تاریخ انتشار : ۰۷ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۲  ، 
کد خبر : ۱۸۷۷۵۶
کاندیداهای انتخابات 2008 درباره بحران عراق چگونه می‌اندیشند؟

عراق سکوى پرش جانشینان بوش


جاناتان دارمن
عراق براى بوش باتلاقى مهلک بود. اما هرقدر به انتخابات ریاست جمهورى سال 2008آمریکا نزدیک مى شویم مدعیان این انتخابات در هر دو حزب ایالات متحده، سعى مى کنند خود را در قبال وضعیت عراق آماده تر کنند و آن را تبدیل به فرصتى براى خود سازند. این که آنها در قبال این جنگ چه سیاستى را درپیش بگیرند و سخن چه کسانى را بشنوند، امرى مهم است.
سرانجام «جان مک کین» و «هیلارى کلینتون» (دو نماینده سرشناس از جمهورى خواهان و دموکراتها) مسأله اى را یافتند که بتوانند درباره آن، دیدگاه مشترکى داشته باشند. یک هفته پس از انتخابات میان دوره اى اخیر آمریکا، آنها به سنا بازگشتند و برروى صندلى هایشان در «کمیته سرویس هاى مسلح» نشستند و دیگربار به بحث و مذاکره درباره عراق پرداختند.
روى سخن آنها با ژنرال «جان ابى زید» فرمانده قرارگاه مرکزى آمریکا در خاورمیانه بود.
ژنرال «ابى زید» تأکید کرد: «نشانه هاى امیدبخشى در مشکلات و منازعات عراق به چشم مى خورد.
«مک کین» با شنیدن اظهارات «ابى زید» با لحنى شگفتزده پرسید: «این که یک عده لباس نظامى بپوشند و 150نفر را یکجا بدزدند و بتوانند از پست هاى بازرسى به سادگى عبورکنند، نشانه هاى امیدبخش است؟» «کلینتون» هم بلافاصله ابراز داشت که : «وضعیت عراق اصلاً روبه راه نیست و امیدوار بودن استراتژى به حساب نمى آید.»
«امیدوار بودن استراتژى نیست»: این درسى است که «کلینتون» و دیگر کاندیداهاى احتمالى ریاست جمهورى خیلى سریع آموختند.
درحالى که بوش هفتمین سال ریاست جمهورى خود را سپرى مى کند و جنگ همچنان ادامه دارد، عراق فقط مشکل «بوش» نیست. واشنگتن درحال حاضر منتظر معجزه اى ازجانب «جیمز بیکر» و «لى همیلتون» است. اما رهبران هر دو حزب مى دانند که راه حل خوشایند و حقیقى براى مناقشات عراق در هیچ کجاى این میدان نیست و شاید هم هرگز وجودنداشته باشد.
این مى تواند به آن معنا باشد که چنین مشکلى مى تواند براى دوندگان خط اول انتخابات 2008یعنى «هیلارى کلینتون» و «جان مک کین» نیز وجودداشته باشد. سناتور آریزونا جدا از ملاحظه کارى هاى سیاسى معتقد است حضور نظامى آمریکا در عراق باید افزایش یابد. وى مجادله مى کند که باید هم اندازه 100هزار سربازى که قرار شده به عراق اعزام شوند، نیرو جذب شده و راهى این کشور شوند تا بتوانند امنیت را درعراق حاکم کنند.
«کلینتون» هم برخى از هم حزبى هاى ضدجنگ اش را با عدول کردن از رأى اولیه خودش درباره رفتن به جنگ برآشفته کرده است و هنوز نیز روشن نکرده که براى برچیدن افتضاح عراق باید چه راه و مسیرى را درپیش گرفت.
در هرصورت، هردو سناتور درخلق مناقشه برسر بحران عراق سهیم بوده اند و اگر تاریخ راهنمایى براى بشر باشد، رأى دهندگان شاید مشتاق حضور دو آدم متفاوت هستند که بتوانند این ماجرا را به سرانجام برسانند.
اما، در میدان مبارزه انتخاباتى، براى انتخابات ریاست جمهورى تعداد کمى از کاندیداهاى احتمالى آینده با استراتژى واقعى خود براى پایان جنگ در عراق پیش مى روند. شاید «بیکر» و «همیلتون» براى مدعیان ریاست جمهورى پیشنهادهایى درباره یک نقشه راه که براساس آن بتوانند، در این مسیر گام درست را بردارند، داشته باشند.
اما درحال حاضر کاندیداها در اتاق تاریک پى فیل مى گردند و درجست و جوى راهى ساده و آسان براى رویارویى با مشکل عراق هستند و هرکدام ایده هاى خود را دارند. هرکدام از آنها با این مسأله چنین برخورد کرده اند:
جان مک کین
جان مک کین از جمله کسانى بود که بوش را در لشکرکشى به عراق حمایت مى کرد. او معتقد است که برداشتن صدام از صحنه قدرت در عراق در راستاى جنگ با تروریسم کارى بجا و درست بود. اما او در عین حال که از جنگ در عراق حمایت مى کرد، در کار منتقدان جنگ جمهورى خواهان مانند مشاور امنیت ملى، «برنت اسکوکرافت» که نسبت به ماجراجویى عراق نظر خوشایندى نداشت و احساس مى کرد این ماجرا موجب درد سر مى شود، مداخله مى کرد. بعد از لشکرکشى بوش به عراق، مک کین با کوبیدن بر طبل نیاز، سربازان بیشتر به عراق گسیل کرد.
مک کین از معدود جمهورى خواهانى است که با هر دو شاخه حزب اش، یعنى رئالیست ها و ایده آلیست ها روابط دوستانه اى دارد. او یک ارتشى زاده و یک زندانى سابق جنگ است، کسى که به خوبى با برآوردهاى نیروى انسانى جنگ آشنا است و گه گاه گپ و گفتى دوستانه با منتقدان جنگى همچون «اسکوکرافت» و «کالین پاول» دارد. اما در عین حال گفت و شنودى هم با روشنفکرانى نظیر «بیل کریستول»، مغز متفکر و فرد صاحب نفوذ نومحافظه کاران دارد و با آنها از پتانسیل هاى عراق براى دگرگون ساختن چهره خاورمیانه صحبت مى کند. اگر «مک کین» بتواند سکان کاخ سفید را به دست بگیرد، سیاست خارجى اش به دست «رندى شونمان» هماهنگ خواهد شد. «شونمان» تحلیلگر پروژه هاى گروه متفکران محافظه کار براى «آمریکاى جدید» است که کمیته اى متشکل از دوحزب را براى آزادسازى عراق بنیاد نهاد. این کمیته گروهى مستقل به شمار مى آمد که از تغییر رژیم حمایت مى کرد.
هیلارى کلینتون
«کلینتون» از نخستین ساعت هاى حضور خود در سنا، مراقب بود براساس امنیت ملى حرکت کند. بنابراین به انجمن سرویس هاى مسلح پیوست و خود را در قالب دوستى محکم و استوار براى ارتش معرفى کرد. او از همان ابتدا، به جنگ عراق رأى داد و حتى وقتى که جنگ به امرى نامطلوب و نامحبوب در بین مردم و حزب اش، تبدیل شد، هرگز بابت حمایت اش از جنگ اظهار پشیمانى نکرد. البته او بعداً براى در امان ماندن از خشم فعالان ضدجنگى که سر دسته آنها، «جوى لیبرمن» در سال 2006شد، شروع به انتقادهاى سخت و کوبنده در قبال سیاست هاى جنگى دولت بوش کرد.
اما باید دید، هیلارى اکنون که در اکثریت قرار گرفته و به طور جدى به کرسى ریاست جمهورى آمریکا در کاخ سفید فکر مى کند، چه سیاستى را در قبال عراق درپیش مى گیرد. او از تشکیل یک تراست نفتى که در آن به همه عراقى ها سهمى بابت منافع نفت پرداخته شود، حمایت کرده است. او به نقل و انتقال سربازان به جایى دیگر معتقد است اما هرگز نگفته که این نقل و انتقال چگونه و به کجا باید انجام شود. وى از گفت وگو و مذاکره با سوریه و ایران نیز حمایت کرده است. اما هنوز پیشنهادهاى خود را بابت نقشه جامع و فراگیرش ترسیم نکرده است. سخنگوى او «فیلیپ ریترز» درباره این مسأله مى گوید: «این بر عهده رئیس جمهور آمریکا است که چنین نقشه و طرحى را به مردم آمریکا هدیه کند.»
«کلینتون» روابط کارى تنگاتنگى با «جک رید»، سناتور رودآیلند دارد. «جک رید» فارغ التحصیل وست پوینت است و محور فعالیت دموکرات هاى سنا درباره عراق به شمار مى آید.
«کلینتون» همچنین با کهنه کاران تیم سیاست خارجى همسرش نظیر ریچارد هولبروک که زمانى سفیر سازمان ملل بود و کاندیداى احراز پست امنیت ملى براى هر دولت دموکرات به شمار مى آید، مذاکره مى کند. به علاوه برخى از دموکرات ها فکر مى کنند شبکه ارتباطى گسترده «کلینتون» او را وامى دارد براحتى و شمرده شمرده از نقشه دقیق اش براى پایان مناقشه عراق سخن بگوید. یکى از کارشناسان انتخابات قبل که «جان کرى» در آن حضور داشت و اکنون در بخش سیاست خارجى سنا کار مى کند و نمى خواهد نامش فاش شود، درباره موقعیت هیلارى مى گوید: «شبیه رقابت انتخاباتى جان کرى است.» او درباره سیاست شوراى امنیت هم متذکر مى شود: «سخت است که بتوان هر چیزى را از مدخلى سخت و پر از اما و اگر گذراند.»
باراک اوباما
یکى از به اصطلاح امتیازات اصلى اوباما در برابر رقیب اش، «هیلارى کلینتون»، ثبات قدم او درباره مسأله عراق است، اوباما مى گوید: او و هیلارى در زمان شروع جنگ، برآوردها و ارزیابى هاى متفاوتى درباره نیاز آمریکا به چنین جنگى داشتند. واقعیت هم، همین است در پائیز 2002باراک اوباما در سنا موضع مخالف خود را درباره جنگ عراق نشان داد، اما در همان زمان، کلینتون، براى شروع جنگ علیه عراق رأى مثبت داد. او از آن زمان تاکنون همواره ثبات قدم خود را درباره جنگ عراق حفظ کرده و هر بار به مناسبتى مخالفت خود را ابراز داشته است و خواهان خروج آمریکا از عراق شده است. او خیلى راحت با قضیه برخورد مى کند و مى گوید: «من آدمى نظامى نیستم.» اوباما با سیاستگذاران سیاست خارجى سنا همچون تیمسار «مارک لیپرت» و «سامانتا پاور» دیده بان حقوق بشر تماس گرفته تا وضعیت موجود در صحنه روابط بین الملل رادسته بندى کنند.
رودى جولیانى
«جولیانى» که مدتها است به دلیل موضع اش در قبال مسأله سقط جنین و همجنس بازان به شدت مورد بدگمانى و طعن جناح راست قرار دارد، سعى کرده است اعتبارنامه محافظه کارى خود را با حمایت از سیاست بوش در عراق، تقویت کند. او مى گوید: خارج کردن سربازان از عراق و عقب نشینى درست مانند آن است که اتحادیه در نیمه راه جنگ هاى داخلى آمریکا، کار خود را نیمه کاره رها مى کرد. او از آمریکایى ها خواسته است هر کارى را که لازم است، انجام دهند تا برنده جنگ باشند.
دفاع همیشگى او از جنگ موجب شده است وى با کاخ سفید رابطه خوبى پیدا کند. تیمسارهاى کاخ سفید مى گویند: تعهد او به مناقشه عراق به طور کامل خالصانه است. آن طور که دوستان او مى گویند، جولیانى از گروهى از مشاوران درجه اول شاغل در انستیتو هوور استانفورد تأثیر مى پذیرد که در میان آنها مى توان افرادى همچون «جرج شولتز» وزیر خارجه پیشین آمریکا، «ریچارد آلن» مشاور امنیت ملى و «ماتئو اندرسون» مشاور سیاسى «ریگان» را دید.
