دولتی، متحد آمریکا محسوب میشود که ضمن همسویی ایدئولوژیک با واشنگتن، در ترویج ارزشها، اعتقادات و باورهای این کشور سهیم باشد، در مناقشات و جنگها در کنار آن بایستد و اهداف و ماموریتهای واشنگتن را در سراسر جهان اشاعه و گسترش دهد.
متحد آمریکا باید توانمندیهای جاسوسی و دفاعی این کشور را تقویت و امکانات آموزش نیروهای آمریکایی را تامین کند و نیروی نظامی خود را به اطاعت و فرمانبرداری از واشنگتن ملزم سازد. متحد آمریکا باید در تامین امنیت مرزها و حفظ جان آمریکاییها مشارکت و همکاری داشته باشد و از طریق داد و ستد، نوآوریهای فنی و اشتغالزایی به شکوفایی اقتصاد آمریکا یاری رساند.
از میان معدود متحدانی که دارای این ویژگیها هستند، مطمئنا این اسرائیل است که در صدر فهرست قرار میگیرد. همان گونه که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد و دموکراتها و جمهوریخواهان این کشور نیز به آن معترفند، آمریکا متحدی بهتر از اسرائیل در جهان ندارد.
اهمیت ائتلاف آمریکا ـ رژیم صهیونیستی، در صدر اولویتهای اسلاف اوباما نیز قرار داشته و همواره مورد تایید قانونگذاران و فرماندهان نظامی آمریکا بوده است. این ائتلاف موضوعی غیرقابل تردید است.
با این حال، عدهای نیز با این امر موافق نیستند. گروهی از تحلیلگران سیاست خارجی آمریکا، بیش از آن که اسرائیل را به عنوان موهبتی ارزشمند برای آمریکا به حساب آورند، حمایت از دولت عربی را در قالب پشتیبانی لفظی یا کمکهای نظامی 3 میلیارد دلاری در سال، باری بر دوش آمریکا میدانند.
طرفداران مکتب واقعگرایی معتقدند منافع راهبردی حاصل از ائتلاف آمریکا ـ رژیم صهیونیستی، برای واشنگتن بسیار اندک است و گروههای فشار حامی اسرائیل، منافع دولت یهود را بدون توجه به اولویت نیازهای ملی در صدر قرار میدهند.
به گفته واقعگرایان، این رابطه یکجانبه آمریکا با اسرائیل و کمکهای بیدریغ واشنگتن به تلآویو منشا اصلی برانگیختن خشم مسلمانان علیه آمریکاست و در عین حال، سیاستهای آمریکا و اسرائیل در قبال روند صلح خاورمیانه نیز با مناسبات بین دو متحد واقعی همسویی و سازگاری ندارد. با توجه به این امر و نتایج نظرسنجیهای موسسه گالوپ و سیانان درباره حمایت افکار عمومی آمریکا از اسرائیل، رئالیستها به دنبال یک نوع سیاست خارجی هستند که موجب در امان ماندن احساسات عمومی و گروههای ذینفع و اولویتهای اکثریت مردم آمریکا شود.
تحولات جاری
افزایش قدرت و نفوذ ایران در منطقه و فاصله گرفتن ترکیه از غرب بر اهمیت راهبردی اسرائیل برای آمریکا و دولتهای عرب متحد این کشور افزوده است. در پی تحولات لبنان، مصر، اردن و کشورهای حاشیه خلیجفارس، اسرائیل تنها دولت باثبات و طرفدار آمریکا در منطقه خاورمیانه محسوب میشود و از این رو، آمریکا قدرت انتخاب بین حفظ اصول دموکراتیک خود و تعقیب منافع حیاتیاش را ندارد و به همین دلیل، اهمیت حفظ این ائتلاف در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری خودنمایی میکند. تحولات خاورمیانه چشمانداز روی کار آمدن دولتهایی را به تصویر میکشد که همانند ایران، غزه و لبنان، مخالف سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا هستند. سایر مناطق جهان نیز شاهد ظهور دولتهایی است که به معنای واقعی کلمه در جهت سیاستهای آمریکا نخواهند بود و ویژگیهای یک متحد را برای آمریکا نخواهند داشت. کشورهای اروپایی متحد آمریکا نیز خود درگیر مسائل و مشکلات داخلی و کسری بودجهاند و میخواهند مشارکت نظامی خود در عملیات و جنگهای آمریکا در خارج را محدود کنند. از این رو، در حال حاضر این تنها رژیم صهیونیستی است که با پشتیبانی همیشگی از آمریکا و وفاداری به ارزشهای این کشور، واجد همه ویژگیهای یک متحد واقعی از نظر آمریکاست. از آن گذشته، واشنگتن به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن این متحد پروپاقرص خود نیست.
تعهد تاریخی
تعهد آمریکا به تشکیل یک کشور یهود از سوی جنبش صهیونیست بشدت تحتتاثیر افکار و اندیشههای هریترومن قرار دارد. آمریکای تحت ریاست ترومن، اولین کشوری بود که اسرائیل را در 14 می 1948 به رسمیت شناخت.
تئودور روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا بر به دست گرفتن کنترل اراضی فلسطین از سوی یهودیان و تشکیل یک دولت صهیونیست در قدس تاکید کرد.
به این ترتیب بود که اسرائیل به عنوان دولت مدعی پیشرفت و دموکراسی سربیرون آورد؛ در حالی که واقعیت آن است اسرائیلیها پاسدار همان ارزشهای مقدس آمریکاییها بودند.
جان اف کندی، رئیسجمهور پیشین آمریکا میگفت اسرائیل حامل بیرق دموکراسی و آزادی است.
بیل کلینتون ـ که زمانی زمام امور آمریکا را در دست داشت ـ از اسرائیل به عنوان مهد آزادی و موطن مظلومان و ستمدیدگان یاد کرده بود.
کشتار فلسطینیها در نوار غزه و کرانه باختری و سرکوب گروههای مدنی آزادیخواه نیز مانع حذف نام رژیم صهیونیستی از فهرست دموکراسی و آزادیخواهان آمریکا نشد و خیابانهایی در آمریکا هنوز اسم دیوید بن گورین و گلدمایر را بر خود دارند، کما این که شاهد نامگذاری خیابانهایی به نام واشنگتن و لینکلن در اسرائیل هستیم.
خدمات متقابل
اسرائیل در همه مسائل جهانی کنار آمریکا و همسو با سیاستهای واشنگتن بوده است. آرای واشنگتن و تلآویو در سازمان ملل و دیگر مجامع بینالمللی تقریبا مشابه هم هستند. اسرائیل در جنگ کره و دوران جنگ سرد از مداخلات نظامی آمریکا حمایت کرد و در حال حاضر نیز از سیاست اسلامستیزی واشنگتن پشتیبانی میکند. اسرائیل در مواقع خطیر و بحرانی به کمک آمریکا شتافت و میشتابد. این رژیم در پاسخ به درخواست نیکسون برای مداخله نظامی و نجات اردن از حمله سوریه در سال 1970، ارتش خود را آماده کمک به آمریکا کرد و در 1991 با حمله موشکی به عراق به منافع آمریکا خدمت نمود.
موقعیت جغرافیایی اسرائیل (فلسطین اشغالی) نیز امتیاز دیگری است. پیشروی در کرانه شرقی مدیترانه، نزدیکی به شمال آفریقا و جنوب غرب آسیا، آمریکا را تا حد زیادی از استقرار نیرو در این مناطق بینیاز میکند. عدم دسترسی اسرائیل به خلیج فارس و نبود متحدان وفاداری مانند تلآویو در این منطقه، آمریکا را متحمل هزینههای چند میلیاردی و نیز گسیل صدها هزار نیرو به این منطقه کرده است.
الکساندرهیگ، وزیر خارجه وقت آمریکا از اسرائیل به عنوان ناو هواپیمابر آمریکا در جهان یاد کرده که غرق شدنی نیست، در حالی که حتی یک سرباز آمریکایی در آن حضور ندارد و در منطقهای حساس برای منافع آمریکا مستقر است.
تقویت راهبردی پیوندها بین آمریکا و اسرائیل در تاکتیکها نیز جاری و ساری است. صرفنظر از همکاریهای امنیتی و تبادل اطلاعات بین سازمانهای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی کشتیهای نیروی دریایی آمریکا اغلب در حیفا پهلو میگیرند و هواپیماهای نیروی هوایی آمریکا در پایگاههای اسرائیل سوختگیری میکنند. تفنگداران آمریکایی نیز بزودی از لیزر اسرائیل برای شناسایی دقیق مواضع و اهداف استفاده خواهند کرد. در مقابل، آمریکا به تامین تسلیحاتی و تجهیزات پزشکی و نیز ارتقای کیفی و تواناییهای ارتش اسرائیل متعهد است.
تولید پیشرفتهترین موشکهای ضدبالستیک جهان با همکاری آمریکا و اسرائیل موید اهمیت تلآویو برای واشنگتن است تا جایی که اندرو شاپیرو، مدیرکل وزارت خارجه آمریکا از تلآویو به عنوان متحد حیاتی و مرکز ثقل تعهدات امنیتی آمریکا در منطقه یاد کرده است. آمریکا و اسرائیل همچنین با کمک یکدیگر پایگاه راداری نقب را که برای دفاع از کشورهای دوست در برابر حملات دشمنان احداث شده است، اداره میکنند.
همکاری آمریکا و اسرائیل در زمینه تبادل اطلاعات جاسوسی نیز بینظیر است، به گونهای که جورج کیگان، رئیس سابق سرویس جاسوسی نیروی هوایی آمریکا، توانایی دفاعی ارتش آمریکا را مرهون اطلاعات دریافتی از اسرائیل میداند. وزراتخانههای امنیت داخلی آمریکا و اسرائیل نیز همکاری گستردهای در زمینه تبادل اطلاعات، تجزیه و تحلیلها و تجارب کاری در زمینه دفاع از بنادر و پایانههای دو طرف در برابر حملات دشمن دارند.
اسرائیل نهتنها توان دفاعی آمریکا را بالا برده است، بلکه از جان مردم این کشور نیز به نوعی حفاظت میکند. به عنوان مثال، کمپانی کوبیتز در جلیله بیش از 20 هزار نفربر زرهی در اختیار ارتش آمریکا میگذارد. با توجه به این همکاریهای گسترده آمریکاست که مایک مولن، رئیسستاد مشترک آمریکا در ماه مارس سال جاری میلادی بر اهمیت فوقالعاده و بلامنازع اسرائیل برای امنیت ملی آمریکا تاکید کرد. اسرائیل با نوآوریها و ابداعات فنی، داد و ستد و اشتغالزایی به شکوفایی اقتصاد آمریکا نیز کمک میکند. اسرائیل 7/7 میلیون نفری در عین حال بزرگترین مصرفکننده محصولات آمریکایی در جهان است. بین سالهای 2000 تا 2009 آمریکا بالغ بر 2/77 میلیارد دلار در اسرائیل و متقابلا اسرائیل نیز 4/51 میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کرد. اسرائیل پس از آمریکا و چین پررنگترین حضور را در بازار بورس نسدق آمریکا دارد. گوگل، مایکروسافت، اینتل، ایاوال و موتورولا ازجمله شرکتهای هایتک (با تکنولوژی بالا) آمریکایی هستند که بخش عمده عملیات تحقیق و توسعه برای اهداف رژیم صهیونیستی را انجام میدهند و در مقابل، اسرائیل نرمافزارها و سختافزارهای بیشتر کامپیوترها و تلفنهای همراه آمریکا را تامین میکند.
علاوه بر این، در حالی که آمریکا با احداث کارخانه در آسیا با استفاده از نیروی کار خارجی به تولید کالا میپردازد، سرمایهداران صهیونیست با ساخت چندین کارخانه در خاک آمریکا برای دهها هزار آمریکایی در عرصه تولید دارو، فناوریهای پیشرفته و نساجی کارآفرینی کردهاند.