تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۸۶ - ۱۱:۰۵  ، 
کد خبر : ۲۰۶۵۸

ایران در رویارویی با جنگ روانی دشمنان


توسعه که هدف خاص و بارز آن توسعه اقتصادی است، به طور کلی فراگردی پیچیده است که از یک سو حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در بر می‌گیرد و از سوی دیگر برآیند تعامل سازنده و هماهنگی دستاوردهای کارساز این حوزه‌هاست. به تعبیر دیگر، توسعه را می‌توان فرآیند پیشرفت‌های اساسی کشور در زمینه‌های گوناگون دانست؛ از جمله: پیشرفت و توسعه صنعتی، تأمین و تربیت نیروهای متخصص و کارآزموده؛ بویژه نیروی انسانی فنی که لازمه انتقال تکنولوژی و بهره‌گیری از دانش فنی است، افزایش توان خلاقیت، ابتکار و نوآوری، گسترش آموزش عالی و همچنین مراکز «تحقیق و توسعه» و نیز توجه به زمینه‌های گوناگون دیگر.

چنین است که استراتژی‌های توسعه می‌تواند بر محورهای گوناگون استوار باشد؛ مثلاً برخی سرمایه‌گذاری خارجی را محور توسعه دانسته‌اند و عده‌ای شرط نخست توسعه را آموزش نیروی انسانی می‌دانند؛ زیرا، نیروی انسانی متخصص و فنی، بویژه در پیشرفت صنعتی، نقش تعیین‌کننده و حیاتی دارد؛ چنان که کشور ما در چند سال اخیر با تکیه بر توان نیروی انسانی متخصص و کارآزموده خود در عرصه پیشرفته‌ترین صنعت و تکنولوژی جهان که همانا بهره‌گیری از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای است، گامی بزرگ و فراتر از باور و تصور جهانیان در راه توسعه صنعتی برداشته است؛ گامی کارساز و غرورآفرین که به استناد استراتژی‌های توسعه، می‌توان آن را سنگ زیربنای توسعه پایدار دانست. نکته قابل تأمل دیگر این است که استراتژی یا برنامه‌های توسعه، معمولاً و بیشتر متکی به امکانات، استعدادها و توانمندی‌های درونی بوده است؛ اما تحولات جهان الزاماتی پدید آورده است که دولت‌های جهان در تنظیم سیاست‌ها و راهبردهای توسعه، واقعیت‌های محیط بیرونی را هم در نظر بگیرند. البته این الزام برای کشورهایی که قابلیت‌های گسترده برای توسعه همه‌جانبه دارند، جدی‌تر و اساسی‌تر است؛ بویژه برای کشور ما که موقعیت ژئوپولتیک بی‌مانند و نیز جایگاه اقتصادی و سیاسی کم‌نظیر دارد؛ جایگاهی که از یک سو ایران را به تعامل و همگرایی با کشورهای جهان وا می‌دارد و از سوی دیگر نادیده گرفتن و انزوای کشور ما را ناممکن می‌سازد. به تجربه هم ثابت شده است که هرگونه تحریم تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، حتی اگر برای دشمنان کارساز باشد، دست کم به مثابه شمشیر دو دمی است که منافع اقتصادی و تجاری خود آنها را تهدید می‌کند. به تعبیر دیگر، این تحرکات خصومت‌آمیز بر افروختن آتشی است که دود آن به چشم خودشان می‌رود و بیش از آسیب و زیانی که ما می‌بینیم، به شرکت‌های صنعتی، تجاری و اقتصادی آنها زیان می‌رساند.

اینک، به عنوان یک اصل کلی در تدوین استراتژی توسعه این واقعیت مطرح است که دامنه فراگیر برنامه‌های کلان توسعه با ضرورت توجه به متغیرهای خارجی رابطه مستقیم دارد و این رابطه به سهم خود لزوم تقویت اقتصاد و دیپلماسی را مطرح می‌سازد؛ زیرا، از این دیدگاه، دیپلماسی و اقتصاد دو عامل مهم برای موفقیت کشور در عرصه‌های بین‌المللی است. در واقع، رابطه دیپلماسی و اقتصاد چنان در هم تنیده است که باید گفت: در جهان امروز پیوندهای اقتصادی و سیاسی نهادینه شده است.

با توجه به این نکته، برای پی بردن به ابعاد وابستگی کشورها به نظام جهانی به این نظریه می‌توان استناد کرد که در جهان امروز، گسترش تعاملات و تبادلات بین‌المللی از یک سو و در هم تنیدگی حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و جهانی به گونه‌ای است که پیشرفت و توسعه اقتصادی کشورها را باید در گرو رفتار خارجی متناسب با نظام بین‌المللی دانست.

چنین است که اندیشمندان، بویژه در چند سال اخیر، از «پارادایم جدید توسعه» سخن گفته‌اند و افقهای تازه توسعه را با اصول این همخوانی و همگونی جدید ترسیم کرده‌اند. جوزف استیگل تیز، در تشریح این نظریه، می‌گوید: «برداشت تازه ما از توسعه، به عنوان تحول جوامع و نه انباشت. سرمایه‌های مادی و حتی سرمایه‌های انسانی، پدیدآورنده دیدگاهی است که دریابیم باز بودن درها به روی جهان چگونه با مفهوم تازه توسعه همخوان و متناسب است.» از این دیدگاه، پارادایم جدید توسعه بر دو پایه مکمل یکدیگر، استوار است: نخست، ظرفیت‌سازی درونی و سپس بهره‌گیری از مشارکت خارجی؛ یعنی، توسعه موفقیت‌آمیز و همچنین تحول اجتماعی موفقیت‌آمیز باید برآیندی از درون کشور باشد؛ از این رو، برای تکمیل آن وجود نهادها برای تسهیل، جذب و مدیریت فرایند تغییر و جامعه تحول‌یافته، الزامی است.

از سوی دیگر، استراتژی توسعه هر کشور را می‌توان چارچوبی کلی و اساسی برای تفکر درباره برنامه تغییر و تحول در آن کشور دانست؛ اما شرایط جهان اکنون به گونه‌ای است که این استراتژی کلی ناگزیر است با تحولات پیوسته جهان هماهنگ باشد؛ زیرا، این فضای جهانی پدیدآورنده فرصت‌های تازه برای دسترسی به بازارهای کالا و خدمات، بهره‌گیری از منابع تازه دانش و سرمایه، افزایش مهارت‌های سازمانی و کارآفرینی است.

وابستگی به نظام جهانی، برخلاف برداشت‌هایی که از مفهوم وابستگی اقتصادی و سیاسی مطرح است، مفهومی مثبت را در اندیشه ترسیم می‌کند؛ مفهومی که باید آن را نقطه مقابل انزوای سیاسی و اقتصادی و دور ماندن از تعاملات و تبادلات بین‌المللی دانست. جایگاه یک کشور در این وابستگی اجتناب‌ناپذیر جهان در واقع به معنی نقش‌آفرینی در حوزه های در هم تنیده سیاسی، اقتصادی و جهانی است و هر چه اهمیت یک کشور بیشتر باشد، این نقش و نقش‌آفرینی پررنگ‌تر و مهم‌تر خواهد بود. به دیگر سخن، وابستگی دولت‌ها به یکدیگر و همچنین به نظام جهانی، درجه حساسیت و تأثیرپذیری آنها را از محیط بیرونی افزایش بسیار داده و این روند شتابان و برگشت‌ناپذیر بر سیّالیّت نظام جهانی افزوده است.

شناخت رابطه سرمایه‌گذاری خارجی با روند توسعه و پیشرفت کشور را نیز از دیدگاهی خاص، می‌توان نشانه درک و دریافت واقعیت‌های بیرونی و متغیرهای خارجی و بهره‌گیری درست از آنها دانست؛ زیرا، هرچند تکیه بر سرمایه‌گذاری خارجی جنبه‌های مثبتی چون ایجاد اشتغال، انتقال تکنولوژی و دانش فنی و بهره‌گیری از امتیازهای دیگر برای توسعه صنعتی و رونق اقتصادی دارد، بی‌توجهی به خطرات و پیامدهای سرمایه‌گذاری نادرست، می‌تواند بازار کار و تولید داخلی را از رونق بیندازد و در یک کلام، بر قید و بندهای وابستگی به کشورهای سلطه‌گر، گره‌های کور بزند. در واقع این وابستگی و انقیاد مفهومی متضاد با وابستگی کشور به نظام جهانی دارد؛ زیرا، برخلاف این وابستگی که نشانه مشارکت در تعاملات و تبادلات بین‌المللی است و جایگاه پراهمیت کشور را در همبستگی و همگانی بین‌المللی نشان می‌دهد، وابستگی به سرمایه، تکنولوژی و سیاست‌های سلطه‌طلبانه خارجی به معنی سست شدن پایه‌های استقلال سیاسی و اقتصادی است؛ سیاست‌هایی که تولید داخلی را به رکود می‌کشاند، بر شمار بیکاران می‌افزاید، راه پیشرفت و توسعه صنعتی را می‌بندد، امکان بروز و شکوفایی استعدادها و قابلیت‌های درونی را کاهش می‌دهد و خسارت‌های مادی و معنوی جبران‌ناپذیر به بار می‌آورد.

البته، صرف‌نظر از رویکردهای تازه و تحولاتی که در چند سال اخیر رخ داده است، می‌توان گفت: کشور ما به این کار و رفتن به این راه چندان بهایی نداده و گویا از سرمایه‌گذاریهای خارجی بسیار محتاطانه بهره‌ گرفته است؛ اما خوب بودن یا بد بودن سرمایه‌گذاری خارجی موضوع اصلی و اساسی این نوشتار نیست، بلکه می‌خواهیم دریابیم که این رویکرد و نیز این رونق و افزایش سرمایه‌گذاری خارجی در این شرایط خاص، بویژه با عنایت به تحولات جهانی و منطقه‌ای و چالش‌های که در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی بر ما تحمیل کرده‌اند، چه مفهومی دارد و نشانه چیست؟

در تشریح کلی مسأله، می‌توان این رویکرد و تحول را دستاورد توجه مسئولان به دیپلماسی اقتصادی در چند سال اخیر دانست.

اگر به یاد داشته باشیم، در سال 83 و در دومین همایش دیپلماسی اقتصادی برخی مسئولان و صاحبنظران این نکته را مطرح کردند که دیپلماسی و اقتصاد در جهان امروز روابط پیچیده و تنیده در هم دارند؛ به گونه‌ای که جدا کردن آنها از یکدیگر (اگر ناممکن نباشد) بس دشوار است؛ زیرا در جهان امروز پیوندهای اقتصادی و سیاسی نهادینه شده است. با این تعبیر بدیهی است که هر رویکرد و تحول اقتصادی مفهوم و بازتاب سیاسی هم دارد و از سوی دیگر، تحولات و رویکردهای اقتصادی نیز می‌تواند دستاوردها و تبعات سیاسی داشته باشد.

جامع‌ترین مثالی که برای تشریح این موضوع می‌توان مطرح کرد، دستاوردهای سیاسی و اقتصادی ایران، از جمله دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای، به مثابه یک رویکرد و تحول علمی و صنعتی است؛ چنان که این تحول غرورانگیز که فقط با تکیه بر دانش و خلاقیت و بهره‌مندی از توانمندی‌های نیروی انسانی کارآزموده و متخصص ایرانی صورت گرفته، جایگاه کشورمان را در جهان و نقش‌آفرینی در معادلات جهانی بس ارتقاء داده و بر قابلیت‌های ثبات و امنیت جمهوری اسلامی ایران در جهان پرتنش امروز افزوده است. به یمن این موفقیت‌هاست که بسیاری از کشورهای بزرگ صنعتی، با وجود تهدیدها و خصومت‌های سیاسی و ترفندهای اقتصادی ایالات متحده آمریکا، برای سرمایه‌گذاری در ایران گوی سبقت از هم می‌ربایند و با توجه به ثبات و امنیت داخلی و خارجی کشور ما که شرط نخست سرمایه‌گذاری خارجی است، داوطلب اجرای طرح‌های بزرگ صنعتی و سرمایه‌گذاری در بخش‌های گوناگون اقتصادی، صنعتی، خدماتی این سرزمین گسترده و پربرکت هستند؛ مثلاً به مشارکت کشور آلمان در ساخت شبکه قطارهای سریع‌السیر میان تهران و مشهد می‌توان اشاره کرد؛ قطارهایی که سرعت حرکت آنها 500 کیلومتر در ساعت است و قرار است برای اجرای این طرح عظیم چندین میلیارد یورو سرمایه‌گذاری شود. حال پرسش این است که آیا آلمان‌ها بی‌مطالعه در این طرح بزرگ مشارکت کرده‌اند؟‌ آیا به ثبات و امنیت جمهوری اسلامی ایران بی‌توجه بوده‌اند؟‌

آیا تهدیدهای آمریکا برای منزوی کردن ایران و نیز تهدیدهای توخالی اسرائیل را برای مثلاً حمله نظامی به کشور ما نشنیده‌اند؟‌

آیا از طرح و برنامه‌های تحریم اقتصادی ایران و ایجاد تنگنا و دردسر برای بخش‌های بانکی و تجاری ما در خارج خبر ندارند؟ برای خواننده نکته‌سنج و آگاه نیازی نیست که پاسخ این پرسش‌ها مطرح شود؛ زیرا واقعیت این است که نقش ایران در معادلات جهانی و روابط بین‌المللی، بویژه در ترتیبات امنیتی منطقه حساس خاورمیانه بسیار بزرگتر از آن است که نادیده گرفته شود.

به عنوان مثالی دیگر، به واکنش اتحادیه سازندگان ماشین‌آلات و تأسیسات آلمان در قبال تحریم سازمان ملل علیه بانک سپه می‌توان اشاره کرد. هاتف هسه، مدیرکل این اتحادیه می‌گوید: پیامد این تحریم به تعویق افتادن پول‌هایی است که قرار است به شرکت‌های آلمانی پرداخت شود.

خبرها چه می‌گویند

با توجه به این مطالب، بهتر است با مرور خبرها و گزارش‌های چند روز اخیر به ارزیابی درست و منطقی اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور بپردازیم تا تصویری روشن از حقایق ترسیم شود:‌

* در روزهای اخیر دو جریان عمده خبری درباره تحولات سیاسی و اقتصادی ایران در رسانه‌های خبری جهان مطرح شده و بازتاب فراگیر و بحث‌برانگیز یافته است. نخستین جریان در بر گیرنده خبرها و گزارش های گوناگون درباره پیشرفت ایران در تولید صنعتی سوخت نیروگاه انرژی اتمی از یک سو و واکنش آمریکا و متحدانش در برابر این تحول مهم، شگفتی‌ساز و غافلگیرکننده بوده است؛ چنان که خواندیم و شنیدیم؛ باور نداشتند دانشمندان و متخصصان ایران به این موفقیت بزرگ دست یافته باشند.

و اما واکنش خصمانه ایالات متحده و متحدان درمانده‌اش که هراس از آمریکا آنان را ناگزیر به پیروزی خواسته یا ناخواسته از این کشور واداشته، دامن زدن به جنگ روانی برای ترساندن ملت ایران، ایجاد یأس و تفرقه در میان مردم و آسیب زدن به روند کارها و برنامه‌های اقتصادی بوده است.

به موازات این جریان خبرساز سیاسی، در هفته‌ها و روزهای اخیر تحولات اقتصادی عمده‌ای نیز در ایران و همچنین در مناسبات اقتصادی و تجاری کشورمان با کشورهای جهان رخ داده است که از جمله به کاهش ریسک سرمایه‌گذاری و نیز افزایش مقدار سرمایه‌گذاری خارجی در جمهوری اسلامی ایران، انعقاد قرارداد انتقال گاز به 14 کشور اروپایی، تأکید و اصرار مقام‌های عالیرتبه هند و پاکستان بر ایجاد خط انتقال گاز ایران به این کشورها و همچنین تصمیم مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران برای ساخت 2 نیروگاه اتمی دیگر و اعلام آمادگی کشورها برای سرمایه‌گذاری در این کار بزرگ صنعتی و اقتصادی می‌توان اشاره کرد؛ خبرهایی که در محافل خبری بازتاب گسترده یافته و بی‌اغراق ایران را در کانون توجه این رسانه‌ها قرار داده است.

تفسیر تحولات

در تبیین و تشریح تحولات سیاسی و اقتصادی عمده‌ای که مطرح شد، به عنوان یک برداشت کلی و اساسی می‌توان به این نکات اشاره کرد:‌

ـ این موفقیت‌ها، در شرایطی که دشمنان با شیوه‌های فریبنده جنگ روانی از انزوای سیاسی و رکود اقتصادی و همچنین تهدید نظامی ایران سخن می‌گویند، از یک نظر نشانه همگامی و همخوانی برنامه‌های کلان توسعه کشور با تعاملات و تبادلات بین‌المللی و توجه به واقعیت‌های بیرونی تأثیرگذار بر روند توسعه است.

ـ از نگاهی دیگر، این تحولات از همسویی اقتصاد و دیپلماسی کشور به عنوان دو پایه اساسی مکمل یکدیگر، حکایت دارد و این که جمهوری اسلامی ایران می‌رود تا جایگاه شایسته‌اش را در نظام جهانی و ایفای نقش بسزا در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی جهان بیابد و ارتقاء دهد؛ نقشی که پشتوانه آن همانا موقعیت ژئوپولیتیک ایران در جهان و بویژه در منطقه حساس خاورمیانه است.

مروری بر خبرها

پیش از پرداختن به بحث درباره موضوع‌های مطرح شده، جا دارد که مروری بر خبرهای انتشار یافته پیرامون تحولات سیاسی و اقتصادی داشته باشیم.

اکونومیست در تازه‌ترین گزارش خود از کاهش ریسک فضای تجاری ایران و منطقه خبر داد. در این شرایط، در مراسم گشایش نمایشگاه بین‌المللی نفت، گاز و پتروشیمی خاورمیانه، معاون اول رئیس جمهوری از تمایل سرمایه‌گذاران غربی برای همکاری با ایران، با وجود فشارهای برخی دولت‌های غربی بر ایران سخن گفت و یادآور شد: با وجود فشارهایی که برخی دولت‌های غربی، از جمله انگلیس، آلمان و فرانسه بر ایران وارد می‌کنند، شرکت‌های مرتبط با این کشورها بیشترین تمایل را برای همکاری و مشارکت با ایران دارند؛ چنان که حضور این شرکت‌ها در نمایشگاه بین‌المللی نفت، گاز و پتروشیمی افزایش یافته است.

واقعیت آن است که ایران با داشتن ظرفیت‌های بالقوه بسیار و مناسب، ذخایر عظیم طبیعی و نیروی انسانی ماهر و کارآمد، بهترین کشور برای سرمایه‌گذاری، بویژه در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی است. چنین است که اکنون بیش از 50 طرح در این بخش‌ها، در مناطق گوناگون ایران آماده سرمایه‌گذاری است و دولت زمینه‌های لازم را برای جذب سرمایه‌گذاری از داخل و خارج پدید آورده است.

ـ داودی، با تکیه بر این واقعیت، از شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی خواست فریب تبلیغات و فشارهای افرادی مانند بوش را نخورند و از فضای مناسب پدید آمده در ایران به خوبی بهره بگیرند.

ـ وزیری هامانه، وزیر نفت هم بر این باور است که شرکت‌های خارجی با درک مزیت‌های منحصر به فرد صنعت نفت ایران، منافع درازمدت اقتصادی خود را بر مناقشات زودگذر حاکم بر فضای سیاسی ترجیح می‌دهند؛ چنان که در یک سال و نیم گذشته در طرح‌های جدید صنعت نفت حدود 38 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری شده است.

گفتنی است که در این نمایشگاه شرکت‌های خارجی 35 کشور جهان حضور داشتند؛ واقعیتی که با تحریم و انزوای ایران منافات دارد و به سهم خود خط بطلان بر ادعای دشمنان می‌کشد.

ـ در همان روز که خبر «پیوستن ایران به تولیدکنندگان سوخت هسته‌ای» در مطبوعات جهان مطرح بود، خبرگزاری‌ها با اشاره به ناکامی غرب در تحریم کشورمان، از افزایش چشمگیر سرمایه‌گذاری خارجی در ایران خبر دادند؛ از جمله فایننشیال تایمز نوشت: با وجود لابی‌های گسترده مقام‌های خزانه‌داری آمریکا با شرکت‌های اروپایی برای تعویق سرمایه‌گذاری خود در ایران، برخی شرکت‌های اروپایی همچنان بر سرمایه‌گذاری در ایران تأکید می‌کنند.

از کسی اجازه نمی‌گیریم!

کار چنان بالا گرفته است که مقام‌های وزارت خرانه‌داری آمریکا شرکت‌های اروپایی را تهدید کرده‌اند؛ موضوعی که سبب ابراز نگرانی سفیر اتحادیه اروپا در آمریکا شده است. افزون بر این، استوارت لوسی، معاون خزانه‌داری آمریکا به صراحت معترف است که تعدادی از شرکت‌ها به صراحت گفته‌اند که چنین تصمیمی نخواهند گرفت و از سرمایه‌گذاری در طرح‌های نفت و گاز ایران دست نخواهند کشید.

برای نمونه، به سخنان مدیر عامل شرکت توتال فرانسه می‌توان اشاره کرد که می‌گوید: توتال یک شرکت خصوصی است و ما مجبور نیستیم برای کارهای خود از کسی اجازه بگیریم.

ـ از ذکر اسامی شرکت‌هایی که خواهان ادامه کار در ایران یا سرمایه‌گذاری در کشور ما هستند، می‌گذریم و فقط به جاذبه‌های ایران برای سرمایه‌گذاران اشاره می‌کنیم: فرصت‌های بسیار برای سرمایه‌گذاری، وجود ماده اولیه تولید و سرمایه‌گذاری، نیروی انسانی آموزش دیده و صاحب دانش با جمعیت بالا که بازار مناسبی برای تولید کالا و عرضه آن است، از جمله عواملی است که شرکت‌های خارجی را به سرمایه‌گذاری در ایران تشویق می‌کند. این جاذبه با شرایط جغرافیایی ایران که امکان دسترسی به کشورهای آسیایی و اروپایی و نیز خاورمیانه را پدید می‌آورد، اهمیت ایران را به عنوان مرکز ثقل اقتصاد منطقه نشان می‌دهد و این بر جاذبه سرمایه‌گذاری در ایران می‌افزاید.

ـ تبیین و تفسیر خبرهای دیگر، از جمله احداث 2 نیروگاه اتمی یا افزایش صادرات ایران به حدود 70 میلیارد دلار که بیانگر حجیم‌تر شدن اقتصاد کشور و افزایش نقش ایارن در اقتصاد جهان است، از حوصله این نوشتار خارج است؛ از این رو، در بخش پایانی مطلب و به عنوان نتیجه‌گیری کلی، به مقایسه برخی سیاست‌ها و سخنان متضاد غربی‌ها درباره ایران می‌پردازیم.

ـ در حالی که سینماگران هالیوود به دستور پنتاگون فیلم «300» را در مدت 45 روز می‌سازند تا به اصطلاح تاریخ و هویت و تمدن ایران و ایرانیان را خدشه‌دار کنند و زیر سؤال ببرند، نمایشگاه «سه هزار سال هنر پارسی» در آمستردام هلند برگزار می‌شود و میخائیل پیوترووسکی مدیر موزه هرمیتاژ سنت پترزبورگ در ارزیابی آن می‌گوید: این نمایشگاه تنها بخشی بسیار کوچک از شکوه و تاریخ غنی و ارزشمند ایران را به تصویر می‌کشد.

ـ وینست بول، مسئول موزه هرمیتاژ آمستردام هلند نیز یادآور می‌شود: این نمایشگاه سعی می‌کند جنبه‌های مختلفی از تاریخ غنی و پرتلاطم منطقه‌ای را که امپراتوری ایران در آن حکومت کرده است، به اروپائیان نشان دهد.

ـ او درباره ویژگی آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه نیز می‌گوید: بسیاری از این آثار بیانگر فرهنگ بزرگ و بالای ایرانیان است و نشان می‌دهد که این کشور در طول تاریخ چگونه با ناملایمات روبه‌رو شده و تمامی تهاجم‌ها را به نفع خود تغییر داده است.

ـ مثال دیگر: در یک صفحه روزنامه دو خبر را کنار هم می‌بینیم: عنوان نخستین خبر «تحریم 14 شرکت به دلیل رابطه با ایران» است و اما مضمون خبر حاکی است:‌ آمریکا 14 شرکت، از جمله 3 شرکت چینی را به دلیل رابطه تجاری با ایران تحریم کرد. با این حال، یک مقام آمریکایی که خواست نامش فاش نشود، گفت: این تحریم‌ها به طور گسترده «نمادین» است و تعدادی از شرکت‌های مذکور از قبل مشمول تحریم‌های واشنگتن بوده‌اند!

ـ خبر دیگر حاکی از «تأکید مجدد آمریکا بر حضور ایران در کنفرانس شرم‌الشیخ» است.‌ آری، در حالی که آقای جورج بوش رئیس جمهور ایالات متحده در آوردگاه «جنگ روانی» از انزوای ایران سخن می‌گوید، سفیر جدید آمریکا در عراق تأکید می‌کند که حضور ایران در این کنفرانس «یک فرصت واقعی» پدید می‌آورد. افزون بر این، خانم رایس وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت خواستار حضور ایران در این اجلاس می‌شود و حتی تلویحاً وعده می‌دهد که ایالات متحده ایران را برای عضویت در سازمان تجارت جهانی یاری خواهد داد. چنین است که مفسران سیاسی این تحول را تغییر سیاست ظاهری آمریکا و دادن چراغ سبز دیپلماتیک توصیف کرده‌اند. از این رو، برخی به این باور رسیده‌اند که سرانجام مقام‌های آمریکایی به نقش و منزلت سیاسی و تاریخی ایران در خاورمیانه اعتراف کرده‌اند و (گویا) رویکرد مسالمت‌جویانه‌ای در پیش گرفته‌اند.

ـ رویکرد آمریکا هر چه باشد، واقعیت انکارناپذیر این است که نقش جمهوری اسلامی ایران در معادلات جهانی و تعاملات منطقه‌ای به گونه‌ای نیست که نادیده گرفته شود؛ چنان که برخی سیاستمداران و تحلیلگران واقعگرا بارها به صراحت اعتراف کرده‌اند که هیچ‌یک از طرح‌های امنیتی منطقه بدون حضور ایران نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات