اردشیر زارعی قنواتی
نگاه به هزاره سوم بدون درک درست از موقعیت و جایگاه واقعی کشور چین کامل نخواهد بود چرا که این کشور هماکنون قطب سوم اقتصادی جهان پس از آمریکا و اتحادیه اروپایی محسوب میشود. چین را امروز میتوان بزرگ دید اما آنچه بیش از همه این کشور را در کانون توجه جهانی قرار داده است توجه به رشد سرسامآور 8 درصدی اقتصاد آن است که آینده چشمگیرتری را برای آن نوید میدهد. روزگاری پادشاهان این کشور دیوار بزرگ چین را برای جلوگیری از هجوم هونهای شمالی و دیگر اقوام مهاجم به سرزمین اصلی بنا کردند اما امروز پشت دروازههای این کشور صفهای طویلی از صاحبان سرمایه، تکنولوژی و حتی سیاست برای ورود تشکیل شده است که میخواهند در مهمانی باشکوه اژدهای زرد شرکت کنند.
سفرهای متعدد «ژاک شیراک» رئیسجمهور فرانسه، «گرهارد شرودر» صدراعظم آلمان و دیگر رهبران اروپایی طی سالیان اخیر به چین که پیامد آن امضای قراردادهای کلان اقتصادی و سیاسی بوده است نشان دهنده اهمیت بدون چون و چرای این کشور در آینده اتحادیه اروپا است. ابعاد و ویژگیهای منحصر به فرد جمهوری خلق چین از چنان اهمیتی برخوردار است که نادیده گرفتن آن برای قطبهای پیرامونی و رقیب میتواند نتایج زیانبار و غیرقابل جبرانی به همراه داشته باشد. بزرگترین بازار مصرف، عظیمترین بستر برای سرمایهگذاری و توجیهپذیری موقعیت سیاسی پکن به جهت حلقه اتصالی بین جهان پیشرفته و جهان در حال توسعه جلوههای ویژهای خواهد بود که همگان را ترغیب به گسترش همکاری با پکن میکند.
از سال 2004 میلادی چگونگی برخورد اتحادیه اروپایی در خصوص تحریم تسلیحاتی چین که به واسطه حوادث میدان «تیان آن من» در سال 1989 وضع شده بود به یکی از مهمترین موضوعات پیش روی این اتحادیه تبدیل شده است. این مسئله نه تنها اتحادیه اروپا را از دستیابی به سودهای کلان اقتصادی محروم کرده است که حتی در تحلیل نهایی به عنوان عامل بازدارندهای جهت نزدیکی این دو قطب بزرگ بینالمللی نیز به شمار میآید. این در شرایطی است که اخیراً کشورهای عضو اتحادیه اروپایی مصمم بودهاند تا به این تحریم 15 ساله پایان دهند ولی ایالات متحده با تشدید فشار به اروپا تمام تلاش خود را برای خنثیسازی چنین رویکردی به عمل آورده است.
سفر چند هفته پیش «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه آمریکا به اروپا، شرق آسیا و اظهارات وی در خصوص پیامدهای منفی لغو تحریمهای تسلیحاتی چین از سوی اتحادیه اروپایی دقیقاً در راستای بازدارندگی این رویکرد اروپائیان بوده است. طنز مسئله در آنجا است که ایالات متحده در شرایطی نگران نقض حقوق بشر و برهم خوردن توازن در منطقه شرق آسیا است که خو با لغو تحریم تسلیحاتی پاکستان و فروش هواپیماهای پیشرفته اف 16 به اسلامآباد که در صدر ناقضان حقوق بشر قرار دارد آشکارا برخلاف این ادعاها عمل میکند.
آنچه طی هفتههای اخیر به اثبات رسیده است نشان میدهد که اتحادیه اروپا و در راس آن فرانسه و آلمان اینبار مصمم هستند که برای همیشه به این مسئله پایان دهند و با لغو تحریم تسلیحاتی چین فصل نوینی را در روابط خویش با این کشور بگشایند. گرهارد شرودر و ژاک شیراک که در صف مقدم این مبارزه قرار گرفتهاند به تازگی با اظهارات خود اراده قاطعی را برای لغو این تحریمها در بین رهبران اروپایی به وجود آوردهاند. روز شنبه 2 آوریل شیراک در گفتوگوی تلفنی با «هو جین تائو» رئیسجمهور چین تحریم تسلیحاتی پکن را یک طرح کهنه خواند که باید برای همیشه به آن پایان داده شود.
بنا به گزارش خبرگزاری شینهوا در این گفتوگوی تلفنی رئیسجمهور فرانسه با هو جین تائو رئیسجمهور چین نیز به همتای فرانسوی خود اطمینان داد که لغو این تحریمها به گسترش مناسبات بین این کشور و اتحادیه اروپا کمک خواهد کرد. در حالی که دو روز قبل از آن گرهارد شرودر نیز به صراحت از تصمیم خود برای لغو این تحریمها سخن گفته بود و حتی بر این نکته نیز پای فشرد که در صورت عدم موافقت پارلمان آلمان با پیشنهاد لغو تحریم تسلیحاتی چین وی از اختیارات خود به عنوان مجری سیاست خارجی کشور، خود راساً در این خصوص اقدام میکند.
با توجه به رشد غولآسای اقتصاد چین به اجبار این کشور میبایست با تقویت زیرساختهای نظامی با تسلیحات و تکنولوژی مدرن به توازنسازی در ساختار استراتژیک خود اقدام کند که به همین دلیل در آینده یک بازار بزرگ برای خرید تسلیحات پیشرفته در این کشور گشوده خواهد شد. اروپائیان با درک چنین واقعیتی از هماکنون خود را آماده بهرهبرداری از این بازار مستعد میکنند و به درستی میدانند که هرگونه تعللی موجب خواهد شد که رقبا چنین بستر مساعدی را در انحصار خود قرار دهند.
البته فشارهای خارجی و داخلی تا حدودی فضا را برای حامیان لغو تحریم تسلیحاتی چین محدود کرده است تا جایی که بسیاری از احزاب رقیب و ائتلافی در درون این کشورها در مقابل این ایده منطقی و کاملاً ملی قرار گرفتهاند. چنانچه در آلمان حزب رقیب دموکرات مسیحی و حزب متحد سبزها در دولت سوسیال دموکرات نسبت به اظهارات شرودر مواضع انتقادی در پیش گرفتهاند هر چند که سبزها در این روزها با رسوایی صدور ویزاهای غیرقانونی توسط وزارت امور خارجه «یوشکا فیشر» روبهرو بودهاند.
این در حالی است که در فرانسه جناح رقیب که همانا حزب سوسیالیست این کشور است خود از حامیان لغو تحریم تسلیحاتی چین است و رئیسجمهور این کشور از لحاظ داخلی مشکل چندانی در این خصوص ندارد. البته بریتانیا سعی کرده است در این مناقشه نقش یک میانجی و تعدیل کننده را بازی کند اما آنان نیز در طیف حامیان لغو تحریم تسلیحاتی چین از سوی اتحادیه اروپایی قرار دارند.
در مجموع میتوان طرح لغو تحریم تسلیحاتی چین از طرف اتحادیه اروپایی را ناشی از دو مولفه اقتصادی و سیاسی دانست. معاملات تسلیحاتی از سوی کشورهای عضو اتحادیه اروپا با چین از چنان وسعتی برخوردار است که افت شدید بازار تسلیحاتی آنان طی سالهای اخیر را جبران میکند.
هماکنون قدرتهای اروپایی در تجارت تسلیحاتی بسیاری از بازارهای سنتی خود را از دست دادهاند و در عوض رقبای آنان به خصوص ایالات متحده در این زمینه به رشد سریعی رسیدهاند. چنانچه به مناطق بحرانخیز جهان از جمله خاورمیانه و شرق آسیا نگاه شود به وضوح مشخص میشود که دو بازار عمده بینالمللی را آمریکائیان قبضه کردهاند و در آنجا که به دلایل سیاسی نتوانستهاند به این هدف برسند به بهانههای مختلف دیگران را نیز از حضور در این بازارها منع کردهاند.
کشورهای چین و ایران به عنوان دو نظام غیر همسو با آمریکا تحت تحریم تسلیحاتی قرار دارند و اروپائیان از معامله با آنان بازداشته شدهاند در حالی که پاکستان، تایوان و اکثر کشورهای غیر دموکراتیک عربی سالانه دهها میلیارد دلار انواع تسلیحات آمریکایی را به راحتی خریداری میکنند. در ابعاد سیاسی قضیه، لغو تحریم تسلیحاتی چین توسط اتحادیه اروپایی نیز از اهمیت فوقالعادهای در معادلات جهانی برخوردار است چرا که واشینگتن همکاری نزدیک بین چین و اتحادیه اروپا را برای آینده جهان تکقطبی یک تهدید بزرگ تلقی میکند.
چین به عنوان یکی از اضلاع اصلی قدرت بینالمللی که در آینده از موقعیت بسیار بهتری نیز برخوردار میشود چنانچه بتواند با اروپا به تعامل و همکاری سازنده برسد بزرگترین تهدید برای هژمونی بلامنازع کنونی ایالات متحده خواهد بود. منافع راهبردی اتحادیه اروپا برای ایجاد توازن در معادلات بینالمللی ایجاب میکند که قدرتهای رقیب واشینگتن با گسترش سطح همکاری بین خود پتانسیلهای بالقوه ایجاد موازنه و سود بازرگانی را به وضعیت بالفعل تبدیل کنند. مطمئناً شروع این روند رقابتآمیز بدون تعاملات راهبردی با چین تحقق نخواهد یافت که ابتداییترین و کلید چنین رویکردی نیز لغو تحریم تسلیحاتی چین توسط اتحادیه اروپا خواهد بود.
مسلم است که تحریم تسلیحاتی چین توسط اروپا به زودی پایان مییابد چرا که ادامه این وضعیت به نفع منافع اتحادیه نخواهد بود. در چنین شرایطی فشارهای ایالات متحده و تا حدودی ژاپن تنها میتواند در کوتاهمدت شامل بعضی از انواع تسلیحات باشد وگرنه اصل تحریم تسلیحاتی چین توسط اتحادیه اروپایی را بنا به گفته شیراک باید یک مسئله کهنه به حساب آورد.