یک سرى نکات دیگر است که توجه برادرها را به آن جلب مىکنم. این عملیات، عملیات سختى است از خدا مىخواهیم بیش از این ظلم و جور و ستم رژیم بعثى را بر این ملت تحمل نکند و این عملیات را براى ما آخرین عملیات قرار بدهد (انشاءالله جمع) ولى بدانیم اگر این هم نباشد بعد از این هم سختتر خواهد شد چرا براى اینکه خداوند متعال همیشه بندههاى مؤمن خود را رفتهرفته آزمایشهایش را سختتر مىکند.
لذا این عملیات سختى است باید تصمیم بگیریم با قاطعیت و بدون ابهام تمام برادرها باید تصمیمشان را قطعى بگیرند تمام علاقه و دلبستگیهایى که در شهرهایتان و روستاهایتان دارید و آن را پشت سر گذاشته به اینجا آمدهاید و علاقههایى که در قلبهایتان است و در وجودتان وسوسه مىکند کاملاً باید از اینها ببرید برادرها باید مصمم، قاطع و با اراده تمام تصمیم بگیرید.
این عملیات، سخت نیاز به یک تصمیم راسخ دارد و الا خداى نکرده متزلزل مىشویم، مردد مىشویم و تردید و ابهام حتى به اندازه یک نوک سوزن مانع از امداد الهى است. هر برادرى که بخواهد شب عملیات با آمادگى کامل جلو برود حتماً باید تصمیمش را گرفته باشد. خداى نکرده، خداى نکرده اگر غیر این باشد ممکن است مشکلات فراوانى بوجود بیاورد.
اصلاً فردى که تصمیم نگرفته نباید در صحنه وارد بشود و الا خداى نکرده صدمه به بار مىآورد. پس یک گرفتن تصمیم است چون راه سختى در پیش داریم من بیشتر تأکید مىکنم که در سختترین شرایط مىتوانید با عظمى پولادین و مصمم موفق شوید همچون حضرت ابراهیم که او را در آتش انداختند ولى در اثر رحمت الهى و قدرت الهى سالم ماند و آتش او را نسوزاند شما هم اگر در سختترین شرایط و زیر شدیدترین آتش دشمن قرار گرفتید اگر مصمم و راسخ باشید صحیح و سالم همان طور که خداوند متعال مصلحت بداند به صفوف دشمن رسوخ مىکنید و با اتکا به قدرت خداوند آنها را از بین مىبرید (انشاءالله جمع) سلاح ما در مقابل دشمن سلاح مقاومت است. ایستادگى در مقابل دشمن است باید به حد نهایى از این سلاح استفاده کنیم. تمام این صحبتها که مىکنم بر مىگردد به اینکه خداوند به ما رحم کند. خداوند وقتى که استوارى و استقامت رزمندهها را در مقابل کفار ببیند قطعاً یارى خواهد کرد و نصرتش را به ما خواهد داد آیاتى که حاج آقا در اول خواند در این آیات خداوند فرموده: «گمان نکنید شما کفار را مىکشید خدا آنها را مىکشد گمان نکنید آن تیرهایى که شما مىاندازید به دشمن مىخورد شما مىزنید، خدا آنها را مىزند» لذا میدان نبرد را باید با قلب و قدمهاى خود طورى مزین کنیم که همه تیرها با هدایت الهى به دشمن بخورد و قبضههایى که بر سینههاى دشمن زده میشود با دست الهى زده شود. لذا مقاومت! مقاومت! حتى از یک دسته 22 نفرى یک نفر زنده بماند و بقیه همه شهید بشوند همان یک نفرى که مانده باز هم باید مقاومت کند. حتى اگر از یک گردان 3 نفر بماند و یا 1 نفر بماند باز هم باید مقاومت کرد. فرمانده گردان شهید شود باید گروهان - دسته - نفرات همه مقاومت کنند این نباشد که خداى نکرده فردى محاصره شود. چرا؟ چون فرماندهمان شهید شده کسى نبود، بىسرپرست ماندیم، نمىدانستیم چه کنیم. این کار شیطان است که بگوییم فرمانده نبود نمىدانستیم چه کار کنیم، پس به عقب برگردیم بعد پراکنده، بى سازمان مىشویم.
برادران فرمانده ما خداست، امام زمان است مگر آنها نیستند؟ فرمانده اصلى آنها هستند. ما موقتى هستیم. ما وسیلهایم که از اینجا دستتان را بگیریم و ببریم آنجا، همین که رسیدیم به داخل دشمن شهید شدیم همه فرماندهاند همه توجیه شدهاند که تا کجا باید حرکت بکنید چه کار باید انجام دهید وظیفه هر یک چیست. لذا تا آخرین نفر باید مقاومت کنید. پس انشاءالله به هیچ وجه تصورى براى برگشت و تزلزل و بى سازمانى و نمىدانم چه کنم، نباید باشد و بر اساس مقاومت، مقاومتى که امداد الهى را جذب و جلب کند باید همهمان آماده باشیم.
دیگر حفظ آرامش است که در متن برادر رضایى براى برادرها خواندیم تا لحظهاى که به دشمن نرسیدیم و زمانى که براى شما تعیین نشده که به دشمن آتش کنید به هیچ وجه کسى حق ندارد تیراندازى کند. حتى زمانى که شما حرکت مىکنید به طرف دشمن و تیربار دشمن شما را مورد اصابت قرار دهد گیریم از 5 نفرى که با هم هستید، 2 تا هم شهید شوند 4 تا هم شهید شوند و فقط یک نفر باقى بماند. آن یک نفر مجاز به تیراندازى نیست و باید آرامش خود را حفظ کند. آن برادرها که غواص هستند و به آب مىزنند اگر مورد اصابت قرار گرفتند، خودش و دیگران به هیچ وجه نباید عکسالعمل نشان دهند، تیراندازى نباید بکنند. آرام، آن که زخمى شده خداى نکرده نباید نداى واویلا سر بدهد محکم باید دستمالش را در دهانش بگذارد دندانهایش را فشار دهد و نباید بگذارد صدایش به دشمن برسد. به هیچ وجه. باید سکوت و آرامش محض باشد خوفى که خداوند از این سکوت و آرامش در قلب سرباز کافرى که در پشت سلاح نشسته مىاندازد بیشتر از آتش است که به صورت پراکنده و بىسازمان که نشانه ضعف و عدم تحمل زخم ماست اجرا مىشود بیشتر است. لذا برادرها به این مطلب نهایت توجه را بکنند.
فرماندههانتان دقیقاً مشخص مىکنند که به کدام خط رسیدید، مجاز هستید آتش کنید، کدام لحظه مجاز هستید آتش کنید. زمانى که آماده مىشوید براى عملیات 70 مرتبه قل هو الله را بخوانید زمانى که شروع به حرکت مىکنید باید لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم را بگویید و زمانى که مىخواهید تیراندازى کنید براى هر تیرتان سبحان الله بگویید برادرها دقیقاً تمام آنچه را گفتم را در یادشان نگه دارند با آن قلب پاکتان انشاءالله به جا مىآورید (انشاءالله جمع).
این آمادگى در تکتک برادرها باید باشد که تا لحظهاى که عملیات تمام نشده و از طرف فرمانده دستور داده نشده، منطقه را تخلیه نکنید و به عقب بر نگردید حتى اگر تعدادى از برادرها شهید شوند تعدادى زخمى شدند، استعداد یک گردان بشود یک گروهان به هیچ وجه نباید این باشد که بگوییم شب عملیات کردیم خسته شدیم، خیس شدیم، هوا سرد است و امثال اینها. یک گروهان هم باقى بماند باید سازماندهى شود و ادامه دهد تا زمانى که تعیین شده باید ادامه دهیم و هدف را به جاى خودش برسانیم .
فقط نفراتى که شهید مىشوند، یا مجروح مىشوند، به عقب بر مىگردند، نفراتى که سالم هستند در هر جایى که باشند و رسیدند انجام مأموریت مىکنند، عملیات مىکنند با زمان استراحتى که فرمانده تعیین کرده استراحت مىکنند و با سازماندهى جدیدى که فرمانده به آنها مىدهد مجدداً به ادامه عملیات مىپردازند. لذا این آمادگى را برادرها داشته باشند که با یک شب خسته نشوند. هر چند شبى که لازم باشد ما با دشمنان بجنگیم. نکند که در عرض یک شب تمام نیروها تمام شود و فردا شب، پس فردا شب خداى نکرده در مقابل دشمن عاجز شویم. لذا از خدا بخواهیم که آن قدرت را به جسمهاى ما بدهد تا بتوانیم از عهده این مهم برآییم.
البته به برادرها جسارت نشود چون من موظف هستم بگویم این مطالب را گفتم خداى نکرده، به این صورت نباشد که به دلهاى شما چیزى راه پیدا کند. شما درست است که با قلبهاى پاک و خالص خود در اینجا حضور پیدا کردهاید و با دشمن جنگ مىکنید ولى شیطان هم دست بر نمىدارد. دائم در کمین است.
چند مورد است که اگر انجام شود مایه سقوط است لازم است که بدانید که این موارد ممکن است حتى به صورت آراسته و با ظاهرى شرعى در بیاید نسبت به بقیه برادران رزمنده این احساس در شما نباشد که شما خط شکن هستید! و یک درجه خودتان را بالاتر بدانید برگزیدهتر بدانید لایقتر بدانید این احساس اگر باشد مایه سقوط است. آن موقع است که خداى نکرده مىرویم در خط و عاجز مىمانیم براى جلو رفتن و بنابراین چه برادرهاى مسئول چه برادرهاى عزیز رزمنده متوجه باشند انتخابى که بین شما و سایر برادرها شده به لحاظ انجام وظیفه و زحمت بیشتر است نه درجه ظاهرى بیشتر، لذا خداى نکرده به اسم خط شکنى مغرور نشویم، خودمان را بالاتر از بقیه ندانیم، برگزیده ندانیم، خودمان را لایق امتیازاتى ندانیم که بقیه شایسته آن نیستند .
همانطور که گفتم بنا به مسئولیتى که دارم موظف هستم تذکر بدهم، شما باید افتادهتر و متواضعتر نسبت به بقیه برادرها باشید.
و آن برادرهایى که که مسئولیتهاى بزرگ دارند فرمانده گردان - گروهان - دسته و بردارهاى رزمنده به لحاظ تجربه عملیاتى که دارند و مدتى که در جنگ هستند، خداى نکرده تصور نکنیم که خیلى مىدانیم. لذا آموزش بیشتر تفکر و تدبیر، فکر بیشتر بکنید، تدبیر بیشتر بکنید تا خودتان را در درجهاى بدانید که گویى تازه به جنگ آمدهاید و چیزى نمىدانید. انسانى که چیزى نداند حواسش بیشتر جمع است و هوشیار است ولى اگر آدمى باشیم که فکر کردیم با تجربه هستیم، چیزى مىدانیم در چند عملیات هم شرکت داشتیم این فرد نسبت به مسائل توجه نمىکند. چرا؟ براى اینکه خودش را خیلى دانا فرض مىکند.
امروز ما باید احساس کنیم که تازه به جبهه آمدهایم و در هیچ عملیاتى هم نبودهایم که خداى نکرده از این جنبه وسوسهاى از طرف شیطان رجیم نباشد، که ما از فکر کردن و تدبیر کردن محروم بمانیم. فرماندهان نباید فکر کنند که این نیروى ما عملیات دیده است بنابراین تذکراتى که لازم است در شب عملیات به رزمندهها گفته شود و آن را حتماً رعایت بکنند نگوید، و بگوید حالا آنها بلد هستند و مىدانند و چند تا عملیات دیدهاند. جزئىترین مسائل را باید یادآور شوید تذکر دهید و تدبیرهایى که لازم است به عمل بیاید همه آنها را مورد نظر قرار بدهید.
برادرها از این چند شب محدود که مانده حداکثر استفاده را در آموزش بکنید. گرچه هوا سرد است و مقدارى اذیت مىشوید، ولى چارهاى نیست و شاید این سرما هم یک آزمایش است. و الا اگر هوا مناسب باشد و آب گرم. همه مىتوانند این کار انجام دهند شاید این خودش یک آزمایش است که خدا مىخواهد در این سرما شما را مورد امتحان بیشترى قرار دهد. لذا حداکثر استفاده را بکنید در آموزشها دقت بکنید. با تیزى و با دقت نسبت به آموزش نگاه کنید، آنها را به هیچ وجه ساده نگیرید. امکانات و وسایلى را که در اختیار دارید و باید ببرید عملیات، مثلاً بلمهایتان غرق نشود، اگر پارو با دقت شما نمىشکند دقت کنید که نشکند، اهمال نکنید، که بگویید خب شکست به جایش مىآید اگر مىدانید بلم را محکم به زمین بگذارید مىشکند این کار را نکنید یا قایق را که مىدانید آنهایى که قایقشان سکان و موتور دارد فکر کنید که تا آخر بایستى از همین موتورها استفاده کنید. اضافه نیست که به جاى آن بگذارند و یکى دیگر بدهند. اگر خداى نکرده اهمال کنید، صدمه بخورد شب عملیات یکى از امکانات خودتان کم خواهد شد. بنابراین به سختى خواهید افتاد. یا اون لباسهایى که در اختیار برادرهاست (غواصان) مواظب باشند، نفت، والور، گرما به آنها نخورد دقت کنند! اگر آنها پاره بشود خاصیت خود را از دست خواهد داد. اینها خیلى با سختى تهیه شده، خیلى با زحمت تهیه شده، بالغ بر یک سال است که این امکانات را تهیه مىکنند. علاوه بر پول زیادى که به آنها داده شده از چند کانال و با چه سختىهایى به دست آمده. دشمن وقتى همین که به احتیاجات ما در جنگ پى مىبرد نمىگذارد که این امکانات از طریق کشورها به دست ما بیاید. لذا خیلى دقت کنید در حفظ وسایل، وسایل اضافه نیست .
البته برادرهاى مسئول ما، تا آنجا که بتوانند براى شما امکانات تهیه مىکنند و در اختیار شما مىگذارند.
باز مىگویم براى تمرین هر مقدار مىتوانید بیشتر تمرین کنید، همانقدر شب عملیات آمادهتر هستید، و بى دردسر. با مسئولین خودتان همکارى کنید و آن زمانى را که تعیین مىکنند حتماً حضور داشته باشید، که بیشتر آموزش ببینید، مقدارى زحمت دارد، بىخوابى دارد، سرما دارد ولى شب عملیات راحت هستید ناراحتى این چند شب بهتر است از ناراحتى آن شب اصلى که به خاطر این ناراحتىها بعداً ماهها بنشینیم و ماتم بگیریم و خودمان را سرزنش کنیم.
انشاءالله که خداوند متعال با عنایت خودش کمک کند. ضمناً قلب امام خیلى روشن بود و با بشاشیت مطالبى را در مورد این عملیات فرمودند.
در این چند شب از خدا بخواهید تا انشاءالله ما را بیشتر مورد عنایت خودش قرار دهد، و برادرها کارهایشان را انجام مىدهند و با حول و قوه الهى این کارى که ماهها در انتظارش بودند به خوبى به جا بیاوریم. من خیلى وقت گرفتم. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.