچوب اصول و ارزش‌های اسلام ناب محمدی و حفظ مصالح جـامـعه اسلامی باشد. در دین مبین اسلام نقطه مقابل تسامح و تساهل افسارگسیخته، اصل بی‌بدیل و سازنده امر به معروف و نهی از منکر و واکـنـش جدی در بـرابـر انحرافات ریز و درشت یا پیدا و ناپیدا قرار دارد. چشمپوشی بر رواج تدریجی پلشتی‌های حاکم بر جوامع غربی در جوامع اسلامی به بهانه تساهل و تسامح گناهی نابخشودنی است که اساس اعتقاد به مهدویت را نشانه گرفته است.
در اسلام تـسـاهـل و مـدارا در برابر ظلم‌های سیاسی- اجتماعی و کارهای خلاف اصول و شؤونات اسلامی و سکوت منفعلانه در برابر بی‌بند و باری‌ها و فساد‌های متنوع اجتماعی هیچ معنایی نـدارد. همان پیامبری (ص) که آورنده شریعت سمحه سهله است همان نیز آورنده آیه مبارکه «وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه» و «اشداء علی الکفار» است که جهاد با دشمنان خدا و دشمنان دین خدا را یک دستورالعمل واجب‌الاطاعه برمی‌شمارند. استاد شهید مطهری رضوان‌الله علیه در بیان مراتب امر به معروف و نهی از منکر با اشـاره به اینکه اگر مرحله زبانی و تذکر اثری نبخشید، باید برخورد عملی صورت گیرد، می‌نویسد:«اسلام دینی است که طرفدار حد است، طرفدار تعزیر است، یعنی دینی اسـت کـه معتقد است مراحل و مراتبی می‌رسد که مجرم را جز تنبیه عـملی چیز دیگری تنبیه نمی‌کند و از کار زشت بازنمی‌دارد...». به هر حال ابطحی که به‌عنوان نماینده صدا و سیمای انقلاب اسلامی در بیروت حاضر شده بود و اصولا باید به‌عنوان سفیر فرهنگی ایران اسلامی مدافع صدور انقلاب اسلامی و آرمان‌های راهبردی و بی‌بدلیل حضرت امام(ره) در نزد جوانان تشنه عطر نجات‌بخش انقلاب اسلامی در کشور حساس لبنان بوده و همسو با انقلاب اسلامی به تقویت و تبلیغ جنبش مقاومت اسلامی بپردازد، در کمال ناباوری در اوج غفلت تعمدی و تساهلی چشم را بر حقایق انکارناپذیر کشور لبنان بسته و همچون افراد بی‌مسؤولیت یا فاقد بینش سیاسی- اجتماعی نعل وارونه می‌زند. او در گفتار و مطالب مکتوبش از تاثیرات پایدار انقلاب اسلامی بر جنبش‌های شیعی لبنان یا جریانات ضدصهیونیستی مقاومت از قبیل «حزب‌الله لبنان»، «امل»،«مبارزان تبعیدی فلسطینی»، «انتفاضه» و«فقر و محرومیت‌های مستضعفان آن دیار» که کادوی تاریخی آمریکا و صهیونیسم بین‌المللی به ملت آزاده لبنان و فلسطین است، هیچ سخنی به میان نمی‌آورد تا مبادا ترکی بر شیشه شکستنی باورهای تسامحی او بیفتد. گویا آنها جزو مردم لبنان نبوده و تنها رسالت ابطحی برقراری ارتباط با مسیحیان لبنانی و مانوس شدن آبگوشتی با آنها بوده است و لابد ما باید شاکر باشیم که با این «اوصاف آبدار و شیرین» ابطحی از مسیحیت، این آیت‌الله‌زاده به درس خارج رفته به دین مسیحیت نگرویده است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات