روزی از روزهای سپتامبر 1986، «اسکار ادمون دوگوررو»، که خود را یک روزنامهنگار اهل آمریکای جنوبی معرفی میکند، عازم لندن میشود و پس از مراجعه به دفتر مرکزی هفتهنامه ساندی تایمز - برای خبر بسیار جدید و داغی در مورد بمب اتمی اسرائیل مبلغ گزافی را مطالبه مینماید. گروه صفحاتی که «بینش» نام دارند و متخصص بازجوییاند دست بکار میشوند. این گروه پیش از این نیز موضوع ناپدید شدن مقادیری اورانیوم غنی شده توسط سرویسهای مخفی اسرائیل را بررسی کرده بودند. هیات تحریریه ساندی تایمز پس از بررسی دقیق اسناد ارایه شده از سوی روزنامهنگار آمریکای جنوبی، این پیشنهاد را رد کرد.
چند روز بعد در یکی از شمارههای ساندی میرور، هفتهنامهی دیگر محلی، میتوان اطلاعات جالب توجهای را مطالعه کرد: اسرائیل چندین بمب نوترونی ساخته است. دانشمندان و کارشناسان ضمن خواندن این خبر، هنوز با تردید به آن مینگریستند. گوررو همچنین موفق شده بود در ازای دریافت چندین هزار لیر استرلینگ ساندی میرور را متقاعد سازد که تائید کند، این افشاگری ژورنالیستی پس از ماجرای واتر گیت دارای بیشترین اهمیت است.»
اما گزارشهای ساندی تایمز در میان حرفهایها سر و صدایی بپا کرد. آنها کار را دوباره از صفر شروع کردند، ابتدا گوررو را یافتند، بعد به بازجوییهایی که از وی شده بود دست یافتند و سپس به بررسی دقیق تمام اطلاعات پرداختند و در 5 اکتبر نتایج بررسیهای خود را در هفتهنامهاشان منتشر ساختند.
در اسرائیل نیز موضوع بسیار جدی تلقی میشود. موضوع به قدری جدی است که نخستوزیر وقت اسرائیل، «شیمون پرز»، اجلاس فوقالعادهای با حضور مدیران روزنامههای کشور تشکیل میدهد. افشاگریهای هفتهنامه انگلیسی را به اطلاع آنان میرساند و موکدا از آنها می خواهد که در مورد این موضوع فوقالعاده حساس خود سانسوری کامل را رعایت کنند. اتخاذ این اقدام از آنجا ناشی میشود که افشاگریهای ساندی تایمز نمیتواند بیپایه باشد. اینکه اسرائیل سلاح اتمی در اختیار دارد، راز نهفتهای نیست. در مورد برنامه هستهای اسرائیل، از سال 1949 هزاران صفحه مقاله، کتاب، گزارش و تحقیق نگاشته شده است. اسناد بسیاری در این مورد وجود دارد. به این ترتیب حتی لحظهای هم نمیتوان تردید داشت که اسرائیل فاقد قدرت ساخت سلاحهای اتمی است. ولی برای نخستین بار است که از طریق خبر منتشره در ساندی تایمز به شاهدی دست اول و کاملا موثق در این مورد برمیخوریم. منبع اصلی خبر یک اسرائیلی است به نام «موردشه وانونو» که در اکتبر سال 1954 در مراکش بدنیا آمده است. پس از خدمت وظیفه وی نمیتواند مطالعات علمیاش را در تلآویو ادامه دهد و در پایان 1976 به عنوان تکنسین در مرکز اتمی بسیار سری «دیمونا» استخدام میشود. این مرکز در آستانه بیابان نوگووا در جنوب غربی شهر بزرگ برشوا، در محل دور افتاده و حفاظت شدهای واقع شده است. از چند کیلومتری این مرکز بزرگراهی که از شرق به سودوم، در جنوب دریای مورت Molte، و از جنوب به شهر الیات در کنار دریای سرخ منتهی میگردد، میگذرد. هنگامی که از این جاده میگذری، درخشندگی گنبد راکتور و نیمرخ بسیاری از ساختمانهایی که آنرا احاطه کردهاند با چشم غیرمسلح قابل رویتاند. اما هیچکس را یاری نزدیکی به این مجتمع نیست، زیرا به یکی از بهترین سیستمهای حفاظتی مجهز است. نه از طریق زمینی و نه از راه هوا، آتشبارهای موشکی که از این محل حفاظت میکنند در سال 1967 یک هواپیمای ارتشی اسرائیل را که بر فراز این منطقه راه خود را گم کرده بود، ساقط کردند. چند سال بعد نیز یک هواپیمای خطوط لیبی که از مسیر خود منحرف شده بود و بر فراز منطقه دیمونا قرار گرفته بود، به سادگی سرنگون گشت.
موردشه وانونو نزدیک به ده سال در این مجتمع اتمی کار کرده است و پستهای گوناگونی داشته است. حتی اگر وی مقامهای عالی نیز نداشته باشد، باز هم به عنوان یک شاهد دست اول بسیار ارزنده است، زرا مرکز اتمی دیمونا، بر خلاف بسیاری از مراکز اتمی مشابه در سراسر دنیا، تحت هیچگونه کنترل بینالمللی نیست.
از سال 1969 هیچکس نتوانسته است فرضیات گوناگون کارشناسان در مورد گستردگی پیشرفتهای تکنولوژی اتمی اسرائیل را تائید کند. برای دستیابی به اطمینان بیشتر در این مورد، هیات تحریریهی ساندی تایمز از دو کارشناس نامآور این رشته درخواست که وانونو را مورد «سئوال» قرار دهند. فرانک بارنابی، فیزیکدان هستهای بریتانیا، متخصص مسایل گسترش اتمی و رئیس سابق انستیتوی بینالمللی مطالعات صلح استکهلم (SIRRI) طی دو روز وانونو را مورد سئوال قرار داده است. اظهارات وانونو و اسناد فتوگرافیک وی در مورد تائید دکتر تئودوتایلور، مسئول سابق برنامههای مطالعات هستهای پنتاگون و شاگرد «روبرت اوپنهابمر» واقع شده است.
داوری نهایی این دو دانشمند را این چنین میتوان باز گو کرد: آنچه که وانونو میگوید، کاملا درست و اظهاراتش متقاعدکننده است.
* 1- اسرائیل بیش از بیست سال است که از تاسیسات زیرزمینی مخفی مشتمل بر شش طبقه در دیمونا برخوردار است و در آنجا واحدی به تولید مواد هستهای برای مصارف نظامی به کار مشغول است.
* 2- راکتور 26 مگاواتی که در سالهای 50 به وسیله فرانسویها نصب شد و با آب سنگین و اورانیوم طبیعی کار میکند، به وسیله اسرائیلیها گسترش یافته و در حال حاضر قدرت آن به حدود 150 مگاوات میرسد. این وضعیت امکان تولید مقادیر بزرگی پلوتونیوم نظامی را برای اسرائیل فراهم میسازد.
* 3- بنا به گفته وانونو، تولید هفتگی پلوتونیوم 9 قرص 130 گرمی است. واحد تولید این ماده سی و چهار هفته در سال کار میکند. به این ترتیب تولید سالانهی پلوتونیوم نظامی به 40 کیلوگرم در سال میرسد که برای ساخت ده بمب 20 کیلو تنی کافی است. وزن هر یک از بمبهایی که بر روی ناکازاکی منفجر شد، نیز 20 کیلوتن بود.
* 4- تولید لیتیوم 6- ترتیوم و دو تریم در دیمونا نشان میدهد که اسرائیل در حال ساخت بمبهای بسیار قویتری است و از مرحله بمب اتمی (A) به مرحلهی ساخت سلاح ترمو هستهای (بمبH) وارد شده است و احتمالا ساخت بمب نوترونی را نیز در برنامه دارد.
با توجه به این که اسرائیل از چندین سال پیش سه شرط اصلی برنامه نظامی خویش را به اجرا در آورده است، تمام اظهارات پذیرفتنی است. سه شرط مذکور بدین شرحاند: در اختیار گرفتن مقادیر کافی مواد هستهای (آب سنگین، اورانیوم، و غیره)، تدارک پرسنلی ورزیده (آموزش دوره دیده در فرانسه، ایالات متحده و در خود فلسطین اشغالی)، تدارک و تجهیز وسایل لازم برای مرکز دیمونا به وسیلهی تکنو کوم حیفا، انستیتوی وایزمن تلآویو، مرکز مطالعات سورک و انستیتوی فیزیک را کارخ اورشلیم و همچنین دریافت سیستمهای گوناگون و خرید غالبا سری مواد لازم از خارج.
وانونو معترف است، که هیچگاه به چشم خویش یک سیستم کامل و عمل تولید سلاح اتمی را ندیده است. وی چیزی در مورد چگونگی نوع، تعداد و میزان ساخت سلاحهای اتمی که اسرائیل در اختیار دارد، نمیداند. وی از محلی که کار میکرده است، تنها میتوانسته است شاهد انتقال ترکیبات ساخته شده در مرکز دیمونا، به یک مقصد نامعلوم و مخفی در حیفا باشد.
اظهارات این تکنسین جوان اسرائیلی که پس از ترک دیمونا به استرالیا مهاجرت میکند، امکان شناخت دقیق را برای سرویسهای اطلاعاتی جهان، به ویژه در مورد ظرفیتهای عملیاتی نظامی واقعی اسرائیل در عرصه اتمی، بوجود نمیآورد. چه تعداد سلاح؟ در چه شعاعی؟ با چه آرایشی؟ و اطلاعات بسیار دیگری از این نوع که از سوی ساندی تایمز انتشار یافته است، پیش از این به وسیله کارشناسان شناخته شده بود. با وجود این، اطلاعات موثق قابل دسترسی تا کنون به متخصصین امکان داده است تا تاکید کنند که اسرائیلیها توانایی فنی ساخت 30 تا 40 بمب A را داشتهاند. در سال 1984 گزارش منتشره از سوی انستیتوی مطالعات استراتژیک دانشگاه جرج تاون در واشنگتن (ایالات متحده) تاکید کرده بود، که اسرائیل بین 50 تا صد بمب از نوع مذکور را در اختیار دارد و بدون شک تا پایان قرن شمار آنها به بیش از صد عدد خواهد رسید. یک سال بعد نیز یکی از متخصصین مسایل نظامی خاورمیانه به نام «آنتونی کوردسمن» تاکید کرد، که اسرائیل حداقل 100 و احتمالا بیش از 140 عدد سلاح هستهای در اختیار دارد.
از این پس باید ارزیابیهای پیشین را بیشتر به حساب آورد. اسرائیل در حال حاضر میتواند نزدیک به 200 بمب اتمی در اختیار داشته و توانایی بهرهبرداری از تکنولوژی ساخت بمب H برخوردار باشد. بهتر این است که خود را راحت کرده و اعلام کنیم که میتوان اسرائیل را پس از اتحاد شوروی، ایالات متحده، فرانسه، چین و بریتانیای کبیر ششمین قدرت اتمی دنیا دانست.
هند، آفریقای جنوبی، آرژانتین، برزیل و پاکستان که در زمینهی امور اتمی پیشرفتهترین کشورهای جهان سوم به شمار میروند، بدون شک از کاروان فوقالذکر آنچنان فاصله ندارند، و ظرفیت نظامی آنها کم و بیش با اسرائیل برابری میکند.
چهار دهه است که رهبران اسرائیل به تکرار سیاست رسمی آن کشور پرداخته و اظهار میکنند، که: «ما هرگز نخستین استفادهکنندهی سلاح هستهای در خاورمیانه نخواهیم بود». جای هیچ تفسیری نیست. روش اسرائیل در این خصوص سیاسی است مطلقا مخفی که با امتناع از امضای قرارداد عدم گسترش سلاحهای هستهای آغاز شده است. پیوستن اسرائیل به قرارداد مذکور رعایت برخی از محدودیتها و انجام بازرسیهایی را از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (AIEA) را ایجاب میکرد. اسرائیل از سال 1969، برغم درخواستهای مکرر، حتی به آمریکاییها نیز، که پیش از این اجازه میداد، اجازه بازدید از برخی از تاسیسات خود را نداده است.
بسیاری از استراتژها به دولت اسرائیل توصیه کردهاند، که قدرت اتمی خویش را به طریق رسمی اعلام نمایند. آنها میگویند، اینکار امکان کاهش خطر حملهی دشمن را، که بر اساس ارزیابی غیرواقعی قدرت نظامی اسرائیل صورت میگیرد، فراهم میآورد. برخی پا را از این فراتر گذاشته و معتقدند که اسرائیل باید به برخی از کشورهای عرب امکان دهد تا خود را به سلاحهای اتمی مجهز سازند، هر چند که یک سیستم بازدارنده اتمی منطقهای بیشتر از هر وسیلهی دیگر شانس تامین ثبات و کاهش مسابقهی پر خرج سلاحهای قراردادی را دارد.
اما رهبران اسرائیل دلایل بسیاری برای عدم اعلام وضعیت خود دارند و باز هم بطور رسمی در اختیار نداشتن سلاحهای اتمی را مورد تاکید قرار می دهند. عمده این دلایل به ویژه در عرصه استراتژیک مطرح است. به لطف داشتن یک سیاست مخفی، بهتر میتوان از یک عدم اطلاع دقیق در مورد تعداد سلاحها، گستردگی و برد آنها و دکترین کاربردشان، سود برد. اعلام رسمی این سیاست باعث خواهد شد که تا دولتهای عرب در برنامههای هستهای خود شتاب بخرج دهند. میدانیم که بسیاری از روسای کشورهای عرب از سادات گرفته تا اسد و از شاه سعودی تا شاه حسین، همواره کوشیدهاند که برای جلوگیری از بروز یک مسابقهی نظامی هستهای در دنیای عرب، از تائید رسمی قدرت اتمی اسرائیل خودداری ورزند. علاوه بر اینکه برخی از آنها میتوانند از متد خود، شوروی، درخواست نمایند که در برابر حمله اتمی اسرائیل از آنها حمایت کند. همچنین میتوانند عملیات نظامی احتیاطی را علیه ضرادخانهی اتمی اسرائیل در نظر گیرند.
اما در عرصه سیاسی و دیپلماتیک. اسرائیل با اعلام رسمی قدرت اتمی خویش، میتواند در دریافت سلاحهای کلاسیک مورد درخواست خود از متحدینش و همچنین در جلب کمکهای اقتصادی و نظامی آنها دچار مشکل شود. بدتر از این، کشور ممکن است در معرض یک سلسله اقدامهای تلافیجویانه یا مجازات سیاسی واقع شود. در حال حاضر، اسرائیل به اندازه کافی از حیث وسایل نظامی قراردادی غنی است که کاربرد سلاحهای هستهای برای کسب امتیازات نظامی اساسی فعلا ضرورت ندارد. از نظر اسرائیل سلاح اتمی به عنوان یک عامل بازدارنده، آخرین ضربه است. اسرائیل معتقد است تا روزی که دریابد با سلاحهای کلاسیک نمیتواند در برابر بنیه نظامی حریف پایداری کند، دست به سلاح هستهای زد.
شمارهی 12 اکتبر ساندی تایمز به نقل از یک کارشناس اتمی عرب که نظر وی را در این مورد جویا شده بود، مینویسد: «تاکنون راجع به قدرت اتمی اسرائیل صحبت میشد، ولی بدون هیچ سند مطمئن و قابل اعتمادی» از زمان انتشار این اظهارات - سیاستمداران عرب در حیرت بسر میبرند. آنها خواستار بررسی این مساله از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد شدهاند و امیدوارند افکار عمومی جهان را نسبت به خطرات قدرت اتمی اسرائیل آگاه نمایند. بهر حال در لندن از زمان ناپدید شدن وانونو، در 30 سپتامبر، این مساله به شکل جدیتری مطرح شده است.