تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۸  ، 
کد خبر : ۲۱۷۷۹۶
پس از نیم قرن فاش شد

جنگ کثیف انگلیس در یمن

نویسنده: مارک کورتیس/ ترجمه و تنظیم: جعفر بلوری اشاره: نگاهی به عملکرد آمریکا و غرب در برابر بیداری اسلامی در کشورهای منطقه و شمال آفریقا، به خوبی تلاش آنها برای جلوگیری از ادامه این روند با هدف حفظ منافعشان را آشکار می سازد. باور این که کشور دست نشانده ای چون عربستان سعودی بدون چراغ سبز آمریکا به بحرین لشگرکشی کرده باشد، برای خوش بین ترین تحلیل گران نیز سخت به نظر می رسد. نحوه عملکرد غرب در جنگ لیبی یا یمن نیز نشان می دهد آنها همواره برای حفظ منافع خود دست به هر جنایتی زده و از همکاری با هیچ دیکتاتور جنایتکاری نیز ابایی ندارند. «مارک کورتیس» مورخ غربی است که پس از انتشار یک سند محرمانه طبقه بندی شده دولتی انگلیس با نوشتن مقاله ای به همین موضوع می پردازد. سند، مربوط به بخشی از تاریخ سیاه بریتانیا در دهه 1960 است که تاکنون مخفی نگاه داشته شده بود . گویا وقوع انقلاب های مردمی در منطقه و به خطر افتادن منافع غرب، همکاری انگلیس، فرانسه، اردن، عربستان سعودی و اسرائیل با دیکتاتورها و کشتار صدها هزار نفر از مردم، تازگی ندارد و پیش از این نیز در کشور یمن روی داده است. براساس این سند، مشابه این حوادث حدود نیم قرن پیش هم روی داده است، اما با کشتار مردم و سانسور کامل اخبار، نه تنها کسی از آن مطلع نشده، بلکه جلوی سرایت آن به کل منطقه نیز گرفته شده است. سرویس خارجی کیهان

«مارک کورتیس»، یک مورخ غربی است که با انتشار برخی اسناد طبقه بندی شده دولت انگلیس در قالب یک مقاله، پرده از «جنگ کثیفی» برمی دارد که مسبب اصلی آن انگلیس است. «کورتیس» این جنگ را که در دهه 1960 در یمن روی داده، بخشی از تاریخ انگلیس قلمداد می کند که قسمت قابل توجهی از آن مخفی مانده و به آن پرداخته نشده است. این جنگ که به مدت یک دهه به طول انجامیده از سوی دو حزب کارگر و محافظه کار انگلیس راه اندازی شده و منجر به قتل عام 200 هزار نفر از مردم یمن شده است.
این مورخ غربی می نویسد: همین مقدار ناچیز اسناد منتشر شده که به شدت هم سانسور شده، به خوبی عمق فاجعه را نشان می دهد؛ فاجعه ای که من مشابه آن را در سیاست خارجی هیچ کشوری مشاهده نکرده ام. دلیل مقامات انگلیسی برای مخفی نگاه داشتن این بخش از تاریخ شرم آورشان «امنیت ملی» اعلام شده است؛ درحالی که به نظر من دلیل واقعی این امر حفظ آبرو به خاطر ریختن خون مردم بی گناه بوده است.
«کورتیس» در این مقاله تشریح می کند که چگونه در سپتامبر 1962 رهبر دیکتاتور شمال یمن طی یک انقلاب مردمی برکنار می شود. در آن زمان 80درصد از جمعیت این کشور روستائیانی بودند که تحت حکومت یک دولت فئودالی به سر می بردند. حکومتی که از طریق سیستم دریافت مالیات اجباری و سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» بر مردم حکمرانی می کرد. این انقلاب از سوی ناسیونالیست های عرب و توسط نظامیان یمن که از «جمال عبدالناصر»، رئیس جمهور وقت مصر حمایت می کردند. صورت گرفت. در مقابل «عبدالناصر» برای تقویت دولت جمهوری خواه جدید، اقدام به اعزام نیرو به این کشور کرد. طرفداران حکومت سرنگون شده به کوه ها و بلندی ها گریخته و با حمایت های عربستان سعودی و اردن، شروع به فعالیت های شورشی کردند. در این هنگام انگلیس نیز به طور مخفیانه فعالیت های خود علیه جمهوری تازه تأسیس یمن را آغاز کرد.
مقامات رسمی وقت انگلیس رسما پذیرفتند که در حال حمایت از یک قدرت انحصاری (monopoly of power) هستند که مورد تنفر و انزجار مردم یمن قرار دارد. اما نگرانی اصلی وزارت خارجه انگلیس این بود که رشد تمایلات ملی گرایانه به سایر کشورها سرایت کند؛ با این رویداد، سایر مستعمرات انگلیس هم که لندن در آنها از حکومت های فئودال حمایت می کرد به خطر می افتاد.
پایگاه نظامی موجود در «عدن»، اساس سیاست جنگی انگلیس در منطقه خلیج را تشکیل می داد؛ جایی که این کشور قدرت برتر محسوب می شد؛ چرا که می توانست به طور مستقیم شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس را تحت کنترل خود داشته به ذخایر عظیم نفتی کویت و کشورهای دیگر دسترسی داشته باشد.
«عدن» از سوی کشورهای تحت الحمایه انگلیس کنترل می شد. برخی کشورهای فدرالی عرب جنوبی. در این کشورها نیز اشخاص دیکتاتور و مستبدی بر مسند قدرت تکیه زده بودند که دست نشانده انگلیس بودند. انگلیس نگران بود حرکت های انقلابی مردم یمن به الگویی برای مردمان برخی مستعمراتش تبدیل شده و رهبران دست نشانده شان در این کشورها را از قدرت ساقط کند؛ انگلیس حتی نگران گسترش این الگوی انقلابی به تمام خاورمیانه بود. مقامات دولتی وقت انگلیس همچنین از برکناری قانونگذاران تحت الحمایه و طرفدار انگلیس در این کشورها به شدت نگران بودند چرا که سقوط آنها را باعث به خطر افتادن تمام منافع خود در منطقه می دیدند. مقامات کشور نفت خیز عربستان سعودی نیز از ادامه دومینو وار انقلاب های مردمی در منطقه وحشت داشتند. آنها نگران خیزش ناسیونالیست های عرب علیه خود و کشورهای پادشاهی اطراف خود بودند.
اوایل سال 1963، انگلیس با کمک عربستان سعودی، اردن و اسرائیل مخفیانه شروع به مسلح کردن نیروهای طرفدار حکومت یمن کردند که در حال مبارزه با دولت مردمی این کشور بودند. برنامه یک عملیات مزورانه از سوی وزیر خارجه دیکتاتوری یمن، شاهزاده سلطان عربستان، دفتر وزارت خارجه و وزارت دفاع انگلیس پایه ریزی شد. به نیروهای داوطلب «اس ای اس» به طور موقت اجازه خروج از برخی وظایف رسمی داده شد و گروهی مزدور فرانسوی نیز به استخدام درآمد. در سال 1964 نیروهای «اس ای اس»، با حمایت های پنهان «ام آی شش» و «سیا» اقدام به تأمین مخفیانه تجهیزات نظامی دیکتاتوری یمن کردند. تجهیزات نظامی و مهمات از طریق آسمان در اختیار آنها قرار گرفت. «پیتر تورنی کرافت»، وزیر دفاع وقت انگلیس از نیازشان به سازماندهی برخی «قیام های قبیله ای» در خطوط مقدم جبهه و همچنین آغاز برخی فعالیت های قابل انکار سخن گفت. از خرابکاری در مرکز اطلاعات جمهوری خواهان یمن گرفته تا قتل پرسنلی که علیه منافع انگلیس فعالیت می کند.
«کورتیس» ادامه می دهد که یک سند فوق سری دیگر در فایل دولتی موجود است با عنوان «یمن» که در آن از احتمال وقوع خشم عمومی علیه انگلیسی ها به خاطر آشکار شدن برخی فعالیت های آنها سخن به میان آمده است. این فعالیت ها عبارتند از قتل یا هر اقدامی علیه پرسنل کلیدی که علیه منافع انگلیس فعالیت می کنند. وقتی این گزینه ها در محافل خصوصی مقامات انگلیسی به بحث و گفت وگو گذاشته می شود، «داگلاس هوم»، نخست وزیر وقت در چهاردهم مه 1964 به دروغ پارلمان را فریب داده می گوید: «سیاست مورد استفاده ما در یمن، از نوع سیاست های غیرمداخله گرانه است. سیاست ما ایجاب نمی کند که به طرفداران حکومت یمن (در مقابل جمهوری خواهان) سلاح ارسال کنیم.»
بنا به نوشته «کورتیس»، روی کار آمدن دولت «هارولد ویلسون» از حزب کارگر انگلیس در اکتبر سال 1964 نیز مانع از ادامه فعالیت های مخفیانه این کشور در یمن نشد.
بمباران سری منطقه «رف» به تلافی حملات مصری ها به قطار حامل شترها که در واقع در حال ارسال محموله نظامی به مزدوران فرانسوی و انگلیسی بود، روی داد. براساس بخشی از یک قرارداد نظامی بین انگلیس و عربستان سعودی، لندن با یک کمپانی خصوصی با نام «ایرورک سرویسز» قراردادی معادل 56 میلیون پوند منعقد کرد. «ایرورک» همچنین خلبان های منطقه «رف» را به عنوان مزدور برای انجام مأموریت علیه مصر و برخی اهداف یمنی در طول مناطق مرزی این کشور (یمن) استخدام کرد و تا سال 1965، «ام آی شش» نیز به طور سری با اسرائیل توافق کرد از خاک این رژیم برای انجام حملات نظامی علیه جمهوری خواهان یمنی استفاده کند.
به دنبال شکست مصر از اسرائیل در جنگ 1967، ناصر نیروهای خود از یمن را خارج کرد. در ماه نوامبر همان سال انگلیس از «عدن» عقب نشینی کرد. سپس در ماه مارس 1969 عربستان سعودی جلوی ارسال هرگونه محصول و آذوقه به یمنی ها را گرفت. سرانجام این اقدامات اثر کرد و عملیات خصمانه پایان یافت. پس از مدتی معلوم شد، این اقدامات منجر به کشته شدن دست کم 200 هزار نفر از مردم این کشور شده است.
اکنون که بار دیگر یمن دستخوش تحولاتی شده است، به سراغ آرشیو روزنامه های انگلیسی که به روی هیچ یک از این اخبار را در هیچ رسانه ای درج شده نخواهی یافت، از 29 ماه مارس ما در آرشیو روزنامه های ملی انگلیسی، اقدام به جست وجوی موضوع یمن کردیم. از زمان آغاز انقلاب یمن در ماه ژانویه تا این تاریخ، ما 898 عنوان با موضوع یمن یافتیم. حتی پس از مطالعه و مرور کتاب های تاریخی، نتوانستیم در مورد این بخش تاریک تاریخ انگلیس مطلبی پیدا کنیم. گویا این جنگ اصلا ثبت نشده است.
این همان پدیده «کوری رسانه ای» است؛ رسانه های غرب با پیروی کردن از ایدئولوژی متبوع کشورشان به ما این باور را تحمیل می کنند که مثلا تاریخ چند هزار ساله ایران از بعد از انقلاب 1979 آغاز می شود و یا به عنوان مثال حذف نقش مشترک آمریکا و انگلیس درسرنگونی دولت مشروع دکتر مصدق که با ملی کردن صنعت نفت ایران دست آنها از منابع نفتی ایران را کوتاه کرد، دیگر موضوعی است که رسانه های غرب با تبعیت از سیاست های دولت خود به خوبی از عهده سانسور آن برآمدند.
به نظر می رسد تاریخ، سند گلچین شده ای است که تنها بخش بسیار ناچیزی از پشت پرده حوادث را منعکس می کند.
به رغم تکرار تاریخ، به نظر نمی رسد این بار غرب بتواند با استفاده از همان روش ها که اکنون نیز آن را در پیش گرفته، جلوی حرکت های مردمی منطقه را بگیرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات