مترجم و گردآورنده: علیرضا صنیعینژاد بیروت 16/7 وفا
تکذیب مطالب نوشته شده بنام سخنگوی رسمی حزب و حکومت عراق در مجله النهارالعربی و الدولی.
در شماره 62 مورخ 15/7/1978 در روزنامه النهارالعربی و الدولی گفتاری تحت عنوان مسئول بزرگ حزب و دولت عراق درج شده بود. که شامل گفتارهای خندهدار و گریهدار (زننده و مسخره) و سراسر دروغپردازی و اتهامات از لحاظ بزرگ جلوه دادن بعضی از وقایع و کوچک کردن وقایع دیگر.
اعلام میداریم مطالب گفته شده نادرست و غیرواقعی است اگر دروغپردازیها و یاوهگوئیها غیرواقعی که وسائل تبلیغاتی دولت بعث عراق منتشر میکند با آنچه گفته شده اضافه کنیم مدرک و سند بسیار در مورد نقش غیرملی و ضدقومی دولت عراق در نابودی انقلاب فلسطین (و جنبشهای آزادیبخش خصوصا سازمان فتح که ستون اساسی انقلاب) و کوبیدن سازمان فتح بدست خواهیم آورد. در این جا این سئوال مطرح میشود که چه کسانی از در هم کوبیدن انقلاب فلسطین و سازمان آزادیبخش فلسطین خصوصا سازمان فتح که ستون اساسی انقلاب فلسطین است استفاده میکند. اصولا از نظر ما فرقی نیست بین حمله، تبلیغاتی و ترور رهبران انقلابی خلق فلسطین و یا حصار اقتصادی. جواب به این سئوال احتیاج به ژرفنگری و دوراندیشی ندارد. زیرا کسی که از قتل ابویوسف النجار، کمال عدوان و کمال ناصر استفاده میکند، همان کس از قتل علی ناصر یاسین و سعید حمادی و سیفبن غیاش سود میبرد. باین دلیل که کارها بنتایج مقایسه میشوند و کسانی که این ترورها را انجام دادند گرچه از کشورها و ملیتهای مختلف ولی کار آنها نتیجه واحدی دارد. در حقیقت نقشه اصلی دشمن مردم فلسطین و امت عرب را باجرا در میآورد. سازمان فتح رنجها و مشکلات زیادی قبل، در حین و بعد و بعد از جنگهای ایلول سیاه متحمل شده است ولی سازمان فتح از مزاحمتهای دولت عراق چشم پوشید نه بدلیل ترس و وحشت از دولت عراق بلکه به آروزی آنکه عراق موضعگیریهایش را نسبت بملت فلسطین طبق آنچه ملت عراق میخواهد تغییر دهد. زیرا ملت عراق پشتیبان عظیم و اساسی برای سازمان فتح و انقلاب فلسطین بشمار میرود. رهبران فتح زیر فشارهای زیادی از طرف تمام نیروهای فلسطینی قرار گرفتند زیرا از ما رهبران انتظار داشتند نقش حقیقی رژیم عراق در کوبیدن انقلاب فلسطین را رسوا نمائیم و از مبالغ زیادی که برای تحریف حقایق و وارونه جلوه دادن آنها بمقامهای عرب و جهان بویژه در میان دانشجویان صرف میشود پرده برداریم. به امید آنکه دولت عراق اشتباهات خود را جبران کند و موضعگیری صحیحی در قبال سازمان اتخاذ کند سکوت اختیار کردیم و بعضی از اوقات در پشت درهای بسته با مسئولان عراق درددلهایمان را در میان گذاشتیم تا اینکه دولت عراق رزمندگان ما را مثل علی ناصر یاسین و سعید حمامی را ترور و با امکانات وسیعی که در اختیار داشتند از قبیل رادیو، مجلات و غیر اخبار سانسور شده بوسیله سفارت عراق در اختیار جهان قرار میگرفت و حال مقالهای را از یکی از مسئولان دولت عراق در النهار مشاهده میکنیم. بالاخره کارد به استخوانمان رسید و مسئولان عراق سکوت ما را دلیل بر ضعف ما تلقی کردند و جنایات و توطئههای خویش را بر علیه انقلاب فلسطین وسعت دادند لذا بر آن شدیم تا حقایق را همانطور که هست نشان دهیم گرچه در این یادداشت گوشهای از جنایات دولت بعث عراق را افشا میکنیم ولی در صورت تکرار توطئه دولت عراق آمادهایم تا تمامی توطئههای بعث عراق و نقش واقعی رژیم عراق را در نابودی انقلاب فلسطین رسوا سازیم.
در این مقاله از قول مسئول حزب و حکومت عراق اشاره شده بود عراق کمکهای اقتصادی، نظامی، غذائی و مالی برای سازمان آزادیبخش فلسطین ارسال داشته و این کمکها از مرز صدها میلیون دلار گذشت، مضافا 4700 تن مواد غذایی و 15 میلیون دلار پول نقد بعد از جنگ جنوب...
جواب دادن به ادعاهای واهی دولت عراق تلخیها و مرارتهای زیادی را بدنبال دارد که ما از سال 1969 چشیدهایم زیرا دولت عراق از کمک به سازمان فتح امتناع ورزید بجز موارد نادر (اندک).
عراق از تعهدات و مسئولیتهای خویش در برابر سازمان آزادیبخش و انقلاب مردم فلسطینی سرپیچی کرد و آنچه دولت عراق بملت فلسطین کمک کرده بیک درصد آنچه این مسئولین ادعا کردهاند نمیرسد. شاید حقایق زیر جوهر فاسد دولت عراق را بر شما روشن سازد. ملت عراق از دیرباز تاکنون بسازمان فتح کمکهای زیادی را مبذول داشته و در این مورد مقام اول را حائز اهمیت است و پیشگام سایر ملل عرب.
این کمکها در سال 1968 بسیار زیاد بود و این نشانگر احساس و عشق و علاقه قلبی ملت عراق (شعور قوی ملت عراق) نسبت به ملت برادر خویش و انقلاب مردم فلسطین بود سپس مداخله و توطئههای حزب بعث بر ملت و انقلاب فلسطین پس از روی کار آمدن حزب بعث.
1- بستن تمام دفاتر سازمان فتح در عراق باستثناء دفتر بغداد.
2- دست گذاشتن بر 40% کمکهای مردم عراق به فلسطین و دادن آن بدفاتر وابسته بحزب بعث و سپس این مقدار را به 60% رساند و در نهایت تمام کمکهای مردم عراق را مصادره کرد بنفع وابستگان حزب بعث.
3- مصادره مقدار زیادی از اسلحه و مهمات که هدیه خلق چین بود این سلاحها و مهمات برای مسلح کردن 15 هزار چریک فلسطینی کفایت میکرد و بالغ بر 50 میلیون دلار ارزش داشت.
4-مصادره هزاران تن مواد غذائی و تجهیزات فردی و وسائل پزشکی و لباسهای نظامی که برای 30 هزار چریک فلسطینی کافی بود و قیمت آن بالغ بر 30 میلیون دلار برآورد میشد.
5- مصادره کارخانههای اسلحهسازی که با سرمایه مشترک فتح و عراق بخاطر خودکفائی انقلاب فلسطین تاسیس شده بود. این کارخانهها عبارتند از کارخانه تولید آر-پی-جی که سرمایه الفتح به 8 میلیون دلار میرسد. کارخانه زیردریائیهای کوچک، کارخانه مینهای دریائی، کارخانه ساختن وسائل یدکی.
رژیم عراق نه تنها کارخانهها را مصادره کرد حتی با دادن 50% از تولید این کارخانجات به فتح که در قرارداد گنجانده شده بود مخالفت کرد. پس دادن سرمایه فتح خودداری کرد. پس از مصادره این کارخانجات کلیه دانشمندان فلسطینی و عرب که از نقاط مختلف دنیا برای بکار انداختن این کارخانجات با خواهش سازمان فتح بعراق آمده بودند تصمیم به ترک خاک عراق گرفتند تا در جای دیگر بسازمان فتح و انقلاب فلسطین کمک کنند اما دولت عراق همه را زندانی و بر اغلب آنها شکنجههای وحشتناکی اعمال کرد.
6- مصادره مرغداریهای پیشرفتهای که سازمان فتح برای تامین مایحتاج خانواده شهدای فلسطینی مقیم عراق دائر کرده بود همراه با وسائل و لوازم وابسته بمرغداری.
7- مصادره مخازن و ذخائر سازمان فتح که بطور امانت در اردن به عراق داده شده بود.
8- رژیم عراق از کیفهای دیپلوماسی و سفارت عراق برای ارسال اسلحه بگروه ابونضال استفاده میکند و مردان امنیتی عراق فرزندان انقلاب فلسطینی را ترور میکنند و همچنین بعضی از شخصیتهای عربی و جهانی، تلاش میکنند این جنایات را به سازمانهای فلسطینی نسبت دهند.
9- رژیم عراق از فقر و بدبختی دانشجویان فلسطینی در اروپا و آمریکا و خاوردور سوء استفاده میکند و با پرداخت مقادیر زیادی پول وادارشان میکند تا عضو گروه ابونضال یا ساواک عراق شوند. تا از این دانشجویان فلاکتزده در مقاصد شوم و پلید خویش در ضربهزدن به فتح و کشورهای عربی استفاده کند مانند ترور سیفبنغیاش در ابوظبی و حمله به هتل سیمرامیس در دمشق و هتل کونتینانتال در عمان و حادثه ربودن کارمندان سفارت سعودی در پاریس و عملیات کار نکاو اخیرا ترور سعیدحمامی و علیناصر یاسین. اما نقش عراق در ضدیت با فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین در اردن در حین حوادث 1970 در اردن بوقت بعد موکول میکنیم (مناسب موکول میکنیم) وقتی بسیاری از رزمندگان حزب بعث انزجار و تنفر خود را از اقدامات حزب بر علیه انقلاب فلسطین ابراز داشتند و دلیل این اعمال را جویا شدند رهبران حزب بعث بیانیهای منتشر کردند و اظهار داشتند ما دو راه داشتیم ما در وضع سختی قرار گرفته بودیم. اگر میخواستیم در صف مبارزان انقلاب فلسطینی قرار گیریم استعمار ما را نابود میکرد یا اینکه حزب بعث با انقلابیون فلسطین مخالفت بورزد و توطئههای استعمار را خنثی سازد. حزب بعث راه دوم را برگزید زیرا حزب ترجیح داد خودش بماند حتی بقیمت نابودی انقلاب فلسطین زیرا حزب بعث میتواند پایههای قومی جدیدی برای انقلاب فلسطین ایجاد کند.
ولی این دلیلتراشیها هیچیک از رزمآوران حزب را قانع نساخت درباره دو دیدار یاسر عرفات بعراق که مسئول عراقی به آن اشاره میکند یکی قبل از تشکیل کنفرانس کشورهای جبهه پایداری عرب در طرابلس و دیگری قبل از تشکیل کنفرانس در الجزایر این دو دیدار کوششی بود از طرف رهبران فلسطینی برای متقاعد ساختن عراق برای شرکت و پیوستن بجرگه کشورهای پایداری. زیرا ملت عراق امکانات نظامی اقتصادی وسیعی دارد و میتواند در منطقه با امکانات خویش در برابر توطئههای صهیونیسم و امپریالیسم ایستادگی کنند و قادر است کمکهای شایان و قابل توجهی بکشورهای عضو جبهه پایداری بکند ولی دولت عراق نه فقط در برابر این مسئله بیتفاوت ماند. بلکه کارشکنیهای بسیاری در راه مبارزات کشورهای جبهه پایداری ایجاد نمود تا شاید بخیال پوچ خود سدی در راه این مبارزات باشد. در مقاله از شجاعت و ترس نامبرده شده لذا تاکید میکنیم سکوت و صبر ما دلیل بر ترس ما از دولت عراق نیست بلکه بخاطر امید باصلاح موضعگیریهای دولت عراق بود، زیرا ملت عراق و همانطور ملت فلسطین توقع دارند رژیم عراق موضعگیریهایش را نسبت بمردم و انقلاب فلسطین بهتر سازد.
خطمشی انقلابی سازمان فتح بر آن است تا دستش را در هر دستی که برای کمک بانقلاب فلسطین دراز میشود بگذارد و زخمها و اختلافات گذشته را به بوته فراموشی بسپارد لذا از دولت عراق خواهانیم نسبت به انقلاب فلسطین و شهدای فتح و آرزوی ملت عراق و سایر ملل عرب وفادار باشد و با انقلاب مردم فلسطین همکاری لازم را مطابق خواستههای ملت عراق و رزمندگان حزب بعث داشته باشد.