* پیش از هر چیز از فیلمنامه جدیدتان بگویید؟
** فیلم جدیدم در مورد یک موضوع اجتماعی است و به مسائل نوجوانان میپردازد. بنظر من در جامعه ما دوران بلوغ نوجوانان به فراموشی سپرده شده است. در این دوران است که اگر از لحاظ روحی و روانی به آنها توجه نشود و امنیت خاص روانی به آنها داده نشود، میتواند در سرنوشت آیندهشان تاثیرات سوئی بگذارد. به همین دلیل موضوعی را که انتخاب کردم دوران بلوغ پسرهاست که بسیار با دوران بلوغ دخترها متفاوت است. ویژگیهای این دوران و مسائلی که باعث میشود این دوران بشکل بحران بروز کند و اینکه چگونه باید به سلامت از این دوران عبور کرد.
* آیا هنگام نوشتن فیلمنامه برای نقشهایتان، نظر به بازیگران خاصی داشتید.
** بله، برای اینکه نقش اصلی فیلم نوجوان است و طبیعتا برای انتخاب نوجوان شخصیت فیلم خیلی تلاش کردم و خیلی سخت بود که بتوانم از میان علاقمندان و کسانیکه برای بازیگری ثبت نام کردند، آن را پیدا کنم این مرحله را گذراندیم و از میان 500 داوطلب 10 نفر و در نهایت 1 نفر برگزیده شد.
* به بازار فیلم هم توجه داشتید؟
** من فکر میکنم هر چیزی که از واقعیتها شکل بگیرد و مایه بگیرد و هر چیزی که از واقعیت بربیاید، تاثیرگذار خواهد بود. به همین دلیل من فکر میکنم طیف مخاطبی را که در نظر گرفتم عام است یعنی خانوادهها هستند به اتفاق فرزندانشان و فکر میکنم با این طیف بتواند ارتباط برقرار کند.
* چند درصد از کار پیش رفته و چند درصد باقی مانده است؟ آیا فیلم برای جشنواره فجر امسال آماده میشود؟
** 30 درصد از کار پیش رفته و 70 درصد آن باقی مانده است و قصد داریم فیلم را برای جشنواره فجر امسال آماده کنیم.
* با توجه به مضمون فیلم قبلی و فعلیتان که به معضلات اجتماعی جوانان میپردازید موفقیتتان را در بیان این معضلات چقدر میدانید؟
** فکر میکنم تلاش صادقانه یک فیلمساز برای رسیدن به واقعیت و کوشش کردن برای جلب کردن توجه مخاطبان، امری طبیعی میباشد. به همین دلیل موفقیت یک فیلم بستگی به این دارد که چگونه با آن ارتباط برقرار شود. تصور میکنم که در امر ساخت فیلم نگاهی متفاوت و جدا از مردم دارم و به دلیل اینکه از دریچه نگاه مردم به معضلات مینگرم نه چیزی جدا از آنان با نگاهی عامتر، معتقدم میتواند ارتباط برقرار کند و مخاطب را جذب کند.
* آیا تا بحال درباره معضلات اجتماعی از افراد متخصص دانشگاهی در زمینه آسیبهای اجتماعی نظرخواهی نموده و نظراتشان را در فیلمهایتان دخالت دادهاید؟
** مطمئنا، اصلا من یک مستندساز هستم و کارم در ارتباط با مسائل اجتماعی است، بنابراین نمیتوانم تحقیقات کارشناسی را کنار بگذارم، چه تحقیقات میدانی، چه تحقیقات کارشناسی و چه تحقیقات کتابخوانی. همیشه در کارهایم استفاده میکنم. و بدون نگاه به آنها هیچوقت کارم را شروع نمیکنم. مطمئنا موضوع خیلی در کارهای تاثیر و اهمیت دارد. بدون اینها کارم شکل واقعی به خودش نمیگیرد و تا وقتی کار تحقیق نشده باشد، خودم راضی نمیشوم.
* برای بیان و مقابله با آسیبهای اجتماعی با زبان هنر چه باید کرد؟
** وظیفه هنرمندان این است که درد را نشان بدهد. در واقع ریشهیابی کند. هنرمند نمیتواند درمان کند. تلاش میکند تا واقعیات را عریان و بیپرده نشان بدهد، که در این نقطه یک موقعیت و شرایط خاص داریم و با برداشتن آن نقطه، شرایط سالمی را بوجود آورده یا اینکه بصورتی مسکن وار مشکل را رفع کند. اینکه چه اتفاقاتی میخواهد بوجود بیاید یا اینکه چگونه باید با آن برخورد شود، مسئولین باید فکر و تصمیمگیری کنند. وظیفه هنرمند این است که باید با صداقت تمام به بیان واقعیات اجتماعی و معضلات اجتماعی و ریشههای درد بپردازد و به زبان هنر مطرح کند، که این یک وظیفه است. فکر میکنم رسالت هنرمند در همین است که بتواند درست عمل کند. اینکه چه باید کرد - بیان نهایی - تصمیمگیری نهایی به عهده متولیان امر میباشد. هنر میتواند بدون واسطه به مسائل بپردازد و به دور از خشونت و واقعگرانه، آلام و دردها و مشکلات را مطرح بکند و از طریق هنر، خصوصا هنر سینما میشود به خیلی از معضلات پرداخت و ریشهیابی کرد و گاهی درمان کرد و سینما به عنوان یک ابزار هنری در خدمت جامعه قرار میگیرد و در کنار مردم و از زبان آنها دردشان را مطرح کند و حرفشان را بزند.
* آیا همسر و مادر بودن با هنرمند بودن تضاد دارد؟
** به نظر من هیچکدام از اینها در تضاد با همدیگر نیست. شما در هر شرایطی میتوانید وظایفتان را درست انجام بدهید.
* اگر این حس مسئولیت وجود داشته باشد، اینکه در خانه هستید و یا در جامعه و یا در سرکارتان فرق نمیکند؟
** در همه اینها باید یک احساس مسئولیت همراه باشد. اگر شما همسر یا مادر و یا یک هنرمند باشید و مسئولیت و وظیفهتان را درک نکنید و حس نکنید که جایگاهتان در آن موقعیت چیست، طبیعتا در ارتباط با جامعه و نقش اجتماعیتان هم نمیتوانید در مسئولیت تعیینشدهتان مثبت عمل کنید. بنابراین هر کدام در جای خودشان هستند و هیچکدام نمیتوانند دیگری را از بین ببرد و شاید بتواند به همدیگر کمک کنند، برای یک زندگی بهتر و بهتر فهمیدن و بهتر درک شدن و درک کردن، اینها در کنار هم میتوانند کامل شوند و همه در کنار همدیگرند. همانطور که میتواند در زندگی خانوادگی همه چیز شکل درست خودش را داشته باشد و وظیفه خودش را به نتیجه برساند، در شکل کار هم همینطور. فرق نمیکند هیچکدام با هم در تضاد نیستند.
* در مورد عوامل کارتان و نقشهای اصلی فیلم نیز توضیحاتی بفرمایید.
** نقشهای اصلی را آقایان فرامرز قریبیان، همایون ارشادی و مجید مشیری و خانمها شراره دولتآبادی، فلور نظری و افسانه پاکرو در نقش نازنین و نقشهای نابازیگر محمدرضا غفاری نقش آرش، ایلیا محمدی نقش سعید و اشکان خیرنژاد نقش هومن. که اینها سه دوست هستند در فیلم با اینها هستیم. عوامل پشت صحنه نیز مدیر گروه فیلمبرداری: فرهاد مجیدی، صدابردار: نظامالدین کیایی، مدیر تولید: مجتبی متولی، دستیار کارگردان و برنامهریز: محمد موفق و محمدرضا خاکی، منشی صحنه: شیدا باسمچی، طراحی صحنه و لباس: فرهاد ویلکیجی، طراح چهرهپردازی: مهری شیرازی. فیلمنامه را خودم و خانم شعله شریعتی مشترکا کار کردیم. کار تحقیق و پژوهش را به همراه تهیهکنندگی و کارگردانی فیلم را هم شخصا بعهده دارم.