آمریکا؛ حامی رژیم‌های جنایتکار جهان

* به عنوان یک استاد روزنامه نگاری، چه دیدگاهی درباره ترسیم کشورهای مستقل همانند ایران در رسانه های اصلی ایالات متحده دارید؟ چرا تصویر ایران و دیگر کشورهای غیر متعهد در ایالات متحده این قدر جانبدارانه و یکسو نگرانه ارائه می شود؟
** من نمی دانم که هم اینک چگونه می توان عبارت کشورهای مستقل یا غیر متعهد را به کار بست. در دوران جنگ سرد از این عبارات برای توصیف کشورهایی استفاده می شد که تلاش داشتند از حیطه نفوذ سیستم های مسلط جهانی خارج شوند؛ هم اینک چشم انداز ژئوپلیتیکی تغییر یافته است. به نظر باید واژه های دیگری را برای توصیف این گونه کشورها پیدا کرد. ایالات متحده یک قدرت جهانی رو به افول از نظر اقتصادی است که همچنان تلاش های خود برای سلطه بر سیاست جهانی بویژه در مناطق سوق الجیشی همانند خاورمیانه را ادامه می دهد. ایران نیز یک قدرت منطقه ای است که می خواهد قدرت خود را در خاورمیانه و آسیای مرکزی گسترش دهد. ایادی ثروت حاکم بر سیاست داخلی ایالات متحده، به گونه های خاصی از فساد و روندهای ضد دموکراتیک دست می زنند. من به عنوان شهروند ایالات متحده نقد خاص خود از سیاست های آمریکا در قبال کشورهای دیگر را ارائه می دهم. در رسانه های هر کشور می توان بازتاب نیروهای قدرتمند آن جامعه را مشاهده کرد. ترسیم ایران در رسانه های آمریکایی آکنده از تحریف و بی دقتی های فراوان است. از این رو مردم هر جامعه باید نیروهای شکل دهنده به اخبار را فراتر از منابع متعارف آن مورد بررسی قرار دهند. باید اذعان داشت که خط مشی خارجی امپریالیستی، پوشش خبری رسانه های آمریکا را مورد تحریف قرار می دهد. رسانه های عمده ایالات متحده گرایش دارند تا جهان بینی سیاستگذاران و نخبگان قدرت و ثروت این کشور را بپذیرند و از این رو در پوشش خبری روزانه خود به ندرت از دیدگاههای رسمی فاصله می گیرند. ‏
* جریان اصلی رسانه ای در غرب به طور کلی و در ایالات متحده به طور خاص، همواره مدعی اند که موضع مستقلی نسبت به مسائل بین المللی و بویژه سیاست خارجی ایالات متحده اتخاذ می کنند. ما همواره می شنویم که ایالات متحده پرچمدار آزادی است و هرکس برای ابراز نظرات خود از آزادی مطلق برخوردار است؛ با این حال نمونه های متعدد نشان می دهد که واقعیت متفاوت از این مدعیات است. نظر شما در این خصوص چیست؟ ‏
** باید اذعان داشت که در رسانه های آمریکا، دیدگاههای خاصی به طور مرتب از گردونه انتشار کنار گذاشته می شوند زیرا عملکرد سازمان های خبری بازار -محور این گونه اقتضا می کند. در ایالات متحده مخالفان، چپ ها، و منتقدین مترقی، دسترسی محدودی به کانال های رسانه های همگانی دارند.
* بسیاری از اندیشمندان و تحلیلگران چپ گرا بر این باورند که سلطه هژمونیک لابی اسرائیل بر سیستم حکومتی ایالات متحده خط مشی رسانه های گروهی در این کشور را تعیین می کند. نظر شما در این باره چیست؟
** من فکر می کنم که لابی اسرائیل به تنهایی از قدرتی که بدان نسبت داده می شود برخوردار نیست؛ بلکه حمایت ایالات متحده از اسرائیل علاوه بر فعالیت های این لابی در اهداف بلند مدت ایالات متحده برای سلطه بر سیاست خاورمیانه نیز ریشه دارد. خودداری اسرائیل از مشارکت در هر نوع مذاکرات بامعنای صلح، پشتیبانی بی قید و شرط ایالات متحده از آن رژیم را دشوارتر می سازد ولی هنوز هم سیاستگذاران آمریکایی، اسرائیل را برای تداوم سلطه ایالات متحده لازم می دانند. ضروری است که رسانه های خبری آمریکا را به خاطر ناکامی در عرضه پوشش خبری مناسب مورد انتقاد قرار داد. از نظر من مسئله سه چیز است: تاثیرات ساختار تجاری و حکومتی رسانه ها؛ رویه های حرفه ای اصحاب رسانه که به سوی منابع رسمی گرایش دارند؛ و چارچوب ایدئولوژیک تنگ نظرانه که در ایالات متحده نه تنها روزنامه نگاران بلکه کل جامعه را محدود می نماید.‏
* چندین سازمان بین المللی از جمله فدراسیون دانشمندان آمریکا تائید کرده اند که اسرائیل نزدیک به 200 کلاهک اتمی در اختیار دارد. گرچه رژیم اسرائیل هرگز این گزارش ها را تائید نکرده ولی تقریبا همگان می دانند که این رژیم تنها دارنده سلاح های اتمی در خاورمیانه می باشد. چرا جریان اصلی رسانه ای در آمریکا به این مسئله حساس توجهی ندارند؟ چرا جامعه آمریکا برنامه های اتمی اسرائیل را نادیده می گیرد؟
** البته شماری از رسانه های آمریکایی در سال های اخیر گزارش داده اند که اسرائیل تسلیحات اتمی در اختیار دارد ولی با این حال سلاح های مذکور هرگز در کانون پوشش خبری قرار نگرفته اند، چرا که این مسئله نیز سرنوشتی همانند بی اعتنایی اسرائیل به قوانین بین الملل و رد فرایند واقعی صلح را در رسانه های آمریکایی پیدا کرده است. دولت آمریکا رژیم اسرائیل را متحد راهبردی خود در منطقه می داند و از این رو از مسائلی که سئوالات دشواری را متوجه این اتحاد نماید خودداری می نماید. رسانه های خبری ایالات متحده نیز با پیروی از مقامات این کشور زرادخانه اتمی اسرائیل را مورد بحث قرار نمی دهند.
* چرا ایالات متحده به صورت بی قید و شرط از اسرائیل حمایت می کند؟ اسرائیل مردم فلسطین را قتل عام می نماید، زمین های آنها را غصب می کند، خانه هایشان را ویران می سازد؛ ولی ایالات متحده با نادیده انگاشتن جنایات این رژیم اساسی ترین حقوق مردم فلسطین را انکار می کند. دلایل اصلی این رویکرد غیر انسانی ایالات متحده چیست؟
** اولا این که هیچ گونه مسئله غیر عادی درباره حمایت دولت آمریکا از رژیم های جنایتکار وجود ندارد؛ ایالات متحده همواره از رژیم های فاسد و خونریز در سرتاسر جهان حمایت کرده است. البته ایالات متحده در برابر اقدامات اسرائیل بیش از حد بی اعتنایی نشان می دهد در حالی که در مورد دیگر رژیم های اقماری خود این گونه عمل نمی کند. باید یادآوری شود که سیاستگذاران آمریکا بر مبنای مسائل بشردوستانه دست به تصمیم گیری نمی زنند. آنها می خواهند سلطه آمریکا را گسترش داده یا حداقل حفظ کنند، و از سوی دیگر بر این باورند که اسرائیل در این خصوص برای تداوم سلطه آمریکا مفید است.
* شما در یکی از مقالات خود به راه اندازی جنگ در افغانستان و عراق برای کنترل منابع عظیم انرژی منطقه اشاره کرده اید؛ در این صورت ارتباط ایالات متحده با رژیم این کشورها قبل از سال 2001 را چگونه می توان توضیح داد؟ می دانیم که صدام حسین طی جنگ هشت ساله با ایران مورد حمایت همه جانبه ایالات متحده بود. خانواده بوش نیز دوستی نزدیکی با خانواده بن لادن داشت. پس دلایل حمله آمریکا به این دو متحد خاورمیانه ای را چه می توان دانست؟
** البته من نگفته ام که ایالات متحده برای کنترل مستقیم منابع انرژی به شیوه استعماری قرن نوزدهم به افغانستان و عراق حمله کرد؛ بلکه باید گفت که ایالات متحده از نیروی نظامی برای این مسئله استفاده می کند تا تضمین نماید که سیاستگذاران آمریکایی از حداکثر کنترل بر تصمیمات راجع به جریان نفت و سودهای نفتی برخوردار باشند. از این رهگذر متحدین آمریکا نیز با تحول در شرایط تغییر می یابند. پس از حمله صدام حسین به کویت در سال 1991 وضعیت عوض شد. به دنبال آن سیاستگذاران آمریکایی صدام حسین را غیر قابل اعتماد و عراق را تهدیدی برای سلطه ایالات متحده قلمداد کردند؛ از این رو این کشور به یک دشمن تبدیل شد. از سوی دیگر پیوندهای بن لادن با خانواده بوش، سیاست خارجی ایالات متحده را هدایت نمی کرد. اهداف ایالات متحده در خاورمیانه پس از جنگ جهانی دوم همواره تداوم داشته و ما نمی توانیم صرفا با توجه به افراد شناخت صحیحی از خط مشی های سیاست خارجی ایالات متحده به دست آوریم.
* در پنج سال گذشته، ایالات متحده و اسرائیل ایران را تحت فشار عملیات های روانی شدید خود قرار داده اند. واشنگتن و تل آویو به کرات ایران را تهدید به حمله نظامی و حتی جنگ اتمی نموده اند. در غرب هیچ صدای بانفوذی به این تهدیدات غیر انسانی اعتراض نکرده است. پس چه کسانی باید به این تهدیدات آمریکا و اسرائیل واکنش نشان دهند؟
** شخصیت های چپ گرا و پیشروی بسیاری در ایالات متحده وجود دارند که خط مشی آن در برابر ایران را مورد انتقاد قرار می دهند، ولی صدای آنها به ندرت در جریان غالب رسانه ای شنیده می شود. ایالات متحده به این نتیجه رسیده است که ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای سلطه آمریکا بر منطقه را مورد تهدید قرار می دهد و از این رو ایران را آماج قرار داده است. متحدین اروپایی ایالات متحده نیز از خط مشی های آن پیروی می کنند. ‏