میت رومنى
«رومنى»، بیشتر از هر کاندیداى درجه اول دیگرى مى تواند ادعا کند که در آشفته بازار عراق هیچ کارى نکرده است. البته، فرماندار بازنشسته ماساچوست به عراق سفر کرده است و خود را به عنوان رقیب قوى مک کین مطرح ساخته است و البته به این ترتیب تلاش کرده است، نقصان خود را درباره نداشتن حسن نیت در سیاست خارجى آمریکا جبران کند. او در ماه مه به عراق سفر کرد و هشدار داد که آمریکا نمى تواند بیاید و بعد هم به سادگى بگذارد و برود. چند ماه بعد، یعنى در ماه سپتامبر با «پل برمر» درباره عراق رایزنى کرد. ژنرال هاى کاخ سفید مى گویند رومنى هنوز در ابتداى راه آموختن درباره مناقشه عراق است و به این زودى قادر به ارائه پیشنهادى استراتژیک در قبال مسأله عراق نخواهد بود.
جان ادواردز
حمایت او از جنگ عراق موجب شد، در سال 2004در بین دموکرات ها دچار مشکلاتى شود. او سال گذشته در بهار 2005از ژنرالها خواست در جنگ، عراق را بازنگرى کنند و نتیجه آن شد که در یکى از ستون هاى روزنامه «واشنگتن پست» از قول او نوشته شد: «من اشتباه کردم.»
و بعد نیز براى کاهش تعداد سربازان و افزایش تعهدات به همسایگان عراق در خاورمیانه تلاش کرد. در آن زمان برخى از دوستان نزدیک «ادواردز» نگران شدند که این تغییر جهت او در قبال جنگ عراق به ضرر او که نامزد ریاست جمهورى شده بود، تمام شود اما حالا که بسیارى از دموکرات ها به عقب نشینى سربازان از عراق اعتقاد پیدا کرده اند، تیم هوادار «ادواردز» احساس مى کند که همه اعضاى حزب در حال اجماع بر سر ایده و تفکر آنها هستند. «ادواردز» روى سیاست خارجى اش متمرکز شد. اما با متفکران عصر کلینتون همانند «هالبروک» و «استراب تالبوت» مشورت مى کند. در کل شاید موضع مخالف او در قبال عراق به وى به عنوان مردى ضد جنگ و شق مخالف «جنگ طلبى» خودسرانه کلینتون کمک کند.
سم براون بک
او یک کاتولیک محافظه کار است. سناتور کانزاس احتمالاً به دلیل دیدگاه هاى اجتماعى اش مورد توجه جمهوریخواهان مذهبى خواهد بود. اما در عین حال مدت ها به عنوان یک چهره هوادار جنگ در عراق مطرح بوده است. در طرح سناى 1998که سیاست آمریکا را در قبال تغییر رژیم «صدام» مطرح مى کرد، او نیز یکى از حامیان به شمار مى آمد. بعد از سقوط صدام، «براون بک» بر برخورد با ایران نیز تأکید کرد و گفت: «ما هرگز تا زمانى که رژیمى مثل ایران در حال حکومت است در منطقه به آرامش نخواهیم رسید.» بیشترین علاقه مندى وى در سیاست خارجى، کار با محافظه کاران مذهبى همچون «مادلین آلبرایت» و «جفرى ساچز» خبره در اقتصاد کلمبیا است.
جوبیدن
«جو بیدن» یکى از بزرگترین طراحان جنگ عراق بود. او و «لسلى گلب» یکى از رؤساى سابق روابط خارجى آمریکا اوایل امسال نیز طرحى براى تقسیم عراق به 3 ایالت مستقل ترسیم کردند. او که به زودى در کمیته روابط خارجى سنا مشغول به کار خواهد شد، با گروه ژنرال هاى بازنشسته اى که بر طبل مخالفت با رامسفلد کوبیدند تا وى برکنار شود، روابط نزدیک و تنگاتنگى دارد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات