امیرعلی زاهد
اگرچه شرور عبدالمالک ریگی، سرکرده گروهک موسوم به «جندالله» در گفتوگوهایش با برخی شبکهها ادعا میکرد قصد جداییطلبی از ایران را ندارد و یک ایرانی است اما اقدامات تروریستی این گروهک تا زمان حیات نحس وی به شهادت 154ایرانی بیگناه و مجروح کردن320 ایرانی دیگر و پس از اعدام او توسط باقیماندههای این گروهک به شهادت 30تن و مجروحیت 300 نفر منجر شد. این اقدامات که صرفا با هدف فشار بر دولت مرکزی جمهوری اسلامی ایران صورت میگرفت، تنها موجب تشدید ترس، ناامنی و خشونتگرایی در مناطق شرقی کشور شد. ضمن آنکه زمینه را برای فعالیتهای گروههای مشابه دیگر فراهم کرد. این مسائل به طور قطع بر شیوه زیست اجتماعی و اقتصادی مردمان استان سیستان و بلوچستان بویژه زندگی خود بلوچها تاثیرات نامطلوبی گذاشت. استان سیستان و بلوچستان در جنوبشرقی ایران از 2 منطقه سیستان و بلوچستان تشکیل میشود که منطقه سیستان شامل 3 شهرستان زابل، زهک و هیرمند است. منطقه بلوچستان از زاهدان که مرکز استان است، شروع میشود و شهرستانهای خاش، سراوان، ایرانشهر، سرباز، نیکشهر، چابهار و کنارک را نیز دربر میگیرد. اگرچه عبدالمالک ریگی خود اهل یکی از طایفههای بلوچ به نام ریگی و سنیمذهب بود اما اقدامات گروهک وی نباید موجب شکلگیری نگرشی منفی نسبت به قوم باسابقه و زحمتکش بلوچ شود که دارای فرهنگی قدیمی است، همچنین نباید موجب ایجاد شکاف و اختلافات مذهبی با برادران و خواهران اهل تسنن شود. این موضوعی است که مقامات مسؤول ایرانی بارها بر آن تاکید کردهاند، مثلا مولوی اسحاق مدنی، از علمای اهل سنت در گفتوگویی مطرح میکند: به طور حتم آمریکاییها و تندروها از تحرکات ریگی و گروهش استفاده کردند اما حرکات او نه سیاسی است نه مذهبی، بلکه از روی شرارت است. مسؤولان اجرایی استان سیستان و بلوچستان نیز ریگی معدوم را فردی بیسواد میدانند که از سوی دشمنان شناسایی و آموزش داده شده بود. آنها با اشاره به حادثههای تلخی که ریگی خبیث آفرید، تاکید میکنند که دست استکبار پشت این جریانها بود و ربطی به مسائل بومی و غیربومی بودن استان نداشت. اگرچه موارد متعددی از اقدامات تروریستی در 5 سال گذشته رخ داده است اما مسؤولیت عمدهترین موارد این اقدامات را گروهک «جندالشیطان» برعهده گرفته است.
1- نخستین گروگانگیری، 7 دی 1384، سرباز
9 مرزبان ایرانی، 7 دی84 توسط اشرار در شهرستان سرباز گروگان گرفته شدند. چند روز بعد گروگانگیران یکی از آنها را که سنیمذهب بود، آزاد کردند. 10 بهمن84، وزارت کشور از تحویل 7 مرزبان گروگان گرفته شده توسط اشرار در منطقه سیستان در شهرستان سرباز به مقامات ایرانی خبر داد و اعلام کرد: استوار نامجو که قبلا از سوی گروگانگیران ادعا شده بود کشته شده، تحویل نشده است اما مقامات ایرانی خواستار تحویل وی یا پیکرش از جانب اشرار شدند. روابط عمومی وزارت کشور نیز در همان تاریخ اعلام کرد این افراد طی یک سلسله اقدامات فنی- امنیتی- اطلاعاتی با تلاش معتمدان و بزرگان طوایف ذیربط، دولت مرکزی و محلی پاکستان و مجموعه دستگاههای امنیتی کشور بویژه هیأت اعزامی به پاکستان، بدون ارائه هیچگونه امتیازی به گروگانگیران آزاد شدند.
2- فاجعه تاسوکی، 25 اسفند 1384، محور زابل- زاهدان
25 اسفند 84، ماجرای معروف به «تاسوکی» رخ داد. یکی از نمایندگان مردم زاهدان در مجلس فردای آن روز، کشته شدن 21 نفر از مردم زاهدان و زخمی شدن 5 نفر دیگر در محور زابل- زاهدان را تایید کرد و گفت: این حادثه به دست اشراری که با لباس مبدل نیروی انتظامی و ماشین و امکاناتی شبیه ناجا بودند، رخ داده است. این افراد به بهانه کنترل کارت شناسایی و ماشینها مسیر را بستند. اشرار سپس جلوی چشم زنان و کودکان، مردان را از ماشینها پیاده کرده و پس از بستن دستها و چشمهای آنها در فاصله 20متری محل، آنها را ناجوانمردانه به رگبار بسته و 21 نفر را به شهادت رسانده و 5 نفر را مجروح کردند.
3-جنایت دارزین، 23 اردیبهشت 1385، محور بم ـ کرمان
واقعه دارزین 23 اردیبهشت 85 به وقوع پیوست. حدود ساعت 21:15 این روز در کیلومتر 35 محور «بم- کرمان» در دوراهی «دارزین»، اشرار مسلح 12تن از هموطنانمان را کشتند. در این حادثه، اشرار مسلح که گفته میشود 8 تن بودهاند، در حالی که لباس مبدل ماموران انتظامی را بر تن داشتند با متوقف کردن 4 دستگاه خودروی عبوری و پیاده کردن سرنشینان، همگی را از ناحیه سر هدف قرار داده و به طرز فجیعی به شهادت رساندند. بدین ترتیب در حالی خبر کشتار مظلومانه هموطنان اعلام شد که 2 تن از افرادی که سوار بر خودرویی در حال عبور از محل جنایت بودند، بهرغم اصابت گلوله به خودرویشان موفق به فرار شده و با مراجعه به نزدیکترین پاسگاه انتظامی، ماموران را در جریان حادثه قرار دادند. در این حال ماموران با حضور در منطقه دارزین، در حالی که جستوجوها را برای یافتن اثری از حادثه آغاز کرده بودند، با اجساد کشتهشدگان داخل گودالی در حوالی جاده بم - کرمان مواجه شدند. اشرار مسلح پس از کشتن سرنشینان خودروها، با مسدود کردن مسیر، خودروی قربانیان را نیز به آتش کشیدند. در این مدت، عاملان جنایت، پسربچه 12 سالهای- تنها شاهد قتلعام - را به تیر چراغ برق بسته بودند.
4- گروگانگیری مأموران ناجا، 24 خرداد 1387، سراوان
نیمهشب 24 خرداد 87، گروهی از اشرار و عوامل گروهک تروریستی جندالشیطان در کمین غافلگیرانهای، 16 نفر از کارکنان ناجا را در اطراف سراوان، گروگان گرفته و آنان را به کشور پاکستان انتقال دادند. متاسفانه همه 16گروگان حادثه سراوان به دست گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی به شهادت رسیدند.
5- بمبگذاری در مسجد علیبنابیطالب(ع)
7 خرداد 1388، زاهدان
پنجمین اقدام تروریستی این گروهک در آستانه دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری صورت گرفت. در انفجار مسجد علی بنابیطالب(ع) زاهدان، 21 نفر شهید و 182 تن مجروح شدند.
6- حمله انتحاری به چند فرمانده سپاه و سران طوایف سنی، 26 مهر 1388، سرباز
ساعت 8:20 بامداد 26 مهرماه 88، شهید سرلشکر نورعلی شوشتری، فرمانده قرارگاه قدس سپاه، سردار سرتیپ شهید محمدزاده فرمانده سپاه سیستان و تعداد دیگری از نیروهای سپاه همراه تعدادی از سران طوایف سنی و معتمدان شرکتکننده در همایش «هماندیشی طوایف بخش پیشین [از توابع شهرستان سرباز]» که از سوی سردار شهید شوشتری به نیت ایجاد وحدت بیشتر بین شیعه و سنی قرار بود برگزار شود، با حمله یک عامل انتحاری گروهک ریگی که به خود بمبی قوی بسته بود، مورد هدف قرار گرفتند. در این حادثه تروریستی 41 نفر شهید و 15نفر مجروح شدند.
7- عملیات 2مرحلهای انتحاری در مسجد جامع 24تیر1389، زاهدان
شامگاه میلاد مسعود امام حسین(ع) و شب ولادت مبارک حضرت ابوالفضل العباس (ع) در 2 حمله انتحاری به نمازگزاران مسجد جامع زاهدان که برای شرکت در جشنهای شعبانیه اجتماع کرده بودند، متاسفانه 30 نفر شهید و بیش از 300 تن مجروح شدند. در این عملیات تروریستی ابتدا یک عامل انتحاری وابسته به بقایای گروهگ ریگی خبیث – که 2 ماه پیش از آن اعدام شده بود- سعی کرد وارد مسجد شود که جوانی بسیجی به وی مشکوک شده و به سمت وی میرود. عامل انتحاری نیز به حالت دویدن، سعی در ورود به مسجد میکند تا آمار تلفات این حمله تروریستی بالا باشد که آن جوان ایثارگر که نامش محمد گلدوی بود، تروریست را بغل میکند و بمب منفجر میشود. هنگامی که مردم برای نجات مجروحان به روبهروی مسجد جامع مراجعه میکنند، عامل انتحاری دوم، خود را میان جمعیت منفجر میکند که منجر به شهادت و مجروح شدن تعداد دیگری میشود. شهید محمد گلدوی با فداکاری فهمیدهگون خود، جلوی شهادت دستکم یکصد نفر دیگر را میگیرد.