تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۹  ، 
کد خبر : ۱۸۹۱۲۶

تراژدى مرگ و آوارگى کردهاى عراق


هرمز برادران
آغاز جنایات صدام علیه کردهاى اهل سنت به سال 1980باز مى گردد که کشتار و تبعید کردهاى فیلى (Feyli) نقطه شروع آن است. فیلى ها طایفه اى از کردهاى شیعه هستند که در آن سال ها مورد آزار و اذیت دیکتاتور عراق قرار گرفتند. صدام آنان را ایرانى و دشمن خود مى دانست، بنابراین فیلى ها را به ایران تبعید کرد و بسیارى دیگر را به قتل رساند. زنان و کودکان این تیره کرد از شکنجه صدام در امان نبودند. آنان اغلب زندانى مى شدند و یا به کمپ ها تبعید مى شدند. در واقع، هنگامى که صدام به قدرت رسید تمرکز وى بر پاکسازى نژادى کردها از فیلى ها آغاز شد. فیلى ها در دامنه هاى جنوبى رشته کوه هاى زاگرس و در نزدیکى مرز ایران زندگى مى کنند. در سال 1980نیروهاى امنیتى رژیم بعث با هجوم به روستاهاى فیلى مردمان آنجا را از خانه هایشان بیرون رانده و اموالشان را غارت کردند. بعثى ها پسران و مردان فیلى را از زنان و دختران جدا کرده و به جایى راندند که هرگز خبرى از آنان به دست نیامد. یک زن فیلى در توصیف شکنجه هاى بعثى ها مى گوید وى را براى بازجویى به اتاقى فلزى بردند که کف آن آغشته به خون بود. در این اتاق زنان و کودکانى وجود داشتند که جسم شان کبود و خونى شده بود. سپس وى را به زندانى مى برند که صدها نفر در آنجا بودند، کسانى که براثر جراحات جان مى دادند، چندین روز اجسادشان در همانجا رها مى شد. این شاهد مى افزاید: پس از آن او را به همراه تعدادى زن و دختر و کودک به سمت مرز ایران مى برند که در این اثنا تعداد زیادى از همین افراد به دلیل گرسنگى و تشنگى و انفجار مین کشته مى شوند.
1983- کشتار بارزانى ها
مبارزات اهل سنت کردستان عراق با رژیم بعث هرچند به سال هاى قبل باز مى گردد، اما در زمان جنگ ایران و عراق دامنه وسیع ترى یافت. حزب دموکرات کردستان در عراق به رهبرى مسعود بارزانى پیشگام براى مبارزه با سرکوب هاى رژیم بعث بود. بعثى ها براى مجازات بارزانى ها و در راستاى پاکسازى نژادى و عربى کردن عراق، طایفه بارزانى را هدف اصل سرکوب خود قرار دادند. صدام در مهم ترین عملیات خود حدود 8 هزار نفر از طایفه بارزانى را که بخش زیادى از آنان زنان و کودکان بودند، ربوده و هرگز فرصت بازگشت به آنان نداد. گفته مى شود که هزاران نفر از این طایفه قربانى فجیع ترین جنایات شده اند. گواه این مسأله کشف گورهاى دسته جمعى کردهاست. چنانکه هم اکنون نیز هراز گاهى گورهاى دسته جمعى جدیدى پیدا مى شود که پوشش و لباس هاى به دست آمده از آنها نشان از تعلق این افراد به طایفه بارزانى دارد. گفته مى شود برخى از کردهاى کشته شده کمتر از 10سال سن داشته اند.
1988عملیات انفال
انفال بزرگترین و فجیع ترین عملیات صدام علیه اهل تسنن کرد بود که او از سال 1986تا 1989به آن پرداخت و این عملیات در سال 1988به اوج رسید.
