* به عنوان اولین سوال مسیر حفظ ارزشهای دفاع مقدس در سالهای طی شده پس از جنگ را چگونه میبینید؟
** در باطن کسانی که دفاع مقدس را آفریدند چیزی اتفاق افتاد که باعث شد دفاع ما دفاعی با شکوه و مقدس باشد. این غیر ممکن است اگر اتفاقی که درون بچههای جنگ افتاده درون کسی نیفتاده باشد او بتواند حریم و ارزشهای دفاع مقدس را حفظ کند.
طبیعی است که بعد از جنگ ارزشهای به دست آمده رفتهرفته از یادها برود. زیرا بسیاری از کسانی که میخواهند این ارزشها را حفظ کنند باطنشان مانند باطن رزمندگان نیست. حفظ و حراست کردن از یک ارزش مختصاتی دارد. وقتی کسی در دلش نسبت به آن ارزشهای اتفاق افتاده در دفاع مقدس مقید نیست. نمیشود توقع داشت بتواند دستاوردهای دفاعمقدس را حفظ کند.
وقتی پرچم دفاع مقدس در درونشان نیمه بر افراشته است چطور میتوانند در ظاهر این پرچم را بالا ببرند. بسیاری از اینها خودشان بریدهاند. ممکن است آن زمان خوب میجنگیدند اما حال باطنیشان امروز اینگونه است. حالا اگر این افراد برای حفظ ارزشها تلاشی کنند یک چیز پوک و ظاهری میباشد. وقتی یک مصاحبه از حاج همت در تلویزیون میبینید با وجود بیکیفیت بودن صدا و تصویر باز شما را میگیرد و در دل شما مینشیند زیرا در باطن شهید همت این پرچم افراشته است.
زیبایی و پاکی دفاع مقدس همواره ماندنی است چه ما باشیم، چه نباشیم این پاکی بر آسمانها و زمین حکومت میکند. حالا اگر کسانی امثال من کمکاری کنیم از دفاع مقدس کم نمیشود. اما این کوتاهیها باعث ضرر خودمان میشود.
* ما جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را یک دفاع مقدس میدانیم و با توجه به ذات مقدس بودن این دفاع چه نیازی به حفظ آن داریم؟
** حفظ ارزشهای دفاع مقدس به صورت ذاتی خاصیتی برای دفاع مقدس و رزمندگانی که جنگیدند ندارد.خاصیت حفظ ارزشها برای خود کسانی است که این ارزشها را حفظ میکنند و برای کسانی است که از این قصه دور بودند. در واقع برای خودمان سودمند است.
شهدای ما که در یک عالم دیگر سیر میکنند و نیازی به یادمانهای ما ندارند. حفظ ارزشها نه برای خود دفاع مقدس بلکه برای خود ما و مردم ما و نسل سومیها لازم است.
* اگر حفظ ارزشها فقط به این منظور صورت میگیرد چرا با روایت جنگها و دلاوریهای صدر اسلام برای جوانانمان آنها را به سوی این ارزشها سوق ندهیم؟
** در جنگهایی که در آن پیامبر و ائمه حضور داشتند به واسطه حضور ایشان جنگها به آن شکل اتفاق افتاد. حضور قدسی و پاک پیامبر و ائمه این موضوع را مطرح میکند که پاکی و صداقت در زمان آن بزرگواران به واسطه حضور آنها بوده علاوه بر این به واسطه فاصله زمانی زیاد، این مسایل کمتر برای جوانان ما ملموس است. اما دفاع مقدس از نظر زمانی به ما نزدیک است و همه میبینند که آدمهایی از همین کوچهها و محلهها در آفرینش آن نقش داشتند پس قابل لمس است. با ذکر این حوادث باید درباره این دفاع دایم صحبت شود تا اگر شبههای برای کسانی که آن را درک نکردهاند وجود دارد، به واسطه همین حرف زدنها برطرف شود. باید همه نظراتشان را درباره این حوادث 8 ساله بدهند و آنان که آن را واقعا درک کردهاند به تشریح واقعیتها بپردازند.
* یکی از بهترین ابزارهای فرهنگی سینما است. سینمای ما چقدر میتواند در حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس سهیم باشد؟
** پاسخ این سوال خیلی بدیهی است. سینما نقش مهمی دارد. اما عدهای میگویند وقتی مردم نان ندارند سینما به چه درد میخورد. آنها نمیدانند که سینما میتواند کاری کند که مردم دست به حرکتهای عظیمی بزنند و با همین کار دیگر گرسنگی و گرانی و... نباشد. سینما میتواند روشنگر باشد.
* متاسفانه جمعیت ناچیزی از جامعه ما علاقه به دیدن فیلم در سینماها دارند، خصوصا سینمای دفاع مقدس، حالا دیگر نمیشود گفت خیلی نقش دارد. علت این ضعف چیست؟
** در بسیاری از کشورها حتی از گالریهای نقاشی نیز استقبال خوبی میشود. زیرا تمام رسانههای آنها دایم در حال تشویق مردم به تماشای این گالریها هستند و در این تبلیغات از ارزشهای یک تابلوی نقاشی صحبت میکنند. با این کار فرهنگ رفتن به نمایشگاههای نقاشی ایجاد میشود. در سینما هم همین طور است. اگر ما ماهواره و فیلمهای خارجی پخش شده در تلویزیون ایران (که من نمیگویم بد است) را لحاظ کنیم میبینیم که حق با مردم است، وقتی میپرسند چرا ما باید به سینما برویم؟ آنها میگویند فیلمهای ما خوب نیست و فیلمهای خارجی خوب است. این حرف غلط نیست، به هزار دلیل فیلمهای ما خوب نیست. یک دلیل نداشتن قصه خوب است. چرا سناریو خوب نداریم چون سناریونویسهای ما مورد حمایت قرار نمیگیرند. اگر یک جمعیتی خود را مسوول بداند سناریونویسها را تقویت کند با اعزام آنها به دانشکدههای سناریونویسی دنیا فنون جدید را فرا بگیرند. در حال حاضر یک سازمان، قوه عاقله و بینش عمیق فرهنگی وجود ندارد که دانهدانه رگهای اعصاب سینما را تقویت کند.
کارگردانی و بازیگری سینمای ما نیز همین وضع را دارد. سینمای پارتیزانی که هر کسی در آن با چنگ و دندان جلو میرود، این نتیجه را خواهد داد.
* میدانیم با همه کاستیها فیلمهای خوبی هم در این عرصه ساخته شده. کدام یک از فیلمهای دفاع مقدس را بیشتر میپسندید؟
** فیلمهای خوب هم زیاد داریم، دیدهبان، اشک سرما و... گیلانه یکی از شاهکارهاست. افق و پرواز در شب فیلمهای بسیار زیبایی بودند. الان حضور ذهن ندارم اما اتفاقاتی در سینمای جنگ افتاد که اگر این اتفاقات نمیافتاد میگفتم ما نمیتوانیم سینمای جنگ داشته باشیم. قصه من این است که فیلمها اتفاق افتاد. بچههای سینمایی ما هم مانند خود دفاع مقدس که همه میگفتند نمیتوانید، توانستند حرکتهای بزرگی را در این سینما ایجاد کنند.
متاسفانه امروز سینمای دفاع مقدس ما یک بچه سرراهی است، هیچ تهیهکنندهای آن را نمیخواهد، مردم آن را نمیبینند.
* چرا سینمای دفاع مقدس چنین وضعی پیدا کرده؟
** تصویری از دفاع مقدس ایجاد شده که مردم را دور کرده. یک سری افراد تصویری از چفیه، دفاع مقدس، رزمنده نشان دادهاند که مردم متنفر شدهاند. سیستم تبلیغاتی دفاع مقدس در نهادهای مختلف به بدترین شکل عمل میکند. سرتاسر سال فیلمهای دفاع مقدس ساخته میشود که نه به نفع بلکه ضد دفاع مقدس است. فیلمهای مستند بیحساب کتاب. مجموعههای ضعیف تولید میشود.
* در گذشته و حال همواره فیلمهایی بوده و هستند که از آنها به عنوان نمونههای خوب سینمای جنگ یاد میکنیم. با توجه به شرایط بدی که بر سینما حاکم است، علت ظهور این فیلمها را در چه میبینید؟ و کلا دندانهای سفید این جسم بیجان سینما را در چه میبینید؟
** همانطور که گفتم بچههای سینمای دفاع مقدس همانند رزمندگان زمان جنگ هستند و در تاریخ میمانند. رسول ملاقلیپور، ابراهیم حاتمیکیا، کمال تبریزی و... همه در تاریخ میمانند. کمال تبریزی با فیلم «لیلی با من است» به این سینما خدمت کرد. او نشان داد که میشود به خط رفت، صفا را دید و خندید.
اگر کشور دیگری این فیلم ساخته میشد از آن به عنوان یک ژانر یاد میکردند. اما «لیلی با من است» ساخته شد و رفت...
دندانهای سفید سینمای دفاع مقدس فقط آدمهایی هستند که دارند در آن فیلم میسازند و مظلوماند و هنوز هم نبضشان برای دفاع مقدس میزند.
اولین فیلمی که ساپورت خیلی خوبی از لحاظ تهیهکنندگی شد فیلم «دوئل» بود، با همه عیبهایی که داشت باید بگوییم بلوغی در تهیه فیلم جنگی ایجاد شده که به خوبی از آن پشتیبانی میشود. نباید از این فیلم انتقاد کرد. باید از فیلمهایی که این طوری نبوده انتقاد کرد. باید مثبت دید. چرا احمد رضا درویش آن همه وقت خود را در بیابانها صرف میکند. نمیتوانست یک فیلم در میان گل و بلبل درست کند و اینقدر سختی نکشد. میتوانست، اما دیگر فیلم دوئل نبود. اینها همه ارزش است. رخشان بنیاعتماد در جنگ نبوده فقط با دیدن یک قطع نخاعی فیلم گیلانه را میسازد. اینها ستارههای درخشان سینمای دفاع مقدس هستند.
* بعد از سینما از جمله ابزارهای مناسب معرفی فرهنگ ایثار و شهادت برگزاری نمایشها و نمایشگاهها است. شما در سه تجربه قبلی خودتان مراسمی از تلفیق نمایش و نمایشگاه داشتید. میخواهم از پیشینه این کار صحبت کنید.
** من کارم را با کارگردانی تئاتر شروع کردم. به خاطر کمبودهایی که در سینما بود به بازیگری و فیلمنامهنویسی نیز رو آوردم. بعد از آن اولین فیلم خودم را تدوین کردم.
نطفه برگزاری برنامهای تحت عنوان کنگره که من خیلی با این نام موافق نیستم در مسجد جوادالائمه در سی متری جی بسته شد. از قبل از انقلاب و تا زمان جنگ همیشه سعی میکردم برنامههای اجرایی را تصویری کنم نه کلامی. تصویری منظورم سینمایی نیست بلکه حجمی است. از استعدادهای تئاتر استفاده کردم و رفته رفته فهمیدم چگونه میشود مجموعهای از نور و صدا و تصویر و نمایش را به کار بگیرم.
* اولین تجربه جدی شما برگزاری شبی با مرتضی در اربعین شهید آوینی بود؟
** غنچه این کار در اربعین شهید آوینی باز شد. در آن زمان آقای زم از من خواست این برنامه را اجرا کنم. این برنامه یک شب اجرا شد که ما نام آن را «شب حیرت» گذاشتیم. کارت دعوت این مراسم پلاکهایی بود با نام شبی با مرتضی، شام را هم عدسپلو دادیم. مثل غذاهای زمان جنگ. شهید علی محمودوند و شهید مجید پازوکی جلوی حوزه هنری میدان مین و معبر ساختند. در این مراسم آهنگران هم حضور داشت.
* بعد از این کار به سالهای 1379 و کنگره بزرگداشت شهدای خوزستان رسیدید؟
** بعد از سالها آهنگران از من خواست برنامه کنگره شهدا را برگزار کنیم... آهنگران، حسن برزیده و سردار نوعی اقدم و بسیاری از بچههای دفاع مقدس مردانه پشت این کار بودند. در کنگره شهدای خوزستان فضایی ایجاد شده بود که آقای هاشمی رفسنجانی پس از دیدن مراسم گفت ای کاش همه مردم ایران اینجا بودند و این مراسم را میدیدند. همه بر این عقیده بودند که آن برنامه مانند انفجار بمب اتمی است که تا قارچ آن بالا بیاید انفجار تمام شده، همین طور هم شد. وقتی برنامه تمام شد و ما به تهران آمدیم دیدیم یک عده تازه میخواهند بروند و برنامه را ببینند.
* آخرین تجربهتان کنگره بزرگداشت شهدای سپاه حفاظت انصارالمهدی بود از چگونگی این مراسم بگویید.
** مدتی گذشت و ما به تاریخ پیوستیم تا این که بعد از دو سه سال از ما دعوت شد کنگره شهدای حفاظت را برگزار کنیم. من گفتم یکی از مشکلات من این است که کار خودم را تکرار نمیکنم. اگر بخواهم کاری انجام دهم باید آن را وسیعتر کنم. در ابتدا گفتم باید صاحب کار را ببینم. دیدن حاج احمد حقطلب دل ما را برد. نگاه و نفس او طوری بود که باید در التزام رکابش قرار میگرفتیم. از آنجا که این جنس کار تیتراژ ندارد، یک عده آدم جمع میشوند و همه عشق خود را به کار میگیرند تا یک اتفاق زیبا بیفتد. یکی از افتخارات من این است که در کنار حاج احمد حقطلب یک جنگ فرهنگی کردیم.
* میرسیم به امروز که اجرای کنگره شب آفتابی را تدارک میبینید.
** بعد از این مراسم بلافاصله آقای حسنی جلو آمد و گفت ما میخواهیم یک کنگره برگزار کنیم. از چشمانش معلوم بود عاشق است. محو است و راست میگوید. او دعوت کرد و من قبول کردم. اما این کار سه سال طول کشید. الحق احسان حسنی سه سال مردانه پای کار ایستاد. این اراده او مرا به یاد فرمانده گردانهای سالهای جنگ میانداخت.
اول قرار بود در موسسه شهید آوینی اجرا کنیم نشد. بعد تالار وحدت هم گزینه دیگرمان بود که نشد. سپس به فرهنگسرای بهمن رسیدیم حتی دکورهایمان را هم آماده کردیم اما آنجا هم به دلیل عوض شدن رییس فرهنگسرا منتفی شد. بالاخره لشکر 27 محمد رسولالله (ص) پیدا شد و رفتیم با سردار مهتدی صحبت کردیم ایشان هم گفت که مردانه پای کار هستیم. باز هم دود از کنده بلند شد. دفعه قبل حاج احمد حقطلب، اینجا سردار مهتدی. حالا دیگر افراد مخلص در این کار حضور دارند.
گلعلی بابایی، عبدالله زیغمی، سردار همدانی، سردار کفعمی و احمد بیگدلی. این افراد کنگره سپاه حفاظت را دیدند و پای کار آمدند.
* در ترکیب اجرای این پروژه از چه کسانی دعوت کردهاید؟
** بهزاد کزازی یکی از بهترین طراحان صحنه سینما را برای این کار آوردیم. او قدیمیترین نیرویی است که در اجرای کنگرهها حضور دارد. در کنگره خوزستان و سپاه حفاظت حضور داشت. او در حالی که در مجموعه شهریار کمال تبریزی حضور داشت این دعوت را پذیرفت. قطب دیگر کار جلیل شعبانی است. یکی از مدیر تولیدهای حرفهای که من همیشه دوست داشتم با او کار کنم. سر فیلم «خداحافظ رفیق» از او دعوت کردیم اما مشغول بود و نشد. اصلا فکر نمیکردم این مدیر تولید خالص، سالم و خوشاخلاق این کار را بپذیرد. این سفره کنگره این طوری است آدمهایی که قرار است بیایند خودشان میآیند و آدمهایی که نباید بیایند میآیند اما میروند.
* در این کنگره بزرگداشت شهدا که نام «شب آفتابی» را به خود گرفته چه چیزی را میخواهید به مردم ارایه دهید؟
** منشوری از صدا و نور و حرکت در سه بعد که نمیتوانم آن را خوب تعریف کنم. زیرا آنچه خواهید دید با آنچه که تعریف میکنیم خیلی متفاوت است. ما نمایش را از صدر اسلام با بتپرستی و مبعث آغاز میکنیم. آیتم بعدی ماجرای توطئه و شکنجه مسلمانان و هجرت و جنگ بدر است. اینها همه به صورت کلیپی با ستون فقرات صدا و موسیقی نمایش داده میشود. واقعیت با این نمایش ترکیب شده. تماشاچی احساس میکند دقیقا درون صحنه است. ما حتی انفجارهایی در نمایش صحنههای جنگ داریم که خیلی واقعی به نظر میرسد. تانکها و نفربرها از کنار مردم عبور میکنند تا در عملیات نمایش داده شده شرکت کنند. همه این برنامه در شب اجرا میشود. تماشاچی جسما و روحا احساس میکند به جبهه رفته و برگشته است. در این نمایش حتی سقوط و انهدام هواپیما را داریم و اعزام نیروها در شهرها را به نمایش میگذاریم.
* این کار در چند پرده اجرا میشود؟
** این برنامه در 13 پرده اجرا خواهد شد که به دو فصل صدر اسلام تا زمان امام حسین و از بعد از آن تا ظهور تقسیم شده است. هفت پرده به فصل اول اختصاص دارد. یعنی این دو فصل تصاویری از دیکتاتورهای زمان قدیم مانند هارونالرشید و جلوتر مثل هیتلر دیده میشود. هر یک به زبان خودشان صحبت میکنند. در این میان سایه شاه معدوم ایران دیده میشود که بزرگ و بزرگتر شده سرانجام فرو میریزد و به انقلاب میرسیم. پس از آن ترورهای منافقین و سرانجام به دفاع مقدس میرسیم.
* مخاطب برنامههای قبلی شما به خاطر محلهای برگزاری و زمان آنها محدود بود. اما «شب آفتابی» از وسعت بیشتری برخوردار است. مخاطب اصلی این کنگره چه کسانی هستند؟
** دغدغه ما که این برنامه را اجرا میکنیم نوعی گویش است که به قول سینماییها بفروش است. این شیوه خیلی جذاب است و دلیل انتخاب این شیوه به خاطر این است که همه مردم با آن ارتباط برقرار میکنند. این اولین بار است که مخاطبان این برنامه به واسطه خطور فرهنگسرای پایداری وسیع میشود. این برنامه حتی برای کسانی که دفاع مقدس را قبول ندارند جذاب است. اصلا لازم نیست حتما آدمهای دفاع مقدس برای تماشا بیایند. برعکس «شب آفتابی» برای کسانی که در زمان دفاع مقدس نبودند جذابتر خواهد بود. برای اهالی دفاع مقدس هم یک یادآوری زیباست.
* به عنوان سوال آخر «شب آفتابی» کی اجرا خواهد شد؟
** اولین تمرینات ما از اول_ دوم مهر آغاز شده و به فاصله کوتاهی پس از آن به اجرای عمومی گذاشته خواهد شد. یعنی اولین شب اجرا حدود ششم و هفتم مهر خواهد بود به مدت 15 شب. که هر روز از ساعت 6 بعدازظهر به بعد برگزار خواهد شد.
* با تشکر از این که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.
** من هم از شما تشکر میکنم.