تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۲  ، 
کد خبر : ۲۰۶۵۷۳
بررسی تحولات آمریکای لاتین در گفت‌و گوی «جوان» با محمدحسن قدیری‌ابیانه

آمریکای لاتین از مسیحیت دور و به اسلام رو می‌آورد

مهتاب مقدم اشاره: امریکای لاتین از گذشته‌های دور مورد توجه ایالات متحده امریکا بوده و این کشور همواره سعی در غارت منابع آنها را داشته است و تلاش می‌کرده تا در این مسیر دست به هر جنایتی بزند و از این کشورها برای رونق اقتصادی و پیشبرد منافع سیاسی خود سود ببرد. اما در حال حاضر کشورهای امریکای لاتین با وضعیتی متفاوت از گذشته مواجه هستند و ملت‌های آنها دچار نوعی بیداری شده‌اند و همچنین کشورهایی با دولت‌های مستقل از جمله کشور ونزوئلا و بولیوی روی کار آمده‌اند. در پی بررسی این مسئله به گفت‌وگو با محمد‌حسن قدیری ابیانه، سفیر پیشین ایران در کشور مکزیک می‌نشینیم.

* نظرتان را درباره دخالت ایالات متحده در امریکای لاتین بیان کنید؟
** امریکا همواره به دنبال سلطه بر جهان است و در این راه دست به هر جنایتی می‌زند و هیچ معیار اخلاقی برای او وجود ندارد. وقتی امریکا سعی می‌کند به همه نقاط جهان سلطه پیدا کند طبیعتاً در قاره‌‌ای که خود این کشور در آن قرار گرفته این مسئله از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شود. بنابر این ایالات متحده امریکا به امریکای لاتین به چشم حیاط خلوت خود نگاه می‌کند، یعنی برای خود حق دخالت قائل شده است چرا که حیاط خلوت جزء مایملک یک خانه به شمار می‌رود. کشورهای امریکای لاتین از نظر طبیعی، کشورهای عمدتاً ثروتمند، پرجمعیت و از جهات مختلف نیز دارای ذخایر طبیعی ارزشمند، از جمله نفت و گاز هستند.
استراتژی امریکا، سلطه بر همه امریکای لاتین از مکزیک تا جنوب امریکا بوده و در این مسیر دست به هر کاری که توانسته زده است به گونه‌ای که انواع و اقسام دخالت‌های مختلف یک امر روزمره برای آنها محسوب می‌شود. نفوذ دادن عناصر وابسته به خود در حکومت‌ها، به دست گرفتن قدرت عملی در ارتش، اقدام به کودتا و کشتار وسیع در هر جایی که این حرکت ممکن بود از دست آنها به واسطه انتخابات مردمی و نهضت‌های آزادیبخش خارج شود و حتی حکومت‌های دست نشانده خود را نیز وادار کردند تا آنها هم مشکلاتی را برای حکومت‌های انقلابی، دموکراتیک و آزادیخواه به وجود آورند.
بنابر این تاریخ امریکای لاتین پر از مداخلات جنایتکارانه ایالات متحده در کل امریکای لاتین است که نمونه آن سرنگون کردن آلنده منتخب مردم در شیلی و حمایت از پینوشه دیکتاتور، جنایتکار، کودتاچی و مشارکت مستقیم و تعلیم آنهاست که به هر حال این مسئله در ذهن آزادیخواهان امریکای لاتین یک موضع ضد امریکایی را ایجاد کرده است.
 * استراتژی ایالات متحده در خصوص کشورهای نفت خیز امریکای لاتین چگونه است؟
** استراتژی امریکا در کشورهای نفت خیز امریکای لاتین آن بوده که این کشورها را وابسته به فروش نفت خام کند تا از این طریق بتواند نیازهای خود را برآورده کند. بر این اساس این کشورها نباید در کشور خودشان تولید ثروت می‌کردند. استراتژی امریکا نه تنها در امریکای لاتین، حتی در مورد خاورمیانه و کشورهای نفت خیز آفریقا و آسیا از جمله ایران همین عدم تولید ثروت برای وابستگی به فروش نفت خام بوده است. به همین دلیل با نفوذ در حکومت‌ها و انواع و اقسام ترفندها و همچنین تدابیر مختلف از جمله تدابیر فرهنگی، مانع تولید ثروت در این کشورها شدند. به عنوان مثال تضعیف فرهنگ کار به انواع و اقسام مختلف یکی از این ترفندها بود. بنابراین با توجه به اینکه اگر فرهنگ کار و برابری، تعهد به قول و قرار، جدیت و استحکام در کار و ایجاد این مسئله باعث تولید ثروت می‌شد، سعی در تضعیف آن می‌کرد.
بعد دیگر سیاست امریکا این بود سرمایه‌ای که از طریق فروش نفت حاصل می‌شد را صرف امور تولیدی و عمرانی نکنند، لذا به فرهنگ مصرف گرایی دامن زدند به ویژه فرهنگ استفاده از کالاهای خارجی را تبدیل به نشانه تشخص اجتماعی کردند این روشی بود که امریکایی‌ها در امریکای لاتین به کار بردند و در کل جهان به آن دامن می‌زدند.
قراردادهایی که با این کشورها و دولت‌های تحت نفوذ بسته می‌شد به گونه‌ای بود که عملاً این کشورها را به بازار مصرف امریکا تبدیل کنند. به طور مثال، در مکزیک شرکت‌های امریکایی، شرکت‌های راه آهن مکزیک را به بهانه اینکه می‌خواهند آن‌ها را گسترش دهند، خریداری می‌کردند در حالی که هدف اصلی متوقف کردن آن‌ها بوده است.
در کنار آن سیاستی را اتخاذ می‌کنند که مکزیک نتواند اتومبیل تولید کند و حداکثر مونتاژ‌گر باشد و از طرف دیگر بودجه‌های کشور را به سمت ساخت جاده و اتوبان سوق می‌دهند تا مکزیک تبدیل به بازار مصرف ماشین‌های امریکایی شود. این نمونه‌ای از عملکرد امریکا در این کشور‌ها بوده که البته هزاران نمونه دیگر شبیه این در امریکای لاتین اتفاق می‌افتد.
از سوی دیگر این سیاست‌های امریکا موجب بروز فقر در کل امریکای لاتین شده است به گونه‌ای که اکثر این کشورها که از نظر طبیعت، دارای ذخایر طبیعی و معادن بسیار ثروتمند هستند، مردم بسیار فقیری دارند. این کشورها عمدتاً صادر کننده نفت و گاز و همچنین سایر مواد مخدر و وارد کننده محصولات نهایی هستند. به عنوان مثال نفت خام صادر می‌کنند و در ازای آن گازوئیل، نفت سفید و بنزین را از امریکا وارد می‌کنند چرا که آنها خودشان پالایشگاه، پتروشیمی و از این نوع امکانات تولید ثروت را در اختیار ندارند که همین یکی از دلایلی بودکه آنها را ناچار به مهاجرت به ایالات متحده امریکا از طرق مختلف از جمله به صورت قاچاق می‌کرد تا بتوانند یک درآمدی از این طریق داشته باشند.
* نظرتان درباره رفتار امریکایی‌ها با مهاجران امریکای لاتین چیست؟
** رفتار امریکایی‌ها با این مهاجران بسیار خشن و نژاد پرستانه بوده و در بسیاری موارد آنها را با فقر و بدبختی اخراج می‌کردند. بارها اتفاق افتاده یا مهاجران غیر قانونی را به گلوله بسته‌اند یا آنهایی که به صورت قانونی وارد امریکا شده‌اند، پلیس با آنها برخوردهای خشن و نژاد‌پرستانه داشته است. بسیاری از ساکنان امریکای لاتین به ایالات متحده مهاجرت کردند و شاهد این بدرفتاری‌ها بوده‌اند.
این بدرفتاری‌ ایالات متحده امریکا با امریکای لاتین که البته تنها به آنها اختصاص ندارد هم مزید بر علت شده است. بخش وسیعی از کشور مکزیک توسط امریکا اشغال شده همانطور که ایالات کالیفرنیا و تگزاس جزئی از خاک مکزیک بوده است.
بنابر این نه تنها با مکزیکی‌ها بدرفتاری می‌کنند بلکه دیواری برای آن کشیده‌اند تا آنها به هیچ وجه نتوانند عبور و مرور کنند و حتی حق تیراندازی برای مهاجران غیر قانونی داده شده تا بتوانند این مهاجران را بکشند که تعداد زیادی هم تا به حال به همین صورت کشته شده‌اند.
سالانه چند صد امریکای لاتینی و مکزیکی در مرزها توسط مرزبانان امریکایی کشته می‌‌شوند که این هم عاملی دیگر است که باعث نفرت امریکای لاتین از ایالات متحده شده است.
* وضعیت مذهب به ویژه مسیحیت در این کشورها چگونه است؟
** نکته مهم دیگری که درباره امریکای لاتین می‌توان گفت آن است که مسیحیت آن هم مسیحیت انحرافی با استعمار، کشتار و فجایع بسیار زیادی علیه بومیان وارد آنجا شد. در رابطه با برزیل از طریق پرتغال و بقیه امریکای لاتین عمدتاً از طریق اسپانیا این اتفاق افتاده است البته مناطق کوچکی مانند بنیزد هم وجود دارد که انگلیسی‌ها آن را ایجاد کرده‌اند. لذا یک سرخوردگی از مسیحیت در امریکای لاتین وجود دارد به ویژه آنکه، اخبار زیادی از فساد کشیشان مبنی بر تجاوز به کودکان، امروزه تیتر روزنامه‌های بسیاری از جمله امریکای لاتین شده است.
از ویژگی‌های دیگر امریکای لاتین آن است که رفتارهای امریکا در آنجا به شدت حاکمیت دارند یعنی تقریباً همه شبکه‌ها به پخش فیلم‌ها، سریال‌ها و هر چه که امریکایی است می‌پردازند و این مسئله مردم را از نظر فرهنگی تحت تأثیر قرار داده که هم باعث شیوع فساد شده و هم اعتقادات دینی را در این کشورها تا حد بسیاری سست کرده است که البته در کنار این مسائل ما شاهد بیداری در امریکای لاتین و مواضع ضد امپریالیستی هستیم که این مسائل باعث دوری مردم امریکای لاتین از مسیحیت شد و زمینه برای معرفی و گسترش اسلام نیز فراهم گردید و کسانی که دیدگاه منفی نسبت به اسلام داشتند طی مدت زمان کوتاهی تغییر جهت ‌دادند. مردم امریکای لاتین مردمی بسیار خونگرم هستند و من فکر می‌کنم به این مردم باید کمک شود تا فرهنگ اسلامی را بهتر بشناسند. چرا که فرهنگ اسلامی قطعاً به استقلال آ‌نها کمک می‌کند. یکی از شعارهای رایج در کلیساهای امریکای لاتین آن است که پذیرش ظلم نشانه ایمان به خداست. این ناشی از همان چیزی است که درانجیل تحریف شده و می‌گویند که حضرت مسیح فرمودند که اگر به شما سیلی زدند، شما طرف دیگر صورت را هم جلو ببرید تا یکی دیگر بزنند. در حالی که گفته می‌شود در اسلام توصیه شده که اجازه ندهید به شما سیلی بزنند و پذیرفتن ظلم از نظر اسلام شراکت در ظلم است. همچنین روایت داریم که دفاع از مظلوم در مقابل ظالم نشانه ایمان به خداست یا اینکه یک ساعت عدالت بالاتر از 70 سال عبادت است. اینها مواردی است که مخاطب را در حقیقت شوکه می‌کند، چون هرگز تحت عنوان دین چنین جملاتی را نشنیده‌اند، بنابراین معرفی حقانیت اسلام، کار مشکلی هم نیست و می‌تواند گرایش به اسلام را در کل امریکای لاتین گسترش دهد.
* نظر شما درباره قاچاق اعضای بدن کودکان در کشورهای امریکای لاتین چیست؟
** امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها برای منافع خود دست به هر جنایتی می‌زنند. اخیراً معلوم شده که 70 سال پیش پزشکان امریکایی که به اصطلاح برای کمک به درمان مردم گواتمالا آمده بودند، از مردم گواتمالا به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده کرده و بیماری‌هایی را به آنها تزریق می‌کردند که باعث جنجال‌آفرینی شد که البته با یک عذرخواهی ساده، امریکا می‌خواست آن را منتفی کند، البته این اقدام، تنها مختص گواتمالا نیست و مطمئناً این کارها بعد از گذشت زمان، بیشتر رو خواهد شد. به عنوان مثال در هائیتی و زلزله‌ای که در این کشور اتفاق افتاد، اتباع صهیونیستی به این کشور مراجعه کرده بودند و با کشتن زخمی‌ها یا مثله کردن جسدها اعضای بدن آنها را می‌ربودند و به امریکا می‌بردند و خاخام‌های صهیونیست در خود امریکا، محور این معاملات به شمار می‌رفتند، حتی در اسرائیل، فلسطینیان را می‌ربودند و می‌کشتند و سپس اعضای بدن آنها را برای نجات افراد خودشان به کار می‌بردند که البته در این باندها خاخام‌های صهیونیست مقیم امریکا هم دست داشتند. در همین هائیتی امریکایی‌ها که تحت عنوان کمک به آنها آمده بودند، قصد اشغال و تصرف هائیتی را داشتند و بیش از آنکه بخواهند کمکی به مردم این کشور کنند به دنبال سلطه به این جزیره و تبدیل آن به یک پایگاه علیه نهضت‌های آزادیبخش و کشورهای مستقل ضدامریکایی منطقه بودند.
در گواتمالا زوج‌های بسیاری وجود داشتند که بچه‌های گواتمالایی را به عنوان سرپرست خریداری می‌کردند و این وضعیت تبدیل به یک بازار برای مردم فقیر گواتمالا شده است که بچه‌دار شوند و سپس بچه‌های خود را به این افراد بفروشند که بعد از آن از سرنوشت این کودکان اطلاعی در دست نیست. این افراد در حقیقت کودکان گواتمالایی را تحت عنوان سرپرستی با خود می‌برند و به احتمال قوی عده‌ای از آنها، اعضای بدن این کودکان را برای فرزندان خود یا مواردی دیگر استفاده می‌کنند، البته ما به آنها توصیه کردیم که یک سیستم ردیابی برای این کودکان به کار گیرند تا از سرنوشت این کودکان اطلاع پیدا کنند.
* دلیل مخالفت امریکا با کشورهای مستقل در امریکای لاتین چه بود؟
** ایالات متحده امریکا به شدت با دولت مستقل آقای چاوز مخالف هستند و سعی کردند در این کشور کودتا کنند، اما قدرت مردمی موجب شد تا ایشان به قدرت برگردد. در هندوراس هم عملاً آنها دست به کودتا زدند و زمانی دولتی که قبل از آن دولت راستگرا بود، تصمیم گرفت که جهت‌گیریش را عوض کند و در خدمت مردم خود قرار گیرد را سرنگون کردند. یک سازمان امریکای لاتین برای عدم گسترش سلاح هسته‌ای وجود دارد که این سازمان اسمش امریکای لاتین است اما در اصل امریکایی است، چراکه اگر قرار باشد این سازمان، سازمان عدم گسترش خلع سلاح هسته‌ای باشد، باید همه قاره امریکا را دربرگیرد، نه فقط امریکای لاتین را.
به رغم اینکه ما شاهد نفوذ گستره امریکا بوده‌ایم، اما از طرفی شاهد بیداری ملت‌های امریکای لاتین نیز هستیم و حضور جمهوری اسلامی ایران هم در امریکای لاتین به استقلال این کشورها کمک می‌کند، یعنی ما از طریق در اختیار گذاشتن تجربه صنعتی و علمی خود به آنها و ساخت مجتمع‌های پالایشگاهی پتروشیمی و انواع و اقسام کارخانجات به تولید ثروت این کشورها کمک می‌کنیم، درست برخلاف سیاست امریکا که می‌خواهد مردم کشورهای امریکای لاتین تولید ثروت نداشته باشند و این حضور، زنگ خطری برای امریکاست، اما آنها نمی‌توانند بگویند که چرا از حضور جمهوری اسلامی ایران در آنجا ناراحت هستند، بنابراین وانمود می‌کنند که از ایران می‌ترسند اما در واقع از کمک کشور ما برای تولید ثروت در آن کشورها هراس دارند. امریکا می‌خواهد که این کشورها از خودشان پالایشگاه و پتروشیمی نداشته باشند بلکه نفت‌خام بفروشند و فرآورده را با سودی که امریکا از آن می‌برد، نصیب خودشان کنند.
* دلیل مخالفت یا واکنش‌های منفی ایالات متحده نسبت به روابط جمهوری اسلامی و کشورهای امریکای لاتین چیست؟
** دلیل مخالفت آنها منافع مالی است که قصد دارند از سلطه بر جهان نصیب خودشان کنند، اگر ایران حضور خنثی می‌داشت آنها مسئله‌ای نداشتند، اما می‌دانند که هر کارخانه یا پالایشگاهی که در این مناطق ساخته می‌شود، مانند تیری است که به قلب امریکایی‌ها می‌خورد. به همین دلیل ما شاهد هستیم هر انسان مستقلی که به رغم توطئه‌های امریکا به حکومت می‌رسد سفر، مذاکره یا معامله با ایران را در دستور کار خود قرار می‌دهد.
زبان عمده کشورهای امریکای لاتین، زبان اسپانیایی است که این زبان از اهمیت رو به تزایدی برخوردار است به نحوی که در خود امریکا زبان دومشان زبان اسپانیایی است و من امیدوارم که آموزش زبان اسپانیایی در ایران تقویت و با گسترش بازار ایران در امریکای لاتین برای کسانی که اسپانیایی را به خوبی می‌دانند، زمینه لازم فراهم شود.
* نظرتان درباره کودتاهایی که توسط ایالات متحده امریکا در امریکای لاتین اتفاق می‌افتد، چیست؟
** ایالات متحده امریکا پشت همه کودتاهایی که در امریکای لاتین اتفاق می‌افتد، قرار دارد تا از این طریق بتواند وضعیت کشور خود به ویژه موقعیت اقتصادی کشورش را بهبود بخشد. با توجه به اینکه ایالات متحده امریکا مایل نیست که در کشورهای امریکای لاتین دموکراسی، آزادی یا حاکمیت ملی تحقق پیدا کند و همواره قصد چپاول و غارت ثروت‌ها و منافع این کشورها را دارد، می‌خواهد از این طریق مشکلات اقتصادی خود را سامان بخشد، اما در امریکای لاتین مردم روز به روز بیدارتر می‌شوند و ما شاهد شکل‌گیری حکومت‌های مستقل‌تر در آنجا هستیم که البته با کودتا مواجه هستند، مانند هندوراس و کودتایی که سعی کردند در ونزوئلا، راه بیندازند، اما موفق نشدند و در حال حاضر هم امریکا، سرمایه زیادی را در کشورهایی مانند ونزوئلا یا دیگر کشورها صرف می‌کند تا اگر نتواند با کودتا، با فریب مردم، دولت‌های مردمی را سرنگون سازد، اما وضعیت کاملاً برعکس است.
افشاگری‌های ویکی‌لیکس و انتشار اسناد محرمانه پنتاگون و وزارت خارجه در رابطه با امریکای لاتین که انتشار آن کماکان ادامه دارد، برای سیاست خارجی امریکا از جمله سیاست خارجی این کشور در امریکای لاتین، یک فاجعه بزرگ است و کشورهایی که ارتباطات و مذاکرات پنهانی با ایالات متحده امریکا داشته‌اند با انتشار این اسناد به شدت تضعیف می‌شوند و در مقابل، موقعیت احزاب، جناح‌ها و رهبران ضدامریکایی تقویت می‌شود.
* کشورهای امریکای لاتین برای دستیابی به اهداف استقلال‌طلبانه و آزادیخواهانه خود در مقابل نفوذ و فشار امریکا چه اقداماتی باید انجام دهند؟
** یکی از استراتژی‌های امریکا و قبل از آن انگلستان نسبت به کشورهای ثروتمند، به ویژه نفت‌خیز آن بوده که این کشورها باید وابسته به فروش نفت خام باشند و برای اینکه وابسته به نفت خام باشند باید از یک طرف تولید ثروت داشته باشند و از طرف دیگر باید درآمد حاصل از فروش نفت را صرف توسعه و عمران نکنند. در این راستا امریکا تلاش کرد تا جلوی فرهنگ کار و تولید ثروت را بگیرد و از سوی دیگر سعی کرد تا کشورهای امریکای لاتین را به بازار مصرف کالاهای خود تبدیل کند و این کشورها صادرکننده نفت خام یا گاز به امریکا و واردکننده فرآورده‌های نفتی هستند. در حال حاضر دولت‌های مستقلی که به حکومت رسیده‌اند یکی از سیاست‌هایشان این است که رشد اقتصادی و تولید ثروت داشته باشند و نفت خام‌شان را در کشور خودشان پالایش کنند و پتروشیمی در آنجا ایجاد کنند. ایالات امریکا در کلام ابراز نمی‌کند اما در عمل حاضر نیست و در این راستا کارشکنی می‌کند.
در این عرصه جمهوری اسلامی ایران وارد عمل شده و تجربیات 30ساله موفق خود را در اختیار آنها قرار داده است و صادرات تکنولوژی، ساخت کارخانجات، پتروشیمی و پالایشگاه راه‌اندازی کرده است که این امر هم برای ما سود منطقی به همراه دارد و هم به نفع کشورهای امریکای لاتین است و باعث می‌شود که آنها بتوانند مستقلانه‌تر عمل کنند. به همین دلیل هر حکومت مردمی که سرکار می‌آید بلافاصله سعی می‌کند روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران گسترش دهد و کشورهای امریکای لاتین از این حضور فعال و سازندگی در این کشورها که موجب تولید ثروت و کاهش وابستگی اقتصادی شود، استقبال می‌کند که البته امریکا از این بابت ناراحت است و سعی در کارشکنی دارد. اما این کارشکنی‌ها بی‌فایده است چرا که اثر آن را مردم امریکای لاتین در زندگی‌شان لمس می‌کنند. این کشورها از لحاظ طبیعی کشورهای بسیار ثروتمندی به شمار می‌روند که در عین حال نیز بسیار سرسبز هستند و هم اینکه دارای ذخایر غنی می‌باشند اما متأسفانه اکثر مردم آنها در فقر به سر می‌برند و البته این روال‌رو به افول است. در حال حاضر سه اتفاق در ایالات متحده امریکا رخ داده که می‌توان گفت عصر سقوط امریکا آغاز شده است که اولین اتفاق، ماجرای 11 سپتامبر، دومین حادثه بحران اقتصادی عظیم در امریکا و انتشار اسناد ویکی لیکس است که این ماجرا توأم با بیداری در امریکای لاتین، زنگ افول امپراتوری امریکا و نفوذش در امریکای لاتین را به صدا درآورده است. البته امریکایی‌ها به راحتی به این قضایا تن نمی‌دهند به همین دلیل ناوگان چهارم نظامی‌شان را در یکی دو سال اخیر مأمور کرده‌اند تا توجهش را به امریکایی لاتین جلب کند. اما حتی اگر امریکا به این تلاش‌های مذبوحانه خود ادامه دهد نمی‌تواند کار چندانی از پیش ببرد.
* تأثیر انتشار اسناد ویکی لیکس بر موقعیت ایالات متحده در امریکای لاتین را بیان کنید.
** این یک فاجعه برای دیپلماسی امریکاست چرا که این اسناد دست بسیاری از این حکومت‌ها را رو می‌کند، کسانی که ظاهراً خودشان را مستقل از امریکا نشان می‌دهند اما در باطن وابسته هستند و این روشن و آشکار است، یعنی کسانی که نه تنها در امریکای لاتین بلکه در بسیاری از کشورها، روابط خوبشان با امریکا را ناشی از موضع مستقلانه اما طرفدارانه عنوان می‌کنند ولی در اسناد ویکی لیکس صحبت‌های آنها با مقامات امریکایی که لو رفته است، نشان می‌دهد که آنها افراد مستقل نیستند بلکه افراد وابسته هستند و آبروی آنها رفته است. این مسئله ثابت شده که سفارتخانه‌های امریکا مرکز توطئه علیه شخصیت‌ها، کشورها و حتی علیه طرفداران خودشان هستند. در اسناد، مدارکی وجود داشت که دبیر کل سازمان انرژی اتمی قبل از اینکه برای مدیریت آژانس اتمی انتخاب شود به امریکا قول داده بود که در صورت انتخاب در جهت منافع آنها عمل کند. اما همین خانم کلینتون به سفارتخانه‌های خود دستور داده که اطلاعات این شخصیت‌ها از جمله آمانو و دبیر کل سازمان ملل که شماره رمز کارت اعتباری آنها را به دست آورند تا بتوانند از دو جهت اهداف خودشان در به اسارت کشیدن کشورها استفاده و حتی خریدهای آنها را کنترل کنند.
در حال حاضر کسی اعتماد نمی‌کند که بخواهد در گوشی با امریکا حرف دل خود را بزند چون می‌داند روزی آن صحبت‌ها منتشر خواهد شد. یعنی در امریکا بحثی که مطرح می‌شود این است که چرا در امریکای لاتین کودتا رخ می‌دهد اما این مسئله در ایالات متحده امریکا اتفاق نمی‌افتد. جواب کشورهای امریکای لاتین به این سؤال آن است که هر چه امریکا سفارت دارد آن سفارت علیه حاکمیت ملت‌ها کودتا می‌کند. اما امریکا به آن دلیل که در کشور خود سفارتی ندارد بنابراین کودتایی در امریکا رخ نمی‌دهد. یعنی این یک طنز جاری است.
* آینده‌ای که شما برای امریکای لاتین با توجه به سابقه مأموریت خود در این کشورها ترسیم می‌کنید و همچنین تحولاتی که در جهان رخ داده چگونه آینده‌ای است؟
** من به آینده کشورهای امریکای لاتین خوشبین هستم، گرچه ممکن است امریکا در جاهایی تلاش کند علیه برخی دولت‌ها کودتاهایی را ایجاد کند اما روال کلی تحولات به نفع امریکای لاتین و جهان است و ما در عصر سقوط امپراتوری امریکا قرار گرفته‌ایم و روند سقوط امریکا مدتی است که آغاز شده است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات