تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۷:۳۲  ، 
کد خبر : ۲۱۸۰۰۶

شوالیه‌های مالت


محمدصادق حاج‌صمدی
در قرن 11میلادی و پس از کشمکش‌های ترکان سلجوقی و خلفای فاطمی مصر بر سر سرزمین‌های غربی شامات، مسیحیان از طرف خلیفه فاطمی متهم به همدستی با ترکان شدند، در نتیجه فشار بر آنها افزایش یافت و پاپ اوربان دوم غرب مسیحی را برای حمایت از مسیحیان و آزادسازی سرزمین‌های مقدس از دست مسلمین بسیج کرد. پادشاهان اروپا و فئودال‌ها نیز که مرزهایشان در اروپا تثبیت شده بود به بهانه حمایت از زائران اورشلیم و مسیحیان شرق و در حقیقت برای تصرف ممالک اسلامی و ثروت‌های افسانه‌ای آن رهسپار فلسطین می‌شوند، 3 سال بعد اورشلیم را فتح کرده و دست‌کم70هزار مسلمان و یهودی در شهر را قتل‌عام می‌کنند. شوالیه‌هایی که به بیت‌المقدس رسیده بودند براى تقویت و تحکیم پایه‌هاى حکومت مسیحی اورشلیم و دفاع از سرزمین فلسطین در مقابل‏مسلمانان، 3 فرقه با ماهیت راهبى- نظامی تشکیل دادند که در آنها فقط کشیشان و شوالیه‌ها حق عضویت داشتند؛ شوالیه‌های معبد یا تمپلر. شوالیه‌های هاسپیتالی یا اسپیتاریته و شوالیه‌های آلمانی توتنی که به اندازه 2 گروه اول شهرت ندارند و بعضی آنها را زیرمجموعه شوالیه‌های هاسپیتالر می‌دانند.
اعضاى این فرقه‏ها موظف بودند همانند راهبان مغرب‌زمین سرگرم عبادت و ریاضت و از نظر نظامى پیوسته آماده کارزار باشند. هسته اولیه شوالیه‌های تمپلر یا شوالیه‌های معبد که سال 1129 میلادی «شورای کلیسای تروی» به آن رسمیت داد و به حمایت از آن پرداخت، یک گروه 9نفری از نجیب‌زادگان فرانسوی بودند که علائق مذهبی شدید و پیوند عمیقی با هم داشتند و با اجازه بالدوین دوم، پادشاه اورشلیم در کوه معبد در مکان معبد ویران شده سلیمان در مسجدالاقصی مستقر شدند و به همین دلیل عنوان شوالیه‌های معبد را برگزیدند. پادشاهان اروپایی برای تامین هزینه‌های جنگ کمک‌های زیادی به آنها کردند و در نتیجه شوالیه‌ها از درآمد و ثروت زیادی برخوردار شدند و صاحب املاک و مستغلات فراوانی شدند. بیشتر این شوالیه‌های قدرتمند و بانفوذ تبدیل به تاجر، بانکدار و مدیران اداری هم شدند و به نوعی نخستین تعاونی‌ها و سیستم بانکی منظم اروپا را تاسیس کردند. آنها را می‌توان بنیانگذاران نظام سرمایه‌داری در دوران قرون وسطی در اروپا نامید که نظام بانکداری جدید را که بر مبنای معاملات ربوی استوار است، طراحی کردند.
تا سال ۱۱۶۸ این گروه بیش از ۲۰ قلعه از ترکیه تا شمال مصر ساختند و در همین سال رهبر آنها برای نخستین‌بار استاد بزرگ لقب گرفت. در بسیاری از منابع آمده است که شوالیه‌های معبد در دوران اقامت در اورشلیم با گروه مخفی یهودی که از آموزه‌های قباله پیروی می‌کردند ارتباط برقرار کرده و تحت‌تاثیر این نهاد سرّی قرار گرفتند که در نتیجه آن مسیحیت را رها کرده و به اجرای آداب جادوگری پرداختند. الیمنس لیوای، نویسنده فرانسوی کتاب تاریخ جادوگری، شواهد تفصیلی در این کتاب ارائه می‌دهد و اثبات می‌کند، شوالیه‌های معبد نخستین گام را در پذیرش تعالیم کابالا برداشتند؛ به عبارت دیگر آنها این تعالیم را به صورت مخفیانه آموختند و اصول جادوگری مصر باستان به کمک کابالا به شوالیه‌های معبد منتقل شد و بالطبع شوالیه‌های معبد با پذیرش مفاهیم کابالا با بنیاد مسیحی حاکم بر اروپا سر ناسازگاری یافتند. بسیاری از محققان، حفاظت از زائران مسیحی فلسطین از سوی شوالیه‌ها را پوششی برای اقدامات سری خود عنوان می‌کنند زیرا هدف حقیقی‌شان کاملا متفاوت بود و علاوه بر آن نیز هیچ نشانه‌ای مبنی بر حمایت لژ معبد از زائران به‌دست نیامد. مورخ فرانسوی به نام دلافورج نیز ادعا می‌کند: وظیفه اصلی 9 شوالیه انجام تحقیقات جهت به دست آوردن نسخ خطی به شمار می‌رفت که حاوی ماهیت رسوم پنهانی یهودیت و مصر باستان بودند.
نتیجه اینکه این گروه آثاری در اورشلیم کشف کردند که دیدشان را نسبت به جهان تغییر داد. فعالیت‌ها و اقدامات مرموز شوالیه‌های معبد به تدریج سوءظن و بدبینی حاکمان متعصب اروپایی و دستگاه پاپ را برانگیخت و زمینه‌سازی اضمحلال آنها را فراهم کرد. با پایان یافتن جنگ‌های صلیبی این شوالیه‌ها در کشورهای اروپا بویژه در فرانسه مستقر شدند. فیلیپ چهارم که قصد توسعه قلمرو خود و جنگ با انگلستان را داشت، از شوالیه‌ها درخواست کمک مالی کرد اما آنها درخواست وی را رد کردند. شاه از پاپ درخواست کرد شوالیه‌ها را تکفیر کند اما پاپ بنیفوس هشتم با اقدامات فیلیپ مخالفت کرده و در اعتراض به رفتار وی، شاه را تکفیر کرد. در مقابل شورای سلطنتی فرانسه سفیرانی را به ایتالیا اعزام کرد تا پاپ را معزول کنند. پاپ بعد از مدتی فوت کرد و جانشین وی حکم تکفیر فیلیپ را ملغا کرد و از گناهش درگذشت. وی نیز پس از مدتی درگذشت و کلمنت پنجم در سال 1305 به عنوان جانشین انتخاب شد. او برخلاف پاپ‌های قبلی از ضدیت با فیلیپ دست برداشت و از اتحاد شوالیه‌های معبد و شوالیه‌های هاسپیتالر جلوگیری کرد و موافقت کرد شاه به بازداشت و بازجویی شوالیه‌ها مبادرت کند. فیلیپ چهارم نیز آنها را به اتهاماتی نظیر ضدیت با عیسی مسیح، پرستش شیطان، بت‌پرستی، خوردن خاکستر مردگان، پنهانکاری، ارتداد و... تحت تعقیب قرار داد. با اثبات اتهامات وارده این گروه به حکم شورای وین ملغا شد.
جمعی از شوالیه‌های معبد بازداشت شدند و در سال 1307 میلادی ساختار شوالیه‌های معبد تبدیل به یک نظام سری و زیرزمینی شد. پس از آن و به دستور پاپ کلمنت پنجم و پادشاه فرانسه، استاد بزرگ در سال 1314 در آتش سوزانده شد. اموال این شوالیه نیز توقیف و به شوالیه‌های «سنت‌جان» که تحت حمایت پاپ بودند، واگذار شد. بسیاری از شوالیه‌ها در منطقه پراونیس فرانسه مخفی شدند و سنت شفاهی کابالا در آنجا به کتاب تبدیل و ثبت شد. در سال ۶۰۰ میلادی پاپ گریگوری اول فرمان ساخت بیمارستانی را در اورشلیم برای مراقبت از زائران مسیحی صادر کرد. 200سال بعد شارلمان، پادشاه آلمان آن را توسعه داد. 223 سال بعد خلیفه علی الظهیر فاطمی اجازه بازسازی آن را به بازرگانان ایتالیایی داد و بیمارستان در محل صومعه سنت‌جان باپتیست از نو ساخته شد و راهبان بندیکتی در آن به خدمت پرداختند. پس از جنگ اول صلیبی ریموند دوپی بیمارستان را در کنار صومعه سپولر مقدس بازسازی کرد و چندی بعد شوالیه‌ها به اعضای انجمن برای محافظت از بیماران و اموال بیمارستان آموزش‌های نظامی دادند که به مرور به نیروی نظامی قابل توجهی تبدیل شد. تا سال ۱۱۱۹ شوالیه‌های معبد و هاسپیتالرها بزرگ‌ترین نیروی نظامی صلیبی در منطقه به حساب می‌آمدند. در سال ۱۲۴۸ پاپ ایناسنت چهارم لباده‌ای قرمز با صلیب سفیدی روی آن به آنها اعطا کرد تا به عنوان لباس نظامی بر تن کنند و موجب تمایز آنها در میدان جنگ شود. در اواسط قرن دوازدهم انجمن هاسپیتالی به 2 گروه مجزای جنگاوران و خادمان بیماران تقسیم شد.
این در حالی بود که شوالیه‌ها ماهیت مذهبی خود را همچنان حفظ کرده بودند و با عنایت مقام پاپ با استقلال از حاکمان مسیحی، حکومتی را همتراز با پادشاهی مسیحی اورشلیم در سرزمین‌های مقدس تشکیل دادند تا جایی که صاحب 7دژ مستحکم و 140 ولایت مستقل در انطاکیه فلسطین و حتی سوریه برای خود بودند. آنها در سال ۱۱۸۵ تحت حمایت فردریک بارباروسا، امپراتور مقدس روم قرار گرفتند و این وضع تا فتح دوباره سرزمین‌های مقدس توسط مسلمین ادامه داشت. در سال ۱۲۹۱ و با سقوط پادشاهی مسیحی اورشلیم، شوالیه‌ها از اورشلیم اخراج شدند و به سوی طرابلس و عکا عقب نشستند. با سقوط عکا، شوالیه‌ها به پادشاهی قبرس پناه بردند و استاد بزرگ گویلام دو ویلارت سعی کرد سرزمینی را برای شوالیه‌ها پیدا کند. پس از 2 سال آوارگی جانشین وی فوکس دو ویلارت اجازه سکونت و حاکمیت بر جزیره رودس را به دست آورد و آنها در ۱۳۰۹ کنترل رودس و بعضی جزایر مجاور و بنادر بودروم و کاستلوریز را در آناتولی به دست گرفتند. در سال ۱۳۱۲ و پس از انحلال انجمن شوالیه‌های معبد، اموال آنها از سوی پاپ به شوالیه‌های هاسپیتالر داده شد. زمین‌هایی که در 8 پادشاهی آراگورن، آورن، کستیل، فرانسه، انگلستان، آلمان، ایتالیا و پراونس پراکنده شده بود.
شوالیه‌های هاسپیتالی پس از استقرار در رودس در مدیترانه به دزدی دریایی و جنگ با مسلمانان رو آوردند و خلیفه مصر و سلطان محمد دوم پس از فتح قسطنطنیه مقابله با آنها را در اولویت قرار دادند. در سال ۱۵۲۲ سلطان سلیمان قانونی آنها را در رودس محاصره کرد و پس از 6‌ماه محاصره و شکست شوالیه‌ها به آنها اجازه داد به سمت سیسیل عقب‌نشینی کنند. پس از 7 سال آوارگی در اروپا چارلز پنجم، پادشاه اسپانیا جزیره مالت گازو و بندر طرابلس در شمال آفریقا را در ازای پرداخت خراج سالانه به نایب‌السلطنه خود در سیسیل به شوالیه‌ها واگذار کرد. پس از آن شوالیه‌ها به جنگ علیه مسلمانان ادامه دادند. در 1565 سلطان سلیمان برای پایان دادن به دست‌اندازی‌های هاسپیتالی‌ها که پس از سکونت در مالت عنوان شوالیه‌های مالت را برگزیده بودند جزایر آنها را محاصره کرد اما با مرگ ناگهانی فرمانده ناوگان عثمانی، تورگوت پاشا معادله نبرد تغییر کرد. فرماندهان بعدی با بی‌دقتی ارتباط خود را با سواحل آفریقا قطع کردند و از تجدیدقوای نایب‌السلطنه سیسیل که مالت را دروازه‌ای برای فتح سیسیل و ناپل می‌دانست غافل شدند.
با رسیدن نیروی تازه‌نفس سیسیلی و کشتی‌های اسپانیایی، ناوگان عثمانی درهم شکست و به سمت شرق عقب‌نشینی کرد. در 1607 به استاد بزرگ از طرف امپراتور مقدس روم لقب شاهزاده امپراتوری و در سال 1630 از جانب پاپ عنوان کاردینال و شاهزاده کلیسا اعطا شد و پس از آن شوالیه‌ها به دزدی دریایی از کشتی‌های اعراب و عثمانی در مدیترانه ادامه دادند. با نهضت اصلاح‌طلبی در اروپا شوالیه‌ها حمایت پادشاهان پروتستان و دارایی‌های خود را در کشورهای پروس (آلمان) و انگلستان از دست دادند. در فرانسه نیز پس از لغو نظام فئودالی در 1789 و بی‌اعتبار شدن عنوان‌های سلطنتی که شامل عنوان شوالیه نیز می‌شد اموال رسمی شوالیه‌های مالت به دست انقلابیون افتاد. در 1798 و در جریان فتح مصر، ناپلئون جزایز مالت را نیز فتح کرد و این پایان شوالیه‌ها در مالت بود.
وی پس از فتح مالت اموال و دارایی‌های شوالیه‌ها که شامل ثروت حاصل از دزدی دریایی عتیقه‌جات جنگ‌های صلیبی و میراث شوالیه‌های معبد بود را ضبط کرد و به سوی فرانسه فرستاد اما ناوگان فرانسه توسط کشتی‌های انگلیسی در آب‌های مصر غرق شد و این غنایم نیز در خلیج ابوغیر به قعر دریا رفت. ادعا می‌شود این کشتی‌ها هیچگاه پس از آن یافت نشد که البته غیرقابل باور است که همچون ثروت هنگفتی به علاوه میراث کابالای شوالیه‌های معبد در دریا رها شده باشد. پس از آن اعضای انجمن مالت در اروپا پراکنده شدند. ابتدا تزار پائول تعداد بسیاری از آنها را در سن‌پترزبورگ پذیرفت و آنها نیز او را همزمان با ون همپش به‌عنوان استاد بزرگ برگزیدند. در سال 1834 شوالیه‌ها دیگر بار به ساختن یک مرکز فرماندهی در رم پرداختند. در خلال سال‌های 1805 تا 1879 انجمن توسط معاونان اداره می‌شد تا اینکه در سال 1879 پاپ لئوی سیزدهم استاد اعظم دیگری برای آنها برگزید. پس از آن اعضای انجمن به ساخت بیمارستان و فعالیت‌های درمانی پرداختند.
انجمن پادشاهی نظامی هاسپیتالر سنت‌جان اورشلیم رودس و مالت یک انجمن مذهبی کاتولیک و قدیمی‌ترین انجمن بازمانده شوالیه‌گری است که یک کشور مستقل محسوب می‌شود، با ۱۰۴ کشور جهان رابطه دیپلماتیک و جمعیتی متشکل از ۱۳ هزار عضو، ۸۰ هزار داوطلب و ۲۰ هزار پرسنل پزشکی دارد. همچنین واحد پول مستقل و گذرنامه مجزا داشته و پلاک مخصوص برای وسایل نقلیه خود صادر می‌کند. استاد اعظم این انجمن در حد یک حاکم کشور و پادشاه محسوب می‌شود و در سلسله مراتب کلیسا نیز یک کاردینال است و در انتخاب پاپ رای می‌دهد. نماینده آن در سازمان ملل و نیز تمام سازمان‌های وابسته به آن از حق رای برخوردار است و در نتیجه در تمام تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی شریک است و همه اینها در حالی است که این انجمن برادری هیچ سرزمین یا اقتصادی ندارد و تمام خاک آن را اردوگاه‌های امدادی موقت یا ساختمان‌های نمایندگی و بیمارستان‌ها تشکیل می‌دهند.
سوالی که مطرح می‌شود این است که این انجمن که در حال حاضر و حتی با احتساب اعضای داوطلب کمتر از 115هزار نفر جمعیت دارد چگونه به عنوان یک کشور از سوی جامعه جهانی پذیرفته شده در حالی‌ که مردم فلسطین از حق داشتن حاکمیت و کشور قانونی محرومند و حتی کرانه باختری رود اردن در جامعه ملل به‌عنوان حکومت خودمختار تحت حاکمیت اسرائیل حق اعمال نفوذ در محدوده خودش را دارد. جالب اینکه این انجمن از قرن ۱۹ به بعد هیچگاه تقاضای داشتن زمین مستقل نداشته و همیشه در قالب یک گروه خیرخواه بشردوست فقط و فقط به فعالیت‌های امدادی پرداخته است! آنچه در این میان بیش از هر چیز انسان را به فکر فرومی‌برد، نداشتن اقتصاد مستقل و منبع درآمد رسمی است. به عبارت دیگر منبع مالی فعالیت‌های کشور شوالیه‌های مالت (با کشور مالت فرق دارد) همچنان نامشخص و سری باقی‌مانده است حال آنکه خدمات رایگان پزشکی در این سطح وسیع احتیاج به سالانه مبالغی بالغ بر میلیاردها دلار دارد که البته از منبع کمک‌های بین‌المللی نیز تامین نمی‌شود. علاوه بر آن مقامات این کشور نیز همیشه از ارائه توضیح در این باره خودداری کرده‌اند و اساسا پشت پرده این فعالیت‌ها همچون اقدامات دیگر انجمن‌های فراماسونری همچنان مخفی مانده است.
این انجمن با استفاده از مصونیت بین‌المللی که به دلیل فعالیت‌های بی‌طرفانه دارد برای بعضی کسانی که به دلایل مختلف تحت تعقیب محاکم بین‌المللی قرار می‌گیرند گذرنامه صادر می‌کند و از این طریق برای آنها مصونیت قضایی به‌وجود می‌آورد. اتفاقی که رسوایی آن پس از جنگ دوم جهانی و با پناهنده شدن بعضی از سران آلمان نازی به کشورهای آمریکای‌جنوبی با گذرنامه شوالیه‌های مالت در جهان علنی شد و صدالبته این روال همچنان ادامه دارد. شواهد بسیاری مبنی بر مالکیت این سازمان فراماسونری بر سازمان خصوصی بلک‌واتر وجود دارد که خدمات نظامی امنیتی ارائه می‌دهد و درصد قابل توجهی از نظامیان آمریکا که البته مجزا از ارتش رسمی ایالات متحده محسوب می‌شوند از اعضای آن هستند و چندی پیش جنایات آن در عراق صدر عناوین خبری جهان قرار گرفت و رسوایی غیر‌قابل جبرانی برای نیروهای آمریکایی مستقر در عراق به‌وجود آورد. نکته اینکه این انجمن نظامی مذهبی که وارث شوالیه‌های معبد در اورشلیم بوده و حتی نام اورشلیم را نیز در عنوان خود یدک می‌کشد هیچگاه ماهیت دوگانه خود را از دست نداده و همیشه در طول تاریخ به‌عنوان انجمن شوالیه‌گری که علیه مسلمانان فعالیت می‌کند و در کنار آن به مسیحیان نیز خدمات پزشکی در جنگ‌ها ارائه می‌دهد، شناخته شده است که البته در کمال ناباوری با 8 کشور عربی- اسلامی نیز به‌عنوان کشور مستقل روابط دیپلماتیک دارد.
البته بیمارستان‌ها و اردوگاه‌های آن در عراق، افغانستان و آفریقای‌شمالی می‌تواند به نظر ناقض این مدعا محسوب شود حال آنکه اصولا فعالیت‌های بشردوستانه بهترین پوشش برای فعالیت‌های غیرقانونی محسوب می‌شود بویژه که تجارت کودکان و قاچاق اعضای بدن که پرسودترین تجارت‌های بین‌المللی محسوب می‌شوند در قالب فعالیت‌های بیمارستانی به راحتی انجام پذیرند بویژه که فعالیت بیمارستانی بهترین وسیله برای ورود در کشورهایی که از ثبات برخوردارند به حساب می‌آید. همچنین فراموش نکنیم که غرب نیز در تمام دوران استعمار با ادعای عمران و آباد کردن کشور‌های دیگر و استفاده از واژه استعمار به استثمار و غارت ثروت‌های آنان پرداخته بود. رسمیت این انجمن برادری به‌عنوان یک کشور مستقل حتی پیش از آنکه اسرائیل در سرزمین فلسطین بنا شود در حالی از سوی جهان پذیرفته شده که قطعا فعالیت‌های بیمارستانی احتیاج به حق رای برای انتخاب پاپ، واحد پول مستقل که پشتوانه آن مشخص نیست و گذرنامه‌های مجزا ندارد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات