* این روزها یا امضای هر یادداشت تفاهم یا قرارداد صادرات گاز، فریاد برخی بلند میشود که ایران گازی برای صادرات ندارد. میگویند شبکه گاز سراسری هنوز به گاز نیازمند است، مردم در اوج مصرف زمستان را بدون گاز سپری میکنند، تامین گاز نیروگاهها و صنایع با مشکل مواجه میشود، میادین نفتی نیاز به تزریق گاز دارند و از اینجور استدلالها. براساس آماری هم که مخالفان صادرات گاز ارائه میکنند تولید فعلی گاز کشور 400 میلیون متر مکعب در روز است در حالی که مصرف نزدیک به 600 میلیون متر مکعب است. اگر این آمار صحت داشته باشد یعنی همین الان روزانه 200 میلیون متر مکعب کمبود گاز داریم. برای ده سال آینده هم پیشبینی میکنند مصرف گاز به 1000 میلیون متر مکعب در روز افزایش خواهد یافت که در صورت اتمام تمام فازهای پارس جنوبی آن هم براساس برنامه کشور تنها میتواند نیاز گازی خود را تامین کند. آقای جوادی، سئوال نخستم این است که با توجه به چنین آماری شما اینجا نشستهاید کدام گاز را صادر کنید؟
** این سؤالی که مطرح کردید سؤال اساسی و مهمی در بحث صادرات گاز است. اما بنده میخواهم یک پله قبلتر از سؤال شما را بررسی کنم. باید ببینیم مبانی چنین اعداد و ارقام و پیشفرضهایی که مطرح میکنند چیست. وظیفه ما در شرکت ملی گاز بازاریابی است. احتمالاً برنامهریزی تلفیقی نفت میتواند آمارهای دقیقتری درباره ذخایر گازی، تولید و مصرف گاز در اختیار شما قرار دهد. آنچه که امروز مطرح است فرای این آمار و ارقام اختلاف دیدگاهی است که موافقان و مخالفان درباره صادرات گاز دارند.
* جنابعالی باید بدانید که چه گازی را میخواهید صادر کنید. نمیشود بدون داشتن دیدگاه روشن درباره وضعیت ذخایر و تولید گاز ایران پشت میز مذاکره بنشینید.
** بنده هر دو مقوله را توضیح میدهم بعد از آنها نتیجه میگیرم. آنهایی که مخالف صادرات گاز هستند به کمبود گاز در اوج مصرف زمستان اشاره میکنند چرا که در شرایط اوج مصرف شرکت ملی گاز مجبور میشود محدودیتهایی را اعمال نماید. برخی نیروگاهها را با سوخت میان تقطیر تامین گاز کند و یا گاز برخی صنایع را کاهش دهد...
* و یا حتی قطع کند! درست است. میگویند «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است». وقتی شهروندان ما و صنایع و نیروگاههای ایران در روزهای مصرف بالا با کمبود گاز مواجه هستند و این مشکل آنقدر حاد میشود که ایران به عنوان دارنده دومین ذخایر گاز جهان مجبور است گاز وارد کند دیگر چه جای صادرات گاز؟
** شما باید به دو نکته توجه کنید. اول باید این موضوع روشن شود که تولید فعلی گاز برای مصارف داخلی کفایت میکند یا خیر. دوم آنکه اصالتاً ذخایر گازی کشور پاسخگوی نیازهای فعلی و آتی کشور خواهد بود یا نه. کسانی که میگویند تولید فعلی گاز ایران مطابق با اوج مصرف نیست درست میگویند اما راه رفع آن مخالفت با صادرات گاز نیست. در مورد ذخایر و قدرت تولید بالقوه گازمان هم باید عرض کنم که ذخایر و قدرت تولید بالقوه گاز ایران بیشتر از آن چیزی است که امروز و در آینده مورد مصرف قرار خواهد گرفت. بگذریم از اینکه نحوه و میزان مصرف در ایران هم جای سئوال دارد. اجازه بدهید این نکته را روشن کنم که وقتی از صادرات گاز صحبت میکنیم منظورمان عمدتاً تولید مستقل و صدور مستقل است. اینطور نیست که گاز سهم داخل را به مصرفکنندگان خارجی بفروشیم.
* طوری که شما بحث میکنید انگار نه انگار همین زمستانی که گذشت حتی پایتختنشینان، روزهایی را بدون گاز سپری کردهاند.
** اجازه بفرمایید، توضیح میدهم. در تمام دنیا برای رفع کمبود گاز در اوج مصرف زمستان از دو روش استفاده میکنند. در روش اول به جای آنکه سرمایهگذاری تولید گاز برای حداکثر مصرف انجام شود سرمایهگذاریها به اندازه متوسط مصرف انجام میشود. سپس در نزدیکی نقاط مصرف مخازن زیرزمینی گاز ایجاد میکنند. این مخازن میتواند در کوههای نمکی یا مخازن تخلیه شده نفت، یا مخازن آبهای زیرزمینی باشد. حتی میتواند مخازن ذخیرهسازی گاز در معادن سنگهای معدنی که عمق دارند ایجاد شود. پس بنابراین راهحل مقابله با کمبود گاز در اوج مصرف، ایجاد مخازن کاذب است. به این ترتیب که مابهالتفاوت تولید و مصرف در تابستان در این مخازن ذخیره میشود و در زمستان که مصرف بالا است از آنجا برداشت میشود. مورد بعدی در مورد مصرف بالای گاز، بحث غیرواقعی بودن قیمت انرژی است. در حال حاضر هر مترمکعب گاز کمتر از یک سنت در داخل به فروش میرسد، مشتریان ما این گاز را حدود 10 الی 15 سنت از ایران میخرند. در مواردی معنی این واقعیت آن است که ما با عدم مصرف درست گاز در داخل که جلوی صادرات آن را میگیرد در حقیقت حدود یک میلیارد دلار در سال به ازای هر 10 درصد عدم صرفهجویی میسوزانیم.
* بحث اوج مصرف به کنار، نکتهای که مخالفان صادرات گاز مطرح میکنند این است که اساساً گازی برای صادرات نداریم.
** عرض میکنم. با توضیحاتی که دادم به اینجا رسیدیم که کمبود موجود گاز ما ناشی از کمبود تولید، عدم تمهید مناسب نظیر ذخیرهسازی زیرزمینی و قیمت غیرواقعی فروش گاز است.
* فرض کنیم اینهایی که شما اشاره کردید برطرف شود. یعنی تولید به اندازه کافی برسد، ذخیرهسازی انجام شود و قیمت گاز هم واقعی شود. آیا ذخایر ایران با توجه به رشد و توسعه کشور متناسب با نیازمان است؟
** پاسخ سئوال شما این است که «بله». همکارانمان در برنامهریزی نفت گزارشی را ارائه کردهاند که براساس آن ذخایر گاز ایران حدود 5/27 تریلیون مترمکعب است. براساس روند رشد موجود و با فرض اینکه کشور به لحاظ شبکه و انشعاب چه در بخش خانگی و چه در بخش صنعتی به حالت اشباع برسد و تمام صنایع برنامه توسعه 20 سال آینده به واقعیت پیوسته و گازسوز شوند و این مصارف با درصد رشدش برای 50 سال هم پیشبینی شود هنوز معادل 12 تا 14 تریلیون مترمکعب گاز مازاد برای صادرات خواهیم داشت. اخیراً همتراز 20 ساله آینده گاز کشور منتشر شده که موید همین بحث است.
* حتی با در نظر گرفتن گاز لازم برای تزریق به مخازن نفتی؟
** بله، تزریق گاز به مخازن نفتی براساس آنچه تصویب شده نیز لحاظ شده است. برنامهریزی تلفیقی نفت همه موارد را دیده است. وقتی میگویم 14 تریلیون مترمکعب برای صادرات اضافه خواهیم داشت با فرض رشد مصرف داخل و صنایع و صادراتی که تاکنون قطعی شده است، بوده تا با فرض تامین 50 سال این مصارف. به عبارت دیگر با تامین نیاز 50 ساله همه مصارف داخلی کشور نیمی از ذخایر گازی باقی میماند که میتوان صادر کرد. یک نکته اساسی دیگر هم هست که قابل توجه است. تنها حدود 20 درصد مساحت کشور تاکنون برای گاز اکتشاف شده است. به عبارت دیگر هنوز امکان اکتشاف گاز در 80 درصد مساحت کشور باقی است. شما به گزارش اخیر وزیر محترم نفت دقت کنید. در هشت سال گذشته مقدار زیادی نفت مصرف داخلی و صادرات کردهایم. اما میزان اکتشافات ما در نفت به گونهای بوده که گویا در این هشت سال نفتی مصرف نکردهایم. این در مورد گاز به مراتب بیشتر است. اگر به این نکته مهم توجه نکنیم فرصتها را از دست خواهیم داد.
* عدهای معتقدند هر آنچه که گاز داریم باید پس از کنار گذاشتن مصرف داخلی به مخازن گازی تزریق کنیم چرا که در غیر این صورت مخازن نفتی پیر شده و از فشار میافتند. اما با تزریق گاز میتوان دو نوع سود برد. اول اینکه تولید نفت را افزایش داد و بعد هم گاز را از میادین مشترک به مخزن مستقل منتقل کرد تا در دهههای آینده استخراج شود. پاسخ شما به این نظریه چیست؟
** این بحثی که شما مطرح کردید مقوله دیگری است که به آن خواهیم پرداخت. تا اینجا رسیدیم به این موضوع که براساس پیشبینی کارشناسان مجموعه وزارت نفت در مهندسی مخزن، بررسی بازار و... که اگر مصرف کشور را برای 50 سال آینده ببینیم معادل همین مصرف گاز برای صادرات داریم. اما بحث دومی که مطرح کردید...
* چون نتیجهگیری کردید میخواهم نظر رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی را هم همینجا مطرح کنم. تا بعد برسیم به آن بحث دوم. آقای دانشیار معتقد است که وزارت نفت آمار درستی از تراز گازی کشور ندارد.
** اگر نظر کارشناسی وزارت نفت را که مرجع کارشناسی کشور است قبول داشته باشیم براساس ذخایر کشف شده امروز پس از کنار گذاشتن مصرف 50 ساله کشور باز هم معادل آن قدرت صدور گاز داریم. حالا میپرسند آیا نظر کارشناسی وزارت نفت حرفهای و به اندازه کافی قابل اطمینان است یا خیر. اگر نظرات کارشناسی وزارت نفت را که ذیصلاحترین در کشور هستند قبول ندارند بهتر آن است که یکی - دو مشاور بینالمللی استخدام کنند که در این زمینه حرفهای هستند. اگر ارزیابیهای نفت از تراز گازی کشور را قبول ندارند اجازه بدهند یک مشاور بینالمللی ذیصلاح درباره این ارزیابی قضاوت کند.
* چرا نفت برای اینکه جواب متقنی داشته باشد از یک مشاور متخصص بینالمللی برای بررسی وضعیت تراز گاز استفاده نکرد؟
** مطالعه موردنظر چند سال پیش توسط یکسری از شرکتهای بینالمللی نظیر شل و توتال و... انجام شد. حالا میتوان دوباره مشاوران بینالمللی گرفت تا زیرنظر یک سازمان ثالث مطالعاتشان را انجام دهند. به هر حال پاسخ به حرف کارشناسانه این است که یا به حرف کارشناسان کشور که در نفت بهترین هستند اعتماد کنیم یا اینکه از کارشناسان بینالمللی بخواهیم این مطالعات را ارزیابی دوباره کنند. با حرف مسئلهای نقض و اثبات نمیشود. [جوادی ترجیح میدهد فحوای حرفش را با مثالی از دوره تحصیلش بیان کند: «یادم میآید وقتی مدرسه میرفتیم میگفتند اگر یک دیوار را یک بنا ظرف 20 روز بسازد دو بنا این دیوار را 10 روزه میسازند و اگر 20 بنا استخدام کنید این دیوار هیچوقت ساخته نمیشود.» مدیر عامل شرکت ملی گاز از این مثال استفاده میکند و پاسخ آنانی را که معتقدند باید تا جایی که گاز داریم به مخازن نفتی تزریق کنیم ، میدهد:] حالا اینکه گفته میشود هر چه گاز به مخزن تزریق کنیم تولید نفت افزایش مییابد درست نیست چون ممکن است مخزن از بین برود. مخازن نفتی رفتارهای متفاوتی دارند. برخی از آنها در فشار ترک برمیدارند و برخی دیگر بر اثر عدم محاسبه درست در تزریق نفتشان فرار میکند.
* شما بحث را از تراز گازی کشور تغییر دادید و به تحلیل درست یا نادرست بودن تزریق به مخازن نفتی هدایت کردید. از نظر من اشکالی ندارد چون آنان که میگویند گاز صادر نکنیم اضافه میکنند که آن را به مخازن نفتی تزریق کنیم. حالا بفرمایید واقعاً این نظریه که باید به همه مخازن نفتی گاز تزریق کرد از دیدگاه شما درست است؟
** در دنیا نظرات متفاوتی وجود دارد. در مواردی میبینید مثلاً در یک مخزن نفتی واحد شرکت شل معتقد است باید آب تزریق شود و BP اعتقاد دارد که باید گاز تزریق کرد. مشاهده میکنید که در رفتار با یک مخزن واحد دو شرکت بزرگ بینالمللی اختلاف دیدگاه دارند. لذا عقل حکم میکند که یک بحث علمی نظیر این مبحث را از طریق علمی و کارشناسی بررسی کنیم وگرنه با یک مصاحبه و یک مقاله در یک روزنامه چیزی قابل استنباط و نقض نیست.
* پس شما معتقدید حرفهایی که درباره نداشتن گاز برای صادرات زده میشود غیرکارشناسی و بیشتر ژورنالیستی است؟
** بنده نمی خواهم جسارت کرده و بگویم این حرفها غیرکارشناسی است بلکه میخواهم عرض کنم که از راه غیرکارشناسی گفته میشود.
* راه کارشناسی مدنظر شما چیست؟
** راه کارشناسی این است که اول به تجربه یکصد ساله نفت اعتماد کنیم و از کار وزارت نفت حمایت نمائیم اگر قانع نشدیم از مجموعهای قویتر از نفت و در سطح بینالمللی کمک بگیریم و میتوان به رئیسجمهور یا مجلس و... پیشنهاد کرد که مشاور بینالمللی بگیرند که مقوله تزریق گاز مخازن و امکان صادرات گاز را زیر نظر سازمانی غیر از وزارت نفت بررسی کنند. آن وقت هر نتیجهای به دست آمد طرفین بپذیرند که البته عدم اعتماد به مجموعه نفت کار درستی نیست.
* مخالفان صادرات گاز تنها از مجموعه بیرون نفت نیستند. در درون نفت هم برخی معتقدند هنوز نیازهای داخلی برای مصرف گاز به طور کامل برطرف نشده است تا ما به فکر صادرات باشیم. فحوای کلامشان این است که هنوز راه زیادی مانده تا ایران گازسوز شود. پاسخ شما به این اظهارنظر چیست؟
** ببینید در دنیا برای هر موضوعی شاخصی تعریف شده است. میگویند کشوری غنی است که نسبت ذخایر نفت و گاز به تولیدش عدد مشخصی باشد. یا درآمد سرانهاش فلان عدد باشد. اینها به صورت علمی تعریف شده است. پاسخ کسانی که میگویند مصرف گاز هنوز در ایران بسیار پایین است را میتوان با مقایسه شاخص مصرف گاز در کشور با کشورهای پیشرفته ارائه کرد. اینجا عرض میکنم که مصرف سرانه گاز ایران نسبت به متوسط مصرف سرانه گاز در دنیا بیشتر است و در این زمینه جزء کشورهای بالا هستیم. معنی این حرف این است که مصرف گاز در ایران نسبت به واقعیت مصرف گاز در دنیا خیلی بیشتر توسعه یافته است. الان قریب به 70 درصد کشور چه در حوزه خانگی و چه در حوزه صنایع زیر پوشش گاز هستند. مشکل اصلی کشور ما مصرف غیربهینه گاز است. در اروپا به لحاظ اینکه اثر هزینههای حاملهای انرژی را لمس میکنند مصرف کنترل شده است. [اینجای مصاحبه که میرسیم مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز مایل است از کشور روسیه به عنوان بزرگترین دارنده ذخایر گازی دنیا یاد کند تا شاهدی باشد برای گفتههایش: روسیه بزرگترین صادرکننده گاز دنیا است. تا پیش از شکست کمونیسم این کشور بزرگترین مصرفکننده گاز بود. چون هم ستگاههای صنایع کهنه بودند و هم دولت تقریباً گاز را مجانی میداد. مسئولان روسیه آمدهاند و رژیم قیمتی را برای مصرف سوخت تنظیم کردهاند. از آن طرف هم روشهای پیشگیری از اتلاف انرژی نظیر دوجداره کردن پنجرهها را تصویب کردهاند. حاصل این دو سیاست این شده که مصرف گاز کاهش یافته و صادرات آن افزایش پیدا کرده است. معنی مصرف زیاد گاز در دوره کمونیسم این نبوده که روسیه آن وقتها کشور توسعهیافتهای بود.]
* استدلال مخالفین صادرات گاز و استفاده حداکثری آن در داخل با این مباحثی که شما مطرح میکنید فرق دارد. آنها میگویند به جای اینکه بیاییم گاز ارزان صادر کنیم صنایع کشور را توسعه دهیم و به جای آن فرآورده بفروشیم و این استدلال یعنی اینکه کشور هنوز به گاز نیاز دارد.
** این مسئلهای که میگویید بحث دیگری است.
* به هر حال در همان بحث اول که گفته میشود نیاز گاز ایران آنقدر هست که به صادرات نمیرسد جای میگیرد.
** بحث دیگری است. نکته در اینجا است که برسیم به اینکه گاز مازاد مصرف داخلی داریم حالا وارد بحث میشویم که آیا این گاز را میخواهیم به صورت خام صادر کنیم یا به صورت LNG و یا به صورت فرآورده.
* شما مبنا را صنایع فعلی کشور میگیرید و میگویید گاز مازاد مصرف داخلی داریم اما آنان که میگویند گاز مازادی برای صادرات نداریم استدلالشان این است که هنوز باید صنایع و کارخانجات بسیاری در کشور ایجاد میشود که نیاز به مصرف گاز دارند.
** خیلی خب، اینکه میگویند کارخانه و صنایع احداث کنیم منظورشان این است که محصول آنها در داخل مصرف شود یا صادر شود. اگر منظورشان این است که در داخل مصرف میشود بنده معتقدم روند رشد مصرف داخلی فرآوردهها رو به کاهش است. از نیروگاهها گرفته تا محصولات پتروشیمی که ده سال پیش 80 درصد محصولات پتروشیمی مصرفی در داخل را وارد میکردیم اما الان کمتر از نصف آن را وارد میکنیم. معنی این حرف آن است که از نظر مصرف محصولات پتروشیمی کشور به مرز اشباع نزدیک میشود پس نتیجه این میشود که اگر به اندازه ده سال گذشته برای ساخت پتروشیمی سرمایهگذاری کنیم مازاد مصرف داخلی پیدا میکنیم. بنابراین نکته کلیدی این است که سرمایهگذاریهای جدید کشور با گرایش صادرات صورت میگیرد.
* شاید در بخش پتروشیمی بحث شما را بپذیریم اما در بخش نیروگاهی نیاز کشور هنوز بسیار زیاد است. نیروگاهها هم گاز میخواهند. نمیتوان گفت که برق نیروگاههای تازه تاسیس برای صادرات در نظر گرفته شده است.
** تکلیف روند رشد مصرف برق ایران روشن است. براساس متوسط روند رشد باید پیشبینی مصرف را کرد. اگر بنا شد بیش از این نیاز برق تولید کنیم معنایش این است که داریم برای صادرات فکر میکنیم.
* آمار شما برای تولید روزانه گاز ایران چقدر است؟
** الان یا در اوج مصرف.
* برای هر دو گزینه.
** در حال حاضر حداکثر ظرفیت تولید روزانه گاز ایران حدود 400 میلیون مترمکعب در روز است اما در اوج زمستان پیشبینی میشود رقم تولید به حدود 430 میلیون مترمکعب میرسد.
* مصرف کشور در اوج روزهای مصرف چقدر است؟
** 430 میلیون متر مکعب در روز. اما به آمار خدمتتان عرض میکنم که متوسط مصرف گاز کشور در سال گذشته 280 میلیون مترمکعب در روز است. در حالی که حداقل مصرف حدود 200 میلیون مترمکعب در روز بوده است. معنی این اختلاف بزرگ در مصرف را میدانید؟
* یعنی هزینه تولید و انتقال 50 درصد مصرف گاز کشور را انجام میدهیم برای مدت کوتاهی از سال که اوج مصرف داریم. اما آقای جوادی، نمیشود به مردم گفت که در آن 30- 20 روز زمستان که اتفاقاً نیاز مبرم است گاز استفاده نکنند. بالاخره توسعه برای چنین شرایطی شکل میگیرد.
** اما در هیچ جای دنیا چنین کاری نمیکنند. آنها میآیند براساس متوسط مصرف که مثلاً در ایران 320 میلیون مترمکعب است ظرفیت انتقال ایجاد میکنند. بعد در دوران حداقل مصرف که به حدود 200 میلیون مترمکعب در روز میرسد گاز اضافی را در نزدیکی مکانهای پرمصرف ذخیره میکنند تا در روزهای اوج مصرف مشکلی برای مصرف بیشتر وجود نداشته باشد. این را میپذیرم که در زمینه ذخیرهسازی گاز در کشور عقب هستیم. با وجود آنکه در این زمینه گامهایی نظیر احداث مخزن ذخیره گاز ورامین برای تامین گاز تهران در مواقع پرمصرف برداشته شده اما در این زمینه کوتاهی کردهایم و باید سریع اقدام کنیم.
* بسیار خوب، اگر بپذیریم که مازاد گاز برای مصرف داخل داریم این سئوال پیش میآید که باید این مازاد گاز را به صورت محصول صادر کنیم یا اینکه مثل شرایط فعلی گازفروشی کنیم. کدام یک منافع بیشتری برای اقتصاد کشور به همراه دارد؟
** این سئوال وارد است. به نظرم باید در پاسخ به این سئوال مورد به مورد بحث کنیم. الان در پروژههای صدور گاز به وسیله خط لوله بازگشت سرمایه در برخی موارد بیش از 50 درصد است. در صادرات به صورت LNG هم بیشتر از 20 درصد بازگشت سرمایه داریم. حالا مقایسه کنید مثلاً با صنعت فولاد. صنعت فولادی را در دنیا کمتر میتوانید بیابید که نرخ بازگشت سرمایهاش از 15 درصد فراتر رود. یا حتی در پتروشیمی شما محدود میتوانید نرخ بازگشت سرمایه را بالای 20 تا 25 درصد بیابید. بنابراین سئوال شما را باید مورد به مورد ارزیابی کرد. نمیتوان حکم عام صادر کرد. در برخی موارد اگر گاز را به محصول تبدیل کنیم به نفع اقتصاد ملی خواهد بود و در شرایط دیگر اگر یا LNG صادر کنیم سود بیشتری میبریم.
* با توجه به شرایطی که در آن هستیم و صنایعی که در کشور فعال است ادامه گازفروشی به مصلحت است یا استفاده داخلی آن؟
** با صنایع موجودی که مطرح است در بیش از 90 درصد موارد صادرات گاز با صرف سرمایه کمتر پول بیشتری را به کشور میآورد. در حقیقت صادرات گاز بیشتر از احداث صنعتی مثل فولاد برای کشور سود دارد.
* در بلندمدت چه؟ باز هم همین تحلیلگر جوابگو است. به هر حال احداث صنایع، باعث ایجاد زیرساختهایی در کشور میشود، شغل ایجاد میکند و تاثیرات بلندمدت اقتصادی، اجتماعی دارد. آیا در بلندمدت هم به نفع کشور است که گاز صادر کنیم؟
** این حرف شما کاملاً درست است. اما در اقتصاد دو نظریه وجود دارد که اگر بخواهم آنها را در اینجا تشریح کنم زمان زیادی میگیرد. یک تئوری معروف میگوید اگر کشوری پول خوب داشته باشد بهتر و بیشتر میتواند سرمایهگذاری کرده و توسعه یابد یا اگر اول سرمایهگذاری کرده و کار ایجاد کند اما پول کمتر داشته باشد میتواند پررونقتر و رو به رشدتر باشد. در دنیا آنهایی که اهل اقتصاد آزاد هستند میگویند اگر شما میتوانی پول خوبی در بیاوری و برای خرج آن برنامه خوبی داری به سمت پول درآوردن حرکت کن اما اگر نمیتوانی پول خوبی درآوری و خوب خرج کنی، کار ایجاد کن. ما فعلا پول خوبی از صادرات گاز عایدمان میشود.