تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۳۸۹ - ۰۹:۴۵  ، 
کد خبر : ۱۸۸۵۴۳

دغدغه‌ای به نام عدالت


عباس خسروانی
بعضی از واژه‏ها هستند که با گذشت زمان هیچ‌گاه رنگ کهنگی به خود نمی‏گیرند، واژه‏هایی که هیچ‌گاه از ذهن و خاطر انسان فراموش نخواهد شد، واژه‏هایی که تا انسان و انسانیت هست، آنها هم هستند. واژه‏هایی که هرگاه سخن از آن به میان آوری نو و جذاب است. از جمله این واژه‏ها، واژه "عدالت" است. واژه‏ای که ریشه در فطرت و ذات انسانی دارد و خواستن آن، مطالبه دایمی بشر از بدو وجود تا به امروز بوده است. واژه‏ای که می‏توان ردپای آن را به صورت مکتوب در آثار متعلق به دو هزار و پانصد سال پیش هم مشاهده کرد.
عدالت واژه‏ای است متناسب و سازگار با فطرت انسانی و همین است که این واژه در فرهنگ‏های مختلف بشری البته با تعبیرات متفاوت از ارزش و منزلت بالایی برخوردار است. به همین دلیل است که می‏‏توان گفت مخاطب شعار عدالت‌خواهی عموم جهانیان هستند. اما در اینجا یک نکته قابل ذکر است و آن اینکه با به وجود آمدن مفهومی به نام عدالت، ظلم و بی‏عدالتی هم با آن به وجود آمد و هم پای آن در طول تاریخ حرکت کرده و چه بسا در بسیاری از مواقع از آن پیشی گرفته و بر آن غالب بوده است. لذا برقراری عدل و عدالت در جامعه بشری یکی از دغدغه‏های انسان بوده و هست. ایجاد و برقراری عدالت در جامعه بشری را وظیفه حکومت و حاکمان عنوان کرده‏اند و شاید این به دلیل قدرتی باشد که در دست حاکمان قرار دارد، چرا که بسط عدل در جامعه همواره مخالفانی دارد که در برابر عدالت خواهی ایستادگی خواهند کرد.
چند ماه پیش در کشور ما انتخاباتی برگزار شد که پیروز آن فردی بود که عدالت و تحقق آن در جامعه محور همه شعارهای او بود. با پیروزی دکتر احمدی‌نژاد، دولتی روی کار آمد که به دولت عدالت‏خواه معروف شد و اصلی‏ترین و عمده‏ترین برنامه‏های خود را ناظر بر عدالت اجتماعی عنوان کرد . دولتی که هدف بنیادین خود را بسط عدالت و تعالی همه جانبه و درون‏زا مبتنی بر اسلام عنوان کرده است. البته اینکه در یک انتخابات، شخصی به پیروزی می‏رسد که عدالت را محور شعارهای خود قرار می‏دهد نشان از آن دارد که جامعه، جامعه‏ای است تشنه عدالت و خسته از بی‏عدالتی‏هایی که در عرصه‏های مختلف به آنها وارد شده بود. برقراری عدالت در جامعه یک نیاز اساسی و ضرورت بقای یک جامعه است. دولت نهم با طرح این شعار کلیدی و محوری، مسئولیت سنگین و خطیری را به دوش می‏کشد. مسئولیتی که اگر به سر منزل برسد، منشاء تحول و دگرگونی در راستای رشد و تعالی و دست‏یابی به اهداف کشور خواهد بود.
امروز اگر ما نگاهی به معضلات اجتماعی، اقتصادی کشور داشته باشیم، می‏توانیم ریشه بسیاری از آنها را در بی‏عدالتی و تبعیض‏های اعمال شده ببینیم.
این مساله‏ای است که به هیچ عنوان برازنده یک جامعه مدعی اسلامی بودن نیست. چرا که عدالت یکی از آموزه‏های اساسی و پایه‏ای اسلام است و تاکید بسیار بر آن شده است.
در شرایط به وجود آمده دولت باید با تحقق عدالت در جامعه یکی از وجوه بارز متمایز کننده یک جامعه اسلامی از یک جامعه غیراسلامی را به اجرا در آورد. امروز جامعه ما روندی پیش گرفته که در آن فقرا هر روز فقیرتر می‏شوند و ثروتمندان هر روز ثروتمندتر و ریشه آن چیزی جز بی‏عدالتی‏های موجود در ساختارهای اقتصادی کشور نیست. روندی که اگر ادامه پیدا کند چیزی جز خدشه‏دار کردن جامعه اسلامی و سست کردن پایه‏های آن به دنبال نخواهد داشت.
دولت به عنوان قوه مجریه کشور نقش بسیار موثری در تحقق و اجرای عدالت در جامعه دارد. امید است دولت نهم بتواند جلوی بسیاری از بی‏عدالتی‏هایی که بر اقشار ضعیف جامعه وارد می‏شود را بگیرد تا مردم رایحه خوش خدمت‌گذاری را استشمام کنند.
دولتی که قصد در اجرای عدالت دارد می‏بایست سیره عملی حضرت علی (ع) را سرلوحه کار خود قرار دهد. سیره و روش حکومتی که در آن رستگاری را از آن ملتی می‏داند که در آن حق ناتوان از زورمندان بدون بهانه و اضطراب گرفته می‏شود. بی‏شک یکی از معیارهایی که نشان دهد جامعه‏ای در راه اجرای عدالت و توسعه عدالت محور گام بر می‏دارد توجه به اقشار محروم و کم درآمد است. اگر نگاهی به کارنامه دولت نهم از ابتدا تا کنون داشته باشیم می‏توانیم این روند را که امید است نتیجه‏ای پربار برای کشور داشته باشد را ببینیم. از جمله برنامه‏های دولت در راستای تحقق عدالت، سفرهای استانی رییس‌جمهور به مناطق محروم کشور است که در طی این سفرها مسئولین کشور از نزدیک در جریان مشکلات محرومان کشور قرار می‌گیرند و همچنین طرح سهام عدالت که در آن اولویت با طبقات محروم جامعه می‏باشد از جمله طرح‏های دولت در این راستا است. مهمتر از همه بودجه‏ای است که دولت برای سال 1385 بسته است. یکی از ویژگیهای بارزش توجه به استان‏ها و تمرکززدایی از تهران است. موضوعی که تا به حال کمتر به آن توجه شده بود، به طوری که تهران برای مدیران و برنامه‏ریزان ما تبدیل به غولی شده بود که تمام سرمایه‏های کشور را می‏بلعید و گویی تهران همه ایران بود. امیدواریم این طرز تلقی در میان مدیران ما شکسته شود و بدانند که تهران جزیی از کشور پهناور ایران است و نه همه آن.
به هر حال به نظر می‏رسد یکی از نیازهای ما در شرایط فعلی بسط موضوع عدالت و نظریه‏پردازی در این زمینه است. ترویج مفهوم عدالت در جامعه و آگاهی رسانی به مردم می‏تواند سطح توقع آنان را نسبت به عدالت محور بودن دستگاه‏های کشور بالا ببرد و عدالت را به یک مطالبه جدی مردمی تبدیل کند تا هر مسئولی در تحقق آن پاسخگون باشد. عدالت باید به یک دغدغه اساسی تبدیل شود و همه به این یقین برسند که برای رسیدن به سعادت و دستیابی به توسعه پایدار باید از گذرگاهی به نام عدالت عبور کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات