همکاری صهیونیستها و مارونیهای لبنان
جنبش صهیونیسم از بدو تشکیل طمع به خاک لبنان دوخته بود. این جنبش بین سالهای 1258 تا 1290 ده کنفرانس تشکیل داد تا سیاستها و برنامههای خود را تشریح نماید. این جنبش در کنفرانسی که در 8 مهر 1280 تشکیل داد اعلام کرد: جنبش صهیونیسم قصد دارد سرزمینهای مجاور فلسطین را ضمیمه خاک اسرائیل کند و یهودیان مهاجر را در آنجا اسکان دهد.
یکی از رهبران جنبش صهیونیسم در پنجمین کنفرانس این جنبش اعلام کرد: دشمنان ما میگویند که فلسطین 14_12 میلیون یهودی را در خود جای میدهد ولی باید توضیح داد که فلسطین همان اسرائیل بزرگ که از فرات تا نیل امتداد دارد نیست. صهیونیستها نیز ادعا کردند که سرزمین اسرائیل بهیچوجه کوچک نیست، چون اگر مرزهای اسرائیل گسترش یابد و سرزمینهای لبنان تا رودخانه لیطانی و ارتفاعات جولان را ضمیمه کند، یک میلیون هکتار زمین حاصلخیز به سرزمینهای اسرائیل اضافه میشود و در این صورت 7_6 میلیون یهودی میتوانند در آن زندگی کنند و بدین ترتیب مشکل اسرائیل حل میشود و عربها باید به عراق و شمال سوریه اخراج شوند.
چنانچه نگاهی به تاریخ لبنان بیاندازیم ملاحظه میکنیم مارونیهای لبنان نقش بارزی در تجاوزات صهیونیستها و تسهیل دخالت آنها در این کشور ایفا کردهاند. رهبران جامعه مارونی لبنان از اندیشه ایجاد یک دولت یهودی در فلسطین اشغالی پشتیبانی میکردند جنبش صهیونیسم نیز به اهمیت همکاری با مارونیها پی برد. از اینرو رهبران صهیونیسم تماسهای خود را با شخصیتهای مارونی آغاز کردند تا زمینهائی در لبنان خریداری و در این زمینها شهرکهای یهودینشین برپا دارند.
رهبران صهیونیسم مارونیها را تشویق کردند که از این ایده که در مقابل ایجاد یک میهن ملی مارونی در لبنان یک میهن ملی ملی برای یهود در فلسطین ایجاد شود حمایت کنند.
زمانی که تغییراتی در مرز لبنان فلسطین در سال 1320 صورت گرفت، صهیونیستها دو هدف را در لبنان دنبال میکردند.
(1) اشغال جنوب لبنان یا جبل عامل رودخانه لیتانی
(2) ایجاد یک دولت مسیحی مارونی در لبنان هممرز با دولت یهود
دیوید بن گوریون نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی خواهان تشکیل یک دولت مارونی در لبنان بود. او معتقد بود که مرز این دولت باید رودخانه لبنانی باشد و با دولت یهود در فلسطین همپیمان شود. وی در سال (1316) پیشنهاد یک دولت مسیحی در لبنان را مطرح کرد.
بن گوریون در سخنانی که در برابر شورای عالی کارگران صهیونیست ایراد کرد گفت تشکیل دولت بهانهای برای تکشیل حکومت اسرائیل خواهد بود. وی افزود لبنان همپیمان طبیعی یهود اسرائیل است و مسیحیان لبنان سرنوشت ملت یهود را دارند. وی اضافه کرد هممرز بودن دولت یهود با لبنان، به اسرائیل اجازه میدهد که با موافقت همسایهاش و برای کمک به آن بتواند در سرزمین لبنان فعالیت کند رهبران مارونی همچون آنتوان عریضه، سراسقف اغناطوس مبارک، سراسقف عبدالله خوری و امیل اده رئیسجمهوری وقت لبنان از اندیشه ایجاد یک دولت یهودی در فلسطین پشتیبانی بعمل میآوردند. چرا که وجود یک جامعه مارونی یا یهود را در مقابل فشار اسلام و ناسیونالیسم عرب امری ضروری و محتوم میدانستند.
خاطرات دیوید بن گوریون بین سالهای (1348_1347) و اسناد وزارت خارجه اسرائیل که به تازگی منتشر شده، از وسعت رابطه اسرائیل با سیاستمداران مختلف لبنان در اواخر دهه (1320) پرده برداشته و تماسهای نمایندگان فالانژها با اسرائیل را پس از جنگ آشکار میسازد.
در اردیبهشت 1313 وایزمن رهبر صهیونیستها وارد بیروت شد و با رهبران مارونی از جمله امیل اده رئیسجمهوری و پاتریک مارونی انتوان عریضه دیدار و گفتگو کرد و پیرامون تقویت همکاری میان مارونیها و صهیونیستها و تسهیل فروش زمینهای لبنان به ثروتمندان و شرکتهای یهودی به توافق رسیدند.
حضور فلسطینیها در جنوب لبنان
سیاست رژیم صهیونیستی نسبت به لبنان براساس همکاری با مارونیها استوار بود. ولی زمانی که قدرت مارونیها در لبنان تضعیف گردید، صهیونیستها سیاست خود را نسبت به لبنان تغییر دادند.
بدنبال جنگ اول اعراب و رژیم صهیونیستی در 1327 صدها هزار تن از فلسطینیها از خاک فلسطین آواره شده و به کشورهای همجوار از جمله مصر، اردن، سوریه و لبنان پناه بردند. صدها هزار آواره فلسطینی در اردوگاههای مختلف در بیروت، طرابلس، صور و صیدا مستقر گردیدند و دولت لبنان مجبور بود آنها را بپذیرند.
در دهه 1340 مقاومت فعالیت خود را آغاز کرد و جنوب لبنان یکی از مراکز فعالیت مبارزین فلسطین علیه رژیم صهیونیستی شد. عملیات چریکهای فلسطینی که در جنوب لبنان که پاسخی به ادامه اشغال خاک فلسطین توسط اسرائیل بود بهانهای بدست اسرائیلیها داد تا حملات خود را به خاک لبنان آغاز کنند.
رژیم صهیونیستی در سال 1347 فرودگاه بیروت را بمباران کرد و از این پس عملیات صهیونیستها علیه جنوب لبنان ادامه یافت. دولت لبنان نیز تلاش میکرد تا از حمله چریکهای فلسطینی از خاک لبنان به صهیونیستها جلوگیری کند.
در سال 1349 سلیمان فرنجیه رئیسجمهوری وقت لبنان سیاست شدیدی علیه چریکهای فلسطینی در پیش گرفت و درگیرهای سختی میان ارتش لبنان و چریکهای فلسطینی رخ داد.
در شهریور 1349 حدود 30 هزار فلسطینی توسط ارتش اردن کشته شدند و فلسطینیهای نجاتیافته به جنوب لبنان گریختند ولی صهیونیستها برای اخراج این فلسطینیها به دولت لبنان فشار وارد کردند.
در این میان احزاب مسیحی لبنان از جمله فالانژها (حزبالکتائب) خود را جهت مقابله با فلسطینیها مسلح کرده و آموزشهای نظامی را فراگرفتند. احزاب مسیحی با تشکیل ملیشیای مسلح و دریافت اسلحه از آمریکا، کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی خود را برای یک جنگ تمام عیار با فلسطینیها و مسلمانان لبنانی آماده ساختند.
اشغال جنوب لبنان توسط صهیونیستها در سال 1357
در اوایل 1354 فالانژیستها با حمله به یک اتوبوس حامل فلسطینیها در منطقه عینالرمانه در شرق بیروت، دهها فلسطینی را به قتل رساندند. بدنبال این واقعه جنگ داخلی لبنان آغاز شد. احزاب مسیحی دست راستی در این جنگ متحد شدند و مسلمانان و چریکهای فلسطینی جهت مقابله با تهاجم فالانژها همکاری خود را تقویت نمودند.
در اوایل جنگ داخلی لبنان چریکهای فلسطینی از دخالت در جنگ اجتناب میکردند ولی با تهاجم فالانژها به اردوگاههای فلسطینی و قتلعام صدها تن از آنان به جنگ کشانده شدند. در این میان رژیم صهیونیستی به تقویت مواضع خود در جنوب لبنان مبادرت کرد و اهداف فلسطینیها را مورد تهاجم قرار داد.
عملیات چریکهای فلسطینی علیه صهیونیستها در جنوب لبنان شدت گرفت لذا، رژیم صهیونیستی در سال 1357 تصمیم گرفت عملیات وسیعی تا جنوب رودخانه لیتانی انجام دهد. در فروردین 1357 اسرائیل جنوب لبنان را تا رودخانه لیتانی اشغال کرد ولی این رژیم تحت فشارهای بینالمللی مجبور به ترک جنوب لبنان شد.
بدنبال اشغال جنوب لبنان، سرگرد شورشی سعد حداد (تحت حمایت اسرائیل) یک نوار وسیعی از جنوب لبنان را در دست گرفت. صهیونیستها به اعطای کمکهای نظامی به مزدوران خود مبادرت کردند. نیروی هوایی رژیم صهیونیستی بر فراز بیروت دست به پروازهای هشداردهنده میزد.
چریکهای فلسطینی به تقویت پایگاههای خود در جنوب لبنان ادامه میدادند، و صهیونیستها از تقویت تاسیسات نظامی چریکهای فلسطینی نگران بودند و از این وحشت داشتند که فلسطینیها بتوانند یک جنگ فرسایشی را علیه اسرائیل به راه اندازند.
دولت اسرائیل در سال 1360 به ارتش اجازه داد تا تاسیسات نظامی و توپخانه فلسطینیها را از هوا بمباران کند. توپخانه و نیروی هوائی اسرائیل مرکز فلسطینیها را بمباران کرد و تلفات سنگینی به فلسطینیها وارد نمود. در این میان دولت ریگان وارد ماجرا شد و با کمک فیلیپ حبیب آتشبس برقرار شد. رزمندگان فلسطینی گلولهباران شمال اسرائیل ادامه داد و رژیم صهیونیستی مجدداً خود را برای یک جنگ همهجانبه برای سرکوب چریکهای فلسطینی و نابودی پایگاههایشان آماده ساخت.
تجاوز مجدد رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان در سال 1361
بدنبال عملیات گسترده مقاومت فلسطین در جنوب لبنان رژیم صهیونیستی نقشهای برای تجاوز مجدد و گسترده به جنوب لبنان و اشغال این منطقه تدارک دید.
روزنامه السفیر در 26 دیماه 1360 به نقل از منابع عربی جزئیات نقشه نظامی رژیم اشغالگر قدس را برای اقدام به تجاوز گستردهای علیه لبنان فاش کرد.
در همین زمان نیروهای بینالمللی حافظ صلح در جنوب لبنان تاکید کردند که نیروهای اسرائیلی در بخش شرقی جنوب لبنان به مانورهای غیرعادی با مهمات جنگی دست زدهاند. آریل شارون وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی گفت: «اسرائیل اجازه نخواهد داد که روستاهای مرزی شمالی باز هم هدف توپخانه فلسطینیها قرار گیرد.»
مجله آمریکایی تایم در هفتم فوریه 82 (18 بهمن 60) نوشت مناخیم بگین نخستوزیر اسرائیل تقشه پیشنهادی آریل شارون وزیر جنگ و رافائل ایتان رئیس ستاد ارتش را که میتواند به جنگ گستردهای علیه لبنان بیانجامد مورد بررسی قرار داد. این مجله افزود امکان اقدام به حمله برای رسیدن به اطراف بیروت را در یکی از روزهای آینده بعید نمیداند. نیروهای سازمان ملل در جنوب لبنان در 17 فوریه 82 (28 بهمن 60) اعلام کردند که نیروهای اسرائیلی چهار لشکر را در مرزهای لبنان بسیج کردهاند و تیپ مکانیزه به منطقه نوار مرزی پای نهاده است.
اسحاق شامیر وزیر خارجه وقت اسرائیل در 29 مارس 82 (7 فروردین 61) تهدید کرد که در صورت تکرار گلولهباران از درون مرز لبنان، اسرائیل مشکل تروریسم فلسطینی در لبنان را به گونهای قطعی حل خواهد کرد.
اسحاق شامیر همچنین در تاریخ 6 آوریل 82 (17 فروردین 61) اعلام کرد: «اسرائیل مغز خرابکاران را خرد خواهد کرد، ما آنها را در مراکز و پایگاههایشان در هر جائی که دستمان برسد خواهیم کوبید، بیرحمانه و خستگیناپذیر خواهیم کوبید.»
بدنبال ترور یعقوب بارسیمانتوف دیپلمات اسرائیلی در پاریس، رافائل ایتان رئیس ستاد ارتش اسرائیل در 8 آوریل 82 (19 فروردین 61) سازمان آزادیبخش فلسطین را به نابودی نهائی تهدید کرد. ایتان به روزنامه معاریو اطلاع داد که سازمان آزادیبخش فلسطین مسئول ترور بارسیمانتوف است. وی گفت: این که سازمان آزادیبخش بمبی در غزه بیافکند یا اسرائیل از جنوب لبنان گلولهباران شود، فرقی با یکدیگر ندارند.
روزنامه انگلیسی «دیلی تلگراف» در تاریخ 14 آوریل 1982 (25 فروردین 61) تاکید کرد که اسرائیل نیروهائی متشکل از چهل هزار سرباز را برای حمله به لبنان در مناطق مرزی لینکشور مستقر ساخته است. روزنامه آبزرور نیز در همین زمینه نوشت: اسرائیل خود را از نظر نظامی کاملا آماده کرده است تا ضربهای به انقلاب فلسطین و جنبش ملی لبنان وارد آورد.
دولت اسرائیل در 11 مه 1982 (21 اردیبهشت 1373) جلسهای به صورت شورای جنگ تشکیل داد تا نتایج حملات هوائی و به دنبال آن گلولهباران شهرکهای یهودینشین توسط فلسطینیها را بررسی کند.
ژنرال رافائلایتان رئیس ستاد ارتش اسرائیل اعلام کرد: «دستورات خود را در مورد استقرار نیروهای نظامی عظیمی در مرزهای شمالی عملا صادر کرده است» وی گفت: «ما اکنون منتظریم» و افزود: تنها راه تضعیف انقلابیون این است که مجبور شود بهای اقداماتش را بپردازد. آنها میتوانند مینگذاری کنند اما نمیدانند من چه نقشهای را در دست دارم. ممکن است به بیروت برسم و تمامی توپخانهشان را نابود کنم، و شاید به همه مراکز فرماندهی آنها هجوم بیاورم. آنوقت پیش از آن که مین دیگری بکارند، یک میلیونبار خواهند اندیشید.
شلوموارگون اسفیر اسرائیل در انگلیس در جریان سوءقصدی که صبح 3/6/82 (13 خرداد 61) در مقابل اورچیستر لندن نسبت به جان وی به عمل آمد، به سختی آسیب دید. بدنبال حمله به سفیر اسرائیل مناخیم بگین نخستوزیر اسرائیل اظهار داشت، «هیچ نخستوزیری در اسرائیل نمیتواند از مسئولیتهای خویش شانه خالی کند و در مورد حق کشور در دفاع از شهروندانی که مورد تهدید قرار گرفتهاند، کوتاهی به خرج دهد.
تعرض همهجانبه به بیروت
چند اسکادران از هواپیماهای اسرائیلی در 14 خرداد 61 به مناطق مسکونی و هدفهای نظامی در بیروت و جنوب لبنان حملهور شدند. همچنین ناوهای اسرائیلی در گلولهباران ساحل جنوب لبنان شرکت کردند. جنوب لبنان نیز زیر آتش توپخانه اسرائیل در طول خط آتش قرار گرفت. تلفات انسانی در اولین روز این حملات در حدود 60 شهید و 270 زخمی برآورد شد که اغلب آنان غیرنظامی بودند.
به دنبال دو روز عملیات نظامی دریائی و هوائی، اسرائیل تجاوز وسیعی را به جنوب لبنان آغاز کرد، و در شش محور در بخشهای شرقی و میانی و غربی وارد خاک لبنان شد. نیروهای اسرائیلی به شهر صور رسیدند و در راسالعین، برج الشمالی و بص عملیات استقرار نیرو انجام گرفت. در بخش شرقی نیز پیشروی نیروهای اسرائیلی در امتداد حاصبیا و کوکبا تا شهر قلایا ادامه یافت.
در 17 خرداد 61 میدان عملیات نظامی زمینی، هوائی و دریائی اسرائیل گسترش یافت و جبهه شامل صور، صیدا سعدیات، نبطیه و حاصبیا و اطراف بقاع غربی شد.
عملیات نظامی اسرائیل در 18 خرداد مناطق شوف را در برگرفت و نیروهای مکانیزه اسرائیلی پس از ورود به منطقه شوف علیا تا باروک و عین زحلتا پیشروی کردند و در آنجا با نیروهای سوریه درگیر شدند.
هواپیماهای اسرائیل طی یک نبرد شدید هوائی، در 19 خرداد به بمباران سکوهای موشکهای سام - 6 دره بقاع اقدام کردند. دمشق اعلام داشت که در این نبرد 26 فروند هواپیما را سرنگون کرده است. اما تلآویو گفت که 22 هواپیما را سرنگون کرده و همه هواپیماهایش سالم به پایگاههای خود بازگشتند.
در 20 خرداد، نبردهای زمینی، هوائی و دریائی در طول ساحل خلده در نزدیکی بیروت و نیز در جبل ادامه یافت و در دره بقاع جنگ میان نیروهای اسرائیلی و نیروهای سوریه شدت گرفت.
برقراری اولین آتشبس
اسرائیل و سوریه و سازمان آزادیبخش فلسطین هر یک به طور جداگانه تعهد خود را نسبت به آتشبس از ساعت 12 ظهر 21 خرداد اعلام داشتند.
ورود نیروهای اسرائیلی به کاخ ریاست جمهوری لبنان
نیروهای اسرائیلی به فرماندهی ژنرال آریل شارون وزیر جنگ وقت شهر بعبدا را اشغال کردند و در مواضعی محیط برکاخ ریاست جمهوری استقرار یافتند. سپس به پیشروی خود به سوی حدث ادامه دادند و به اطراف شوفیات رسیدند. جنگ در محور خلده اوزارعی از سرگرفته شد و با آتش توپخانه و موشک از زمین و دریا و هوا همراه گشت و محلههای متعددی را در بیروت غربی و حومه جنوبی دربر گرفت.
نیروهای اسرائیلی مناطق عملیات خود را گسترش دادند و از جاده بیروت - دمشق گذشتند و در عین سعاده، حازمیه، فیاضیه و مکلس، جمهور، جسرپاشا، منصوریه و متن شمالی استقرار یافتند.
در 25 خرداد زدوخوردها در محور خلده - صحرای شوفیات از سرگرفته شد، در 27 خرداد ضمن گلولهباران پراکنده حومه و فرودگاه بیروت، زدوخوردهائی در منطقه عالیه رخ داد و خیابان گالری سمعان مسدود شد.
درگیری نظامی به اوج خود رسید. از یکسو آتش توپخانه اسرائیل بر محلات متعددی در منطقه بیروت غربی و حومه جنوبی ادامه یافت و از سوی دیگر اسرائیلیها به سوی «عالیه» پیشروی کردند و عین تزار ورشیما را اشغال کردند.
اسرائیل موافقت خود را با آتشبس درخواست شده از جانب فیلیپ حبیب وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد. در 2 تیرماه 61 نبردها به طور وسیعی از سرگرفته شد و اسرائیلیها پس از نبردهای شدید تانکها و بمباران هوائی متراکم به سوی روستای بحمدون پیشروی کردند و بیروت غربی نیز هدف گلولهباران زمینی و دریائی قرار گرفت. در 3 تیرماه نیروهای اسرائیلی وارد شهر عالیه شدند و پس از نبردهای شدید به بحمدون رسیدند. در 5 تیرماه پس از نبردهای شدیدی که با مشارکت انبوه نیروی هوائی اسرائیل درگرفت، منطقه امتداد یافته از عالیه تا جمهور به دست نیروهای اسرائیلی سقوط کرد.در 6 تیرماه آتشبس در بیروت برجا ماند و نیروهای اسرائیلی در جبل پیشروی کردند و سوقالغرب، قماطیه و عالیه را اشغال نمودند.
اسرائیل خواستار تخلیه بیروت شد
هواپیماهای اسرائیلی در 7 تیرماه اعلامیههایی را بر فراز بیروت پخش کردند که در آن از ساکنان شهر خواسته شده بود تا با استفاده از آتشبس جان خود را نجات دهند. اسرائیل در 13 تیرماه دروازههای عبور و مرور از منطقه غربی بیروت به مناطق دیگر را بست همچنین جریان آب و برق را قطع کرد و راههای آذوقهرسانی را مسدود نمود. علاوه بر این ناوهای جنگی اسرائیل محلات بیروت غربی را گلولهباران کردند.
میانجیگری فیلیپ حبیب بین اسرائیل و ساف و حملات شدید اسرائیلیها به بیروت، حبیب را قادر ساخت تا زمینه خروج ساف از بیروت را فراهم سازد.
طبق طرح فیلیپ حبیب، قرار شد نیروهای بینالمللی جهت خارج ساختن نیروهای فلسطینی در بیروت مستقر شوند و در مقابل ارتش اسرائیل وارد بیروت شود.
فرانسه آمریکا و ایتالیا در 19 تیرماه آمادگی خود را جهت شرکت در نیروی بینالمللی اعلام کردند. در 30 تیرماه خروج نیروهای فلسطینی از بیروت شروع شد، و بلافاصله پس از اخراج نیروهای فلسطینی، ارتش اسرائیل وارد غرب بیروت شد. اسرائیلیها معتقد بودند که حدود دو هزار رزمنده فلسطینی هنوز در بیروت غربی باقی ماندهاند. لذا با عجله ارتش اسرائیل بسوی بیروت حرکت کرد.
نیروهای اسرائیلی با همکاری فالانژها وارد کلیه مناطق بیروت شدند ولی این نیروها از وارد شدن به اردوگاههای فلسطینی خودداری کردند و نابود ساختن اردوگاهها را به نیروهای فالانژ واگذار کردند.
کشتار صبرا و شاتیلا
کشتار فلسطینیها در اردوگاههای صبرا و شاتیلا در بیروت با برنامهریزی اریل شارون وزیر وقت جنگ رژیم صهیونیستی و اجرای فالانژهای لبنان به مورد اجرا گذاشته شد.
یک واحد از نیروهای ویژه رژیم صهیونیستی فالانژها را در انجام این کشتار کمک کرد. واحد مزبور از سال 1975 (1354) با هماهنگی حزب کتائب تشکیل شد و دستورات خود را از شارون دریافت میکرد. این واحد تحت پوشش کمک فنی به فالانژها تشکیل شد و فرماندهی آنرا افسران اسرائیلی که خدمت خود را در ارتش به پایان رسانده بودند بعهده داشتند.
روزنامههای واشنگتنپست و نیویورکتایمز نوشتند فرماندهان عالیرتبه نیروهای فالانژ از جمله بشیر الجمیل در عملیات کشتار دو اردوگاه صبرا و شاتیلا مشارکت کردند. ایلی حبیقه یکی از فرماندهان فالانژها خود فرماندهی این عملیات را برعهده داشت. در تاریخ 23 شهریور 61 بشیرجمیل به قتل رسید، بشیر جمیل در 21 شهریور طی دیدار با شارون وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی کشتار فلسطینیان در اردوگاههای صبرا و شاتیلا را مورد بررسی قرار داد. زئیفشیف واهویاری در کتاب خود «جنگ گمراهکننده» نوشتند: «کشته شدن بشیر جمیل هدفهائی را که جنگ بخاطر آن آغاز شد تغییر نداد. هدفها پابرجا ماند. کشته شدن جمیل اجرای کشتار را تسریع کرد. اما چرا اسرائیلیها عملاً در کشتار صبرا و شاتیلا مشارکت نکردند، علل این امر را میتوان در نکات ذیل خلاصه نمود:
1- علاقمندان اسرائیلیها به نشان دادن بیطرفی سربازان خود در کشتار
2- بدست آوردن نتایج بهتر از اجرای کشتار توسط فالانژها
3- واگذاری نقش انجام کشتار در جنگ داخلی بویژه در غرب بیروت به فالانژها
4- ترس و نگرانی از بازتاب جهانی کشتار فلسطینیها توسط سربازان اسرائیلی
چگونه کشتار صبرا و شاتیلا انجام شد؟
ساعت 30/3 بامداد چهارشنبه 25 شهریور 61 یکی از معاونان بشیر جمیل با ژنرال رافائل ایتان رئیس ستاد ارتش اسرائیل و ژنرال امیر دروری مسئول رسمی کشتار در مقر اصلی حزب کتائب دیدار کرد. در این دیدار رئیس ستاد ارتش اسرائیل از «فادی افرام» یکی از فرماندهان فالانژها خواست برای ورود به اردوگاههای صبرا و شاتیلا، در صفوف نیروهای فالانژها بسیج عمومی اعلام شود. رئیس ستاد ارتش به فرماندهان فالانژها گفت که ارتش اسرائیل وارد اردوگاه خواهد شد ولی کشتار به عهده نیروهای فالانژ خواهد بود. پس از این جلسه، ایتان به «مرکز فرماندهی» نیروهای اسرائیل که در یک ساختمان پنج طبقه در دویست متری جنوب اردوگاه شاتیلا قرار داشت مستقل شد. این در حالی بود که یکی از فرماندهان فالانژها اعلام کرد که طرفین در مورد ورود به اردوگاهها به توافق رسیدند.
ساعت 5 بامداد چهارشنبه نیروهای اسرائیلی بسوی غرب بیروت پیشروی کردند، در ساعت 8 بامداد آریل شارون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی وارد بیروت شد و با رئیس ستاد خود ملاقات کرد و گزارشی در موارد توافق با فالانژها جهت اجرای کشتار دریافت نمود شارون این توافق را مورد تایید قرار داد و بدین منظور وی با مناخیم بگین نخستوزیر وقت تماس گرفت و او را در جریان توافق قرار داد شارون سپس با فرمادهان حزب کتائب فالانژها ملاقات کرد و اجرای کشتار را مورد بررسی قرار داد. در این دیدار مقرر گردید نیروهای فالانژ پنجشنبه شب وارد اردوگاه شاتیلا شوند.
پنجشنبه شب نیروهای فالانژ به فرماندهی «میشال زوین» و «مارون مشغلانی» و افسر دیگری بنام «پول» از غرب و جنوب اردوگاه شاتیلا وارد این اردوگاه شدند فرماندهان اسرائیلی وایلی حبیقه یکی از فرماندهان فالانژها در مرکز فرماندهی عملیات را پیگیری میکردند.
با فرارسیدن شب، اسرائیلیها فالانژها را به گلولههای منور مجهز کردند فالانژها پس از ورود به اردوگاه زنان و کودکان و بزرگسالان را جمع کردند و آنها را قتلعام کردند و چند ساعت بعد اعلام کردند که سیصد تن از اهالی اردوگاه را کشتهاند.
خبرنگار جنگی روزنامه اسرائیلی «جروز المپست» طی گزارشی از بیروت نوشت فرمانده فالانژها در اردوگاه شاتیلا ساعت 23 پنجشنبه 25 شهریور به فرمانده ارتش اسرائیل در بیروت اطلاع داد که «سیصد تن از تروریستها را به قتل رسانده است.»
ساعت 9 صبح جمعه 26 شهریور فرمانده ارتش اسرائیل در بیروت با نمایندگان فالانژها ملاقات کرد و از او خواست نیروی کمکی به اردوگاهها اعزام کند. ساعت 16 روز جمعه 16 شهریور 73 فادی افرام فرمانده فالانژها با ایتان رئیس ستاد ارتش اسرائیل ملاقات کرد. ایتان در این ملاقات از اقدام فالانژها اظهار رضایت کرد. در همین حال، نیروهای وابسته به سعد حداد فرمانده ارتش جنوب لبنان بسوی اردوگاه شاتیلا پیشروی کردند.
خبرنگار روزنامه واشنگتنپست قتلعام صبرا و شاتیلا را بدین صورت تشریح کرد: کشتار مردم بوسیله خنجر، قمه، تیراندازی و منفجر کردن خانهها به مدت 40 ساعت ادامه یافت، ملیشیا طی این مدت با اعصاب آرام مردان، زنان و کودکان و حتی اسبها و سگها و گربهها را از بین بردند آنها در این کشتار وحشیانه خود از نارنجک دستی، کارد، تیشه، کلت، تفنگ، توپخانه استفاده کردند.
فالانژها علاوه بر کشتن زنان، صلیب را بر جسد فلسطینیها حفر میکردند و شکم زنان باردار را میدریدند، کودکان را قطعه قطعه میکردند و جسدها را با بمب منفجر میکردند بطوریکه اجساد نابود شده بود.
یکی از جنایتکاران فالانژ در مورد این کشتار به خبرنگار واشنگتنپست گفت: «ما آنها را در کنار دیوار جمع کردیم و در تاریکی شب آنها را به رگبار بستیم.»
وی در پاسخ به این سئوال که تعداد قربانیان چند نفر بوده است گفت: «اگر بخواهند متروی زیرزمینی ایجاد کنند خواهید دید چند نفر قتل عام شدهاند.» وی افزود تعداد کشتهشدگان بیش از آنچه که اعلام شده است، میباشد.
طبق گزارش خبرنگاران در یکی از پناهگاهها خون تا ارتفاع 30 سانتیمتری قرار داشت. کشتار صبرا و شاتیلا از پنجشنبه شب تا بامداد شنبه ادامه داشت. عناصر فالانژ وقت کافی برای کشتار هر جنبنده و نابودی خانهها و دفن کشتهشدگان در گورستانهای دستجمعی داشتند. طبق آمار منتشره در این کشتار پنج هزار فلسطینی قتلعام شدند. ساعت 8 بامداد شنبه 27 شهریور نیروهای فالانژ از اردوگاهها خارج شدند و روز بعد ارتش لبنان وارد اردوگاه شد و اقدام به دستگیری افراد نجاتیافته از کشتار نمود.
طبق برآورد به عمل آمده حمله اسرائیل به لبنان در سال 1361 پنجاه هزار کشته و هزاران آواره برجا گذاشت. پس از انجام این کشتار، رهبران فالانژها نسبت به انجام این کشتار ابراز رضایت کردند، ادمون رزق نماینده فالانژها در پارلمان لبنان میگوید: «ما به اسرائیل مدیون هستیم زیرا این اسرائیل بود که این مسئله را آغاز و پرونده را مختومه اعلام کرد.»
سعد حداد فرمانده ارتش جنوب لبنان ضمن اظهار خوشنودی از کشتار صبرا و شاتیلا گفت: 90 درصد چنگ اسرائیل بنفع لبنان بود زیرا اسرائیل با این کار بنمایندگی از ما وارد عمل شد.
آخرین تهاجم صهیونیستها به لبنان
صهیونیستها آخرین تهاجم گسترده خود را به لبنان روز 23 فروردین سال جاری آغاز کردند. آنها بدنبال تشدید درگیریها در مرز و مبادله آتش با حزبالله لبنان به تجاوزات مستمر صهیونیستها علیه جنوب لبنان پاسخ میداد. این امر خشم سران رژیم صهیونیستی را برانگیخت. زمانی که صهیونیستها جنوب لبنان را مورد تهاجم قرار میدادند، هیچگونه اظهار ناراحتی نمیکردند ولی زمانی که حزبالله بسوی شمال اسرائیل راکت شلیک میکرد تهدیدهای و وعیدهای مقامات اسرائیلی به اوج خود رسید. در اثر شلیک موشک از سوی حزبالله به شمال اسرائیل عزر و ایزمن رئیس رژیم اشغالگر قدس ده روز قبل از تهاجم وسیع به لبنان وضع در مرز لبنان و اسرائیل را غیرقابل تحمل توصیف کرد و تاکید نمود که ما دست به کاری خواهیم زد.
هواپیماهای اسرائیلی بامداد روز پنجشنبه 23/1 یک پایگاه حزبالله در دره بقاع را بمباران کردند و مراکز حزبالله در نزدیکی قریه مزرعه عین بوسوار شمال نبطیه در همین روز مورد تهاجم هواپیماهای اسرائیلی قرار گرفت. اسرائیلیها نه تنها جنوب و دره بقاع را بمباران کردند، بلکه حومه بیروت نیز مورد حمله هواپیماهای اسرائیلی قرار گرفت و خسارتهائی وارد آمد. اسرائیلیها به هدف سرکوب و نابودی حزبالله تهاجمات خود را به لبنان آغاز کردند. آنها ظرف 16 روز تجاوز مستمر خود به لبنان بیش از 160 تن را شهید و بیش از 350 تن را زخمی کردند.
در این تجاوز بیرحمانه صهیونیستها، روستای قانا در جنوب لبنان هدف بمباران هواپیماهای اسرائیلی قرار گرفت. در این شهر مرکز نیروهای حافظ صلح سازمان ملل قرار داشت که مردم بیپناه جنوب لبنان به این مرکز پناه برده بودند تا از حملات صهیونیستها در امان باشند. در این تجاوز وحشیانه بیش از صد تن کشته و صدها نفر دیگر زخمی شدند. سازمان ملل این حمله صهیونیستها را یک اقدام عمدی توصیف کرد ولی اسرائیلیها گزارش سازمان ملل را مغرضانه خواندند. تجاوز صهیونیستها پس از 16 روز با حصول توافق بین لبنان و رژیم صهیونیستی با میانجیگری وزیر خارجه آمریکا متوفق گردید و صدها هزار تن مردم جنوب لبنان که از خانه و کاشانه خود آواره شده بودند به خانههای خود بازگشتند.
این تجاوز عملاً شکست صهیونیستها در سرکوب حزبالله را به نمایش گذاشت این اولین با بود که صهیونیستها بون دستیابی به هدف موردنیاز خود به تجاوزات خود به لبنان پایان دادند.