فرزانه روستایی
انتشار 900 هزار سند محرمانه امریکایی در افغانستان و 400 هزار سند در مورد عراق دنیای اطلاعات را به دو بخش کاملاً مجزا یعنی قبل و بعد از انتشار این اسناد تقسیم کرده است. در حال حاضر سرویس های امنیتی و وزارت خارجه اکثر کشورها شبانه روز در حال ترجمه و تحلیل اسناد ویکی لیکس و پیدا کردن رد اخبار خود یا رقبای خود در آن هستند. حجم اطلاعاتی که انتشار یافته و نیز ادامه فعالیت این سایت حیرت آور است، به رغم اینکه شرکت های امریکایی اعلام کردند دامنه ویکی لیکس را حذف کرده و حتی آمازون به درخواست سنای امریکا از دادن سرویس و خدمات به ویکی لیکس انصراف داده است، خدماتی که ویکی لیکس از سوئد و سوئیس می گیرد ادامه فعالیت آن و نیز ادامه ریخته شدن روزانه 10 هزار سند محرمانه به این سایت را امکان پذیر می کند. روزهای اولی که سیل اسناد ویکی لیکس، پنتاگون و وزارت خارجه امریکا را خیس کرد همه رسانه ها در پی بزرگ کردن اطلاعات جذاب و خواندنی ویکی لیکس بودند. اما به تدریج تب رسانه ها فروکش کرد و بسیاری از نهادها و مراکز تحقیقاتی و امنیتی و نیز تحلیلگران در پی تحلیل دنیا یا آینده ای برآمدند که فعالیت امثال ویکی لیکس دیگر هیچ سند محرمانه ای را برنمی تابد و احتمالاً فوق محرمانه نگه داشتن یا محرمانه اعلام کردن اطلاعات دیگر امری عقلانی به نظر نمی رسد. دنیای پس از افشاگری ویکی لیکس واقعاً دنیای متفاوتی است. اکنون آشکار شده است که همه اعراب با ایرانی ها روراست نبوده اند و کشورهای عربی از فعالیت های هسته ای ایرانیان چنان وحشت کرده اند که دست به دامان اسرائیل شده اند. در مورد افغانستان آشکار شده که کرزی به عنوان یک سیاستمدار دمدمی مزاج بیش از اداره افغانستان نگران خنثی کردن توطئه هایی است که در اطراف او جریان دارد و قدرت شخصی او را تهدید می کند.
اینکه امریکایی ها از دفاتر و نمایندگی همه کشورها در سازمان ملل اخبار و اطلاعات جمع آوری می کنند و از اطلاعات شخصی نماینده کشورها نمی گذرند و حتی خواسته اند سایز بدن نماینده چین و رنگ چشم نماینده روسیه در سازمان ملل به CIA گزارش شود. در یک سند چینی ها که حامی اصلی پیونگ یانگ هستند به صورت ضمنی به امریکایی ها گفته اند از اتحاد دو کره به رهبری کره جنوبی حمایت می کنند و اینکه ملک عبدالله پادشاه عربستان به رغم ظاهرسازی، دولت شیعه نوری المالکی را دروغگو و دست نشانده ایران خوانده که عراق را در سینی طلابه تهران پیشکش کرده و جالب تر اینکه مبارک خواهان آن شده تا امریکایی ها خیلی خود را در عراق درگیر نکنند و با روی کار آوردن یک دیکتاتور کار را تمام کنند و اینقدر دموکراسی بازی درنیاورند. اینکه سرهنگ قذافی چهار پرستار مو بلوند اوکراینی دارد و اعضای خانواده سلطنتی بریتانیا به قدری وقت آزاد دارند که تمرین می کنند کف پایشان را به دهان شان برسانند همه و همه نمای اول نشت اطلاعات محرمانه از ویکی لیکس است.
لینکهای خبری فوق فقط اخبار خواندنی است که خستگی فعالان سیاسی و علاقهمندان به اخبار خارجی روزنامهها را تسکین میدهد. اما اخبار دیگری حاکی از نقض صریح و آشکار قوانین بینالملل و تبانی کشورها برای پایمال کردن حقوق شهروندی اشخاصی حقوقی است. طبق یک سند آمریکاییها از دولت آلمان خواستهاند افسران آمریکایی عضو CIA را که خالدالمصاری شهروند آلمانی را ربوده و شکنجه کردهاند تحت تعقیب قرار ندهند. زیرا پیگرد قانونی اعضای CIA از سوی آلمان امنیت بسیاری از کسانی را که در سرویسهای اطلاعاتی فعال هستند مختل میکند.
به نوشته نیوزویک، دور اول اسناد منتشر شده صرفاً بر افشای کشتار غیرنظامیان افغانستان متمرکز بود، اما ادامه انتشار اسناد ظاهراً بیآبرو و اعتبار کردن آمریکا را هدف قرار داده بود و جولیان آسانگ مدیر ویکیلیکس تا حدود زیادی توانست به چنین هدفی نزدیک شود. نیوریپابلیک از نشریات راست آمریکا مینویسد، تاثیر اسناد ویکیلیکس در کارکرد سیاست خارجی آمریکا ماندگار و قطعی است. نیوریپابلیک مینویسد دیپلماتها از این به بعد گزارشهای کاری صریح و شفاهی را به مراکز خود مخابره نخواهند کرد، به خصوص اگر قرار باشد نام آنان در پای گزارشهای امنیتی نوشته شود. ضمن اینکه تاکید میکند، مخفیکاری و برقراری ارتباط با طیفها و گروههای ناخوشنام برای جمعآوری اطلاعات، منافع ملی آمریکا را به خطر میاندازد و روشهای پیچیدهتر مخفی نگه داشتن اطلاعات را فعال میکند که با یک دیپلماسی شفاف و قابل دفاع فاصله زیادی دارد. اشاره نیوریپابلیک به طرحهای دولت اوباماست که از همان ابتدای مدیریت کاخ سفید طی بخشنامهای از وزارت خارجه و پنتاگون درخواست کرد اسناد کمتری را فوق محرمانه اعلام کنند و دسترسی محققان و نهادها را به اسناد محرمانه آسانتر سازند. از آنجا که دولت آمریکا بیشترین اخبار و اطلاعات محرمانه از همه کشورها را در اختیار دارد و نیز روزانه بیشترین گزارشهای امنیتی را دریافت و تولید میکند انتشار این اسناد بحثهای بسیار مهمی را مطرح ساخته مبنی بر اینکه آستانه محرمانه بودن اسناد کجاست و اینکه آیا زمان آن فرا نرسیده است تا نسبت به فوق محرمانه اعلام کردن اطلاعات تجدید نظر کرد؟ وزارت خارجه، پنتاگون و CIA برای مبادله اسناد و اطلاعات محرمانه خود از برنامه ویژهای به نام Siprent بهره میبرند. این برنامه امکان مبادله و رویت اسناد یک دایره محرمانه از سوی یک دایره محرمانه دیگر را فراهم میسازد.
بعد از 11 سپتامبر با تغییراتی در برنامه Sprent دسترسی به اسناد محرمانه یک دایره از سوی یک دایره دیگر امکانپذیرتر شد، اما پیرو تعدیل و امکان دسترسی به Siprent امکان نشت اطلاعات از وزارت خارجه و پنتاگون از Net-Centric Diplomacy database یا مرکز اطلاعات دیپلماتیک NCD افزایش یافت. گروهبان بردلی مانینگ که برای خدمت در یک مرکز اطلاعاتی ارتش آمریکا به عراق اعزام شده بود سال گذشته با نقض یک قانون مربوط به دسترسی اسناد محرمانه که دانلود کردن اطلاعات محرمانه را ممنوع میسازد کلیه اسناد سال 2010ـ 2009 را کپی کرد و به مدیر ویکیلیکس داد. نشت این اسناد ادامه یافت و بهرغم بازداشت بردلی مانینگ هنوز جریان اسناد محرمانه به سایت ویکیلیکس ادامه دارد. باز شدن دریای اطلاعات محرمانه وزارت خارجه آمریکا و پنتاگون به سوی یک سایت جنجالی برخی از مدیران ارشد دوایر اسناد محرمانه را به این نتیجه رسانده است که حتی اگر بتوان مانع فعالیت ویکیلیکس شد، پیچیدگی برنامههای کامپیوتری جدید به قدری وسیع است که نمیتوان احتمال تکرار نشت اطلاعات محرمانه را انکار کرد. آنها به این اعتقاد رسیدهاند که تجربه ویکیلیکس ثابت کرده، هرقدر اسناد بیشتری محرمانه شود، اسناد کمتری را میتوان محرمانه نگه داشت و هرقدر تعداد اسنادی که فوق محرمانه اعلام میشود کاهش یابد، هم از اسناد باقیمانده میتوان بیشتر حفاظت کرد و هم احتمال درز اطلاعات و عواقب ناشی از آن کاهش مییابد. کسانی که با عقلانیت بیشتری با بحران انتشار اسناد تماس داشتهاند معتقدند ویکیلیکس را باید به عنوان پدیده نیاز به شفافیت و علنیت بیشتر از سوی همه دولتها به رسمیت شناخت. برخی حتی پا را از این فراتر گذاشتهاند و گفتهاند فعالیت ویکیلیکس ادامه فعالیت نهادهای ماوراء مرزی مانند صلیب سرخ، عفو بینالملل، پزشکان و خبرنگاران بدون مرز و نهادهای مدافع حقوق بشر است. مصاحبه جولیان آسانگ مدیر بورد 9 نفری ویکیلیکس با مجله تایم نیز بر این نکته تاکید میکند که ویکیلیکس گسترش دموکراسی، تسهیل جهانی شدن و مخالفت با پنهانکاری را ترویج میکند. حتی تاکید شده که پدیده ویکیلیکس روی دوم سکه احترام به حوزه خصوصی است. یعنی به همان میزان که حوزه تخصصی افراد باید مورد احترام قرار گیرد، عمومی بودن حوزه عمومی نیز باید محترم باشد. مدیر سایت ویکیلیکس در همان مصاحبه با تایم گفته است که حفاظت شدید از اطلاعات و نیز دسترسی انحصاری به اطلاعات این امکان انحصاری را به دولتها میدهد تا با توسل به هر شیوه دلبخواهی امور را اداره کنند. ولی آنانی که در پی باز شدن اطلاعات هستند بیتردید روزی خواهد آمد که مدیر کسانی شوند که طرفدار محرمانه بودن اطلاعات و اسناد و آمار هستند. بدینترتیب شاید بتوان پدیده ویکیلیکس و نشر صدها هزار سند محرمانه را مقدمه نرمتر شدن قدرت و پاسخگوتر شدن نهادها و دارندگان قدرت دانست. دنیای آتی و معیارهای آینده برای اداره کشورهای مبتنی بر مشارکت بیشتر شهروندان خواهد بود. هیچکس توانایایی آن را نخواهد داشت تا برای مدتی طولانی و براساس سوءاستفاده از اطلاعات خاص جایی یا حتی جهانی را اداره کند. پدیده ویکیلیکس احتمالاً مقدمه شفافیت و عقلانیت بیشتر خواهد بود و پایان راهکارهای مبتنی بر مخفیکاری و اقدامات خلاف قانون. در ضمن از این به بعد، افشای هر سند محرمانهتری جذابیت بیشتری خواهد داشت.