غرب در سوریه پیروز نخواهد شد

* سؤال خود را در مورد حوادث جاری در منطقه و شمال آفریقا آغاز می کنم. تحلیل شما از حوادثی که ابتدا از تونس آغاز شد و به دیکتاتوری های مصر، بحرین، عربستان، لیبی و یمن رسید. چیست؟ آیا این بیداری ها بیداری اسلامی است؟
** در حقیقت منطقه شاهد تحولات بزرگی است. از تونس آغاز گردیده و به مصر منتقل شد، و پس از آن به کشورهای دیگر سرایت کرد. ما اگر بخواهیم از نگاه کلی به این تغییر و تحولاتی که در منطقه جریان است نگاه کنیم، می بینیم که در هر کشور مسائل با کشور دیگر فرق می کند. این حوادث در هر کشور ویژگی های خاص خود را دارد. وضعیت در تونس با آنچه که در مصر وجود دارد فرق می کند. و آنچه که در مصر می بینیم فرق می کند با آنچه در یمن، لیبی یا بحرین وجود دارد. ویژگی عمومی و مشترکی که در تمام منطقه وجود دارد، حجم دخالت های آمریکا و غربی ها در امور منطقه است و کوشش های این بلوک در راستای زیر سلطه درآوردن منطقه از لحاظ سیاسی و اقتصادی و غیره است. که در راستای تحقق یافتن سه هدف است. هدف اول سیطره بر منابع نفت و انرژی است که در منطقه وجود دارد که آنها به دنبال به دست آوردن آن و همچنین راه های انتقال این منابع هستند. و هدف دوم هم حمایت از خود رژیم صهیونیستی و ادامه سیطره این رژیم بر کل منطقه است. هدف سوم هم تضعیف کشورهای منطقه در راستای تحقق اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
غربی ها هم در ارتباط با وجود دو طرح در منطقه همیشه صحبت می کردند. پروژه آمریکایی- اسرائیلی و ابزارهای این کار که نام کشورهای عربی معتدل روی آن گذاشته بودند. و طرح دومی که در منطقه وجود داد، طرح آزادی خواهی و پایبندی به تصمیم گیری ملی و مخالفت با طرح ها و نقشه های بیگانگان است. طرح دوم طرحی است برای رویارویی با طرح های غربی در منطقه و حفاظت از منابع کشورهای منطقه. این طرح هم مخالفت یا مقاومت در کشور نامگذاری شده بود که سیاست های تجاوزکارانه از سوی آمریکا و اسرائیل را رد می کند. علاوه بر جنبه سیاسی این مسئله، برخی از ملت های منطقه با مشکلات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی روبه رو بودند. مجموعه این عوامل به عنوان زمینه تحولات و زمینه بیداری شناخته می شود. رویدادهای تونس، به عنوان یک قیام مردمی وسیع بود، علیه سیاست خارجی حکومت بن علی و علیه سیطره اقتصادی گروه نزدیک به حاکمیت بود.
و اما در ارتباط با مصر؛ رژیم سابق این کشور همپیمان آمریکا بود و کلیه درخواست های آمریکا را به اجرا می گذاشت. هماهنگی های در سطح بالایی هم با رژیم اسرائیل داشتند و علیه منافع ملت فلسطین در غزه عمل می کرد و گروه های زیادی از مردم مصر را نادیده می گرفت. در این راستا، ملت مصر هم در کلیه استان ها علیه کلیه سیاست های رژیم مبارک وارد شدند. در حقیقت عوامل تغییر در منطقه به ویژه در این دو کشور، نتیجه کوشش های وسیع مردمی بود با تمامی گرایش های موجود. گرایش های ملی گرایانه و جوانان نیز نقش خیلی بزرگی دارند در این زمینه. گرایش های اسلامی هم وجود داشت. گرایش های ناسیونالیستی هم در این میان وجود داشت. این هم نتیجه ای بود از کوشش های وسیع مردمی برای تغییر.
* جناب سفیر! فرمودید که گرایش های ملی گرایانه، مسائل قومی و اسلامی، از عوامل این بیداری ها هستند. نقش کدام یک از این عوامل را در پیدایش این بیداری ها پررنگ تر می دانید؟
** ما نمی توانیم بگوییم کدام یک از اینها نقش پررنگ تری داشتند. تشخیص این امر کار خیلی سختی است. وضعیت لیبی و یمن تحرکات مردمی بود ولی، رفته رفته این تحرکات ویژگی نظامی و خشونت آمیز پیدا کرد. در بحرین هم ما می بینیم تحرکات مردمی وسیعی وجود دارد. در برخی مناطق حرکت ها جنبه خشونت آمیز پیدا کرد. اما درلیبی و یمن دخالت های خارجی را به روشنی دیدیم. این دخالت ها، به شکل دخالت های نظامی، اقتصادی و سیاسی بود. مسئله اساسی که باید همه در این زمینه به آن توجه کنیم این است که دخالت های خارجی در راستای منافع ملت ها نیست. این دخالت ها در راستای منافع خود کشورهای دخالت کننده و سیطره سیاسی و اقتصادی خودشان در منطقه است و ممکن است که نقشه های محرمانه ای در ارتباط با تجربه برخی از کشورها وجود داشته باشد. بنابراین جزئیات حوادث درهرکشور، با کشور دیگر فرق می کند.
* غرب در رویارویی با حوادث منطقه بسیار فعال عمل می کند. به نظر شما چرا رفتار غرب به خصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی درمواجهه با مسائل بحرین و سوریه، اینقدر متفاوت با دیگر کشورهای درگیر در ناآرامی هاست؟ به عنوان مثال آنها از حاکمان بحرین حمایت می کنند اما در سوریه مقامات را تهدید و اموال آنها را تحریم و مصادره می کنند؟
** حال وارد مسائل سوریه می شویم. من در آغاز گفت وگو گفتم که دو طرح در منطقه دنبال می شود. طرح سیطره بر منطقه و طرح مقاومت در برابر این سیطره. ما حرکت هایی در کشورهایی از منطقه دیدیم به آنها نام کشورهای عربی معتدل نهاده بودند. به آنها محور اعتدال عربی می گفتند. این کشورها در واقع کشورهای دوست و همپیمان آمریکا و غرب هستند. سوریه در قلب مقاومت در برابر این سلطه گری ها بود. سوریه در رویارویی با این طرح بود. سوریه پایبند تصمیم گیری های ملی خود بود. پایبند به مردود دانستن سیاست های غرب و آزادسازی کشورهای اشغال شده بود و همواره بر حقوق مشروع ملت فلسطین تاکید می کرد. پایبند به آزادسازی کشورهای اشغال شده منطقه بود. بنابراین، وقتی دیدند برخی از کشورهای دوست و همپیمان خود را از دست دادند، توطئه ها علیه سوریه را تشدیدکردند. و از تحولاتی که در دیگر کشورهای منطقه رخ داده بود سوء استفاده کردند.
تا شاید از آن بتوانند علیه سوریه و توطئه علیه این کشور استفاده کنند. علیه کشوری که در سنگر دیگری علیه آنها بود. بنابراین حوادثی که در سوریه اتفاق افتاد، با حوادث کشورهای دیگر فرق می کند. میلیون ها تن از مردم سوریه پایبندی خود را به راه و سیاست های رئیس جمهور بشار اسد نشان دادند و همچنین پایبندی شان را با گرایش های ملی گرایانه به وطنشان نشان دادند. ما همیشه در خیابان های سوریه میلیون ها نفر از مردم را می بینیم که در حمایت از سیاست های رئیس جمهور بشار اسد حضور یافته اند و آنهایی که (علیه حاکمیت) تظاهرات می کردند، تعدادشان خیلی کم است. آنها را گروه هایی از تکفیری ها، گروه های تروریستی و گروه های مسلحی که از بیرون از کشور تامین مالی می شوند، تشکیل می دهند. رئیس جمهور بشار اسد راه سوء استفاده از درخواست های برخی از مردم درباره انجام اصلاحات در کشور را برای کسانی که می خواستند در راستای خدمت به توطئه های خودشان سوء استفاده کنند بست. ایشان برای این کار شروع به انجام اصلاحاتی کرد که درسال 2005 آغاز کرده بود. به این اصلاحات به سرعت شتاب داده است. این اصلاحات در زمینه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است.
اولین این اصلاحات، با اینکه سوریه در جنگ و دشمنی با رژیم صهیونیستی است، این حالت فوق العاده و دادگاه امنیتی کشور را ملغی کرد. ایشان عفو عمومی هم اعلام کرد که تعداد زیادی از زندانیان را دربرگرفت. قانون حق تظاهرات مسالمت آمیز در کشور هم صادر شد. در زمینه اقتصادی، اقداماتی در راستای مبارزه با فساد در کمیته عالی که در این راستا وجود دارد، آغاز کرد. در زمینه سیاسی، قانون جدید فعالیت های احزاب ارائه گردید.ما در سوریه تکثرگرایی حزبی داریم. ما در کشور جبهه ملی داریم. 10 حزب در این جبهه شرکت می کنند علاوه بر جبهه حزب بعث.
احزاب ملی و ناسیونالیستی دراین جبهه وجود دارد و احزاب کمونیستی و سوسیالیستی. این تکثرگرایی که در سوریه می بینید در کشورهای دیگر عرب وجود ندارد. هم اکنون قانون جدید انتخابات مجلس ارایه گردیده است و قانون جدید توسعه آزادی اطلاع رسانی و روزنامه نگاری. ایشان هم دستور داد هیئتی ملی برای انجام گفت وگوهای ملی با کلیه نیروهای ملی گرا تشکیل شود. فقط یک شرط در این زمینه گذاشته شده است که آنها وابستگی به خارج نداشته باشند، و در راستای تحقق اهداف خارجی ها عمل نکنند. این هم در راستای تحقق وحدت و آرمان های ملی باشد. این اصلاحات راه سوء استفاده های داخلی و خارجی از گرایش مردم به سوی اصلاحات را قطع کرد. این امر موجب انزوای گروه های تکفیری و مسلح شد. بنابراین، وضعیت در سوریه به شکل یک حرکت مردمی درنیامد. ولی ویژگی جنایتکارانه و مسلحانه را پیدا کرد. برخی از این گروه های مسلح از بیرون سوریه وارد کشور شده و از سوی خارجی ها تامین مالی و مسلح شدند و به سوی نیروهای امنیتی و مردمی که تظاهرات می کردند آتش می گشودند. این هم نشان می دهد که این رخدادها همه در مناطق مرزی اردن، لبنان و ترکیه بوده است. ولی بقیه شهرهای اساسی در کشور علاقه مندی ملی خود را در راستای پایبندی به امنیت کشور تحت رهبری بشار اسد، نشان دادند.
* آیا آمریکا، انگلیس، فرانسه یا هر کشور غربی دیگری پیشنهادات پشت پرده ای برای سوریه داشته اند؟
** به شکل خصومت آمیزی در ارتباط با سوریه موضع گیری کردند. غربی ها سعی کردند که از ارگان های سازمان ملل برای صدور قطعنامه هایی علیه سوریه سوءاستفاده کنند؛ چرا که آنها از نقش سوریه برای ناکام گذاشتن توطئه های خود در لبنان، فلسطین و حتی در عراق به خوبی واقف بودند. بنابراین، تلاش هایشان را در راستای ضربه زدن به مقاومت و پایداری سوریه تشدید کردند. من متذکر می شوم که توطئه ها علیه سوریه و رخدادهای سوریه با انگیزه ها و نقشه های خارجی انجام گرفته است.
* برای افکار عمومی ایران این سؤال مطرح است که چطور این گروه های مسلح به راحتی وارد شهرهای مختلف شده و نیروهای امنیتی سوریه را می کشند؟
** از مرز وارد می شوند. این مرز باز است. جنایتکارانی که دستگیر شدند اعتراف کردند که این سلاح ها از لبنان و ترکیه وارد کشور شده و از سوی برخی کشورهای عربی نیز تامین مالی می شوند.
* مثل چه کشورهایی؟
** من نمی توانم اکنون نام کشوری را ببرم اما بررسی و تحقیقات هم اکنون در جریان است. ولی با صراحت می گویم، برخی کانال های ماهواره ای عرب نقش بزرگی در تحریک کردن علیه سوریه داشته و رویدادهای کشور سوریه را دستکاری می کنند. و (این شبکه ها) نیروهایی را نشان می دادند و می گفتند در ارتباط با سوریه است ولی در ارتباط با سوریه نبود بلکه از جاهای دیگر آمده بودند، بویژه دو کانال خبری الجزیره و العربیه. برخی از این کانال ها در راستای فتنه انگیزی فعالند و از عربستان سعودی تامین مالی می شوند و کانال هایی در کشورهای دیگر عربی هم وجود دارد که چنین می کنند. برخی روحانیون تکفیری برای فتنه انگیزی و تفرقه انگیزی و اعمال جنایتکارانه همیشه در این شبکه های خبری حضور دارند مثل آقای قرضاوی. ایشان مردم را دعوت به کشت و کشتار می کند. شیخ دیگر هم هست بنام «عرعول». او می گفت در این راستا باید ده ها هزار نفر کشته شوند.
* رسانه های غربی می گویند کسانی که در سوریه قیام کرده اند، مردم عادی هستند که به دنبال دموکراسی اند، ناگهان خبر می رسد حدود 120 نظامی سوری کشته و مثله شده اند. پس از آن باز خبر می رسد که ده ها نظامی دیگر کشته و در گورهای دسته جمعی دفن شده اند. به نظر نمی رسد مردم عادی که غرب همواره دم از آنها می زند، قادر به ارتکاب چنین جنایات هولناکی باشند، نظر شما چیست؟
**  غربی ها خوب می دانند دموکراسی درخواستی آنها، باید در کشورهای هم پیمان غرب باشد و غرب همچنین خوب می داند که میلیون ها نفر از مردم سوریه به خیابان ها آمده و از سیاست های انسانگرایانه اسد حمایت کرده اند. و همچنین غرب می داند که این جنایتکاران که به آنها اسلحه و پول داده شده است، صدها نفر از نیروهای امنیتی، مردم و پلیس را به شهادت رسانده اند و هزاران نفر دیگر را مجروح کرده اند. همچنین می دانند که آنها اجساد را مثله کرده و ساختمان های دولتی را به آتش کشیده اند. این گروه ها که دنبال دموکراسی نیستند.
این کانال هایی که در راستای تحریک مردم عمل می کنند یعنی الجزیره و العربیه و وسایل ارتباط جمعی غربی، زمانی که مردم در حمایت از بشاراسد به خیابان ها آمدند، آن را نادیده گرفتند همچنین اقدامات مجرمانه این گروه های جنایتکاران را نیز نادیده گرفتند. همان گونه که اشاره کردید، حدود 70 نفر از دیپلمات های خارجی که در سوریه بودند با وسایل ارتباط جمعی شان برای از نزدیک دیدن گورهای دسته جمعی «جسرالشغور» برده شدند. از جمله آنها سفیر آمریکا در دمشق بود. زمانی که از او (سفیر آمریکا در دمشق) نظرشان را در مورد گورهای دسته جمعی و قربانیان جنایتکاران جنگی پرسیده شد، ایشان گفتند شما از قسمت اطلاع رسانی سفارت ما سؤال کنید و از من نپرسید. و هیچ کلمه ای در مورد این اقدامات جنایتکارانه که خود شاهد آنها بود، نگفت.
* آیا تلفات روزانه ای که شبکه هایی مثل الجزیره و العربیه از حوادث سوریه منتشر می کنند صحت دارد؟ اگر صحت ندارد، تلفات واقعی سوریه چقدر است؟
** این آمار هیچ پایه و اساسی ندارد. این رسانه ها خودشان خبرسازی می کنند، دروغ می سازند. رسانه های سوری این دروغ ها را ثابت کرده اند. آنها شاهدان دروغین را در نظر گرفته و ادعا می کنند شاهدان عینی در حال گفت وگو با ما از شهرهای سوری هستند ولی اینها همه دروغ است. شاهدان عینی که آنها می گفتند آمدند در رسانه های سوری و سایر کانال های ماهواره ای اقرار کردند که خارجی ها از ما می خواهند این گونه صحبت کنیم و در مقابل این کار پول هایی دریافت می کردند. اینها (شاهدان عینی) می آمدند مثلا در 20 کیلومتری «جسرالشغور» و اعلام می کردند در حال گزارش مستقیم از محل حادثه هستند. یا مثلا در دیگر شهرها که 30 کیلومتر از محل رویدادها دور بودند به عنوان شاهدان عینی صحبت می کردند. بعد اعلام می کردند هرگونه تحرک در داخل شهر ممنوع است. باید از آنها سوال می شد که (اگر هرگونه تحرکی ممنوع است) شما چگونه با رسانه های خارجی تماس می گیرید و می گویید که در صحنه هستم و دارم می بینم؟
* یک آمار رسمی از شمار کشته های حوادث سوریه اعلام می فرمایید؟
** من شخصا آمار دقیقی در این زمینه ندارم. ولی این کانال های ماهواره ای، شهدایی که از نیروهای امنیتی ما وجود دارد را نادیده گرفته و خیلی کم در این ارتباط صحبت می کنند. ولی (در مقابل) آنها می آمدند به صورت مبالغه آمیز چنانچه مثلا تعدادی از این گروه های مسلح کشته می شدند، تعدادشان را می برند بالا. من اینجا می گویم که نیروهای امنیتی هیچ خشونتی مطلقا در ارتباط با مردمانی که تظاهرات مسالمت آمیز داشتند مرتکب نشده اند. ولی گروه هایی از جنایتکاران مسلح می آمدند به سوی مردم و نیروهای امنیتی آتش می گشودند تا در این زمینه خبرسازی کنند.
* آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در آخرین اظهاراتشان در مورد حوادث سوریه، فرمودند آمریکایی ها با تلاش برای شبیه سازی حوادث مصر، تونس، یمن و لیبی در سوریه، سعی می کنند این کشور را دچار مشکل کنند اما ماهیت حوادث سوریه با ماهیت حوادث دیگر کشورهای منطقه متفاوت است.» نظر شما چیست؟
** این تحلیلی که رهبر انقلاب «حفظه الله» فرمودند، مورد ستایش و قدردانی اینجانب است و نشان دهنده دید واقعی ایشان در ارتباط با رویدادهایی است که در منطقه جریان دارد. زمانی که من در ارتباط با رخدادهای منطقه و سوریه صحبت کردم، نظر مشابهی در ارتباط با کل جریاناتی که در منطقه وجود دارد و در جریان است دادم.
* به طور قطع استکبار و صهیونیست ستیزی دمشق از یک طرف و حمایت های شما از مقاومت و مواضع جمهوری اسلامی ایران از طرف دیگر به عنوان یک مشکل جدی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی مطرح بوده و هست. به نظر می رسد همین امر می تواند عامل اصلی ناآرامی های سوریه را مشخص و معلوم کند که این حوادث از سوی چه کسانی طراحی و اجرا می شوند. نظر شما چیست؟
** همان طور که در آغاز اشاره کردم، سوریه پایگاه اصلی در مبارزه با استکبار را تشکیل می دهد و روابط نیرومندی که سوریه با ایران دارد بر پایه های خیلی روشن استوار است. در ارتباط با مخالفت با سلطه گری و دخالت های خارجی و پایبندی به منافع و تصمیم گیری های ملی مستقل و حمایت از گروه های مقاومت در لبنان و فلسطین و محکوم دانستن اشغالگری و سیاست های تجاوزکارانه در فلسطین، لبنان و عراق. بنابراین، روابط (ایران و سوریه) بر پایه های قوی استوار گردیده است؛ روابطی که نقش خود را در پیروزی مقاومت در تجاوز اسرائیل در سال 2006 در لبنان و تحکیم پایداری غزه در سال 2009 در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی و در ناکام گذاشتن تعداد زیادی از نقشه های اسرائیل در منطقه نشان داد . بنابراین، کینه ای که علیه ایران و سوریه و گروه های مقاومت دارند، کینه خیلی بزرگی است. آنها همیشه در صدد ضربه زدن به محور مقاومت هستند.
* در باره مواضع ترکیه هم اگر صحبتی دارید بفرمایید. همانطور که می دانید مواضع ترکیه در قبال حوادث سوریه کمی غافلگیرکننده و عجیب بود.
** این گونه موضع گیری ها برای ما ناگهانی و مبهم بود. ما برای خیلی از این موضع گیری ها دلیلی نمی دیدیم. ولی ترکیه به عنوان یک کشور همسایه (برای ما مطرح) است. علاقه مند هم هستیم که این روابط خوب و همسایگی میان دو کشور باقی بماند و امیدوار هستیم ترکیه وضعیت کشور سوریه را آن گونه که هست ببیند و تحلیل درستی از وضعیت سوریه داشته باشد. ما که موضع گیری های اخیر ترکیه را بررسی می کنیم می بینیم که موضع گیری ها تغییر کرده و بهتر شده است.
* پیش بینی تان را در مورد آینده این حوادث بفرمایید؟ به نظر شما پیروز این میدان غرب خواهد بود یا مردم؟ چه در سوریه و چه در سایر کشورهای عربی.
** غرب درسوریه پیروز نخواهدشد. کسی که در حوادث سوریه پیروز خواهدشد، مردم این کشور هستند به رهبری بشاراسد، رئیس جمهور. ملت سوریه پایبند راه ملی مقاومت هستند، مخالف فتنه انگیزی و تفرقه انگیزی، پایبند به مردود دانستن دخالت های خارجی هستند. مجلس سوریه نیز پایبند به سیاست های اصلاح گرانه رئیس جمهور بشاراسد هستند. ملت سوریه با اندیشه های جنایتکارانه و تکفیری مخالفت می کنند و علاقه مند هستند کارها را در راستای آزادسازی جولان اشغالی ادامه دهند. آنها علیه ما توطئه می کند و همیشه توطئه کرده و خواهندکرد. ما زمانی را نمی بینیم که اینها دست از توطئه بردارند. آنها همیشه به منطقه ما از دریچه و منافع اسراییل نگاه می کنند و (همچنین) از دریچه سلطه گری بر ثروت های این منطقه نگاه می کنند. همیشه در راستای ضعیف نگه داشتن کشورهای منطقه عمل می کنند تا سلطه گری اسراییل و نقشه های خود را به اجرا درآورند. ولی اراده ملت های منطقه نقشه های آنان را ناکام خواهدگذاشت.
* جمله ای برای حسن ختام این مصاحبه.
** منازعه ای که بین حق و باطل وجود دارد منازعه ای همیشگی است. مردم منطقه و اراده ملی آنها نماینده این حرکت ها هستند. و باطل، توطئه گرانی هستند از واشنگتن تا تل آویو و کشورهای اروپایی. ما اطمینان داریم که حق پیروز خواهدشد، حقی که ملت های منطقه نماد آن هستند.