هدایت این عملیات را على حسن المجید که پس از بمباران شیمیایى حلبچه به على شیمیایى معروف شد، بر عهده داشت. رژیم بعث در انفال کوشید تا طرح پاکسازى نژادى کرد ها را به طور کامل پیاده کند. بنابراین از هیچ نوع حمله زمینى، بمباران هوایى، تخریب محلات مسکونى، تبعید دسته جمعى، جوخه هاى آتش، جنگ افزارهاى شیمیایى علیه کردها دریغ نکرد. این عملیات سبب ویرانى روستاهاى زیادى شد و به صدها سال فرهنگ کردى لطمه زد و افزون بر آن حدود 5/3 میلیون کرد را آواره کرد. منابع مستقل آمار کشته هاى انفال را صد هزار نفر اعلام مى کنند، اما خود کردها بر این باورند که 182هزار نفر کشته و مفقود الاثر شده اند. پس از آن، دادگاه هاى مختلف انفال را نسل کشى علیه کردها و اهل سنت شمال عراق خواندند.در سال 1987على حسن المجید به عنوان دبیر کل منطقه شمالى حزب بعث که کردستان عراق را هم شامل مى شد، منصوب گردید. پیش از آن المجید به خاطر شقاوت هایش بسیار معروف بود و صدام، انتصاب وى را راه حل پایانى براى مسأله کردها مى دانست.سلسله عملیات انفال 8 مرحله داشت که 7 مرحله آن در مناطق تحت کنترل اتحادیه میهنى کردستان اجرا شد. در این عملیات کردهاى دستگیر شده به اردوگاه ها منتقل مى شدند و براساس سن و جنسیت تفکیک مى شدند. سپس مردان و پسران را به دشت ها مى بردند و مى کشتند و به طور دسته جمعى نیز به گور سپرده مى شدند. از همین روست که کارشناسان، این کشتارها را با جنایات نازى ها در اروپاى شرقى مقایسه کرده اند.
آخرین و شدید ترین مرحله انفال در فاصله زمانى 25اوت تا 6 دسامبر 1987رخ داد که بى درنگ پس از آتش بس میان ایران و عراق صورت گرفت. دیده بان حقوق بشر تاکنون نام
17هزار کشته این عملیات را ثبت کرده که فقط نام نوجوانان و مردهاى با سن و سال پایین در آن مشاهده مى شود.
علاوه بر این در عملیات نسل کشى انفال صدام نام بسیارى شهروندان آشورى، مسیحیان کلدانى و کردهاى ایزدى دیده مى شود. این در حالى است که اسامى بسیارى از مردم با دینان که جزو اصلى ترین اهداف انفال بوده اند، در این فهرست نیامده است.نکته تکان دهنده دیگر این است که بسیارى دیگر از کشته شدگان نه به ضرب گلوله، بلکه براثر گرسنگى، گاز گرفتگى و بى توجهى به وضع جسمى و روحى شان جان خود را از دست دادند. در ژوئن 1987سندى به امضاى المجید منتشر شد که در آن وى گفته بود اگر فردى در «مناطق ممنوعه» دستگیر شود، بازداشت و بازجویى مى شود و اگر اطلاعاتى از آنان به دست آمد، نیروهاى امنیتى اجازه دارند که مردان 15تا 70 ساله را به قتل برسانند.ناظران در توصیف عملیات نسل کشى انفال گفته اند، یکدست کردن بافت مناطق سنى نشین و کرد نشین، اصلى ترین هدف انفال بود و در این میان کرکوک اهمیت فراوانى براى صدام داشت، زیرا کرکوک شهر نفت خیز است که مى توانست در آمدهاى لازم را براى بعثى ها تأمین کند. نگرانى صدام از این بود که مبارزات دیگر مردم عراق علیه سیاست تصفیه نژادى او منجر به نزدیک شدن ائتلاف متحد شیعیان و ائتلاف دموکراتیک کردهاى عراق شد.
رژیم بعث با ساخت امارت هاى مجلل و وعده واگذارى دادن آنها به اعراب سعى در عربى کردن کرکوک کرد. بدین ترتیب، اعراب فقیر بسیارى از مناطق جنوبى عراق راهى کرکوک شدند که هم اکنون وضع این شهر را بغرنج کرده اند.
آمار به دست آمده پس از انفال حاکى است که در جریان این عملیات 4 هزار روستا، 1745مدرسه، 270بیمارستان، 2450مسجد و 27 کلیسا ویران شد. جلال طالبانى رئیس جمهور عراق، ششم دسامبر 2005در مصاحبه اى تلویزیونى اعلام کرد که قضات از صدام اعترافاتى مبنى بر دستور کشتار هاى دسته جمعى در انفال گرفته اند و همین مسأله او را سزاوار مرگ مى کند.
1988بمباران شیمیایى حلبچه
تخمین زده مى شود که رژیم بعث در جریان انفال از سلاح هاى شیمیایى علیه حدود40روستاى کرد نشین استفاده کرده است و بزرگ ترین حمله شیمیایى علیه شهر حلبچه بود که 16 مارس1988رخ داد. وجه تمایز این بمباران هاى پیشین از وسعت بمباران و میزان کشتار آن ناشى مى شود. ضمن آن که در حلبچه عکاسان خبرى مستندات جنایات صدام علیه کردها و اهل سنت را نیز به ثبت رساندند که امکان هرگونه انکار واقعیت از سوى بعثى ها را از بین برد.
بهانه صدام براى حمله شیمیایى به حلبچه آن بود که وى مردم شهر را حامى نیروهاى کرد و ایرانى مى دانست و این کار آنان را خیانت تلقى مى کرد. در آن هنگام حدود 70 هزار نفر که برخى از آنان پناهنده و آواره منطقه اطراف بودند، در حلبچه سکونت داشتند. اما زمانى که گازها و بمب هاى شیمیایى، فضاى شهر را فرا گرفت، حلبچه بدترین پناهگاه شد. براثر این حمله حدود پنج هزار نفر تنها در طول یک روز جان خود را از دست دادند و بسیارى دیگر پس از آن و به دلیل بیمارى هاى ناشى از مواد شیمیایى کشته شدند. عارضه هاى بلند مدت این گازها در میان افراد به جامانده از این جنایات سبب نابینایى و ابتلا به سرطان بسیارى از آنان شده است. علاوه بر این تأثیر آنها روى نوزادانى که به دنیا مى آیند، به طور مشهود است. حسن المجید که مسئول شیمیایى شدن حلبچه بود به خاطر همین مسأله به على شیمیایى معروف شد.
یکى از بازماندگان حلبچه که به وسیله پیچیدن پارچه اى خیس دور صورتش جان خود را حفظ کرده بود در فرداى فاجعه واقعیت را این گونه بیان کرد: «مقدارى گاز وارد چشمهایم شد و مشکل تنفسى پیدا کردم. احساس تهوع داشتم و استفراغ سبز مى کردم. زمانى که به کوه ها مى گریختم از کنار صدها جسد عبور کردم و در عین حال شاهد مرگ افراد دیگرى هم بودم. یکى ناگاه مى ایستاد و به زمین مى افتاد؛ دیگرى ابتدا بدنش تاول مى زد و مى سوخت و سپس مى مرد و برخى دیگر آنقدر مایع سبز بالا مى آوردند تا مى مردند.»اما حلبچه علاوه بر آن که سند بزرگى براى جنایات صدام است، راز یک جنایت سیاسى دیگر را نیز در سینه پنهان کرده است و آن این که تسلیحات کشتار جمعى صدام ارمغان غرب و اروپا بود.بسیارى از تحلیلگران بر این باورند که اعدام صدام به خاطر کشتار مردم دجیل به مثابه نفس راحتى براى تأمین کنندگان سلاح هاى شیمیایى صدام در اروپا بویژه برلین بود، زیرا در صورتى که او زنده مى ماند و در دادگاه انفال حضور مى یافت پاى بسیارى از قدرت ها و دوستان اروپایى بوش به این ماجرا باز مى شد و آن روز شاید بسیار ى از رهبران پیشین و کنونى دنیا باید پاى محکمه کشتار مردان و زنان بى گناه حاضر مى شدند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات