مجتبی شجاعی
انتخابات دهم ریاستجمهوری و حوادث بعد از آن را باید یکی از پیچیدهترین شرایط 3 دهه گذشته انقلاب اسلامی دانست که به واسطه آن خیلی از ظرفیتها و واقعیتهای جمهوری اسلامی محک خورد و مورد آزمون قرار گرفت. در چنین بستری بسیاری از واقعیتهای مکتوم آشکار شد، باورهای زیادی رنگ باخت و باورهای زیادی از نو ساخته شد و در مواردی تحلیلها از افراد و گروهها و مجموعهها، اصلاح و بازسازی و در مواردی تصدیق و تعمیق شد. کار از یک دروغ شروع شد. اعلام پیروزی در انتخابات، در حالی که هنوز شمارش آرا آغاز نشده بود. فردای آن روز سبز بر نیزه شد و خیابانهای مرکزی تهران به آشوب کشیده شد. شاید نوشتن از نگاه احساس و زاویه توصیف وقایع درباره پردههای پی در پی میدانداران اهانت به مقدسات ملت جایز نباشد و فقط لازم باشد تحلیل کرد و استدلال آورد اما تاسوعا، عاشورا و بویژه ظهر عاشورا، مبین احساس نابی است که اگر این احساس نبود، عقلانیتها در پشت چهرهها و شعارهای نقابدار به بیراهه میرفت که البته در سال 88 به این سمت رفته است. محور اصلی حرکت جریان فتنه بعد از انتخابات به عقب راندن نظام در مواضع اصولی آن بود و رهبر انقلاب هدف مرکزی این راهبرد محسوب میشد. ایستادگی رهبری و قاطعیت ایشان بهرغم فشارها، جریان فتنه را در مقاطع گوناگون کاملا مایوس کرد. در روزهای ابتدایی بعد از انتخابات یکی از محورهای اصلی جریان فتنه، فشار از پایین و چانهزنی از بالا بود که طی روزهای دیگر نیز به صورت محدودتر ادامه پیدا کرد ولی خطبههای نماز جمعه 29 خرداد نقطه یأس آنها شد. در حوادث روزهای بعد از خطبههای نماز جمعه، روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و عاشورا و تاسوعا تا 22 بهمن، همین خواسته محور اصلی بود. بعد از حادثه تلخ روز عاشورا و راهپیمایی 9 دی، برخی چانهزنیها از سوی جریان فتنه به شکلهای گوناگون مکتوب و شفاهی به منظور تنازل نظام و رهبری از مواضع اصولی صورت پذیرفت اما همه این تلاشها در برابر قاطعیت رهبری، ناکام ماند. در نهایت روز 22 بهمن یک نقطه پایان در استراتژی فشار از پایین و چانهزنی از بالا در جریان فتنه بود.
حوادثی مانند هتکحرمت عاشورا و راهپیمایی عظیم و پرابهت ملت ایران در روز 9دی بویژه راهپیمایی بیسابقه 22 بهمن بعد از 8 ماه فتنهگری، موجب شد جریان فتنه و عناصر کلیدی آن در حوزه سیاسی و حاکمیت و مهمتر از آن، از نظر پایگاه اجتماعی و مردمی منزوی و آنها که میخواستند با ابزار ظرفیتهای اجتماعی مانند تجمع و راهپیمایی، نظام و انقلاب و رهبری را در بین مردم بیاعتبار کنند، در بین ملت ایران بیاعتبار شوند. در حوادث بعد از انتخابات، یکبار دیگر استکبار و ضدانقلاب نقابدار و آشکار داخلی با تمام قوا و توان به میدان آمدند و هر آنچه در اختیار داشتند برای مقابله با جمهوری اسلامی از نظر سیاسی، روانی و تبلیغاتی و کمکهای مالی، اقتصادی و نرمافزاری بسیج کردند اما شکست سنگینی را تجربه کردند که برایشان قابل تصور نبود. پیروزی نظام در این رویارویی مانند همه پیروزیهای گذشته، ضریب امنیت و آسیبناپذیری جمهوری اسلامی و تجارب مسؤولان و خودآگاهی مردم را بالاتر برد. مبارزه با انحرافهای فکری و عملی در حوزه حکومت، جاهلیت و ارتجاع، تضعیف و نابودی ارزشهای اسلامی، حاکمیت باطل، مفاسد و ذلتپذیری، زنده نگهداشتن سنت و احکام الهی و تلاش برای اصلاح امور جامعه از اهداف قیام امام حسین(ع) بوده که پس از گذشت بیش از 1400 سال سینه به سینه منتقل شده است. نکته تاملبرانگیز و تاسفبرانگیز اینکه حرمتشکنان عاشورا و عاشوراییان و بسترسازان آنان به مختصاتی عکس صفات یاد شده مبتلا شده بودند و کسانی هم در بین آنان شرارت میکردند که اساسا فاقد هرگونه مختصات فکری و عقیدتی هستند. هتکحرمت روز عاشورا در حالی رخ داد که در این روز بسیاری از اقلیتهای مذهبی به دلیل ارادت به اباعبدالله الحسین(ع) در این روز به اقامه عزا میپردازند و حرمت این روز را نگه داشته و این روز را گرامی میشمارند. گاهی توصیف، تحلیل هم میکند، گاهی تفسیر و تحلیل کار توصیف را هم انجام میدهد اما گاهی فاجعه آنقدر عظیم است که توصیف و تحلیل و تفسیر هم جواب نمیدهد. با وقوع حادثه ظهر عاشورا و هتک حرمت ساحت مقدس امام حسین(ع) بهخوبی واضح است که نسبت حادثه روز عاشورا با اتفاقات بعد از انتخابات در سال 88 همچنین واکنشهای افراد خارج از کشور را نمیتوان مستقل و دور از هم تصور کرد. دقت در سیر این جریان بهخوبی نشان میدهد سردمداران فتنه از تاثیرگذاری بر افکار عمومی و شایعه تقلب در انتخابات احساسات عمومی را نشانه گرفتند اما پروژه کشتههایی که داده بودند و زنده شدند باعث شد این سیر هم ناقص بماند.
حال حمله به مقدسات اسلامی آغاز شده است که حادثه روز عاشورا نمونهای از آن بود. ضایعه تاسفبار و مصیبت عظمای اهانت فتنهگران به مراسم عزاداری حسینی دل بسیاری از مردم شریف ایران همچنین مسلمانان جهان را به درد آورد. تلاش رسانههای بیگانه و صهیونیستی در استقبال از حرمتشکنی ظهر عاشورا و تبلیغات و عملیات روانی گسترده آنان در راستای براندازی و سقوط نظام نهتنها خللی در عزم و اراده ملت ایران در دفاع از ارزشهای مقدس دینی و انقلابی و پاسداری از فرهنگ تاریخساز عاشورا و تداوم راه امام حسین(ع) وارد نکرد بلکه آنان را در این مسیر نورانی و الهی مصممتر از گذشته کرد. حضور بموقع و شجاعانه مردم و باز هم راهنماییهای مدبرانه و مدیریت معنوی ولیفقیه در خنثیسازی توطئه روز عاشورا نیز به مثابه منشور هدایتبخش از تکلیفمداری میتواند پیش روی نسلهای آینده در پیشرفت این خاک قرار گیرد و تجلی استواری ملت همیشه در صحنه در مقابل توطئهها باشد.