تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۹  ، 
کد خبر : ۲۲۰۶۷۰

سواد رسانه‌یی و قلمرو آن


نیلوفر فلارزی
در عصر حاضر که قرن 21 را پشت سر می‌گذاریم، بسیاری از اهالی رسانه‌ها و عموم بر این باورند که رسانه و آدم‌های رسانه‌یی به نوعی با عنوان سواد رسانه‌یی پیوند خورده‌اند، بطوریکه فقط و فقط افرادی که در رسانه‌ها به فعالیت مشغول هستند و ارتباط مستقیم دارند، باید «سواد رسانه‌ای» داشته باشند. به عنوان مثال همواره فکر و ذکر ما آن است که اگر یک روزنامه‌نگار، یک نویسنده یا یک مدیر ارتباطات، با سواد رسانه‌یی بیگانه باشد، بدون شک به هیچ جایگاهی نخواهد رسید.
این پیش فرض البته درست است ولی اساتید و کارشناسان جهانی ارتباطات برخلاف بسیاری از ما به مقوله سواد رسانه‌یی فراتر از این حرفها نگاه می‌کنندو بر این باورند که نه تنها افرادی که در رسانه‌ها کار می‌کنند باید برخوردار از سواد رسانه‌یی باشند که این معرفت، شناخت و سواد در حوزه رسانه برای مخاطب هم باید حاصل شود در غیر اینصورت،نمی‌توان از مخاطب انتظار غیر انفعالی داشت که بتوانند براحتی با انواع و اقسام رسانه‌ها ارتباط برقرار کنند.
تصورش را بکنید؛ در دنیایی که رسانه‌ها همه کاره هستند و انواع مختلف دارند از مخاطبی که نمیداند چگونه باید با آنها روبرو شود چه چیزی بر جای خواهد ماند؟!سال 1965 سالی است که تاریخچه پیدایش سواد رسانه‌یی به وجود آمد.مارشال مک لوهان نخستین‌بار در کتاب خود با عنوان «درک رسانه و گسترش ابعاد وجودی انسان» این واژه را به کار برد و نوشت:
زمانی که دهکده جهانی تحقق یابد لازم است انسانها به سواد جدیدی به نام سواد رسانه‌یی دست یابند. سواد رسانه‌یی مانند رژیم غذایی است که فردی هوشمندانه با توجه به مضر بودن یا مناسب بودن موادی برای بدنش نوع مصرف غذایی خود را انتخاب می‌کند. سواد رسانه‌یی می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی صرف خارج شوند و به معادله‌یی متقابل و فعالانه وارد شوند که در نهایت هم به نفع خود آنها باشد.
تعریف سواد رسانه‌یی‌؟
انسان امروز در یک بزرگراه اطلاعاتی قرار دارد. بزرگراهی که رسانه‌ها با انواع مختلفی که دارند در آن خودنمایی می‌کنند و قصد دارند به هر طریقی که شده این موجود – یعنی همان مخاطب _ را به سمت خود بکشند و جالب است که این موجود گاهی اصلاً قدر و منزلت خود را نمیشناسد و نمیداند که ربودن او چقدر برای این رسانه‌ها اهمیت دارد. گاهی بی‌توجه به پیامی که آنها به سوی او روانه می‌کنند به یک‌گیرنده صرف تبدیل می‌شود و این اتفاق ریشه در این دارد که مخاطب امروز از سواد و دانش رسانه‌یی برخوردار نیست.
سواد رسانه‌یی به ما مجموعه‌یی از تکنیک‌ها، مهارت‌ها، شناخت و معرفت را ارایه می‌کند که بدانیم از رسانه‌ها چه پیامی را دریافت می‌کنیم و این رسانه‌ها با چه هدفی این پیام را به ما منتقل می‌کنند و نحوه مواجهه ما با این پیامها چگونه باید باشد و چه واکنشی باید نسبت به پیامی که دریافت می‌کنیم داشته باشیم. به قول مهران بهروز فغانی کارشناس ارتباطات: «سواد رسانه‌یی به ما می آموزد که مخاطب منفعل نباشیم.» مخاطب امروز برای بهره‌گیری از رسانه‌های موجود باید از یکسری ملزومات اولیه برخوردار باشد مثلاً باید سواد داشته باشد تا بتواند کتاب و روزنامه بخواند؛
برای دیدن تلویزیون باید بینا و برای شنیدن رادیو باید شنوا باشد؛ باید از دنیای مجازی اطلاعاتی داشته باشد که بتواند به اینترنت سر بزند و همه اینها در کنار هم می‌شوند همان ملزومات اولیه که برای بهره‌گیری از رسانه‌ها مورد نیاز است. اما با این ملزومات اولیه مخاطب فقط می‌تواند پیام‌گیرنده باشد، در حالی که او به دانشی نیاز دارد که به او بیاموزد کدام پیام را بگیرد و کدام پیام را پس بزند بنابراین به قول دکتر مهدی ساعی استاد ارتباطات: «سواد رسانه‌یی نوعی هوشمندی فراتر از ملزومات اولیه است که به ما می آموزد که نحوه مواجهه با رسانه‌ها را یاد بگیریم.
ما باید بدانیم که اصلا به چه دلیلی رادیو گوش می‌کنیم، تلویزیون نگاه می‌کنیم، کتاب و روزنامه میخوانیم و سراغ شبکه‌های مجازی می‌رویم. به هر حال الان رسانه‌ها توسط کسانی اداره می‌شوند که اهداف خاصی دارند ممکن است در این اهداف مصلحت مخاطب در نظر گرفته شده باشد و ممکن است رسانه‌یی فقط اهداف خود را در نظر داشته باشد و به همین دلیل مخاطب امروز نیاز به نگرشی هوشمندانه دارد.»درست است که انسان امروز دیگر به خوبی به این نکته وافق است که رسانه‌های دور و اطراف او اغلب مقاصد قدرت‌ها را دنبال می‌کنند اما شاید هنوز هم خیلی از مخاطبان دنیای امروز ندانند که حکومت‌ها و قدرت‌ها با تکیه بر همین رسانه‌ها گاهی تا حد تغییر دادن شکل جامعه‌یی پیش رفته اند.نه فقط امروز که در این عرصه متبحر‌تر هم شده‌اند که به قول دکتر ساعی آلمان نازی در دهه سی و چهل هم قصد داشت با استفاده از همین رسانه‌ها جامعه را تغییر دهد. اما از همان دوران هم استادان و کارشناسان رسانه‌یی وارد میدان شدند و به مخاطب هشدار دادند که از حالت انفعالی در بیاید و به موجودی انتقادگر تبدیل شود دکتر ساعی در این زمینه می‌گوید: «از دهه هفتاد به بعد به تدریج اساتید ارتباطات و جامعه‌شناسان این نگرش را در میان مخاطبان بسط دادند که در برابر رسانه‌ها اولا منفعل نباشند و دوما بتوانند کاملا انتقادی با آنها روبرو شوند یعنی آنها بتوانند خود تبدیل به ارتباط گرانی بشوند در برابرارتباط گرانی که رسانه‌ها روبروی آنها قرار می‌دهند. هدف آنها این بود که مخاطب را از یک موجود منفعل به موجودی هوشمند، منتقد و مشارکت جو تبدیل کنند.» به گفته دکتر ساعی راحت‌ترین تعریف برای سواد رسانه‌یی این است که مخاطب برای خود حداقلهایی داشته باشد و بتواند سره را از ناسره در پیامهای رسانه‌یی تشخیص بدهد.
راه‌های ایجاد سواد رسانه‌یی
برای اینکه مخاطب در مرحله‌یی قرار بگیرد که بتواند تشخیص بدهد کدام پیام رسانه‌یی برای او مفید و کدام پیام رسانه‌یی برای او زیان‌آور است باید از دانش و سواد رسانه‌یی برخوردار باشد اما دست‌یابی به سواد رسانه‌یی هم باید مراحلی طی شود که البته استادان ارتباطات به مخاطبان رسانه‌یی امروز راه‌های مختلفی را پیشنهاد می‌کنند که این راه‌ها می‌توانند آنها را به سواد رسانه‌یی تجهیز کنند راه‌هایی که به گفته بهروز فغانی با پیشرفت تکنولوژی و فناوریها روز به روز افزون‌تر هم می‌شوند. اما او یکی از راه‌های ایجاد سواد رسانه‌یی را ارزش‌گذاری پیام میداند و می‌گوید:
«اگر مخاطب امروز که که تحت محاصره پیام‌های مختلف از طرف رسانه‌های مختلف است بتواند در این بزرگراه اطلاعاتی پیامها را ارزش‌گذاری کند آن وقت می‌تواند بگوید که دارای سواد رسانه‌یی است. الان انواع شبکه‌های داخلی و خارجی و اینترنتی روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف درتلاش هستند که مخاطب را به خود جذب و با خود همراه کنند. اما آیا مخاطب باید به سمت هر پیامی که دریافت کرد برود؟ او وقتی خودش را در یک بمباران اطلاعی می بیند چه کاری باید بکند؟ بهترین شیوه این است که منابع مختلف را ببیند و بشنود و آنگاه انتخاب کند و البته در این میان «شناخت» مقوله مهمی است.»
بهروز فغانی بر مقوله شناخت مخاطب که همان معرفت و آگاهی اوست تاکید می‌ورزد چون مخاطبی که شناخت و معرفت رسانه‌یی دارد می‌تواند پشت پرده‌های رسانه‌یی و اهدافی را که حکومت‌ها با تکیه بر رسانه‌ها دنبال می‌کنند بخواند. بهروز فغانی در تکمیل گفته‌های خود مثالی می‌آورد و می‌گوید: «شبی که رییس‌جمهور به تلویزیون آمد و هدفمند شدن یارانه‌ها را اعلام کرد یکی از شبکه‌های مخالف دولت ما برنامه‌اش را قطع کرد و گفت می‌خواهیم خبری فوری برایتان بخوانیم؛
در این فرصت خبر هدفمندی یارانه‌ها را با عنوان «حذف یارانه ها» اعلام کردند و این اقدام یعنی اینکه این رسانه با نگاه خود و به دنبال اهدافی که دارد اطلاع‌رسانی می‌کند در مقابل چنین شبکه‌یی رسانه‌هایی هم وجود دارند که مزیتهای هدفمندی یارانه‌ها را عنوان کردند پس اینجاست که شناخت و انتخاب به کار می آید. مخاطب هوشمند و غیر منفعل اطلاعاتش را از منابع مختلف چک می‌کند.»مخاطب هوشمند که برخوردار از سواد رسانه‌یی است بر این نکته به خوبی واقف است که رسانه‌ها برای به دست آوردن او چه تلاشی می‌کنند و چگونه خود را به آب و آتش هم میزنند و البته به دست آوردن مخاطب هم برای این نیست که به میزان و تعداد مخاطبان خود افتخار کنند برای این است که نگرش ذهنی مخاطب را بر اساس اهداف خود تغییر دهند اما مخاطبی که از این اهداف خبری ندارد و به اصطلاح برخوردار از سواد رسانه‌یی نیست نمیداند که پشت جذب کردن او چه اهداف وجود دارد. به قول دکتر ساعی: «هیچ گربه‌یی محض رضای خدا موش نمی‌گیرد.» دکتر ساعی معتقد است که این ضرب المثل می‌تواند مبنا و اساس سواد رسانه‌یی قرار بگیرد او می‌گوید: «اگر مردم این درک را داشته باشند که بتوانند هر چیزی را که می‌شنوند و هر پیامی را که می‌گیرند در ذهنشان اندازه‌گیری کنند به سواد رسانه‌یی دست یافته‌اند. مخاطب امروز باید برسد به جایی که همه منابع خبری را بررسی و مقایسه کند و بعد تصمیم بگیرد و انتخاب کند.»
ضرورت‌های بهره‌گیری از سواد رسانه‌یی
چرا ضرورت دارد که مخاطب یک انتخابگر فعال باشد؟ چرا باید او همه منابع اطلاعاتی را جست‌وجو کند؟ کارشناسان ارتباطات در پاسخ به این سوال اظهار می‌کنند که مخاطب امروز باید انتخابگری فعال باشد و همه منابع اطلاعاتی را جست‌وجو کند تا مبادا ناغافل تحت تاثیر پیامهای مخرب رسانه‌یی قراربگیرد.کودکی را در نظر بگیرید که روی لبه بامی ایستاده و می‌خواهد خود را پرتاب کند، او نمی‌داند که اگر خودش را از بام پرتاب کند چه اتفاقی برایش می‌افتد برای همین است که بزرگ‌ترهای او اصلاً مانع روی بام رفتن او می‌شوند تا مبادا اتفاقی برایش بیفتد. چون آنها می‌دانند که کودک ممکن است از لبه بام خود را پرتاب کند.
داشتن نداشتن سواد رسانه‌یی هم همینطور است، ممکن است مخاطبی خود بداند که مثلاً فلان رسانه با فلان محصول رسانه‌یی خود به دنبال چه چیزی است و مخاطبی هم بی‌آنکه درکی از این موضوع داشته باشد به جذابیت‌های مقطعی آن محصول رسانه‌یی توجه کند، میان این دو نوع مخاطب فرق بسیار است و بی‌گمان آنکه دور را می‌بازد مخاطبی است که قدرت سنجش نداشته و بی‌توجه به منافع خود رسانه‌یی را برای رسیدن به اهدافش کمک کرده است. او حتی ممکن است مثل همان کودکی که از بام میافتد در این مسیر چیزهایی را هم از دست بدهد.
برای همین است که کارشناسان رسانه به مخاطب امروز در برابر انواع رسانه‌ها هشدار می‌دهند که فایده هزینه کند به قول بهروز فغانی: «مخاطب امروز باید مدام از خود سوال کند که چرا باید من این برنامه را ببینم؟ چرا باید رادیو گوش کنم؟ چرا باید این کتاب را بخوانم؟ او باید فایده هزینه کند و برسد به آنجا که بهره ور زندگی کند.» یکی از نخستین کسانی که درباره ضرورت برخورداری مخاطب از سواد رسانه‌یی داد سخن آغاز کرد مارشال مک لوهان معروف و کانادایی بود اما اگر به ریشه‌های به وجود آمدن چنین اندیشه‌یی مراجعه کنیم نکات جالبی را در خواهیم یافت؛
یعنی اول یک اتفاق‌هایی افتاد که خانواده‌ها و کارشناسان را به فکر واداشت و آنها در پی راه‌حل‌هایی برای رویارویی با این اتفاقات بودند که به مقوله سواد رسانه‌یی دست یافتند. دکتر ساعی به زمینه‌های اندیشه سواد رسانه‌یی اشاره می‌کند و می‌گوید: «از دهه هفتاد به بعد و حتی تا همین الان خانواده‌های کانادایی زبان گشودند و گفتند ما نمی‌توانیم فرزندانمان را در مقابل محصولات رسانه‌یی امریکا بی‌هدف رها کنیم. آنها در پی راه‌هایی برای رویارویی و مقابله با این محصولات رسانه‌یی بودند که به مقوله سواد رسانه‌یی دست یافتند.»از نگاه دکتر ساعی ابتدا دردی ایجاد شد آن هم در کشورهای انگلیسی زبان وغیر امریکایی و کارشناسان برای درمان این درد سواد رسانه‌یی را کشف کردند. اینکه مخاطب خود انتخابگر و آگاه باشد و هر پیامی را دریافت نکند.
خطرات نداشتن سواد رسانه‌یی
شاید بد نباشد که یک بار دیگر مثال بام و کودک را تکرار کنیم کودکی که نمیداند با افتادن از بام چه بلایی بر سر خود می آورد ممکن است این کار را بکند، مثل همان خانواده‌های کانادایی که عنوان می‌کردند کودکانشان نمی‌تواننددر برابر محصولات مخرب رسانه‌ییامریکا از خود دفاع کنند. مخاطبی هم که سواد رسانه‌یی ندارد به همان کودک میماند که ممکن است از سر نا آگاهی خود را از بام هم پرتاب کند. برای همین است که می‌گویند برخوردار نبودن از سواد رسانه‌یی خطراتی دارد که بیشتر متوجه قشر ضعیف جامعه است.
فان کاوز می‌گوید یک آدم 25 ساله وقتی فیلمی می‌بیند براحتی می‌تواند تفاوت صحنه‌های مجازی و واقعی را تشخیص بدهد ولی یک کودک 4 ساله این توانایی را ندارد. در این شرایط خانواده ناگزیر است برای فرزند خود سواد رسانه‌یی ایجاد کند به او بگوید که صحنه‌هایی که می‌بیند غیرواقعی است و اگر آن را تقلید کند چه خطراتی او را دنبال خواهد کرد.اما دکتر ساعی با تاسف بسیار معتقد است: «در جامعه ما حساسیت در برابر محصولات رسانه‌یی تخریب‌گر وجود ندارد. گاهی متاسفانه خانواده‌ها حساسیتی ندارند در برابر آنچه فرزندانشان می‌بینند و گویی نمی‌دانند فرزندانشان با این محصولات مخرب چه آسیب‌هایی می‌بینند.»
مخاطب امروز در محاصره انواع و اقسام رسانه‌های مختلف است، شبکه‌های ماهواره‌یی و مجازی همه زندگی انسان امروز را احاطه کرده‌اند و جوان‌ترها مخاطبان اصلی این رسانه‌ها هستند. به قول دکتر ساعی هیچ گربه‌یی محض رضای خدا موش نمی‌گیرد، پس نمی‌توان تردید کرد که رسانه‌های موجود همه اهدافی را دنبال می‌کنند که ممکن است شیوه آنها با هم فرق داشته باشد اما هدف اصلی خیلی از آنها یکی است و آن هم تخریب بن مایه‌های اخلاقی و اندیشه‌یی در کشورهایی مثل ایران ماست.
شبکه‌های خبری و ساسی آنها می‌کوشند نگرش فکری و ذهنی مخاطب را بر هم بریزند و او را از خود باوری به مرحله غیر باوری برسانند و شبکه‌های غیر سیاسی هم با همین هدف جسم و روح مخاطب را نشانه می‌گیرند و می‌خواهند پایه‌های اخلاقی را در وجود او سست کنند. در این آشفته بازار رسانه‌یی اما مخاطبی که سواد رسانه‌یی دارد و می‌تواند پشت پرده را بخواند و اهل معرفت و شناخت است کمتر آسیب می‌بیند چون او هوشمندانه انتخاب می‌کند. راه‌های رسیدن به سواد رسانه‌یی هم خیل سخت نیست به قول بهروز فغانی فقط کافی است که کمی تیزبینانه‌تر نگاه کنیم و بین خطوط را بخوانیم. ما می‌توانیم ذهن خود را پرورش دهیم و مدام از خود سوال کنیم که آیا باید هر پیامی را که می‌شنویم بپذیریم؟! راه‌حلی که بهروز فغانی پیشنهاد می‌کند این است: «باید رژیم مصرف رسانه‌یی بگیریم و مهارتهای زمانی و زبانی خود را بیشتر کنیم، رویکرد نقادانه داشته باشیم و تیزبینانه تصاویر و محتوا را ببینیم.»نهضت سوادآموزی رسانه‌یی ما در عصری زندگی می‌کنیم که به قول یکی از اساتید ارتباطات عصر ژئو مدیا نام دارد. عصری که رسانه‌ها نه تنها زندگی بشر را احاطه کرده‌اند که حتی بر تصمیم‌گیری‌های بزرگ جهانی نقش دارند.
عصری که رسانه‌ها در آن تعیین‌کننده هستند و خود را همه کاره می‌دانند چون از قدرت بی‌بدیل خود خبر دارند. مخاطب امروز اگر خود را نشناسد و خود را به دانش روز مجهز نکند اگر هوشمند نباشد اگر منفعل عمل کند به سرعت برق و باد توسط رسانه‌ها ربوده می‌شود و چه بسا در مسیر ربوده شدن هر بار به دام و دامچاله رسانه‌یی جدید بیفتد چون او منفعل و بی‌اختیار است هر بار که رسانه‌یی با قدرت جذب بیشتر سراغش بیاید او را از آن خود می‌کند و دیگر او از خود هیچ ندارد جز آنچه که به خوردش داده اند.
برای همین است که کارشناسان تاکید می‌کنند متناسب با این فضا مخاطب امروز باید آموزش ببیند و خود را به سواد رسانه‌یی تجهیز کند. دکتر مهدی ساعی مثال جالبی میزند: در دهه شصت به فرمان امام خمینی نهضت سواد آموزی با جدیت دنبال شد تا بی‌سوادی از جامعه ریشه کن شود، با وجود دوران جنگ و بحران، هم مردم و هم مسوولان همت کردند و بی‌سوادی تا حدود زیادی ریشه کن شد.
حالا هم دوران بحران و جنگ است منتها جنگی از نوع نرم که سلاح آن رسانه‌ها هستند.ما مردمی هستیم که می‌توانیم دوران بحران را مدیریت کنیم پس می‌توانیم نهضتی مشابه نهضت سواد آموزی راه بیندازیم، «نهضت سواد آموزی رسانه ای» خانواده‌های ایرانی می‌توانند راه‌های مواجهه با رسانه‌های دنیای امروز را در این نهضت بیاموزند و از یک موجود منفعل به موجودی منتقد، هوشمند و مشارکت جو تبدیل شوند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات