در قلمرو الحاد
حلقه اول : صهیونیسم جهانی
منشأ پیدایش صهیونیسم، پروتکل صهیون، تشکیل دولت جهانی یهود مطابق آنچه در پروتکلها آمده، هدفگذاری جهت تضعیف دولتها و خدای ادیان غیر یهود
یهود، به عنوان تنها قوم بازمانده از اقوام بنیاسرائیل از حدود 4000 هزار سال پیش که در بینالنهرین میزیسته، همواره عداوتی قلبی با پیامبران و ادیان الهی داشته و دست آخر کینه و دشمنی خود را با پیامبر اسلام بصورت علنی ابراز میکند، آنچنان که خداوند متعال در قرآن کریم یهودیان را اصلیترین دشمن مسلمین معرفی میکند و در جایی دیگر آنها را حریصترین مردم به دنیا مینامد. در همین راستا جنبش «صهیون» یا همان صهیونیسم به معنی «ملیگرایی یهودی» در اوایل قرن 19 با رهبری تئودور هرتزل، با تبیین 24 پروتکل اجرایی تشکیل شد و اصلیترین هدف خود را تشکیل حکومت جهانی یهود به منظور نمایاندن یهود به عنوان قوم برتر از بشریت تعیین کرد و به همین منظور، آرام آرام بر بسیاری از شاهرگهای اصلی علمی، اقتصادی، تبلیغاتی و مطبوعاتی دنیا استیلا یافت و اکنون سالهاست که به تبیین و راهاندازی یک دین همهپسند جهانی برای آماده کردن مردم دنیا و بسترسازی برای حکومت جهانی یهود میاندیشد و برای تحقق بخشیدن به این هدف شیطانی نه تنها هیچ گونه حد و شرمی را برای خود قائل نیست، بلکه اکنون اصل الوهیت اله و انسانیت انسان را نشانه رفته است.
تشکیل حکومت جهانی یهود با تبعیت از دستورالعملهای اجرایی متفکران صهیون
WORLD CONQUEST THROUGHWORLD JEWISH GOVERNMENT
دروازه دنیا، از دروازه یهود باز میشود (وب سایت معتقدین به کتاب مقدس)
Our authority will be the crown of order, and in that is included the whole happiness of man
قدرت شکوهمند ما قادر است که حکومت را به دست گیرد و بشر را هدایت کند . (بند 4 از پروتکل 21 دانشوران صهیون)
نتیجه جنگی که علیه دین آغاز کردیم، جدایی دین از سیاست است. (کتاب اسرار الماسونیه ـ تألیف ژنرال جواد رفعت ایلخان)
هدف ما این است که دولتهایی بر پایه انکار خدا تاسیس کنیم. هدف ما این است که جمهوریهایی «لامذهب» و جهانی به پا سازیم. (کتاب اسرار الماسونیه ـ تألیف ژنرال جواد رفعت ایلخان)
بزرگان و سالخوردگان را کنار گذارید و نسل جوان را دریابید. (کتاب اسرالماسونیه ـ تألیف ژنرال جواد رفعت ایلخان)
توجه به خصوصیات و خلق و خوی مردمی که شما در ممالکشان زندگی و فعالیت میکنید، اهمیت بسیار زیادی در اجرا و پیاده کردن برنامههایمان دارد. تا زمانی که افراد جوامع مختلف، مطابق الگو و انگارههای تربیتی ما دوباره تربیت نشوند، نمیتوانیم برنامههایمان را در اینگونه جوامع مطابق با روشی کلی و یکسان پیاده کنیم؛ اما اگر برنامهها را محتاطانه و توام با آموزش آغاز کنیم میتوانیم در کمتر از یک دهه، منش، خلق و خوی سرسختترین افراد را تغییر داده و آنها را مانند افرادی که از پیش مطیع ساختهایم، زیر سلطه خویش درآوریم. (بند 1 از پروتکل 9 دانشوران صهیون)
تتمه:
همانگونه که در نگاه اول هم مشهود است، پیاده کردن چنین اهداف شیطانی ـ آن هم در مقایس جهانی ـ به هیچ عنوان کار راحتی نیست و با موانع بسیاری روبهروست. از آنجا که مهمترین هدف صهیونیست حکومت بر مردم دنیا و تحت کنترل درآوردن آنهاست و از طرفی روح آزادیخواه هر انسانی جز با حکمرانی ذات اقدس اله سازگاری ندارد، بنابراین به جرأت میتوان گفت بزرگترین مانع صهیونیست آموزهها و انگارههای دینی مردم در سراسر دنیاست. بدون هیچ توضیحی کاملاً مشخص است که اسلام به دلیل داشتن کاملترین آموزههای الهی، امروز به عنوان جدیترین مانع صهیونیسم به شمار میرود که اوج آن در ایران اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پدیدار گشته است. با توجه به اینکه نیاز به دین و داشتن معبود، یک نیاز عمیق درونی هر انسانیست، هر حکومتی تا برای این نیاز پاسخی برای توده مردم نداشته باشد، قادر نخواهد بود بر آحاد مردم حکومت کند، بنابراین «بازتعریفی از مفاهیم اساسی دین در اذهان مردم» جزو لاینفک برنامههای صهیونیستی در رسیدن به حکومت جهانی بوده و خواهد بود. یقیناً این بازتعریفی باید به گونهایی همهپسند باشد؛ بهطوری که سختیهای دین را نداشته و از طرفی، فرد را از لحاظ مادی و روانی آنگونه اغنا کند که دیگر دلیلی برای بازگشت به دین اصیل خویش نیابد! این راه حل را سالها پیش بتپرستان مشرق زمین یافتهاند ...!
در این میان با توجه به پیشینه ایجاد ادیان دروغین توسط امپریالیسم جهانی و خصوصاً صهیونیسم، جدیدترین آموزههایی که در حال حاضر در اقصینقاط جهان پس از کابالا ـ که همان عرفان یهود است ـ عرفان کهکشانی است. توضیحاتی که در ادامه مطرح میشود، همگونی و همسانی مفاهیمی را مد نظر قرار میدهد که دشمن قسمخورده اسلام و بشریت، جهت از همگسیختگی افکار و اذهان جوانان از آن استفاده میکند.
حلقه دوم: مکتب الحاد کیهان
گزارههای عرفان کهکشانی و فرقه حلقه، نسبت عرفان کهکشانی با ادیان اساطیری، همسویی عرفان کهکشانی با خاستگاه صهیونیستم
عرفان کهکشانی
در ایران یکی از فرقههای بزرگ عرفان کهکشانی که متأسفانه با مجوز رسمی وزارت ارشاد هم مشغول به فعالیت است؛ مکتبی است به نام «عرفانی کیهانی» یا «عرفان حلقه».
نوعی مرجعگرایی کیهانی در این مسلک الحادی بروز نموده است که البته جهت بومی کردن و ایجاد پوشش ظاهری با عناوین رحمانیت عام الهی عجین گشته و تا حدی جلو رفته که در اکثر استانهای ایران دارای دفتر بوده و کلاسهای آن در شهرهای مختلف برگزار میشود، طبق بررسیهای انجام شده سایر دفاتر در 10 نقطه از دنیا از جمله آلمان، ترکیه و مالزی نمایندگی دارد.
آنچه در این مسلک الحادی بیان میشود دارای شاخصهای است که الحاد آن بسیار مستتر بوده و از همین روست که در ادامه نوعی تلفیق با اهداف صهیونیسم در آن مشاهده میشود.
گزارههای عرفان کهکشانی
انطباق هر نوع فیضی از درون انسان به عالم ماوراء و طبیعت و کیهان بهصورت مبهم.
نوعی مرجعگرایی کیهانی بدین معنا که در یک دور اومانیستی هر آنچه مطلوب و هر آنچه اتفاق میافتد، منشأ آن خود فرد و در ارتباط با عالم ماورای اوست.
بدین معنا که آنچه اتفاق میافتد از ذهن من نشأت گرفته و کیهان و کائنات از آن تأسی میکند. بنابراین کائنات فرمانبردار ذهن فرد است. (سایت همراهان عرفان کیهان)
جایگزینی عرفان کهکشانی با دین؛ توطئه صهیونیستی جهت تضعیف دین غیر یهود، مقدمه جهانی شدن (جنگ نرم)
از آنجا که رسالت صهیونیسم، تزلزل در اهداف گوناگون و حتی حذف خدای ایشان است و با توجه به توطئههای گوناگون همچون تبلیغ سکولاریسم و پولورالیسم دینی مهمترین حربه برای این جایگزینی ایجاد ادیان جایگزین است. پس از کابالا که به دلیل ریشههای شیطانپرستی حتی با حضور و اقبال ستارههای هالیوود در شرق توفیقی نیافت، صهیونیسم با دامن زدن و توسعه عرفان کهکشانی که گزارههای آن با ادیان اساطیری و هندو و بودا و اوپانیشادها همگونی دارد سعی در جایگزینی و توسعه این مسلک در شرق نموده است که از آن جمله میتوان به چاپ و تکثیر و آموزش این نوع تفکر در کتب و فیلمهایی همچون فیلم «راز» و کتاب «حکایت» و «راز شاد زیستن» و صدها عنوان کتاب در پوشش روانشناسی موفقیت نام بردف لذا گمان میرود هر آنچه در چند سال اخیر بعنوان سمینار موفقیت و کتب روانشناسی موفقیت یا فیلم راز که اتکاء آن ضمیر و ذهن و روان و کائنات میباشد منتشر شده یا در جهت تبلیغ این مسلک الحادی است و یا مقوم آن میباشد و نمیتوان این هجمه همه جانبه را یک اتفاق ساده فرض کرد. هر چند گزارههای عرفان کیهانی که هم اکنون در ایران بهصورتهای گوناگون و در پیچیدهترین حالت در فعالیتهای هرمی مشاهده میشود، بهصورت بومی شده و به ظاهر منطبق با اسلام در حال گسترش است، لیکن اساساً بگونهای است که جزو الحاد و اومانیسم عرفانی را دامن نمیزند.
حلقه سوم: تجملگرایی
تجملگرایی عنصر ارتباط حلقههای اول و دوم، عدم توانایی کوئست در رساندن اعضا به اهدافشان، استفاده کوئست از عرفان کهکشانی جهت پوشاندن ضعف اقتصادی هرم
تجملگرایی و دنیاطلبی و استفاده از گزارههای عرفان کهکشانی مهمترین حربه کوئست
کوئست با شعار کمک به بشریت و حل مشکلات اقتصادی جوامع در عصری که چپاول و شعار توسعه غربی نیاز مالی را در تمام کشورهای در حال توسعه بهعنوان یک اصل متوهم کرده است با یک ساختار اقتصادی هرمی پا به عرصهای نهاد که هر چند جملات ارزشی و مردمی کمک به همنوعان پوشش اصلی این اهداف است، اما هر آنچه در اهداف و گزارههای جذب افراد در این شبکه مشاهده میشود، چیزی جز هدف گرایی مطلق در جهت رسیدن افراد به مطامع دنیا طلبانه افراطی خویش نیست و اگر از نوع دوستی نیز کلامی به میان میآید، در جهت ارضای حسی است که فرد خود را بازنده معنویت نبیند، بنابراین حرارت و اشتیاق سوزانندهای که در فعالان کوئست وجود دارد، همان تجمل تبلیغ شده در رسانههای غربی و الگوهای داخل شبکه است، این معنا و مفهوم توسط آموزشهای کیهان به شدت تقویت شده تبدیل به یک مسلک و رویه ذهنی میشود. آنجا که فرد به علت مشکلات عدیدهای که شخص برای وصول به اهدافش دچار چالش میشود؛ آنجا که هرم کوئست فقط جوابگوی مطامع بالاسری میشود این منش و دیدگاه عرفان کهکشانی است که به فرد میگوید مشکل از درون توست و تو خود را اصلاح نما تا به اهدافت برسی و این به معنی ایجاد چالی درونی است که فرد را مجاب میکند در شبکه باقی مانده و خود را به اهداف سوزانندهای که به آنها متعهد شده برساند.
آنجا که به فرد مینمایاند که طبق این قاعده جهانی و کائناتی مرجع تمام آنچه وجود دارد خود تو هستی و کیهان و کائنات از درون تو دستور میگیرند، فرد در یک سیکل تربیتی و روانی خود را باعث هر آنچه هست و کائنات را مرجع حیات و خوشبختی خود مییابد تا هر آینه کوئست از هر عیب و نقصی مبرا شده و توقفی در توسعه هرم انسانی او ایجاد نشود و در ادامه در ذیل این توسعه تفکر الحاد کیهانی نیز توسعه یابد.
حلقه چهارم: کوئست، عرفان کیهانی و صهیونیسم
اتحاد کوئست با عرفان کهکشانی در جهت منافع صهیونیسم
استفاده از یک سیکل تربیتی و روانشناسانه در مسیر جذب و تکثیر افراد در کوئست و ترویج باورهای کیهانی در بستر این تکثیر
فصل مشترک و نقطه انطباق کوئست با عرفان کیهانی و آنچه هرم اقتصادی کوئست را به الحاد صهیونیستی متصل میکند نیاز نسل جوان به سعادت و خوشبختی متوهم شده و تبلیغ شده غربی است که هر آینه بر طبل دنیاگرایی میکوبد. آنچه فصل انطباق این دو امر میباشد نقیصه هرم است آنجا که فرد نمیتواند از این ابزار استفاده کند تا به آرزوهایش برسد و مأیوس میشود؛ بینش کیهانی مقابل دیدگان او قرار میگیرد و شعار «فرمانبردارم سرورم» از کائنات او را سرمست میکند، بنابراین گزارههای عرفان کهکشانی از همان ابتدای تکثیر هرم برای افراد بهعنوان یک نگرش و باور جمعی تبلیغ میشود تا همواره هیچ ایراد و نقیصهای به کوئست که ابزار و بستر تکثیر این الحاد است وارد نشود، بدین ترتیب که هر ایراد و عدم موفقیتی از خود فرد است و کائنات همواره از ذهن فرد دستور میگیرد و بدین معنی که «اگر میخواهی به سعادت برسی؛ ذهن و باور خود به کائنات را بالا ببر تا آنها فرمانبردار تو شوند» در اینجا فرد در یک دور باطل قرار گرفته، هر روز چیزی جز الحاد کهکشانی را زمزمه نمیکند. این دور به تکثیری دامن میزند که جز تزلزل در باورهای دینی چیزهای به همراه ندارد و این همان هدف صهونیسم است و در این جایگزینی که فرد رجوع کائنات را جایگزین رجوع به خداوند میکند، الحادی پدید میآید که باعث تقدس کوئستی میشود که منادی کائنات مقدس است. بدین گونه نسل جوان مورد حمله صهیونیسم در لایههای پنهانی جنگ نرم قرار میگیرند. ادامه دارد...