تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۴  ، 
کد خبر : ۱۸۷۸۶۱
گفتگو با حجت‌الاسلام احمد بصیری استاد دانشگاه

اشتراک حوزه و دانشگاه باید در هدف باشد

عباس خسروانی اشاره: وحدت میان حوزه و دانشگاه پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران به یکی از نمونه‌های مهم در راستای جمع میان علم و دین تبدیل شده است. در این راستا با حجه‌الاسلام احمد بصیری از اساتید دانشگاه به گفت‌وگو پرداختیم:

* تفکر وحدت حوزه و دانشگاه از چه زمانی شکل گرفت؟ آیا این تفکر به قبل از انقلاب بازمی‌گردد یا به بعد از آن؟
** پیش از انقلاب قاعدتاً دغدغه بسیاری از بزرگان دین این بود که باید دیوار کاذبی که بین حوزه آکادمیک دانشگاهی و حوزه علمیه وجود داشت و همچنین تقسیم‌بندی غلطی که تحت عنوان علوم قدیمی شکل گرفته بود از بین برود.
برای این که این وحدت و اتحاد تحقق پیدا کند، بسیاری از بزرگان دین وارد عرصه عمل شوند نمونه بارز این عمل، دو متفکر زمان یعنی شهید مطهری و نیز شهید دکتر مفتح بودند که با عمل نشان دادند این افتراق ایجاد شده را باید به اتحاد رساند. از این نگاه و تفکر وجود داشت اما به طور رسمی خیر. زیرا زمینه آن فراهم نبود چرا که حکومت حکومت پهلوی بود و مانع می‌شد.
شهادت آیت‌الله دکتر مفتح توسط گروه افراطی و آمریکای فرقان به طور رسمی آن زمینه را ایجاد کرد که باید این تفکر یعنی وحدت حوزه و دانشگاه به یک فرهنگ بومی تبدیل شود. به این معنا که هر جا می‌رویم تا می‌گویند حوزه یا می‌گویند دانشگاه در ذهن تداعی‌گر یک دو گانگی نباشد.
* به نظر شما چه نیازی احساس شد و هم اکنون چه نیازی احساس می‌شود که ما بخواهیم بحثی را تحت عنوان وحدت حوزه و دانشگاه مطرح کنیم؟
**‌ اگر وصایای حضرت امام(ره) را ملاحظه کنیم ایشان نکاتی را در وصایا دارند، که از یک حرکت مذموم و ناپسند و استعماری صحبت می‌کنند. حرکتی که طی آن دانشگاهی را نزد حوزوی خراب می‌کنند و حوزوی را نزد دانشگاهی مثلاً می‌گویند دانشگاهی و لاابالی‌ست، حرکت‌هایش بی‌حساب و کتاب است، نگاه دینی ندارد، از آن طرف هم به حوزوی می‌گویند، این حوزوی یک نگاه متحجرانه دارد و عملاً‌ آن پویایی که نسل فرهیخته به دنبال آن است در این فرد دیده نمی‌شود، این نوع تلقین‌ها باعث شد که امام(ره) در وصایای خود این بحث را به عنوان یک آفت مطرح کند. بعضی از ضرورت‌ها هستند که با توجه به زمان معنا و مفهوم پیدا می‌کنند.
مثلاً ضرورت وحدت، اتحاد حوزه و دانشگاه در سال 58 با زمان حال متفاوت است. یعنی در آن زمان یک ضرورت داشت و الان هم ضرورتی دیگر دارد. اگر ما آن ضرورت 58 را بخواهیم الان مطرح کنیم و دنبال رفع آن برویم، فایده‌ای برای ما ندارد و کار بیهوده‌ای است. ضرورت آن موقع همان چیزی است که امام(ره) در وصایای خود فرموده‌اند: و آن دو نگاه متضاد یا دو جایگاه متفاوت درست کردن و قرار دادن آنها در رو به روی هم است. اما الان این طور نیست. یعنی مشکل ما دیگر این نیست که اینها جایگاه علمی یکدیگر را بپذیرند.
آنچه که به عنوان ضرورت مطرح می‌شود چیز دیگری‌ست که پرداختن به آن به نظر من نیاز به یک مقدمه دارد. در دنیای غرب خصوصاً بعد از انقلاب رنسانس، محققین و علمای آن عموماً نگاهشان در عرصه علم یک نگاه صرفاً‌ مادی شد و همه چیز را در عالم ماده تفسیر و تحلیل کردند و عملاً بحث ایمان و خدا را در بحث تحلیل و تفسیر امورات کنار گذاشتند که این هم قداست علم و هم قداست انسان را شکست.
دانشگاه‌های ما و متونی که در این دانشگاه‌ها به بحث گذاشته می‌شود، بی‌ربط با مباحث نظری دنیای غرب نیست. پس قاعدتاً آن نگاه حاکم بر آنجا می‌تواند در اینجا هم حکم‌فرما شود. آنچه که اکنون مهم است و ضرورت وحدت و اتحاد حوزه و دانشگاه را مطرح می کند اینست که این وحدت در وهله اول می‌بایست در هدف باشد و نه در موضوع. ما در موضوعیت این دو نهاد به دنبال وحدت نیستیم. منظور از هدف‌مندی در اینجا این است که ما نگاه دانشجوی خودمان را در حوزه دانشگاه یک نگاه آسمانی و معنوی بنماییم.
یعنی در تحلیل و تفسیر پدیده‌ها صرفاً‌ به دنبال علل و عوامل صرفاً مادی نگردد و اگر هم به دنبال علل مادی هست، در کنار آن یک نگاه معنوی هم داشته باشد. اگر ما بیاییم و نهایت یک ذره را هم بشکافیم و یا به مدارج بالای علمی هم برسیم یک عالم تجربی اگر برسد به اینجا، پس از آنکه از او سوال شود بعد از این چه می‌خواهد بشود، نمی‌تواند جواب بدهد. اینکه نمی‌تواند جواب بدهد در حقیقت یک نوع واخوردگی در حوزه علم است.
آن پویایی و قداستی که گفتم شکسته می‌شود. یعنی در بحث غایت و هدف‌مندی علم ناتوانند و به قول معروف علم را کوتوله تعریف می‌کنند. ما بحثمان اینست که در حوزه از آنجا که نگاه عموماً نگاه معنوی است، و با این رویکرد مباحث را می‌نگرد، برای این که این علم تجربی متوقف نشود، پویا شود و هدفمندی‌اش، هدفمندی باشد که انسان را به اضمحلال نکشاند و قداست علم را نیز حفظ کند. اینجاست که می‌گوییم، نگاه عزیز دانشگاهی ما باید یک نگاه معنوی باشد. این نگاه معنوی از حوزه نشأت می‌گیرد.
* بحثی که شما کردید، کمکی بود که حوزه می‌توانست به دانشگاه نماید و آن بخشیدن نگاه معنوی به مسائل است، حال دانشگاه چه نقشی در تحکیم این اتحاد و وحدت می‌تواند داشته باشد؟
** ما یک واقعیت را می‌بایست بپذیریم و آن همان است که مقام معظم رهبری در دانشگاه امیرکبیر تحت عنوان بحث جنبش نرم‌افزاری و تولید علم را مطرح می‌کند، نگاه اصلی ایشان در این قضیه بیشتر به حوزویان است و آن اینست که حوزویان می‌بایست در این جنبش وارد شوند و نگاهشان صرفاً، نگاهی نباشد که بخواهند یک تجزیه و تحلیل بسیار بسته چه در فقه چه در اصول، تاریخ، فلسفه، حتی در اخلاق داشته باشند. اینجاست که یک نوع تحول بسیار زیبا در حوزه‌های ما شکل می‌گیرد.
حتی شکل تخصصی هم می‌گیرد. دانشگاه توانست، این سیستم صوری خود را ارائه کند و حوزه آنرا بدون تعصب پذیرفت. اما در حوزه نکاتی هست که اگر دانشجو به آن برسد و یک نوع نگاه معنوی پیدا کند، به یقین دانشجو، ترقی، پویایی و پیشرفتش چندین برابر خواهد شد. یکی از این نکات، سیستمی‌ست که طلبه‌ها در حوزه دارند اما دانشجویان ندارند و آن سیستم مباحثه است که الان در نظام‌های آموزشی دنیا به عنوان بهترین سیستم و روش مطرح می‌شود که متأسفانه ما در جامعه خودمان به آن نمی‌پردازیم. (در این باره بیشتر صحبت کنید)
* شما در قسمتی از صحبت‌هایتان فرمودید که ما بر روی وحدت موضوع کار نمی‌کنیم بلکه دغدغه ما وحدت هدف است. آیا می‌شود این گفته شما را این گونه مطرح کرد که هدف یکی است اما راه‌های رسیدن به آن متفاوت بوده و حوزه از یک راه و دانشگاه از راه دیگر به آن می‌رسد؟ به طور کلی منظور شما از وحدت در هدف و یا در موضوعیت چیست؟
**‌ وحدت در موضوعیت کاملاً‌ مشخص است. ببینید علومی که در حوزه موضوع درس قرار می‌گیرد با علومی که در دانشگاه تدریس می‌شود کاملاً‌ متفاوت است و یکی نیست یعنی وحدتی در موضوع نیست و ما هم به دنبال این نیستیم که موضوع این دو نماد علمی کشور را یکی کنیم. منظور از وحدت حوزه و دانشگاه این نیست که حوزویان دروس دانشگاهیان را بخوانند و یا دانشگاهیان بیایند دروس حوزوی را بخوانند. چنین چیزی اصلاً درست نیست.
ما در بحث هدفمندی به دنبال این هستیم که بگوییم نگاه یک عالمی را که در حوزه علم صحبت می‌کند، نباید علم را صرفاً به صورت علم محض نگاه کند. بلکه باید آنرا در ارتباط با انسانیت و معنویت ببینید تا هم علم و هم انسان قداست پیدا کند.
* این نگاه صرف داشتن به علم چه پیامدهایی را می‌تواند به دنبال داشته باشد؟
** امروزه ما اگر کمی به اطرافمان نگاه کنیم می‌یابیم که پرداختن به علم بدون توجه به مفهوم انسانیت و فقدان نگاه معنوی نه تنها نتوانسته به انسان آرامش و امنیت دهد بلکه همواره انسان را در یک ناامنی قرار داده است. علمی که قرار بود برای رفاه انسان باشد امروزه آفت نسل انسان شده است.
بارزترین شکل آن ساخت بمب‌های اتمی‌ست که می‌تواند میلیون‌ها انسان را نابود کند. نگاه صرف به پدیده‌ها و آن هم نگاه صرف مادی‌ خواه و ناخواه ارتباط انسان با بالا را قطع می‌کند. انسانی که این چنین شد، بحث نیهیلیسم پیش می‌آید همان پوچ‌گرایی در حیات و طبیعت زندگی انسان او نمی‌فهمد چگونه دارد زندگی می‌کند، برای چه زندگی می‌کند؟ و هدفش از زندگی چیست و انسان دچار نوعی ناآرامی می‌شود.
* با توجه به اهمیتی که وحدت و یا به تعبیر جنابعالی اتحاد بین حوزه و دانشگاه دارد به نظر شما ما چقدر با آن وحدت و اتحادی که مورد نظر است فاصله داریم؟
** کارهای خوبی در این زمینه صورت گرفته است و الحمدالله همین که آن نگاه اولیه به حوزه و دانشگاه منتفی شده نشان‌دهنده این است که ما یک حرکت رو به جلو داشته‌ایم، یعنی الان دیگر وقتی یک دانشجو یک طلبه را می‌بیند، او را به عنوان یک انسانی که متعلق به زمان گذشته است نمی‌بیند.
منتها در آن ضرورتی که امروزه ما با آن مواجه هستیم و در جواب سوال‌های قبل هم گفته شد کار زیادی صورت نگرفته و حرکت نوپا و تازه‌ای شکل پذیرفته و خلی وقت می‌خواهیم تا کار زیادی در این راستا صورت گیرد، به خصوص در زمینه محتوای متون آموزشی، که متأسفانه محتوای متون دروس دانشگاهی ما عملاًَ وارداتی و مغایر با آموزه‌های دینی و فرهنگی ماست. البته نمی‌شود زمانی برای رسیدن به وحدت ایده‌آل میان حوزه و دانشگاه قائل شد، اما باید پذیرفت که کار فرهنگی در درازمدت جواب خواهد داد.
اگر ما دانشگاه را متشکل از سه قسمت بدانیم یعنی دانشجو، متون درسی و استاد، باید بگوییم که هرگاه این سه هماهنگ و در کنار آن نگاه معنوی به امور و مسائل حرکت کردند، ما به سوی وحدت نزدیک خواهیم شد برخی دانشجویان در دانشگاه‌های ما ذاتاً با دین عناد ندارند، بلکه نسبت به این جهل دارد که من این را با توجه به سابقه 17 ساله‌ام در دانشگاه می‌گویم. دو رکن دیگر یعنی محتوای آموزشی و استاد، نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای دارند.
متأسفانه ما در قسمت متون بسیار ضعیف هستیم و بیشترین ضربه‌ها را هم از متون نامناسب درسی و در کنار آن اساتید جاهل به امور معنوی می‌خوریم. زمانی که این سه ضلع هماهنگ با هم حرکت کردند می‌توانیم بگوییم می‌توانیم به آن وحدت مدنظر داست پیدا کنیم و در حوزه هم همینطور ما با کم و کاستی‌هایی رو به رو هستیم و باید در رفع آنها و هموار کردن راه برای رسیدن به هدف اصلی کار کنیم.
* با توجه به اینکه شما در سخنان قبلی خود فرمودید که ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه در اوایل انقلاب نسبت به حال متفاوت است، آیا موانع بر سر راه تحقق این اندیشه هم نسبت به گذشته فرق کرده است یا نه؟ الان ما با چه موانعی رو به رو هستیم و چگونه می‌توان این موانع را برطرف کرد؟
** موانع اوایل انقلاب را ما تا حدودی داریم. اما موانعی که الان هست و در گذشته نبوده بحث دسترسی به اطلاعات گسترده‌ای است که مثلاً یک دانشجو می‌تواند از داخل خانه به انبوهی از اطلاعات دست پیدا کند.
سایت‌ها و شبکه‌های مختلف اینترنتی و ماهواره‌ای می‌تواند ذهن یک شخص را تحت تأثیر قرار دهد. و از آنجایی که کمتر دریافت‌کنندگان این پیام‌ها و اطلاعات به دنبال فهم و صحت و سقم این مطالب می‌روند، ما با یک نگرش منفی از سوی بعضی از اقشار در جامعه رو به رو هستیم که بعضاً‌ جوانان و نوجوانان ما هستند. حرکت‌های سیاسی امروزه برای عدم تحقیق این دو قشر تحت عنوان بسترهای علمی، بیشتر شده است که ما در گذشته با آن روبرو نبوده‌ایم. این خود یک مانع است.
که صاحبان امر و مسئولان باید به فکر چاره‌جویی برای آن باشند وقتی در کشور انگلیس بیش از 40 سایت راه‌اندازی می‌شود به هدف ضربه زدن به نظام ارزشی اسلام، و زیر سوال بردن اصول دینی، و حتی بزرگان دین از رسول اکرم(ص) گرفته تا ائمه معصومین علیهم‌السلام و حتی افرادی مثل شهید مطهری و امثالهم، متولیان امر باید وارد عمل شوند.
* چشم‌انداز یا آینده این حرکت فکری و تفکر اصولی و راهبردی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
** نگاه ما نگاه مثبتی است و آن هم شروطی دارد. یکی از این شرایط این است که ما باید از داشتن نگاه سیاسی به یک چنین بحث‌هایی اجتناب کنیم باید متولیان این بحث با نگاه نیازسنجی نسبت به نیازهای فعلی و نگاه پژوهشی و علمی بحث را جلو ببرند و از سیاست‌زدگی بحث جلوگیری کرد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات