آنچه در یک دهه گذشته قابل توجه بوده، تکثیر بسیار زیاد کتب آموزشی است که با بهرهگیری از روانشناسی، به مفاهیمی چون موفقیت، مدیریت و درآمد و ثروت پرداختهاند. کتابهایی چون «حکایت دولت و فرزانگی»، «چه کسی پنیر مرا جابه جا کرد؟»، «قوباغهات را قورت بده»، «راز شاد زیستن»، «در قلمرو سکوت» و در نهایت فیلم مستند «راز» که خود بیش از همه به این مفهوم پرداخته است که هر مشکلی را درون خود جستوجو کنید و هر موفقیتی از اصلاح درون تو شروع میشود (مقدمات انقطاع از خدا) و این موضوعات فارغ از هر چیزی مرجع هر اتفاقی را بطور مطلق خود انسان و ذهن او میداند و یک نوع اومانیسم روانی و رفتاری را دامن میزند که در فیلم راز نیز به آن صحه گذاشته شده باشد. مرجع هر اتفاق خوبی ذهن توست و خارج از تو هیچ قدرتی بر تو مسلط نیست و منشأ هر چیزی تو هستی و در ادامه کائنات را مرجع و فرمانبردار تمام نیازهای فرد میخواند (اتصال تدریجی همه چیز به کائنات) و اینکه هر آنچه معنا و ماوراء میخوانیم کائناتی است که باز آن نیز تابع ذهن تو است و در اینجا اومانیسم فلسفی را دامن میزند. آنچه در حال حاضر در کتب آموزشی و نوع تفکراتی که در سلسله آموزشهای کوئست در حال تبلیغ و اشاعه است چیزی جز محتوای فیلم راز نیست.
قدم پنجم: باورسازی به حضور در «بهشت کوئست» و معرفی آن به عنوان تنها بستر موجود برای رسیدن افراد به آرزوهای باور نکردنیشان
در جریان برنامهریزی جهت تغییر ذهنی افراد آنچه باعث و تنها وارث موفقیت در زندگی مردم است، «کوئست» بوده و کوئست تنها شغل موفق و تنها راه رسیدن هر فرد به موفقیت نامیده میشود و کار به جایی میرسد که کوئست، مقدسترین واژه برای فعالان در آن میشود و ارکان فعال در آن ارکانی هستند که باید ضمن تابعیت و الگو شدن حتی در بعضی رفتارها مورد تقدیس قرار گیرند و این از آنجا ریشه میگیرد که فرد پس از طی مراحلی کوئست را مرجع تمام نیازهای برآورده شده خود میداند.
قدم ششم: چگونگی ایجاد تغییر در هر فرد به سمت الحاد کهکشانی در آموزههای کوئست
وقتی از طرفی کوئست تنها راه رسیدن فرد به اهداف باشد و از طرف دیگر فرد همه مشکلات را از خود ببیند و اگر هر نقصی را ـ حتی اگر در کار باشد ـ با تلقین از خود بداند فرد هر روز در پی آرزوهای خود به تنها راه سعادت و خوشبختی میپردازد که آن کوئست است و چون دیگر نمیتواند از ذهن و پروردههای خود فرار کند در جبری روانی رو به سوی تغییر نگرش خود آورده، همان را میاندیشد که کوئست به او منتقل میکند و این در حالی است که ذهن اولین قدم در تغییر آنچه اعتقاد نامیده میشود را برداشته و ذهن و اعتقاد او آن را میطلبد که کوئست میطلبد.
قدم هفتم: عناوین روانی و شخصیتی که قابلیت انطباق با کوئست را دارند؛ گزارههایی روانشناسانه که جهت انتخاب افراد برای معرفی و ورود به کوئست استفاده میشود.
از قدم هفتم مسیر جذب و سیر استحاله اعتقادی کوئست مورد توجه و بررسی است. گزارههای جذب، گزارههای تغییر هیجانات و نیز راه نفوذ گزارههای الحادی در خلأ ناشی از عقدههای روانی و هیجانات روحی مورد کنکاش قرار خواهد گرفت.
برای حذب و تشکیل یک سازمان بر اساس آنچه عرضه میشود، جامعه هدف انتخاب میشود. آنچه در کوئست ارائه میشود به غیر از سکه و ساعت و ... تفکری است که آن را به پیش میبرد، تفکری که ضمن برانگیخته کردن نیازها و رویاهای مادی که بعضاً از حد توان فرد بالاتر است مفاهیمی را دنبال میکند که هر لحظه به فرد مینمایاند که میتواند آقای عالم شود و به هر چیز که میخواهد؛ مسلط شده و به همه چیز برسد. مقصد این عصاره هیجانی، نسل جوان جامعه و هر آن کسی است که نیازهای مضاعف او و توهم عقبماندگی اقتصادیاش در وی عقدهها و مشکلات عدیدهای ایجاد کرده است.
از کتاب اسرارالماسونیه، تألیف ژنرال جواد رفعت ایلخان:
بزرگان و سالخوردگان را کنار گذارید و نسل جوان را دریابید.
از پروتکل شماره 9 دانشوران صهیون:
توجه به خصوصیات و خلق و خوی مردمی که شما در ممالکشان زندگی و فعالیت میکنید، اهمیت بسیار زیادی در اجرا و پیادهکردن برنامهها دارد. تا زمانی که افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگارههای تربیتی ما دوباره تربیت نشوند، نمیتوانیم برنامههایمان را در اینگونه جوامع مطابق با روشی کلی و یکسان پیاده کنیم؛ اما اگر برنامهها را محتاطانه و توأم با آموزش آغاز کنیم؛ میتوانیم در کمتر از یک دهه، منش و خلق و خوی سرسختترین افراد را تغییر داده و آنها را مانند افرادی که از پیش مطیع ساختهایم، زیر سلطه خویش درآوریم.
از پروتکل شماره 4 دانشوران صهیون:
افزایش روز افزون رقابت به منظور پیشافتادن در زندگی از سویی و نابسامانیهای اقتصادی از سوی دیگر مردم را سرخورده و افسرده میکند و بدین ترتیب نفرت آنها نسبت به مقامهای عالی رتبهداری، مذهبی و سیاسی اوج میگیرد. طلا به عنوان وسیلهای برای ارضای نیازهای مردم مورد توجه واقع میشود، ظرفیت مردم به مرز انفجار میرسد و برای قیام آماده میشوند. قیام مردم برای کسب ثروت است نه اشاعه خوبیها؛ زیرا این قیام از نفرت منبعث میشود. به بیان دیگر نفرت طبقه محروم از طبقه ممتاز جامعه، موجب قیام میشود. قشرهای پایین جوامع غیر یهودی در پی رهنمودهای ما علیه طبقه ممتاز به پا میخیزند و سرانجام با حریفمان یعنی علمای غیر یهودی بر سر قدرت به نبرد میپردازند.
بنابراین پیگیری و گرایش افرادی که دارای ویژگیهای خاص، رویاها و نیازهای مادی و روحی هستند اصلیترین عناوین گزینشی جهت پرزنت و جذب به کوئست میباشند که در آموزشها به اعضا تدریس میشود.
قدم هشتم: هدفگرایی، اشتیاق سوزاننده و غرق شدن در اهداف جهت تحقق آرزوهای مادی و شخصی
جذابیت ناشی از رسیدن افراد به تمام اهدافی که در طول عمر خود آرزوی آن را داشتند و حل همه مشکلات در کنار وجود یک فرصت که حال کوئست برای او ایجاد نموده است شرایطی ایجاد میکند که فرد با تصویرسازی آرزوهایش شروع به بالا بردن هیجانات خود میکند. تمرکز بر این اهداف و غرق شدن در آنها هیچ چیزی جز هدف و تصویر لذتبخش رسیدن به آنها را برای فرد باقی نمیگذارد تا در شرایطی ویژه فرد برای اولین بار در زندگی خویش احساس رسیدن و ثروتمند شدن را چون خوابی شیرین هر آن تجربه نماید. ادامه دارد...