تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۸:۳۸  ، 
کد خبر : ۲۰۶۵۸۵

ایران و آمریکا؛ مذاکره، تحریم یا حمله نظامی؟


در حالی که دولت باراک اوباما بارها تصریح کرده که امریکا اجازه نخواهد داد ایران به قدرتی هسته‌ای تبدیل شود، اما هرگز روشن نکرده است که گام‌های این کشور برای بازداشتن ایران دقیقاً چیست. تاکنون ایران تحت تحریم‌های سازمان ملل متحد قرار گرفته است. افزون بر این امریکا، اروپا و برخی کشورهای دیگر به طور جداگانه این کشور را تحریم کرده‌اند، اما تحریم‌ها نه تنها باعث توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران نشده، بلکه رهبران ایران را در پیگیری فعالیت‌های هسته‌ای نیز مصمم‌تر ساخته است.
از این رو زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد که امریکا و متحدان اروپایی آن قصد دارند تحریم‌های بیشتری را بر ایران تحمیل کنند. این در حالی‌ است که ایران بارها اعلام کرده که آماده مذاکره است. ایران همچنین ضمن تأکید بر مذاکرات در همه زمینه‌ها، در عین حال اعلام کرد که حاضر به سازش نیست. در واقع جمهوری اسلامی به کرات اعلام کرده که از برنامه‌های هسته‌ای خود عقب‌نشینی نخواهد کرد. ایران خواهان آن است که گفت‌وگوها براساس عدالت و احترام باشند. همچنین خواستار آن شده که کشورهای عضو ۱+۵ در مورد بمب‌های اتمی اسرائیل نیز نظر بدهند زیرا کشورهای غربی در شرایطی جمهوری اسلامی را به شفاف نبودن برنامه‌های هسته‌ای متهم می‌کنند که عملاً چشم خود را بر روی فعالیت‌های اتمی اسرائیل بسته‌اند. همچنین این کشورها در شرایطی خواستار همکاری همه‌جانبه ایران با آژانس بین‌المللی هستند که عملاً اسرائیل هیچ ارتباطی با آژانس ندارد و به آن پاسخگو نیست.
تحریم پیش از گفت‌وگو
ظاهراً مقامات ایالات متحده و نمایندگان اتحادیه اروپا توافق کرده‌اند که در آغاز سال آینده میلادی، اقدامات تحریمی شدیدتری علیه ایران اتخاذ کنند. تحریم‌های تازه قرار است پیش از دور آینده گفت‌وگوهای ایران با قدرت‌های بزرگ در استانبول اعلام شود، زیرا غربی‌ها اعتقاد دارند انگیزه جمهوری اسلامی از پیشنهاد ترکیه به عنوان مکان مذاکرات این است که مناسبات حسنه میان دو کشور به سود تقویت موضع ایران در مذاکرات تمام شود. از این رو آنها قصد دارند با اعمال تحریم‌های تازه، به نوعی ابتکار عمل را در دست گیرند. اخیراً روزنامه امریکایی «وال استریت ژورنال» گزارش داده است که اروپا و امریکا قصد دارند به گفت‌وگوهای خود با ایران پایان دهند؛ زیرا جمهوری اسلامی همچنان به فعالیت‌های هسته‌ای خود ادامه می‌دهد. در واقع مقامات غربی قصد دارند در صورتی به گفت‌وگو با جمهوری اسلامی ادامه دهند که ایران مطابق قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل، به طور کامل با «آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» همکاری کند. این عقیده از آنجا ناشی می‌شود که برخی از مقامات غربی معتقدند هدف جمهوری اسلامی از مذاکره با گروه ۱+۵، تنها استفاده از فرصت برای ادامه برنامه هسته‌ای است. به همین سبب آنها عقیده دارند که تا پایان سال جاری و پیش از آغاز دور تازه گفت‌وگوها با ایران در استانبول، باید اقدامات تحریمی تازه‌ای علیه تهران اتخاذ شود. این در حالی است که اگر چه تدابیر تحریمی، مشکلاتی را برای ایران به بار آورده، اما در عین حال نتوانسته است اراده سیاسی سران این کشور را درهم بشکند.
از تغییر رژیم تا گفت‌وگو
به نظر می‌رسد عدم پیشرفت سریع در مذاکرات هسته‌ای، احتمالاً یک‌بار دیگر برخی از تحلیلگران و سیاست‌گذاران امریکا را به طرفداری از سیاست «تغییر رژیم» سوق بدهد. مسلماً سیاست تغییر رژیم به معنای حمله نظامی و جنگ با ایران است که می‌توان نتایج فاجعه‌بار آن را به خوبی پیش‌بینی کرد. پیشتر دریاسالار مایک مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا اعلام کرده که جمهوری اسلامی می‌کوشد بمب اتم بسازد و این امر، تهدیدی برای همسایگان ایران است. از این رو در صورت هر حرکت تهدیدآمیز، ایالات متحده برای مقابله با ایران کاملاً آمادگی دارد. در واقع رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا اعلام کرده که در مقابله با تهدید ایران، همه گزینه‌ها در دستور کار قرار دارد. این در حالی ا‌ست که افرادی همچون رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا، علناً اعلام کرده‌اند که «جنگ، حکومت و ملت متفرق ایران را متحد کرده و برنامه‌های هسته‌ای و تسلیحاتی ایران را پنهانی‌تر خواهد ساخت». همچنین مراکز مشورتی مجالس امریکا نیز در راستای همین دیدگاه هشدار داده‌اند که «جنگ علیه ایران می‌تواند منطقه خاورمیانه را بی‌ثبات کرده و منافع استراتژیک امریکا را به خطر اندازد.» در نهایت امریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که حمله پیشگیرانه به تأسیسات اتمی ایران «انتخاب بدی» است و می‌تواند به «نتایج ناخواسته» منجر شود‌. از این‌رو بسیاری از استراتژیست‌های امریکایی معتقدند دولت باراک اوباما با وجود تمام مشکلات در داخل و خارج ایالات متحده، باید بر احیای فعال روند دیپلماتیک برای حل بحران هسته‌ای ایران تأکید ورزد. دلیل و مدعای اصلی آنها این است که اگر امریکا روشی جسورانه‌تر را در مذاکرات و تماس گسترده با ایران دنبال نکند، در نهایت راهی جز پذیرفتن ایران به عنوان قدرتی هسته‌ای، در پیش نخواهد داشت. ظاهراً گفت‌وگوی اخیر هیلاری کلینتون، وزیر خارجه امریکا، با شبکه بی‌بی‌سی که در آن موافقت مشروط امریکا با برخورداری ایران از انرژی هسته‌ای را اعلام کرد، گامی در این راستا بود. به نظر می‌رسد دیدگاه واشنگتن در برابر تهران، تحت‌الشعاع سه مسئله اساسی است: ۱٫ ایران در حال توسعه تسلیحات هسته‌ای و تطابق سیستم‌های موشکی با آن است، ۲٫ ایران در پی کسب استیلای منطقه‌ای در عراق، خلیج‌فارس و در سراسر گستره خاورمیانه است و ۳٫ رهبری ایران، خطر آشکار و فوری برای اسرائیل به شمار می‌آید.
از این رو امریکایی‌ها معتقدند اگر برنامه‌های هسته ایران متوقف نشود، آنگاه امریکا و متحدانش ظرف چهار تا پنج سال آینده با «دنیای متفاوتی» روبه‌رو خواهند شد و دست‌کم دو رویداد مهم به وقوع خواهد پیوست: ۱٫ خطر اشاعه جنگ افزار هسته‌ای در خاورمیانه، ۲٫ احتمال حمله اسرائیل به ایران. در واقع کاخ سفید معتقد است که تلا‌ش ایران برای ساخت تسلیحات هسته‌ای، منطقه را بسیار بی‌ثبات خواهد کرد، زیرا اگر ایران بر امور فنی ساخت بمب اتمی تسلط یابد، آنگاه مسابقه تسلیحاتی نوینی در منطقه آغاز خواهد شد. علاوه بر این، امریکا باید همواره نسبت به تهاجم نظامی ایران به اسرائیل نیز بیمناک باشد. از این رو امریکایی‌ها معتقدند ایران باید تحت نظارت حرفه‌ای «دیده‌بانان» ویژه در کشورهای دیگر و همچنین هدف جمع‌آوری اطلاعات الکترونیک، سایبری و منابع انسانی قرار گیرد تا برنامه‌های سری آن کشور از درون بی‌ثبات شوند. علاوه بر این دولتمردان امریکا اعتقاد دارند که ایران باید به کمک ابزارهای دیپلماتیک و سیاسی در انزوا قرار گیرد و بیش از هر کشوری روی کره زمین، هدف انجام تحقیقات و زیر ذره‌بین باشد. ایالات متحده، حرکت‌های نیروهای نظامی ایران در منطقه خلیج‌فارس را با یک شبکه نظارتی گسترده و گشت‌های دریایی زیر نظر گرفته و از آغاز سال ۲۰۱۰، سپری موشکی از موشک‌های پاتریوت را در بحرین، قطر، کویت و امارات متحده عربی مستقر کرده‌است. همچنین نیروی دریایی امریکا در بحرین پایگاه وسیعی دارد. این پایگاه مقر کشتی‌ها و هواپیماهایی است که فعالیت‌های ایران را تحت نظر دارند و در صورت حمله احتمالی از سوی ایران می‌توانند برای پیش‌گیری از حمله یا دفاع در برابر آن مورد استفاده قرار گیرند. در واقع پایگاه نیروی دریایی امریکا در بحرین مرکز فرماندهی ناوها و هواپیماهایی است که نظارت نظامی بر ایران را بر عهده دارند و می‌توانند در صورت وقوع یک حمله ناگهانی، نقشی بازدارنده یا دفاعی داشته ‌باشند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات