تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۰۹:۳۶  ، 
کد خبر : ۲۱۶۱۵۸
تاملی راهبردی در چیستی سه‏شنبه‏های اعتراض

چرا سبزها بریدند؟!‏


سحاب فاطمی
سه شنبه ها یکی پس از دیگری می آیند اما آبی از تنور فتنه گران برای آمریکا و رژیم صهیونیستی گرم نمی شود. حضور این جریان روبه زوال در روز ولنتاین(روز جهانی عشاق) به مراتب بیشتر از سه شنبه هایی بود که برای سران فتنه برگزار می شود. این مسئله به تردیدهایی از این دست دامن زد که جریان سبز تا چه اندازه سیاسی است و تابع چه کانون و رهبریتی است؟ ارزش موسوی و کروبی در درون لایه های این جریان چقدر است؟ آیا آنها ارزش حتی یک تجمع چند صد نفری در یکی از میادین شهر را توسط اپوزیسیون نداشتند؟ و...‏
‏25 بهمن ماه سال 1389 آخرین میخ ها نیز بر تابوت جریان سبز کوبیده شد. خاتمی اخیرا گفته است «با اتفاقات 25 بهمن هم پایگاه اجتماعی ناچیز ما به رخ کشیده شد و حتی خیلی ها که قبلااز ما حمایت می کردند، حاضر نشدند به خیابان بیایند و هم متهم به براندازی و ساختارشکنی شدیم.» جریانی که در آخرین روزهای حیاتش پیوندی نامشروع بین سلطنت طلبان، منافقین، لیبرال ها، مارکسیست ها و به عبارتی مجموعه نیروهای ضد انقلاب برقرار کرده بود. همان طور که پیش بینی می شد سناریوی هر سه شنبه یک بار جریان فتنه علی رغم حجم قابل توجه تبلیغات ماهواره ای و اینترنتی با اقبال روبه رو نشد و پروژه آشوب در آستانه سال نو ناکام ماند. ریزش های بی سابقه جریان فتنه، پدیده قابل تاملی است که از جنبه های مختلف قابل مطالعه و بررسی است که به طور طبیعی پردازش تمامی جوانب آن نیازمند زمان بسیار است، اما به طور مشخص می توان به برخی از عوامل اصلی زیر در تبیین این ریزش گسترده اشاره کرد:‏
‏1- حاکم شدن عوامل ضد عقلانی بر استراتژی و تاکتیک های جریان سبز: ‏
عوامل ضد عقلانی به متغیرهایی اطلاق می شود که به سوءِ برداشت ها از واقعیت ها مربوطند. جریان موسوم به سبز از روز بعد انتخابات با فاکتورهای غیر عقلانی (احساسات، عواطف، شعارها و...) و عوامل ضد عقلانی رهبران جنبش نظیر توهم پیروزی در انتخابات و حمایت های میلیونی!! روبه رو بود و دست و پنجه نرم می کرد. نوسانات قابل پیش بینی عوامل غیر عقلانی و ضد عقلانی این جریان برای حاکمیت و کاهش تدریجی آنها کاملاً طبیعی بود. اما یکی از مختصات جریان موسوم به سبز این بود که به موازات کاهش متغیرهای احساسی و عاطفی هواداران، عوامل ضد عقلانی بین رهبران و سران این جریان رشد کردند.‏
این توهم ها فارغ از واقعیت های بیرونی تحت عناوینی چون تردید، دروغ، ابهام و... بارها و بارها از لسان و زبان سران این جریان، بیان شده است. رفتار نظام با این جریان نیز در دامنه و بازه این عوامل شکل گرفت. یعنی نظام تا جایی که پای احساسات و عوامل غیر عقلانی جریان موسوم به سبز را وسط می دید بنا را بر مدارا و مسامحه گذاشت. اما عوامل ضد عقلانی برخورد متفاوتی را می طلبید. ‏
‏2- گسیختگی آنومیک جریان سبز:‏
عنصر اشتراک منافع یکی از لوازم حیاتی جنبش های اجتماعی است. اساساً جنبش اجتماعی به هرگونه کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک و یا یک هدف اصلی اطلاق می شود.‏
جریان موسوم به سبز از بدو پیدایش فاقد چنین ویژگی ضروری بود و از نوعی گسیختگی آنومیک رنج می برد. تیپولوژی جریان سبز را مجموعه ای از عناصر ناهمگن با انگیزه ها و اهداف متفاوت تشکیل می دهد که تنها قادر است در یک جغرافیای زمانی و مکانی محدود مجموعه پتانسیل های اعتراضی موجود در جامعه اعم از لیبرال ها، سکولارها، سلطنت طلبان، منافقین، ایادی غرب، عناصر فریب خورده، محرومان اداری، حاشیه نشین ها و ... را جمع نماید.‏
سه شنبه های خاموش نیز یکی پس از دیگری تئوری گسیختگی آنومیک جریان سبز را تقویت می کنند. تا جایی که حتی امروزه در اصل سیاسی بودن این حرکت تردیدهای جدی به وجود آمده است.‏
‏3- سرخی رادیکالیسم سبز:‏
بقایای جریان موسوم به سبز، روز به روز رادیکال تر و خطرناک تر می شود. در حوادث کور 25 بهمن امسال انواع آموزش ها برای درگیری مسلحانه، ساخت کوکتل مولوتف، استفاده از اسپری و فندک برای ایجاد آتش و ... به معترضین داده شده بود. همین زبان سرخ رادیکالیسم سبز یکی از عوامل ریزش های بی سابقه در این جریان است. گریز از مجاری قانونی، روی آوردن به اردوکشی در خیابان، ایجاد بلوا و آشوب در چند خیابان تهران، ایجاد مزاحمت برای جان، مال و ناموس مردم و... روز به روز بر بی اعتمادی مردم نسبت به سران فتنه افزود، تا امروز آنها در زمره ضد انقلاب دسته بندی می شوند. در افکار عمومی جریان سبز یک فرایند سه مرحله ای را پشت سر گذاشته است. این جریان که در ابتدای امر جلوه اعتراضی به نتایج انتخابات داشت -که در شرایط آن دوره تا حدودی طبیعی نیز به نظر می رسید -در ادامه پس از وقایع روز قدس و عاشورای سال 88 به فتنه گران تبدیل شد که دیگر عملکرد آنها در قالب منطق اعتراض به نتایج انتخابات قابل تحلیل نبود. امروز و پس از حادثه 25 بهمن این جریان وارد مرحله ضد انقلابی گری شده چون در پاسخ به آمریکا و رژیم صهیونیستی و برای خدشه دار کردن نهضت اصیل ملت های خاورمیانه و پشت پا زدن به آرمانهای حضرت امام(ره) و انقلاب وارد عرصه شد و این موضوع برای افکار عمومی محرز شده است.‏
‏4- پیوندهای آشکار و پنهان با بیگانگان:‏
‏ یکی دیگر از عوامل اصلی ریزش های بی سابقه در جریان موسوم به سبز، رونمایی تدریجی پیوندهای آشکار و پنهان محرکان این جریان با بیگانگان بخصوص دشمنان 30 ساله ملت ایران نظیر آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی است.‏
طی 20 ماه گذشته، مقام های رسمی آمریکا، اسراییل، رژیم صهیونیستی و... به حمایت از اغتشاشگران و مواضع غیر اصولی سران فتنه پرداختند. رهبر معظم انقلاب سال گذشته در بیانات مهمی در جمع بسیجیان فرمودند: «دشمنان صحنه را شلوغ می کنند تا عنصر خائنی کاری را که آنها می خواهند، انجام دهند.» بازیچه های جاهل دشمن در داخل نیز ضمن همراهی خواسته یا ناخواسته با این توطئه، بخش هایی از این بازی دومینوی خطرناک را بر عهده گرفتند و با تمکین نکردن مقابل قانون، زمینه های لازم را برای پیشبرد اهداف دشمن فراهم کردند. در اتفاق 25 بهمن آمریکا به خوبی می دانست در مصر از کجا ضربه خورده است لذا کوشید با یک تحرک مذبوحانه در تهران یعنی کانون تحولات خاورمیانه بخشی از آلام روانی و سیاسی خود را بکاهد. بیانیه موسوی و کروبی و دعوت آنها برای اغتشاش در 25 بهمن که کاملادیکته شده از خارج مرزها بود به منظور تحت الشعاع قرار دادن حرکت اسلامی و اصیل مردم مصر، تونس، یمن، اردن و ... نوشته شده بود و جای هر گونه شک و تردیدی را درباره اینکه سران فتنه، مهره های آمریکا و اسرائیل هستند، از بین برد.‏
‏5- نوع مواجهه نظام با فتنه انتخابات
نظام اسلامی به رهبری داهیانه مقام معظم رهبری با تفکیک فاکتورهای مختلف در اعتراض های پس از انتخابات از جمله عواطف و احساسات هواداران نامزدها، تحریک و نقش آفرینی بیگانگان، عوامل ضد عقلانی حاکم بر رفتار سران فتنه، حضور بی سابقه مجموعه نیروهای ضد انقلاب اعم از منافقین، سلطنت طلبان،لیبرال ها، مارکسیست ها و... پشت نقاب سبز و با تاسی به الگوی علوی، با این فتنه برخورد کرد.‏
بدیهی است تفکیک مولفه های همسو و حتی در بعضی موارد ناهمسوی اتفاق های پس از انتخابات برخوردهای متفاوتی را از سوی نظام می طلبید. در منطق نظام اسلامی هیچ گاه احساسات مجموعه ای از جوانان و افراد پاک نیت که به نامزد معترض رای داده اند با انگیزه های براندازانه نیروهای ضد انقلاب مثل منافقین یکی نیست. همان گونه که این عواطف توجیه کننده رفتار ضد عقلانی و ساختار شکن سران فتنه نمی باشد. برخورد صبورانه و در عین حال قاطعانه در انضمام با تفکیک فاکتورهای مختلف در اتفاق های پس از انتخابات باعث شد ریزش های جریان سبز روز به روز بیشتر شود.‏

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات