حسن هانیزاده
سرکوب 40 ساله شیعیان مظلوم بحرین توسط خاندان آلخلیفه سرانجام به بروز یک بحران اجتماعی و سیاسی در این کشور آسیبپذیر خلیجفارس منجر شد.خانواده آلخلیفه که از اعراب کوچ کننده نجد و حجاز هستند توسط انگلیسیهای جنایتکار در کشور بحرین اسکان داده شدند. در این جزیره 700 کیلومترمربعی بیش از 650هزار نفر زندگی میکنند که 80درصد آنان را شیعیان تشکیل میدهند. این کشور تا سال 1350 خورشیدی، بخشی از خاک ایران تلقی میشد اما انگلیسیهای مکار در یک توطئه سازمانیافته بینالمللی و با استفاده از ضعف محمدرضاشاه و دولت وقت ایران(هویدا) این کشور را از ایران جدا کردند. انگلیس در آن سال برای قطع ارتباط ایران با جنوب خلیجفارس در یک رفراندوم ظاهری و شکلی بحرین را از پیکره ایران بزرگ تجزیه کرد. دولت بریتانیا در سال 1350 اوتانت، دبیرکل وقت سازمان ملل را به برگزاری همهپرسی برای استقلال بحرین مجبور کرد. در همان زمان شاه ضعیف و زبون ایران برای حفظ تاج و تخت خود با برگزاری همهپرسی در استان بحرین که جزئی از قلمروی ایران بود، موافقت کرد. انگلیسیها در همان سال با استفاده از دهها کشتی مسافری هزاران نفر از اتباع هند، بنگلادش و پاکستان را به جزیره بحرین منتقل کردند. بریتانیا با پرداخت مبالغی پول به اتباع این کشورها، آنان را به عنوان شهروند بحرینی در همهپرسی جدایی بحرین شرکت داد. بحرین سرانجام در میان تاثر عمیق میهنپرستان ایرانی از پیکره ایران بزرگ جدا شد و فاجعه نیز از همینجا آغاز شد.
ساختار سیاسی حاکم بر جزیره تازهاستقلالیافته بحرین از همان زمان بر مبنای حاکمیت اقلیت بر اکثریت شکل گرفت و شیعیان از حق مشارکت سیاسی در بدنه دولت و نظام جعلی آلخلیفه محروم شدند. با جدایی بحرین، حضور ایران در جنوب خلیجفارس قطع شد و این امر به نفوذ بیشتر انگلیس جنایتکار و آمریکای نفتخوار کمک کرد. خانواده آلخلیفه که از قبایل راهزن جزیرهًْالعرب بهشمار میروند به دلیل رویکرد ضدشیعی، بدترین شیوههای دیکتاتوری را در حق شیعیان اصیل بحرین اعمال کردند. آمریکا به دلیل شرایط ژئواستراتژیکی جزیره ایرانی بحرین، مقر ناوگان پنجم دریایی خود را در منامه، پایتخت بحرین قرار داد تا حاکمیت نظامی خود را بر آبهای جنوب خلیجفارس تثبیت کند. در طول دوران حکومت شیخ عیسی بن سلمان آلخلیفه، امیر سابق بحرین هزاران تن از شیعیان بحرین زندانی، کشته یا تبعید شدند. پس از مرگ شیخ عیسی که کاملا پیچیده و مرموز صورت گرفت، فرزند وی حمد بن عیسی آلخلیفه جانشین وی شد. شیخ حمد بن عیسی پس از ایجاد تغییراتی جزئی در قانون اساسی خود را پادشاه بحرین خواند. پادشاه جدید و جوان بحرین در همان ابتدا اصلاحاتی جزئی در ساختار سیاسی بحرین ایجاد کرد و به شیعیان اجازه داد از رهگذر تشکیل یک جمعیت سیاسی وارد انتخابات پارلمانی شوند.
جمعیت الوفاق در انتخابات پارلمانی سالجاری از مجموع 40 کرسی غیرانتصابی 18 کرسی را به خود اختصاص داد. پارلمان بحرین که ترکیبی از مجلس شورای ملی و مجلس سناست، روی هم دارای 80 نماینده است که 40 نماینده توسط پادشاه و 40 نماینده دیگر توسط مردم انتخاب میشوند. با این حال نقش شیعیان در مشارکت در ساختار امنیتی، سیاسی و نظامی رژیم پادشاهی بحرین همچنان ضعیف باقی ماند و اقلیت سنی وابسته به طایفه آلخلیفه پستهای کلیدی را در اختیار گرفتند. جمعیت شیعه الوفاق بهرغم اعتراضات مسالمتآمیز نتوانست پادشاه بحرین را به انجام اصلاحات بنیادین در ساختار سیاسی این جزیره وادار کند. اغلب وزرای کابینه از خانواده آلخلیفه هستند و تنها جواد سالم العریض از جمعیت شیعه الوفاق بهعنوان معاون نخستوزیر و 4 نفر دیگر در وزارتخانههای غیرکلیدی بحرین انتخاب شدند. در ترکیب کابینه 24 نفره بحرین، 11 وزیر از خانواده آلخلیفه و 8 وزیر از اهل سنت هستند که معمولا رویکردی ضدشیعی دارند. از سوی دیگر شیخ خلیفه بن سلمان آلخلیفه، نخستوزیر بحرین که 40 سال است نخست وزیری بحرین را برعهده دارد با هرگونه اصلاحاتی که به اعاده حقوق اکثریت شیعه منجر شود، مخالف است.فرماندهان نیروهای مسلح، روسای دستگاههای امنیتی و روسای دانشگاههای بحرین نیز از خانواده آلخلیفه هستند، به همین دلیل نظام پادشاهی بحرین شبیه یک نظام الیگارشی است زیرا پستهای کلیدی در دست خانواده آلخلیفه است. دولت بحرین نیز بارها شیعیان این کشور را به تبعیت از ایران متهم کرده در حالی که این قشر از مردم اصیل بحرین هیچگونه ارتباط سیاسی با ایران ندارند. عمده مطالبات شیعیان بحرین در رفع تبعیضات ظالمانه، بهبود اوضاع معیشتی و حق مشارکت فعالدر تصمیمگیریهای سیاسی خلاصه میشود. آمریکا به دلیل همپیمانی با خاندان آلخلیفه نهتنها هیچگونه واکنشی نسبت به شرایط غیرعادلانه حاکم بر بحرین از خود نشان نداده بلکه حکام این کشور را به سرکوب شیعیان تشویق میکرد. فضای امنیتی حاکم بر بحرین اجازه هیچ گونه فعالیت آزاد سیاسی را به جوانان شیعه نمیدهد زیرا رژیم بحرین شیعیان را شهروندان درجه 2 بهشمار میآورد. احساس تبعیض و بیهویتی به تراکم کینه شیعیان نسبت به رژیم آلخلیفه منجر شد که این امر شرایط انفجارآمیزی را در بحرین فراهم کرد. پس از سرنگونی دیکتاتورهای تونس و مصر، مردم بحرین اعم از شیعه و سنی برای تغییر ساختار حاکمیت بحرین دست به تظاهرات اعترضآمیز زدند. اما متاسفانه این اعتراضات مسالمتآمیز با خشونت غیرقابل توجیه نیروهای دولتی مواجه شد و اجتماع تظاهرکنندگان در میدان «اللؤلؤ» منامه به خاک و خون کشیده شد.
رفتار مستبدانه خاندان آلخلیفه با مردم بحرین اوضاع این کشور را در شرایط بحرانی قرار داده که این وضع در نهایت به بروز یک تنش گسترده سیاسی در این کشور بشدت آسیبپذیر منجر خواهد شد. در جریان سرکوب وحشیانه تظاهرات اخیر مردم بحرین نیروهای رژیم دیکتاتوری و قبیلهای آلسعود نیز در کنار نیروهای نظامی بحرین شرکت داشتند. دخالت نیروهای دولتی رژیم آلسعود در سرکوب تظاهرات مردم بحرین، دامنه بحرانها و آشوبهای اجتماعی را در بیشتر کشورهای عرب حوزه خلیجفارس گسترش خواهد داد. قطعا شیعیان شرق عربستان که بیش از 15 درصد از جمعیت 25 میلیون نفری این کشور را تشکیل میدهند تحتتاثیر تحرکات شیعیان بحرین قرار خواهند گرفت. لذا به نظر میرسد اگر رژیم عربستان نیز در ساختار سیاسی خود تغییرات اساسی ندهد بحران بزودی به شرق عربستان نیز سرایت خواهد کرد. اکنون اگرچه نیروهای دولتی بحرین موفق شدند تظاهرات شیعیان این کشور را از رهگذر کشتارهای وحشیانه سرکوب کنند اما سرانجام بغض فروخفته شیعیان خواهد شکست. در آن صورت مهار بحران ناشی از قیام شیعیان برای رژیم آلخلیفه امکانپذیر نخواهد بود و دامنه این ناامنیها به دیگر کشورهای آسیبپذیر حوزه خلیجفارس سرایت خواهد کرد.