* اسناد و مدارک علمی و تجربیات ارزنده جنگ تاکنون به چه شکلی ثبت و ضبط شده و پس از این چه روندی خواهد داشت؟
** ما اخیراً پیشنهادی را به هیات رییسه نیروی مقاومت بسیج دادهایم مبنی بر ایجاد یک کتابخانه مرکزی بسیج تا بخشی از اسناد علمی که حاوی تجارب، کارکردها و نقشهای اجتماعی بسیج است آنجا جمعآوری شود. به علاوه هر کتاب، مقاله و متنی که در ارتباط با بسیج است به شکلی متمرکز نگهداری گردد. این موضوع میتواند به محققین کمک کند که با کلیت پیشنهاد، هیات رییسه نیرو موافقت کرده اما هنوز به تصویب فرماندهی نرسیده است. این ایده مورد استقبال قرار گرفته و بر همین اساس ما کار خودمان را هم شروع کردهایم.
اگر چه خیلی دیر شده و بسیاری از اسناد از بین رفته اما به قول معروف جلوی ضرر را هر کجا که بگیری مفید است.
حداقل از این پس، امیدواریم نیروی مقاومت بسیج با ضرر مواجه نشود و بتوانیم اسناد موجود را جمعآوری کنیم.
پیشبینی کردهایم، با سیستم مکانیزهای بتوانیم کتابخانه را اداره و سرویسدهی مناسبی به محققین ارایه دهیم.
* دو نظریه متفاوت در این زمینه وجود دارد؛ یک نظریه از تمرکز دفاع میکند اما نظریه دوم حاکی از آن است که تمرکز مفرط عملاً مجموعه را به انبار اطلاعاتی تبدیل کرده و این موضوع نه تنها مفید نیست بلکه میتواند باعث آلودگی اطلاعاتی در تحقیقات هم بشود، بنابراین نظریه دوم از تعدد مراکز تخصصی و ایجاد شبکه بین آنها دفاع میکند. با این تعریف شما بر اساس کدام قاعده حرکت خواهید کرد؟
** ما یک راه میانگین را پیش رو داریم. یعنی نه مخالف روش غیرتمرکزی هستیم و نه تمرکز را رد میکنیم. با این رویکرد همه معاونتها و ردههایی که تولیداتی دارند، میتوانند آرشیوی هم خاص خودشان داشته باشند، طرح ما به این معنا نیست که وقتی میخواهیم کتابخانه مرکزی ایجاد کنیم، برای داشتن کتابخانههای تخصصی در معاونتها یا بسیج اقشار و سایر ردهها ممنوعیت ایجاد کنیم.
امروزه کار عملی به شکلی است که وجود این گونه بانکهای اطلاعاتی و کتابخانهها در کنار افرادی که میخواهند مطالعه داشته باشند و برنامهریزی را مبتنی بر مطالعه انجام دهند، ضروری است. از طرف دیگر برای آن که این اطلاعات یک جا جمع شود تا بتواند به شکل وب سایت و سیستمهای مکانیزه خروجی داشته باشد و همینطور بتواند اطلاعات را در ارتباط با هم دستهبندی و معنا کند، طبیعی است که از وجود یک کتابخانه مرکزی هم بینیاز نخواهیم بود. حال بحث از شبکه یک بحث ثانوی است. اول باید اسناد را به شکل دستی جمعآوری بکنیم تا بعد تبدیل به نرمافزار شود و همینطور ایجاد شبکهای که بتواند اطلاعات را در ارتباط با هم معنا کند. فکر میکنم آن وقت میتوانیم بحث کنیم که نیازی به حذف کتابخانهها هست یا نه؟ تصور ما این است که کارمان را در سازمان تا حد امکان مطلوب ارایه دهیم تا دیگران احساس نیاز کنند و به سراغ ما بیایند نه این که ما با الزام و اجبار و محدودیتهایی آنها را به سمت فعالیتهای سازمان بکشانیم. باید محصولات و تولیداتمان، خودشان جاذبه ایجاد کنند و آنقدر کیفیت داشته باشند که محققین را علاقهمند سازند.
* حاصل یک آمار جهانی به ما میگوید سهم ایران در تولید علم جهانی کمتر از یک درصد است حال به نظر شما چند درصد از این یک درصد را میتوانیم متعلق به بسیج بدانیم؟
** بسیج را این طوری نمیشود اندازهگیری کرد. چرا که بخشی از فعالیتها متعلق به خود سازمان مقاومت بسیج است و البته این بخش را میتوان اندازهگیری کرد که چند پروژه داشته، چند نظرسنجی داشته و چهقدر نشریه و مقاله و... اما این تمامی فعالیتهای عملی و پژوهشی بسیج نیست؛ بخش عمده کار ما حمایت از پژوهشگران بسیجی است. در سازمان مقاومت بسیج یک شبکه گسترده علمی – تحقیقی - پژوهشی وجود دارد که اگر چه جوان است اما امیدواریم طی یکی - دو سال آینده در بحث جنبش نرمافزاری و توسعه علم به یک پارادایم بزرگ تبدیل شود.
ممکن است بسیجی، یک استاد دانشگاه عضو بسیج جامعه مهندسین و یا کارگر کارخانه و شرکتی باشد و... حال اگر ما این شبکه گسترده بسیج را جزو خود نهاد بسیج در نظر بگیریم خب آن وقت سهم بسیج خیلی زیاد خواهد بود و نمیتوان اندازهگیری کرد که از این یک درصد چهقدر سهم بسیج است؟
سعی ما این است که بتوانیم با راهاندازی «شورای عالی مطالعات و تحقیقات» شبکه علمی – تحقیقی - پژوهشی بسیج را ساماندهی کنیم و با حمایتهایی که از آن به عمل میآید زمینه مناسبی را برای پژوهشگران بسیجی فراهم کنیم تا بتوانند در عرصه تولید علم و ابتکارات و خلاقیتها و اختراعات، حضور موثر و تعیین کنندهای داشته باشند.
* آقای دکتر شما به بخشی از پرسش بعدی من پاسخ دادید اما خیلی دوست دارم باز هم بپرسم که سهم بسیج در تولید دانش و سهم تولید دانش در بسیج چهقدر است؟
** طی سالهای اخیر، رویکرد خوبی به امر تحقیقات در بسیج ایجاد شده و الان یک شبکه گستردهای از سنجش افکار داریم که پرسشگران در این شبکه فراگیر همه بسیجی هستند و در سراسر کشور حضور دارند. البته اینجا یک مرکز سنجش افکار وجود دارد که کاملاً یک سازمان منسجم است و به واسطه متخصصینی که در آن فعال هستند میتواند برنامههای متعدد سنجش افکار را طراحی کند.
این مرکز در استانها دفاتر مطالعات دارد و باز هم در تمامی شهرستانها رابطینی زیر نظر دفاتر مطالعات کار میکنند. رابطین شهرستانها هر کدام با چند سرتیم مرتبط هستند و باز هر تیمی چند پرسشگر دارد که به صورت یک شبکه خوشهای در سراسر کشور به سنجش افکار میپردازد. این شبکه خوشهای در کشور بینظیر است و تقریباً هیچ نهادی تاکنون نتوانسته که چنین شبکهای را ساماندهی کند. اما بسیج به دلیل پشتوانه مردمی در این حیطه بسیار موفق بوده است.
حدود 450 محقق با تحصیلات کارشناسی ارشد و دکترا اعلام کردهاند که آماده اجرای پروژههای تحقیقاتی بسیج هستند.
مجموعه نظرسنجیها و طرحهای تحقیقاتی که سالانه انجام میدهیم بیش از 30 ـ 40 پروژه است، چه پروژههایی که در سازمان انجام میگیرد چه آنهایی که به صورت منطقهای در دفاتر استانها پیگیری میشود و چه بخشی که تخصصی است و توسط معاونتها و بسیج اقشار صورت میپذیرد. این یک نرم بسیار بالایی است و عمدتاً هم تحقیقاتی هستند که در موضوع علوم انسانی و دفاعی انجام میگیرند.
در مورد تحقیقات صنعتی هم میتوانم بگویم که عمدتاً حمایت میکنیم. الان حدود 1800 بسیجی طرحهای خودشان را ارایه کردهاند و با بررسیهای به عمل آمده تعدادی از آنها هم مورد حمایت قرار گرفتهاند، تعدادی در شرف بررسی است و تعدادی هم ارجاع شده تا روی مبانی نظری و کاربرد عملیاتی آن بیشتر کار شود.
ما گروههای عملی متعدد برای بررسی این طرحها داریم که خود یک شبکه کاملاً گستردهای را به تصویر میکشد.
بنابراین در پاسخ به بخشی از سوال شما یعنی این که تحقیقات در بسیج چه نقشی دارد؟ باید گفت در حال افزایش است ولی هنوز جایگاه مطلوب پیدا نکرده و به رغم تمامی رشدی که طی سالیان اخیر داشته راضی نیستیم. اما این که سهم بسیج در تولید علم کشور چهقدر است، به نقل از بسیاری از مسئولین هر جا که کشور در تولید علم به نقطه خوبی رسیده، آنجا رد پای تفکر بسیجی وجود داشته است.
نمیگویم نیروی مقاومت بسیج، بلکه تفکر بسیجی که سهم غالب و به سزایی دارد. در موضوع سلولهای بنیادی، مسایل زیستی، سدسازی، نانوتکنولوژی و... وقتی مراجعه میکنید، میبینید افراد یا بسیجی هستند یا تفکر بسیجی دارند. بعید است که شما آنجا با روحیه تکنوکراتی برخورد کنید، چون اصلاً در مواردی که ما حرفی برای گفتن داریم، روحیهای غیر از روحیه و تفکر بسیجی نمیتواند مسایل را پیش ببرد. در انرژی هستهای به عنوان مثال تمامی دانشمندان جوان ما روحیه بسیجی دارند و با همین روحیه توانستهاند کارهای سخت، طاقتفرسا و خطرآفرین را به نقطه مطلوب برسانند.
* به تفکر بسیج اشاره کردید، به اعتقاد شما باز بودن تعریف بسیج که آن را از قالب یک سازمان بسته فراتر میبرد تا چه اندازه توانسته است زمینه رشد و ترقی را فراهم کند؟
** ما در حوزه بسیج با دو موضوع روبهرو هستیم، یکی نیروی مقاومت بسیج و دوم بسیج ملت ایران. البته نیروی مقاومت متولی بسیج ملت ایران است. وقتی وارد حوزه بسیج ملت ایران میشویم، آن وقت دیگر همه کسانی که دلسوز نظام و کشور و انقلاب هستند، در این تعریف میگنجند.
در شبکه بسیج تمامی این افراد با خود بسیج مرتبط هستند لذا وقتی ما میگوییم نقش پژوهشگران بسیجی، نقش پررنگی است در واقع از این شبکه داریم حرف میزنیم و گرنه توان نیروی مقاومت که توان خیلی زیادی نیست و اگر نیروهای بسیجی را از آن جدا کنیم، چیزی از سازمان نیروی مقاومت باقی نمیماند.
ما در سازمان تقریباً محقق مقیم نداریم و اصلاً قصد نداریم این کار را بکنیم. مگر این که از این زاویه صحبت کنیم که خود مدیران اینجا باید محقق باشند تا فهم تحقیقات را داشته باشند که همینطور هم هست اما کسی که کار عملیاتی تحقیق را انجام میدهد به عنوان محقق، بسیجی است، یعنی وارد سازمان میشود، طرح ما را به عهده میگیرد، قبول مسئولیت میکند و در نهایت به تعبیر مقام معظم رهبری یک دهان شیرینی هم به آنها میدهیم. یعنی هزینهها هم هزینههای بسیجی است و کسانی که با ما کار میکنند، نگاه اقتصادی ندارند.
* از روند کار رضایت دارید؟
** ما نباید رضایت داشته باشیم چون رضایت توقف ایجاد میکند اما با توجه به تو بودن و همچنین کارهای خوبی که انجام گرفته بله رضایتبخش است. البته توان بسیجی خیلی بیشتر از اینها است و ما میتوانیم کارهای خیلی بزرگتری انجام دهیم.
* از نحوه تعامل با سازمانهای دیگر چهطور؟ رضایت دارین یا خیر؟
** در این بخش خیلی توفیق نداشتهایم. ما تازه در ابتدای رایزنی و تعامل هستیم و البته تا به حال از نتایج تحقیقات دیگران استفاده کردهایم و نتایج برخی تحقیقات خودمان را هم منتقل کردهایم. در بحث حمایت از بسیجیان پژوهشگر تعاملی با برخی از دستگاهها داریم ولی برخی هم اجازه ورود و مشارکت ندادهاند. فکر میکنم در این زمینه نیاز به کار بیشتری داریم و باید این کار را انجام دهیم.
* نحوه عملیاتی کردن طرحها به چه شکلی است؟
** تحقیقاتی که در بسیج به انجام میرسد دو نوع است: اول طرحهایی که مورد نیاز خود سازمان است و در این زمینه به طور جدی نیازسنجی میشود، هر تحقیقی باید کاربر داشته باشد و در مراحل انجام تحقیق نظر کاربر برایمان اهمیت دارد و در نهایت در جلسه دفاعیه، خود کاربر حضور دارد و رای او برای ما موثر و تعیینکننده است.
نتیجه تحقیقات بعد از آن که منتشر شد، توسط کاربرها به روشهای اجرایی تبدیل میشود که در این زمینه هم مشکلاتی وجود دارد و نمیتوان گفت در حال حاضر با وضع مطلوبی روبهرو هستیم.
بخش دوم کار ما هم حمایت از طرحهای پژوهشی بسیجیان است که عمدتاً صنعتی هستند. طبیعی است که این تحقیقات نیازهای کشور را برآورده میکنند و هر چند طرح خود نیروی مقاومت نباشند به دلیل منافع عمومی کشور مورد حمایت بسیج قرار میگیرند. ما در این حیطه تلاش میکنیم زمینهای فراهم کنیم تا بین طرح و بخش صنعت، ارتباط ایجاد شود. در این حوزه مشکلات ما بسیار زیاد است و متاسفانه این فرهنگ در کشور نهادینه نشده، جز بخش دفاع که خوب حمایت کرده و تا حدود زیادی طرحها را با صنعت مرتبط کرده است و بسیاری را هم به تولید انبوه رسانده است.