تاریخ انتشار : ۰۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۶  ، 
کد خبر : ۲۰۶۶۶۷
نگاهی به روند تاریخی شکل‌گیری بهائیت در ایران

فرقه‌ای وابسته به استعمار


بخش گفتگو: به استناد به تاریخ جریان بابیگری تقریبا در اوایل دوره قاجار شکل گرفته است .مورخان بر این باورند که فرقه بهائیت از آنجا کلید خورد که علی محمد شیرازی معروف به باب با حمایت سفارت روسیه تزاری مدعی بابیت امام زمان (عج) شد. البته بابیت تنها ابتدای کار بود و وی بعد ها خود را امام زمان معرفی کرد و در نهایت نیز خود را حق نامید . اما دردوره محمد شاه یعنی دقیقا در سال 1844 میلادی مطابق با 1260 قمری جوانی کم و سن سال که اهلیت شیرازی دارد مدعی بابیت می شود . در واقع در اوایل حکومت سلسله قاجاریه مکتبی غالی بر اساس آموزه های"شیخ احمد احسایی" درون جامعه شیعی پدید آمد که بعدها به "شیخیه"معروف شد.این مکتب نه تنها درون خود دستخوش تحولات جدی شد بلکه تحولات بسیاری بویژه در حوزه دین در ایران به وجود آورد. بعد از مرگ جانشین شیخ احمد احسایی، مدعیانی پیدا شدند که ادعای خود را یک روز تکذیب و روز دیگر آن را به شکل دیگری مطرح می کردند که نهایتا با ادعای مهدویت، خود را (علی العیاذ بالله) امام زمان(عج) معرفی کردند.در این میان سید جوان شیرازی به نام "علی محمد" که از شاگردان مکتب شیخی بود تحت تأثیر افرادی چون ملا حسین بشرویه، مدعی مهدویت شد و توانست به واسطه ادعاهای بی اساس، افراد جاهلی را تحت عنوان "بابی" به دور خود جمع کند.به استناد اسناد و مدارک متعدد خود تشکیلات بهائیت علی محمد باب یک هادی و حامی اصلی دارد. این شحص کسی نیست جز ملاحسین بشرویه که آرتور کونولی افسر اطلاعاتی انگلستان به صراحتا به جاسوس بودن وی اشاره می کند .ازسویی دیگر به استناد اعتراف کنیاز دالگورکی افسر اطلاعاتی روسیه تزاری که بعد ها سفیر روسیه در ایران شد، بشرویه، محمد علی شیرازی را انتخاب می کند و راه و روش بابیت را به وی می آموزد. بشرویه همچنین در ادامه اقدامات حمایتی از باب 18 تن را به عنوان حواریون علی محمد دست و پا می کند. با این حال با مقاومت علمای آگاه شیعه محمد علی باب توان اجرای کامل نقشه و دسیسه های دول استکباری را بدست نمی آورد و در نهایت با حکم مراجع وی به جزای خود رسیده ؛ اعدام می گردد.
پس از این قضیه فرقه بابیه کم فروغ می گردد اما پس از ترور ناموفق ناصر الدین شاه جریان بابیگری در ایران دوباره جان تازه ای می گیرد و بعد از مدت زمان کوتاهی به بهائیت تغییر نام می‌دهد. ‏در واقع پس از اعدام علی محمد باب انگلیسی ها شخصی به نام میرزا حسین علی نوری معروف به بهاء الله را در راس این فرقه قرار می دهند. از این پس دیگر تشکیلات بهائیت در ایران رسما از سوی انگلیس هدایت و رهبری می شود.در این هنگام قضیه ترور ناصرالدین شاه پیش می آید و به خاطر همین میرزا حسینعلی به عراق تبعید می گردد و در آنجا نیز به دلایلی پس از مدتی اخراج می شود و سرانجام به سرزمن عکاء در فلسطین تبعید می گردد. پس از استقرار تقریبی بهائیت در عکاء و با مرگ بهاءالله ، عباس افندی معروف به عبدالبهاء چانشین پدر می گردد. وی روابط نزدیکتری با انگلیس برقرار می نماید و رسما مسئول آماده سازی سرزمین فلسطین برای حضور یهودیان می شود. به خاطر همین اقدامات نیز سرانجام افندی از ملکه انگلستان درجه " سر " می گیرد. افندی تا سال 1921 زنده ماند . پس از مرگ افندی ،شوقی نوه دختری عبد البهاء زمام این فرقه را در دست می گیرد.‏
‏البته باید گفت تا قبل از شوقی بهائیت به عنوان یک ‏Sect‏ مطرح است اما در دوره شوقی به تدریج بهائیت به ‏Cult‏ تبدیل می شود. در این زمان بهائیت به صورت جدی وارد حوزه های تشکیلاتی می شود و سازمانی مخرب را تشکیل می دهد . ضمن آنکه این تشکیلات در حقیقت پایگاهی برای تشکیل دولت صهیونیستی در فلسطین نیز محسوب می گردد . با این حال پس از استقرار بهائیت در فلسطین آنان به تدریج درصدد نفوذ در مراکز قدرت در ایران بر می آیند . به عنوان مثال در زمان پهلوی بهائی‌هابه دستور اربابان خوددر هیئت حاکمه حکومت رضا خان حضور می یابند . مثالی عینی در این زمینه حضور سرگرد سمیعی در دستگاه رضاخان است. سرگرد سمیعی یک بهائی است که به عنوان سرپرست و آجودان محمدرضا انتخاب می شود .وی بعد از مرگ رضا خان با توجه به وقایع دهه بیست شروع به بسط و گسترش بهائیت در هیئت حاکمه محمدرضا پهلوی می کند .
از این رو دوران محمدرضا به دوران طلایی بهائیت تبدیل می شود . برخی اسنا د افشا می کند که محمدرضا شاه و اشرف پهلوی دوران دبستان خود را در مدرسه بهائی‌ها گذرانده اند با این حال متاسفانه در تاریخ‌نویسی‌های دوره پهلوی مورخان وابسته به حکومت نقش بهائیت را از چشم‌ها پنهان کرده‌اند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات